نظر رعايت عدم: مطبوعات دادگاه رئيس
مطبوعات قانون با تخفيف
براي منصفه هيات
دارد مغايرت
زنانهمايش مشاركت امور مركز سوي از
ميشود برگزار
"صرفهجويي و زنان"
كنيد عميق را خود دوستي
گريزانند ثابت زندگي از آمريكاييها
نظر رعايت عدم: مطبوعات دادگاه رئيس
مطبوعات قانون با تخفيف
براي منصفه هيات
دارد مغايرت
مورد در مطبوعات منصفه هيات نظر رعايت عدم:اجتماعي گروه
ست ، ا مطبوعات قانون مغاير دادگاه سوي از مجازات تخفيف
.دهد تخفيف "حدود" مجازات در نميتواند قاضي اما
مصاحبه يك در ديروز صبح مطبوعات دادگاه رئيس مرتضوي
اعضاي انتقاد به پاسخ در مطلب اين اعلام ضمن مطبوعاتي
بودن غيرقانوني بر مبني حقوقي كارشناسان و منصفه هيات
هيات كه مواردي در دادگاه سوي از نشريات امتياز لغو
اينكه:گفت است كرده را مجازات در تخفيف تقاضاي منصفه
و نموده "تخفيف" تقاضاي منصفه هيات كه شود تعبير چنين
صحيح رسيده "مجازات اشد" به متهم امتياز لغو جهت به ليكن
و قلم اهل براي مطبوعات قانون در كه همانطور چون نيست ،
حضور مثل شده قايل امتيازاتي قانونگذار مسئول ، مديران
قانون نيز مواردي در دادگاه علني تشكيل و منصفه هيات
و مواد 27 موضوع كه جرايمي ارتكاب صورت در كه دارد صراحت
غير يا تخفيف استحقاق از نظر صرف هستند مطبوعات قانون 28
مواد از هيچيك به مرتضوي.ميگردد لغو نشريه امتياز آن
رعايت عدم مورد در وي اظهارات موءيد كه مطبوعات قانون
مطبوعاتي جرايم در منصفه هيات اعضاي تقاضاي مورد تخفيف
به خود اظهارات از ديگري بخش در حتي و نكرد اشاره باشد
مغاير منصفه هيات تخفيف نظر رعايت عدم":كرد اعلام صراحت
كه جرايمي در گفت وي حال اين با "است مطبوعات قانون
ميزان در نميتواند قاضي باشد "حدود" زمره در آن مجازات
زيرا نمايد كم آنرا و نموده تصرفي و دخل "حد" مجازات
".نيست آن در تبديل و تخفيف امكان و داشته الهي جنبه حدود
از را انقلاب دادگاه خود اظهارات از ديگري بخش در مرتضوي
صالح دادگاه اين گفت و دانست دادگستري عمومي محاكم جمله
.است مطبوعاتي جرايم به رسيدگي در
زنانهمايش مشاركت امور مركز سوي از
ميشود برگزار
"صرفهجويي و زنان"
ارديبهشت اواخر "صرفهجويي و زنان" همايش:اجتماعي گروه
صرفهجويي فرهنگ ترويج و مصرف صحيح الگوي ارائه هدف با
.ميشود برگزار دولت بر اقتصادي فشار كاهش منظور به
در جمهوري رئيس مشاور شجاعي زهرا ما ، خبرنگار گزارش به
خبرنگاران با مطبوعاتي نشست در سهشنبه روز زنان امور
براي اقدامي همايش اين:كرد تاكيد مطلب اين اعلام ضمن
اجتماعي ، سياسي مختلف سطوح در زنان مشاركت ميزان بالابردن
.است فرهنگي و اقتصادي
زنان بخصوص زنان به مصرف صحيح الگوي ارائه:افزود وي
تشكيل را سال بالاي 25 زنان جمعيت درصد كه 94 خانهدار
فرهنگ گسترش به دستيابي براي راهي ميتواند ميدهند ،
.باشد دولت اقتصادي بار كاهش و كشور در صرفهجويي
در زنان عمومي بسيج:گفت زنان مشاركت امور مركز رئيس
و خانه اقتصادي مديريت در آنان نقش به توجه با كشور
گردش و خانواده درآمد افزايش به منجر آينده نسل تربيت
.شد خواهد كشور سرمايه
در و همايش برگزاري كنار در مركز اين:گفت همچنين وي
تبليغاتي آموزشي ، برنامههاي شده ، ياد اهداف تحقق چارچوب
اقدام دست در را زنان ويژه اعتباري موءسسات تاسيس نيز و
.دارد
همايش اين براي كه مقالاتي مجموعه از:كرد اضافه شجاعي
ميان از مقاله كه 9 شده برگزيده مقاله است ، 30 شده ارسال
.شد خواهد ارائه همايش در آنها
است قرار "صرفهجويي و زنان" روزه يك همايش است ، گفتني
