!ميساختم را فيلمهايم بايد ...
ميشود جاودانه سيب لكههاي ..
هنري اخبار
!ميساختم را فيلمهايم بايد ...
جليلي ابوالفضل با ژاپني روزنامهنگار گفتوگوي
.ميشود مغرور كرده ، خلق را چيزي كند فكر آدم كه زماني *
وسوسه دچار دارد امكان و هستم معمولي آدم يك هم من البته
.نشوم چيزها اين اسير كه كنيد دعا برايم...بشوم شهرت
:اشاره *
و حضور ميزبان پيش چندي توكيو شهر "سينهلاست" سينما
ساختههاي از ارزشمند اثر دو.بود ايراني فيلم دو نمايش
استقبالي با كه جليلي ابوالفضل كشورمان ، سرشناس سينماگر
علاقهمندان از زيادي تعداد شد موفق و شد مواجه چشمگير
آفتاب كشور مقيم ايرانيان نيز و ايران سينماي ژاپني
.بكشاند سينما به را تابان
كه (1372) "دختر يعني دت" و (محصول 1368) "گال" فيلمهاي
يك توسط ژاپن در جليلي آثار اخير چندسال موفقيت پي در
در متوسط بهطور روزانه بود شده خريداري فيلم پخش شركت
.شد عرضه ين هزاروهشتصد بهاي به بليتهايي با و سانس پنج
جدا فيلم دو اين بهتر هرچه عرضه براي فيلم پخش شركت اين
به هم صفحهاي دوازده بروشور يك آفيش ، و پوستر انتشار از
آن فروش در ميرسد بهنظر كه بود كرده منتشر ژاپني زبان
برگزاري حاشيه در حاضر گفتوگوي.است نبوده بيتاثير
ژاپني روزنامهنگار يك توسط و توكيو فيلم جهاني جشنواره
خود دوره تازهترين در كه جشنوارهاي.است شده انجام
كارگرداني بهخاطر را "آسيايي فيلم بهترين" بزرگ جايزه
ارزنده فيلمساز اين به (توليد 1370) "خاك رقص" فيلم
.كرد اهدا ايراني
ترتيب به را آن تنظيم و ژاپني از گفتوشنود اين ترجمه
.انجامدادهاند نجوان اميد و گلپريان شهره
فيلمبرداري آنها در كه محلهايي و شما فيلمهاي فضاي *
است؟ ايران امروز فضاي ميكنيد
ميدهم جواب بدانم كه جايي تا و شما سوءالات همه به من -
به را خود كوچك صوت ضبط مصاحبه ، پايان بعداز كه بهشرطي
!بدهيد من
!ميكنم فكر دربارهاش (باخنده) *
ميخواهد دلشان همه كه است اين ژاپنيها مشكل (باخنده) -
بگويم بايد پرسيديد كه سوءالي مورد در ولي..!كنند فكر
آن از من اما است ايران امروز فضاي من فيلمهاي فضاي كه
محل بتوان تا ميكنم فيلمبرداري خاصي لنزهاي با مكانها
از خاصي جاي نه كرد ، تصور ايران همهجاي را ماجراها وقوع
برخلاف -توكيو يا تهران مثل شهرهايي در درواقع.آن
تا دارند بيشتري اهميت آدمها -امريكا شهرهاي
.آسمانخراشها و كشيده سربهفلك ساختمانهاي
به را زاويههايم ميسازم فيلم تهران در كه زماني
تاثير برآن بازيگران و آدمها كه ميكنم تنظيم گونهاي
بگذارد تاثير محيط بر بايد انسان كه معتقدم من.بگذارد
!انسان بر محيط نه
و ميكنيد پرهيز (كلوزآپ) نزديك نماي از بههرحال *
فراهم خود فيلم براي ديگري فضاي ميخواهيد ميرسد بهنظر
.كنيد
باشد نزديك واقعيت به خيلي فيلمهايم ميخواهد دلم من -
.نميكنم استفاده سينما تكنيك از خيلي دليل بههمين و
بيشتر.كنم پرهيز نزديك نماي انتخاب از ميكنم سعي هميشه
