براي عطفي نقطه دادگاه اين
سيما و صدا و مديران قضات ،
است
پرونده از ديگر برگي
عام ، دادگاههاي مشكلات حل براي
خواهد داده مجلس به اصلاحيهاي
شد
آموزش و درمان بهداشت ، وزير
در بخشي بين همكاري
:پزشكي
پزشكي پايه علوم برنامهريزي
شود رعايت
بايد
حقوق خدمات دفتر سرپرست
غرامت پرداخت
:بينالمللي
جمهوري هوايي فاجعه قربانيان
است روبهاتمام
اسلامي
مدلول
:ميدهند نظر حقوقدانان
موثر وكالت نفس در فقط وكالت
است
آزادي همزاد ;دادرسي آيين
براي عطفي نقطه دادگاه اين
سيما و صدا و مديران قضات ،
است
!تهران شهرداري محاكمه جلسه چهارمين درباره مردم گفتههاي
بحث از يكي شك بدون تهران شهرداري محاكمه:اشاره.
بسيار بازتاب و بوده ايران معاصر تاريخ محاكمات انگيزترين
.است داشته جامعه در گستردهاي
كه بود آن واكنش اين عوامل از يكي مردم از برخي اعتقاد به
و رازآلود ادعاهاي و مجادله هياهو ، سال يك حدود از بعد
مردم و آمد ميان به تجربه محك سرانجام غرض ، به آميخته
را خود پرسشهاي پاسخ علني ، محاكمه يك در كه يافتند فرصت
.بيابند اينباره در
تماسهاي شهرداري ، محاكمه گسترده بازتاب شاخههاي جمله از
كه است مطبوعات با محاكمه ، جلسه هر از پس مردم بسيار
روزنامهها اغلب مردمي ارتباط ستونهاي در را آن نشانه
اين در خود نقش به توجه با نيز همشهري روزنامهميبينيم
اخير هفتههاي در شهروندان تماسهاي حجم بابيشترين ميانه ،
.است بوده رو به رو
ذكر با و مسئله اين به مردم خاص توجه از سپاس ضمن
ميگذرد ، شما نظر از پي در كه آنها ، نظريات از نمونههايي
وستونهاي اخبار درج لزوم به توجه با كه است ذكر به لازم
خوانندگان شما گفتههاي گزيده حتي چاپ امكان روزنامه ، ثابت
درج به حتيالامكان پس اين از و است بسيارمحدود گرامي
.شد اكتفاخواهد حقوقدانان كارشناسي نظريات
نتيجه از صرفنظر تهران ، شهرداري محاكمه جلسه چهار برپايي
عطفي نقطه من نظر به شد ، خواهد حكميصادر چه اينكه و آن
.سيماست و سازمانصدا و مديريت سيستم قضايي ، دستگاه براي
را خود صراحت با و شفاف كه يافت را فرصت اين قضايي دستگاه
اين در آنها واكنشهاي با و داده قرار مردم قضاوت معرض در
عملكردن كه كردند حس خوبي به كشور مديران.شود آشنا باره
بياهميتترين حتي آئيننامهها ، و ضوابط موازين ، تمامي به
اين اينكه سرانجام و است ، اهميت واجد پايه چه تا آنها
نقش با و كنند آشتي تلويزيون با مردم شد باعث دادگاه
.شوند آشنا وسيله اين رسانهاي
جهاني.ع مهندس
فضيلت ميوه
تهران شهردار كرباسچي بهغلامحسين مرا پيام اين لطفا
فضيلتي ميوه كههركس ميگويد بهار ملكالشعراء:برسانيد
هدف بيمصرف مردم.خورد خواهد سنگ ناحق به باشد ، داشته
فراموشي اجاقهاي زير در فقط نميگيرند ، قرار تهاجم
را مصرفي خاك يك جاي هم آنها خاكستر و سوخته وبياعتنايي
.گرفت نخواهد
رزمآسا اسماعيل
تراز دفتر به توجه
دفاع براي خوبي توانايي ايشان مدافع وكلاي و كرباسچي گرچه
فرصت در دادگاه فضاي در است ممكن اين وجود با اما دارند
اما نرسد ، ذهنشان به مناسب كاملا پاسخ فوري دارند ، كه كمي
پاسخي بسا چه ميشنوند ، را دادگاه مذاكرات كه كساني
