قدرتها ميان روابط و امنيت
و فراز در دادگستري و داوري
اسلام تاريخ فرود
قدرتها ميان روابط و امنيت
(دوم بخش)دولتها امنيتي محيط و قدرت
جهاني جنگ سوم جهان كشورهاي از بسياري براي
كليد بلكه نبود ، تمدنشان ويرانگري خود مظهر دوم
بود استعمارزدايي براي
ليتل ميشود ، صحبت ضعيف دولتهاي بين روابط از كه هنگامي
كه مينمايد توصيف "فراملي" قدرت موازنه عنوان تحت آنرا
داخلي قدرت موازنه ميان مرز آن در كه است وضعيتي بيانگر
قدرت موازنه در هم.نيست مشخص "واقعا بينالمللي و
ضعيف ، دول حكومتهاي فراملي قدرت موازنه در هم و نامتقارن
رقابتهاي چارچوب در را خود بينالمللي روابط بايستي
را رفتاري چنين بارز نمونههاي.آورند حساب به داخليشان
حكومتهاي بين متقابل حمايتي ترتيبات در ميتوان بخوبي
آشكار وابستگي در و پاكستان و سعودي عربستان در نخبهگرا
جنوبي ، ويتنام افغانستان ، -سوم جهان حكومتهاي برخي
ثمرات از يكي.نمود مشاهده خارجي حاميان به -چاد كامبوج ،
درون در سياسي ائتلافهاي شبكه كه است آن اينگونه مناسبات
براي ملي امنيت سياسي بعد تا ميشود باعث دولتها بين و
بعد كه باشد داشته را اهميتي همان كم دست ضعيف دولتهاي
.است آن واجد نظامي
ميزان همان به اجتماعي -سياسي انسجام متغير ترتيب بدين
آگاهي داخلي چارچوبهاي در ملي امنيت ماهيت درباره كه
.ميدهد بصيرت نيز دولتها امنيتي محيط پيرامون ميبخشد ،
ضعيف دولتهاي را سوم جهان كشورهاي اغلب كه آنجايي از
امنيتي محيط از آنها امنيتي محيط ميدهند ، بنابراين تشكيل
كه چرا بود ، خواهد متمايز غرب توانمند "عمدتا دول
آن درون دولتهاي ماهيت از را امنيتي محيط ويژگي نميتوان
سيطره تحت غرب توانمند دولتهاي امنيتي محيط.نمود منفك
.دارد قرار قدرت موازنه سنتي مناسبات
امنيت محيط گرديد ، عنوان بحث پيشين بخش در كه همانگونه
.ميگيرد شكل قدرت متغير مبناي بر نيز سوم جهان دولتهاي
تحت مشخصتري طور به يكديگر با سوم جهان دولتهاي روابط
سطوح تفاوت قدرت ، متغير تا دارد قرار انسجام متغير تاثير
است بزرگ اندازه همان به سوم جهان دولتهاي ميان در قدرت
اختلاف مثال براي.غرب و شرق دولتهاي بين و ميان در كه
به اروگوئه و برزيل يا سريلانكا و هندوستان ميان قدرت
يا سوئد و (سابق) شوروي اتحاد ميان كه است ترتيبي همان
اين موجب به چنانكه دارد ، وجود ايرلند و بريتانيا
امنيتي محيط تا نميماند باقي دليلي ما براي همسانيها
براي.كنيم تصور متمايز را سوم جهان دولتهاي محلي
كليت در آنها جايگاه چارچوب در قدرت سوم جهان دولتهاي
همه "تقريبا.مينمايد متفاوت كه است جهاني مراتب سلسله
جهاني قدرت مراتب سلسله پائين قسمت در سوم جهان دولتهاي
چه اگر كه است معني بدان امر اين ميشوند ، رتبهبندي
طبيعي قدرت زاويه از يكديگر با آنها روابط دارد امكان
بر "اساسا كليت يك عنوان به امنيتيشان محيط اما باشد ،
دولتهاي با مرتبط قدرتهايي مقام در آنها نسبي ضعف مبناي
سوم جهان امنيتي محيط كليت اين بنابر.ميگيرد شكل شمال
آن وضوح به كه ميباشد مختلف فاكتورهاي از تركيبي محصول
يعني ميسازند ، متمايز شمال دولتهاي امنيتي محيط از را
