امتياز صاحب نوري عبدالله
خرداد روزنامه
:خرداد روزنامه
شود مي منتشر آذر 12
اطلاعرساني تبليغاتيا
دريچه نميتوانند تلويزيونها
باشند جهاني تحولات به
مناسبي
اعتمادترين قابل روزنامهها
شدند معرفي آلمان رسانههاي
سال ويژه جايزه اعطاي
مرزبه بدون
1998گزارشگران
سوري روزنامهنگارزنداني
مطبوعات قديمي همكار درگذشت
شود مي منتشر آذر 12
مسئول مدير و امتياز صاحب نوري عبدالله:اجتماعي گروه
و بود نخواهيم فرمايشي روزنامهاي ما:گفت خرداد روزنامه
ترجيح شويم فرمايشي بايد ماندن براي كنيم احساس اگر
.شويم تعطيل كه ميدهيم
روزنامه انتشار درباره خبرنگاران جمع در كه نوري عبدالله
جهت در خرداد روزنامه مشي خط:افزود ميگفت سخن خرداد
تابع نداريم بنا و است مطبوعات قانون و اساسي قانون
از را نزاكت و صداقت ، صراحت وي.باشيم نانوشته قوانين
: گفت و دانست خرداد روزنامه اصول
جز هدفي و كنيم منعكس را جامعه واقعيات ميخواهيم ما
دفاع ديني ، جاذبههاي جامعه ، تبيين طراوت و شادابي گسترش"
براي آزاديهايتبيينشده و مداري قانون عمومي ، حقوق از
،"خرداد" كه كرد گوشزد حال درعين وي.نداريم ،"انسانها
صرف تبيينكننده اسلامي ، جمهوري دولت به احترام ضمن
.نيست خاتمي محمد سيد سياستهاي
تريبون ما ، روزنامه:افزود "خرداد" روزنامه مديرمسئول
نظام و اسلام مدافع صاحبنظران و تماميانديشمندان آزاد
.بود خواهد
از شوراها ، انتخابات در نامزدي براي تازگي به كه "نوري"
استعفاء جمهوري ، رييس اجتماعي امور و معاونتتوسعه سمت
تمامنماي آيينه كهمطبوعات داشت اظهار است ، كرده
هيچ"وي ، گفته به كه آيينهاي است ، جامعه واقعيات
".ديد نخواهد زيان آن داشتن از جامعهاي
درباره كه پرسيد نوري از مطبوعاتي نشست اين در خبرنگاري
حمله و همسرش و فروهر داريوش كشتهشدن جمله اخيراز وقايع
.دارد چهديدگاهي آمريكايي ، اتباع به
اين پيگيري قبال در مسئوليتي اكنون من:داد پاسخ "نوري"
آنچه ولي كنم قطعي اظهارنظر نميتوانم و ندارم مسايل
اطراف موضوعهاي بايد زودتر چه كشورهر مسئولان است ، مسلم
.سازند روشن مردم براي را وقايع اين
از تا شد خواهد موجب مسئولان اقدام اين:افزود وي
ابهام دليل به كه نامطلوب وذهنيت اظهارنظر هرگونه
.شود بوجودآمده ، جلوگيري خارجي و داخلي رسانههاي
آيا" كه پرسش اين به پاسخ در "خرداد" روزنامه مديرمسئول
روحانيت ويژه دادگاه در سلام روزنامه پرونده احتمالدارد
و روحاني براي مطبوعاتي جرايم رسيدگيبه:گفت "شود مطرح
.گيرد مطبوعاتصورت دادگاه در بايد غيرروحاني
رئيس و قانون تاكيد موضوع اين:كرد خاطرنشان "نوري"
.است جمهوري
و خرداد روزنامه بودجه درباره ديگري پرسش به پاسخ در وي
روزنامه بودجه:گفت سازندگي كارگزاران حزب عضويتشدر
با و تامينشده حقيقي اشخاص وامگيرياز طريق از خرداد
عضو ولي نميدانم عيب را سياسي احزاب در عضويت من اينكه
.نيستم سياسي حزب وابسته يا و گروه هيچ
پژوهشهاي مركز جديد طرح آيا كه پرسيد نوري از خبرنگاري
.نيست مطبوعات ساختن راستايمحدود در مجلس
در اساسي قانون:داد پاسخ "خرداد" روزنامه مديرمسئول
در طرحي كه صورتي در و دارد صراحت جرائممطبوعاتي بخش
مخالفت با "قطعا كند ، راتحديد مطبوعات آزادي بخواهد مجلس
