بيماري‌زا استرسها از كداميك
هستند؟
در پرست نژاد گروههاي رشد
امريكا
بيماري‌زا استرسها از كداميك
هستند؟
در ناراحتي و فشار موجببيشترين كه جنبه‌هايي از يكي:اشاره
و نفوذ نمي‌تواندهيچ كند احساس وي كه است مي‌شودزماني فرد
حد در استرس اگر.باشد خاص‌داشته موقعيت يك بر كنترلي
وسازنده مفيد خوشايند ، فرد براي باشد وبدن ذهن سازش ظرفيت
مضر و ناخوشايند نباشد توان‌فرد با متناسب اگر ولي است
.مي‌باشد
ديگر انواع از بيشتر عاطفي استرس‌هاي استرسها ، بين در
شدن روبه‌رو هنگام به همكاري‌مردم.هستند بيماري‌زا
.مي‌كند راآسانتر رواني فشار تحمل فاجعه‌آميز بارويدادهايي
را بدن كه مي‌گويند ياپيشامدي وضع هر فشار ، به يا استرس
معمول از بيشتر توليدانرژي و منابع از به‌استفاده
پايه‌گذار اتريشي ، روان‌پزشك سليد ياهانس.سازد وادار
:مي‌كند تعريف گونه اين استرس ، پديده درباره علمي پژوهشهاي
.زندگي فشارهاي اثر بر بدن ساز و سوخت جه در يعني استرس
نتيجه اين به خود پژوهشهاي در سال 1950 در هولمز ، توماس
و ضرورت استرس ، لزوم نوع هر ايجاد در عامل‌مشترك تنها رسيد ،
فرد زندگي‌معمولي روند در مهم تحول و ايجادتغيير در اجبار
.است
شده استرس‌تحميل انواع
ساير و شديد انضباط تحت است مجبور كه سرباز يك مانند
.گيرد قرار شرايطفشارآور
شده تعيين
ماهها حتي و روزها ساعتها ، بايد كه ستاره‌شناسي مانند
.باشد اقمار و ستارگان كردن رصد منتظر
شده انتخاب
را فشارآور موقعيت يك شخصي معتبر دلايل به كه فردي مانند
يا پرمخاطره ، و سرماي‌شديد در كردن زندگي مثلا انتخابمي‌كند
و مسري ميان‌بيماران در يا خطرناك ، بين‌حيوانات در
.تهديدآميز
شده طرح
تجربه‌هاي منظور به حسي محروميت به مربوط تجارب مانند
.(آزمايشگاهي شرايط) آزمايشي
نرسيدن به مربوط ازناكاميهاي است ممكن تنها نه رواني فشار
مربوط است ممكن شود ، بلكه ناشي تعارض احساس و به‌هدفها
كه باشد خاصي طريقه‌هاي كردن‌به رفتار يا مختلف به‌رويدادهاي
شامل است ممكن استرس.مي‌شود تحميل فرد بر خارج داخل‌يا از
.باشد خاص رواني فشار و ناكامي ، تعارض
براي و اجتنابناپذير زندگي‌امري محيط در استرسها وجود
هم اگر و ندارد منفي اثرات هميشه و است ضروري رشدرواني
را آن خود نوبه به بشر باشد نداشته وجود خود خودي به
بيماري بروز به منجر است ممكن آنچه.مي‌كند ايجاد
شديد بسيار و درجات‌غيرعادي با مقابله در شودناتواني
تظاهر رواني و واكنشهاي‌فيزيولوژيك صورت به كه استرس‌مي‌باشد
فرد براي باشد بدن و سازش‌ذهن ظرفيت حد در استرس اگر.مي‌كند
از بيش استرس صورتي‌كه در ولي است سازنده و خوشايند ، مفيد
.مي‌باشد ومضر ناخوشايند باشد تطبيقي وظرفيت توانايي
بحران فرضيه و استرس
او شخصيت و انسان كه دارد قرار اين بر فرضيه اين اساس
خوردن هم به باعث كه زندگي مختلف بحرانهاي با مرتبا
واختلالات تعادل عدم با همراه اكثرا رواني‌كه و جسمي تعادل
مقطع‌فعاليتهاي اين در.مي‌شود است‌مواجه رفتاري و عاطفي
