ايدئولوژي دو چالش
(3)بحران از عبور
ايدئولوژي دو چالش
(دوم بخش) - جهاني متحول نظام در فرهنگ و سياست
به نهايت در كه بود امتيازي رونوشت امريكا برتري آخرين *
گفتمان ايدئولوژيك گفتمان هر:ميگرفت تعلق شوروي
ديگري بدون يك هيچ و راتاييدميكرد ديگر ايدئولوژيك
به كه ميساخت قادر را طرف دو هر سرد جنگ.نبود پذيرفتني
در را شديدي انضباط و نظم لنينيسم و امريكانيسم نام
ميدانند مصلحت كه طور آن و كند برقرار خود اردوگاههاي
جهت را آينده نسلهاي ذهنيت و بزنند دست تكاني خانه به
.دهند
وجود كمونيسم و امريكانيسم بين زيادي تفاوتهاي گفت بايد
را تفاوتها اين مفصل ، طور به دوطرف ، نوشتههاي.داشت
عرصه در نيز تفاوتهايي اين ، بر افزون.ميدهند توضيح
دو اين بانيان آيا اما.داشت وجود دو اين ميان نظر و عمل
اصطكاكهايي البته بودند؟ آشتيناپذير دشمناني ايدئولوژي
لنينيسم تجسم روسيه كه واقعيت اين و داشت وجود آنها بين
به آنها براي را غامضي مشكل آلمان ، نه ميرفت شمار به
بود صورت بدين ژئوپليتيكي واقعيت زيرابود آورده وجود
دشمن ژئوپليتيكي لحاظ از آلمان (تا 1945 و) در 1917 كه
(تا 1945 و) در 1917 و ماند باقي متحده ايالات اصلي
جنگ در پيروزي براي روسيه ارتش حمايت به متحده ايالات
امريكا معضل بنابراين ، .داشت نياز آلمان با سيسالهاش
پيش شوروي با را خود سرد جنگ چگونه كه بود اين
سرد جنگ ، ميكند يادآوري فونتن آندره كه همانطور)ببرد
جنگ به دست آن با زمان هم و(در 1945 نه شد ، شروع در 1917
مكمل كه شوروي ، نتيجه ، معضل در و بزند آلمان با واقعي
لنينيسم چگونه كه اين از بود عبارت بود ، امريكا معضل
خطر برابر در خود از آن با وهمزمان بگيرد راپي انقلابي
اين ، بر افزون.كند دفاع آلمان نظامي وگسترش فوريتر
متحد كشورهاي كه داشت نياز امريكا به اندازه همان شوروي
شوروي.داشتند نياز شوروي به نظامي دلايل به امريكا
الگويي اقتصادي ، سازمان براي الگويي نه اگر را امريكا
لنين شعار علت ، همين به).بود داده قرار تكنولوژي براي
(."برق اضافه به شوراهاست ، مساوي كمونيسم" از بود عبارت
فرمولي بد ، يا خوب كه ، بود استالين و روزولت نبوغ اين
دشمن دو اين مشاركت براي را راه كه كردند پيدا
.كرد هموار آنها بين همزيستي رابطه ايجاد و ايدئولوژيك
اين در است معروف "يالتا" به كه است چيزي فرمول اين
بود موافقتنامههاحاكم اين بر كه روحيهاي به جابايد
مورد كه خاصي رسمي موافقتنامههاي بر نه كرد ، تاكيد
.نداشت مخالفتي امر اين با چرچيل.گرفت قرار طرف دو توافق
كه در 1946 ، (ميسوري) فولتون در چرچيل سخنراني واقع ، در
برد ، كار به را "آهنين پرده" عبارت بار نخستين او آن طي
.بخشيد تقدس آن به "رسما بلكه نبود ، يالتا مذمت در
نقش نظامي ستون دو از 1945 پس امريكا ، تسلط پيريزي در
قدرت تضمينكننده كه بود ناتو آنها از يكي.داشتند
و سياسي اهداف پيگيري جهت امريكا براي لازم نظامي
و امريكا كه بود ترتيباتي دوم ، ستون.بود اقتصادياش