.شود برگزار جمهوري رياست باشگاه در ارديبهشت 28
كنيد عميق را خود دوستي
دوام ، و حفظ باعث فقط نه فردي تفاوتهاي از صحيح درك *
ميگردد دوستي تعالي و رشد سبب بلكه
شادي از صورتششد خانه وارد عجله با دخترم پيش روز چند
مامان:گفت خوشحالي با.ميدرخشيد ماه قرص مانند
با شده قرار امروز از ميدوني خوشحالم ، چقدر كه نميدوني
حالا.كنيم درست ديواري روزنامه يك همكلاسانم از تا دو
داريم خيال و دادهايم تشكيل را ادبي گروه يك تا سه ما
.بگذاريم "جاودانه دوستي" را گروهمان اسم
دنياي به ورود حال در يعني است ، دبستان چهارم سال دخترم
است زندگي از بخشي دختران دوستي طلايي دوران دوستيها ،
را ما نوجواني و كودكي دوران تمام قوي بازوي دو مانند كه
.برميگيرد در
لطف و صميميت كه كرد وادار مرا دوستانش و دخترم ديدن
منظري از را آن صفاي و شادي و كودكي دوران دوستيهاي
از كه ارتباطي عاطفي ، ارتباطي دوستي ، .كنم مشاهده ديگر
طول در كه عميقي دوستيهاي.هستيم كه ميفهميم آن طريق
عميق ، عشق يك مانند به ميتواند ميآيد ، وجود به ما زندگي
.باشند دائمي و حقيقي
ميتوان بهسادگي و است مشكلي كار دوستي حفظ اينحال با
... و فاميل و كار مكاني ، فاصله زمان ، كه داد اجازه
را رشته اين دوستي ، بخشيدن ثبات يا كردن عميقتر بهجاي
محاوره يك در كه داريد خاطر به را مواقعي آيا.كند قطع
و هستيد گوينده شما كه درمييابيد باره يك به دوستانه ،
چنين در يابالعكس و ندارد وجود شما بين دونفرهاي صحبت
و فنآوري حتي يا و مناسب موقعيتهاي از بايستي شرايطي
ارتباط و كرده استفاده ارتباط آوردن بوجود در خود ، تبحر
.كنيد مفهوم با و عميق را خود دوستانه
هر و شديم دوست يكديگر با دبيرستان دوران از الهه و من
يك در نيز فارغالتحصيلي از پس و رفتيم دانشگاه به دو
تحصيل ادامه براي الهه مدتي از پس.ميكرديم زندگي شهر
پس.رفتم زاهدان به خانواده همراه به من و رفت پاريس به
زمان خوشبختانه و گرفتم ازدواج به تصميم من چندي از
در توانست والهه بود تابستان در من ازدواج مراسم برگزاري
ما دوستي كه سالهاست اكنون كند ، شركت من عروسي جشن مراسم
.دارد ادامه
.ميكنند زندگي شيراز در فرزندانش و همسر و الهه اكنون
نوشتن با ما بود ايران از دور او كه گذشته سالهاي طول در
ساله هر نيز حاضر حال در و بوديم درتماس يكديگر با نامه
توانستيم ما روش اين با.ميكنيم ملاقات را يكديگر
ميكنم فكر و كنيم حفظ ميخواستيم ، كه را نزديكي ارتباط
.بشوند يكديگر براي خوبي دوستان بتوانند نيز ما كودكان
هستند صادق آينه يك مانند صميمي دوستان
دوستان تنها است ، باارزش ما نظر از كه خاصي ويژگيهاي
حفظ را نزديكي اين ميشود چطور اما.كنند درك ميتوانند
.كنيم
كرج در ترتيب به م - منصوره و الف -ناهيد قديمي دوست دو
پيوند توانستهاند و ميكنند زندگي تهران شرق و
و محكم هفته آخر گاه به گاه ملاقاتها با را دوستيشان
در دو اين كه بود روزگاري.نگهدارند استوار
ناهيد.ميرفتند گردش به هم كنار در كالسكههايشان
در و شده عميق آنها دوستي ابتدايي دوران در:ميگويد
كار ، سپس.رسيد خود اوج به صميميت اين دبيرستان دوران
كرد خودش خاص مسايل گرفتار را ما شدن ، بچهدار ازدواج ،
سپس.بوديم بيخبر يكديگر از سال 10"تقريبا كه طوري به
مادر منزل به منصوره روزي.كرد تغيير تلفن يك با چيز همه
به او ديدار ، براي پنجشنبه روز داد اطلاع و كرد تلفن من
و بود كرده زيادي تغييرات ما خيابان.آمد قديميمان محل
بزرگ و كوچك آپارتمانهاي به را خود جاي قديمي ساختمانهاي