كار به مشغول آن حاشيه در و ميكنم انتخاب را زاويه يك
آن چون دارم وحشت دوربين بيجاي حركت از درضمن...ميشوم
را فيلم صحنههاي و لحظهها تا ميكنم پيدا فرصتي وقت
تكنيك كه آنطوري نه بسازم ميخواهد دلم كه همانطور
.كند تحميل كار و من به را خودش سينما
.است حاكم آبي رنگ شما آثار اغلب در ضمن در *
حال درعين و فضاسازي به كه است رنگي "آبي" چون.بله -
براي ايران در البته.ميكند كمك آن لحظههاي بعضي سردي
كرد كار خيلي بايد آبي رنگ آوردن بهوجود و صحنه چيدن
در غالب رنگهاي و است آفتابي و گرم اغلب ايران فضاي چون
.نارنجي و قرمز طبيعت ،
حرف خيلي نوجوان بازيگران شما فيلمهاي بعضي در *
زيادي آنها حرفهاي از بخشي ميرسد بهنظر و ميزنند
بيان هم را آنها احساس حال درعين شما كه درحالي.است
داريد؟ توضيحي چه دراينباره.ميكنيد
متفاوت مختلف بازيگران يا بازيگر با فيلمساز هر كار -
از خاص تعريف يك با بتوانيد كه نيست اينگونه و است
را بازيگرم من كه زمانيبگيريد بازي مختلف بازيگران
او با فيلمبرداري آغاز از قبل ماه يك از ميكنم انتخاب
او از ميتوانم محدودهاي چه در بفهمم تا ميكنم زندگي
.باشم داشته بازي توقع
به را او يعني ميكنيد؟ زندگي خود بازيگر با "واقعا *
!ميبريد؟ خانه
حتي و ميگيريم كشتي ميكنيم ، بازي فوتبال هم با.بله -
هم زندگي از بخش اين تا ميكنيم دعوا همديگر با گاهي
.شود تجربه او براي
زماني چه بفهميد ميتوانيد كوتاه زندگي بعدازاين *
ميخندد؟ موقع چه و ميشود عصباني
...شايد -
را آنها بعد و ميكنيد امتحان را بچهها شما ميگويند *
.ميكنيد انتخاب
ميكنيد فكر شما.ميكنم انتخاب روحي را آنها من.نه -
حتي ميكنم فكر من ولي باشد هيكلمند بايد "حتما قوي آدم
بيشتر منباشد قوي خيلي ميتواند هم نحيف و لاغر آدم يك
چهرهاش از را مهربان آدم.ميكنم توجه آدمها روح به
را اول حرف "چشم" سينما در من بهنظر.شناخت ميتوان
.عقل بعد و ميزند
را آنها احساس بتوان هم آدمها دست از ميكنيد فكر *
دريافت؟
خيلي كه بچهاي -خوابيده بچه يك به كه زماني.بله -
دستهايش كه ميشويد متوجه ميكنيد نگاه -هست هم شيطان
حتي دستها اين حالت.گرفته قرار معصومانهاي وضعيت در
عضو لطيفترين چون بياندازد ، گريه به را آدم ميتواند
.است بدن
بازيگر دست عاشق من واقعي داستان يك ساخت هنگام در
نگاه را فيلم اگر و بود ظريف خيلي دستش چون بودم فيلمم
او.ميكند كارهايي چه دستهايش با كه ميبينيد كنيد
.ميدهد بروز دستش با را احساساتش قويترين
را خواهرش دست پسربچه كه زماني "دختر يعني دت" فيلم در *
لحظه ميكند سرگرم را او كودكانه بازي يك با و ميگيرد
شديد بروز باعث ولي شده آورده بهتصوير فيلم در سادهاي
.ميشود تماشاگر در احساس
نشريه اگر درضمن..ميكنم تقديم شما به را صحنه آن من -
را مصاحبه ندارد حرفها اين چاپ براي بيشتري جاي شما
.كنيم تمام
ميرسد بهنظر...!دارم سوءال هنوز من (باخنده)...نه *
