تلهكابين در ديگر حادثهاي
توچال
...اسلام به آزادي از گذر
شركتها مديره هيات اعضاي چرا
شوند؟ بيمه نميتوانند
تلهكابين در ديگر حادثهاي
توچال
در كه خوانديم روزنامهها در كه بود پيش روز چند
وچگونه شد كشته نفر يك توچال تلهكابين در حادثهاي
آتشنشاني كمك دريافت از توچال تلهكابين شركت مقامات
امتناع بودند شده حبس دركابينها كه افرادي رهايي براي
خير به خيلي كه بودم ديگر حادثهاي شاهد امروز.كردند
.نشد كشته كسي خوشبختانه و گذشت
رفته توچال ارتفاعات به چهارشنبه 4/9/77 صبح ساعت 8 حدود
حدود 40) و2 ايستگاههاي 1 بين خاكي جاده ابتداي در.بودم
بسيار فلزي قطعه يك كه ديدم را وانتي (يك ايستگاه از متر
وانت بار قسمت در طوري قطعه اين.ميكرد حمل را بزرگ
از 1 بيش طرف هر از خودرو عرض جهت در كه بود شده گذاشته
مواظب وانت بار قسمت در نفر حدود 5.بود زده بيرون متر
بودو خلوت جاده.نيافتد بيرون به فلزي قطعه اين كه بودند
ميكردند حركت جاده در كه خانمي دو خودرو صداي شنيدن با
راننده كه بودند مطمئن و رساندند جاده كنار به را خود
قطعه ناگهان.ندهد رخ تصادفي كه بود خواهد مواظب وانت
بر نقش را او و كرده اصابت خانمها از يكي سر به فلزي
به بود شده مطلع تصادف اين از كه ديگر خانم.كرد زمين
به و بود زده بيرون آن از كه فلزي قطعه و وانت ديدن محض
او به فلزي قطعه اين تا كرد خم را خود ميآمد ، او طرف
و ميكرد حركت دره سمت در جاده كنار در خانم اين).نخورد
به را او "احتمالا بود كرده اصابت او به فلزي قطعه اگر
پس (.ميآورد بوجود مرگبار حادثهاي و ميفرستاد دره ته
ايستاد حركت از خودرو اول خانم شدن زمين بر نقش از
بردند اول ايستگاه به را خانم بودند آن در كه ومرداني
تله مقامات بود ، جاري ايشان پيشاني از خون كه حالي ودر
و فرستادند بيمارستان به نقليهاي وسيله به را او كابين
وضع در تغييري اينكه بدون و شدند سواروانت ديگر مردان
سئوال اين اما.دادند ادامه خود راه به بدهند خود بار
اين براي آمده بوجود ناراحتي مسئول كسي چه كه ماند باقي
را خود درمان هزينه و بكشد درد مدتها بايد كه است خانم
كه كردم اعتراض كابين تله مسئولان به من وقتي بپردازد؟
اتفاق ، " كه داشتند اظهار نميكنند ، دقت آنها كاركنان چرا
كه است آسيبهايي و بيدقتيها پاسخ اين آيا."ميافتد
ميشود؟ رسانده مردم به
كنند رسيدگي بيدقتيها اين به مسئولان كه داريم انتظار
به هواخوري ساعت چند براي كه مردمي به اين از بيش تا
.نرسد آسيب ميروند توچال ارتفاعات
دانشگاه استاد نژاد بهادري مهدي
...اسلام به آزادي از گذر
اولين بعنوان آدم حضرت و آفريد آزاد را انسان خداوند
براي كه سوءالي و پرسش دنبال به عالم در شده آفريده انسان
با و ننهاد گردن را خدا فرمان نمود ، ايجاد شيطان او
.گزيد سكني زمين در و يافت هبوط بهشت در درختي از تناول
دنيايي به و نجست بهره خوب خود آزادي از انسان بنابراين
لقد).گذاشت پا خطا و سعي از مملو و زحمت و رنج از پر
(كبد في الانسان خلقنا
را انسان و يافت ادامه پيامبران ارسال با خداوندي رحمت
بوته در ماديات و معنويت با برخورد و زندگي خم و پيچ در
پرمشقت دنياي در كه است آزاد انسان پس.داد قرار آزمايش
آخرت براي خداوند توسط خود انتخاب با و كند انتخاب كنوني
سربلند قليل عدهاي تنها آزمايش اين در و شود آزمايش
.ميشوند مردود و سرافكنده كثير عدهاي و ميآيند بيرون
انتخاب كه نمود ارائه را خداوند كامل دين خاتمانبياء
هيچ آن در و است فهم و تحقق تفحص ، عقل ، اساس بر دين اين
(فيالدين لااكراه).نيست اجباري
تعيين و ملحوظ خداوند طرف از هم دين در حتي آزادي عنصر
.گرديد
.است كمال به رسيدن براي وسيلهاي انسان براي آزادي
با و شود سعادتمند ميتواند صحيح انتخاب با آزاد انسان
.نمايد تنزل آنها از پستتر يا و حيوان سطح در غلط انتخاب
خوراك ، در محدوديت است ، محدوديت خود اسلام انتخاب
حتي و انسانها بين روابط در محدوديت معاش ، در محدوديت
