تمدنها گفتوگوي و معاصر تاريخ
توضيح
تمدنها گفتوگوي و معاصر تاريخ
معاصر تاريخ محقق شهبازي عبدالله با گفتوگو
ميرمنتهايي سيدمجيد:تنظيم و تهيه
:اشاره
به معاصر تاريخ حوزه در محققپرتلاش شهبازي ، عبدالله
و يهودي زرسالاران" نام به را خود اثرتحقيقي دو تازگي
صعود توطئه ، نظريه" و "ايران و بريتانيا استعمار پارسي ،
كرده منتشر را "ايران در جديد تاريخنگاري و پهلوي سلطنت
انتشار آن جلد تاكنون 2 كه زرسالاران جلدي مجموعه 5.است
است شهبازي ساله چندين و گسترده پژوهشي حاصل است يافته
پديده تطور و پيدايش طولاني و بغرنج سير آن در كه
كه است برآن وي.است گرفته قرار بررسي مورد "زرسالاري"
از اتحاديهاي ميلادي نوزدهم تا شانزدهم سدههاي در
در بحار ماوراء غارتگريهاي در درگير و شريك خاندانهاي
زمام كه بود مجموعه همين و گرفت شكل اروپا مراكز و غرب
سده در و داشت دست در را بريتانيا شرقي هند كمپاني امور
را معاصر تاريخ مستعمراتي امپراتوري بزرگترين نوزدهم
ايران تحولات در صفويه اواخر از كانون اين.نهاد بنياد
هاتريا ليمجي مانكجي تكاپوي دوران از ويژه به و بود موءثر
دوران از مهمي بخش با مصادف كه ،((18541890م ايران در
سياسي ، فرايندهاي در بسيارموءثر جايگاهي است ، ناصري
ايدلجي اردشير سر.يافت ايراني جامعه اقتصادي و فرهنگي
در را تكاپو اين ريپورتر ، شاپور سر او ، پسر و ريپورتر
نقش ، اين بخشيدند ، تداوم پهلوي دوران و قاجار متاخر دوران
معاصر تاريخ تحولات تبيين در آن بنيادين اهميت رغم به
جلدي مجموعه 5 و مانده ناشناخته تاكنون ايران ،
اين در كه است پژوهشي نخستين "پارسي و يهودي زرسالاران"
.است شده منتشر باره
بر مبتني خرد و جزءنگر نگاهي با خود آثار در شهبازي
در را تاريخي وقايع و حوادث ،(Genealogy) تبارشناسي
متنوعي شكل به دسيسهگر و زرسالار اليگارشيهاي با پيوند
عنوان به "توطئه نظريه" ميان وي.است كرده تحليل و بررسي
واقعي و عيني امر عنوان به توطئه وجود و ذهني امر يك
كه آلود توهم تحليل و نگاه هرگونه و ميشود قايل تمايز
آن در افراد كه خيمهشببازي صحنه يك سان به را دنيا
نظريه وي ديگر سخن به.ميكند رد هستند ، تماشاگر تنها
در متدولوژيك و شناختي روش ابزار يك عنوان به را توطئه
نميپذيرد ايران معاصر تاريخ و درتاريخ و اجتماعي علوم
موءثر جريانهايي عنوان به دسيسهگر كانونهاي وجود به ولي
به ميكند عمل تاريخي و اجتماعي بستر در كه متنفذ و
بنابراين.دارد تاكيد عيني و واقع امر يك عنوان
"توطئه توهم و پندار" دام به افتادن از را پژوهشگران
به نهايت در كه "كيشوتوار دن" و "پارانوياي" بانگاهي
فقط را پديدهها تمامي كه عاملي تك و خطي يك تحليلهاي
.ميدارد برحذر ميبيند ، قضايا پشت پنهان دستهاي از ناشي
دسيسهگر كانونهاي اينگونه از آگاهي و شناخت حال هر به
بسيار تمدنهاست گفتوگوي از سخن كه هنگامي در جهاني
كانونهاي اين از اگر كه چرا بود خواهد راهگشا و روشنگر