امر اين تضمينكننده و بودند كرده توافق آن سر بر شوروي
در جنگ در پيروزي كه عرصهاي در نظامي نيروي به كه بود
نيازي (نباشد دركار هم باختي اگر حتي) نيست متصور آن
اشاره اروپا در هستهاي جنگ به وضوح به كه امري -نيست
.داشت
حالت اين نظامي موءلفههاي به عموم جانب از كه زيادي توجه
معطوف بود ، شده نمودار سرد جنگ شكل به كه سكون ، و وقفه
;داشت پنهان نظرها از را مهمي اقتصادي -سياسي معامله شد ،
سالهاي اروپايي توازن زيربناي واقع در كه معاملهاي
عرضه شوروي به امريكا چه آن.ميداد تشكيل را 19891945
عبارت بود شادمان آن پذيرش از شوروي چه آن و بود داشته
شرقي اروپاي در شوروي براي اختصاصي شكارگاه ازايجاد بود
و اقتصادي سياسي ، قواعد وضع به ميتوانست آن در شوروي كه
فراتر آن مرزهاي از را پا كه شرطي به بپردازد ، فرهنگي
.نگذارد
زيرا ;بود زياد بسيار معامله اين در طرف دو امتيازهاي
شوروي.نميماندند بند پاي آن به طرف دو بود اين جز اگر
اين كه آن نخست:شد نائل مهم دستاورد سه به ميان اين در
بهرهبرداري منطقه اين از ساخت قادر را شوروي معامله
;آورد دست به آن از عظيمي "جنگي غرامات" و كند اقتصادي
شد مجهز آلمان برابر در نظامي سپري به شوروي كه ، اين دوم
به نظامي ، سپر اين ضرورت)برميداشت خيز داشت دوباره كه
از بعد سالهاي تعبيرژئوپليتيكي سوء از ناشي اساسي ، طور
;(بود مفهوم رواني لحاظ از سوءتعبير اين اما بود ، 1945
امكان شوروي كه آن درازمدت ، در همه از مهمتر شايد و سوم
و)شود جهان بقيه و غربي و شرقي اروپاي رشد مانع مييافت
شرق در راه اين در تلاش (.كند سركوب را تمايلات اين حتي
اين امابود ديگر نقاط از موفقيتآميزتر اروپا غرب و
بنا را آن استالين كه گونه آن شوروي ، نظام براي امر
بود مجبور شوروي كه بود وحياتي مهم قدر آن بود ، نهاده
و باشد داشته خود اختيار در را كمونيستي گفتمان انحصار
ندهد اجازه سوم جهان در "ماجراجويانهاي" انقلاب هيچ به
.زند برهم را امريكا با شده ايجاد موازنه
ميشد ، حاصل ميان اين در امريكا براي كه نفعي جا اين در
به بودكه استعماري قدرتي واقع ، در شوروي ، .ميشود مشخص
بسيار راه اين در و ميكرد عمل اروپا در امريكا از نيابت
را مستقلي "چپگراي" عناصر تصفيههاي 1948.بود كارآمد
.بهدركرد ميدان از داشتند وجود وكنار گوشه در هنوز كه
.نزد امريكا منافع به بههيچوجهلطمهاي جريانها امااين
وجود به نيازي جهاني اقتصاد مدت كوتاه اقتصادي گسترش در
در امريكا نقش به توجه با.نميشد احساس شوروي بلوك
همه كشور اين وژاپن غربي اروپاي اقتصادي "بازسازي"
كه اين از بنابراين داشت ، اختيار در را كنترل ابزارهاي
يافته رهايي شوروي بلوك قبال در پرهزينه ازتعهدات "موقتا
اين برگرداندن كه ميدانست و ميكرد خشنودي احساس بود
چندان كار جهاني اقتصاد مصرفي كالاهاي زنجيره به منطقه
.بود نخواهد دشواري
به نهايت در كه بود امتيازي رونوشت امريكا برتري آخرين
گفتمان ايدئولوژيك گفتمان هر:ميگرفت تعلق شوروي
