است موفقيت اساس برنامهريزي
براي بهانهاي "بنزين" قيمت
...قيمتها افزايش
است موفقيت اساس برنامهريزي
بگيريم تصميم سال آغاز همين از
درآمد پيش
از تازهاي فصل ما همه براي نوروز تعطيلات شدن سپري با
و بلند باروزهاي بهار.است شده آغاز فعاليت و كار
لحظهها از كه ميبخشد را امكان اين ما به خوب فرصتهاي
نهايت خود كارهاي انجام براي...و روزها ساعتها ، و
با را فعاليتها اين اگر اما.باشيم داشته را استفاده
مناسب بهرهگيري و كارها اولويتبندي دقيق ، برنامهريزي
خود فعاليتهاي از مفيدي نتيجه نسازيم ، همراه فرصتها از
پاياني روزهاي در كه بپرسيم خود از.آورد نخواهيم بدست
معوقه كارهاي بابت كه بودهايم كساني زمره در گذشته سال
بايد بوده ، چنين اگر داشتهايم؟ مغبونيت احساس مانده و
كارهاي به پيش سال تلخ تجربه به توجه با و هماكنون از
تا.بدهيم سامان سرو شده حساب و دقيق برنامهاي طبق خود
داشته ياد به و شويم برخوردار جسمي و روحي تعادل از
سرگرميهاي از برخورداري و فراغت و تفريح فرصت كه باشيم
و اصلي كارهاي انجام در ما كه ميآيد بدست زماني مفيد
همين به را حاضر گزارش.باشيم داشته موفقيت خود ضروري
.دادهايم اختصاص موضوع
و كارنامه تا ميآيد پيش فرصتي ما همه براي روزها ، اين
بررسي ضمن و كنيم مرور گذشته سال يك در را خودمان عملكرد
تازه كه سالي براي را نويني برنامههاي قوتها و ضعفها
.سازيم آماده است شده شروع
نميدانم:ميگويد تهران ساكن كارمند "شوريده افسر" خانم
شب تا صبح از.ميآورم وقتكم سال هر ماه اسفند چرا
سر به درمنزل كه زماني همسرم حتي خانواده اعضايميدوم
خوب كارها تا ميكنيم كمك هم با همگي فرزندانم ، و ميبرد
ميبينم مانده و خسته روز درخاتمه بازهم اما برود ، پيش
!است مانده باقي كارها از مهمي بخش كه
ديرين عادت
هموطنان بيشتر مشكل:ميگويد پرورش و آموزش دبير فقيهي ،
يعني.دهند نمي انجام موقع به را كاري هر كه است اين ما
روزهاي در امسال همين.نميكنند استفاده درست زمان از
مثل شهر مركزي مناطق بخصوص تهران در ترافيك اسفند ، آخر
شده سنگين آنقدر عصر ولي جمهوري ، حافظ ، كريمخان ، خيابان
ممكن غير ساعاتي در و محدود آمد و رفت امكان كه بود
يعني باشد مالي مسئله مشكل اين طرف يك است ممكن.مينمود
اسفند آخر هفتههاي در را خود حقوق بگيران حقوق اغلب چون
هم خريد مراكز و فروشگاهها به مراجعه ميگيرند ، ماه
همه كردن واگذارنيست اين مسئله همه اما ميشود ، زيادتر
اين آمدن وجود به دلايل از يكي خود سال آخر به كارها
برنامه خودشان خريد براي خانوادهها اگر.است مشكلات
نكنند ، موكول سال روزهاي آخرين به را آن و باشند داشته
شهر خيابانهاي در جمعيت ازدحام شاهد اندازه اين تا ما
.بود نخواهيم
شهر درماني ازمراكز يكي پرستار "وحيد مرتضوي -پ خانم"
را كارهايم برنامه طبق من كه است سال سه:ميگويد تهران
نتيجه در.منزل در هم و كار محيط در هم.ميكنم تنظيم
كه نيست سنگين آنقدر كارها ميرسيم سال آخرهاي به وقتي
به.باشيم داشته شتابزدگي تا كنيم دوندگي بشويم مجبور