از چهارم دادگاه در محسني آقايبرسد ذهنشان به قانعكننده
آقايخان كه ماشينپاجرو دو پول پرسيد ، كرباسچي آقاي
به باره اين در بخواهد قاضي اگر است؟ شده چه فروخته ، سفيد
و كرده بررسي را حسابها بايد بزند؟ اختلاس اتهام كرباسچي
نشان را موجودي كسر دفاتر كه باشد رسيده نتيجه اين به
چه را پول كه كند اثبات نبايد كرباسچي بنابراين.ميدهد
تراز اسناد و دفاتر وقتي مالي درامور اصولا.است كرده
برداشت درباره نميتوان نميدهند ، نشان را مشكلي و هستند
صحبت هزينه نحوه درباره ميتوان تنها بلكه كرد صحبت پول
مالي تراز و رسيدگي سال هر در شهرداري حسابهاي چون.كرد
.شود صحبت موجودي كسر باره در نبايد شده ،
بهشتي شهيد دانشگاه دانشيار راد سپهري محمد
اختلاس؟ معناي
از كاري هر به و ميرود پيش دارد محسني آقاي كه اينطور
مسكوني واحدهاي كردن واگذار تا گرفته دادن هديه
ميدهد ، عنواناختلاس است ، مرسوم ادارات همه در كه ارزانقيمت
نيز ميدهيم انجام خود اداره و خانه در ما كه كاري هر پس
.اختلاساست
عنايتي محمود.دولت كارمند
ميكنيم تامين را اختلاس مبلغ
حساب شماره ميكنيم تقاضا تهران شهردار كرباسچي آقاي از
توان حد در را مبلغي حاضريم ماهركدام.كند اعلام را خود
بهعنوان كه ازمبلغي بخشي تا كنيم واريز حساب آن به خود
باشد مطمئن كرباسچي آقاي.شود تامين است ، مطرح اختلاس
اين به حاضرند پرونده اين شدن بسته براي مردم از بسياري
.كنند واريز پول حساب
كرمان استان جانبازان از تعدادي
مديران حساب
وزارتخانهاي ، يا اداره هر در كه ميدانند مسئولان همه
نيز بعضي و است محرمانه گاهحتي كه دارد وجود حسابهايي
و ادارهاست يا و نهاد سازمان ، آن ارشد مديران نام به
هرگونه تا است مدير آن برعهده نيز آن از استفاده چگونگي
مديران آن از يكي نيز كرباسچيكند ميداندهزينه صلاح كه
كه حسابي چنين بايدبهخاطر او فقط كه است چطور.است
شود؟ محاكمه است ، قانوني هم كاملا
منزوي.م
مراسم در) كشور وزير به شهرداري مديران هديه موضوع دادگاه
در محبوب و دلسوز مديران به هديهدادنشد مطرح (توديع
يك دولتي سازمانهاي و ادارهها تمام در مراسم گونه اين
اين بر علاوه.ميشود انجام هميشه كه است عادي موضوع
.باشد ناپسند يا و غيرمعمول كار يك هديهدادن فكرنميكنم
و جديد بسيار موضوع لايق مدير خريدهديهبراي به اطلاقاختلاس
.نشدهام روبهرو باآن هيچگاه كه است نادري
قضايي كارشناس - منوچهري
شهرداري ذيحساب
كه هستم مقدمهاي عنوان از ناگزير مسئله صورت طرح از پيش
.دارد مسئله باصورت مستقيم ارتباط
همين و ميكنم تدريس دانشگاهها از بعضي در است سال حدود 30
و تجربه سال سي اين حاصل و كردهام اجرايي كار نيز مدت
زمينه در آنمبحثي جلد يك كه است كتاب جلد تدريس 4
و بودجه مالي ، امور مديريت و شهرداري حسابداري
.مديريتشهرداريهاست
اشكالاتي كرباسچي آقاي دادگاه درباره:مسئله صورت اينك و
اين نخست.ميبرد سئوال زير را دادگاه صلاحيت كه دارد وجود
و نيستند دولتي سازمان شهرداريها قانون ، موجب به كه
نيستند دولت زيرمجموعه نيز شهرداريها كاركنان و كارمندان
كاركنان ويژه كه ميشود محاكمه دادگاهي در شهردار آنكه حال
بويژه تخصصي دادگاه يك بايد كهدادگاه اين ديگر است ، دولت
