!"لج" با بازي
است مردم همه وظيفه تاريخي آثار حفظ
!نيست تيم يك انحصار در ورزش
!ميشود؟ شكسته كي كازرون جاده طلسم
!"لج" با بازي
سالمندان جهاني سال بهمناسبت
نكنند لجبازي يا لجبازي با كه ميآموزيم بچهها به وقتي
دهه چندين از بعد هنوز خود كه چرا بياثريست و عبث آموزش
همچون و نكشيدهايم دست لج با بازي از ، باز عمر از گذشت
يا شطرنج بازي.ماندهايم يكدنگيهايي با لجباز بچههاي
زندگي آغاز همانند يادگيري آغاز در (رنج+شط) رنج از شطي
و ميآموزيم بيشتر چه هر ليكن ميآيد نظر به آسان و ساده
بيشتر بازي ابهت و كار سختي بر لحظه به لحظه ميرويم پيش
هرگاه و ميسپريم حيرت به را خود بيشتر و ميشويم آگاه
و سفيد خانه از 64 كه درمييابيم تازه شويم شطرنج قهرمان
ره سياه خانه چهار و سفيد خانه چهار به فقط شطرنج سياه
شد سئوال بتهون از.نداريم راهي و جايي خانه در 56 يافته
همه با من گفت ، پاسخ در مينوازيد عالي را ويلن شما
چهار از مي صداي به فقط امروز دارم كه استادي و مهارت
برايم سيمها در صدا سه آن و واقفم سل ر ، لا ، مي ، سيم
.ماندهاند مجهول
احساس خود در غيرتي و حركت و همت تا جواني درآغاز
خواهر وپدر ، مادر به اتسال و خدا به اتكال با مينمائيم
دارد محبتي كه كسي هر و خاله و عمو دائي ، و عمه برادر ، و
كه شرايطي تناسب به تا مينمائيم قيام خواستگاري براي
همسر ، عنوان به را مقبول و محبوب دختر آن داريم و دارد
و مهر از پر كانوني و آورده خانه به همفكر همدل ، همدم ،
بعد بنوازيم خوش آهنگي با زندگي ساز و سازيم برپا صفا
زمانها آن در ميگردد ، هويدا كلهشان سرو بچهها يا بچه
نه دارد كوپن نه بيشتر كه تا ، دو يكي روزها اين و تا چند
بار و كار سوي ميروند و ميشوند بزرگ حال هر به.محل
ايام همچون اگر حال.حوضش و علي ميماند باز خودشان ،
همدمي ، همدلي ، در نشاط و ذوق و شوق همان از باز بربادرفته
را خط هر و دهيم قرار سرمشق را اول درس و كنيم همسري
آخر ساليان در بنويسيم شده نوشته خط از زيباتر و بهتر
خواهيم بهرهمند بخوبي عزيزان ياري و وفاق و نشاط از عمر
در كه سالمندان آسايشگاه اصطلاح به از سر هرگز و بود
سالهاي و آورد نخواهيم در است درماندگان رنجگاه حقيقت
سپري حرمت و عزت با آغازين ساليان همچون را عمر آخرين
چه خصوصي چه آسايشگاه هر به سالمندان بردن كه كرد خواهيم
كردن لجبازي با و خودخواهي و ناسپاسي اجر دولتي و عمومي
اندازه به پايان تا آغاز از كس هر ارزش زيرا ، اوست خود
.اوست خوبيهاي
-تهران
حال افتاده درويش
است مردم همه وظيفه تاريخي آثار حفظ
پيشينه بودن دارا ايرانيان ما افتخارات بزرگترين از يكي
اعصار و قرون از مانده جا به ارزشمند آثار و تاريخي عظيم
اين كثرت و برجستگي تنوع ، .است كهن مرزوبوم اين گذشته
جهان اول كشور ده رديف در را ما كشور كه است بقدري آثار
متاسفانه ليكن.است داده قرار باستاني آثار نظر از
آثار اين شايد و بايد كه آنگونه نتوانستهايم تاكنون
