آهنگهاي روح به تا آنقدركاركنيم...
برسيم قديمي
استاد و سنتور نوازنده ثقفي ، داريوش دكتر با گفتوگو
ايراني موسيقي
اين از برخي و است شده تحولاتي و تغيير دچار ما موسيقي *
موسيقي با كه درآورده فرمهايي به را ما موسيقي تغييرات
.ندارد مطابقتي ما دستگاهي يا كلاسيك
:اشاره
موسيقي دوستدار خانوادهاي در سال 1321 در ثقفي داريوش
سنتور شاگردان حلقه در سالگي يازده از و آمد دنيا به
از.گرفت قرار صبا ابوالحسن ايراني موسيقي بيبديل استاد
استاد محضر در نيز چندي صبا استاد درگذشت از پس سال 1335
به موسيقي آموزش كنار در ثقفي.يافت تعليم پايور فرامرز
رشته اين در سال 1345 در و پرداخت پزشكي رشته در تحصيل
اول رتبه به و 1345 سال 1344 درشد فارغالتحصيل
.آمد نائل سنتور رشته در دانشجويان موسيقي مسابقات
در و رفت آمريكا به تخصص دوره گذراندن براي سال 1350 در
و مطالعه حال در وي گذشته سال چهل در.گزيد اقامت آنجا
شخصي جستجوهاي طريق از ايراني شعر و موسيقي درباره تحقيق
جديد و قديمي استادان نوشتههاي و شده ضبط آثار براي
عمق بايد نوازنده يك كه معتقداست ثقفي دكتر.است بوده
اين تا بشناسد ، را خويش هنر علمي و تئوري جنبههاي تمام
و گرداند رفيع و خالص را وي روح موسيقي ، زيبايي و آگاهي
شنوندگان به بتواند است گرفته نشات موسيقي از كه احساسي
اصل دو به بايد موسيقيدان:ميكند اضافه وي.شود منتقل
و صحيح اصول براساس:دوم و عام مخاطب به:اول كند ، توجه
.كند عمل گذشته استادان شده پذيرفته
به آمريكا شهرهاي در را مختلفي كنسرتهاي ثقفي دكتر
شاگردان و است كرده برگزار ايراني موسيقي شناسايي منظور
وي.ميكند و كرده تربيت آمريكا و ايران در را متعددي
به را ايراني موسيقي هنري اصالتهاي وطن از دوري عليرغم
خاص او سنتور صداي بيگمان.است كرده صيانت و حفظ خوبي
به پيش چندي ثقفي دكترندارد نمونهاي و ميباشد خودش
گفتوگويي وي با شمرده مغتنم را فرصت كه داشت سفري ايران
موسيقي در مطروح مسائل و صبا ابوالحسن استادش درباره
:ميخوانيد ادامه در كه دادهايم انجام ايراني
بگوئيد؟ خود موسيقي آموزش آغاز از *
صبا استاد خدمت در سالگي يازده از را موسيقي تحصيلات -
آشنا موسيقي با كه پدرم با آن از پيش البته كه كردم آغاز
نيز سال مدت 2 صبا استاد فوت از بعد.ميكردم كار بود
.بودم پايور استاد شاگرد
بود؟ چه ايشان آموزشي متون و صبا استاد تدريس خصوصيات *
رديفهاي كتاب هنوز بودم ايشان محضر در من كه زماني -
ميداد نت من به دستخط ، با استاد و بود نشده چاپ سنتور
اول كتاب روي از ما و شد چاپ كتاب اين بعدها اينكه تا
زمينه در خاص تحولي كتاب اين چاپ.كرديم تمرين سنتور
شاگرد همزمان صبا ميدانيد كه همانطوركرد ايجاد سنتور
كه خاصي نبوغ با و بود زمان آن بزرگ استاد هشت يا هفت
بنابر او ميداد پيوند هم با را درسها تمامي داشت
زمان آن.كرد چاپ را كتاب اين داشت سنتور به كه علاقهاي
