در جامعهشناسي ناكارآمدي
ايران
:مقدمه
شكلگيري و بروز و ظهور تاريخ از اندي و قرن يك از بيش
ميگذرد ، جامعهشناسي ويژه به اجتماعي ، علوم استقلال و
و اساسي مقولههاي خصوص در ديدگاهي و نظري اختلافات ليكن
دانش از رشته اين متفكران ميان در جامعهشناسي بنيادين
و تضاد اين.دارد جريان آن "روشهاي" و "موضوع"سر بر بشري
پريشاني اختلال ، پراكندگي ، موجب نشدني تمام "درگيريظاهرا
تبع به و علم اين رشد روند در بياعتباري و وبيثباتي
.است گرديده محققان يا محقق سرگرداني و اجتماعي آنتحقيقات
موضوعي تحديد و دقت كه شود داده توضيح است ضروري البته
در چه طبيعي علوم مختلف عرصههاي در كه قانونمندي و
شيمي ، فيزيك ، نظير شناختي روش چه و موضوعي زمينه
ويژه به اجتماعي ، علوم در وجوددارد ، آن نظاير و زيستشناسي
وجود درجه و ميزان آن به يا و نميخورد بهچشم جامعهشناسي
در ميبايست دروني لحاظ به را آن دلايل نظرميرسد به.ندارد
يا و صرف مادي شيء يك انسان چه ، .نمود انسانجستجو پديده
اسب يا پشه نظير جانور يك يا و جلبك و نظيرخزه گياه يك
و ثابت و خاص قانونمندي انسان براي نميتوان"اصولا و نيست
كه پيچيده و غامض است پديدهاي انسان.فرضنمود ويژهاي
"اختيار" و "خردورزي" و "عقل" نظير وامكاناتي ابزار داراي
ساير از را وي خصايص همين و.است "خودآگاهي"و "آگاهي"
و اجتماعي اساسمشاهدات بر انسان.ميكند هستيمنفك موجودات
به تبديل را ناممكن است قادر كه است يگانهموجودي تاريخي
خويش محيطي جبرهاي عليه حتي موارد درپارهاي و نمايد ممكن
فيلسوف قول به.نمايد عصيان و بياشوبد باشد ، كه نوع هر از
عبارت تاريخ در انسان حركت هگل ، برجستهآلماني انديشمند و
محيطي جبري قيود از مداوم خروج و طرفآزادي به جبر از است
.آزادي سوي به
متعارف بيملاحظههاي كه دارد آن سر نوشتار اين
ايستايي عمق ، به رشته اين دروني حريم پردهپوشيهاي و
به.بپردازد آن علل و ايران در جامعهشناسي ناكارايي و
بحث مورد اختصار به ذيل شرح به را موضوعاتي همينمنظور
:قرارميدهد
جامعهشناسي ديدگاه از متعدد تعاريف بر ملاحظاتي:الف
.موضوعي لحاظ به آن تقسيمبنديهاي و
.روششناسي چالشهاي بر ملاحظاتي:ب
عرصه در تحقيقاتي موضوعات و تحقيقات به نگاهي:ج
.جامعهشناسي
ايران در جامعهشناسي منابع:د
منابع ، اساتيد ، ) ايران در جامعهشناسي ناكارآمدي علل:-ه
(...و دانشجويان دانشكدهها ،
نتيجهگيري:و
و جامعهشناسي ديدگاه از متعدد تعاريف بر ملاحظاتي -1
:موضوعي لحاظ به آن تقسيمبنديهاي
به كه را خود موضع ميبايست عملي هر نيست ترديدي
قرار مطالعه مورد را آن پديدههاي روشها ، و ابزارها وسيله
و ابهام بدون و وضوح با و مشخص و روشن امر بدو در ميدهد
در چنانكه.نمايد تحديد و تعريف جزئي دقيق ، صورت به ايهام
اين موضوع اجسام و زمين بدن ، ..و فيزيك طب ، زمينشناسي ،
و معين نيز آن علمي اسلوبهاي و ميدهند تشكيل دانشهارا
اقسام و انواع با ميتوان جامعهشناسي در اما.است مشخص
موضوع از تعاريف و موضوعي تنوع اين كه روبهروگرديد تعاريف
و اقسام آن تبع به و علم اين موردمطالعه موضوعات يا