را نيروهايي ميتوانيم باشيم داشته را لازم شناخت جهاني
خطرترند كم حداقل يا سالمتر كه كنيم پيدا گفتوگو براي
وارد آنها با ميتوانيم آگاهانه صورتي به ترتيب اين به و
.شويم همكاري و گفتوگو
و آثار تازهترين درباره مفصل گفتوگويي ميخوانيد آنچه
:چون مباحثي گفتوگو اين در.است آن در شده طرح ديدگاههاي
كلان برنامهريزيهاي در تاريخ از كاربردي استفاده نحوه
پستمدرنيسم ، توطئه ، توهم و توطئه تئوري كشور ،
غرب دسيسهگر ، كانونهاي يهودي ، زرسالاران و فراماسونري
آن ، دانشگاهي مسائل و ايران جديد تاريخنگاري شناسي ،
نشست اين در.است شده مطرح...و صهيونيسم باستانگرايي ،
سيد و توسلي نادر نوذري ، حسينعلي آباديان ، حسين آقايان
از كه داشتند تاريخشركت ميرمنتهاييكارشناسان مجيد
.سپاسگزاريم آنان حضور
مقالات گروه
:است شده منتشر شما از كتاب عنوان دو تازگي به *
و "ايران و بريتانيا استعمار پارسي ، و يهودي زرسالاران"
در جديد تاريخنگاري و پهلوي سلطنت صعود توطئه ، نظريه"
تاريخ اگر كه كردهايد مطرح شما كتابها اين در."ايران
گيرد قرار بررسي مورد درستي به جهان و ايران معاصر
.شود واقع مفيد كشور كلان برنامهريزيهاي در ميتواند
در تاريخ از استفاده نحوه كه ميآيد پيش پرسش اين حال
چگونه را تاريخ علم اينكه يا است؟ چگونه كاربردي مسايل
كرد؟ كاربردي ميتوان
با خواندم ماكائولي توماس از را جملهاي "اخيرا:شهبازي
;نيست اهميت واجد فينفسه گذشته واقعه هيچ:مضمون اين
بررسي به را ما كه است ارزشمند جهت اين از تنها آن شناخت
به كه تاريخيكند هدايت آينده عيني و دقيق ارزيابي و
بيارزش اتوبوس باطله بليط اندازه به نكند كمك هدف اين
بر ماكائولي "انگلستان تاريخ" كتاب كه ميدانيم.است
قرن اوايل و نوزدهم قرن دوم نيمه بريتانياي سياسي انديشه
كتاب كه است اين واقعيت.نهاد برجاي فراوان تاثير بيستم
و مفاهيم برخي يعني بود كاربردي تاريخ يك ماكائولي
را جديد سياسي تفكر بنيانهاي كه مهم تصاوير و قالبها
عرضه كتاب اين در داد شكل بريتانيا جهاني امپراتوري در
يا اثر "ايتاليا در رنسانس فرهنگ" كتاب ديگر نمونه.شد
و خوب ترجمهاي با "اخيرا خوشبختانه كه است بوركهارت كوب
در پيش سال هفت بندهاست شده منتشر فارسي به روان
آن و كردم معرفي را رنسانس از بوركهارتي تصوير مقالهاي
جدي اثر اولين و است مهمي بسيار كتاب اين.نمودم نقد را
آن يعني است كاربردي كتاب يك نيز اين.است رنسانس درباره
فكري مباني بر داد دست به رنسانس از بوركهارت كه الگويي
سياسي تفكر شكلگيري در و گذاشت فراوان تاثير غرب دنياي
.بود موءثر غرب
الگوهاي و مفاهيم دهم نشان تا كردم عرض را نمونه دو اين
اثر معاصر سياست و انديشه شكلگيري در حد چه تا تاريخي
به خودمان ، به را ما امروزي نگاه واقع در و دارد
;ميسازد پيرامونمان دنياي وبه آيندهمان به جامعهمان ،
مبناي بر كه ميسازد را قالبهايي و الگوها و مفاهيم
بنابراين ، .ميشود تعيين ما اجتماعي و سياسي رفتار آنها
