براي بهداشت وزير درخواست
بيمه صندوقهاي تقويت
بازنشستگي سازمان رئيس
مسائل به رسيدگي
:كشوري
دارد اولويت بازنشستگان فرهنگي
اعلام همشهري با گو و گفت در
واحد شركت هشدار
:شد
بليت عرضه به نسبت اتوبوسراني ،
شهر سطح
در تقلبي
دادگاه راي از شهرستانيها
قضاوت و ملت
:ميگويند شهرداري
پروندهملي با آنها
حمايت براي كيش جزيره اهالي
اعلام حساب شماره كرباسچي از
كردند
ايران تئاتر هنرمند حمايت 60
چهره كرباسچي تهران شهردار از
به عمل و انديشه از پرفروغي
كرد ارائه تاريخ
مامور قالب در سودجو افراد
ميكنند اخاذي مالياتي
توضيح
با كشور وزارت همدردي
ماسوله حادثهديدگان
شهردار آقاي سلام
براي بهداشت وزير درخواست
بيمه صندوقهاي تقويت
بسيارموثر كشور درماني مشكلات درحل بيمه صندوقهاي تقويت
در پزشكي وآموزش درمان بهداشت وزير دكترفرهادي آقاي.است
نبودن خبرهماهنگ اين خبربااعلام باواحدمركزي گو و گفت
شد يادآور را دولت بامصوبه پزشكان از پزشكيبرخي تعرفههاي
درمان بهداشت وزارت باپيشنهاد تعرفههايپزشكي تعيين:گفت و
ولي اجراست قابل دولت بيمهوتصويب وشورايعالي پزشكي وآموزش
كه موجودبابررسيهايي ومشكلات اقتصادي شرايط به باتوجه
عنوانمصوبه به كه باآنچه پزشكي تعرفههاي است شده انجام
مصوبه از بيشتر درمان وهزينههاي نيست يكسان است شده اعلام
.است
درشورايعالي بيمه قانون اصلاح به اشاره با فرهادي دكتر
درحال كه اصلاح بااين اميدواريم:گفت كشور درمان بيمه
را بيماران هزينههاي بيمهبتوانند صندوقهاي است بررسي
مردم درمان بيمههزينههاي پوياي نظام طريق واز كنند پرداخت
مراكز ومسئولان باشد بيماران رضايت مورد وهمه.شود پرداخت
.اقدامكنند خود دريافتهاي براي موقع به بتوانند هم درماني
بازنشستگي سازمان رئيس
مسائل به رسيدگي
:كشوري
دارد اولويت بازنشستگان فرهنگي
:كرد اعلام كشوري بازنشستگي سازمان رييس:شهري گروه
اقتصادي مسايل از بخشي و اجتماعي فرهنگي ، مسايل به رسيدگي
.دارد سازمانقرار اين فعاليتهاي اولويت در بازنشستگان
واستخدامي سازماناموراداري دبيركل معاون ثابت عبدالحسين
شوراي جلسه نخستين در ديروز كشوري بازنشستگي سازمان ورييس
سازمان اين برنامههاي كشوري بازنشستگان كانون برنامهريزي
.كرد راتشريح بازنشستگان اوضاع بهبود براي
بودجه به نياز بدون ميتوان را ازكارها بسياري:گفت وي
.داد انجام بازنشستگان بيشتربراي تلاش به اتكا وتنهابا
بازنشستگي ، سازمان اساسنامه طبق البته:افزود ثابت
مسئولان دادكه انجام رانميتوان بازنشستگان برخياموربراي
.اساسنامهايهستند موانع رفع درصدد سازمان اين
پس شاغل كردافراد تاكيد كشوري سازمانبازنشستگي رييس
وكارخارج فعاليت دور از كه كنند تصور نبايد ازبازنشستگي
جديدي دوره كه باشند آگاه حقيقت براين بايد بلكه شدهاند
.است شده آغاز آنان فعاليتهاي از
وزارتخانههاي و سازمانها سوي از نمايندگاني جلسه دراين
حلهاي راه يافتن ونحوه بازنشستگان مسايل و مشكلات مختلف ،
.ميدهند قرار بررسي آنهارامورد براي مناسب
اعلام همشهري با گو و گفت در
واحد شركت هشدار
:شد
بليت عرضه به نسبت اتوبوسراني ،
شهر سطح
در تقلبي
به نسبت حومه و تهران اتوبوسراني واحد شركت:شهري گروه
شهروندان از و داد هشدار اتوبوس بليتتقلبي توزيع و چاپ
