تقابلهاي و مردمي دولت
4-بحرانزا
بيداري عصر
و تهاجمي تفكر از برآمده عمدتا كه اخير رخدادهاي
و استيضاح ويژه به است ، بوده متوقع جناح تماميتطلب
و تبعات همه عليرغم كشور ، وزير به اعتماد راي ندادن
ايضاحافكار و بيشتر شفافيت موجب دارد ، همراه كه هزينههايي
.است بوده عمومي
جمهور ، رئيس از حمايت نظير ادعاهايي ديگر ترتيب ، اين به
مصلحت براي آرامش و سكوت يافته ، سازمان كارشكنيهاي عدم
و تمكينقوانين رهبري ، آفرين وحدت رهنمودهاي به توجه نظام ،
جريان اين سوي نبايداز و تواند نمي ،..و نظام كلي اهداف
.شود پذيرفته
از آيندهايران ، و انقلاب سرنوشت به علاقمندان وهمه مردم
و بيست تكليف كهبالاخره ميكنند سئوال سياسي بازيگران همه
آيا شد؟ خواهد چه ملي مشروع خواستهاي و راي ميليون چند
اقليتي مقابل در بسته دست را جامعه مطلق اكثريت ميتوان
شده ، برنامهريزي كارشكنيهاي به و وانهاد افزونطلب
...و فرصت هزينههاي بيثمر ، تبليغات خشونتها ، تهديدها ،
و ضرورتها و مشروع آرزوهاي و آرمانها آنهمه و شد تسليم
نهاد؟ مكتوم را ملي مصلحتهاياجتماعي
خواست درپي و مردمي مشروعيت باب از فقط نه امروزه ،
بديهيترين و برمبنايحتميترين بلكه مردم ، اكثريت
اركان همه در مثبت تحول و دگرگوني حاضر ، عصر ضرورتهاي
.دارد ضرورت ما كشور
و قدرتمند و متكثر جهاني در ماندن زنده براي
و دقيق اطلاعات واجد و عظيم سرمايههاي صاحب
و مصونيت ميبايد حتما استراتژيك ، برنامهريزيهاي پشتوانه
آگاهي و آمادگي با و آوريم فراهم را لازم پتانسيل و صلاحيت
مضاعف فعاليتي اعتبارمان ، و منافع و عمل محدودههاي بر
.كنيم راآغاز
هيچگاه فرصت ، هزينههاي دستدادن از كه حساسي شرايط چنين در
در را ما ايران ، ژئوپوليتيك طلايي فرصت و شد ، نخواهد جبران
چه به است ، كرده امتياز واجد بينالمللي بازيهاي از بسياري
گامهاي زير به خودرا كام و بداريم طلب از دست ميبايد دليل
مردمي خواستهاي مليو منافع از فارغ طلباني قدرت و فرصت
بيفكنيم؟
با را ملت مطلق اكثريت محبوب و منتخب دولت آنكه زمان ديگر
واشريعتا فرياد يا بردارند ميان از كفزدن و سوت حرمت حربه
را -هنر كتابو و مطبوعات فرهنگـ كيفي و كمي رشد و داده
.گذشتهاست كنند قلمداد مردم ايمان براي تهديدي
معتقدان ما ، جامعه دلسوزان و مسئولين و آحاد همه زيرا
اين از خروج محدودههاي و اسلامند الهي آيين مومنان و
و حربهها چنين لذا است ، شده شناخته كاملا نيز حقيقت
جريانهاي به افترا و كارشكني بجز توجيهي ادعاهايينميتواند
.باشد داشته اصيل وحركتهاي سالم
سوي از فقط و است شناختهشده كاملا رفتارها اينگونه
.ميشود ابراز فرهنگياند همت و برهان و هنر فاقد كه كساني
كژانديش يا و خام ميتواند انسان حد چه تا راستي به
و غربزدگان و شهوترانان را ايراني پرشور جوانان كه باشد
ارتداد حكم و بنامد بارياند و بيبند جستجوي در كه افرادي
.كند صادر كفزدن دليل به را ايشان
و نيست كار در وارونهاي نقل و سياسي هدف اگر پس
ميزنند سوت و كف كه كساني همه كه حقيقتامعتقديد
طبق بر !كنيد نظر فوتبال تيم پيروزي بهشبهاي منحرفاند ،
پرشور و جاري تودههاي همه به آيا نظربيپايه ، اظهار اين
؟!ميچسبد ارتداد وصله ايمان
ايران ، ملت در آگاهيها و فضايل رشد خوشبختانه ،
را ديدگاههايي چنين كه است رسيده بدانجا تا بويژهجوانان
ديانت در هم ترديدي و تزلزل دچار و كنند دفع بابياعتنايي
.نشوند خود
هنوز كنيم ، درنگ بديهياتي چنين بر ناچاريم اينكه از
كه ميپذيرد صورت اميد اين با درنگ اين اما متاسفيم ، بسيار
شكل با ميتوان ميكنند تصور واقعا كه هستند كساني شايدهنوز
سرعت به روزگار كرد؟ سواد و حكمت ادعاي مردم نزد ماردر
همچون تاريخ يابيداري ، باشيم خواب در چه و ميشود دگرگون
...گذشت خواهد مانيز كشتزار از كن بنيان و خروشان رودي
|