روزگار حسرت با نه كهنسالي ،
گذشته
كهنسالان بزرگداشت آيينهاي انگيزه به
شكننده و حساس روحيه به توجه با كهنسالان از مراقبت
پيران شخصيت و استقلال حرمت ، حفظ با آميخته بايد آنان
باشد
كهنسالي دوران زمينهسازگذران اجتماعي ، رفاه و امنيت
است اميد و باشادي
خلوت خانه
صبح روي به را خود ديدگان كهنسال زوج وقتي دم سپيده يك در
.مييابند خلوت را خانه ميگشايند ،
و رفتهاند خانه از جواني جادويي سالهاي همچون فرزندانشان
كه جواني خاطرات و پيري روزگار با ماندهاند اكنونآنها
.است كرده سفر دستها دور خيالبه همچون
و دودمان شدن پراكنده ما ، عصر پيران بزرگ رنج بيگمان
.خانماناست
فرزندان ، و است زيسته قبيلهاي پيشين روزگاران در انسان
گرميبخش محله يك در هم ، كنار در نيز نتيجهها و نوادگان
پرشور منظومه به هرگز غربت و جدايي درد و بودهاند يكديگر
انفجار عصر در و امروزه اما.نمييافت راه فاميل بزرگ و
كه فرامرزي ارتباطات نوين وسائل گسترش و رشد اطلاعاتو
نفس جاي ساخته ممكن زمان كوتاهترين در را بهپيامها دسترسي
.است خالي خانه يك وسعت به محلهاي در وفاميل دودمان گرم
كه باشند داشته را آن بخت اگر ما ، روزگار پيران بدينسان
كهنسالي به آسايش براي بضاعتي و نان و آب بيدغدغده
را روزهايي حسرت و دارند گذشته به نگاه برسند ، همواره
خلوت اما..بود پر بچهها غوغاي و شور از خانه كه ميخورند
.است متفاوت روستا با شهر پيران
شب به را روز طبيعت ، با انس و كار عرصه در روستايي كهنسال
او صميمانه كار با كه ثمرهاي به چشمداشت و ميدهد پيوند
چشمانداز ميكند تامين را عزيزانش سوغاتي و ميآيد پديد
كهنسالان اما ميگستراند ، برابرش اميد و زندگي از وسيعتري
كاري حيطه در را عمري كه آنان بلكه آنها ، همه نه شهري ،
پيمودهاند ، را اداره يا كارگاه و خانه ميان فاصله يكنواخت
خانههاي و ميشوند روبرو غربت با زودتر كهنسالي دوره در
ديدار انتظار در كه سالخوردگاني زبان و نگاه از سالمندان ،
غربت اين كردهاند ، سپري را بسياري شبهاي و روزها آشنايي
.ميكنند بيان واضحتر را
به كهنسالان نيازهاي شناخت پرجمعيت ، و بزرگ شهرهاي در
.است شده پذيرفته شهرنشيني فرهنگ از بخشي مثابه
محبت از محروم حتي يا و فرزندان از دور چه اگر ما ، پيران
حريم ، شوند ، روبرو جامعه باز آغوش با اگر خود ، كسان
قانوني حمايتهاي از بماند ، محفوظ وشخصيتشان استقلال
بر گذشته از حسرتآلود نگاه باشند ، برخوردار اجتماعي تامين
.ميشوند پذيرا جذبهاش و شور همه با زندگيرا و ميگيرند
نه موجود ، آمار آخرين براساس و شده انجام تحقيقات برپايه
افزايش به رو سالمندان نسبي تعداد بلكه مطلق تعداد فقط
جهان جمعيت كل درصد شش بر بالغ رقمي اكنون هم بطوريكه است
.ميدهند تشكيل سالمندان را
نمايندگان گردهمايي در متحد ملل سازمان ميلادي سال 1982 در
سالخوردگي به مربوط مسائل پيرامون بحث جهت كشور 124
سازمان و كرد اعلام سالمندان دهه را دهه 1980 جمعيت ،
را زندگي) جهاني بهداشت روز شعار سال1983 در جهاني بهداشت
نه ترتيب بدين و.نمود انتخاب را (عمربيافزاييد سالهاي به
مورد را زندگي كيفيت بهبود بلكه عمر افزايشسالهاي تنها
طرح كه خواست سازمان منطقهاي دفاتر از دادو قرار تاكيد