شهر سطح در بليت عرضه فعال باجههاي طريق از تنها خواست
.كنند خريداري را بليتها اين
واحد شركت بهرهبرداري معاون كرماني تيموري حسين
ما خبرنگار با گو و درگفت حومه و تهران اتوبوسراني
عوامل شهر سطح در كه بود مدتها:ساخت خاطرنشان همچنين
اقدام واحد شركت بليت عرضه به نسبت بليت جعل و تقلب
عوامل از تعدادي گسترده بررسي و تحقيق از پس و ميكردند
چهارراه و انقلاب ميدان شهرستاني ، خيابان در تخلف اين
.شدند دستگير و شناسايي تهران مولوي
را بليت چاپ چاپخانه نيز تهران آگاهي اداره:كرد اضافه وي
توزيع چون اما انداخت زندان به را آن عوامل و شناسايي
چاپ شديم ناچار بود گرفته صورت گسترده سطحي در بليت
تا دهيم تغيير ريالي يكصد به ريالي قطعات 50 از را بليتها
امكان هماينكه و شود صرفهجويي كاغذ مصرف در هم راه اين از
.برود ميان از تقلبي شده توزيع بليتهاي از استفاده
هيچ جاري سال ماه مرداد اول از اينكه به اشاره با تيموري
:گفت است نشده توزيع واحد شركت ريالياز بليت 50 قطعه
جابجايي قيمت معنايافزايش به ريالي يكصد بليتهاي چاپ
واحدديگر شركت خطوط از هيچيك در اكنون زيرا نيست مسافر
هم اين از پيش و نميگيرد صورت ريال با 50 مسافر جابجايي
بليت 50 قطعه دو كند طي را مسيري مسافريميخواست اگر
كه ميكرد پرداخت بليت 50ريالي قطعه چهار يا و ريالي
يكصد دوقطعه يا و ريالي يكصد قطعه يك آن جاي به اكنون
.ميكند پرداخت ريالي
دادگاه راي از شهرستانيها
قضاوت و ملت
:ميگويند شهرداري
پروندهملي با آنها
:اشاره
هم يكي تهران ، شهرداري پرونده نشانهايمليبودن جمله از
پرونده اين به مربوط مسائل كه بااينوجود كه است آن
همميهنان بيشتر اما ميگيرد ، دربر را تهران شهر اغلب ،
.دادهاند نشان واكنش آن جزئيات حتي مقابل در ما شهرستاني
دادگاه جلسه هفت جريان تلويزيوني پخش خاطر همين به
همه در جهاني ، جام با آن همزماني وجود با شهرداري ،
برنامههاي پربينندهترين شمار در نزديك و دور شهرستانهاي
از است گزيدهاي ميخوانيد ، پي در آنچه.است بوده سيما
پرونده باره در شهرستاني همميهنان واكنشهاي و پيامها
.تهران شهرداري
هستم درصد جانباز 55 من:اشرفيه آستانه - شادبخش مهدي
مدير زحمات از قدرداني پاس به كامپيوتري 102002128 كد با
تشكيل كه دادگاهي به توجه با كرباسچي آقاي جناب پرتوان
حقوق از نيمي حاضرم شده ، صادر كه غيرمنصفانهاي حكم و شده
.نمايم واريز كرباسچي آقاي حساب به را ماهيانهام
به محاكمه جريان در ما:لرستان معمولان - وندي حسن محمد
ايشان براي جهت همين به برديم پي كرباسچي آقاي بيگناهي
ايشان از داريم توان در كه آنچه كمك ، براي و هستيم ناراحت
كرباسچي آقاي از حمايت براي حاضريم و كرد نخواهيم دريغ
مخلصانه كه كسي است حيف.دهيم انجام باشد لازم كه هركاري
چنين اين جناحي مسائل بخاطر است ، كرده سازندگي و خدمت
.شود گذاشته كنار و مجازات
شغلم و هستم خدا بندگان از بندهاي:خرمشهر - رابهي - ن
جاي به را شلاق ضربه حاضرم 60 بابتمعنوي از.است كشاورزي
دنيا 70 مال از مادي بابت از و كنم تحمل بسيجي شهردار
آن معطلي بدون نياز صورت در كه دارم كشاورزي زمين هكتار
به ارزيابي از پس تا ميكنم تقديم نقدي جريمه عنوان به را
.شود پرداخت تهران شهردار جريمه از بخشي عنوان
صفحه در ديروز مشهد چاپ روزنامه يك:مشهد - غفوري علي
