زنان حضور زمينهساز شوراها ،
وسياسي مديريتي عرصههاي در
مردم جامعه تحقق در اسلامي شوراهاي نقش به دوباره نگاهي
(پاياني بخش) سالار
فرخنده جشنهاي با همزمان و امسال پاياني روزهاي در
از نفر ميليونها ايران ، شكوهمند اسلامي انقلاب سالگرد
به اسلامي ، شوراهاي انتخابات برگزاري براي ما هموطنان
كه همچنان اسلامي شوراهاي.ميروند راي صندوقهاي پاي
در نهفته ظرفيتهاي كردن فعال ضمن ميگويند كارشناسان
افزايش را اجتماعي همبستگي ضريب مشكلات حل براي جامعه
شوراهاي.بخشد مي تعميق ملي سطح در را دمكراسي و ميدهد
در قدرت دوباره توزيع جهت در بلند گامي همچنين اسلامي
مردم امور سپردن و سياسي ساختار از تمركززدايي و جامعه
زمينه همين در كه را گزارشي پاياني بخش.است مردم خود به
.ميخوانيد شده تهيه
قولي به و دارد دخالت امور تمامي در دولت كه كشورهايي در
مردم است ، شده فربه و حجيم سرمايهگذاري و اجرايي نظر از
به چشم خود نيازهاي رفع و روزمره مسايل در بيشتر ، نيز
توقعات ميزان مدام و دارند دولت اقدامات و تصميمگيريها
از ناهمگون معادله يك نتيجه در.رفت خواهد بالا آنها
كه گرفت خواهد شكل دولت و مردم يعني قدرت دو اين ارتباط
و مسئولان.بود خواهد حل غيرقابل موارد از بسياري در
قانون اجراي با كه باورند اين بر سياسي علوم كارشناسان
و ملي تصميمگيريهاي در مردم بيشتر مشاركت و شوراها
كاسته دولت اجرايي فعاليتهاي حجم از نهتنها اجتماعي
خود سرنوشت در مستقيم مداخله علت به مردم بلكه شد ، خواهد
سطح و كرده درك را دولت مشكلات مسئوليت ، گرفتن عهده بر و
چنانچه و گذاشت خواهد نقصان به رو عمومي فزاينده توقعات
و مرجع دولت تنها دهد رخ اشتباهي مسئوليتها انجام در
.نيست پاسخگو
ميرسد نظر به":ميگويد مورد اين اطاعتدر جواد دكتر
امور تمركز از ناشي كشور ، بوروكراسي مشكلات از يكي كه
سطح در مختلفسازماني وجوه در تمركز عدم امروز و باشد
جمله از ما كشور كه چرا.است بررسي و بحث قابل كشور
به وجوه همه در بيگانگان تهاجم واسطه به كه است كشورهايي
جوامع ، مشكلات شدن پيچيده با.است شده اداره متمركز صورت
اين البته.است شده مطرح تمركز عدم روش آن ، از گذار براي
مطلق تمركز عدم و تمركز ما كه است يادآوري قابل نيز نكته
از استانها و ايالات هم دولتها متمركزترين در نداريم ،
افزايش شاهد ما نيز ايران در.برخوردارند اختياراتي
اما بودهايم بخشها مراكز و شهرستانها استانها ، تعداد
محدودي اختيار كيفي نظر از و نبوده دامنهدار افزايش اين
كمك شوراها قانون اجراي.است شده واگذار مراكز اين به
از.كرد خواهد اداري و سياسي تمركز عدم به موءثري بسيار
مبتني خطا و سعي بر نيز كشور اداره مختلف مراحل كه آنجا
زمينه محلي ، متوليان به اختيارات از بخشي واگذاري است ،
راه اين از ميكند فراهم را خلاقيتها و استعدادها بروز
".شد خواهد ايجاد همگون و متوازن توسعه براي مناسب بستري
به منجر قدرت توزيع و واگذاري كه باورند اين بر عدهاي
را دولت اقتدار واقع در و شد خواهد دولت اقتدار كاهش