مسائل فن و ازفوت و باشد شهرداريها حسابرسي مسائل به آگاه
از اگر حتي زمينه اين در.باشد آگاه بهخوبي شهرداري مالي
حسابرسي و مالي عملكرد از شود سئوال ديوانمحاسبات
.كرد خواهد بياطلاعي اظهار شهرداريها
شهرداري و هستند خاص عمومي موسسات شهرداريها كه اين ديگر
در تنها دولت نقش و است شهر همان بهشهروندان مربوط شهر هر
.است شهر انجمن قائممقامي مورد در قانون ماده 42 اعمال
كه اين است بوده محسوس محاكمه جريان در كه ظريفي نكته
ذيحساب شما:گفت كرباسچي آقاي به خطاب دادگاه رياستمحترم
همان ذيحساب از ايشان تصور ظاهرا و هستيد شهرداري
.تعيينميكند دارايي وزارت كه هستند ذيحسابهايي
ذيحساب دو داراي قانوني تعريف بنابه شهرداري كه صورتي در
طبعا و ميشود ، تعيين شهرداري خود توسط دو هر كه است
.دارد دارايي ذيحساب از فراتر اختياراتي
بهرامي پورهنگ
پرونده از ديگر برگي
از انسان حداقلسهم كه بود آنچه هر روزيكشتارگاه اينجا ،
.است زندگي و حيات
كفشهاي محلهتخت اين كهمردم بود شده شگفت در روزي شاعر
چرا است ، خوني هم شان خاكباغچههاي و است ، خوني هم شان
نميكنند؟ كاري
هنگامآنكار تا بود انجاميده طول به بسيار ساليان و
.برسد
كرده سفت هنگامهسازانپا تهران ، نوزايي هنگامه ابتداي در
كه كنند زندگي آنجا مردمدر از نبايدانبوهي كه بودند
دامن بر است عظيم وهني محله اين بودن و دارد نام كشتارگاه
.شهر
طراوت از زمانيباراني اندك در گويي كه شد آن سرانجام و
:بود باريده خونآلود و بويناك سنگفرش و ديوارها بر پاكي و
سر كشتارگاه خرابههاي از ققنوسوار فرهنگسرايبهمن
ميرفت ، تادوردستها آن تعفن بوي روزي كه آنجا در و برآورد
شهر ، جاي جنوبيترين در و نباتشد سوسن رايحه آغشته هوا
و هنر بزرگ مكتبخانه ميراند ، بختيفرمان شور كه آنجا
.برافراشت معرفتقامت
اين درباره دوگونهداوري بينگاريم كه نيست اين گمان ، بي
در كه است گستره اين سرانجام و ابتدا تفاوت به ماجرا ،
اما سرا نهايتفرهنگ در و داشت نام آغازكشتارگاه
آن به بسته بسيار چيز هر درباره ما قضاوت كه نيست ترديدي
سر كسي ندارد امكان نه ، .بنگريم آن به سو كدام از كه است
.فرهنگسرااست با همه دلهاي.باشد داشته كشتارگاه سوداي بر
عام ، دادگاههاي مشكلات حل براي
خواهد داده مجلس به اصلاحيهاي
شد
وجود اشكالي است ممكن اجرايي نظر از عام دادگاههاي در
به اصلاحيهاي آن ، حل براي و است بررسي تحت كه باشد داشته
روساي و قضات از زمينه ، اين در شد ، خواهد داده مجلس
.كنند ارائه را خود نظرات است شده درخواست دادگاهها
مراسم كشوردر كل دادستان مقتدايي آيتالله را خبر اين
.كرد شيرازاعلام در تير هفتم شهداي گراميداشت
آموزش و درمان بهداشت ، وزير
در بخشي بين همكاري
:پزشكي
پزشكي پايه علوم برنامهريزي
شود رعايت
بايد
:گفت پزشكي وآموزش درمان بهداشت ، وزير:شهري سرويس
زمينه در بخصوص پايه علوم دربرنامهريزي بخشي بين همكاري
را درمان هزينه بهداشت ، ارتقاي چون شود رعايت بايد بهداشت
.ميدهد كاهش
علوم آموزشي شوراي نشست درچهارمين ديروز محمدفرهادي دكتر
پزشكي در پايه علوم:افزود تخصصي و پزشكي ، بهداشت پايه