كرباسچي آقاي تبرئه درخواست خاتمي آقاي بود نوشته خود دوم
موضوع به ربطي گفتند ايشان كه مطلبي اين و است نكرده را
كسي وجود از ميشود چگونه بفرمائيد اينها به.ندارد تبرئه
ميتوان بازداشت در ببريم ، بهره بايد گفته خاتمي آقاي كه
.برد بهره
از آنقدر كرباسچي آقاي دادگاه وقتي:ساري - دعايي عبدالله
راديو چوننشريات گروهي رسانههاي استكه برخوردار اهميت
ميليون و 60 ه اهميتقائلند آن پخش به نسبت تلويزيون و
كهبرائت است اين بهتر.نشستهاند داوري به هم ايران جمعيت
تا بگذارند ملي رفراندم به را كرباسچي آقاي محكوميت يا
.باشد اوغش آنكهدر شود سيهروي
.گرفتارند مردم.ميكنم خواهش:ساري - حسنزاده قاسم
.بخورد بههم جامعه آرامش نگذاريد
است شده نوشته روزنامهها از يكي در:بوشهر - محفوظ نام
به نسبت صادره راي از بيانيهاي مهندسيندر اسلامي جامعه
راست جامعه واقعااين اگر.است كرده حمايت تهران شهردار
اوضاع بروند نيست ، بخصوصي جناح و خط تابع و ميگويد
كه كارگر و پيمانكار مهندس ، همه اين فلاكتبار و نابسامان
را شدهاند خانهنشين و بيكار تهران شهردار تعليق از پس
مسئولين گوش به را آن وخيم عواقب و نمايند بررسي و تحليل
.برسانند ذيربط
يك فقط را كرباسچي آقاي ما كاش:آبادان - اميري - الف
را سابق جنگزده شهر اين تا.داشتيم ميهمان آبادان در سال
رفاهي امكانات به و است مشهود آن در خرابي آثار هنوز كه
به را او اصلا كاشميداد سروساماني.دارد نياز زيادي
بينصيب مديريتش و فكر از حداقل كه ميكردند تبعيد آبادان
تشكر كرباسچي آقاي عزيزمان برادر از همينجا.نمانيم
اعلام اسلامي كشور اين در ايشان عملكردهاي تمام از و ميكنيم
به اگر كه داريم خواهش ايشان از و ميكنيم پشيباني و حمايت
به بدهكاري و نذر عنوان به يافت نجات دام اين از خدا اميد
.كند آباد هم را ما شهر ما ، خير دعاهاي
حمايت براي كيش جزيره اهالي
اعلام حساب شماره كرباسچي از
كردند
اطلاعيهاي انتشار با كيش شهروندان از گروهي:شهري گروه
سيدمحمد خدمتگزار دولت از منظورحمايت به كردند اعلام
اجتماعي و فرهنگي عمراني ، خدمات به نهادن ارج و خاتمي
شماره به حسابي انقلابي و زحمتكش مدير كرباسچي غلامحسين
شعبه تجارت بانك نزد كرباسچي غلامحسين نام به 101035255
.گشودهاند كيش مركزي
توليدكنندگان ، از شماري امضاي به كه اطلاعيه اين در
است ، رسيده كيش جزيره اهالي و كسبه تاجران ، سرمايهگذاران ،
است شده دعوت كشور در سازندگي دوستداران و حزبالله امت از
را خود حمايت گفته پيش حساب به خود نقدي كمكهاي واريز با
.كنند اعلام كاردان و دلسوز ازمديري
ايران تئاتر هنرمند حمايت 60
چهره تهرانكرباسچي شهردار از
به عمل و انديشه از پرفروغي
كرد ارائه تاريخ
با كشور تئاتر شده شناخته هنرمندان از تن به 60 قريب
در كرباسچي غلامحسين خدمات به ارجنهادن ضمن نامهاي امضاي
.كردند قدرداني سازندگي دوران در وي تلاشهاي از بيانيهاي
:است زير شرح به بيانيه متن
تعالي بسمه
بدينوسيله ايران تئاتر دستاندركاران و هنرمندان ما
گرانقدر و پرثمر تلاشهاي از خودرا بيكران سپاس و قدرداني
.ميداريم اعلام تهران مظلوم شهردار
مثابه به بلكه فرد يك عنوان به نهتنها كرباسچي غلامحسين
قدرداني و حمايت فرهنگسازيمورد و روشنبيني و سازندگي تجلي
.است