امور تمامي در آن جزيي و كلان تصميمگيريهاي با مترادف
زير قدرت تمركززدايي مسئله طرح وصف اين با.ميدانند
نبايد كه دارند عقيده ديگر عدهاي اما.رفت خواهد سوءال
شود خلاصه و محدود دولت اختيار در تنها ملي سرمايههاي
تصميمگيري قدرت ، واگذاري و خصوصي بخش كردن فعال با بلكه
خواهد كشور سياسي نظام تحكيم موجب نهتنها مختلف سطوح در
نيروي توان بيشترين است قادر دولت صورت اين در بلكه شد
سياستگزاريها صرف را خود مادي حتي و تصميمگيري اجرايي
.كند مملكت كلي مشيهاي خط تعيين و
قدرت تمركز":ميگويد نيز مورد اين در اطاعت دكتر
دولت.نيست دولت اقتدار معناي به دولت در تصميمگيري
هدايتگر امور ، همه در دخالت جاي به كه است دولتي مقتدر
مردم به را اجرايي فعاليتهاي از بسياري و باشد امور
.داشت خواهيم توانا جامعهاي ما صورت اين در ;كند واگذار
تمركز.است مقتدر جامعه نتيجه واقع در هم مقتدر دولت
شدن غيركارآمد و شدن حجيم باعث دولت دست در مختلف امور
تجربه خصوص اين در شوروي جماهير اتحاد تجربه.ميگردد آن
".است مفيدي
سياسي توسعه و شوراها
از يكي مدني جامعه تحقق و سياسي توسعه كه جا آن از
شوراها برگزاري و است كنوني دولت سياستهاي وجوه بارزترين
به توسعه اين به رسيدن ابزار از يكي راستا همين در نيز
شوراها قوانين اجراي بر دولت كه است طبيعي.ميرود شمار
فعال و پيگير مورد اين در دقيق و سريع برنامهريزي و
.باشد
اين در سياسي مسايل پژوهشگر و محقق رزاقي سهراب دكتر
.دارند بسزايي نقش توسعه فرايند در شوراها":ميگويد مورد
در قدرت دوباره توزيع جهت در بلند است گامي شوراها
مردم امور سپردن و سياسي ساختار از تمركززدايي و جامعه
اسلامي انقلاب پيروزي از پس اخير دهه دو در.مردم خود به
درون در و تودهاي مشاركت بوده مطرح جامعه در كه مشاركتي
در مردم حضور خاطر همين به و بوده مشخصي چارچوبهاي
طور به و بوده كمرنگ تصميمسازي و تصميمگيري صحنههاي
مختلف صحنههاي در ميتوان را مردم تودهاي مشاركت عمده
شوراها قانون اجراي اما كرد مشاهده ابزاري صورت به سياسي
و چارچوبها ايجاد در مشاركت براي مناسبي بستر ميتواند
".كند فراهم را معين محدوده
جايگاه از سياسي توسعه فرايند در شوراها كه شد گفته
نهادهايي مهمترين از يكي شوراها.برخوردارند ويژهاي
در مردم سازمانيابي حق سياسي توسعه فرايند در كه هستند
دادن شركت با و ميكند تمهيد و تضمين را عمومي عرصه
ظرفيتهاي كردن فعال ضمن خويش امور اداره در مردم بيشتر
را اجتماعي همبستگي ضريب مشكلات ، حل براي جامعه در نهفته
.ميدهد افزايش
ركن دو سياسي رقابت و مشاركت كه دارد اعتقاد رزاقي دكتر
در را ركن دو اين شوراها كه ميباشند توسعه اساسي
مشاركت كه جا آن از و ميكنند تضمين و نهادينه درازمدت
اگرچه ;نيست نظام و جامعه مصلحت به وجه هيچ به تودهاي
شرايط در ابزار عنوان به همواره ميتوانند مسئولين
در اما كنند ، سياست صحنه وارد را آنها خود دلخواه
تودهاي مشاركت پايه در كه بدانند بايد نيز آنها درازمدت
.رساند خواهد آسيب سياسي نظام به كه است دودمي شمشير چون