ديگري بدون يك هيچ و راتاييدميكرد ديگر ايدئولوژيك
به كه ميساخت قادر را طرف دو هر سرد جنگ.نبود پذيرفتني
در را شديدي انضباط و نظم لنينيسم و امريكانيسم نام
ميدانند مصلحت كه طور آن و كند برقرار خود اردوگاههاي
جهت را آينده نسلهاي ذهنيت و بزنند دست تكاني خانه به
.دهند
تسلط كه شد واقع موءثر جا آن تا وشوروي امريكا توافقهاي
.شد پذيرفته وچرا چون بدون"تقريبا جهاني نظام بر امريكا
اقتصادي قدرت از بودند عبارت فرايند اين در اصلي دوعامل
رقباي به را آنها كه ژاپن و غربي اروپاي رشد درحال
فزاينده سياسي استقلال به و ساخت مبدل امريكا اقتصادي
سوم جهان ازكشورهاي شماري بيميلي نيز و ;شد منجر آنها
كه بود كرده تعيين آنها براي يالتا كه سرنوشتي قبول به
جاهاي و الجزاير ويتنام ، درچين ، انقلابهايي وقوع به
.شد ديگرمنجر
بروز سرعت از ميخواست روشهايي واسطه به امريكا
آن پي در امريكا.بكاهد اقتصادياش اوضاع زوال پيآمدهاي
ويژه كه دهد انجام نهادهايي طريق از را كار اين كه بود
در ملايم موضعي اتخاذ طريق از ابتدا -بودند شده بنا تسلط
در ستيزهجويي طريق از سپس و كارتر و فورد نيكسون ، دوران
از بيش كاري تاكتيكها اين از يك هيچ اما.ريگان دوران
.ندادند انجام زوال آهنگ كردن آهسته
دچار كافي اندازه به امريكا قدرت كه هنگامي سرانجام ،
گل آبهاي به شدن وارد جز نداشت چارهاي شوروي شد ، زوال
نقش كه اميد اين با گورباچف ، نوست گلاس و پروستريكا آلود
شود حفظ (روسيه نقش حداقل يا) بزرگ قدرتي عنوان به شوروي
چه گر.آيد در به سالم امريكايي صلح خرابههاي از و
متن بايددر را سال 1989 وقايع كه كرد فراموش نبايد
ساختاري محدوديتهاي و جهاني نوين نظام خطي روندهاي
.داد قرار آن خطي منحنيهاي
تاريخي واقعهاي عنوان به فرانسه انقلاب اصلي پيآمد
نظامي ، فرهنگي ، بلوغ سرمايهداري ، جهاني اقتصاد براي
همخواني بيشترين سرمايه بيپايان انباشت با كه بود ارزشي
سياسي آگاهيهاي تا 1815 سالهاي 1789 وقايع.داشت را
بر را تغيير بودن طبيعي تصور و داد تغيير را متداول
مكانيسمهاي واقعي تكامل انتظار و تحميل عموم ذهنيت
اين به پاسخ در.كرد ايجاد مردم در را نظام سياسي
سه ظهور شاهد نوزدهم قرن كه بود جديد جهانبيني
ليبراليسم محافظهكاري ، يعني جهاني ، نوين نظام ايدئولوژي
تبديل شيوههاي شدن نهادينه آن ، با مقارن و سوسياليسم و
علوم عبارتي به يا تجربي واقعيت به ايدئولوژيها اين
.بود تاريخي اجتماعي
عمل صحنه در كه يكديگر ، با ايدئولوژي سه اين مبارزه در
ميشد ، سومي عليه آنها دوتاي اتحاد منجربه اغلب سياسي
بسيار ميساخت متمايز هم از را آنها مواضع كه خطوطي
آنها.نداشتند ثبات هيچوجه به موضع سه اين.بود نامشخص
و داشتند التقاط از رگههايي باشند متصلب كه آن از بيش
و اجتماعي تغييرات گستره و سرعت زمينه در را سليقههايي
نداشت وجود احتمال اين.ميساختند مطرح آن در دولت نقش
بيان شكل يك "دقيقا را مواضع اين اجتماعي تحليلگر دو كه