جهان وتاريخ خود تاريخ از عميقي شناخت جامعهاي اگر
راميتواند خود امروز نه باشد ، نداشته خود پيرامون
اگر.كند تعيين را خود فرداي راه ميتواند نه بشناسد
نضج متين و معقول شكل به نميتواند تفكرسياسي باشد ، چنين
زندگي ابعاد تمامي در ضعف و فقر اين "طبعا و بگيرد
در فرهنگ ، در اقتصاد ، در سياست ، در:مييابد تجلي روزمره
.ابعاد همه در و اخلاقيات
ساختارهاي زمينه در خودمان جامعه تاريخي تجربه به
حد چه تا تاريخ كه درمييابيم كنيم توجه اگر اجتماعي
شش تاريخ طول در ايراني جامعه.باشد "كاربردي" ميتواند
اداره خودگردان كوچك ساختارهاي براساس سالهاش هزار هفت
قدر متمركز دولت هيچگاه اخير دوران جز به ما.است ميشده
كند تزريق را نفت پول مركز از كه نداشتهايم قاهري قدرت
"اصولا.دهد سامان را پهناور سرزمين اين امور تمامي و
دولت به را اقتداري چنين اجازه ما كشور جغرافيايي وضعيت
سرزمين سياسي ساختار هميشه بنابراين.است نميداده مركزي
نظام" آن به اروپاييها امروزه كه بوده چيزي آن ما
و عمومي كاركردهاي مركزي دولت.ميگويند "كنفدراتيو
در حتي دليل همين به.است ميداده سامان را همگاني
جامعه امنيت ميريخت ، هم به مركزي دولت كه اوضاعي بدترين
نهادهاي و مردم خود را امنيت اين زيرا.ميشد مختل كمتر
دارد تحقيقي لمبتون خانم.ميكردند تامين محلي ، كوچك
.صفوي عصر "كلانتر" و سلجوقي عصر "رئيس" نهاد دو درباره
جامعه در مشابهي نمونه كه است خاص سياسي ساختار يك اين
مردم دربرابر كه داريم مجلس نماينده ما.ندارد ما امروزي
دولت برابر در كه داريم دولتي كارگزاراست مسئول
دو اين ميان چيزي "كلانتر" و "رئيس" ساختارهايپاسخگوست
و دهستان از اعم -اجتماعي كوچك واحد يك مدير يعنيبود
يك در مردم خود سوي از كه بود -محله و صنف و طايفه
خود واحد مردم برابر در وهم ميشد برگزيده طبيعي فرايند
سمت به بيشتر گرايش با بود پاسخگو دولت برابر در هم و
.مردم
كه است اين چيست؟ ميگيريم تاريخي شناخت اين از كه درسي
نيازهاي جوابگوي هزينه پر و متمركز بوروكراتيك حجيم نظام
جامعه امور اداره به كمكي تنها نه.نيست ما جامعه
.ميشود تبديل جامعه برگرده باري به خودش بلكه نميكند
سياسي ساختارهاي آنگونه نميشناختيم را خود تاريخ چون ما
همان با چيزي و برديم ميان از را ريشهدار و كهن
گذشته در ساختارها اينگونهنكرديم آن جايگزين كاركردها
كار امروزه ولي.ميكرد تغذيه مالي نظر از را مركزي دولت
پول مركزي دولت بايد اقدامي هر براي كه رسيده جايي به ما
است دوام قابل زماني تا وضع اين كه است روشن و كند خرج
براي مركزي دولت يعني ;باشد داشته وجود نفت آمد در كه
مستقل و نباشد نيازمند جامعه به خود مالي نيازهاي تامين
است درسي اين.نيست طبيعي حالت يك اين.كند ارتزاق آن از
گرفتيم اخير سال هفتاد در دولتي ساختارهاي جعل از ما كه
پيش راه نه امروزه كه رسيديم فاجعهآميزي نتايج وبه
شناخت فقر دليل به "دقيقا فاجعه اين.پس راه نه داريم