حق را سياسي توسعه شاخصهاي اگر":ميكند اضافه وي
سياسي ، مشاركت و رقابت اجتماعي ، نيروهاي سازمانيابي
بدانيم ، سياست كردن عقلاني و سياسي زندگي از خشونتزدايي
محركه موتورهاي از يكي شاخصها اين تقويت با شوراها
.هستند سياسي توسعه
اذهان مبهم سوءال علامت يك شكل به كه ديگري طرح قابل مورد
"نوشتن و خواندن سواد حداقل قيد" است گرفته فرا را عمومي
.ميباشد شوراها در عضويت داوطلبان براي شرط يك عنوان به
سطح بودن بالا كه دارند اعتقاد جامعه افراد از تعدادي
باشد تاثيرگذار كلان تصميمگيريهاي در ميتواند تحصيلات
طرح عالي سطح در تحصيلي مدرك حداقل است لازم رو اين از و
از بسياري در كه باورند اين بر ديگر عدهاي اما.شود
بالا نيز و...و روستايي شهري ، مسايل بر اشراف موارد
.باشد بيارتباط تحصيلي مدرك به ميتواند آگاهي سطح بودن
مهم ويژگيهاي از يكي":ميگويد مورد اين در رزاقي دكتر
براي شدن كانديدا حق ديگري و است راي حق برابري دموكراسي
طرف از كه جزيي انتقادات از يكي معمول طور بهافراد همه
ميشود وارد دموكراسي به ديگر گروههاي و محافظهكاران
.است برابري همين
با نميتوان كه معتقدند دموكراسي طرفداران كه حالي در
مهمتر نكته اما و كرد سلب مردم از را راي حق توجيه ، اين
كه است مطلوبي نظام دموكراسي كه نيست معتقد كس هيچ اينكه
نظامهاي ميان در دموكراسي بلكه.است نقص و عيب از عاري
".باشد داشته كمتري مشكل شايد موجود
زنان مشاركت و شوراها
است مطرح توجهي قابل سطح در امروز زنان ، اجتماعي فعاليت
هستند قايل خود براي كه مهمي نقشهاي از يكي زنان و
.است فرهنگي و اقتصادي سياسي ، اجتماعي ، امور در مشاركت
به اما است نرسيده خود مطلوب حد به حضور اين هنوز واگرچه
شاهد گذشته از بيش روز هر توسعه ، روند در كه ميرسد نظر
كارشناسان ، كه را آنچه اما.بود خواهيم زنان فعاليت
حضور بودن كمرنگ دارند راي اتفاق آن در مردم و مسئولين
.است كشور مديريتي سطوح و كلان تصميمگيريهاي در زنان
در كشور وزارت اجتماعي سياسي معاون تاجزاده سيدمصطفي
عرصههاي در انقلاب از پس ما زنان":ميگويد مورد اين
فعاليت...و هنري پژوهشي ، آموزشي ، علمي ، چون مختلفي
ضعف شدت به اجرايي مديريت عرصه در اما كردهاند
براي زن فرماندار يك هنوز ما كه جا آن تا.داشتهاند
.نكردهايم انتخاب خود شهرهاي
حضور زمينهساز ميتواند شوراها انتخابات فضايي چنين در
برگزاري با حاضر حال در كه چرا.باشد سطوح اين در زنان
و اصلي عضو يك حداقل اگر فعلي شهر در 721 انتخابات اين
تنها دوره همين در شوند انتخاب زنان از هم عليالبدل
پس كه شد خواهد تربيت سال سه يا دو از پس زن مدير 1500
و شهرداريها اداره براي زنان انتخاب ساز زمينه آن از
همچنان.ميشود استاندار و شهردار عنوان به استانداريها
دربرداشت مضاعف رهايي يك زنان براي انقلاب پيروزي اصل كه
خواهد مضاعف واقع در زنان مشاركت نيز شوراها تشكيل در
ويژگيهاي با خاص مشاركتي مشاركت ، اين من نظر به و بود
در زنان حضور تا ميشود موجب كه چرا.است فرد به منحصر
