همشهري به تلفن
معصوم كودكان از ندهيم اجازه
كنند بهرهكشي گدايي ، براي
همشهري به تلفن
كيست؟ خودرو واگذاري مسئول
دو تعداد جمهوري رياست بخشنامه اساس بر ماه 1373 بهمن در
و امتيازگيري طريق از بازسازي قابل اسقاط دستگاهخودرو
استان كاركنانپست از نفر بهدو دشوار بسيار شرايطي
بسيار مكاتبات و پيگيري عليرغم متاسفانه.شد فروخته تهران
واحدهاي از هيچيك پذيرفته صورت گذشته سال چند طي در كه
كه آنجا از.نميپذيرد را آنها واگذاري مسئوليت پست شركت
كه زياد بسيار هزينههاي صرف و دشوار بسيار مالي شرايط با
واگذاري گرفته ، صورت اسقاط خودروهاي راهاندازي جهت در
شركت مسئولين اميدوارم.ميباشد ابهام پرده در همچنان آنها
.دهند نجات سرگرداني از را ما پست
حصاركي - عباسخواه
دستياري آزمون سني شرط
امتحانات به ورود (سال 40) سني شرط ميشود گفته غالبا
اعمال كه است پزشكان جسماني توانايي عدم از ناشي دستياري
پزشكان 40 همه آيا كه ميشود مطرح سئوال اين حال.ميشود
اغلب كه باشيم بيادداشته هستند؟ يكسان انرژي داراي ساله
براي دانشگاه طولاني تعطيلات و زماني شرايط دليل به پزشكان
كه كردهاند تلف وقت سايرين از بيشتر سال دو عمومي تكميل
محترم رياست از بنابراين است بوده اجتنابناپذير امر اين
اصلاح به نسبت دارد تقاضا پزشكي تخصصي عالي شوراي دبيرخانه
.كنند اقدام يادشده مورد و نامه آيين
هاشمي يوسف دكتر
اميرحمزه شهرك ورزشي امكانات
امكانات اصفهان اقماري شهركهاي از اميرحمزه شهرك در
.ندارد وجود شهرك اين جوانان براي ورزشي تفريحيو رفاهي ،
علاقهمند جوانان انبوه رابراي متري محوطه 500 يك تنها
وجود بانيست جوابگو وجه هيچ به كه گرفتهاند نظر در شهرك
مسئولي اصفهان بدني تربيت كل اداره به مكرر مراجعات
را كمبودها و مشكلات ورزش دبير عنوان بهنيست پاسخگو
اصفهان بدني تربيت كه جاست به بنابراين.ميكنم لمس كاملا
.بكنند شهرك اين جوانان حال به فكري
ورزش دبير -حجازي يونس
هدايت قبرستان باغ درختان
هدايت مسجد جنوبي ضلع)هدايت قبرستان به مربوط باغ درختان
(پاسداران و شريعتي از قلهك راهي دو بين منطقهدروس در
نيز قبرستان و است شدن خشك حال در آبيارينكردن علت به
اينكه به توجه با.است شده مخروبه و زبالهداني به تبديل
هرز كه است جاري جويها در همواره روان آب دروس منطقه در
استفاده باغ اين درختان آبياري براي دارد اشكالي چه ميرود
قبرستان اين به هدايت مسجد متوليان و مسئولان چرا و كنند
!ندارند؟ عنايتي قديمي
يگانه محمد
سولقان خيابان آسفالت
.كند آسفالت را سولقان خيابان دارد تقاضا ساوه شهرداري از
تكرار را درخواست اين منطقه اهالي است يكسال حدود
.است نشده اقدامي زمينه اين در تاكنون ولي ميكنند
رضايي
كنيد احداث را ولنجك بوستان
به قطعهزميني در كردهاند قصد مدتهاست ولنجك خيابان در
اين ساكنان.كنند داير بوستان يك هكتار حدود10 مساحت