.خواهدشد مواجه مجلس نمايندگان و نگهبان شوراي
دارا را خود جايگاه ما كشور در مطبوعات:گفت "نوري"
با متانت و سعهصدر با بايد نيز بنابراينمسئولان هستند
.كنند برخورد آنها
راه ادامهدهنده "خرداد"روزنامه آيا كه اينباره در وي
ديگري روزنامه ادامهدهنده "خرداد":است ، اظهارداشت "توس"
كه شدهاند برگزيده ميانافرادي از نيروهايش و نيست
.هستند توانمندتر
كه داد توضيح مطبوعاتي گفتگوي اين ابتداي در "نوري"
در و بود خواهد عهدهدار "حكمت علي" را "خرداد"سردبيري
به.شد خواهد منتشر يكصدهزارشمارگان ، با نخست مرحله
اسلامي ، جمهوري خبرگزاري فرهنگي اخبار گروه خبرنگار گزارش
به است ممكن ساخت ، خاطرنشان "خرداد" مديرمسئولروزنامه
به روزنامه ، اين شماره انتشارنخستين فني ، مشكلات دليل
.شود موكول آذرماه پانزدهم
اطلاعرساني تبليغاتيا
عمومي روابط كاركردهاي و نقش به نگاهي
تبليغات كه دامي گرفتار زمان از برههاي هر در جرايد
قيمت به و "رسانهاي پوشش" دادن با و ميشوند گسترده
چه هر تاثيرگذاري به حساسيتي ، نوع هر شدن برانگيخته
.ميكنند كمك تبليغات بيشتر
مفهوم ميشود ، گفته ارتباطات آن به امروزه آنچه
زندگي مختلف جنبههاي بر كه دربرميگيرد را گستردهاي
در را او امور زمام و كرده نفوذ "عميقا بيستم قرن انسان
شدن مجهز و ارتباطات دواير گسترش با.است گرفته اختيار
...و اقتصادي فرهنگي ، سياسي ، از اعم جامعه مختلف نهادهاي
بين مشخصي مرز ديگر تبليغاتي ، گوناگون ابزارهاي به
دو اين حداقل يا و نميشود ديده اطلاعات و ارتباطات
.رفتهاند فرو ابهام از هالهاي در مقوله
يافتهاند ، شهرت "ارتباطات جامعه" به كه امروزي جوامع در
و است شده دشوارتر زماني هر از صحيح شيوه به اطلاعرساني
منافع چارچوب در تنها اطلاعات كه آنست امر اين دليل
و ميگيرند قرار مردم اختيار در سرمايهداران و شركتها
آنان اهداف پيشبرد جهت در كه است وسيلهاي تنها ارتباطات
موجب حتي و است گرديده محدود تملقآميز عبارات ارائه كه
.ميشود گروهي رسانههاي فريب
است تبليغات مفهوم تداعيگر بيشتر كه ارتباطات اينگونه
تا ميكند توجيه را تحولات تمامي خارقالعاده ، وجهي به
آلودهكنندهترين از يكي فرانسه ، كشور در "مثلا كه آنجا
"زندگي داشتني دوست حامي" دلفريب عنوان تحت توليدي موءسسات
تاكنون چنانچه گفت ميتوان پسميشود معرفي مردم به
و سياستمداران انحصار در تنها "عقايد بازار"
عمومي روابط مديران پس اين از است ، بوده روزنامهنگاران
از بهرهگيري با و گسترده بعدي در تا يافتهاند مجال نيز
وجه بهترين به را خود منافع مبتكرانه ، تبليغاتي طرحهاي
شعارهاي و تصويري تبليغات بين ، اين دركنند تامين
اين تامين در وسيلهها اثرگذارترين جمله از فريبنده
.بودهاند اهداف
دچار كوتاه "نسبتا مدتي از پس كه چند هر تصويري تبليغات
تكلفآميز زباني و تخيل مسلم فقدان تكراري ، روندي
مهمي بخشهاي و جرايد از كاملي صفحات همچنان ولي ;ميشوند
و ميدهند اختصاص خود به را تلويزيوني برنامههاي از
باب و جهاني مقولههاي از كه است جهت بدين آنها موفقيت
..و زيست محيط حفظ تروريسم ، خشونت ، اخلاقيات ، :همچون روزي
را اجتماعي بحثي هيچگونه بيآنكه و ميگيرند بهره.