و.داد رخ غرب دنياي جديد تحولات از و خودمان از تاريخي
و ارزش به حد چه تا جديد دانش كه ميبينيم ما امروزه
امروزه.است پيبرده مديريت كوچك نظامهاي كارايي
كم كاربردي نگاه اينگونه آيا "زيباست كوچك" ميگويند
است؟ اهميت
ما ديواني و سياسي درساختارهاي:كنم عرض ديگر نمونه يك
.داشت كارخود عرصه در مالي مشاركت نوعي كارگزار درگذشته
مشاركت اين شد ، بپا ايران در كه جديدي ديوانسالاري در
به را انسانها از انبوهي مجموعه ما و رفت ميان از مالي
اداري نظام اين.كرديم تبديل مركزي دولت ثابت حقوقبگير
مصدق دكتر.است داده نشان را خودش كارايي عدم امروزه
مسئله اين به ،"تالمات و خاطرات" در ميكنم تصور درجايي ،
كه جديد اداري دستگاه تنها مينويسد او.است كرده توجه
نظام آن در زيرا است رسمي اسناد دفاتر ميكند كار خوب
سهيم سود در چون محضردار يعني.ماند محفوظ "تقريبا گذشته
ارباب كار كافي انگيزه با و وقت دير تا است حاضر است
دستگاه معماران كه است تنهانهادي اين.دهد رواج را رجوع
زيرا كنند دستكاري زياد آن در نكردند جرئت "جديد" اداري
در.ميريخت بهم چيزها خيلي ميشد فلج نهاد اين اگر
به را قاضي كه داريم را دادگستري نظام ما مقابل ،
اين.ديديم را آن نتيجه و كرد تبديل ثابت حقوقبگير
.است كاربردي همه درسها
"توسعه" مسايل زمينه در تاريخ به كاربردي نگاه نوع اين
ايران در دولتمردان كه جدي گامهاي نخستين.است مطرح نيز
زمان از برداشتند "مدرنيزاسيون" اصطلاح به زمينه در
.پيش سال حدود 130 از يعني.بود سپهسالار حسينخان ميرزا
جامعه "خواص" يعني "نخبگان" ميان در نگاه دو زمان آن از
روي به را درها بايد كه بودند مدعي گروهي.شد پديد ما
گروهي و كرد باز اروپايي ، سرمايه يعني خارجي ، سرمايه
قرارداد زمان از تفكر طرز دو اين دعواي.بودند مخالف
به ايران درهاي كه داريم دورانهايي ما.شد شروع رويتر
سر كه امتيازات دوران.شد باز خارجي سرمايه روي به شدت
اواخر در بود آن مبتكر انگليس ، سفير دراموندولف ، هنري
چون مهمي امتيازات كه بود دوران اين در.است ناصري عصر
استقراضي بانك و انگليس شاهي بانك امتياز تنباكو ، انحصار
و "لينچ" كمپاني به كارون رود كشتيراني انحصار روسيه ،
اقدامات اين كهبا بودند گروهي مقابل ، در.شد داده غيره
علي ملا حاج اقدامات آن معروف نمونههاي.كردند مخالفت
عليه شيرازي ميرزاي فتواي و رويتر امتياز عليه كني
مسئله به نگاه دو اين نيز هنوز.است تنباكو امتياز
.ماست روز بحث مسئله اين نيز هنوز و دارد وجود "توسعه"
ساله تجربه 130 اين جمعبندي براي جدي تلاش هيچ آيا ولي
است؟ گرفته صورت
"سازي خصوصي" مظفري دوره و ناصري دوره اواخر در ما
و شد تنگدست دولت يعني."فروشي خالصه" باعنوان داشتيم
بخش به عمومي اموال واگذاري خالي ، خزانه كردن پر براي
زيرا بود فاجعهآميز البته جريان اين.كرد آغاز را خصوصي
از بسياري السلطان ظل مجدالاسلام ، نوشته به ، "مثلا