نتيجهبايد ودر ميدهد تشكيل را علوم اين وبنيان اساس
وي.گيرد صورت جامعه نياز براساس بخش اين در ريزي برنامه
دستاوردهاي از استفاده با برنامهريزي اين در ميتوان:گفت
تحصيلي ، نوع مقاطع يا درسها محتواي وباكنترل پزشكي جديدعلم
پزشكي پايه پژوهشي ، و آموزشي برنامههاي تحقيقاتيو كارهاي
تاكيد درمان و بهداشت وزير.كرد گذشته از محكمتر را كشور
پزشكي ، علوم علومپايه در مناسب ريزي برنامه داشتن با:كرد
بهبيش استوار و علمي قوي پشتوانه با نيز درمان و باليني
.رفت خواهد
كمي نظر از بهداشتي خدمات ارايه در اينكه به اشاره با وي
بايد بهرهوري مسئله:افزود داشت اقتصادي بايدديد وكيفي
در آن فايده كه گونهاي به قرارگيرد توجه مورد زمينه دراين
.شود ديده آينده
آزمون سهميهبندي نحوه و پذيرش ضوابط يكروزه نشست اين در
در دانشجو پذيرش ضوابط ارشد ، كارشناسي دورههاي ورودي
پايه علوم مختلف 78رشتههاي تحصيلي 77 سال دكتراي آزمون
دستياريرشتههاي دوره آموزشي برنامه و بهداشت و پزشكي
بهداشتي خدمات مديريت و اپيدميولوژي كودك ، و ومادر بهداشت
پزشكي ، پايه علوم آموزشي شوراي.شد خواهد درمانيمطرح و
آموزشي ، ازمعاونان متشكل عضو داراي 23 تخصصي و بهداشت
و بهداشتي بهداشت ، معاونان وزارت وبهداشتي پژوهشي
وزير رياست به پزشكي علوم دانشگاههاي تكميلي مسئولانتحصيلات
.است آموزشپزشكي و درمان بهداشت ،
حقوق خدمات دفتر سرپرست
غرامت پرداخت
:بينالمللي
جمهوري هوايي فاجعه قربانيان
است روبهاتمام
اسلامي
خدمات دفتر سرپرست جهرمي افتخار گودرز دكتر:شهري سرويس
به غرامت پرداخت كار:كرد اعلام بينالملليديروز حقوق
سال در كه اسلامي هواپيمايجمهوري فاجعه قربانيان ورثه
.اتماماست روبه شد ، سرنگون آمريكايي ناو توسط 1367 ،
تاكنون:افزود فاجعه اين وقوع سالروز آستانه در وي
دريافت را خود غرامت ازقربانيان نفر خانواده 220
وتكميل بررسي حال در ديگر قرباني پرونده 14 و كردهاند
.است مدارك
غرامت پرداخت براي ديگر پرونده گفت9 جهرمي افتخار دكتر
قربانيان از نفر پنج ورثه و شده ارسال سوئيس سفارت به
.نكردهاند مراجعه تاكنون
به غرامت بابت دلار هزار و 450 ميليون تاكنون 54:افزود وي
.است شده پرداخت قربانيان از نفر خانوادههاي220
در ايران اسلامي جمهوري بينالمللي حقوقي خدمات دفتر سرپرست
اين قربانيان ورثه به غرامت پرداخت و محاسبه نحوه خصوص
شاغل شهادت از قبل يكسال تا كه قربانياني:گفت فاجعه
قربانيان وبراي دلار هزار مبلغ 300 داشتند درآمد و بودند
.است شده داده اختصاص دلار هزار غيرشاغل 150
كه داشتند اصرار ابتدا آمريكايي مسئولان:كرد نشان خاطر وي
روش و جدول مطابق و قرباني اول بستگاندرجه به فقط غرامت
به اما شود ، پرداخت بودند ، كرده پيشنهاد آنها كه خاصي
قانون طبق غرامت شد مقرر دفتر اين حقوقي پيگيريهاي دنبال
.شود ايرانپرداخت
بانك يك نزد حسابي ابتدا آمريكا:افزود جهرمي افتخار دكتر
واريز آن در دلار هزار و 800 ميليون و 61 افتتاح سوئيس در
كم غرامت پرداخت براي مبلغ اگراين كه كرد تعهد و كرد
.كند پر آنرا حساب فورا باشد ،
آمريكا 40 دولت:گفت هواپيما خسارت پرداخت خصوص در وي