در ترتيب به كه را دخترم دو براي لباس خريد مثال عنوان
ماه بهمن از هستند تحصيل مشغول راهنمايي دوره و دبستان
خريدهايم كه نشدهايم اسفند ماه وارد هنوز و ميكنم شروع
تنقلات ، مثل عيد شب نيازهاي ميماند ، تنها.است شده تمام
فروشگاهي هر از نيز را آن كه هفتسين سفره و شيريني
و همسر هم تكاني خانه مورد در.كرد تامين ميتوان
به اسفند بيستم از "تقريبا و ميآيند كمك به فرزندانم
از غير.بدهيم انجام كه نداريم عمدهاي كار ما طرف اين
در كه اموري همچنين و خانواده كارهاي براي من اين ،
البته ميكنم عمل برنامه طبق دارم عهده بر بيمارستان
پيش هم برنامه از خارج و متفرقه كارهاي سري يك است ، ممكن
طبق اصليام كار امابيمارستان در بهويژه بيايد ،
امور انجام كه شده طوري الان.ميشود انجام برنامه
!ميدانم غيرممكن قبلي برنامه بدون را روزانه
در برنامهريزي نبود از ناشي زيانهاي جامعهشناس يك
و ميداند سنگين بسيار را كلان فعاليتهاي و جاري امور
درصدد غفلت ماهها از پس و يكباره كه كساني:ميگويد
مانده عقب كارهاي فشرده و تنگ زمان يك در برميآيند
كار اين در تنها نه برسانند ، انجام به را خود ومتراكم
نيز وجسمي روحي لحاظ از بلكه نميآورند ، بدست توفيق
خانواده مثال عنوان به.ميشوند سنگيني فشارهاي متحمل
مايحتاج خريد كار فشرده زمان يك در دارد قصد كه پراولادي
نامرغوبي كالاهاي نهايت در.برسانند انجام به را خود
روزهاي استقبال به شده تحريك اعصابي با و ميشود نصيبشان
ابعاد تمام در بايد را برنامهريزي اهميت.ميروند بعد
به را خود كه فرديداد قرار دقت و بررسي مورد زندگي
و جسمي بهداشت لحاظ از است داده عادت برنامهريزي نظام
در و آشفتگي زيرا ميگيرد قرار خوبي وضعيت در نيز رواني
از هيچيك براي كه است كساني خصوصيات از عصبي ريختگي هم
قرار استرس و فشار تحت مدام و ندارند برنامه خود كارهاي
.دارند
عين در كه افرادي خصوصيات مورد در روانشناس غفاري دكتر
برنامهاي خود كارهاي از هيچيك براي بودن شغله چند
به فرسوده و خسته شب هر اشخاص قبيل اين:ميگويد ندارند ،
منزل اهل با گفتوشنودي كمترين حوصله برميگردند ، خانه
.كنند صرف عجله با نيز خودرا شام مجبورند ، و ندارند را
اين از غير وضعي نيز ناهار و صبحانه صرف در "الزاما
سبب جسمي و روحي نابساماني و آشفتگي اين.داشت نخواهند
درمان صرف شغله ، چند فرد اين درآمد اعظم بخش كه ميشود
اين از نيز او خانواده و شود وي وجسمي روحي بيماريهاي
در:ميافزايد پزشك اين. نبرند نصيبي فداكاريها
سنتي ، چارچوبهاي در ما نياكان گذشته روزگاران
نوعي خود كه ميكردند تنظيم را خود فعاليتهاي
در اساسي نقش ماشين كه امروزه اما.بود برنامهريزي
نظام از استفاده دارد ، ما اجتماعي و فردي زندگي
كارهاي و فعاليتها نميتوان و است ضرورت يك برنامهريزي
كردند ، عادت كه كساني.برد پيش جهت هر به باري را روزانه
حقيقت در بدهند ، انجام قبلي برنامهريزي بدون را كارها
خودرا وقت ساعتها ، وشايد ميدهند دست از را مفيد زمان
.كنند نظرشان مورد شيء يا وسيله كردن پيدا سرگرم