ديدي و نگاه همان دارند شما فيلمهاي در بچهها كه نگاهي
.داريد اجتماع به شما كه است
من بگويم بايد..است عميق و زيبا خيلي شما پرسشهاي -
اين اما نداشتم خوبي خيلي نوجواني و كودكي دوران خودم
خودم فيلمهايم در درواقع.ميشناسم خوب خيلي را دوران
ديد از را همهچيز و برميگردم نوجواني يا كودكي سنين به
بازيگران به آنقدر.ميبينم -فيلم بازيگر و -خودم
و ميگويم را جمله نصف من گاهي كه نزديكم فيلمهايم
كه است اين من احساس !ميكنند تكميل را بقيهاش آنها
ميكنم صحبت بزرگترها با اگر ميكنم حس و نوجوانم هنوز
.نشدهام بزرگ هنوز چون.بنشينم آنها مقابل دوزانو بايد
بهنمايش شما كه اجتماعي در بچهها زندگي شرايط درضمن *
.است سخت خيلي ميگذاريد
هست ، ژاپن در.دارد وجود طبقاتي تضاد دنيا جاي همه در -
ما كه دارد وجود سختيهايي البته.همينطور هم ايران در
ولي.گرسنگي مثل هستيم ، آشنا آنها با طبيعي بهطور
دركشان چون ما ولي دارد وجود كه هست هم ديگري سختيهاي
و تنهايي مثل سختيهايينميفهميم را حضورشان نميكنيم
...آدمها بين محبت و عشق رفتن ازبين يا سرگشتگي
كار ساعت هجده روزي كه ميكنند زندگي آدمهايي دوروبرما
نداشته بهتري فرداي نكند كه دارند استرس هميشه و ميكنند
قرص يك با كه هستند هم كساني آنها كنار در ولي.باشند
چه خوشبخت آدم شما بهنظر..ميكنند خوشبختي احساس نان
است؟ كسي
!باشد راضي خود زندگي از كه كسي *
!آفرين -
از پر ما اطراف.است طمعكار خود ذات در انسان اما *
اطرافشان چيزهاي ميخواهد دلشان بيشتر كه است آدمهايي
.را خوشبختي تا بياورند بهدست را
از كه ميشود مشكل اين دچار وقتي فقط آدم من بهنظر -
هيچ خود خلقت در ما از هيچكدام.ميگيرد فاصله مذهب
بودهايم مادرمان رحم در كه زماني.نداشتهايم دخالتي
مافوق نيروي يك زمان آن چون نبودهايم خود فرداي نگران
برسيم پاكي آن به اگر هم الان.است بوده ما مواظب انساني
شخصي تجربه يك اين البتهميكنيم سپري راحت را زندگي
انسان براي چيز ارزشمندترين ميكنم فكر من ولي است
.خودش تواناييهاي به ايمان و اعتقاد.است ايمان و اعتقاد
ميكنيد فكر هستند؟ اينگونه هم شما فيلمهاي بچههاي *
هستند؟ وجودشان ايمان كردن پيدا درحال هم آنها
تواناييهاي به تا ميكنند تلاش بچهها اين..."دقيقا -
من كه است تعريفي همان درواقع اين و بياورند ايمان خود
.دارم مذهب از
و ميزند حرف دختربچه "دختر يعني دت" فيلم در فقط اما *
شما ديگر آثار در كه درحالي.ميزند صدا را برادرش
.ميرسند بهپايان بزرگ سوءال علامت يك با بچهها
نشان را بچه آن رسيدن آگاهي به خودش سوءال ، علامت آن -
:ميپرسد تماشاگر روبه پايان در گال فيلم پسربچه.ميدهد
را بشر.نيست خودش منظورش او "ميشوم؟ آزاد كي من"
.ميگويد كلي بهطور
!رسيده جوابش به بچه آن كه است سوءالي اين درواقع *
شما از من.فهميدهايد و ديده خوب خيلي را فيلم شما -
.متشكرم
كه ميكند احساس ميبيند را شما فيلمهاي وقتي آدم *
بيشتر پول آوردن بهدست و شدن مشهور براي را آنها