.است كرده پرداخت هواپيما خسارت بابت نيز دلار ميليون
ايران اسلامي جمهوري بينالملل حقوقي خدمات دفتر سرپرست
امنيت شوراي آمريكا ، دولت از ايران بهرغمشكايت:افزود
كشور هواپيمايي بينالمللي سازمان و متحد ملل سازمان
ازهرگونه و نكردند محكوم را آمريكا اقدام اين (ايكائو)
.كردند خودداري خسارات جبران براي تصميمي
عليه شكايتي ايران دولت پيگيريهاي با:كرد نشان خاطر وي
به و مطرح (لاهه) دادگستري بينالمللي ديوان آمريكادر دولت
دولت بالاخره دادگاه ، اين آمريكابه صلاحيتي ايرادات رغم
خسارت پرداخت وبراي شد تسليم ايران شكايت مقابل در آمريكا
.كرد آمادگي اعلام
هواپيمايي شركت مسافربري هواپيماي فروند يك ميشود يادآور
از كه تيرماه 1367 دوازدهم ايرانروز اسلامي جمهوري
جنگي ناوهاي از يكي سوي از بود ، دوبي عازم بندرعباس
اين نتيجه در كه شد ساقط و گرفت قرار هدف آمريكا
كه شدند شهيد هواپيما اين مسافر نفر ددمنشانه 290 اقدام
.بودند نفرايراني تعداد 248 اين از
مسافربري هواپيماي كردن سرنگون از تاكنون آمريكا دولت
.است دانسته خطا يك صرفا را آن و نكرده عذرخواهي ايران
داده شجاعت مدال مزبور ناو فرمانده به همچنين آمريكا دولت
.است
مدلول
:ميدهند نظر حقوقدانان
موثر وكالت نفس در فقط وكالت
است
توكليبينا جواد
كردم ملاحظه را كرباسچي آقاي جناب محاكمه از ديگري جلسه
باغوحش سابق ملك به مربوط فروش موردوكالت در بحثي چون
مواد 22 به البته و شد مطرح كرباسچي آقاي دفاعيات حين در
ميدانم لازم شد اشاره نيز اسناد ثبت قانون و 48 و 47 و 46
و موضوع بهتر و بيشتر هرچه شدن روشن جهت را نكته چند
كافه از كه كننده رسيدگي دادگاه محترم رياست حسبالامر
ياري را دادگاه خود نظرات ارائه با خواستند حقوقدانان
وكالت عقد كه كنم نتيجهگيري نهايت در و نمايم مطرح كنند
هبه يا بيع نه و ميگردد تلقي وكالت باشد معامله متضمن ولو
.غيره و
ميگويدوكالت وكالت تعريف در مدني قانون ماده 656 -1
براي را ديگر طرف طرفين از يكي بهموجبآن كه است عقدي
در حاليكهقانونگذار در مينمايد خود نايب امري انجام
است عبارت ميگويدبيع مدني قانون ماده 338 در بيع تعريف
و فروشنده به نياز طبعا معلوم عوض به عين ازتمليك
ساير و اقباض و قبض و معامله(قيمت) ثمن تعيين و خريدار
مدني قانون بعد به مواد 339 در كه دارد ديگر تشريفات
.است شده اشاره موضوع به دقيقا
ثبتي بخشنامههاي بند 77 است مناسب رابطه همين در -2
هيات توسط بعدا البته كه كشور واملاك اسناد ثبت سازمان
و ذكر مستندا گرديده ابطال اداري عدالت ديوان عمومي
اسناد سردفتران:ثبتي بخشنامههاي بند 77.شود نتيجهگيري
يا غيرمنقول ملك انتقال مدلولا كه وكالتنامهاي ثبت از رسمي
ملك معاوضه متضمن يا و ثالث شخص يا وكيل به نقليه وسائط
و تفسير بهنظر.نمايند خودداري ميشود تلقي اعياني يا
كه است بوده اين ثبت سازمان وقت محترم مسئولين برداشت
غيرمنقول و منقول اموال فروش اختيارات آن در كه وكالتي
خاص تشريفات اجراي به نياز و داشته بيع نتيجه باشد داشته
امور كل اداره دفاعي لايحه تفسير ، اين مويد كه دارد را خود
ديوان به پاسخ مقام در اسناد ثبت سازمان سردفتران و اسناد