آن كنار در داشت ، وجود التقاطي ايدئولوژي سه اگر.كنند
.داشت وجود نيز خاص فلسفي موضعگيري هزاران
آشكار ايدئولوژي سه اين تكاملي سير تحليل و تجزيه
عنوان به ليبراليسم تا 1968 و از 1848 پس كه ميسازد
بسيار مفهومي در ليبراليسم.يافت نضج غالب جهانبيني
به دو هر سوسياليسم و محافظهكاري:داشت غالب نقشي ساده
به ميگرفتند ، جاي ليبرالي چهارچوب در روزافزوني طور
ناب ليبراليسم براي جايي ديگر ميرسيد نظر به كه طوري
نميشد وجه هيچ به كه زماني در هم آن باشد ، نمانده باقي
كه كرد استدلال چنين ميتوان.گذاشت كنار را ليبراليسم
:داشت وجود ايدئولوژي دو تنها عمل ، در از 1848 ، پس
در سوسياليست ، ليبراليسم مقابل در محافظهكار ليبراليسم
ليبرال قطب جذب روزافزوني ، نحو به ماركسيسم ، كه حالي
به سپس و آن از برنشتاين روايت صورت به ابتدا ;ميشد
لنينيستي روايت صورت به سرانجام ، و كائوتسكي روايت صورت
.آن
روند كه آن نخست:داشت برجسته امتياز دو ليبراليسم
بيپايان ، گسترش يعني -ميساخت منعكس را نظام بنيادي
با همراه جوهر دائمي بازتوليد و صورت پيوسته انطباق
كه چند هر نيكو ، جامعهاي در همگاني مشاركت چشمانداز
ليبراليسم امتياز اين.باشد نابرابر هنوز جامعه اين
كمتر آن ديگر امتياز به اما است ، شده شناخته "كاملا
ليبراليسم.است مانده پنهان اغلب واقع در و شده توجه
دولت ، ساختارهاي درازمدت تقويت كه است ايدئولوژياي تنها
جهاني اقتصاد عملكرد از استراتژيك پشتيباني يعني
سوسياليسم و محافظهكاري.ميسازد ميسر را سرمايهداري
در كه جامعهاي مينگرند ، دولت از فراتر "جامعهاي" به
اين خاطر به "دقيقا ليبراليسم.مييابد تجلي نهادها ساير
در را اختلافها نهايي حل است قراردادي و فردگرا كه
فرض چنين ليبراليسم ، در.ميكند جستوجو دولت تصميمهاي
بلكه ندارد ، خود ازآن منافعي تنهايي به دولت كه ميشود
.است اكثريت اجماع و مصالحه از برداري
ميتوان كه است نقشي قويترين داور عنوان به دولت نقش
اين و ليبراليسم بودن اصلاحطلب دليل.شد متصور آن براي
دارد دولت مقام و شان بردن بالا به گرايش اصلاحطلبي كه
در ميبخشد ، مشروعيت دولت به ليبراليسم.است همين نيز
اعتبار فلسفي لحاظ از سوسياليسم و محافظهكاري كه حالي
براي دولت نظام كه جا آن از اماميكنند سلب را دولت
محافظهكاري است ، اساسي سرمايهداري جهاني اقتصاد كاركرد
چهارچوب در نميتوانند خود ناب شكل در سوسياليسم و
.كنند ايفا را غالب نظريه نقش سرمايهداري جهاني اقتصاد
ليبراليسم.شوند جلوهگر تلفيقي صورت به بايد آنها
.سوسياليست ليبراليسم يا محافظهكار
دارد ادامه
(3)بحران از عبور
رفسنجاني هاشمي الله آيت:قلم به
فروردين شنبه 8
امام زيارت به خامنهاي آقاي اتفاق به صبح نيم و هشت
استانداران و يزدي [ابراهيم] دكتر امام ، دفتر دررفتيم
گزارش امام ، زيارت دركرديم ملاقات را همدان و ايلام
مسئوليت به كه خواستم امام از و داشتم تقديم را خوزستان
