!دودي ماشين منطق
جعفري فتحالله و مسعود نظر
كرباسچي حكم درباره جوزاني
يك خبرنگار يك از خاطرهاي
پيوست واقعيت به كه پيشبيني
تازه بدعت
خانواده از ديگر كردهاي سفر
مطبوعات
...!عجيب تقارن
سازمان تمجيد
:شد اعلام ديروز
فعاليتهاي از جهاني بهداشت
با مقابله براي ايران
بيماريسل
:برگخوار حشره يك هجوم با
بر سايه كرج از نارونها
ميچينند
شخصيتهاي از گروهي ديدگاه
دربارهحكم هنري و سياسي علمي ،
تهران شهرداري دادگاه
!دودي ماشين منطق
باطل و حق كتاب از عينا ميشود ، بيان ذيل در كه مطالبي
كه (1)است شده مطهرينقل مرتضي آيتالله شهيد استاد
مطالعه با.نيست كرباسچي آقاي رايدادگاه صدور با بيارتباط
.ميگذارم خوانندگانمحترم عهده به را بعدي قضاوت اينمطالب ،
نكتهسنجي كهمرد ما دوستان از يكي:ميفرمايد مطهري شهيد
بود گذاشته را اسمش لطيفداشت ، بسيار تعبير يك است ،
چيست؟ميگفت دودي ماشين منطق ميگفتيم ماشيندودي ، منطق
منطق روي را جامعه و آموختهام قديم از را درسي يك من
.ميشناسم دودي ماشين
وقتها آن و عبدالعظيمبود حضرت در منزلمان بودم بچه وقتي
-تهران قطار همين فقط و امروزنبود صورت به راهآهن قطار
ايستگاه در وقتي قطار كه ميديدم من.شاهعبدالعظيمبود
و ميكنند راتماشا آن و ميشوند جمع دورش بچهها ايستاده
بود معلوم.است عجيبي چهموجود ببين ميگويند حال زبان به
ايستاده قطار تا.قائلند آن براي وعظمتي احترام يك كه
آن اعجاببه و احترام و تكريم و تعظيم نظر يك بودبا
راه قطار و ميرسيد قطار حركت ساعت كمكم تا ميكردند نگاه
سنگ ميدويدند ، بچهها ميافتاد راه كه همين.ميافتاد
تعجب منميدادند قرار حمله مورد را قطار و برميداشتند
كه وقتي چرا زد سنگ بايد قطار اين به اگر كه ميكردم
برايش بايد اگر و نميزنند ، آن به هم كوچك ريگ يك ايستاده
.ميكند حركت كه است وقتي در بيشتر اعجاب بود ، قائل اعجاب
اجتماع ووارد شدم بزرگ كه وقتي تا بود برايم معما اين
هر كه است ايرانيان زندگيما كلي قانون اين ديدم ;شدم
تا.است احترام مورد است ساكن كه تاوقتي چيزي هر و كسي
راه به اماهمينكه است ، تجليل و تعظيم مورد است ساكت
بلكه نميكند ، كمكش كسي نهتنها برداشت قدم يك و افتاد
يكجامعه نشانه اين و ميشود پرتاب او طرف كهبه است سنگ
قائل احترام كساني براي فقط زنده جامعه يك ولي است ، مرده
باخبرترند ساكن ، نه متحركند ساكت ، نه هستند متكلم كه است
.بيخبرتر نه
ايرانياناست؟ ما زندگي كلي قانون اين آيا براستي
حمامي مجيد
تفكر احياي ضميمه به باطل و حق كتاب -پينوشت1
شانزدهم ، چاپ مطهري ، مرتضي استاد شهيد متفكر اثر اسلامي ،
.و 82 صفحات 81 صدرا ، انتشارات پاييز 1375 ،
جعفري فتحالله و مسعود نظر
كرباسچي حكم درباره جوزاني
خالق و ايران سينماي نامدار كارگردان جوزاني جعفري مسعود
تندباد ، مسير در سنگي ، شير سرد ، جادههاي همچون فيلمهايي
بازيگر جوزاني جعفري فتحالله او برادر و..و دشنه و دل
روزنامه دفتر به يادداشت دو ارسال با مترجم ، و سينما