در.است محقق ذهني پراكندگي و عواملتشتت از يكي شعباتش
از نوعانتظار دو كه شود جااضافه همين است لازم حقيقت
در آن اساس بر كه دارد وجود جامعهكنونيما در جامعهشناسي
نيز جامعهشناس و تحقيقات محققو نوع دو نيز واقعيت عالم
خلط يكديگر با دوپديده اين "غالبا و است آمده پديد
.ميشوند
از و آن موضوع و جامعهشناسي از عاميانه فهم و درك:الف
.جامعهشناس فرد
در.جامعهشناس و جامعهشناسي از علمي انتظار و علمي درك:ب
ازعلمي عبارت جامعهشناسي اول نوع انتظار و انديشه و تفكر
در را اجتماعي مشكلات و معضلات تمام است قادر كه است
به را جامعه آن و نمايد فصل و حل و بشناسد معين يكجامعه
ميبايد كه است عنصري وجامعهشناس كند تبديل مدينهفاضله
اقتصاد ، سياست ، از اعم مقولهاي هر به راجع وميتواند
...و اتومبيل فاكس ، تلفن ، ورزش ، ادبيات ، هنر ، تاريخ ، دين ،
فضل اظهار عالمانه قيافهاي با و !نمايد نظرقطعي اظهار
سخن غيرطبيعي و طبيعي بلاياي و حوادث بابتمام در و نموده
و ميگيرد انجام نيز تحقيقاتي سياق و همينسبك بر و.بگويد
چنانكه.ميزند دامن توهمات و توقعات و اينگونهانتظارات بر
:مينويسد يافتهاي انتشار تحقيقاتي كتاب در يكيازمحققان
دوستان مسئولين ، با تماس هنگام امروزي ، شرايط در نويسنده"
روبهرو سوءال اين با "عموما عادي ، مردم حتي و ومتفكرين
وضع چرا !داريد وضعيت از تحليلي چه شما آقا ميشودكه
متخصص شما آخر !ميبينيد چطور را آينده !شدهاست اينجور
"...بايدبگوييد شما !هستيد
از اگر و هستيم متخصص ما كه باشد داشته صحت اين اگر
شريف مسئولين و دوستان صورت آن در ميرود ، راهحل ماانتظار
اجتماعي بيماري:بفرمايند توجه نكته چند به بايد وعزيز
جهاتي از و است جسمي بيماري با مقايسه وقابل شبيه
(1).متفاوت
پزشكي و جامعهشناسي تفاوت و تشابه مفصل شرح از بعد و
معتقد و پرداخته اجتماعي علوم وضعيت بررسي به درصفحه 19
شود واقع مفيد چندان عليالاصول نتوانسته پزشكي كهمانند است
به استعداد و هوش با افراد نمودن پيدا سوق هم را علتآن و
در را ديگر عمده علت يك و ميداند فني و رشتههايپزشكي
عمل از دوري و حد از بيش تئوريپردازي سطحبينالمللي
ضعف علل كه محترم محقق اين نتيجهگيري است اين.طرحمينمايد
گرايش در را جامعهشناسي ناكارآمدي و وعقبماندگي
تمايل و اجتماعي علوم به كودن و استعداد و افرادكمهوش
تئوريهاي انبوه و ميداند طبيعي علوم به را افرادباهوش
بازي" نوع يك را آن و دانسته پاگير و دست نيز اجتماعيرا
تئوريهاي همان ايشان تحقيقاتي كتاب.تلقيمينمايد "علمي
به مسائل ساير با و آورده مفصل بخش دريك را لفاظانه
كه موضوعات فكاهي و سطحي طرح با و حيرتآورچسبانده گونهاي
جامعه محتوايي تحليل را آن است بيان عوامپسندانهتريننوع
نوشته اينگونه.است داده نام تضاد و خصوصمدرنيسم در ايران
:خاصيتدارد چند ها
.جامعهشناسي از عوامانه توهمات و انتظارات به زدن دامن -1
.جامعه متخصص عنوان به خلايق ميان در عوامانه اشتهار -2
پيمانكاري مانند جامعهشناسي كه توهم ايجاد -3
سفارش آن به ميتوان موضوعي هر باب در كه است مقاطعهكاري
!دريافت را نسخهاش بعد ماه چند و داد
