ايران در صنعتي فرايندتوسعه
يا آب ;ها تمدن رويارويي
سراب؟
ايران در صنعتي فرايندتوسعه
ايران صنعتي توسعه در دولتي برنامههاي به تاريخي نگاهي
عبارت به يا دارد نيافته توسعه بافت ايران صنعتي ساختار
به توسعهنيافتگي اين.است نيافته توسعه ايران صنعت ديگر
صنعتي ، بلندمدت استراتژي نبود:از است عبارت خلاصه طور
بخش استهلاك تكنولوژيكي ، عقبماندگي پايين ، بهرهوري
بازارهاي در ضعيف حضور صنعتي ، تاسيسات و ماشينآلات عمده
و صنعت در موجود انساني نيروي ضعف منطقهاي ، و جهاني
..و صنعتي ستاد بودن ناهمگون سازنده ، و موءثر كارايي فقدان
.
بالقوهاي امكانات و منابع از ايران اسلامي جمهوري
كامل وابستگي از را كشور اقتصاد ميتوان كه است برخوردار
بر مبتني ساختار يك آنكه بر مشروط بخشيد ، رهايي نفت به
از عمده طور به امر اين.شود بنا كار اين براي انگيزه ،
غني منابع بر باتكيه.است ساخته "صنعت بخش" بالقوه توان
كشور انساني منابع طبيعي ، گاز شده ، فرآوري ويژه به معدني
باشد ، رقابت قدرت داراي كه كارآمد توليدي بخش يك توسعه و
.كرد ايفا را اصلي نقش كشور اقتصادي توسعه در ميتوان
سده اواسط به ايران صنايع توسعه براي رسمي تلاش نخستين
غرب ، در شدن صنعتي رشد و صنعتي انقلاب.برميگردد نوزدهم
دنياي "صنعتي تقليدگر" يك صورت به تا واداشت را ايران
پايه يك ايجاد براي تلاش نخستين.درآيد يافته توسعه
وقت ، نخستوزير توسط شمسي هجري سال 1229 در صنعتي
ساخت به را داخلي صنعتگران كه آمد عمل به اميركبير
احداث به كمك براي و تشويق صنعتي كشورهاي ساخت مصنوعات
.كرد استخدام خارجي مشاوران نو ، كارگاههاي و كارخانهها
اصفهان ، تبريز ، نظير كشور عمده شهرهاي در كارگاهها اين
.بودند تهران و رشت
تا يعني جهان ، صنعتي انقلاب از سال از 50 بيش گذشت از پس
در واقعي معناي به كارخانهاي ميلادي ، نوزدهم سده پايان
كارگاههاي در صنعتي فعاليتهاي و بود نشده ايجاد ايران
.ميگرفت انجام زمان آن كوچك
جانشيني صنايع ايجاد كلاسيك مدل ايران بعدي دولتهاي
پيشاهنگ و صنايع اين راس در كه كردند دنبال را واردات
در مدرن نساجي كارخانه نخستين.بود نساجي صنايع آنها ،
سالهاي در.كرد كار به شروع تهران در شمسي هجري سال 1280
بعد و (ميلادي 1920) دهه 1299 سالهاي در خصوص به و بعد
سپس.گرديد احداث سيمان و قند نساجي ، كارخانه شماري آن
شد شروع كشور شدن صنعتي روند تا 1319 سالهاي 1309 طول در
مختلف لوازم تهيه براي غربي صنايع سبك به كارخانههايي و
دولت صنعتي سياست زمان اين در.شد احداث شهروندان زندگي
رواج و شوروي روسيه ميلادي اكتبر 1917 انقلاب نفوذ تحت
.داشت قرار اقتصادي برنامهريزي مفهوم
به ولي شد تدوين سال 1299 در دولت اقتصادي برنامه اولين
به علاقه.درنيامد اجرا به هرگز مالي منابع نبود علت
جنگ طي در همچنان ايران در اقتصادي برنامهريزي اجراي
.داشت وجود جهاني دوم
(13341327) عمراني اول برنامه:الف
جنگ پايان از بعد بلافاصله عمراني اول ساله هفت برنامه
برنامه دو آن دنبال به و شد گذاشته اجرا به جهاني دوم