شهرداري دادگاه حكم درباره را خود ديدگاههاي همشهري ،
هنرمند دو اين گفتههاي از پيفشردهاي در.كردند بيان تهران
:ميخوانيم را
بود گلولهاي كرباسچي ، محكوميت خبر:جوزاني جعفري مسعود
نااميدي خشك شبح.شد سردم.نشست قلبم بر كه كاري و ناگهان
كرباسچي سبز دستهاي.كردم باز را پنجرهكرد تسخير را روحم
.بود انداخته سايه تهران تبزده و داغ خيابانهاي بر
.نوشتم و رفت قلم به دستم برگشت ، كالبدم به روحكوهستاني
سينههاي ديار اين كوهستانهاي تاريخمردم كرباسچي ، آقاي
دربارهاسطورهاتبيتها كه سوگند عشق حرمت به آنهاست ، فراخ
.ساخت خواهند
.كرد تقسيم طرفداران بين هم را شلاق و زندان ميشد ايكاش
صورت به شما درباره را خود عقيده حقداشتند مردم ايكاش
.كنند اعلام عمومي آراي
را كرباسچي آقاي از دفاع امروز:جوزاني جعفري فتحالله
نماينده يا سياستمدار يك بهعنوان نه ميدانم خود وظيفه
و همهاقدامات كامل تاييد بعنوان نه سياسي جناح يك
آزادگي و انسانيت اصل از دفاع خاطر به بلكه ايشان تصميمات
را دلم جامعه روزنامه شدن تعطيل ميشود باعث كه اصلي همان
كه محبوبم شهر بخاطر شهامت از دفاع خاطر به آورد ، درد به
بخاطر بودم ، تدريجياش نابودي شاهد ايشان ، آمدن از قبل تا
مثبت اقدامات اثر در امروز ، كه خانوادهام و همشهريها
كه كشورم بخاطر ميكنند ، زندگي سالمتري فضاي در ايشان ،
مردمي بخاطر نيست ، آيندهاش به اميدي مديراني ، چنين بدون
خواهند جرمي هر از مبري را او همهپرسي ، صورت در ميدانم كه
....فردا خاطر به شناخت ،
يك خبرنگار يك از خاطرهاي
پيوست واقعيت به كه پيشبيني
اسلامي شكوهمند انقلاب پيروزي از بعد كرباسچي غلامحسين آقاي
وليفقيه نمايندگي اسلامي ، جمهوري صداوسيماي در مسئوليتهايي
تهران شهرداري نهايتا و اصفهان استانداري ژاندارمري ، در
.داشتند عهده به را
سال در كه اصفهان استانداري توديع مراسم در كرباسچي آقاي
از بعضي مسلح نيروهاي در:گفت درسخناني شد انجام 68
را افسري هر كه افسرخرابكن ، پست به است معروف پستها
پست اكنون هم و ميگمارند مسئوليت آن به كنند خراب بخواهند
قرار آن در كس هر كه پستهاست اينگونه از هم تهران شهرداري
.ميشود خراب روزي بالاخره بگيرد
كردن ، كار ولي است ، مشكلات درياي تهران شهر گرچه:افزود وي
مسئوليت اين و ميكنم تكليف احساس من نميكندو خسته مرا
مرا روزي بالاخره ميدانم هم را اين كه چند هر ميپذيرم را
.كرد خواهند خراب
راعي علي - اصفهان
تازه بدعت
كه است شده قيد كرباسچي غلامحسين آقاي عليه صادره راي در
اين متاسفانه.شدهاند محكوم تعليقي شلاق ضربه به 60 ايشان
آقاي ظاهرا.است عمومي دادگاههاي در تازهاي بدعت حكم
حكم سال پنج از سال چهار طول در است قرار شهردار
ايشان براي تعليقي شلاق كه كند اختلاس نيز زندان محكوميتبه
و مسجد احترام كه نيست بهتر.است شده گرفته نظر در
نگهدارد؟ آن متولي را امامزاده
اين از منظور ميگويد ميرسد حقوقدانان و كلا و ما به كس هر
تعليقي حكم اينكه نه مگر چيست؟ شلاق تعليقي چهارسال حكم