ما وجمعي فردي فعاليتهاي و زندگي در برنامهريزي فقدان
.ميشود ديگران با ما روابط تيرگي و مكرر بدقوليهاي موجب
روزمره كارهاي انجام براي امروزه:ميگويند كارشناسان
برنامههاي.باشيم داشته اتكا خود حافظه به نبايد تنها
نتيجه بهترين تابتوانيم باشد يافته نظام و مكتوب بايد ما
.بياوريم بدست را
جهاني عباس
براي بهانهاي "بنزين" قيمت
...قيمتها افزايش
قيمتها داغ بازار حاشيه در
كالاها بهاي كنترل و قيمتگذاري براي لازم مكانيسم نبود
ميشود قيمتها ناگهاني افزايش سبب خدمات ، و
بهانهاي و فرصت سال 1378 ابتداي در بنزين قيمت افزايش
بهانه همين تحت گوناگون خدمات و كالا عرضهكنندگان تا شد
بنزين بهاي گرانشدن و ببرند بالا را قيمتها اصطلاح به
.بدهند قرار قيمت افزايش اين براي مستمسكي را
و تاكسيها ،"راهي" به موسوم مسافربر سواري خودروهاي
جمله از سرويس ، خطوط در فعال تاكسيهاي از بعضي
افزايش اين در امابودند كرايه قيمت افزايشدهندگان
از بسياري مثال ، عنوان به.نداشت وجود هماهنگي نيز قيمت
نامعقول را قيمت ناگهاني افزايش راهي ، خودروهاي رانندگان
كه ميدادند نسبت رانندگاني به را آن و ميدانستند
آنها واقع در و هاميپردازند كرايه افزايش به خودسرانه
.نيستند پذير مسئوليت
دوم فلكه محدوده در "راهي" سواري رانندگان از "جواد"
ناگهان فروردين اول از:ميگويد استخر بلوار -تهرانپارس
كرايه متفرقه خودروهاي رانندگان از بعضي كه شديم متوجه
افزايش تومان به 70 تومان از 50 را خط اين در مسافر حمل
اين دائمي رانندگان هماهنگي با و بلافاصلهدادهاند
تا وجه اضافه گونه هر دريافت از كه شد اين بر قرار مسير
زمينه اين در تصميمي هرگونه و كنيم خودداري ثانوي اطلاع
عيد تعطيلات از بعد زمان در خط رانندگان جلسه تشكيل به
كرايه دريافت با غيرمسئول افراد وي گفته به.شد موكول
كه حالي در.ميكنند فراهم را مسافران رنجش موجب بيشتر
مسئولان هماهنگي با بايد قيمت افزايش هرگونه معتقديم ما
.گيرد صورت مردم و رانندگان منافع نظرگرفتن در و
و بود ديگري بگونه قيمتها اوضاع ونك ميدان در اما
مسافر حمل كرايه بر خودشان گمان و حدس براساس رانندگان
ونك ميدان از منشعب خطوط رانندگان از "افضلي".افزودند
كه چرا نداريم ، چنداني تقصير ما قيمت افزايش در:ميگويد
افزايش را قيمتها پيشاپيش خودرو قطعات فروشندگان
دچار پيش از بيش نكنيم اضافه را كرايه اگر ما و دادهاند
.ميشويم زيان و ضرر
آزادي ميدان عازم ونك ميدان از كه مسافري "باقري محمود"
لحاظ از بنزين قيمت كه است درست:ميگفت بود ، تهران
قيمتها ساير روي و ميشود محسوب پايه قيمت يك اقتصادي
بنزين قيمت افزايش پيامدهاي نبايد اما ميگذارد ، تاثير
دلخواه به فروشندهاي هر و باشد بيمنطق و سريع اينقدر
.دهد افزايش را خدمات يا كالا قيمت خويش
افزايش به اشاره با اقتصادي امور كارشناس مجتبوي مهندس
جديد سال ابتداي در قيمتها عنانگسيخته و ناگهاني
مرحله از كالاها قيمتگذاري نظام كه زماني تا:ميگويد