جرياندفاع در و خويش پرارزش خدمات دوران در كرباسچي
از پرفروغي چهره شهرداري مديران عملكرد از مردانهاش
.كرد ارائه تاريخ رابه خود عمل و انديشه
ايران آگاه و مسلمان مردم وسيع قشرهاي همچون نيز ما
براي را آنچه و ميفشاريم اورا زحمتكش و دستهايپرتوان
.مينهيم ارج آوردهاست ، ارمغان به ايران و تهران
افضلي ، مهناز افشيننژاد ، جواد اسدي ، افسر ابراهيمي ، بهرام
پرويز پاكدل ، حسين بهرامي ، محمد برومند ، مرضيه بابك ، رضا
پورحبيبي ، سعيد پورحسيني ، پرويز پسياني ، آتيلا پرستويي ،
تيرانداز ، سيما تارخ ، نيما تارخ ، امين شيرازي ، پور حسن
سعيد خندان ، رضا حاجيان ، آزيتا چينيفروشان ، جعفري ، مجيد
ليلي رشيدي ، داود ذوالفقاري ، جواد دژاكام ، امير داخ ،
كيوان زاهدي ، فريندخت روستا ، هما رفيعي ، علي دكتر رشيدي ،
حميد سليمي ، سهراب سليمي ، حسين ژيان ، رضا زاهدي ،
محمدرضا شجاعزاده ، خسرو سيدعليخاني ، حجتالله سمندريان ،
بهزاد صابري ، پري جميلهشيخي ، شنگله ، اسماعيل شريفينيا ،
بهروز عمراني ، علي عبداللهي ، مصطفي صفري ، سيامك صديقي ،
كاوياني ، فردوس فراهاني ، نيره بيگي ، فتحعلي داود غريبپور ،
حسين حكاك ، كريمي محمود دكتر كرامتي ، مهتاب كرامتي ، مسعود
فاطمه گرمسيري ، علياصغر كشاورز ، محمدعلي كسبيان ،
سحر نخعي ، كيوان مظفري ، مجيد محمدي ، اكرم معتمدآريا ،
را بيانيه اين كه هستند افرادي...و همت اصغر ولدبيگي ،
.كردهاند امضاء
مامور قالب در سودجو افراد
ميكنند اخاذي مالياتي
و اموراقتصادي كل اداره:اسلامي جمهوري خبرگزاري -تهران
تلاش به نسبت صدوراطلاعيهاي با ديروز تهران استان دارايي
هشدار مالياتي مامور درقالب اخاذي براي سودجو افراد
برخورد صورت در كه شد خواسته ازمردم اطلاعيه اين در.داد
موضوع و معرفي انتظامي ماموران به را افراديآنان چنين با
.دهند اطلاع كل ، اداره اين به تلفن 2229146 باشماره را
استان دارايي و اقتصادي امور كل اداره دراطلاعيه
كارت مالياتي ماموران كه است شده تهرانتاكيد
.دارند طلايي مهر و رنگ آبي زمينه با شناساييمعتبر ،
به مراجعه با دارايي مامور عنوان به سودجو اخيراعدهاي
يا و وجوهمالياتي دريافت بهانه به مردم سكونت يا و محلكسب
اخاذي آنان از آنان ، مبالغي درآمد بر ماليات تقليل در كمك
.ميكنند
توضيح
تكليفهاي همشهري ، احساس روزنامه اول صفحه ديروز تيتر زير
به امر سليقهاي كسي اگر و باشد قوانين بر منطبق بايد شرعي
نقل به و كشور وزير زبان از است شده منكر مرتكب كند معروف
.بود شده درج عظام آيات از
با كشور وزارت همدردي
ماسوله حادثهديدگان
با كشور وزارت ماسوله در سيل غيرمترقبه حادثه پي در
روابط گزارش به.كرد همدردي اظهار ضايعه اين بازماندگان
تلفات به منجر كه ماسوله در سيل حادثه كشور ، وزارت عمومي
تالم و تاثر گرديد ، هموطنان از برخي مالي و جاني خسارات و
ساعات اولين در و برانگيخت را كشور وزارت مسئولان خاطر
و اضطراري راهكارهاي و تدابير اتخاذ دستور حادثه وقوع
آقايان.گرديد صادر كشور وزير سوي از فوري امدادي
جزايري آقاي و عمراني امور و هماهنگي معاونت پنجهفولادگران
بازسازي و ايمني امور هماهنگي و مطالعات دفتر مديركل
مذكور منطقه به كشور وزير فرمان پيگيري براي كشور وزارت
.كردند عزيمت