درخصوص كه آنجا از...:است شرح بدين كه ميباشد عدالت
مدني قانون بعد به ماده 338 از سوم باب در نيز بيع
مالكيت احراز لحاظ از بيع سند تشريفات و شده وضع مقرراتي
تشريفات بيع اقباض و قبض و معامله ثمن و مشتري و بايع و
ثبت سازمان طبعا است وكالت سند از متمايز كه دارد خاصي
باشد وكالتي اسناد تنظيم به ناظر نميتواند املاك و اسناد
يا وكيل به نقليه وسائط يا غيرمنقول ملك انتقال مدلولا كه
مردم حقوق تضييع موجب كه باشد ، ...غيره و معاوضه متضمن
حقوق تضييع از جلوگيري و متعامل حقوق حفظ بهمنظور و شود
معامله و شده مصادره املاك انتقال از جلوگيري نيز و دولت
از استعلام بدون و وكالت عنوان تحت ممنوعالمعامله اشخاص
به التفات با و دولتي عوارض و حقوق پرداخت بدون و محل ثبت
مقابل طرف امضاي به احتياج و بوده وكالتايقاع اينكه
و ايجاب طرف امضاي به احتياج و است عقد لكنبيع نيست
به بخشنامهها مجموع بند 77 در سردفتران توجهدارد قبول
قانوني تكاليف از طريق اين از تا است شده معطوف موضوع
.ننمايند تخطي
در كه را انتقال و نقل متضمن وكالتهاي اينجانب تعبير به و
استنكاف آن ثبت از سردفتران است معاملهمستتر آن بطن
اخذ از بعد عدالتاداري محترم ديوان نهايت در كه كنند
راي انشاي به مبادرت ذيل بهشرح نگهبان محترم شوراي نظر
كانون و رسمي اسناد دفاتر قانون ماده 30 نمودمطابق
و سردفتران تيرماه 1354 مصوب 25 دفترياران و سردفتران
مراجعين اسناد ثبت و تنظيم به نسبت موظفند دفترياران
قوانين با مخالف سند مدلول و مفاد آنكه مگر نمايند اقدام
اين در كه باشد حسنه اخلاق يا عمومي نظم و موضوعه مقررات و
اعلام تقاضاكننده به كتبا را امتناع علت بايد صورت
انجام منظور به وكالت عقد انعقاد اينكه به نظر.نمايند
مدني قانون سيزدهم فصل مقررات حدود در قراردادها و معاملات
نظم و موضوعه مقررات و قوانين با مخالفتي وكالت مبحث در
كه ثبتي بخشنامههاي بند 77 لذا ندارد حسنه اخلاق و عمومي
مدلولا كه وكالتنامهاي ثبت از رسمي اسناد سردفتر منع متضمن
ثالث شخص يا وكيل به نقليه وسائط يا غيرمنقول ملك انتقال
ماده 30 مغاير شود تلقي اعياني يا ملك معاوضه متضمن يا
قوانين مجموعه).ميگردد ابطال و شده داده تشخيص فوقالذكر
.(و 1070 صفحه 1060 دانش گنج چاپ سال 70 ثبتي
در دارائي و اقتصاد وزارت در هماكنون كه رويهاي براساس -3
ماليات كساني از فقط دارائي محترم مميزين است جريان
قانون و 48 و 47 و 46 مواد 22 طبق كه ميكنند وصول متعلقه
تلقي مالك و گرديده ثبت ايشان نام به ملكي اسناد ثبت
اجاره بر ماليات پرداخت از مالكان دليل همين به و ميگردند
ملكي كه افرادي از دسته آن از فقط و معاف خود سكونت بهشرط
ملك آن متصرف و كرده خريداري وكالت قالبعقد در را
زمان در وكيل از مالك اسم تغيير عدم دليل به ميباشند
استناد به و اوليه مالك سكونت عدم بهشرط قطعي انتقالات
بر وماليات وصول به نسبت مستقيم مالياتهاي قانون عمومات
مينمايند اقدام وكالتنامه وكيل يا متصرف زمان مدت اجاره
آنها مالكيت كه قضائي مراجع از قطعي راي داشتن شرط به مگر
.كند اثبات را
نتيجه چنين فوق اشارات به توجه با:نهايي نتيجهگيري