را سال 1327.درآمد اجرا به نيز ديگر ساله وهفت پنج
و كشور در برنامهريزي آغاز نقطه عنوان به ميبايد ،
سال ، اين در زيرا كرد ، تلقي كشور صنايع جديد دوره ابتداي
1327-ساله 1334 هفت دوره براي كشور برنامه سند نخستين
.رسيد تصويب به بودجه و برنامه سازمان تاسيس با همزمان
تدوين مالي منابع كمبود زمان در ساله هفت برنامه اولين
و نقل و حمل شبكه كشاورزي ، بخش توسعه آن اصلي هدف و شد
زير ترتيب به هزينهها برنامه اين در.بود اجتماعي خدمات
درصد اجتماعي ، 25 امور درصد بودند28 شده داده تخصيص
نقل ، 3/14 و حمل زيربناي ساخت درصد كشاورزي ، 8/23 بخش
و نفت صنعت توسعه جهت بقيه و معادن و صنايع توسعه درصد
تاسيس صرف برنامه اول سال دو واقع در.ارتباطي تسهيلات
گرديد صنايع بعضي ساختار تجديد و بودجه و برنامه سازمان
طرحهاي از بسياري اجراي نفت ، درآمد قطع آن دنبال به و
كارخانههايي توليد حال هر در.ساخت متوقف را پيشنهادي
و ترتيب 27000 به سال 1328 در كه سيمان و قند مانند
.رسيد سال 1329 در تن و 62000 به 55000 بود تن 56000
به كارخانه هزار به 10 نزديك تا 1331 سالهاي 1327 بين
بعد سال چهار در رقم اين و شد تاسيس متفاوت اندازههاي
.يافت افزايش برابر دو "تقريبا
(13411334) عمراني دوم برنامه:ب
در نفت بخش در فعاليت دوباره آغاز با همزمان برنامه اين
.شد گذاشته اجرا مورد به و تهيه سال هفت براي سال 1332 ،
بخش مورد در جديد سياست يك بازتاب حدودي تا برنامه اين
تاسيسات و كشاورزي توسعه به برنامه اين.بود صنعت
از آبياري و كشاورزي سهم آن در كه داشت تاكيد زيربنايي
ارتباطات 8/39 و نقل و حمل سهم درصد ، مربوطه 1/31 بودجه
درصد معدن 8/11 و صنعت و درصد اجتماعي 3/17 خدمات درصد ،
قرار:از بود عبارت برنامه اين موفقيتهاي مهمترين.بود
نيروي تربيت ملي ، هدف يك عنوان به اقتصادي توسعه دادن
مكانيزه اقتصادي ، توسعه برنامههاي اجراي براي انساني
انساني نيروي تربيت ملي ، هدف يك عنوان به كشاورزي كردن
كردن مكانيزه اقتصادي ، توسعه برنامههاي اجراي براي
خطوط احداث صنعتي ، كشاورزي توسعه اساس عنوان به كشاورزي
بيمارستان ، ارتباطي ، امكانات فرودگاهها ، بنادر ، راهآهن ،
بخش در و آب لولهكشي سيستم و برق نيروي درمانگاهها ،
در و بود قند و سيمان نساجي ، با همچنان اولويت صنعت
و متر ميليون به 418 متر ميليون از 60 پارچه توليد نتيجه
شكر توليد و تن ميليون به 2/1 تن از 82000 سيمان توليد
ناخالص توليد مجموع در.رسيد تن به 217000 تن از 85000
برنامه چهار اجراي براي را راه و داشت رشد درصد ملي 34
.نمود هموار بعدي
سوم عمراني برنامه:ج
جهت مهم ابزار عنوان به كشور شدن صنعتي به برنامه اين
در دولت كه ميكرد مقرر و داشت تاكيد اقتصادي توسعه
و نموده سرمايهگذاري سرمايهبر ، و سنگين صنايع زمينه
.كند ترغيب سبك صنايع در سرمايهگذاري به را خصوصي بخش
ميوههاي قند ، روغننباتي ، نساجي ، صنايع برنامه طول در
ماهي ، كنسرو دخانيات ، چاي ، كنسرو ، غذاي خرما ، خشك ،
صنايع خصوص به و يافتند توسعه كود و شيشه چرم ، فرشبافي ،