دعا كار اين با شما كه ميگويد احساسم.نساختهايد
ميگويم؟ درستميخوانيد
خلق را چيزي من كه معتقدم چون.است همينطور "دقيقا -
كشفش فقط من و دارد وجود طبيعت در چيز همه نميكنم ،
كشف چيزي وقتي و خداست اصلي خالق من ازنظر.ميكنم
نوعي خودم نگاه از و "دعا" شما بهتعبير ميشود
كرده ، خلق را چيزي كند فكر آدم كه زماني.است سپاسگزاري
امكان و هستم معمولي آدم يك هم من البتهميشود مغرور
اسير كه كنيد دعا برايم...بشوم شهرت وسوسه دچار دارد
.نشوم چيزها اين
چيز يك شما براي سينما كه ميدهد نشان فيلمهايتان *
.است شخصي
.است همينطور -
گذاشته بهنمايش دنيا سراسر در شخصي فيلمهاي اين چطور *
ميكند؟ تسخير را تماشاگران قلب و ميشود
ما ولي داريد محبت فيلمهايم و من به نسبت شما البته -
برآيد ، دل از كه سخن":ميگويد كه داريم شعري ايران در
ميخندد دل ته از بچهاي كه زماني "نشيند دل بر لاجرم
حتي ميدهد ، دست شما به عميقي شادي حس كنيد نگاهش وقتي
بهطور را حالتي چنين هنرپيشه يك اگر ولي.نخنديد اگر
البته.داشت نخواهد احساسي چنين شما در كند اجرا طبيعي
در فيلم كنيد ، اجرا را اوليه واكنش اين بتوانيد اگر
نشدهام موفق هنوز منميشود كردن حس قابل دنيا همهجاي
راه تنها من بهعقيده.برسم آن به تا ميكوشم دارم ولي
.است واقعي سينماي آن به رسيدن دنيا در سينما نجات
بدهيد؟ توضيح بيشتر ميشود *
.ناخودآگاه گاهي و ميكنم را كار اين آگاهي با گاهي -
در من ضعف از ناشي ميكنم را كار اين ناخودآگاه كه زماني
را كار اين آگاهي با كه زماني ولي است فيلمسازي كار
فيلم داستان وارد هم را بيننده ميخواهم ميدهم انجام
به وقت گذراندن براي تماشاگر ميخواهد دلم هميشه.كنم
از بخشي سرنوشتش و فيلم بازيگر بلكه نكند نگاه فيلم
بسازم فيلمي چنين بتوانم روزي اگر.بشود او سرنوشت
...بودهام موفق فيلمسازي كار در كه بگويم ميتوانم
را شما احساسات ژاپنيها كه دارم اطمينان من هرحال به *
.ميكنند درك فيلمهايتان طريق از
از تماشاگران كه نيست مهمخوشحالم خيلي بابت اين از -
.بفهمند را من فيلم كه است اين مهم بيايد خوششان من فيلم
تماشاگراني.است آگاهي عدم ميدهد رنج مرا هميشه كه چيزي
خوشحال مرا بزنند حرف آن برعليه فيلم از آگاهي با كه
.ميكنند
در شما فيلمهاي اغلب !ديگر سوءال يك ولي..متشكرم *
و مشكلات همه اين با.نداشته عمومي نمايش ايران داخل
ميسازيد؟ فيلم هم باز چرا سختيها
شدهاي؟ عاشق حال تابه -
بله *
.بگويي هم خودت كه ميخواستم ولي شدهاي كه بودم مطمئن -
هم رنج اين حتي ميدهد رنج را تو معشوق كه وقتي
بايد و هستم كردن كشف عاشق من.است دوستداشتني
شما ميكنم فكر...ساختم كه ميساختم را فيلمهايم
ضبط من و كنيد تمام را مصاحبه اين كه ميترسيد "واقعا
نميخواهم ، را آن من ولي (باخنده) !بگيرم شما از را صوت
!كردم شوخي
!بگيريم يادگاري عكس همديگر با بياييد پس...جدي؟ *
ميشود جاودانه سيب لكههاي ..