شهردار آقاي سلام
سال كهچند جايي رفتيم ، رسالت پارك به بچههايم با امروز
آنجا در حالادرختها...زنبورها لانه و بود موشها خانه پيش
و ميخوانند درختانگنجشكها سر بر برافراشتهاند ، سر
سرسرهها كاشتهاند ، گلها.ميزنند چهچهه پرندهها
بالا سرسرهها از.ميخنديدند و ميدويدند بچهها..ساختهاند
زندگي...ميكردند بازي.ميآمدند پايين و ميرفتند
...ميكردند
از نديدهامو را شماافتادم شهردار آقاي تو ياد به من و
ديناري نه و دادهام درهمي نه شهرداري به نميشناسم نزديك
در و ميكنم زندگي رم در كه است سال بيست نزديك.ستاندهام
زير به خر چو نه سوارم اشتري بر نه اينجا ، در و آنجا
.شهريارم غلام نه رعيت خداوند نه.بارم
كه ديدهام بارها رم در...ميآيم ايران به يكبار سالي
ديدهام تهران در اما شدهاند تلمبار خيابانها در آشغالها
خيابانها و نبرند را زبالهها شهرداري مردان نيست روزي كه
.نزدايند را غم غبار و گرد برگها سبز چهره از و نشويند را
اما ببرم آنجا به را بچههايم كه نيست فرهنگسرايي رم در
و انديشه است ، فرهنگسرا دو ما خانه نزديكي در اينجا
.ارسباران
ساعتهاطول اما نيست راهي شهر مركز تا ما خانه از رم در
و راهها بهبركت تهران اما بپيمايم ، را راه اين كه ميكشد
به ازشرق و رفت جنوب به شمال از ميشود سريع چه بزرگراهها
...ندارد مترو كه ميليوني چندين پايتخت تنها تهران.غرب
سيماي بودم ، تهران در كه گرم كرده دم پنجشنبه آنروز
در بود ، زده بهتمان خانه در.داد را خبر اسلامي جمهوري
هم خصوصي شاكي است ، نگرفته رشوهاي شهر شهردار كه بود خبر
شلاق ضربه به 60 ديگر جريمههاي بر علاوه اما است نداشته
ساعت آن من و شده داده تخفيف هم ضربه 15!است شده محكوم
و بهمن فرهنگسراي بچههاي ياد تو ، بچههاي ياد تو ، ياد
.بود گلويمان در بغض.افتادم خاوران و انديشه ارسباران ،
و الاالله لااله ميگفت مرتب و بود سجاده در پدرم.زد خشكمان
في الله نصركم آمدلقد آيه اين زد ، قرآنكريم به تفال
.فراوان جايهاي در كرد ياريتان خدا كثيره مواطن
بچههاي بچههايم ، بچههايت ، براي ميخواهم پنجشنبه اين من و
كوتاه قصه يك بگويم ، قصه ايرانم پاك بچههاي تهرانم ، خوب
وموراندي كالوينو كوتاهايتالو قصههاي همچون كه ناتمام
.بنويسند را قصه پايان بچهها
خداهيچكس از غير كبود ، گنبد زير نبود ، يكي بود ، يكي
شهري بلند ، كوهي دامنه در بود شهري روزگاري ، و روزي.نبود
زباله از پر كوچهها پيكر ، و در بي كرده ، ورم كرده ، كز
گلها بود ، شده زرد درختها چاله ، از پر خيابانها بود ،
خيابانها درريخته بهم و بود شلوغ شهر.بود پژمرده
داشتند ، دعوا هم با همه بودند ، ايستاده ماشينها ساعتها
سلام و پيام.نبود لبي به لبخندي نميكرد ، نگاه مهر به چشمي
يك با.نميگشود گرهي دستي درنميآمد ، دهاني از مهرباني
به جنوب خانههاي سيلابشمال يك با ميخورد هم به شهر باران
.كارستان كرد كاري آمد مردي روزي اما...ميريخت هم
بوستان ، را زبالهدانها كرد ، گلستان را شهر باير زمينهاي
نغمه و بروند آنجا به بچهها فرهنگسراكه را كشتارگاهها
بكشند ، دانش را زندگي تصوير و نقش دهند ، سر شادي
ببينند ، فيلم بخوانند ، كتاب گيرند ، فرا زبان بياموزند ،
.باهم باشند باهم و كنند بازي نمايش
.پاشيد زندگي سبز رنگ آن جاي به و شست را خون قرمز رنگ او