زيادي مقدار كتاب اين و بود داده دست از را اهميتش سنتور
.كرد احيا را ساز اين رفته دست از ارزش از
تلفيق و شعر به كه بود اين صبا استاد ويژگيهاي از يكي
با شاگردرا هميشه و ميداد اهميت بسيار موسيقي با وزن
هر به را شاگرد مسئله همين.ميكرد همراهي ديگر ساز يك
نميشد راضي استاد تا.ميكرد تشويق نواختن بهتر چه
دقيقه نفر 20 يك بود ممكننميشد خارج كلاس از شاگرد
يك كه ميآمد پيش ديگر طرف از و نباشد سركلاس بيشتر
راضي استاد تا ميكرد ، كار كلاس در ساعت يك از بيش شاگرد
.يافت مي ادامه ساعتها تا كلاسها بنابراين شود ،
ميكردند؟ تاكيد خاصي رديف روي صبا استاد *
عبدالله ، ميرزا چون اساتيدي شاگرد صبا ، اينكه به باتوجه -
آموزش در ولي بود...و كمانچهكش باقرخان درويشخان ،
از صبا.ميكرد عرضه را خود اسلوب و شيوه بيشتر رديفها
نهفته او دل در همگي كه بود گرفته بسيار الهام اساتيدش
در را شاگردان كه بود گونهاي به او نوشتن هنر.بود
ياري بسيار بود موجود زمان آن كه رديفهايي فراگيري
و چيست رديف نميدانستند "اصلا كه شاگرداني آنهم ميكرد ،
جا رديفها اين روزها اين البته گرفت؟ ياد بايد چگونه
مختلف اجراهاي شاگردان براي و است شده چاپ و است افتاده
را كياني استاد اجراي سنتور در "مثلا .است موجود آن
شده طرح آن از جديدي مسائل كه دستگاه هفت كتاب و داريم
.است
فعاليتهايتان توجه اين با است ، پزشكي شما تحصيلي رشته *
ميداديد؟ ادامه نحوي چه به را موسيقي حوزه در
تحقيق و مطالعه شدم ، پزشكي دانشكده وارد اينكه از پس -
هنرستان در همزمان و دادم ادامه را مختلف اساتيد مورد در
و داشتم بسياري شاگردان.ميكردم تدريس تبريز ملي موسيقي
از بعد.است من افتخار مايه شاگردانم آثار شنيدن الان
نيز مدت آن و شدم پذيرفته تخصصي امتحان در تحصيل ، اتمام
رشته دو هر من البته.بودم سنتور بدنبال عاشق يك مانند
را يكي هيچگاه و كردهام دنبال علاقه با را خود كاري
.نكردهام ديگري فداي
ميكنيد؟ تدريس هم موسيقي هستيد طبابت مشغول كه اكنون *
.بله -
ميدهيد؟ انجام هم كنار در را حرفهاي كار دو چطور *
واقعي هنرمند كه داشتم عقيده اصل اين به هميشه من -
عهده به را هنرش مورد در قضاوت و باشد عمل مرد بايد
مدتي اين در ميكنم فكر.بگذارد خود شنوندگان و مخاطبان
را مضرابها فرم و شفافيت صدا ، توانستم كردم كار سنتور كه
مطالعه ساعتها حال هر به.برسانم خوبي بسيار حد به
تنها موسيقي و طبابت يعني رشته دو هر در شبانه و روزانه
يك در.است دو اين به من دروني عشق و علاقه نشاندهنده
.است عاشقي رشته ، دو اين در من موفقيت راز كلام
فلسفه نيز و اجرا آموزش ، تحقيقات ، براي شما الگوي *
پيروي خاصي مكتب از آيا چيست؟ ايراني موسيقي در نهفته
ميكنيد؟
بايد برسد نهايت به بتواند اينكه براي نوازنده ببينيد ، -
اين از گذشت از پس تازه و بگذرد بزرگ سد يا مرحله يك از