مصنوعي الياف كاغذ ، فولاد ، صنايع همچنين و متوسط و كوچك
پايه يك برنامه ، پايان درگرديدند احداث پتروشيمي و
كه بود نسبي مزيت فاقد كه شد نهاده بنا درونگرا صنعتي
.است باقي كشور در آنها ميراث هنوز
و نبود آن در مندرج هدفهاي راستاي در برنامه اين عملكرد
و نشد اجرا صنعتي رشتههاي زمينه در شده اتخاذ اولويتهاي
به كه گرفت انجام صنايعي در كشور ، صنعتي رشد اعظم بخش
و بودند سرمايهبر و داشته نياز كمتر انساني نيروي
پرداختهاي تراز بهبود بر مبني برنامه ، اصلي هدف ،"نهايتا
كالاهاي واردات محدوديت و داخلي صنايع به اتكا خارجي ،
هم ، نفت درآمد افزايش كه طوري به نشد ، عملي مصرفي ،
.كند جلوگيري خارجي پرداختهاي تراز كسري از نتوانست
(13511347) چهارم عمراني برنامه:د
طول به تا 51 سالهاي 1347 فاصله در كه برنامه اين
شدن صنعتي طريق از كه بود شده تدوين هدف اين با انجاميد
سپس و اوليه مواد توليد با ابتدا واردات ، جانشيني روش به
رها نفت به اتكا از را ايران اقتصاد سرمايهاي ، درآمدهاي
اين در ملي سرمايهگذاري از معدن و صنعت سهم.سازد
درصد ، گاز 7/11 و نفت كه حالي در بود درصد برنامه 6/25
سهم درصد ارتباطات 13 و نقل و حمل درصد ، نيرو 3/12 و آب
برنامه اهداف حصول در خصوصي بخش سهم بهعلاوهداشتند
سهم كه طوري به باشد ، داشته چشمگيري افزايش بود قرار
گاز ، و نفت معدن ، و صنعت كشاورزي ، در خصوصي سرمايهگذاري
/درصد ، 1 ترتيب 2/63 به ارتباطات و نقل و حمل برق ، و آب
.بود شده درصدتعيين و 19 درصد درصد ، 2/1 درصد ، 3/55 58
صنايع در سرمايهگذاري چهارم ، عمراني برنامه طول در
برق ، مكانيكي ، صنايع سپس و فلزي محصولات و اساسي فلزات
بوده برخوردار سالانه رشد آهنگ بالاترين از نقليه وسايط
.است
پنجم عمراني برنامه:-ه
از قبل كمي تا 56 سالهاي 1352 فاصله در پنجم برنامه
اواسط در نتيجه در و شد آغاز نفت بينالمللي قيمت افزايش
سه به آن هزينه رقم و گرفت قرار نظر تجديد مورد كار
منابع شديد افزايش اين حال هر به.يافت افزايش برابر
شد موجب و بود كشور اقتصاد جذب ظرفيت از بيش بسيار مالي
و شود سرازير ايران بازار به خارجي كالاهاي سيل كه
وجود به قبلي برنامههاي طي كه را كارخانهها از بسياري
وضع در نداشتند بينالمللي رقابت توان و بودند آمده
برنامه اين موجب به.دهد قرار دشواري
ميشد صرف كالا توليد زمينه در سرمايهگذاري درصد 6/16
عمده هدفهاي.داشت توجهي قابل سهم خصوصي بخش آن در كه
و توليد افزايش:از بودند عبارت برنامه اين در صنعتي
از استفاده ميزان رساندن حداكثر به افزوده ، ارزش
موجود صنايع توسعه و جديد صنايع احداث صنعتي ، ظرفيتهاي
منبع عنوان به صنعتي صادرات ترويج و نسبي مزيت اساس بر
و شيميايي فلزي ، صنايع برنامه اين درارزي درآمد
ترتيب به و بودند توجه مورد صنايع ساير از بيش پتروشيمي
صنايع به يافته تخصيص منابع كل درصد و 9/20 درصد 8/29
.بودند داده اختصاص خود به را توليدي
انوري مجتبي
يا آب ;ها تمدن رويارويي
سراب؟
(آخر قسمت)
مذهب حيات تجديد كه است اين مينمايد ، محرز "كاملا آنچه