همئوستازي دستگاههاي ورواني فيزيولوژيك مختلف
را خورده هم به تعادل تا مي‌افتد كار به بدن (تعادل‌حياتي)
و تحمل همان فرضيه اين اصلي مفهوم.نمايند برقرار دوباره
تحريكات بالاخره و شوكها ضربه‌ها ، فشارها ، مقابل در طاقت
عمومي سازش سندرم يا فشار واكنش سندرم به كه است عصبي
.است معروف
فشاررواني فيزيولوژيايي اثرات
در را بدن بسيج كه‌كار خودمختار عصبي دستگاه گاه هر
بي‌وقفه مدت‌طولاني براي دارد عهده بر موقعيتهاي‌اضطراري
مانند بروزكند ، جسماني اختلالهاي برخي ممكن‌است كند ، فعاليت
رواني فشار.قلبي بيماري و خون زيادي‌فشار گوارشي ، زخمهاي
توانايي‌بدن و كرده مختل را ايمني‌جاندار پاسخهاي شديد ،
فشار.مي‌كند كم باكتريها ويروسهاو عليه مبارزه در را
نقش جسماني اختلالهاي درصداز پنجاه از بيش در هيجاني
سردردهاي مانندحساسيتها ، بيماريهايي.دارد عمده‌اي
حتي و گوارشي زخمهاي قلبي ، ناراحتيهاي خون ، ميگرني ، فشار
.دارد ارتباط هيجاني فشار با جواني غرور جوشهاي
مرحله سه اين كه دارد سه‌مرحله فشار برابر در بدن واكنش
عبارتند و مي‌گويند ، عمومي سازگاري هم‌نشانه‌هاي راروي
:از
هشداري واكنش
.است هيجاني حالات در بدن معمولي تغييرات همان شامل
فشار برابر در ايستادگي
مي‌شود وارد مرحله اين به جاندار يابد دوام مدتي فشار اگر
به فشار برابر در و مي‌بخشد پايان اضطراري واكنشهاي به و
.مي‌كند ايستادگي وجهي بهترين
(خستگي) واماندگي
اين به يابد دوام مدت‌زيادي و باشد شديد فشار چنانچه
شود ضعيف است جاندارممكن اينجا در و مي‌شود مرحله‌وارد
.بميرد يا
زيادي حد تا رواني فشار رواني‌گرچه استرس‌زاي موقعيتهاي
همه در تقريبا ازموقعيتها بعضي ولي است ، شخصي پاسخ يك
موقعيتها اين.مي‌شود موجب را زيادي رواني افرادفشار
:از عبارتند
:سوانح -
به است مربوط آنها روان‌شناختي تاثير كه رويدادهايي
.مرگ وقوع احتمال و بدني آسيبهاي
طبيعي بلاياي -
جان خانه ، رفتن بين از است‌موجب ممكن كه زلزله و سيل مانند
.شود افراد واموال
نظامي جنگهاي -
و ترس حال در همواره ميدان‌جنگ ، در سربازان نبرد مانند
سر به شدن ناقص‌العضو و رفتن ، بين از شدن ، اسير اضطراب
و خانواده ، جدايي‌از بدني ، خستگي خواب ، كمبود و مي‌برند
.مي‌دهد افزايش آنها در را فشاررواني زندگي به علاقه
:زودگذر رواني فشارهاي -
اين.مي‌شوند تحميل فرد بر كه هستند مواردي بلايا ، و حوادث
:از عبارتند زودگذر زندگي فشارهاي
.گرفتن شير از دنياي‌جديد ، و مادر با ارتباط تولد ، -
.مدرسه و مهدكودك مانند منزل از خارج موسسات به ورود -
.آن با همراه اجتماعي و رواني زيستي ، تغييرات و بلوغ -
.دانشگاه به ورود مانند آموزشي مهم تغييرات -
.كار دنياي به ورود و اشتغال -
.ازدواج -
.شدن دار فرزند -
.فرزندان از دوري و جدايي -
.بازنشستگي -
چندگانه آفرينهاي فشار
يكديگر با شخصيتي عوامل فشارآفرين‌و حادثه چند از تركيبي
به منتهي شده ، فرد در ووحشت‌زدگي اضطراب موجب مي‌توانند
.گردند جبران‌ناپذير نتايج
