:كار عالي شوراي دبير
پشتوانه كار قانون تغيير طرح
ندارد كارشناسي و
علمي
: اجتماعي امور كارو وزير
را خارجيبيكاري كالاهاي ورود
ميكند كشور وارد
محوري شعار :مازندران استاندار
پايدار و متوازن توسعه دولت
است

:كار عالي شوراي دبير
پشتوانه كار قانون تغيير طرح
ندارد كارشناسي علميو
شوراي مجلس در كار قانون تغيير طرح:شهرستانها گروه
طبق و نيست برخوردار كارشناسي و علمي پشتوانه از اسلامي
و 191 ، ماده 189 جمله از كار قانون در شده پيشبيني مواد
وزارتخانهها تمام و است قانوني غير كار قانون تغيير
نماينده كه كار عالي شوراي به را خود پيشنهادهاي بايد
شورا اين تا كنند ارائه است ، كشور كارفرمايان و كارگران
معافيت بررسي به آن تصويب از پس و دولت با رايزني در
.بپردازد كار قانون شمول از افراد و بخشها
كار عالي شوراي دبير تبريز در همشهري خبرنگار گزارش به
چندين از بازديد و كارگر هفته مراسم در شركت منظور به كه
در ديروز بود كرده سفر شرقي آذربايجان به صنعتي واحد
قانون تغيير طرح كه اين بر تاكيد با خبرنگاران با گفتگو
غير اقتصادي ، غير بيكاري با مبارزه بهانه به كار
پيش مشابهي نمونههاي:افزود است سياسي غير و كارشناسي
شدن خارج به منجر كه شده ارجاع كار عالي شوراي به اين از
قانوني اگر حتي اخير طرح اما گرديد كار قانون شمول از
اشتغالزايي بر كه آن از بيش ميشد ، تصويب و ميبود
.افزود خواهد بيكاران خيل بر بيفزايد ،
بيان با سخنانش از ديگري بخش در باقرينژاد باقر محمد
دفاع براي انبياء رسالتهاي و دنيا انقلابهاي تمام كه اين
قانون:افزود است ، بوده مظلوم كارگران و محرومان حقوق از
و شد تصويب (ره)امام حيات زمان در اسلامي جمهوري كار
بايد مااست شده رعايت آن در جهاني استانداردهاي حداقل
افزايش را كار قانون كيفيت و كميت آينده در تا بكوشيم
و بياييم كه آن نه باشيم الگو دنيا تمام براي و دهيم
.سازيم محروم اجتماعيشان حقوق حداقل از را كارگران
بر حاكم فضاي تاثير تحت:كرد اضافه كار عالي شوراي دبير
كارفرمايان ، مديريتها حقوق كار قانون در دنيا
در ما است ، نشده رعايت بايد كه طور آن سرمايهداران
در توانستهايم تنها انقلاب از پس و پيش شرايط بهترين
در و كنيم ايجاد اشتغال نفر هزار تا 350 براي 300 سال
تجربيات از بهرهگيري با تا بكوشيم بايد فعلي شرايط
حاكميت گذاشتن كنار و شعاري برخورد از پرهيز اقتصادي ،
صحيح ، برنامهريزي با سرمايهداري و دولتي اقتصاد تفكر
جاري سيل صورت اين غير در بخشيم ، سامان را بيكاري موضوع
جامعه عقيدتي و سياسي بنيادهاي تمام انساني نيروي از شده
.كرد خواهد ويران را
افزايش و توليد براي سرمايهگذاري امنيت بر پايان در وي
و كارگران حرمت بر احترام نفتي ، غير صادرات
تفكر حاكميت با بايد ما:گفت و كرد تاكيد سرمايهگذاران
است شده تشديد جامعه در انقلاب از پس متاسفانه كه تجاري
بكوشيم و كنيم مقابله اقتصادي و اعتقادي فكري ، ابعاد در
.شود غالب تجاري اقتصاد بر توليدي اقتصاد تا
: اجتماعي امور كارو وزير
را خارجيبيكاري كالاهاي ورود
ميكند كشور وارد
يزد به سفر در اجتماعي امور و كار وزير:شهرستانها گروه
اراده يك به نياز بلكه نيست سختي بحث اشتغال بحث:گفت
كه چرا كنيم قطع يا دهيم كاهش را واردات كه اين و دارد
را بيكاري حقيقت در ميكنيم وارد خارج از را كالايي وقتي
.ميكنم وارد كشور به