در و جامعه در شده ياد مدت در نبايد ايشان اينكه يعني
تحمل بر علاوه شد مرتكب اگر و شود ، مرتكب جرمي خود روابط
.كند تحمل هم را تعليقي مجازات بايد جديد جرم مجازات
تفكر قضا امر بزرگان آنكه بجاي راي صدور از پيش متاسفانه
غير واقع در كه را مقولهاي چنين دهند ، خرج به كافي تامل و
.گنجاندهاند راي در است توجيه قابل
و قطعي غير شده قيد آن در كه دادگاه حكم در اين بر علاوه
آن به نسبت ميتوان كه كردند نيزتاكيد دادگاه قاضي
اين.است شده اعلام قطعي زندان مجازات كرد تجديدنظر تقاضاي
ياد به را معروف مثل اين و است بدعتها جمله از نيز مطلب
....ميرسد بري باغ اين از دم هر:كه ميآورد
ارمغان هادي
حقوقدان
خانواده از ديگر كردهاي سفر
مطبوعات
خانه عزم به را فاني ديار و ميشوند خاموش يك به يك ياران
روزنامهنگاران خيل از كرده سفر آخرين.ميگويند ترك ابدي
.درگذشت و گزيد خموشي كه بود مستعان ايرج ما كشور
سال پنجاهمين در توانا مترجم و نويسنده مستعان ايرج
را دارفاني قلبي سكته اثرعارضه بر مطبوعاتي ، فعاليت
سمت پيش ، در سال چهار از مستعان مرحوم.است گفته وداع
و داشت همكاري باهمشهري آگهيها سازمان مطبوعاتي مشاور
مشغول وظيفه انجام به شور و شوق با حيات ، واپسينروز تا
مرحوم آن نزديكان و دوستان خانواده ، به را ضايعه اين.بود
.ميدهيم تسليت كشور مطبوعات جامعه و
...!عجيب تقارن
سال... جريمه ، تومان ميليارد...:شنيدم را حكم راديو از
اين.شلاق ضربه وشصت خدمت از انفصال سال... قطعي ، حبس
بود مجازاتي.ديگر جنسي از بود مجازاتي.داد تكانم آخري
.بود شده خلق تحقير براي كه تنبيه ، براي نه انگار كه
نظام اين آرمانهاي نشاندن بار به گناهش كه مردي تحقير
....شلاق ضربه شصت با حال و است بوده
ايران جمعيت عدد با ضربات اين عدد داشت عجيبي تقارن چه و
بر تك ، به تك شلاق ، ضربه شصت اين گويي كردمكه احساس من و
.تك به تك ميآيد ، فرود ايراني ميليون شصت گرده
بر خاردار سيم از تاجي كه ميكنم فكر زنداني ديوارهاي به و
فرا شبهايشان غريب ميهماني به را مردي و زدهاند سرشان
سيم جاي به ديوارها ، تمام روي ميخواست كه ميخوانند
پر كه ميكنم فكر قاصدكي به وگياه و بنشاند گل خاردار ،
دل صاحبش ، كه نشست خواهد سلولي پنجره لبه وبر كشيد خواهد
در را بودن صبور و نسيم ووزش است كرده خوش آفتاب نور به
.الاجميلا رايت كهما است آموخته (س)زينب مكتب
و نيست؟ است ، كافي ما شهر شهردار بودن دلخوش براي همين
نيكبختي عين رسد ، فرا مرگ اگر داوري اين اندوه از راستي
نيست؟
عاطفي - ف
سازمان تمجيد
:شد اعلام ديروز
فعاليتهاي از جهاني بهداشت
با مقابله
براي ايران
بيماريسل
بهداشت سازمان سل بيماري با مبارزه جهاني برنامه رئيس
جهاني برنامه دراجراي ايران اسلامي جمهوري:گفت جهاني
اسپيناچي سرجيو دكتر.است موفقبوده سل بيماري با مقابله
با ديروز است كرده بهايرانسفر كارشناسي هيات يك راس در كه
نظر از ايران:گفت اسلامي جمهوري خبرگزاري به مطلب اين بيان