در تحرك عدم از و بفرمايند بيشتري توجه قوا ، كل فرماندهي
شكايت -است آورده ستوه به را ما نيروهاي كه -جبههها
نميشود داده توپ 175 آبادان در ارتش ، به اينكه و كردم
.كنند تلافي را شهرها به حمله بتوانند كه
و تجارت و زمين تكليف تعيين مشكل حل راه درباره امام از
.نفرمودند موءثري راهنمايي ;خواستم كمك مجلس در..و صنايع
ارتش در نميتوانند قانون طبق اينكه از خامنهاي آقاي
از و كردند مسئوليت سلب خود از باشند ، داشته موءثري نظارت
ارتش ، و جنگ هدايت در بيشتري توجه خودشان كه خواستند امام
در كافي اطلاعات كه خواستند ايشان از امام.دارند مبذول
را مقتضي تصميم بتوانند كه شود گذارده امام اختيار
[صياد] سرهنگ عزل ضرر ديگر بار خامنهاي ، آقاي.بگيرند
تلقي بياهميت را مطلب امام ولي كردند ، گوشزد را شيرازي
.كردند
-ايتاليا از فيات شركت مدير پسر و حجازي [فخرالدين]آقاي
نيازهاي از و آمدند امام زيارت به -است شده مسلمان كه
.گفتند مطالبي كشور ، از خارج اسلامي دانشجويان
بفهمد ميخواست احمدآقا.داشتم صحبتهايي احمدآقا با سپس
ايشان گفتم.كرد خواهيم چه بنيصدر آقاي با بالاخره كه
و باشد اساسي قانون حد در جمهور رئيس كه باشد قانع اگر
سوءاستفاده قانوني ، ارگانهاي عليه جمهوري ، رياست مقام از
حركت ما كلي سياست و كنيم تحمل را ايشان ميتوانيم نكند ،
باشد ، داشته اسلامي صلاحيت كه كس هر و است اسلام جهت در
نسبت انقلابي نيروهاي اينكه از.باشد ما همكار ميتواند
موضع است لازم گفتم.بود نگران هستند ، بدبين ايشان به
...كنند اتخاذ روشني
فروردين يكشنبه 9
اول.باشيم داشته اسلامي شوراي مجلس علني جلسه بود قرار
به حاضر ، نمايندگان عده ولي شد ، تشكيل رئيسه هيات صبح ،
علني رسمي جلسه نتوانستيم و نرسيد نفر هشتاد و يكصد نصاب
صحبت جنگي مناطق درباره غيررسمي طور به ;باشيم داشته
مجلس در عصر تا.شد تعطيل ديگر هفته يك مجلس.كرديم
...دادم انجام را متفرقه كارهاي و ماندم
.داشتند شكايت جنگي آوارگان مشكلات از خرمشهر نمايندگان
نجات و شيراز در شيرازي رباني آقاي جان به سوءقصد خبر
صحبت تلفني نمازي بيمارستان در ايشان ، بارسيد ايشان
.نمودم مخابره برايشان هم تلگرافي و كردم
در بنيصدر آقاي نماينده تقيزاده دكتر كه داشتم خبري
"قاعدتا ;است بوده آنجا مدتي و رفته عراق سفارت به لندن ،
رجايي آقاي به را خبر.نيست ميانجي هيات با بيارتباط
...باشد دستشان حساب دفاع ، عالي شوراي در كه دادم
تحصيل بلژيك در كه محسن [فرزندم] با تلفني شب ، آخر
انجمن فعاليت و سفارتخانه كار از.كرديم صحبت ميكند ،
ضد ضعف و عرب اسلامي دانشجويان در انقلاب نفوذ و اسلامي
.بود راضي انقلاب ،
فروردين دوشنبه 10
سياست و نهجالبلاغه مقاله تكميل در مقداري صبح ، اول
و گزارشها مطالعه از پس.رفتم مجلس به سپس و كاركردم
"بيطاط رابح" الجزاير مجلس رئيس نامه جواب نامهها ، امضاي
.نمودم دعوت ايران به را ايشان و كردم تهيه را
راديو به اعتراضي نامه ولايتي [اكبر علي] دكتر آقاي