قانوني مقررات نظر از فروش اختيارات با وكالت كه ميگيريم
دولتي ادارات معمول رويه و عمل نحوه و اسناد ثبت و مدني و
وكالت باشد نشده رسمي و قطعي سند به تبديل كه زماني تا
جنون يا فوت و وكيل استعفاي و موكل عزل با و ميگردد تلقي
مدني قانون ماده 678 موضوع ميگردد منفسخ طرفين از يك هر
بدين جملهاي وكالت رسمي اسناد ذيل در معمولا نيز امروزه
وكالت نفس در فقط وكالت اين كهمدلول ميشود ذكر مضمون
.ولاغير است موثر
موقع به را وكالت كه زماني تا املاك فروش در وكيل بنابراين
به و تلقي وكيل (خود نفع به ولو) باشد درنياورده اجرا
خود ملك كسي اگر دليل همين به و نميگردد اطلاق مالك ايشان
ادعا طلبكاري چنانچه باشد داده بلاعزل ولو فروش وكالت را
از را (وكالتنامه موكل) به مربوط مذكور ملك ميتواند كند
وكيل طرفي از و نمايد توقيف ثبتي و قضائي مراجع طريق
رفع حكم نميتواند مذكور وكالتنامه استناد به وكالتنامه
ذينفع را خود اينكه ولو نمايد اخذ را خود موكل ملك توقيف
ديگر ادله با و قضائي مراجع طريق از اينكه مگر بداند
شايسته اينجا در البته كه نمايد ثابت را خود شرعي مالكيت
عقد قالب در معامله فاسد آثار و توالي عزيز مردم به است
و شده متذكر را فوق احتمالي مشكلات ايجاد دليل به وكالت
بستر در تا نمايند معامله قطعي اسناد با كه نمايم توصيه
اثباتي جنبه حيث از و بوده برخوردار آرامشخاطر از آن
.باشند داشته كامل اطمينان خود مالكيت
آزادي همزاد ;دادرسي آيين
كنعاني محمدطاهر
حفظ اساسي و اصلي شرط دادرسي آيين قواعد رعايت كه آنجا از
حقوقي ضربالمثل يك براساس و بوده آزاديهايمشروع و قانون
و اصول رعايت آزاديميباشد ، توام خواهر دادرسي آيين
.است متهم حقوق حفظ و عدالت اجراي تضمين دادرسي ، قواعد
باب در دادرسي آيين قانون مقررات قبلي نوشتار در نگارنده
آيين قانون سكوت لحاظ به را دادگستري رسمي كارشناسان
محسني آقاي جناب ليكن.دانستم الاتباع لازم مدني ، دادرسي
در كرباسچي آقاي جناب به پاسخ در دادگاه ، محترم رياست
مقررات اين داشتند ، اظهار مورخ 9/4/77 دادرسي جلسه پايان
به ملزم كيفري ، دعاوي در قاضي و بوده حقوقي دعاوي بر حاكم
.نميباشد مدني دادرسي آيين قانون مقررات رعايت
لزوم و ضرورت كه گفت بايد دادگاه ، كلام اين نقد و پاسخ در
قانون سكوت موارد در مدني دادرسي آيين قانون مقررات رعايت
بر علاوه زيرا.است مسلم بديهيات از كيفري ، دادرسي آيين
حقوق با مانوس قضات كه دادگاهها متداول و معمول رويه
عنوان به مذكور قانون رعايت به مقيد را خود موضوعه ،
اصراري و رويه وحدت آراء در ميدانند ، قضائي اصول و عمومات
عليالقاعده رويه وحدت آراء كه) كشور ديوانعالي از صادره
قانون به استناد موارد (ميباشد الاتباع لازم دادگاهها براي
يافت بكرات و بكثرت كيفري پروندههاي در مدني دادرسي آيين
:جمله از.ميشود
دوم شعبه مورخ 11/10/1341 شماره 4/4611 فرجامي راي -1
طي 30 كشور ، ديوانعالي دادستان راي اين در كشور ديوانعالي
در و كرده راتشريح كيفري يكپرونده برهان ، و سئوال صفحه
:مينويسد چنين بازپرس قضائي خطيات باب
ماده 445 صريح طبق كه كرده جديت كه اين با بازپرس..