:از عبارتند فشاررواني ميزان به مربوط عوامل
دوام -
مصاحبه ازقبيل كمي‌دارند دوام فشارآفرين‌ها از بعضي
است ممكن ولي‌بعضي‌ها.امتحان يك گذراندن استخدامي‌يا
مثل انجامد طول به سالها حتي و ماهها ساعتها ، روزها ،
.جنگ جبهه در حضور يا شوهر و زن منازعه
شدت -
مي‌شود ، مواجه آن با شخص ناراحتي‌كه شدت با رواني فشارهاي
حادثه از ناشي تاثيرآسيبديدگي مثلا.است دررابطه
.است (همسر مثلا)علاقه مورد شخص يك فقدان از كمتر رانندگي
پيش‌بيني قابليت -
در كنيم ، پيش‌بيني را وقوع‌حادثه‌اي مي‌توانيم اوقات گاهي
وقوع بتواند شخص اگر.نيست چنين ديگر درمواقع كه حالي
تا مي‌كند احساس كمتري رواني فشار كند ، پيش‌بيني را حادثه‌اي
.نيست عملي به‌چنين قادر كه زماني
كنترل دادن دست از درجه -
فرد در ناراحتي و فشار بيشترين موجب كه جنبه‌هايي از يكي
و نفوذ هيچ نمي‌تواند كند احساس وي كه است زماني مي‌شود
.باشد داشته خاص موقعيت يك بر كنترلي
اعتمادبه‌نفس ميزان -
راه و مي‌دهد كاهش را شخص كارآيي ميزان اعتمادبه‌نفس ، نبود
.مي‌سازد محدود را آن با مقابله
ناگهاني حمله يا شروع -
مقابله براي را فرد آمادگي ميزان موقعيت ، يك ناگهاني ظهور
.مي‌دهد قرار تحت‌تاثير آن با
استرس ايجاد از پيشگيري روشهاي
قادر بشر مي‌گويد استرس ، درزمينه تحقيقات پدر سليد هانس
جهت دقيقي برنامه پديده‌استرس ، علمي مطالعات با است
هر كه است معتقد نيز كند ، او طرح‌ريزي خود رفتار تنظيم
و شخصيتي خاص خصوصيات حسب بر را خود مشكلات فردي‌بايد
روشن كه كلي قوانين دست‌يابي‌به اصولا.نمايد خودحل محيطي
در را هرفرد است ، روان و تن بر استرس نحوه‌تاثير كننده
.مي‌نمايد مجهزتر آن يارفع و استرس از جلوگيري
ديگر انواع از بيشتر استرس‌هاي‌عاطفي استرسها ، بين در
زندگي در مسئوليت و هدف داراي كه افرادي.هستند بيماري‌زا
و ورزشي برنامه‌هاي و كافي استراحت و خوب تغذيه هستند ،
با و كرده تحمل بهتر را سختي‌ها دارند ، مناسب تفريحي
والايش ، فداكاري ، مانند پخته دفاعي مكانيسمهاي از استفاده
حمايت از برخورداري و زندگي كردن معني‌دار انعطاف‌پذيري ،
.مي‌دهند نشان را آسيبپذيري‌كمتري اجتماعي ، و خانوادگي
آن از فرد ارزيابي با معين موقعيت يك از حاصل رواني فشار
ارزيابي اين دارد ، بستگي آن با مقابله نيروي و موقعيت
:است مرحله دو شامل
اوليه ارزيابي -
بي‌خطر برعكس يا راتهديدكننده موقعيت است ممكن فرد
.كند ارزيابي
ثانويه ارزيابي -
و آورد عمل به موقعيت آن به نسبت بايد فرد كه اقدامي نوع
احساس خود آن‌در با مقابله و حل براي كه امكاناتي و نيروها
.مي‌شود بررسي‌واقع مورد مي‌كند ،
اجتماعي مجدد سازگاري رتبه‌بندي براي راهه و هولمز مقياس
كه تغييراتي حسب بر را رواني فشار ميزان است ، مشهور نيز
مثلارويداد.مي‌كند اندازه‌گيري مي‌دهد روي آدمي زندگي در
زنداني ارزش 73 ، طلاق امتيازيعني 100 ، بالاترين همسر مرگ
.مي‌گيرد تعلق آنها ارزش 11به جزيي خلافكاري‌هاي...و شدن63
رواني فشار كاهش در موثر عوامل