در و شده آغاز غرب تمدن درون از كه است عمومي رخداد يك
محور آنان ملي فرهنگ ويژه و خاص دلايل به تمدنها ، ديگر
با هانتينگتون اما.است گرفته قرار تحولات از بسياري
مذهب حيات تجديد مهم ، تحول اين بنيانهاي گرفتن ناديده
محدود جوامع و تمدنها درون در خاص عناصري به تنها را
اقتصادي نوين تحول برابر در افراطي واكنشي را آن و كرده
هر با مذهب هانتينگتون نگاه در.ميداند كشورها اين در
به متعلق كه:دارد مشخص هويت يك عنصري هر با و ساختاري
برابر در است ، مرتبط بومي فرهنگهاي با است ، گذشته
و اصولگرايي محور و زيربنا ميايستد ، نوگرايي
معارض تمدنهاي وجهه شاخصترين بالاخره است ، بنيادگرايي
تئوري در كه است دليل همين به.است غرب تمدن با
معارضه به تمدنها تضاد و معارضه نهايت در هانتينگتون
.ميشود تعبير عقايد جنگ و مذاهب
مبناي يك به آن تبديل و خود تئوري ساخت براي هانتينگتون
مذهب تنها نه سياسي ، دكترين استخراج و دريافت جهت تحليلي
ميكند تلقي جوامع و تمدنها انسانها ، تمايز عامل را
را دو اين يكديگر به قوميت و مذهب دادن پيوند با بلكه
جهان در جنگ و تعارض ايجاد تشكيلدهنده عناصر مهمترين
چارچوب در و تئوريك زبان به تصور اين.ميداند آتي
كه است شده موضوع اين طرح موجب سياسي ، نظريههاي
تمدن ويژگيهاي به گرايش نوعي را اقتصادي منطقهگرايي
حال در ساختار از شكل اين كه نمايد ادعا و كند تلقي خاص
و تشويق را تمدني خودآگاهي بطن در اقتصادي سياسي ، ظهور
اقتصادي منطقهگرايي ميگويد هانتينگتونميكند تقويت
تمدن يك در ريشه كه دارد موفقيت امكان صورتي در تنها
اتحاديه نيز هانتينگتون الگوي مهمترين.باشد داشته مشترك
اقتصادي اتحاديه چه اگرنفتاست و اكو اروپا ، اقتصادي
آن موفقيت عامل اما است فرهنگي مشترك ريشه داراي اروپا ،
ميان اين در ديگري عوامل بلكه نيست فرهنگي اشتراك "صرفا
چنين اگرميكند غفلت آنها از هانتينگتون كه موءثرند
اقتصادي اتحاديه محور بايد امريكا باشد درست برداشتي
دامنه از كه روشني بررسيهاي درميگرفت قرار اروپا
اقتصادي منطقهگرايي اين دارد وجود اكو و نفتا عملكرد
جز به ديگري عوامل به شود ترسيم آن براي موفقيتي اگر
اتحاديههاي آپك ، حاليكه در برميگردد فرهنگي اشتراك
اوپك و است اكو و نفتا به نسبت موفقتري سياسي -اقتصادي
نفتا ، و اكو اتحاديه نسبت به آن عملكرد چارچوب نيز
اهداف پيشبرد در كه حالي در.است عامتر و گستردهتر
عامل تمدني اشتراك و فرهنگي عنصر آپك و اوپك اتحاديههاي
ايجاد عامل فرهنگي اشتراك "اساسا و نميشود محسوب موفقيت
تعيينكننده فاكتور يك بعنوان اقتصادي منطقهگرايي رشد و
در آنها گرفتن قرار و فرهنگها بين پيوند داد نشان براي
.است نادرست آشكارا تضادها ، تبيين و اقتصادي بلوكهاي
تناسب به منطقهاي مهم اقتصادي تشكلهاي تمام در چون
و شمالي امريكاي تمدن محور بعنوان امريكا سياسي ، روابط
موءثر فعال ، حضور اروپايي تمدن محور بعنوان اروپا اتحاديه
.دارد مهم و
ژاپن اختلاف به خود نظريه اثبات و تبيين براي هانتينگتون
اقتصادي محورهاي تشكيل در كشور دو اين تفاوتهاي و چين و