با سالمندان به مربوط مراقبتهاي ازنظر را جامعي عملياتي
تخمين طبقنمايند تهيه آنان زندگي كيفيت در بهبود هدف
سالمند ميليون دويست تقريبا سال1950 در متحد ملل سازمان
اين سال 1975 در.داشت وجود سرتاسرجهان در بالا به سال شصت
ملل سازمان برآورديافت افزايش نفر ميليون به 350 رقم
تعداد ميلادي سال 2000 در ميدهدكه سال 1995نشان در متحد
يك مرز از سال 2025 وتا رسيد خواهد ميليون به 590 آنان
حدود در افزايشي كردكه خواهد تجاوز ميليون يكصد و ميليارد
جمعيت ميرود فاصلهانتظار همين در كه حالي در است درصد 224
سال در به 2/8ميليارد سال 1975 ميليارد از 1/4 جهان كل
بدين.بود خواهد درصد معادل 102 افزايشي كه برسد 2025
كلجمعيت رشد از سريعتر مراتب به سالمندان رشد ميزان ترتيب
هريازده از نفر يك سال 1995 در آيندهنگري همين طبق.است
سال 2025اين تا و داشتهاند سال شصت حداقل جهان جمعيت نفر
مربوط آن كه 3/2 رسيد خواهد نفر هفت در نفر يك به رقم
.بود خواهد اقيانوسيه و آسيايي بهكشورهاي
و مرگ از پيشگيري نحوه و ايران جمعيت وضعيت به نگاهي با
مورد در دولت كلي سياست اجراي كه ميرسيم نتيجه اين ميربه
مورد اين در توجهي قابل حد تا مواليد رشد آهنگ كندكردن
خاص توجه مورد آن اجراي استمرار بر نظارت بودهو موفق
اجراي با كه نوزادان ومير مرگ شمار برنامهكمكردن.ميباشد
در كشور سطح در همگاني مايهكوبي بخصوص بهداشتيو برنامههاي
نوزادان به را توجهي قابل و طولاني اميدزندگي است اجرا حال
.ميدهد نويد
به جوان روستائيان مهاجرت روند رشد ديگر ، مهم نكته
اجتماعي و اقتصادي متعدد عوارض بر علاوه كه است شهرهايي
جمعيتي ساختار ميشود ، تحميل شهرها دوش كهبر آن از ناشي
سالمند تعداد سرخود پشت در و زده بههم كاملا را روستا
حمايتهاي بدون را بيپناه و ياناتوان و نيرو كم و فرسوده
از بعضي تصور برخلاف.گذاشت خواهد باقي لزوم مورد
مهمي مسئله ما جامعه رابراي سالمندي مسئله كه كارشناسان
بخشي عنوان به آنان مراقبتاز و سالمندان به توجه نميدانند
و دولت درصدربرنامههاي بايد اجتماعي تامين و رفاه از
.بگيرد قرار مسئول سازمانهاي
براي كشورها فعاليتهاي از حمايت جهاني ، اهداف اصلي محور
براي مناسب فضاي ايجاد همچنين آنها سالمند رفاهجمعيت
نيازهاي نمودن برطرف و سالمند افراد استعدادهاي شدن شكوفا
.ميباشد آنها
چنين سالمندي تعريف در روانپزشك فدايي فربد دكتر
تعريف يك وجود سالمندي به اشاره در:ميكند اظهارنظر
سن برحسب سالمندي معمولا كه اين آن استو ضروري عملياتي
سالمندي آغاز در سالگي وعموما 65 ميشود تعريف تقويمي
زيستي ، جنبههاي با است سالمنديپديدهاي ليكن ميكنند تلقي
سالمند جسمي و زيستي نظر فردياز است ممكن اجتماعي ، رواني ،
يا كند احساس جوان خودرا روانشناختي نظر از اما شود تلقي
رواني و زيستي ازنظر كه را فردي جامعهاي دارد امكان برعكس
كمتر.كند سالمندوادار اجتماعي نقش ايفاي به نيست سالمند
سالمندي روانيو سالمندي يا زيستي سالمندي كه ميافتد اتفاق
چه.دهد روي همزمان صورت به فرد يك در اجتماعي
بسيار امور عهده از جوانان چون كه بساسالخوردگاني
ممكن چهارچوب يك در سالخوردگان همه وقراردادن برميآيند
بسياري از دارد نياز تجربه و تخصص به راكه ما جامعه است