مطرح را خود شركتهاي و سازندگان نام تنها برانگيزند ،
از نيز جذاب شعارهاي.مياندازند زبانها سر بر كرده ،
به...و اجتماعي بازدهي ترقي ، و پيشرفت همچون مضمونهايي
گرايشات با خود تنگاتنگ انطباق در كاري حربهاي عنوان
واقع موءثر لاجرم و ميجويند سود زمانه فرهنگي -اجتماعي
.ميشوند
جعل به منجر كه اطلاعات و ارتباطات بين موجود ابهام
جامعه" كنوني نظام قلب در شده ، اطلاعرساني مفهوم
است تعادلي عدم آن رهآورد و است نهفته "ارتباطات
در جرايد.مييابد گسترش جامعه سطوح تمامي در كه فزاينده
گسترده تبليغات كه دامي گرفتار زمان از برههاي هر
برانگيخته قيمت به و "رسانهاي پوشش" دادن با و ميشوند
تبليغات بيشتر چه هر تاثيرگذاري به حساسيتي ، نوع هر شدن
.ميكنند كمك
ميشود مشاهده جرايد در كه جهشي و تحول اين بنابر
زمينههاي در رساني اطلاع جريان فراگيرشدن به ارتباطي
بلكه ندارد فرهنگي و سياسي اقتصادي ، اجتماعي ، حياتي
.است جامعه در روزنامهنگاران قدرت محسوس ضعف معلول
از ميتوانند سختي به روزنامهنگاران و نويسندگان امروزه
نمايند ، نظر صرف عمومي روابط مديران پيشنهادي تسهيلات
كمبود ;ميشوند محسوب آنها اطلاعاتي منبع تنها كه چرا
روزنامهنگاران كمبود خبري ، آژانسهاي در مالي امكانات
جرايد تضعيف موجب كه هستند دلايلي جمله از...و حرفهاي
شدن دست آلت و خود واقعي نقش ايفاي و وظيفه انجام در
با تناقض در مطالب نشر ترتيب بدين.ميگردد آنها
"عموما اخبار.ميگيرد قرار واقعي مفهوم به اطلاعرساني
كه آنجا از و ميشوند درج متناقض و پيچيده نحوي به
به مبرمي نياز خود تصميمات اخذ در عمومي روابط مديران
بر خود سلطه حفظ در سعي دارند ، آنها درج نحوه و اطلاعات
و مديران موفقيت بيانگر اخبار كه هنگامي.دارند رسانهها
ميشوند پخش گسترده سطحي در باشد ، آنها قدرت تقويتكننده
ولي ميشوند ، منعكس طولانيتري زمان در امكان حد تا و
به رسيدن آسيب احتمال و ميدهند خبر را شكستي كه زماني
درج گذرا و سربسته طور به بايد باشد ، داشته وجود آنها
در "صرفا شيوه اين به خبررساني ارتباطات ، علم درشوند
مختلف شروط به بسته و آن مخابرهكننده منافع جهت
كننده محدود چنان نگرشي ;ميگيرد صورت حساس درموقعيتهاي
جهت بدين.ميكند دگرگون "عميقا را حرفه اين مفهوم كه
كار تضاد در "اساسا عموميها ، روابط كار كه است
و اعتبار كسب پي در اول گروه.ميگيرد قرار روزنامهنگار
حقيقت ، جستجوي در دوم گروه و هستند خود دادن جلوه واقع در
.ميباشند رويدادها و اخبار
از دو هر كه است متفاوت بسيار فرهنگ دو از صحبت واقع در
آنها اجتماعي عملكرد ولي برخوردارند واقعي مشروعيتي
و تصوير مبناي بر عمومي روابط.نيست مقايسه قابل چندان
منافع گسترش و ايجاد آن از منظور و شده نهاده بنيان پيام
وقايع انتشار و جمعآوري اساس بر خبررساني آنكه حال است ،
كه است حقايقي طرح آن از منظور و گشته استوار رويدادها و