با و گرفت قرار ارزشيابي مورد برنامه اين اساسي اصول
ايران كشور ، درماني بهداشتي شبكه بالقوه و توانعلمي
شده ياد برنامه مجري موفقترينكشورهاي از يكي ميتواند
.باشد
سل ، 85 بيماري با مقابله جهاني برنامه براساس:گفت وي
تا بايد عضو كشورهاي از هريك مثبت خلط بيماران جمعيت درصد
اعزام و يابند دسترسي درماني بهخدمات ميلادي هزار دو سال
آگاهي جهت نيز بهايران جهاني بهداشت سازمان كارشناسان
دركشورهايعضو برنامه اين اجراي و پيشرفت روند از يافتن
.است
بهداشت سازمان سل بيماري با مبارزه جهاني برنامه رئيس
به ابتلا دليل به نفر ميليون سه تا دو سالانه:گفت جهاني
ميليون هشت هرسال ميدهندو دست از خودرا جان سل بيماري
بيماريبستگي بروز ميزان كه ميشوند شناسايي نيز جديد مسلول
بيمار درمان به بستگي بيماري ميزان و عفونتها ميزان به
خوراندن و بموقع شناسايي مهم اين در مشكل كهعمدهترين دارد
.است وبموقع منظم بصورت دارو
شرقي مديترانه منطقه در سل بيماري شيوع ميزان مورد در وي
منطقه800 اين در سالانه:گفت دارد قرار آن در نيز ايران كه
بهدليلابتلا نيز نفر هزار و 300 ميشود ثبت جديد هزارمسلول
:افزود اسپيناچي.ميدهند خودراازدست جان بيماري اين به
سلدر انواع از مورد هزار سالانه 33 كه ميشود زده تخمين
برنامه آغاز از قبل در رقم اين كه باشد داشته وجود ايران
بنظر (هزارمورد حدود 50) بالاتر بسيار سل مقابلهبا جهاني
.ميرسيد
:برگخوار حشره يك هجوم با
بر سايه كرج از نارونها
ميچينند
درختان برگ از كه برگخوار سوسك حشره لارو بنام آفت نوعي
نابودي با كرج در را نارون درختان نسل ميكند ، تغذيه نارون
پي در كرج ، از خبرنگارهمشهري گزارش به.است كرده روبرو
به توجه با برگخوار لاروسوسكهاي شديد حمله و آفت اين شيوع
آن بيم است ، شده وارد نارون بهدرختان كه شديدي خسارت
.شود حذف كرج شهر زيست محيط از نارون وجوددرختان كه ميرود
آفت اين كرج ، شهرداري سبز فضاي كارشناسان بنابراعلام
كنوناستفاده تا.ميدهد نشان مقاومت خود از سموم دربرابر
هزار ، در گرزايتوندو مالاتيون ، قبيل از شيميايي سموم از
بخش نتيجه آفت بااين مبارزه در...و شصتدرصد ديازينون
به مكانيكي مبارزه آفت مبارزهاين راه تنها و است نبوده
از حشره اين لارو.ميگيرد درختانصورت شديد هرس صورت
سطح و رگبرگ شبكه و ميكند تغذيه زيرينبرگها سطح پارانشيم
مورد برگهاي جهت همين به.ميگذارد باقي برگرا فوقاني
از كامل حشرات ولي.ميشوند سفيد و شكل تغذيهتوري
و تغذيهميكنند هماپيدرم و همپارانشيم برگ تمامقسمتهاي
نسل دو سال هر حشرهدر اينميكند ايجاد برگ در سوراخهايي
تابستانه لاروهاي به بهارهنسبت لاروهاي ولي ميكند توليد
دوره چهار طي حشرات اين لارو.واردميكنند را بيشتري خسارت
به هفته دو يا يك طي از پس و ميشوند شفيرهتبديل به لاروي
دومرا نسل جفتگيري از بعد كه ميشوند ، تبديل نسل حشراتكامل
اواخر تابستانتا اوايل از آن تكاملي دوره كه ميكنند توليد
.است ماه شهريور
شخصيتهاي از گروهي ديدگاه
دربارهحكم هنري و سياسي علمي ،