و حفظ زمينه در حتي.كنيم معرفي جهانيان به را ارزشمند
با مطابق ميهنمان تاريخ يادگارهاي اين نگهداري
فن اين امروزي تكنولوژي از استفاده و جهاني استانداردهاي
آثار از بعضي كه آنجا تا نكردهايم ، عمل مناسب طور به
.بردهاند سرقت به بهراحتي فرصتطلبها را تاريخي
چوبي درهاي ديگر بار امسال نوروز ايام در جمله از
كيلومتري در 30 واقع (ع)قاسم امامزاده گنبدخانه بينظير
گرهكاري شيوه با كه لرستان استان در ازنا شهرستان شمال
و است (اخلاص سوره) قرآن آيات كتيبه داراي و شده ساخته
و بردهاند سرقت به را شدهاند ساخته ق- -ه سال 737 در
اين واقعي ارزش كه ميدانند فن صاحبان و آگاهان تنها
درها اين لنگه يك از قطعهاي پيش سال چند.است چقدر درها
مسئولين براي خطري زنگ ميتوانست اين و.بودند ربوده را
چنداني توجه مكان اين امنيتي وضعيت به باز ليكن.باشد
شد خواهند پيدا ارزشمند درهاي اين اينكه از صرفنظر.نشد
شوند ، بازگردانده مجدانه و تلاشپيگير با بايد كه خير يا
كوتاهي زمينه اين در امر مسئولين آيا كه است اين سئوال
موقعيت و امامزاده اين تاريخي ارزش از آيا نكردهاند؟
بناي آيا نداشتهاند؟ آگاهي مردم نزد در بخصوص آن مذهبي
در بلكه منطقه ، در خود نوع در كه آن باشكوه و تاريخي
از را بيشتري اهتمام و توجه است بينظير حداقل ما استان
نميطلبيد؟ امر متوليان جانب
بناي و امامزاده اين فرد به منحصر و ممتاز ويژگيهاي ذكر
مقال اين در صدساله چند تاريخي سابقه با آن زيباي
با كشورمان ديگر نقاط مردم و خوانندگان تا نميگنجد ،
است ، گرفته قرار بيمهري مورد كه شده فراموش اينگنجينه
و ابنيه به توجه عدم دليل به متاسفانه.شوند آشنا بيشتر
در هم آن استثنايي مورد چند جز به لرستان در تاريخي آثار
.ندارد تعريفي ما استان باستانيدر آثار وضعيت استان مركز
اجتماعي علوم دبير - دهقان عليرضا
!نيست تيم يك انحصار در ورزش
نشينهاي آپارتمان و نازيآباد ساكنان كه بود سال چندين
محوطه از آن اطراف محلههاي و ورزشگاه دستگاه ، چهارصد
.ميكردند استفاده ورزش براي "مرغوبكار شهيد" ورزشگاه
و گرفته نظر در آنها براي منطقه طراحان سوي از كه زميني
تربيتبدني اختيار در محوطه اينكه از پس بود ، شده ساخته
تا داشت ادامه روال بازهم گرفت ، قرار تهران غرب جنوب
تمرين براي زمين اين فوتبال فدراسيون سوي از اينكه
دوم دسته تيمهاي ابتدا.شد واگذار آنها به ليگ تيمهاي
پرداختند ، تمرين به "بهمن" چون مطرحي تيمهاي آن از پس و
در ورزش از را محل جوانان تيمها مسئولان حال عين در و
از !شد ميشد ، نبايد آنچه اما نميداشتند ، باز محل اين
استقلال تيم به ورزشگاه اين تربيتبدني سوي از گذشته سال
فكر كه باشگاه مسئولان پس اين از و شد واگذار تهران
با را مردم هستند ، ورزشگاه اين ساله چند مالك ميكنند
ورزش حذف جز هدفي آن از كه خود اختراعي و تازه مقررات
ديواري يكبار.كردند مواجه ندارند ، منطقه از عمومي
بزند ، كامل را زمين دور نتواند كسي كه ميشود ساخته
ميشود ، برچيده محوطه از تربيتبدني اهدايي وسايل يكبار