.ميكنند تغذيه آنها از سياسي و اجتماعي بحثهاي
روابط به دادن اولويت با "ارتباطات جامعه" يا غربي جوامع
بر واقع در -مفهوم از خبررساني كردن تهي حد تا -عمومي
بر اعتبار و اعتقاد بر پيام رويداد ، بر تصوير برتري
كه ميبرند فرو ابهامي در را انسان و مينهند صحه حقيقت
عرضه واقعيت نام به آنچه و واقعيت جابجايي درك آن در
.مييابد تحقق دشواري به ميشود ،
و دروغگويي عصر با مقارن ارتباطات عصر كه است گونه بدين
احساس كه زماني درست انسان و ميباشد نيز اطلاعات جعل
ارتباطات ميكند ، حركت دريا خروشان امواج جهت در ميكند
جامعه زورق و ميدهد سوق متون ظواهر تاريك ورطه به را وي
.ميدهد قرار شدن واژگون خطر معرض در را
"وير مانيردو" مجله:منبع
عظيميفرد مهتاب ويسه ، روءيا:مترجمان
نميتواننددريچه تلويزيونها
باشند جهاني تحولات مناسبيبه
آمريكا در رسانهاي مطالعه يك نتيجه:اجتماعي گروه
تلويزيونها در كه اخبارخارجي شمار كاهش بدليل ميگويد
اطلاع مناسبيبراي دريچه نميتواند رسانه اين ميشود پخش
. باشد جهان تحولات همه از
پخش ازميزان نموداري درج با تودي اساي يو روزنامه
،"بياس سي" تلويزيون آمريكايي شبكههاي در خارجي اخبار
دهه در خارجي خبرهاي پخش:نوشت "بيسي اي" و "انبيسي"
.است داشته نزولي روند يادشده شبكه سه در 90
خبري شبكه سه ماه شامگاهي 9 اخبار روي بر كه مطالعه اين
خبر و 661 هزار ده مجموع از است حاكي گرفته ، يادشدهصورت
از خارج تحولات به خبرمربوط و 445 دوهزار تنها خارجي
.ميباشد محدود نيز آن موضوعات كه است بوده آمريكا
بيشترين كه تا 92 سالهاي 90 در مطالعه اين اساس بر
جنگ بروز بدليل سال 91 است داشته را خارجيدهه 90 اخبار
. است داده اختصاص خود به خارجيرا خبر بيشترين فارس خليج
قرار خارجي خبرهاي پخش دوم رده در نيز تا 98 سالهاي 96
انگليسي شاهزاده فوت به منجر تصادف آن دليل دارندكه
. است فرانسه در دايانا
نتيجهگيري نمودار اين ارائه با "تودي يواساي" روزنامه
ديدن براي مناسبي پنجره توانند هانمي تلويزيون كه ميكند
. باشند جهاني تحولات تمام
اعتمادترين قابل روزنامهها
شدند معرفي آلمان رسانههاي
در همهپرسي نظرسنجي يك نتيجه براساس:اجتماعي گروه
منبع بااعتمادترين را روزنامهها كشور ، اين مردم آلمان ،
.ميدانند آلمان خبري
فورزا افكار سنجش موءسسه سوي از كه عمومي نظرسنجي يك در
پرسش ، مورد افراد درصد گرفت ، 41 صورت برلين در
اطمينانترين ، مورد و مطمئنترين را روزنامهها
.خواندند آلمان رسانههاي
شبكههاي سوءالشوندگان ، از درصد گزارش ، 31 اين براساس
را دولتي راديوي شبكههاي نيز درصد و 11 تلويزيون رسمي
.كردند قلمداد آلمان ، در گروهي رسانه مطمئنترين
آلمان ، مردم از درصد هفت تنها حاكيست ، گزارش اين
خصوصي شبكههاي درصد دو و تلويزيون خصوصي شبكههاي
.كردند توصيف اطمينان قابل و معتبر را ، راديوئي