مثل ديگر زمينههاي در چون سياسي و مديريتي عرصههاي
براي تحول اين و شود عادي...و آموزش درمان ، و بهداشت
روستاها در حتي.بود خواهد بزرگي امتياز جامعه و دولت
و روستايي زنان كه شود انجام تشويقي و آگاهي آنچنان بايد
".شوند ترغيب زنان مشاركت به روستاييان تمامي
اعتقاد نيز بانوان امور در كشور وزير مشاور بروجردي اشرف
سياستگذاريهاي و تصميمگيريها در ايران زنان كه دارد
موجود فرصت و نداشتهاند پررنگي نقش تاكنون كشوري كلان
.باشد شرايط بهترين زنان به نقش اين واگذاري براي شايد
از بسياري براي هستند جايگزيني آينده در شوراها كه چرا
خواهند مطرح جامعه بالاي و مياني سطوح در كه تصميمهايي
و شهر در شوراها انتخابات در زنان حضور رو اين از.شد
عنوان به چه و دهنده راي عنوان به شركت نظر از چه روستا
در زنان بين در ضرورت اين و.است ضروري بسيار كانديدا
احساس.شود تعريف نياز ، احساس يك پايه بر بايد اول وهله
ميتوان طريق دو از هم را نياز اين و.حضورشان به نياز
تا كنيم فراهم زمينههايي آنكه يكي:كرد ايجاد آنها در
نيازمند امر اين كه كنند باور را تواناييهايشان زنان
دهيم نشان آنها به آنكه دوم و.است جدي برنامهريزيهاي
موءثر و كارساز بسيار جامعه تصميمگيريهاي در نقششان كه
در اينكه كما.ميشود احساس آن كمبود هماكنون و.است
".ديديم وضوح به را نقش ضرورت اين انقلاب دوران
كشور وزارت بانوان امور دفتر كه پرسش اين به جواب در وي
تمهيداتي چه شوراها در مشاركت به زنان ترغيب جهت در
استانداران مشاوران با اول مرحله در":گفت است انديشيده
به مربوط قوانين و داشتيم مشتركي نشست بانوان امور در
كل مدير طريق از نيز وشد گذاشته آنها اختيار در شوراها
لازم راهنماييهاي و اطلاعات نشست اين در كشور انتخابات
.شد داده استانداري مشاورين به
توانمند زنان تا شد خواسته آنها از كه بود اين بعدي گام
و شد انجام مورد اين كه كنند شناسايي مختلف سطوح در را
امور كميسيونهاي توسط افراد اين دعوت بعدي فعاليت
قوانين ارايه و آنهاست به مربوط روستايي و شهرها بانوان
شكل به نيز فعاليت اين كه.ايشان به شوراها وظايف و
".است شده آغاز منطقهاي
در زنان مشاركت آنكه ضمن بانوان امور در كشور وزير مشاور
ميكند پيشبيني فعال و پررنگ حضوري را شوراها انتخابات
انتخابات در سياسي جناحهاي دخالت عدم كه دارد اعتقاد
و جدي و سالم فضايي در انتخابات تا ميشود موجب شوراها
جناحها اين از وي.شود برگزار منطقي نتيجهگيري با
همچنين وي.دهند قرار اولويت در را ملي مسائل كه خواست
تصميمگيريهاي در واقع در شوراها كه جا آن از":افزود
از بسياري حلال ميتوانند و دارند نقش جامعه بنيادين
داريم تقاضا مصرانه نيز نظارت هيات از لذا باشند مشكلات
و بدانند ارجح جناحي برخوردهاي بر را مشكلات اين حل كه
كساني و دهند قرار عمل ملاك را لايق افراد شايسته انتخاب
انتخاب عرصه از دارند تضاد آنها جناحي مشي خط با كه را
سستي و دلسردي مسئوليت صورت اين در كه چرا نكنند حذف
".كشيد خواهند دوش به را بعدي مشاركتهاي در مردم
آلآقا شيخالاسلامي مرجان
|