تهران شهرداري دادگاه
و تهران شهردار قبلي بازداشت تجربه همچنانكه:شهري گروه
بود ، داده تهراننشان شهرداري دادگاه جلسه هفت برگزاري نيز
جامعه مختلف اقشار واكنشهايگسترده با دادگاه اين حكم صدور
از شماري انعكاس به مطبوعات ديروزاغلب.شد روبرو ايران
منتشرشده ديدگاههاي از فشردهاي.واكنشهاپرداختند اين
ارجمند ، خوانندگان اطلاع براي توس و سلام زن ، درروزنامههاي
:ميشود ذكر پي در
با وبيش كم كه طلبه يك عنوان به من:كرماني حجتي علي
امام درسخارج كه همانطور دارم ، آشنايي حقوقي مباحث
هفت ميكردم ، دقتگوش به را داماد آيتالله و (ره)خميني
كه شاگردي مثل و كردم فراواننگاه دقت با را دادگاه جلسه
من.كردم بررسي طرف دو از را آن نشسته معلمش درس پاي
آقاي دفاعيات به توجه با اما.است حجت قاضي حكم معتقدم
حكم من نظر به باشد ، بيسابقه تاريخ در شايد كه كرباسچي
.بود تبرئه ميبايست
اموال ، تضييع مصداق نه بود ، اختلاس مصداق نه شد گفته آنچه
بوده خدمت كرباسچي آقاي غرض..موارد ديگر نه تباني ، نه
دنيا در شهرداري كدام.ميدانم خدمت را كارها اين من.است
...بسازد كتابخانه كند ، فرهنگي كار بسازد ، مسجد كه هست
و نظرات نقطه در دقت به توجه با دادگاه اين از من استنباط
جز وكلايش ، و كرباسچي آقاي دفاعيات و محسني آقاي صحبتهاي
بر حكم بودم ، قاضي جاي اگر و نبود فضيلت و پاكي و خوبي
.ميدادم تبرئه
يا و كرباسچي اگر ميگفتيم حال تابه:هاشمي فائزه
ولي شود برخورد آن با قانوني بايد كردهاند تخلف شهرداري
تنها نه داد نشان آن ساعته جلسه 4 هفت و دادگاه روند
مسير و مجوزها طبق كارها كليه بلكه نداشته وجود تخلفي
گذشته از بيش كرباسچي بيگناهي و مظلوميت و بوده آن قانوني
نشان حكمعكسالعمل اين به نسبت مردم مسلما.شد معلوم
.بود خواهند خود خدمتگزاران زحمات قدردان و داد خواهند
.شد واقع مظلوم كرباسچي
وشگفتي تعجب باعث حكم اين..:زيباكلام صادق دكتر
.كرباسچياست آقاي مخالفان سرسختترين حتي همه ،
سال چند داشت وجود راي صدور مورد در كه نظري بدبينانهترين
.بود نقدي جريمه هم مقداري و دولتي خدمات از انفصال
تبرئه ايشان كه بود اين منطقيتر و قويتر احساس (البته)
.شوند
خوب طاقتفرساخيلي زحمات اينهمه از:انتظامي عزتالله
.نيست راضي حكم اين از هنرمندان ، جامعه !شد تشكر
بيشترجنبههاي شده صادر حكم در نظرم به:پايور همايون
است ، بوده خطاهاييهم طبيعتا.حقوقي تا شده رعايت سياسي
.باشد بوده اين نبايد جزايش اما
!است كم خيلي شلاق ضربه نظرم 60 به خداويسي ، بهزاد
خدمت هر و پارك هر و اتوبان هر ازاي به بايد را كرباسچي
را خدمت ايران در.زد شلاق ضربه چندصد است ، كرده كه ديگري
.ميدهند پاسخ اينگونه
به امانيست من تخصص در چندان قضاوت بحث:شيخي جميله
احساس اينبابت از و است نشده رعايت انصاف ميرسد نظر
.ميكنم نگراني
آشكار معايب پرونده اين:دادگستري وكيل شريفزاده عليرضا
زيرا ;مشخصميكند را انقلاب و عمومي دادگاههاي قانون
سپس و كرده ادعا بيان مدعيالعموم نقش در راي صادركننده