انجام در لطفا هستند بوستان اين احداث انتظار چشم محدوده
.كنيد تسريع خير كار اين
ابراهيميفر
معصوم كودكان از ندهيم اجازه
كنند بهرهكشي گدايي ، براي
از بهرهكشي حداقل اما نيست جرم معابر در كردن گدائي اگر
آن با و دانست جرم بايد را آنها از استفاده سوء و كودكان
.كرد مبارزه
كودكان ، حقوق مورد در روزنامهتان شمارههاي در بارها
استفاده سوء و كودكان به مربوط مسائل و يونيسف فعاليتهاي
چاپ به را مقالاتي و كرده اشارههائي حساس سني گروه اين از
مورد اين در هم كشور روزنامههاي ساير همينطور و رساندهايد
اين در هم بنده نظر مورد موضوع.كردهاند راچاپ گزارشاتي
.است زمينه
روز يك:ميپردازم موضوع اصل به درامدي پيش گونه هر از قبل
بهمن فرهنگسراي به برنامهاي در حضور براي جمعهكه عصر
وليعصر ميدان از ناچار حركتمبه مسير طول در ميرفتم
ايستگاههاي به نرسيده درست ميدان از پائينتر كمي ميگذشتم
و كوچك گليم برروي كودك دو همراه به سائلي زن اتوبوس ،
مشكي چادر زن اين.بود گدايي مشغول رو پياده در مندرسي
يك هيچ عنوان هيچ به كه بود انداخته بهسر رفتهاي رو و رنگ
حتي كه طوري به نميشد ، ديده صورتش منجمله بدنش اعضاي از
بچه پسرآقا يا نشسته خانم چادر آن زير كه ميكردي شك
نه لباسهاي و سياه و كثيف بسيار سروصورت با لاغراندامي
به و بود نشسته زن آن كنار در سرما فصل مناسب چندان
كه كسالتآور وضعيت اين از كه گوئي بود شده خيره گوشهاي
ناراضي نوعي به بود ، شده تكرار بارها نيز اين از پيش شايد
بود دختر نبود معلوم كه ديگري كودك.ميرسيد نظر به خسته و
لباس كه حالي در نداشت ماه الي 9 از 8 بيش تنها و پسر يا
اصلامناسب آن ، ظاهر از بگذريم كه بودند كرده تنش يكسرهاي
پا و دست چهار زن ، آن از فاصله كمي با نبود ، هم فصل آن
چندگاهي هراز و درميآورد خود از كودكانهاي صداهاي و ميرفت
لبخند و ميانداخت پياده عابرين بر نظري و ميكرد تاملي
عابرين از گوئي ميكرد پر را چهرهاش تمام معصومي و شيرين
پر دست و شند با داشته او به نيز توجهي كه داشت انتظار
آن خندان و بشاش چهره ديدن با.بكشند سروصورتش بر مهري
آسفالت برروي خودش زيباي و معصوم دنياي در كه بيگناه كودك
كودكانهاش لبخند و ميزد پا و دست زمين سرد و نمناك و سفت
بودم حركت در اتوبوسها سمت به عجله با كه مرا نميشد ، محو
زيادي سوالات.شدم خيره كودك آن به و ايستادم.ساخت متوقف
كودك آن كه فعلي دنياي به.ساخت مشغول را ذهنم ناگهان
آگاهي اطرافش محيط به اندازه چه تا او.كردم فكر داشت
پسر آن و زن آن بودند؟ كساني چه والدينش.هيچ داشت؟شايد
از كه ميدانند والدينش آيا اوداشتند؟ با نسبتي چه بچه
چه كودك اين گناه استفادهميشود؟ سوء نحو اين به فرزندشان
اوست؟ درانتظار آيندهاي چه شده؟ تقديري چنين اسير كه بوده
شايدنگاهي.چيست كودك آن آينده كه ميدانيم كمابيش ما همه