آقاي كند (قرعه قيد با يعني) انتخابكارشناس به اقدام
قرعه از داشته او با زمين معامله سابقه كه را....مهندس
در كشور ، ديوانعالي دوم شعبه سپس...است درآورده
:مينويسد چنين سادسا بند در و صادره دادنامه راستاينقض
است لازم استقراع بنحو انتخابكارشناس براي قانون در..
انتخاب ميانآنان از لازم عده و شده نوشته نفر چند اسامي كه
دادرسي آيين قانون در وجوديكه ، با ميبينيم ، پس..شود
پيشبيني خاصي تشريفات كارشناس تعيين و برايقرعهكشي كيفري
را دادرسي آيين كشور ، قانون ديوانعالي است ، نشده
.است دانسته لازمالرعايه
درخصوص مورخ 12/2/1368 شماره 68/1 رويه وحدت راي -2
اين در.مدني دادرسي آيين قانون ماده208 بند 7 به استناد
قصاص حكم قبلا اينكه عليرغم كشور ، ديوانعالي شعبه 20 راي ،
دادرسي اعاده قبول به مجددا بود ، نموده تنفيذ را صادره
شعبه 28 حاليكه در و نمود صادر حكم موضوع ، همان در
ماده 208 بند 7 براساس مشابه پرونده در كشور ، ديوانعالي
اظهارنظر يعني) دادرس رد جهات وجود لحاظ به مذكور ، قانون
داده عودت مربوطه دادگاه به رسيدگي جهت را پرونده (قبلي
راي چنين كشور ديوانعالي عمومي هيات بالاخره و است
بند 7 بهشرح كه هم دعوي موضوع در عقيده اظهار...:دادند
محسوب دادرس رد موارد از مدني دادرسي آيين قانون ماده 208
دادرسي ، اعاده در زيرا.است مورد اين از منصرف شده ،
رسيدگي سابقه و نشده مطرح قبلا كه ميشود عنوان مسائلي
.ندارد
خود ، استدلال در كشور ، ديوانعالي عمومي هيات بنابراين ،
رد تشريفات بر مدني دادرسي آيين قانون كه است نگفته
و نكات دادرسي اعاده در چون بلكه نميباشد ، حاكم دادرسي
مفهوم و منطوق با اين بر بنا ميشود مطرح جديدي استدلالات
.ندارد انطباق ماده 208 بند 7
عمومي هيات شماره 63/1230/7/1363 رويه وحدت راي -3
كشور ديوانعالي شعبه 11 پرونده ، اين در كشور ديوانعالي
و عمومي دادسراي) كيفري مرجع دو بين صلاحيتي اختلاف حل براي
اختلاف حل و دانسته رسيدگي به صالح را خود (كازرون انقلاب
صلاحيت در را اختلاف حل كشور ، ديوانعالي شعبه 20 ليكن نمود ،
عمومي هيات و داد تشخيص شهرستان آن كيفري 2 دادگاه
قانون تا 52 مواد 49 از مستنبط به بنا كشور ديوانعالي
صلاحيت در را همسان مرجع دو اختلاف حل كه مدني دادرسي آيين
در كشور ديوانعالي اينجا در و دانسته بالاتر مرتبه دادگاه
و صحيح را شعبه 11 راي اين بر بنا و بوده بالاتر مرتبه
و فوق آراي به توجه با.داد تشخيص قضائي موازين با منطبق
دادرسي آيين قانون مقررات ملاك وحدت به حتي كه ديگر آراي
آيين قانون مكلفند دادگاهها قضات گرديده ، استناد مدني
قانون سكوت موارد در آمره قواعد بهعنوان را مدني دادرسي
دادگاه در اينكه ، مضافانمايند لحاظ مدني دادرسي آيين
به بايد و بوده مجهز دروني كنترل بهوسيله قاضي اسلامي ، عدل
قواعد و اصول اجراي در بايد و گفته لبيك وجدان نداي
همانند و گردد پيشقدم خود خارجي الزام هيچ بدون حقوقي ،
مباني و تمهيدات و روشها همه از دلسوز و مهربان پدري
.نمايد بهرهگيري باشد ، مفيد متهم برائت جهت در كه حقوقي
|