دادگاه راي در متاسفانه همچنين ;است نموده صادر را حكم
كشور سابق وزير بشارتي شهادتآقاي به اشارهاي گونه هيچ
.است نشده
رايمطالبي مقدمه در:بازنشسته قاضي محمودي عباسعلي
راي متن متهمكه به شده تفهيم اتهامات به كه شده آورده
عوارض و برجسازي مثل مواردي ندارد ، ارتباط آمده دادگاه
من نظر به.شدهاند ساخته برجها اين كه تقاطي در آن جانبي
مدافعات در شده پرداخت شركتفرسي به كه وجوهي مورد در
مبلغ از بيش باره اين در كه گفتهاند ايشان وكلاي و متهم
.است شده دريافت چك پرداختي
ايرادهاي به استناد با دادگستري وكيل عزيزالدين عباس
محاكمه جريان اينجانب:گفت دادگاه جملهصلاحيت از شكلي
با ارتباط در را وي اقدامات و كردم تعقيب را تهران شهردار
كمي با زيرا.نديدم شده احصاء جرائم مصاديق از اتهامات ،
اقدامات و دستورات تمام وكلايش ، و دفاعياتوي به توجه
.است بوده قانوني اجازه و موازين براساس شهردار
مهمترين:دانشگاه استاد و حقوقدان احمدي نعمت دكتر
و است مفتوحبودنپرونده مسئله ;شهردار راي در موضوع
نسبت باشد متهم جرائممتعددي به متهم هرگاه ماده 2 برابر
تحمل باب از اما ميگيرد ، صورت مستقلي رسيدگي يك هر به
.ميشود لحاظ اشد كيفرمجازات
همزماني:فردا ايران مجله مسئول مدير سحابي عزتالله
براي را وچيزي است تامل قابل تهران شهردار و جامعه حكم
شايعه و تحليل يك صورت به قبل ماه از 4 كه ميكند تداعي ما
به خزنده كودتاي يك بودكه اين آن و بود مطرح سياسيون ميان
برداشت آن اينك و است دادن رخ حال در جريانانحصار وسيله
كه را رفتاري:ميگويد وي.است شدن تقويت حال در شايعه و
دوره از و قديم از كه را شايعهاي دادند انجام شهردار با
زمان هر يعني ;ميكند يادآوري داشته وجود ايران در مشروطه
و ميدهد انجام را كارهايي ايران در مردي و دولتمردي
بهبود را اوضاع مردم ، به توجه قابل خدمت و كار با ميخواهد
و ميكردند ناكام را او نحوي به بيگانه سياستهاي ببخشد ،
.ميكردند فيزيكي راتصفيه او است سرسخت كه ميديدند اگر
كرباسچيو احكام:دادگستري يك پايه وكيل فتحي احمد
دواين هر او نظر به.نيستند بيگانه يكديگر با جامعه
دادگاههاي قانون و قضائيه قوه موجود وضعيت از نشاني احكام
انقلاب كل دادستان نخستين هادوي آقاي:گفت وي.است عام
مطابق كه چرا نيست قانوني شهردار دادگاه كه دادند تذكر
.است شده تشكيل محلي قلمرو در عام دادگاههاي قانون ،
جانبدارانهعمل قضائيه قوه و دادگستري: يزدي ابراهيم
صدور لاريبا موسوي به اعتماد راي چه اگر:گفت وي.ميكنند
هم با روزنامهجامعه لغو حكم و كرباسچي آقاي عليه حكم
قابل مختلف ازجنبههاي اتفاق سه اين ولي داشته همزماني
يك را لاري موسوي به راياعتماد يزدي ابراهيم.است بررسي
گروه و كرباسچي با ارتباط در و خاتميدانست براي مثبت برد
كه نبودند كارگزاران و كرباسچي تنها:كارگزارانگفت
كردند ، مالي كمكهاي نظر مورد نامزدهاي از برايحمايت
خودرا مالي منابع جمهوري رياست نامزد چهار هر كه بهتراست
.برسانند مردم اطلاع به
|