محيط يك و ضعيف دولتهاي سيطره تحت منطقهاي محيط يك
.خارجي نيرومند قدرتهاي از گروهي سلطه تحت جهاني
سوم جهان كشورهاي براي را ملي امنيت مسئله مذكور تركيب
كه آنچه از جهات بسياري در كه ميسازد مطرح گونهاي به
دشوارتر هم و دارد تفاوت هم مواجهند آن با غربي دولتهاي
و دولت مقام در هم سوم جهان دولتهاي كه آن بهواسطه.است
با قياس در اين بنابر هستند ، ضعيف اغلب قدرت عنوان به هم
بيشتر خود محيط نسبتبه نيرومند و قوي دولتهاي
به نسبت آسيبپذير و ضعيف دولتهاي حضور.آسيبپذيرند
سوم جهان كشورهاي محيط در خارجي قدرتهاي بزرگتر منابع
دولتهاي از متشكل محيط يك با مقايسه در تا ميشود باعث
.باشند برخوردار ثباتتر كم محيطي از پرقدرت و مستحكم
خود و معيوب تسلسل دور يك تكوين جهت بالقوه نيرويي وجود
بيثبات امنيتي محيطهاي و ضعيف دولتهاي ميان كننده تقويت
.است آشكار كامل بطور
درون در ضعيف دولتهاي از مركب منطقهاي امنيتي محيط يك
چارچوب دراست بسياري بيثباتي منابع متضمن فينفسه خود
همسايگانش سياسي تداوم روي نميتواند دولت يك محيطي چنين
به نميتواند نتيجه در و باشد اميدوار وبدان نموده حساب
سطح در پايدار و ثبات با سياسي روابط از منظومهاي سهولت
ميتواند رهبريت در جابهجايي نمايد ، برقرار منطقهاي
چنانكه كند ، ايجاد نگرشها و ايدئولوژي در موءثر تغييراتي
اتيوپي ليبي ، در نظامي حكومت به پادشاهي از تحول مورد در
و سوريه ليبي ، نظير دولتهايي رفتار افتاد ، عراقاتفاق و
ايستارهاي را تغيير بالاي نرخهاي بالقوه امكان عراق
به ضعيف دولتهاي ميان در همسايگان به نسبت دشمني /دوستي
از خارج به ميتواند داخلي مناقشات.ميدهد توضيح خوبي
پاكستان ، اتيوپي ، موارد همانند يابد ، گسترش مرزها
حكام.اسرائيل و جنوبي آفريقاي افغانستان ، اوگاندا ،
منظور به كه شوند سنتي وسوسه اين تسليم است ممكن نامطمئن
به را خارجي مناقشات و برخوردها خويش داخلي موقعيت تحكيم
به كه خارجي تهديدات.نمايند ترويج همسايگانشان هزينه
دولتهاي توسعه در ملي وحدت ارتقاء محركه عامل يك عنوان
چنين "ظاهرا است ، كرده ايفاء قدرتمندي نقش اروپايي
در و بوده حياتي (سابق) شوروي اتحاد براي كه مينمايد
پاكستان ، عراق ، سوريه ، نظير سومي جهان دول رفتار
به امر اين دليل.است مشهود نيز هندوستان حتي و آرژانتين
سوم جهان دولتهاي خود كه است آن از ناشي زيادي ميزان
ائتلافها است ، متداول آنها ميان تعارضات بيثباتند ،
نادر ASEAN شبيه امن جوامع و اعتمادند ، غيرقابل و موقتي
.هستند
"غالبا سوم جهان دولتهاي ميان روابط كه جهت بدان
ميگيرند ، قرار ليتل فراملي قدرت موازنه درچارچوب
مناسبي خوراك ميتوانند سهولت به محيطي بيثباتيهاي
ايران انقلاب تاثير.سازند مهيا داخلي بيثباتيهاي براي
پيوندي چنين بارز نمونه فارس خليج دول داخلي سياستهاي بر
جاري تنشهاي آثار و خاورميانه در فلسطينيها نقش.است
از هستند ديگري مثالهاي همجوار دولتهاي بر جنوبي آفريقاي
امنيتي محيط در ذاتي "اصولا بيثباتي اين.شده ياد موضوع
درمورد شديد محدوديتهاي فقدان بدليل هم سوم جهان دولتهاي