عمر افزايش ديگر سوي از.سازد سالمندانمحروم تواناييهاي
تا 80 سنين 75 حتي كه است موجبشده اخير قرن در انسان
ميكنم گمانكنند سالمنديپيشنهاد آغاز عنوان به را سالگي
داشته سالمندي ويژهاياز تعريف به نياز ايران در ما كه
.باشيم
غيرقابل و زيستي روند از بخشي كهنسالي كه اين مسلم قدر
زمان گذشت با جهان موجودات تمامي و ميآيد بشمار اجتناب
در و نيرو زوال و سستي و ضعف دچار آن با همراه و پيرشده
زنده موجود رابطه سستي ، و پيري پديده.ميشوند مرگ نهايت
زندگي مراحل و برفرايند تاثيرزمان حكايت است ، زمان با
بالا و زمان گذشت با كه زندهاينيست موجود تنها انسان.است
اجتناب مرحله يك بلكهپيري ميگردد ، پيروسست سن ، رفتن
اين نشانگر شواهداست موجودات تمامي سيرحيات در ناپذير
بنابر آگاهانهندارند ، درك زمان گذشت از حيوانات كه است
طول آرزومند نه و هستند خود فرسودگي و پيري نگران نه اين
نسبت استكه موجود تنها انسان اما جاودانه ، حيات يا و عمر
اجتنابناپذيرش پايان و زندگي بر را آن اثر و زمان گذشت به
و وپيري زمان گذشت.ميترسد آن از و ندارد دوست را مرگ و
باتمامي امااست بوده بشر نگرانيهاي اولين از همواره مرگ
نحوهنگرش است اهميت حائز چيزي هر از بيش آنچه تفاسير اين
.است سالمندي پديده به نسبت برخورد و
بازنشستگي دوران در كه است ساله مردي 75 -برآبادي اكبر
چنين كهنسالي مورد در.ميبرد بسر دولتي ازادارات يكي
بايد جواني زيباي دوران در انسانها همه:ميكند نظر اظهار
و باشند داشته خود ذهن در سالخوردگي دوران از هم تصوري
اگر ما از هريك ندانند ، هميشهپايدار را جواني روزگار
باشيم ، ازكارافتادگي روزهاي فكر به جواني زمان در خودمان
كهنسالان بيشتر شد ، عديدهاينخواهيم مشكلات چنين دچار هيچگاه
و اطرافيان و رنجميشوند زود ميرود ، بالا توقعشان سن اين در
پيشآمده تماميمشكلات باعثوباني را خود فرزندان و بستگان
بايد ضمنآنكه كهنسال افراد توقعات كه معتقدم من.ميدانند
ما خود بلكه شود ، گرفته نظر در آنها اطرافيان توسط
اتفاقاتي باعث ديگران هميشه.باشيم خودمان فكر به نيزبايد
عدم اوقات از بسياري در بلكه نيستند ميافتد ، برايما كه
باعث نيز افراد توسط آينده به بيتوجهينسبت و تدبير
است كهزنده زماني تا انسان بنظرمنميشود آنها دردسرهاي
كه شود طراحي بگونهاي زندگيبايد اين و.كند زندگي بايد
خود اگر.نباشد ديگرانبودن سربار و كسالت افسردگي ، دچار
دريابيم ، بهديگران نسبت را خودمان تواناييهاي و ارزش ما
ضمن.خواهندبود قائل احترام و ارزش ما براي نيز ديگران
افتادگيميبايست كار از دوران به توجه و آيندهنگري اينكه
.گيرد قرار انسانها توجه مورد زندگي مراحل همه در
سالمندي مسائل مورد در سالمندان امور كارشناس -ع بهمن
مسائل مورد در نكته چند به كلي بطور:چنينميگويد
قرار بدين آنها عمدهترين كه داشت ميتواناشاره سالمندان
سنين اين از قبل دوران به مسائلسالمندان از بسياري:است
و آمادگي فكر به بايد چيز ازهر پيش مسئولين و برميگردد
سنين اين به شدن ازوارد قبل افراد براي آموزشي برنامههاي
رفتن بين از و دانشفني پيشرفت متاسفانه براين علاوه.باشند
افراد درميان مشكلاتي بروز به منجر خانوادهها سنتي بافت