خانهها به را خانهها كه شاهراهها ، و وپاركها ساخت راهها
را شهر ساكت عبوس ديوارهاي- ميپيوست دلها به را دلها و
زندهتر شهر ميكشيد ، نفس شهر حالا.آراست آسمان آبي رنگ به
...روزي اينكه تا بازگشت شهر به زندگي و بود شده
و ملتي اراده را اين بنويسم ، را داستان پايان نميخواهم من
آري آزادي و آبادي و زيبائي به كودكانيكه كوچك دستهاي
.نوشت خواهند گفتند
شهردار آقاي
همه با كه صبورخاتمي سبز سر سيدسليم سبز دستهاي اي
ما مباد ، بريده دستهايت جاودانهاست ، لبخندش رنجها
.خواهدداد گل ميكاريمباغچه باغچه در را دستهايمان
اعتقادي حرفها اين و تاريخي قضاوت تاريخي ، حوالت به من
.ندارم
.ميكنم داوري حال در و ميكنم زندگي حال در من
او برميخاست صدايي اگر ميبردند مسلخ به را وزير حسنك وقتي
رگ كاشان فين حمام در را وقتياميركبير.نميكشتند را
به فراهان درختايستاده آن ميايستادند مرداني اگر زدند
شبيتب امير نمينوشت ، ناصري متملق مورخ آن و نميافتاد خاك
!مرد و گرفت نوبه كرد ،
گوشه در فاطمي مصدقسيدحسين قانوني وزير سيدشهيد كه وقتي
به ظلمه ، عمله كه وقتي بود ، دربهدر شهر همين كنار و
او شكم باچاقو شهرباني جلوي در و زدند زنجير او دستهاي
او وكيل نميشد مجبور و ميشد دفاع او حق از اگر دريدند را
آن بگيرد وكيل او براي خود جيب از زنجاني آيتالله مرحوم
.نميافتاد خاك به درجه تب 40 با پاك سيد
شنيده گرددها بايد فرياداعدام لابهلاي در حق مرغ صداي اگر
...نميشد
...اگر و اگر و
:شهردار آقاي
و دارد باز خواندن از را پرندگان نميتواند دادگاهي هيچ
.بيفكند زندان به را آنان
.كند صادر را گنجشكها جلب حكم نميتواند بازپرسي هيچ
زنداني گلها كه بخواند ادعانامهاي نميتواند دادستاني هيچ
.نرويند شاخهها كه نشكفند ، غنچهها كه شوند ،
ميكشند ، قد بيشتر درختان ببرند ، را درختان شاخههاي اگر
.ميشوند گستردهتر و ميروند زمينفروتر در ريشههايشان
و داشتن دوست مسلم حق از را مردمان نميتواند بازجويي هيچ
.دارد باز مهرورزيدن
سوسنها و برميآورند سر خاك دل از لالهها كه بياوريم ايمان
و كرد خواهند عطرآگين را هوا بيهيچدستورالعملي سنبلها و
.خواهندرفت بالا ديوارها از ياسها پيچكهاي
بذر از بيفتند خاك به گلها و ندهند ، آب گلها به اگر حتي
.گل هزاران روئيد ، خواهد گل هزاران آنها
صبح و ميخوانند خروسها ميخندند ، بچهها حاكمان ، بيحكم
.ميدهند رانويد اميد
و ميكشند حيات شيهه اسبان شحنهاي و محكمه هيچ اجازه بيهيچ
باز دشتهاي در آهوان تبصرهاي و هيچماده به بياعتناء
آبي آسمان در پرندگان و ميدوند و ميدهند تكان شانه
.ميجهند چشمهها و ميروند رودها و.ميپرند
:شهردار آقاي
تو را زندگي درخت دادي ، سر تو را زندگي صداي شهر اين در
تو را آباداني نهال كاشتي ، تو شاديرا گلكردي آبياري
.نشاندي
در گل اين كه ميرويد ، ما دلهاي در درخت اين كه دار خوش دل
ما شادي سرزمين در نهال اين كه ميشكفد ما جان گلستان
اين زير ما وبچههاي تو بچههاي و ميگسترد سايه و برميكشد
و كرد خواهند شادي كرد ، خواهند بازي سايهگستر درخت
سنت است ، حق سنت است ، هستي سنت اين و كرد زندگيخواهند
و نميشود دگرگون هرگز خدا سنت و خداست سنت و است زندگي
الله تجدلسنت لن و تبديلا لسنتالله تجد نميگرددفلن باز
.تحويلا
|