ايجاد براي ژاپن كه است معتقد وي.ميكند اشاره منطقهاي
و روبروست مشكل با آسيا شرق در منطقهاي اقتصادي نهاد يك
با چين مشترك فرهنگ -از1 ميداند عبارت را مشكلات
را اقتصادي سريع همكاري راه سنگاپور ، هنگكنگ ، تايوان ،
همبستگي شرط پيش فرهنگي مشترك وجوه -ميكند20 فراهم
تشكيل چين محور بر آسيا شرق اصلي بلوك لذا است ، اقتصادي
.ميشود
و فرهنگ به متعلق "تماما آسيا شرق كشورهاي و ژاپن و چين
همانند دارند فراواني مشتركات كه هستند زرد نژاد تمدن
فرهنگي هويت كه امريكاييها و فرانسويها انگليسيها ،
معناي غربي مسيحي تمدن يك درون در اما دارند را خود خاص
است مشترك ژاپن و چين تمدن ريشههاي.ميكنند پيدا كلي
سياسي ، رقابتهاي دليل به فرهنگي حوزه دو اين اما
متفاوتي هويت و شكل جغرافيايي ، تعارضات و ديرينه اقتصادي
هيچ كشور دو اين اقتصاد محوريت و گرفتهاند خود به
امر فرهنگي هويت.ندارد آنان فرهنگي هويت با ارتباطي
حوزه.ميكند تسهيل را فرامرزي و اقتصادي حيات گسترش
از فيليپين تايلند ، كره ، چون كشورهايي با ژاپن فرهنگي
و اشتراك اين دامنه البته و است برخوردار زيادي مشتركات
تايوان ، با چين اشتراك و ارتباط دامنه از كمتر ارتباط
فرهنگي كامل ادغام مانع آنچه اما نيست سنگاپور و هنگكنگ
نظامي -سياسي سلطه تاريخي سابقه كشورهاست اين با ژاپن
آينده رشد نماد چين اگرتمدني و فرهنگي تضاد نه است
جز به عواملي دليل به شده ، تلقي آسيا شرق جنوب اقتصاد
و سياسي مديريت جمعيت ، چون فاكتورهايي.است فرهنگي هويت
... اقتصادي ، بالقوه امكانات كار ، نيروي ارزاني اقتصادي ،
.ميزنند را اول حرف جمعيت و
احتمال و آسيا شرق جنوب بر ژاپن اقتصاد قرن نيم تسلط
كه است نظر اين موءيد آينده دهه دو تا سلطه اين ادامه
و دانش مالي ، منابع -اقتصادي مديريت چون موءلفههايي
هيچگاه و است داشته فرهنگي هويت از موثرتري نقش تكنولوژي
چين و ژاپن رقابت در آنچه.است نشده احساس هم تعارضي
-فرهنگي هويت است توجه قابل آسيا ، اقتصاد محور بعنوان
كار ، نيروي انساني ، -جغرافيايي عوامل بلكه نيست تمدني
.است اقتصادي بالقوه امكانات و مديريت
تاثير تحت "كاملا هانتينگتون ديدگاه نيز اكو مورد در
ويژگي شد اكو تشكيل موجب آنچه.است آگاهانه سادهانگاري
نوين منطقهگراييهاي تمام شاخص كه است جغرافيايي
است عارضي و تصادفي ديني ، -فرهنگي اشتراكاتاست اقتصادي
هند ، مالزي ، پيوستن به تمايل اكو در كه گونهاي به
.دارد وجود نيز اروپا اتحاديه و چين حتي و روسيه اندونزي ،
درجهاي به هنوز سازمان اين ظرفيت يا پتانسيل اما
احساس پوياتر ، و پيشرفتهتر اقتصادهاي كه است نرسيده
اتفاق اين روزي اگر باشند داشته پيوند و منافع اشتراك
احتمال كه ميبيند آسيب بشدت هانتينگتون نظريه بيافتد
پيوند احتمال كه همانگونهدارد وجود آينده در پيوند اين
.دارد وجود ژاپن و چين اقتصاد
سياسي -خارجي عامل يكي است ، چين و ژاپن پيوند مانع آنچه
كه حالي در است ، جانبه دو روابط شكلگيري شيوه ديگري و
و شكاف ايجادكننده آنكه از بيش كشور دو فرهنگي هويت
.است اشتراك و ارتباط تسهيلكننده باشد تعارض
|