بود ، نوشته مجلس با نادرست برخورد خصوص در تلويزيون
.كردم تاييد
هيات با كه -همراهان و هانيالحسن عرفات ، [ياسر] آقايان
به -بودند آمده ايران به "طائف اسلامي كنفرانس" ميانجي
لبنان ، جنوب به اسرائيل حمله خطر از.آمدند ملاقاتم
به حمله اين گفتم و دادم تسليت را ايشان.بودند نگران
همه از بيش و ميكند منفجر را منطقه است ، آمريكا ضرر
خواستم ،[ياسرعرفات] ايشان از.ميبرد خسارت آمريكا
هانيالحسن.رفت فرودگاه به ايشان.كنند عمل انقلابيتر
نظر و صدام ضعف و عراق وضع از مفيدي مطالب و ماند تنها
.ميگيرند ضدعراقي موضع دارند كمكم اينكه مثل ;داد هيات
عرفات مخالف ايران ، انقلابيهاي از بعضي اينكه از
...بود نگران شدهاند ،
فروردين سهشنبه 11
سمينار براي پيامي و نوشتم را ديروز خاطرات صبح ، اول
كرمان ، استان دانشآموزان و دانشجويان [اسلامي وحدت]
...كردم تهيه
.كردم شركت اسلامي جمهوري حزب سياسي دفتر جلسه در سپس
و شد بحث دانشگاه اسفند چهارده از بعد اوضاع درباره
هيات و جنگ اوضاع و امام با امام خط رابطه از تحليلي
...گرديد مطرح "طائف اسلامي كنفرانس" ميانجي
و سيما و صدا سرپرستي شوراي.رفتم نخستوزيري به بعد
بعد تابودند نبوي بهزاد و رجايي باهنر ، بهشتي ، آقايان
سوخت ، اقتصادي ، وضع كشور ، جاري مسائل درباره شب نيمه از
درباره حكميت كميته در ديگر طرف نماينده انتخاب و جنگ
خبر.رسيدم خانه به بامداد يك ساعت.كرديم بحث اختلافات
دريافت صبح اول آمريكا ، جمهور رئيس ريگان [رونالد] ترور
.بود آن عواقب منتظر بايد و است عظيمي حادثه.شد
فروردين چهارشنبه 12
سنگيني باران.نرفتم بيرون خانه از بود ، تعطيل امروز
احمد صبح ، نه ساعتشد راهپيمايي انجام مزاحم و باريد
مراسم در را امام پيام بايستي ايشان.كرد تلفن خميني آقا
دنبال چيست ، تكليف كه بود نگران كند ، قرائت راهپيمايي
تكليف كه كند راهپيمايي لغو اعلام "رسما كه ميگشت مرجعي
جمعه ، نماز ستاد با تماس در.شود معلوم هم پيام قرائت
و بگيرند تماس امام دفتر با گفتم و كردم پيدا را مسئولان
خاطر به كه شد اعلام بعد ساعت دو.كنند معين را تكليف
شد معلوم "بعدا ولي ;يافت پايان راهپيمايي بارندگي شدت
در باران رگبار زير پراستقامت ، و فداكار مردم كه
را ميدان و رسيدهاند آزادي ميدان به و مانده خيابانها
و كرده سخنراني هم جنتي [احمد] آقاي.نكردهاند ترك
.است شده قرائت هم قطعنامه
خوانده بعدازظهر اخبار در.شنيدم راديو از را امام پيام
[پيام اين در امام].بود شده حساب و جالب و متين خيلي.شد
فرمان از اسلامي انقلاب و ميزان روزنامههاي تخلف به
به كه كردند دستوري به اشاره و داشتند اشاره آرامش
روزنامه دو همين متخلفان تعقيب مورد در كشور ، كل دادستان
كارنامه [ستون] در بنيصدر آقاي "انصافا.دادهاند
حد از را وقاحت مورخ 11/1/60 [اسلامي انقلاب] روزنامه
كه است پيدا.نموده اهانت رهبر ، حتي همه به و گذرانده
.طالبند را تشنج اينها
آمده مطالبي هم ميانجي هيات و جنگ مورد در امام پيام در