پذيري پيش‌بيني -
داشته خويش رواني فشار بر كنترلي نمي‌تواند آدمي وقتي
.مي‌شود آن‌كاسته شدت از كند پيش‌بيني را بتواندآن اگر باشد ،
رواني فشار دوره طول كنترل امكان -
شدت از نيز فشارزا رويداد يك دوره طول بر داشتن كنترل
.مي‌كاهد رواني فشار
شناختي ارزيابي -
دو به است ممكن آدم‌متفاوت دو را معين فشارزاي رويداد يك
بستگي به‌معنايي امر اين و كنند ادراك كلي‌متفاوت به صورت
اهميت.دارد آنان از يك هر درنظر موقعيت آن كه دارد
است برآوردي ازاهميت كمتر موقعيت ، يك عيني خودواقعيتهاي
يك‌رويداد از شخص ادراك.مي‌كنند آن‌موقعيتها از افراد كه
رويداد آن بودن درجه‌تهديدآميز از او برآورد به فشارزا ،
.بستگي‌دارد نيز
(نفس به اعتماد) كارآيي احساس -
را فشارزا موقعيت يك مي‌تواند كه اين به آدمي خاطر اطمينان
شدت‌فشاررواني تعيين در عمده‌اي عامل نيز كند اداره خوبي به
:اجتماعي حمايتهاي -.مي‌رود شمار به
را رواني فشار مردم ، توجه و عاطفي حمايت كه دارد امكان
مردماني مي‌دهند نشان پژوهشها.كند پذيرتر تحمل
-دوستان -ازدواج) دارند گسترده‌تري اجتماعي پيوندهاي كه
پشتيباني از كه كساني از بيش (...و نزديك وابستگان
آنان از كمتر و مي‌كنند عمر برخوردارند ، كمتري اجتماعي
.مي‌شوند رواني فشار از ناشي بيماريهاي گرفتار
از دسته آن به رواني ، بافشار شدن روبه‌رو هنگام آدمي
كارآيي برايش آن از پيش كه مي‌آورد روي رفتاري الگوهاي
از را خود كنترل است ممكن پرخاشگر آدم يك مثلا.است داشته
.بكوبد درهم را چيز همه بي‌مهابا و بدهد دست
عامل كه است وقتي‌آسانتر رواني فشار تحمل طرفي ، از
همكاري.باشد گذاشته اثر هم ديگري افراد برزندگي فشارزا
تحمل فاجعه‌آميز ، رويدادهاي با شدن روبه‌رو هنگام به مردم
.مي‌كند آسانتر را رواني فشار
شخصي عوامل تعداد به سازگاري موردقدرت در روان‌شناسان
:از عبارتند آنها مهمترين كه مي‌كنند اشاره افراد در موجود
خود زندگي بر داشتن تسلط -
حمايت آنها طرف از كه دوستاني و اقوام خانواده ، داشتن -
شوند
انعطاف‌پذيري -
اميدواري -
هدف داشتن -
بودن سرگرم -
امري يا و گروهي يا كسي به علاقه و عشق -
كردن كار و بودن فعال -
و نزديكي آن كه‌اساس خانواده شكل آن ايران ، ما كشور در
برعليه افراد ، كننده مصون عوامل از است ، يكي افراد صميمت
مقاوم مردمان شخصيتي ويژگيهاي.مي‌باشد زندگي فشارهاي
خلاصه سه‌واژه درقالب محكم ، مردمان يا رواني فشار دربرابر
:است شده
تعهد احساس
فشار مواقع در وي كه مي‌شود موجب مردم با رابطه‌هايش در شخص
.باشد برخوردار اجتماعي حمايت از رواني ،
:كنترل
احساس جاي به فشارزا موقعيتهاي برابر در كه كساني
بيشتر مي‌بينند خود اختيار در را موقعيت درماندگي ،
.اقدام‌كنند موقعيت تغيير براي كه احتمال‌دارد
مبارزه‌جويي
يعني.است نهفته شناختي ارزيابي نيز مبارزه‌جويي مفهوم در
بايد و است عادي امر يك زندگي در دگرگوني كه اين به باور
تا آورد شمار به رشد براي فرصتي عنوان به بيشتر را آن