علمي از است عبارت جامعهشناسي دوم نوع انديشه و تفكر در
يا كاركرد و روش موضوع ، داراي علوم ساير مانند كه
شيوههاي و عاميانهانديشي از و است جامعه در كاركردهايي
دارد پرهيز "شديدا و "اكيدا جامعه مسائل خصوص در عاميانه
و انتظار.است علمي و قانونمند و نگاهيمنظم به متكي و
و جامعهشناسي از تلقي و نوعنگاه اين در كه توقعي
و انديشمندانه و منطقي علميو نگرشي ميرود جامعهشناس
و علمي دقيق واسلوبهاي علمي مباني بر متكي محققانه
غيرپيشگويانه و نتيجهگيريهاينسبيگرايانه و دقيق بررسيهاي
.است
جامعهشناس از پيشگويي انتظار كه اول ديدگاه خلاف بر
اساس بر پيشبيني احتمال دوم نظرگاه در دارد ،
قطعيت هيچ و مييابد نمود و ظهور متكثرگرايانه راهحلهاي
و (Micro) خرد عرصه در چه جامعه نسبي مسائل باب در خاصي
.ندارد وجود آن (Macro)كلان عرصه در چه
:شناسي روش چالشهاي بر ملاحظاتي -2
علم عرصه در معاصر دوران در اساسي و جدي چالشهاي از يكي
به روز كه است شناختي روش و علمي و فكري تضادهاي دانش ، و
علوم متخصصان.ميگردد افزوده آن گستره و وسعت بر روز
طبيعي دانش همچون را انسان دانش خود ، درارزيابيهاي طبيعي
قضيه ديگر سوي.نيستند قائل آن علميت به و تلقيننموده
انساني ، علوم بودن علم در كه هستند انسان متخصصاندانش
به ميرسد نظر بهدارند ترديد و شك علوماجتماعي بويژه
عرصه در طبيعي علوم موفقيتهاي كه داد بتوانتوضيح دشواري
از تجربي اسلوبهاي كاربرد از حاصل عيني و نتايجعملي و روش
علوم بويژه و انساني علوم ناتواني و فتور ضعفو و سو يك
و مشكلات حل و شناخت در آن پراكندگي افتراقو و اجتماعي
ارائه در توانايي عدم و زندگياجتماعي كور گرههاي
كه گرديد موجب ديگر ، سوي اجتماعياز مسائل چارهجوييهاي
علوم عنوان به "خاص ، عمدتا و عام نظر در اجتماعي علوم
.يابد تبلور وآرمانگرا ايدهآليست ناكارآمد ، حراف ، محمل ،
اجتماعي علوم جانشين اجتماعي ، فلسفه تصور ديگر عبارت به
تحليلي و تبييني متعدد مدلهاي به متكي كه علم يك بهمثابه
.است گرديده ميباشد ، تحقيق وروشهاي
و تحصلي ديدگاه و پوزيتيويسم نظريه طرح با كنت اگوست
فلسفه و اجتماعي علم ميان فاصلي خط تا كوشيد اثباتي
و طبيعي علوم پيشرفتهاي تاثير تحت ويايجادنمايد اجتماعي
به آن ، عملي موفقيتهاي به دستيابي مطالعهچگونگي و بررسي
و ذهنيتبافي از شد برون راه يگانه كه دستيافت نتيجه اين
به و تاكيد و تكيه فاضلهاي ، مدينه وتمايلات خيالپردازي
خصوص در تجربي علوم بويژه و طبيعي روشهايعلوم كارگيري
اجتماعي تحقيقات او نظر به.است تحقيقاتاجتماعي و مطالعات
و "آزمايش" ،"مشاهده" بر مبتني طبيعي همانندعلوم ميبايست
زندگي با مواجهه در كنت پوزيتيويسم ليكن.باشد "تجربه"
شمول استعداد و ظرفيت انساني ، پيچيدگيرفتار و اجتماعي
از عظيمي بخش واقعيت ، با درتقابل و نداشت نيز گرايانه
يا كاو معنا و تفسيري اسلوب چنانكه.گذاشت جاي را واقعيتها
نارساييهاي و كاستيها و العملنواقص عكس "هرمنوتيكال"
بر شناسان جامعه شناختي روش درزمينهبود "علتگرا" اسلوب
.پرداخت خواهيم آنها بعدبه شماره در گروهندكه دو
محمدي ملك موسي
دارد ادامه
|