وزارت:افزود كمالي حسين همشهري خبرنگار گزارش به
كارهاي در و كند دخالت اشتغال بحث در بايد بازرگاني
آورديم كم وقتي و كنيم استفاده موجود امكانات از توليدي
.بگيريم بهره جديد امكانات از
صادرات به اقتصادي فعاليتهاي از بخشي:داشت اظهار وي
توليد را كالاهايي داخلي بازرگاني دردارد بستگي
نوع اين توليد از مصرفكنندگان و صنعتگران كه ميكنيم
وارد خارج از آنرا و هستند بياطلاع كشور در كالاها
كه داريم توليد مازاد نيز واحدها از بسياري در ميكند ،
اطلاعرساني اين و شود صادر خارجي كشورهاي به ميتواند
.دهد انجام بايد بازرگاني وزارت را
از عبارتست كه ما كشور در بازرگاني تعريف بيان با وي
قيمت به بعد و گرفتن سخت مردم بر را شرايط احتكار ، خريد ،
بازرگاني و مصرف به ما نگرش نوع:افزود فروختن گرانتر
عمل آنقدر بازرگاني نظام در و نيست بينالمللي نگرش
.آمد پديد بيكاري معضل كه نكرديم
هزار و 600 ميليون يك را كشور در بيگانه اتباع تعداد وي
وارد افغانها اينكه از قبل:داشت اظهار و كرد عنوان نفر
كاري انجامميدادند مردم خود را كارها تمام شوند ايران
.كرد خراب را ما فرهنگ كرد ايران در افغاني كه
امكانات و زياد طبيعي منابع تمامي از بايد:افزود وي
هماهنگ را مختلف عوامل و كنيم استفاده داريم كه مالي
استفاده بيكاري مشكل رفع در مردم سرمايههاي از و كنيم
شده گرفته تصميم اشتغال عالي شوراي جلسات در:گفت وي.شود
بيشتر جلسات در تا شود ايجاد آن كنار در ستادي كه است
اشتغال آموزش مراكز كه شده پيشبيني و شود مطرح مسايل
.شود ايجاد استانها در نيز
در مردم فعاليت براي را زمينه بايد:كرد خاطرنشان وي
براي كه باشد بهگونهاي نبايد تشكيلات و كرد ايجاد كشور
مراجعه ارگان چندين به توليدكننده فعاليتي و واحدي ايجاد
.گيرد قرار سرمايهگذار اختيار در اطلاعات بايد كندو
محوري شعار :مازندران استاندار
وپايدار متوازن توسعه دولت
است
فرهنگي و سياسي توسعه گذاشتن مسكوت:شهرستانها گروه
كه آنها و شد خواهد كشور بر استبداد نوعي حاكميت موجب
توسعه كه ميدارند اذعان و ميدهند سر نان و آب شعار
انقلاب شعار كه ميدانند آيا نميخواهند ، فرهنگي و سياسي
.است بوده اسلامي جمهوري و آزادي - استقلال ما
:افزود استان اداري شوراي جلسه در مازندران استاندار
و مشكلات مسئول را خاتمي آقاي دولت كه كساني
توجه نكته اين به بايد ميدانند ، اقتصادي نابسامانيهاي
به وابسته و ساختاري عمدتا كشور اقتصادي مشكلات كه كنند
همه متوازن ، توسعه نيز دولت محوري شعار و است كشور درآمد
.ميباشد پايدار و جانبه
كردن انتقاد سياسي ، توسعه دستاوردهاي از يكي:افزود وي
اگر و است دولت سياستهاي و برنامهها بردن سئوال وزير
گذاشته كنار بايد سياسي توسعه كه باشد اين اعتقادش كسي
.است داده راي كشور در استبداد حاكميت به شود ،
ارشاد و فرهنگ وزير استيضاح مسئله طرح كشاورزيان مهندس
اين طرح:شد يادآور و دانست مجلس قانوني حق را اسلامي
در را خود نظر مهاجراني دكتر تا بود مناسبي فرصت موضوع
رئيس انديشههاي عمق نشاندهنده كه هنر و فرهنگ زمينه
.كند مطرح است كابينه اعضاء و جمهوري
استوار انساني روابط مبناي بر مديريت امروز:افزود وي
مدير و آمده سر به زور و تحكم با مديريت روزگار و است
داشته خود مجموعه زير با سازنده ارتباط كه است كسي خوب
.سازد همراه خود با را آنها دلهاي بازو ، جاي به و باشد
|