بناها اين خريداران و فروخت اصفهان در را صفوي عصر ابنيه
.فروختند ديگران رابه آن لوازم و آجرها و كردند خراب را
ثروتمند بسيار او اطرافيان و دلالان و السلطان ظل البته
"استمهال" ما شد؟ پر دولت خالي خزانه آيا ولي شدند
با جديد سياستگزاران آيا.داشتهايم نيز (موراتوريوم)
كردهاند؟ توجه آن درسهاي به و بودهاند آشنا سوابق اين
و است تاريخ از كاربردي درسهاي همه اينها.نميكنم تصور
تاريخ به نگاه اينگونه تاريخ بودن ازكاربردي بنده منظور
.است
ما جامعه اينكه و كرديد صحبت ساختارها انقطاع از شما *
از اما.ميشده اداره كنفدراتيو صورت به قاجاريه مقطع تا
مواجه تاريخي حافظه و ساختارها باانقطاع خاصي دوره يك
نظريه همان قضيه اين تبيين براي شما عزيمت نقطه.هستيم
اينطور هم شما كتابهاي از كه همانطور.است توطئه مشهور
نظريه" پذيرش با ميكنيد تصور شما آيا.ميشود برداشت
درس تاريخ از ميتوانيم ما تاريخي حوادث تحليل در "توطئه
نه است خارجي دسيسههاي به ما نگاه كه حالي در بگيريم
جامعه؟ عقبماندگي و انحطاط داخلي عوامل
اخير سال شش پنج در كه "توطئه نظريه" بحث اين:شهبازي
بنده كه آنجا تا را ، بحث اين.است مفيدي بحث شده مطرح
يرواند آقاي جدي طور به اولينبار بودهام ، شاهد
آقاي بعد و كرد مطرح آمريكا در سخنراني دريك آبراهاميان
رد در را مقاله جديترين و داد ادامه را آن اشرف احمد
"توطئه توهم بيماري" به ايشان زعم به كه نوشت ديدگاهي
، "مثلا.دارد هم قديميتري سابقه بحث اين البته.مبتلاست
حادثهاي هر و ميگرديم ما چه براي گفت تقيزاده زماني
پزشكزاد ايرج آقاي يا.ميكنيم وصل "خارجي دست" به را
آن اساس بر كه نوشت را "ناپلئون جان دايي" معروف داستان
.شد ساخته هم تلويزيوني سريال يك شاه دوران در
در و دارد وجود كژفهميها بعضي متاسفانه زمينه اين در
در كه است مستتر تعبيرهايي سوء مسئله صورت كردن مطرح
ما.است پيداكرده رواج نقادي و كنكاش بدون اخير سالهاي
كه را كانونهايي آن تاريخي جدي تحقيقات فقدان دليل به
درست دادند قرار تهاجم مورد را ايران اخير قرن سه دو در
نگاه بنابراين كيست ، ما طرف نميدانيم چون و نميشناسيم
تبديل توطئهآميز و وهمآلود نگاه يك به پديده اين به ما
"دنكيشوتي نگاه" را نگرشها اينگونه بندهميشود
معروف كتاب قهرمان دنكيشوت ، كه ميدانيد.ميخوانم
بادي آسياب هر و بود دچار توهم بيماري نوعي به سروانتس ،
هم مضحكي صحنههاي البته و ميديد دشمن شكل به را
.ميآفريد
دارد ادامه
توضيح
"خون قطره سه" مقاله خصوص در را اصلاحيذيل تاريخي نقل
دانشجو روز آذر مناسبت 16 به همشهري صفحه 6 در ديروز كه
روزنامه گرامي خوانندگان اطلاع به بود ، شده درج
:ميرسانيم
سرلشگر و روزولت فرماندهي به كه كودتا پيروزي با "
و اراذل و ارتش از بخشي همكاري با و زاهدي فضلالله
اشرف موءثر نقش و جعفري شعبان سركردگي به شهر جنوب اوباش
بعد روز وي و سقوط مصدق دولت گرفت ، صورت شاه خواهر پهلوي
".كرد تسليم را خود
|