امكان مي‌شود ، گفته پايان در.ايمني احساس براي تهديدي
نه و است ممكن نه اين باشيم ، دور كلي به استرس از ندارد
طبيعي محصول و بوده زندگي از قسمتي استرس زيرا مطلوب ،
نداريم ، استرس حذف براي دليلي هيچ.است ما محيط و وجود
خود وجودي ارزش نصاب حد به بتواند انسان كه اين براي ولي
ابتدا در كه است لازم بخشد تحقق و كند شكوفا را آن رسيده
ذخيره انرژي از سپس بشناسد ، خود در را استرس مطلوب سطح
البته كند ، استفاده سودمند ، و مطلوب نحو به سازگاري براي
.باشد منطبق فرد رواني و جسمي ظرفيت با كه حدي تا
خسروي احمد سعيد
اسلامي آزاد دانشگاه علمي هيئت عضو
منابع
بعثت ، انتشارات رواني ، آسيبشناسي (1374) حسين آزاد ، -1
.تا 110 صفحات 88 تهران ،
روان‌شناسي ، زمينه (1366) (مترجم) نقي محمد براهني ، -2
رشد ، انتشارات هيلگارد ، ارنست اتكينسون ، .ل ريتال
.تا 181 صفحات 163 جلد 2 ، تهران ،
فيزيولوژيك ، روان‌شناسي (1348) (مترجم) محمود بهزاد ، -3
كتاب ، تهران ، نشر و بنگاه‌ترجمه مورگان ، .تي.كليفورد
رواني ، انتشارات بهداشت (1366) سعيد شاملو ، -صفحه 40426
.تا209 صفحات 191 تهران ، رشد ،
قومس ، انتشارات رواني ، بهداشت (1373) بهروز ميلاني‌فر ، -5
.صفحات 83تا 94 تهران ،
در پرست نژاد گروههاي رشد
امريكا
در مدني حقوق گروههاي - همشهري خارجي رسانه‌هاي واحد.
هشدار نژادپرست سازمانهاي روزافزون افزايش به نسبت امريكا
رهبران است مدعي كشور اين در حقوقي مركز يك گزارش.مي‌دهند
زده‌اند وسيع عضوگيري به دست دست‌راستي ، شكن قانون گروههاي
.است جامعه ساده‌لوحترين‌اقشار آن از اصلي هدف كه
كلانها كوكلوس مشتعل بي‌بي‌سي ، صليب تلويزيون گزارش به
در كه مي‌كند تداعي را شصت‌امريكا و پنجاه دهه‌هاي معمولا
مي‌رسد نظر به اكنون.رسيد اوج به نژادپرستانه احساسات آن
افزايش را خود اعضاي مي‌كوشند سفيدپوست جوي برتري گروههاي
مي‌دهد نشان شد ، منتشر امريكا در اخيرا كه گزارشي.دهند
.است شده بيشتر درصد كشور 20 اين در كينه‌توز گروههاي شمار
جذب را زيادي جوان شده‌انداعضاي موفق گروهها اين به‌علاوه ،
نژادپرست گروههاي افزايش ، وجود اين عامل مي‌شود گفته.كنند
راك موسيقي گروههاي‌نژادپرست و پوستي موسوم‌به‌كله
و اينترنت روند ، تبليغات‌در اين عوامل ازديگر.است
.است كابلي تلويزيون برخي‌شبكه‌هاي
تعجب اظهار نژادپرستي علل‌رشد به نسبت شده ياد گزارش
ناملايمات اثر بر نژادپرستي‌غالبا كه چرا مي‌كند ،
رونق از امريكا كه است درحالي واين مي‌آيد پديد اقتصادي
مهم ، پايان عامل يك مي‌رسد نظر بهاست اقتصادي‌برخوردار
اين كه معنا اين به.است جديد هزاره آغاز و جاري قرن
بهره‌برداري آينده نسبت‌به امريكاييها بيم از گروهها
.مي‌كنند
مي‌دهد نشان است ، شده تهيهبيآي.اف توسط كه ديگري گزارش
شده افزوده ازنژادپرستي ناشي جرايم ميزان بر 10درصد
كه زماني مي‌دهندتا هشدار مدني حقوق گروههاي.است
روند اين جوانان‌دارند ، جذب در سعي سازمانهاي‌نژادپرست
.داشت ادامه‌خواهد همچنان
|