اين گوياي زندانها به يا و تربيت و اصلاح كانون به كوتاه
اين در كساني چه:است اين مهم سوال.باشد واقعيتكثيف
شايد و كودك اين نجات كسانيمسئول چه مسئولند؟ رابطه
ما همه شك بدون هستند؟ اين مشابه كودكان از بسياري
و دارد اجرايي قابليت نهادي يا كس چه اما مسئوليم
انسانيت از دور به و كثيف استفادههاي سوء اين ميتواندجلوي
حداقل پس نيست جرم معابر در گدائيكردن اگر بگيرد؟ را
جرم بايد را ازآنها استفاده سوء و كودكان از بهرهكشي
و پاك قدري به كودكان دنياي.كرد مبارزه آن با و دانست
آلوده چنين اين داد اجازه نبايد كه است دوستداشتني و لطيف
نيروهاي پليس ، به بايستي مسئولين.شود محيطاطرافشان
ديدن با بدهندكه را اجازه اين مامورانشهرداري و انتظامي
قبيل از لازم اقدامات به دست استفادهها ، سوء و تخلفات چنين
و بيسرپرست سپردنكودكان و انتظامي مقامات به گدايان تحويل
آنها نگهدارياز صلاحيت و توانائي والدينشان كه آنهايي يا
زن ميليونها مثل هم من.بزنند پرورشگاهها ، به ندارند را
تا و ساله كودكي 5/1 مادر مادرم ، يك جهان نقاطمختلف در
.آشنا زندگي گلهاي اين معصومانه و پاك دنياي با اندازهاي
پاك گلهاي اين ندهيم اجازه باشيمو چارهاي فكر به بيائيد
اسيربيعدالتي كه بيگناه و معصوم چهرههاي اين زندگي ،
نشناس خدا و شياد افرادي دست آلت چنين شدهاند ، اجتماعي
آنها از نفر هزاران روز هر ما پاي و دست زير و قرارگيرند
.پژمردهگردند و شوند له
پرستاري ليسانس -شايسته رضائي اكرم
مسئولان پاسخ
|
بنمار طرح در داوري شيوه
با شماره 1537تاريخ 20/2/77 در مندرج مطلب پاسخ در
براساسگزارش...اما بزرگ ، بنمارموفقيتي عنوانطرح
:ميرساند آگاهي هنريبه و فرهنگي امور كل اداره
مرحله هر داوران توسطهيات دانشآموزان آثار تمامي -1
موردنقد ، (كشوري و استان شهرستان ، منطقهيا مدرسه ، )
در چه اگر ديگر سوي از.است گرفته قرار داوري و بررسي
صفحاتمقاله 5 حداكثر كه بود شده قيد شيوهنامه اولين
بنابراين و شد اعلام ملغي قيد اين اما نباشد بيشتر Aصفحه
صفحه تا 50 از 20 بيش در ارسالي و برگزيده آثار از بسياري
رتبه حايز مرحله اين در حتي و يافته راه كشوري مرحله به
.گرديدهاند نيز
و نويسي مقاله محتوا ، شيوه كيفيت آثار ، داوري در اصل -2
رعايت كهعدالت بوده برآن سعي همچنين.بودهاست استدلال
بر دال كه مواردي نيز آمده بهعمل بررسيهاي در و شود
چنانچه وصف ، باايناست نشده مشاهده باشد بيعدالتي
قابل لازم ادله و مشخصات اعلام با نظرباشد مطمح خاصي مورد
.بود خواهد پيگيري و رسيدگي
پرورش و آموزش وزارت - عمومي روابط مديركل
شهربازي عمومي روابط توضيح
جهت ذيل شرح به را شهربازينكاتي حادثه خبر انعكاس پي در
است لذاخواهشمند.ميرساند اطلاع به عمومي شدناذهان روشن
اقدام محترم جريده آن در درج به نسبت تا فرمائيد دستور
.آيد عمل به مقتضي