كه بودند مانده باقي قديمي خانواده سه تنها و بود داده
.بودند منصوره و من مشترك و قديمي دوست سه خانواده درواقع
اين به و گرفتم تماس آنها با من منصوره ، تلفن از پس
.كرديم ملاقات سالها از پس را يكديگر دوست ما 5 ترتيب
بعد به آن از كه بود سالها از پس ما ملاقات اولين اين
را خود خاص مشكلات و مسائل ما از يك هر.كرد پيدا ادامه
ما مجدد ارتباط مشكلات اين كه نداديم اجازه اما داشتيم
سه يكديگر با كه داريم دختر دو منصوره و من.كند قطع را
رفت با را عميقي دوستي داريم وخيال دارند سني تفاوت ماه
اضافه منصوره.بياوريم بوجود آنها بين مداوم آمدهاي و
و دوستانم وجود با و هستم خانواده فرزند تنها من:ميكند
پيدا خودم براي برادراني و خواهر ميكنم احساس همسرانشان
.نميكنم تنهايي احساس ديگر و كردم
وجديد نو كارهاي در مشاركت يا همكاري
همراه به كه نويسنده ، تريدر تامارا خواندم مقالهاي در
را دوستان پرفروش كتاب رني كارمن صميمياش دوست
را جديدي كار كه است لازم گاهي هراز:ميگويد نوشتهاند ،
دوران دوستي:ميدهد توضيح او.كنيم آغاز خود دوست با
اوليه تجربيات از بسياري ما زيرا است ، حساس بسيار كودكي
آموزش اولين دبستان ، روز اولين.ميكنيم آغاز هم با را
كه راههايي از يكي.ديگر اولينهاي از بسياري و نقاشي
كارها از بسياري شروع كند ، محكمتر را ما دوستي ميتواند
نباشد ، هم خوشايند تجربيات اين اگر حتي.است يكديگر با
ميكنيم ، مرور را آنها آينده در كه زماني هم باز
.باشد مفهوم با ميتواند
يكديگر با ميآورند خاطر به كه زماني از مينا و فرشته
دوستي توانستند و ميرفتند مدرسه يك به آنها.بودند دوست
پيوسته وقوع به سالها طول در كه تحولاتي كنار در را خود
استعداد نقاشي هنر در دو هر دارند نگه شاداب و زنده
آنها بيشتر نزديكي سبب مشترك علاقه اين و دارند سرشاري
كه است اين بخشيده ، جلوه دوستي اين به تاكنون آنچه و شد ،
كامل صداقت با يك هر.است ديگري نماي تمام آينه يك هر
طريق بدين و گفته او به را ديگري كاري نقصان و عيوب
خود همرديفان از سريعتر خود هنري كمال جهت در توانستند
كشتي لنگر مانند عميقشان دوستي آنها براي.كنند پيشرفت
دوستي كه خاصي ويژگي زيرا گرديده ، آنان وجودي ثبات سبب
با كودكي در كه است مراحلي همان ميبخشد ، تداوم را آنها
.كردهاند تجربه هم
ما سهم از بيش سهمي
دقايقي دوستانه ، ارتباط يك داشتن نگه شاداب و زنده براي
اوقات بعضي.ميكنيم عمل وظايفمان از فراتر ما كه است
دوست يك به ميكند ، يادآوري ما به كه هستند حساسي دقايق
را ما زايدالوصف شادي يا بزرگ غماست نياز صميمي خيلي
را ما بزرگ مشكل.كند درك ميتواند صميمي دوست يك تنها
وهمفكري كمك نتواند ، اگر حتي و كند حل ميتواند دوست يك
يا مشكل بهتر بتوانيم تا بشود ما آرامش سبب ميتواند او
.برآييم چاره پي در و كنيم تحمل را موجود مشكلات
خبر صميمياش دوست از مدتي است اصفهان ساكن كه ب -زهره
كه پيش چندي.بود شده او نگراني سبب مسئله اين و نداشت
.شدم دوستش احوال جوياي كردم ملاقات را زهره
به كه بار هر و نداشتم اطلاع مريم از كه بود مدتي:گفت
تلفن اگر يا و برنميداشت را گوشي كسي ميزدم ، تلفن او
كه آن از پس يكبارنميداد پاسخ كسي برميداشتند را
نميخواهد دلت كه ميدانم مريم:گفتم شد ، گوشيبرداشته
حرف من با اما داري مشكلي كه ميدانم.بزني حرف كسي با
به شروع ، او من كلام اين از پس.توام دوست من آخر بزن
حل مشكل خودش بهقول خود ، مشكل از من براي و كرد صحبت