خرد ، سطح در توزيع و فروشي خرده فروشي ، عمده تا توليد
شاهد ما سال هر در بنزين قيمت افزايش با نشود تبيين
خواهيم خانوار اقتصاد تعادل خوردن بهم و قيمتها نوسان
اين به ;هستيم روبرو اصلي مسئله يك با مورد اين دربود
خصوصي بخش عمده بهطور و كالاها عرضهكنندگان كه ترتيب
.ميكنند تصميمگيري قيمتها مورد در
خدمات افزايش در دولتي سازمانهاي روش از انتقاد ضمن وي
هر تلفن و تلگراف و پست وزارت مثال بهعنوان:ميگويد
تمبر و خدمات قيمت بر توضيحي و دليل هيچگونه بدون سال
هم خدمات بهبود با قيمت افزايش اين اگر و ميافزايد
سازمانهاي وقتينداشت گله جاي چندان شايد بود ، همراه
پيشگام آن قبلي توجيه بدون قيمتها افزايش در دولتي
اين گفته به.داشت ميتوان توقعي چه خصوصي بخش از باشند
و دستگاهها توسط قيمت افزايش از پيش بايد كارشناس ،
افزايش هنگام به و شود ارائه كافي دلايل دولتي ، شركتهاي
رشد از جلوگيري براي لازم مكانيسمهاي نيز قيمت
توجه با بخش هر و شود گرفته كار به قيمتها عنانگسيخته
در منطقي قيمت افزايش يك ميتواند تورم و قيمتها رشد به
تصويب به را آن و كند منظور خود خدمات و كالاها بهاي
رعايت به ملزم ترتيب همين به نيز خصوصي بخش و برساند
.باشد شده اعلام ضوابط و مقررات
خريد براي كه هرجا به نو ، سال روزهاي در ميگويند مردم
قيمتها افزايش براي دليلي فروشندگان ميكرديم مراجعه
را گراني و قيمت افزايش اين طريق هر به و ميكردند ارائه
.ميكردند مرتبط بنزين گراني به غيرمستقيم يا مستقيم
:ميگويد پيروزي خيابان ساكن خانهدار "نشاطي سيما" خانم
گران بنزين كه دليل اين به نيز ، ما محله فروش سبزي حتي
خودش گفته به بنا البتهاست افزوده سبزي قيمت بر شده
در لابد !است شده شروع ميوهوترهبار ميدان از گراني
كه را نقل و حمل زمينه گراني هم بار تره و ميوه ميدان
افزايش براي دليلي است بنزين قيمت گرانشدن از ناشي خود
!ميكنند مطرح قيمت
افزايش كه است باور اين بر بودجه و برنامه كارشناس يك
انجام لازم توجيهات با و قانوني مصوبه طبق كه بنزين قيمت
ساير گرانشدن براي محملي خود خودي به نميتواند شده ،
لازم پيشبينيهاي كه ، صورتي در خدماتباشد و كالاها
از اما.باشد عملآمده به قيمت افزايش از جلوگيري براي
شايد و.ماند غافل نميتوان قيمت افزايش اين رواني تاثير
براي بيشتري تبليغي كار بايد علت ، همين به
عنوان به.ميگرفت صورت بنزين قيمت جاانداختنافزايش
عمده ، علل از يكي تهران ، هواي آلودگي مورد در مثال
و است شهر سطح در شخصي خودروهاي بيدليل رفتوآمد
مهم كالاي اين براي ما كه ميشود باعث بنزين ارزانيقيمت
.نباشيم قايل را لازم ارزش اقتصادي و ملي
آن مصرف از كاستن براي بنزين قيمت افزايش از مردم آگاهي
اين رفتن هدر و شهرها هواي آلودگي از كاستن نتيجه در و
كه كشوري در امابود خواهد مفيدي توجيه استراتژيك كالاي
در بيشتر كالاها فروش و عرضه و قيمتگذاري توزيع ، عنان
بنزين گرانشدن است ، تجاري - دلالي شبكههاي اختيار
نيز خدمات و كالاها ساير گراني موجب يكباره به ميتواند
.بشود
|