پدر و فرزندان افتادن دور آنها از يكي كه شده جامعه
بايد خانواده هر فرزنداناست يكديگر از مسن ومادرهاي
بيشتري مسئوليت و تكليف احساس خود پير مادر و بهپدر نسبت
با را آنها افتادگي كار از و پيري دوران باشندو داشته
.خودپركنند وجود
ذهن به سالمندان مورد در كه ضروري و مهم بسيار نكته
جامعه و افراد با سالمندان مشاركت و مسئلهتعامل.ميرسد
را آنان تجربيات جامعه افراد وبقيه جوانان يعني.است
از استفاده.كنند ارائه بهآنها خدماتي مقابل در و بگيرند
مشكلات مواقعميتواندراهگشاي بيشتر در بزرگترها دانستههاي
.باشد جوانان
پزشكان كه تحقيقاتي و مطالعات سالمندانبراساس نيازهاي
را سالمندان اساسي نيازهاي دادهاند انجام سالمندان برروي
رواني ، نيازهاي و جسماني نيازهاي.ميكنند ارزيابي اينگونه
نيازهاي شامل آنها نيازهايجسماني عمدهترين از يكي كه
عوامل مهمترين از سالمندانيكي تغذيه به توجه ميشود ، تغذيه
مشكلات از يكچهارم حدود.آنهاست سلامت و بهداشت حفظ در
مايعات عدمدريافت و تغذيه با ارتباط در سالمندان بهداشتي
تغذيهسالمندان در.ميشود ايجاد آنها بدن در لازم مقدار به
بدنآنها جذب آهستهتر غذايي مواد دارند ، دخالت خاصي عوامل
نيازمنديهاي و دارند كمتري كالري به نياز ميشود ،
به سالمندان اكثر.است متفاوت جوان افراد با تغذيهايآنها
عوامل و ميكنند گرسنگي احساس كمتر دارند كه تحرككمي دليل
بياشتهايي در چشايي حس و دندانها همچونوضعيت نيز ديگري
.نيست بيتاثير آنها
سالي و سن در نيز آنها بدني خاص وضعيت و تحرك به توجه
از يكي ورزش.است برخوردار ويژهاي اهميت از دارند قرار كه
گنجانده سالمندان روزمره زندگي در بايد كه است مهمي عوامل
قرار آن در سالمند يك كه خاصي وضعيت به باتوجه و شود
غيره و شنا و پيادهروي تا ساده حركتبسيار از گرفته
عدم.باشد داشته موثري نقش سالمند سلامت حفظ در ميتواند
بروز باعث مداوم نشستن و درتخت طولاني استراحتهاي و تحرك
عوارض و يبوست زخمهايپوستي ، قبيل از ازبيماريها بسياري
برآن علاوه عروقيميشود ، و قلبي اختلالات و ريوي و كليوي
بين در بيماريهايرايج ديگر از نيز استخوان پوكي و افسردگي
به جسمانيتوجه و فيزيكي نيازهاي بر علاوه.است سالمندان
براي.ميشود توصيه پزشكان توسط نيز سالمندان رواني نيازهاي
روحياتآنها با متناسب سرگرمي و تفريح وسايل بايد سالمندان
توسط آنها بيكاري و تنهايي اوقات و شود گرفته نظر در
به خانواده افراد توسط بايد سالمند شخص.شود پر اينوسايل
منزوي و بودن سربار احساس تا بپردازد روزمره فعاليتهاي
نقش خانواده و خانه امور در نوعي به و ندهد دست بهاو شدن
گرفته كمك كارها در وي نظرات و ايده از.باشد آفرينيداشته
خود به متعلق وسايل تا باشد داشته مستقلي محل و واتاق شود
.باشد داشته دسترسي برآن راحتي به و آننگهداري در را
كه است مسائلي عمدهترين از يكي آن به وتمايل استقلال احساس
نياز اين و دارد وجود سالمندان وبخصوص انسانها همه در
.شود آنتوجه به خانواده در بايد
افراد با بايد سالمندان همه شده گفته موارد همه بر علاوه
هم از و باشند داشته ارتباط خود محيط و وخانواده اجتماع
در انزوا به ميل تا ببرند بهره مردم معاشرتبا و صحبتي
.نيايد بوجود آنها
خاكسار ليلا
|