چند كمك با و رفتم ديدنش به روز همان.گفت سخن نشدنياش
سپس كنيم ، برطرف را او مشكل توانستيم ديگر دوستان از تن
گرفته تماس او با نيز دوستان ديگر مدت اين در:كرد اضافه
و شده ناراحت بودند ، نشنيده پاسخي اينكه از پس و بودند
چنين من اما.بودند كرده اميد قطع او از خودشان بهقول
اگر و گرفتم تماس او با بارها كه وجودي با.نكردم فكر
فكر بگيرد ، تماس من با كه گذاشتم پيغام داد پاسخ كسي
.بگيرم تماس بايد چرا من نگرفته تماس من با كه او نكردم
و اصرار اين با و شدم موفق تا كردم تلاش آنقدر
.كردم حفظ را خودمان بين دوستي پافشاريام
:كنيد استفاده مناسب موقعيتهاي از
و ميشوند تقويت خود به خود زمان گذر در دوستيها بعضي
اين حتي وجود اين با ميشوند ، ما براي اتكايي نقطه
افراد از بعضيدارند تقويتكننده به نياز هم دوستيها
با روز اين ودر ميگيرند جشن را خود دوستي سالگرد
يكديگر به تلفني تماس يا و تبريك كارت يا گل فرستادن
.ميگويند تبريك
باشد توامان گرفتن جشن با نبايد "الزاما موقعيتها خلق
و او كه است شبي پنجشنبهها لاله براي مثال طور به
در و ميروند مجيد و اكرم مشتركشان دوستان خانه به همسرش
نيز علاقهاشان مورد مسايل به راجع تلويزيون تماشاي ضمن
و خوشحالند بسيار شرايطي چنين از آنها و ميكنند صحبت
.دارد ادامه هفتگي ملاقات اين كه است سال از 5 بيش
باشيد داشته انعطاف
مشترك فطرت و وعادات علايق از دوستيها اغلب چه اگر
.ميشود عميقتر تفاوتها قبول با ميگيرد سرچشمه
ارتباط عميقترين كه است دريافته" دوستان" كتاب نويسنده
صحيحي درك فردي تفاوتهاي از كه است افرادي بين دوستي
و پويا انعطافپذير ، را دوستي دوستيها ، حفظ براي.دارند
ما كه هستند آنهايي دوستان ما بيشتر برايكنيد رشد قابل
خودمان واقع در يعني ميكنيم ، يگانگي احساس آنها با
را وصفاتي عادات ما دوستان كه است اين هم دليل و هستيم
دوست و مطلوب آنها براي را ما شخصيت كه ميبينند ما در
كه ميكند ارزش با آنقدر را دوستي اين و ميكند داشتني
به.ميكنند فراوان تلاش و كوشش آن بقاي و حفظ براي
اعتلاي براي آن ، حفظ براي و بگذاريد احترام دوستيها
.باشيد كوشا خود انساني شخصيت
پيروزبخت معصومه:از
گريزانند ثابت زندگي از آمريكاييها
از امريكاييها:نوشت آلماني روزنامه يك -اجتماعي گروه
.ميكنند كوچ يكبار گاه هرچند و هستند گريزان ثابت زندگي
:نوشت "ديولت" روزنامه اسلامي ، جمهوري خبرگزاري گزارش به
جمعيت كل درصد 17"تقريبا) امريكايي ميليون به 43 نزديك
.ميكنند عوض را خود زندگي محل همهساله (كشور
فقط مدام ، نقلمكان و اسبابكشي:افزود روزنامه اين
ميان در اجتماعي خصيصه اين بلكه نبوده امريكاييها مخصوص
مقياس در نيز نيوزلندي و استراليايي كانادايي ، ملتهاي
:نوشت "ديولت" ميشود مشاهده امريكا ، ملت از كمتري
زياد قابليت و آمادگي كه معتقدند صاحبنظران از بسياري
جمله از مدام ، كردن كوچ و مكان نقل زمينه در امريكاييها
امريكا جامعه در صنعت شكوفايي و بيكاري آمار كاهش علل
گاه مكان نقل خود گزارش ادامه در روزنامه اين.است بوده
و دانست تاريخي پديده يك را امريكايي شهروندان بيگاه و
و سال پنج هر حداقل امريكايي هر متوسط بهطور:نوشت
ديولت.ميزند خود زندگي محل تعويض به دست يكبار دوماه
بهنام امريكايي پروفسور يك قول از خود گزارش دنباله در
نقطه يك به وابستگي حس فقدان:است نوشته "مارسدن مشائل"
حس پيدايش و ميشود انسان بيريشگي منجربه ثابت ، و معين
واقعي تعريف از را فرد نهايت در افراد درميان بيريشگي
.داشت بازخواهد خود
|