خرداد يكشنبه 24 بامدادروز نيم و يك ساعت در حادثه -1
شهربازي ، جمعيت در فعاليتها ساعت دليل وبه است داده رخ
حال در افراد ، همين از بخشي و بودند حاضر محل آن در اندكي
برروي كه بودند جهاني جام بازيهاي دقايق آخرين تماشاي
.ميشد داده نشان بزرگ پرده
كه است نخستينبار وحشي استفادهرودخانه مورد وسيله -2
.است شده سانحه دچار
كه ميكردند استفاده آن از نفر چهارده سانحه ، موقع در -3
جزئي صدماتي نفر پنج و شدند خارج وسيله از سالم نفرشان نه
نفر يك براي طالقاني ، بيمارستان به انتقال از پس كه ديدند
سوم نفر ،(ابرو بالاي) پيشاني تورم دوم نفر پشتگوش خراش
به و شد داده تشخيص گردن خراش چهارم نفر و پا كوفتگي
به نفر ، يك مورد در تنها و بود سطحي صدمات ديگر ، عبارت
احتياط ، جهت و دست استخوان برداشتن مو به بودن مشكوك دليل
.شد گرفته گچ
آن صندليهاي و شد دچارخميدگي آن كف از تنها دستگاه ، -4
شكسته درهم صندلي يا پاره آهن به كدام هيچ و است سالم
.است نشده تبديل
كه رسيدند شهربازي زمانيبه آتشنشاني ، امداد ماموران -5
پياده ازآن نفر يك از غير دستگاه در افرادگرفتار همه
نردبان يك امداد ، همراهماموران وسايل از و بودند شده
براي (هيدروليك) آهنبر قيچي يك و كردن اهرم براي كوچك
بالابر 52 بنابراين و شد استفاده دستگاه كف از بخشي بريدن
.نيامد كار به اصلا متر
بعضا شهربازي موجوددر دستگاههاي نگهداري و سرويس -6
مربوطه صلاحيت داراي كه دستگاه خودسازندگان برعهده
جمله از است ، گرديده محول فيمابين قرارداد طي ميباشند
سازمان عكاس ميان مشاجره.وحشي رودخانه دستگاه همين
رخ همراهانش و دستگاه نگهدارنده كاركنان با نيز آتشنشاني
از پس مديريت اين كه.شهربازي كاركنان با نه و است داده
بررسي را موارد آتشنشاني مسئولين حضور با جلسهاي در ساعتي
.نمودند فصل و حل و
خبرنگار عنوان فرديبه هيچ حادثه وقوع هنگام در -7
بلكه نيامد عمل به نيز ممانعتي بالطبع و ننموده مراجعه
و مساعدت نهايت بعدي مراجعات در خبرنگاران حضور با
.است آمده عمل به نيز همكاري
سرويس در سال از هشتماه شهربازي در موجود دستگاههاي -8
از ماه نهايتچهار و هستند فني كنترل واصولا تعمير و
آغاز از پيش نيز ، شب هر و بهرهبرداريميشود آنها از سال ،
كنترل را دستگاهها ابتدا فني مسئولان دستگاهها ، كار به
بازرسيهاي آن بر علاوه.ميدهند فعاليت اجازه سپس و كرده
.ميشود انجام نيز دستگاهها از دورهاي حتي و ماهانه
امكانات از نفر پنجهزار و بيست تا پانزده روزانه -9
دستگاهها تمامي نيز ، حادثه شب از پس.ميكنند استفاده آنجا
متخصصين توسط اساسي تعميرات از پس) نظر مورد دستگاه حتي
.ميباشد عموم استفاده مورد و راهاندازي (امر
رسانههاي اصحاب پيشنهادهايسازنده پذيراي مديريت اين -10
از گزارش تهيه و بازديد براي رسانهها ، از و بوده گروهي
.ميآورد عمل به دعوت شهربازي فعاليت نحوه
|
|