.....طبيعت و انسان و حيوان و انسان بين محدوديت
مايملك خويش ، خانواده خويش ، بدن مالك حتي مسلمان انسان
آزاد و است محدود دارد ، حساب چيز همه نيست...و خويش
ابدي سعادت فداي موءمن انسان را محدوديت اين ولي.نيست
سعادت مسلخ در را دنيا زودگذر و ظاهري آزادي مينمايد ،
محدود را خود آزادي آزادانه و مينمايد قرباني عقبي
با موارد در و بهموقع و بجا آزادي ابزار از ميكند ،
بهره سخيف موارد در ابزار اين از و ميكند استفاده ارزش
.نميجويد
و است ضدآزادي اسلام ميپندارند نظرانه كوته عدهاي
عدهاي و ميكنند جستجو مادي عناصر در "صرفا را آزادي
و اسلام گروهي و مييابند هم مقابل در را آزادي و اسلام
كه چرا خطايند ، در همه كه ميپندارند جنس يك از را آزادي
به رسيدن براي وسيلهاي آزادي و است معنوي بعدي اسلام
.ماديت يا معنويت
با ولي رسيد اسلام به ميتوان آزادي با اينكه سخن كوتاه
انسان و رسيد دنيوي غرائض آزادي به نميتوان اسلام
مادي آزادي و درآورده تسخير به را ماديات آزادانه مسلمان
و است شيرين بسيار معبر اين و است نموده محدود را
.دارد معنويت اهالي براي را لذت بيشترين
بدست آور تشنگي جو كم آب
پست و بالا از آبت بجوشد تا
معنوي آزادي تاريخ طول در انسان نيست جديدي مبحث بحث اين
فداي را آزادي محدود اقليتي تنها و كرده تجربه را مادي و
.نمودهاند معنويت
.نيستند هم جنس يك از.نيست اسلام برابر آزادي "نهايتا
اسلام است برتر آنكه و واژهاند دو و عنصر دو جنس ، دو
(عليه لايعلي و يعلو الاسلام).است
است اسلام است فراتر آنچه
....است آزادي از فراتر اسلام و
رحماني دكتر
شركتها مديره هيات اعضاي چرا
شوند؟ بيمه نميتوانند
از و هستم ساختماني فعال شركت يك مديره هيات عضو نگارنده
كه حالي در متاسفانه اما.آن خدمت در پيش ماه سيزده حدود
با را بكار شاغل كارگر و بسياريكارمند تعداد ماهه همه
ضعف بدليل مينمائيم ، بيمه بيمه ، حق پرداخت و ليست تهيه
سازمان ناآگاهي و دستورالعملها و قانون بودن مبهم و
مديره هيات اعضاء و خود نتوانستهايم اجتماعي ، تامين
ابلاغ با پيش سال چند از "ظاهرا.كنيم بيمه را شركت
جلوگيري شركتها مديره هيات اعضاء نمودن بيمه از دستوري ،
يا نيز جايگزيني حل راه و دستور كه حالي در.ميآيد بعمل
سال چند از پس كه است ابهام داراي چنان يا نميشود صادر
هيات مشكل اين نتيجه در.است نشده حل مشكل اين هنوز
راهگشا ولي قانوني غير حلي راه سوي به را شركتها مديره
آن و ميكنند اجرا را آن بسياري "فعلا كه است كرده هدايت
و ديگر شركتي كاركنان ليست در آنها نام قراردادن هم
زدهام سرباز كار اين از لجاجت با جانب اين اما بالعكس ،
مبالغ پرداخت و سابقه رفتن هدر ماه سيزده آن نتيجه و
دفعات به بگويم است جالب.بود من درمان هزينههاي بالاي
از نيز يكبار و اجتماعي تامين سازمان كارمندان سوي از
شدهايم ، هدايت گفته پيش راه همان اجراي به پزشك سوي
راه از تنها پزشك و كارمندان راهنمايي "قطعا و البته
بوده درمان و دارو سرسامآور هزينه بر آگاهي با و دلسوزي
مديره هياتهاي از بسياري مشكل كه همه ، اين و.بس و
و بارها ما مردان دولت كه حاليست در ميباشد ، شركتها
و كوچرو عشاير حتي هموطنان ، شدن همگاني بيمه بر بارها
تاسف ، مايه البته و داشتهاند اصرار و تاكيد روستائيان ،
:دارد درخواست امر مسئولين از لذا
شدن بيمه به منجر كه دارد وجود قانوني ، حل راه آيا -1
شود؟ آنها خود توسط شركتها مديره هيات اعضاء
بويژه و كار سابقه رفتن هدر از جلوگيري براي حلي راه -2
بيمه "قانونا را خود نتوانستهام اينجانب كه ماهي سيزده
تا دارد؟ وجود هستم آن جبران خواستار "مصرا البته و كنم
البته و كشور متخصصان و سازندگان از بسياري جمع
گزاف هزينههاي پرداخت و نگراني از آنان خانوادههاي
"قطعا كه قانوني غير كار يك ارائه از هم و يابند رهايي
ميان اين در ديده ، زيان نخستين اجتماعي تامين سازمان خود
.شود پيشگيري است ،
اهواز.ب.ف
|