آسيبپذيريشان بواسطه هم و آنها ميان در زور از استفاده
تشديد شمال پرقدرتتر و مهيبتر دولتهاي نفوذ قبال در
.ميگردد
مقابل در زور به توسل در سوم جهان دول محدوديتهاي
از استفاده بر كه است مقيداتي از ضعيفتر بسيار يكديگر
حتي و ميشود ، مربوط شمال دولتهاي ميان در زور
از استفاده محدودكننده قيود از ضعيفتر مستدل بهگونهاي
ميباشد ، سوم جهان كشورهاي عليه شمال دولتهاي توسط زور
وقوع به نسبت مشترك ترس احساس يك از سوم جهان دولتهاي
به هم شمال دولتهاي اغلب كه درحالي نيستند ، بهرهمند جنگ
ظرفيت بواسطه هم و جهاني جنگ دو از خاطراتشان دليل
در مستقر هستهاي تسليحات كننده تخريب فوقالعاده
بسياري براي.برخوردارند احساسي چنين از سرزمينهايشان
ويرانگري خود مظهر دوم جهاني جنگ سوم جهان كشورهاي از
جنگها.بود زدايي استعمار براي كليد بلكه نبود ، تمدنشان
هستهاي تهديدات مستلزم "غالبا سوم جهان كشورهاي ميان در
محدودكننده منطق نظر از اين بنابر و نميباشند
استوار فاجعهبار پيامدهاي از ترس براساس كه بازدارندگي
جهان دولتهاي از يك هيچ.نيستند چنداني اهميت حائز است
شكل غرب سياسي چشمانداز به كه موجود وضع حفظ براي سوم
نظم قبال در آنها اغلب.نيستند قائل زيادي اولويت ميدهد
اعطاي موجد و نبودهاند سهيم آن ايجاد در كه بينالمللي
"قويا ديدگاههاي نيست برايشان زيادي امتياز
جهان دولتهاي از بسياري همچنين.دارند تجديدنظرطلبانهاي
رقابتهاي و سرزميني منازعات درگير همسايگانشان با سوم
.هستند سياسي
قدرت ، لحاظ به ضعيف دولتهاي از اندكي تعداد استثناي به
نيروهاي كه بلز و توالو لسوتو ، بوتان ، سيرالئون ، نظير
نيروي دارد ، قرار خارجيان سلطه تحت "عمدتا شان مسلح
و مفيد ابزاري همچون سوم جهان حكومتهاي اغلب براي نظامي
متحد ملل سازمان نه عمل در.است تاكيد مورد استفاده قابل
عرب اتحاديه و ،OAS ،OAU نظير منطقهاي سازمانهاي نه و
ايجاد جنگ به توسل خصوص در توجهي قابل محدوديتهاي
از سوم جهان دولتهاي از بسياري چه اگرنكردهاند
داخلي امنيت تامين منظور به "ابتدائا خود مسلح نيروهاي
بسيار سياسي و سرزميني منازعات ميكنند ، اما استفاده
جنگ به توسل توجيه براي كه دارد وجود آنها ميان در زيادي
شده ترسيم طورتصادفي به استعماري مرزهاي.دارند كفايت
نهاده جاي بر سوم جهان كشورهاي براي مناقشه از غني ميراث
استفاده توجيه مخالفان ضعيف "غالبا سياسي مشروعيت و است
اين همه به بنامينمايد تسهيل را آنها مقابل در زور از
ميبرند بسر محيطي در سوم جهان دولتهاي از بسياري دلايل
آن بلاواسطه جزء امنيت مسئله از بيش جنگ چشمانداز كه
شده فلج نظامي نظر از بيشتر امنيتي محيط كه حالي در است ،
.است وضعيتي چنين از متفاوت "كاملا شمال دولتهاي
و فراز در دادگستري و داوري
اسلام تاريخ فرود
3
معاديخواه عبدالمجيد
-(ص)پيامبر ياران از - كساني شمار در سيار بن معقل نام
چون.شدهاند قضاوت عهدهدار حضرت آن سوي از كه است آمده
آن از و ابرازكرد قضاوت در لغزش از را خود نگراني او
بار ، سه (ص)خدا رسول شد ، كردن داوري نيكو رمز جوياي حضرت