ميكند نقاشي نابينايان براي
ادامه در وي است خوزستاني سرشناس نقاش بدري هاشم :اشاره
خدمت به را قلم و رنگ بار اين نقاشي در خويش نوآوريهاي
نقاشي در خاصي سبك ايجاد با و درآورده نابينايان
عرضه آنان براي درك قابل و ملموس صورت به را طرحهايش
داده انجام گفتوگويي وي با اهواز در ما خبرنگار.ميكند
:ميخوانيد كه است
دهيد؟ توضيح تازهتان كار درباره كمي "لطفا *
متاسفانه كه است مهم اصل يك نابينايان براي نقاشي -
به زياد علاقه دليل به من و است نشده گرفته جدي تاكنون
را نقاشي از نوع اين فراوان تحقيقات انجام ضمن كار اين
بطوري دادم انجام ميل مقداري و سفيد رنگ چوپ ، چسب كمك به
و رقيق "كاملا صورت به آب با مواد اين كردن مخلوط با كه
برجسته خاص گونهاي به را تصاوير مو قلم گرفتن عمودي
مراحل در برجستگي اين شدن زياد و كم با كه بطوري كردم
.ميشود فهم قابل نابينايان براي تصاوير مختلف
بود؟ چه كار اين به پرداختن از شما انگيزه *
جايزه برنده فرانسه در من نقاشيهاي از يكي پيش چندي *
روشندلي بانوي كه رفتم محلي به مصاحبه براي من و شد اول
و توجه با و داشت حضور آنجا در نيز عظيمي اعظم نام به
دوست خيلي من.ميداد گوش من سخنان به فراوان علاقه
ميدادم هديه ديگران به را نقاشيهايم كه همانطور داشتم
كردن ، فكر مدتي از بعد چگونه؟ ولي بدهم هم او به
با و رساندم تكامل به را بود رسيده ذهنم به كه انديشهاي
در پستالي كارت بصورت را آن عيد ايام بودن نزديك به توجه
بسيار نقاشي كردن لمس با او.دادم هديه او به و آورده
"مثلا كرد مطرح متعددي سوءالات و شد مند علاقه و كنجكاو
ندارد مژه چرا يا است زياد اينقدر چشمها فاصله چرا اينكه
به ما بعد.ميكرد سوءال مرتب و بود شده خوشحال بسيار او
بكشد آنرا تصوير سيب يك لمس با كه خواستيم او از اصرار
با ولي نيست كار اين انجام به قادر كه بود معتقد او
حتي او كشيد سيب يك از حيرتانگيزي تصوير من پافشاري
داشت برآن مرا خوشحالي اين.بود كشيده هم را سيب لكههاي
.بپردازم كار اين به تمامتر هرچه جديت با تا
در اقداماتي چه تاكنون جهان در كلي بطور و ايران در *
است؟ شده انجام زمينه اين
موءثري و جدي اقدام هيچ تاكنون مورد اين در متاسفانه -
وجود هم اگر نابينايان براي نقاشي و است نشده انجام
آنها توقعات و نكرده راضي را آنان هيچوقت ، باشد داشته
.است نساخته برآورده اطراف دنياي شناخت زمينه در را
اما است كشيدن نقاشي نابينايان آرزوهاي بزرگترين از يكي
نيز درستي درك پس ندارند ديدن توانايي چون معتقدند آنها
كنند نقاشي نميتوانند و نداشته اشياء واقعي تصاوير از
وجود صحيح شكل به نابينايان براي نقاشي اگر كه حالي در
را تصاوير بود خواهند قادر كردن لمس با آنها باشد داشته
صفحه به آنرا مخصوص ابزار با و كرده منتقل خود ذهن به
وقت صرف و كارشناسان كمك موضوع اين كه دهند انتقال كاغذ
.ميطلبد را كافي دقت و هزينه و
چيست؟ خودشان نقاشيهاي از نابينايان تصور *
حتي نابينايان كه دارد وجود بزرگ مشكل اين متاسفانه -