جلوگيري افراد حضور از اختصاصي تمرين بهانه به يكبار
كه استاديوم از گوشهاي و آسفالت محوطه در حتي ميكنند ،
گل از تا ميگذارند ، گلدان ندارد ، اصلي زمين به ربطي
...و كنند جلوگيري محل بچههاي كردن بازي كوچك
و محل ساكنان اعتراض به استقلال باشگاه مسئولان
استفاده دويدن براي محوطه از كه ديگر رشتههاي ورزشكاران
كه هم روزنامهها و مسئولان.نميكنند اعتنايي ميكنند ،
باشگاه اين بازيكنان انتقالات و نقل دغدغهشان تنها گويي
سنگين بهاي اما ندارند ، قضيه اين به چنداني توجه است ،
خواهد كسي چه را شهر جنوب بچههاي به نسبت بيعدالتي اين
پرداخت؟
تفريحي كه محرومي بچههاي عظيم خيل انحراف تاوان كسي چه
اين آفريني افتخار آيا پرداخت؟ خواهد را ندارند ورزش جز
مسئولان آيا است؟ عمومي ورزش گسترش با تضاد در تيم
را ورزش در جايگاهشان بر تكيه با ميتوانند استقلال
اين؟ يعني ورزش روح آيا ببندند؟
ورزش دوستداران تمام از شهر جنوب محروم منطقه اين جوانان
حاليكه در ميخواهند كشور ورزش واقعي دستاندركاران و
بوجود معضل اين نيز عمل در ميگويند ، ورزش گسترش از مدام
با جوانان و نوجوانان ديگر يكبار تا كنند ، حل را آمده
ورزشگاه در و خود محله در مندي علاقه با و خاطر فراغ
استقلال محبوبشان تيم تشويق همراه و يابند حضور خودشان
...روز آن اميد به.بپردازند ورزش به
محل ورزشدوست نوجوانان
!ميشود؟ شكسته كي كازرون جاده طلسم
خطه مردم منطقي خواسته بنابه اندي و سال گذشت 30 از پس
خدمتگزاران ديگر و مسئولين مستمر پيگيريهاي و كازرون
و موافقت از پس سرانجام كازرون جاده ساختن براي گمنام
مورخ در رفسنجاني هاشمي آقاي جناب وقت رئيسجمهور دستور
كازرون جاده اول قطعه نوسازي عمليات تشريفاتي طي 20/5/73
دختر ، كتل ابتداي و آبگينه پل از كيلومترواندي بهطول 12
روز كه 1600 امروز تا تاريخ آن از و شد شروع "هوشنگ" يا
ميگذرد افسانهاي ماجراي اين از اندي و سال چهار معادل
نوسازي عمليات و اول قطعه اساسي مشكلات است هنوز كه هنوز
و تونل باقيمانده زماني چه اينجاست سئوال نگرديده ، حل آن
آن در آساني به همگان تا ميشود ساخته و حفاري اول قطعه
كه است اميد.بس و ميداند پاك يزدان كنند ، ذهاب و اياب
و نقدي اعتبار تامين و شهرستان مسئولين پيگيري و همت با
پيشرفت چگونگي اصولي ، و واقعي نظارت و موقع به كرد حواله
مردم و مسئولين بهاطلاع را روزانه كاركرد فيزيكي
جديد جاده كامل آمادهسازي تا دارد جا پايان در.برسانند
ميكشد طول سال چند كاركرد روند اين با كه اول قطعه در
شركتهاي پرسنل و مهندسين و رفتوآمدمسئولين سهولت براي
پارچه يازده اهالي و آنها وسيلههاي عبور و راهسازي
به دستي حداقل كازرون نودان كوهمره عليا بخش روستاهاي
دختر كتل سوقالجيشي و تاريخي قديمي ، جاده مسير سروصورت
اعظم قسمت كه دوم قطعه تماشاي براي مردم طرفي از و بكشند
.بروند بورنجان روستاي ميتوانندبه بهتر شده ساخته آن
كازرون -عباسي جهانگير
|