سوءالشوندگان ، از درصد يك تنها مذكور ، همهپرسي براساس
.خواندند اعتماد قابل و مطمئن را اينترنت شبكه
.داشتند شركت نفر هزار همهپرسي ، اين در
سال ويژه جايزه اعطاي
مرزبه بدون
1998گزارشگران
سوري روزنامهنگارزنداني
ويژه جايزه مرز بدون گزارشگران سازمان:اجتماعي گروه
سوري ناراضي نگار روزنامه"نيوف نزار "به را خود سال 1998
.داد اختصاص
انتشار با روزجمعه بعدازظهر مرز بدون گزارشگران سازمان
تلاش پاس به سازمان اين كرد پاريساعلام در بيانيهاي
اين در وي كه وسختيهايي مطبوعات آزادي راه در نيوف نزار
خبرنگارانبدون سال 1998 ويژه جايزه است شده متحمل راه
.ميكند اهدا وي به را مرز
كه بود سوريه در "دمكراسي صداي" ماهنامه سردبير "نيوف"
با مخالفت در مقالههايي چاپ دليل به سال 1992ميلادي در
محاكمه دمشق نظامي دادگاه سوريهدر در موجود سياسي فضاي
و حقوقفردي كليه از شدن محروم و زندان سال به 10 و
.شد محكوم مطبوعاتي فعاليت جمله از اجتماعي
از نيوف:است آمده مرز بدون گزارشگران سازمان بيانيه در
در "مز" نظامي بازداشتگاه انفرادي درسلول پيش سال شش
سلول.است زنداني بسيارنامناسب شرايطي در و دمشق نزديكي
گذشته در 6سال وي و است متر در 5/2 مساحت 2 به مكاني وي
.است بوده محروم آفتاب نور از استفاده و خورشيد ديدن از
به اخيرا نيوف نزار كه حاكيست همچنين سازمان اين بيانيه
شيمي و مداوا عدم صورت در كه است شده سرطانمبتلا نوعي
. كرد پيداخواهد وخيمي وضعيت درماني
براي اقدام گونه هر سوريه نظامي دادگاه اينحال با
وي بخشش تقاضاي و ندامتنامه نوشتن به مشروط را وي مداواي
.است كرده
اعتصاب دليل به مهلك ، بيماري اين بر علاوه "نيوف"
خونريزي از زندان در شديد آثارشكنجههاي و مكرر غذاهاي
.ميبرد رنج نيز معده
هزار پنجاه بر بالغ مرزكه بدون گزارشگران ويژه جايزه
(نوامبر 18) ماه آبان وهفتم چهارشنبهبيست روز است فرانك
.خواهدشد اهدا پاريس در نيوف نمايندگان به
كار مرز بدون گزارشگران سازمان اعضاي از نفره گروه 21 يك
.داشتهاند برعهده را ميلادي خبرنگارسال 1998 گزينش
برمه ، كشورهاي از ديگر خبرنگار شش نيوف بر علاوه
نامزد نيز مكزيك و اندونزي چين ، بلغارستان ، كامرون ،
.سازمانبودهاند اين امسال ويژه جايزه دريافت
جايزه اين هزينه تامين منابع گزارش اين بر بنا
نامه هفته ،( فرانسه خبري راديو)انفو فرانس راديودولتي
پيكارد ، فرانسويكورير نامه هفته لوپوئن ، فرانسوي
اسپانيايي نامه هفته و لوكورير سوئيسي روزنامه
.التيمپوبودهاند
مطبوعات قديمي همكار درگذشت
قديمي همكار شيرازي اكبر شديم باخبر بسيار تاسف با
.است سپرده آفرين جانبهجان مغزي عارضه براثر مطبوعات
كيهان ، اطلاعات ، روزنامههاي با سالها شيرازي ، شادروان
ايران و ايرانيان روزنامههاي با اواخر اين و آيندگان
و محترمشان خانواده به را همكار اين درگذشت.داشت همكاري
.ميگوييم تسليت مطبوعاتي جامعه
|