آقاي.ميكند محكوم را بنيصدر آقاي سياست كه است
خاتمه جنگ به است مايل نوشته ، ديروز كارنامه در بنيصدر
اظهارات و امروز راهپيمايي شعارهاي ولي كند ، صلح و بدهد
...است بسته ايشان براي را راه "يقينا امام
فروردين پنجشنبه 13
برف از پوشيده "كاملا درختها و آمده فراواني برف ديشب
باشد ، نزده سرما كه كند خدا.است سرد هم هوا و شده
در باشد ، زده سرما اگر.هست سردرختيها زدن سرما احتمال
.ميآورد فراهم دولت و كشور براي عظيمي مشكل شرايط ، اين
آمده برفي چنين فروردين ، سيزده در كه ندارم خاطر به من
...باشد
ارتباط در كه چيزهاييرفتم امام زيارت به صبح نه ساعت
اينكه ضمن امام.گفتم ميدانستم ، صلح هيات و جنگ با
كوتاه ما كه نميدانند صلاح شود ، تمام زودتر جنگ مايلند ،
ملت به نبايد صلح از بعد شود ، شرط اينكه از و بياييم
مضمون اين اگر ;نگرانند كنيم ، كمك صدام عليه عراق ،
توجه با "مخصوصا دارند ، نگراني بيايد ، قرارداد در بخواهد
.عراق مردم انتظارات به
حكميت هيات در ما طرف از يزدي محمد آقاي انتخاب با امام
.كردم صحبت تلفني اردبيلي ، موسوي آقاي با.بودند موافق
را دفترشان بايد بنيصدر آقاي كه جازماند امام گفتند
بايد "صراحتا و "علنا ضدانقلاب ، گروههاي با و كنند تصفيه
ولو اسفند ، چهارده مسئولان تعقيب اجازه و كنند مخالفت
حكميت ، هيات كه داشتند تاكيد و دادهاند را جمهور رئيس
...كند عمل "سريعا
را يزدي آقاي شد قرار.كردم صحبت تلفني هم رجايي آقاي با
شهيد خانواده شب.شد اعلام.كنيم اعلام نماينده عنوان به
...خوابيدند را شب و بودند عفت مهمان اهوازي ، علمالهدي
گويا ميگويند ، امام گفت ، و كرد تلفن خميني ، آقا احمد
آقا احمد و شود فكري دارد ، بدي مالي وضع قطبزاده
اطلاع ولي.شود محول ايشان به شغلي ميكرد ، پيشنهاد
دفترش مخارج و لوكس سكرتر و دارد دفتري ايشان ميگويد ،
!ميآورد؟ كجا از ;است زياد
فروردين جمعه 14
وزارت مسئولان.رفتم بهشتي آقاي منزل به صبح نه ساعت...
جمع نخستوزير و سازندگي جهاد بودجه ، و برنامه كشاورزي ،
كشاورزي وزارت و جهاد كار كردن هماهنگ خصوص در.بودند
...بود بحث
جمعيت.رفتيم جمعه نماز به رجايي آقاي همراه
ميدان تا هم طالقاني خيابان در بود ، فوقالعادهاي
.كرديم بحث راه در رجايي آقاي با.بودند نشسته فلسطين
اصلاح و فعال با اثر ، كم سفارتخانههاي تعطيل شد قرار
آخر تا شود تلاش و باشد همراه سفارتخانهها ساير كردن
.شود اعلان خارجه ، وزارت درباره موءثر كار چند هفته ،
به ادارات ، در عكسها تمام كه كنيم بخشنامه بناست گفتند ،
خانمها و بخوانند جماعت نماز و شود جمع امام ، عكس جز
...كنند مراعات را حجاب
داشتند ، مشكلي و آمدند هم خوزستاني و عراقي آواره نفر چند
وضع درباره و آمدند هم خامنهاي آقاي.شود رفع است اميد
.داشتيم مفيدي بحثهاي جاري ، مطالب و صلح هيات و جنگ
و كردم تهيه را اختلافات هيات در نماينده تعيين اعلاميه
.دادم سيما و صدا به
|