نه ميكنند نقاشي ديگران براي شوند هم قابلي نقاشان اگر
احساس ديگران بردن لذت از ميتوانند فقط و خودشان براي
تاكنون تكنولوژي و علم پيشرفت متاسفانه.كنند رضايت
كاش اي.است نيامده در نابينايان خدمت به بايد كه آنطور
مدرن فنآوري هزاران و كامپيوتر و رادار اختراع با همگام
راحتتر بسيار نابينايان تا ميشد اختراع تجهيزاتي ديگر
كه مطمئنم من.كنند تحصيل و تحقيق كار ، زندگي ، امروز از
تمام مثل نيز را نابينايان كه است مهربان آنقدر خدا
و ميآفريند نيازهايشان كليه گرفتن نظر در با مخلوقاتش
آنان كردن زندگي بهتر مهم راههاي كشف و يافتن ما وظيفه
معرفي پدري فرانسه روزنامههاي از يكي در پيش چندياست
نابينايش فرزند به بهتر هرچه رسيدگي خاطر به كه بود شده
هميشه او پسر بود كرده بازنشسته را خود سالگي سن 35 در
فراواني مهارت برآن علاوه و بوده ممتاز شاگرد مدرسه در
روزي فرزندش بود معتقد پدر آن.داشت واليبال و فوتبال در
خيلي از بايد شدن قهرمان براي ميگفت و شد خواهد قهرمان
ميگفت او.است چشم از گذشتن آنها از يكي كه گذشت چيزها
تجربه اين من شد مستقل و آورد در طلايي بالهاي پسرم وقتي
.ميگذارم ديگران اختيار در را
.گفتيد پاسخ ما پرسشهاي به كه متشكرم *
هنري اخبار
ميشود ساخته امسال تابستان "آلن وودي" جديد فيلم
تابستان هاليوود ، سينماي بازيگر و كارگردان "آلن وودي"
.ميكند آغاز را خود جديد فيلم كارفيلمبرداري امسال
"گرانت هيو" و "اولمان تريسي" چون بازيگراني فيلم دراين
.پرداخت خواهند ايفاينقش به
اين فيلمنامه آنجلس لوس از فرانسه خبرگزاري بهگزارش
ژان" كمپاني را آن تهيهكنندگي و نوشته ووديآلن را فيلم
.دارد عهده بر"فيلمز سوئيتلند دومانيان
"مي كلين" مانند نيز ديگري هنرپيشههاي فيلم اين در
رنگهاي" فيلم در بازي خاطر به اسكار دريافتكنندهجايزه
خواهند بازي "لاويتس جان" و "راپاپورت مايكل" ، "اوليه
.كرد
مشهد ميرك نگارخانه در هنرمند زن يك سوزندوزي آثار
در شنبه روز خراساني هنرمند زن يك دوزي سوزن آثار
.يافت مشهدگشايش ميرك نگارخانه
دست اثر دربرگيرنده 60 "پزشكي شهين" انفرادي نمايشگاه
با وي مداوم كار سال هفت حاصل سنت ، و ازهنر تلفيقي دوخته
منجوق ، مليله ، سرمه ، پارچهمعمولي ، ابريشم ، نخ از استفاده
.است زغره طرح با تابلوهايي و پولك
:گفت اسلامي جمهوري خبرگزاري به هنرمند بانوي اين
.است كرده شركت نيز نمايشگاهگروهي در 10 تاكنون
با مردم آشنايي را نمايشگاه اين برپايي از هدفش پزشكي
اصالت دربرگيرنده وي اعتقاد به كه دوزيدانست سوزن هنر
تا "دوزي سوزن آثار" نمايشگاه.است زمين ايران بومي هنر
.است مشهدداير ميرك نگارخانه در ماه ارديبهشت دوم
تصوير آينه در عاشورا
شهادت ايام رسيدن فرا بهمناسبت خاوران فرهنگسراي
آينه در عاشورا" عنوان با مسابقهعكاسي (ع)امامحسين
برگزار "شهادت عشق خط"عنوان با خوشنويسي مسابقه و "تصوير
.ميكند
تا 15 را خود عكاسي آثار ميتوانند علاقهمندان
به ارديبهشت تا 20 را آثارخوشنويسيخود و ارديبهشت
.كنند ارسال فرهنگسرا اين هنري مديريت
|