:فرمود او به پيدرپي
(7).نكند آهنگ را ستم كه آنگاه تا قاضيست ، با خدا
.است زمينه همين در خاطرهاي نيز را عامر بن عقب
در -حضورشان در كه دادند فرمان مرا (ص)پيامبر:اوميگويد
با.بنشينم داوري به -اختلافي در تن دو مراجعه جريان
(8).قضاوت و اجتهاد در خطا بودن طبيعي بر تاكيد
داوري شرايط
به -حضرت آن رهنمودهاي و قضاوت در (ص)پيامبر سيره از
ياران -سپردهاند آنان به را قضاوت مسئوليت كه كساني
آشنا زير شرح به داوري در اصلي شرط چند با (ص)خدا رسول
:شدند
صدر شرح -1
داوري كرسي بر كه است كسي صدر شرح قضاوت شرط نخستين
ماموريت از خود خاطره در (ع)علي امام.مينشيند
:ميگويند دريمن قضاوتهايشان
ميان به مرا اينك كه هستم جواني من:گفتم (ص)پيامبر به
توفيق براي دعا از پس حضرت آنميفرستيد سالمند مردمي
مبادا:كه كردند تاكيد نكته اين بر -چيز هر از پيش -من
را طرفين اظهارات كه آن از پيش تن ، دو ميان داوري در
(9)!كني قضاوت در اظهارنظري بشنوي ،
رسم و راه در بديهيات شمار در نكته اين امروز چند هر
مقامات از شماري از كه كنيم فراموش نبايد است ، داوري
ديده زمينه همين در آشكاري تخلفهاي قضايي بلندپايه
كه شدهاند يادآور ديگر خاطرهاي در (ع)علي امامميشود
و رمز و بردهام فراواني سود (ص)پيامبر رهنمود اين از
آن كه بود آن -هرچيز از پيش -قضاوت در من موفقيت راز
.كردم خود گوش آويزه را (ص)خدا رسول رهنمود
دوست همسفره نان قرص با 3 كه است كسي دادخواهي از سخن
خوردن غذا آماده دو ، آن.داشت نان قرص كه 5 بود خود
گرسنه ، 8 شد30 غذا هم آنان با و رسيد ميهماني كه بودند
با بدرودش با همزمان -ميهمان و بلعيدند فرو را نان قرص
داشت نان قرص كه 5 او.گذاشت برجاي درهم 8-ميزبان دو
سه كه -تو و دارد تعلق من به درهم درهم 5 از 8:ميگفت
.نيستي سزاوار را درهم از 3 بيش -نداشتهاي بيشتر نان قرص
يك از كمتر نان قرص هر ارزش چون -نان قرص صاحب 3 گويي
كه بود باور براين و داشت اعتراض تقسيم اين به -بود درهم
كه است داده تن دو ما به را درهم سخاوتمند 8 ميهمان آن
يادآوري به نيازي !كنيم تقسيم برادرانه خود ميان بايد
ما روزگار چون تشريفاتي را روزگار آن دادرسي اگر كه نيست
خيال به درهم براي 1 -!ابلهي هيچ حتي و-خردمندي هيچ بود ،
!نميافتاد دادخواهي
پيشنهاد كه كردند توصيه را نان قرص صاحب 3 نخست (ع)امام
او.است منصفانه كه باشد مطمئن و بپذيرد را خود دوست
.شد عادلانه و دقيق قضاوتي خواستار و نپذيرفت
از بيش تو:گفتند او به ديدند ، را او اصرار (ع)امام چون
مبناي كه شد برآن شگفتي با اونداري استحقاق را درهم يك
برايش رياضي محاسبه با (ع)امام.بداند را قضاوتي چنين
خوراك كه داشتهايد نان قرص دوستت 8 و تو كه دادند توضيح
خوردن در هر 3 شما كه ميكنيم فرض.است شده گرسنه 3
كنيم ، بخش را 3 نان قرص از 8 هريك چون.بودهايد برابر
-تكه از 24 -داشتهاي نان قرص كه 3 تو.بود خواهد تكه 24
رسيده ميهمان توبه نان از تكه يك تنها و خوردهاي تكه 8
ميهمان به را خود نان از تكه تو 7 دوست كه حالي در است
.است داده
: پانوشت
ص 802 ج 5 ، همان ، -7
همان -8
همان -9
|