ميخواهد ، كه آنچه ميكند ، حس نوازنده كه است مرحله
بردلش مينوازد كه آنچه ديگر عبارت به يا مينوازد ،
ما كه عقيدهام براين و گذشتم مرحله اين از من.مينشيند
الگوهاي كنيم حفظ را خود فرم اينكه بر علاوه ميبايست
ميگويند كه كساني باشيم ، داشته مدنظر نيز را قديم
هنوز كه چرا.هستند اشتباه در سخت شده قديمي ما الگوهاي
وسنتور حسينقلي آقا خان ، درويش ، عبدالله ميرزا تار وقتي
پركاري و عشق عمر يك ميرسد ، ما گوش به...و سماعي حبيب
از بايد را ايراني موسيقي.ميشود تداعي ما براي آنها
شاگردي ، هيچ صورت اين غير در گرفت ياد اصولي و استاد طريق
.نشست نخواهد بار به كامل
چه در ميكنيد ، ياد آن از شما كه الگوهايي و اصول *
ميبينيد؟
طي معتبر استادان طريق از بايد شاگردان من نظر به -
موسيقي رديفهاي روي ميبايست نيز استادان و كنند مسير
ما ، موسيقي رديفهاي در البته.باشند داشته زيادي تاكيد
تكنواز ميخواهد كه كسي "مثلااست مطرح مختلفي مسائل
كند كار مسائل ديگر از زيادتر بداههنوازي روي بايد شود
بقيه از بهتر كه برود استاداني سراغ به بايد هنرجو و
وقتي.است بيشتر خلاقيتشان نيز و ميكنند بداههنوازي
پيشرفت ميتواند وقت آن فراگرفت كامل بطور را اصول هنرجو
.باشد داشته محسوستري
يا هستند شما مخاطبين جزء امريكا مقيم ايرانيهاي آيا *
سايرين؟
در من مخاطبين يا و هستند شاگردانم منظورتان نميدانم -
ولي هستند ايراني من هنرجويان تمامي حال هر به كنسرتها
ايراني موسيقي رشته در هم خارجي تعدادي موسيقي مدارس در
جاهايي در ميكنم سعي را كنسرتها اما.ميكنند تحصيل
.باشد هم خارجي مخاطب كه كنم برگزار
چگونه شما باساز غيرايرانيها ارتباط سال چند اين در *
است؟ بوده
را كار كه است ايران موسيقي پيچيدگي اين كلي بطور -
فلسفي موسيقي يك ايران موسيقي.كرده مشكل خارجيها براي
آميخته ايران كهن ادبيات و شعر با نيست صدا فقط كه است
اكثر شود اجرا هم ساز با فقط ايراني موسيقي اگر.است
ما خود.بود خواهد همراه شعر زمزمههاي با وزنهايش
ميكنيم درك كمتر را خودمان موسيقي كلي بطور هم ايرانيها
آن با را لازم روحي ارتباط نباشد آن در آوازي تا و
هم زبان مشكل كه خارجيها به برسد چه نميكنيم برقرار
به احتياج موسيقي با ارتباط برقراري و گيرندگي.دارند
موسيقي تا كنند گوش سالها بايد دارد ، تربيت و زمان
شد انجام مهم اين كه بعد برود وجودشان اعماق به ايراني
.رسيدهاند بينظيري موسيقي چه به كه ميفهمند تازه
از آيا ميكنيد؟ عمل شكل چه به شما آموزشي زمينه در *
ميدهيد؟ آموزش خاصي كتاب روي
شروع را كار صبا استاد رديف قبلي مقدمات از ما -
حال عين در ميرويم جلو صبا استاد رديف با سپس ميكنيم ،
بسيار ميرسند نظر به آنچه برخلاف آوازي رديفهاي چون
.ميپردازيم هم آواز به هستند ، پيچيده
در مقداري مضرابها چهار و ضربي قطعات از ميكنم سعي
رديف به برميگرديم دوباره آواز ، از پس.بگنجانم كارها
رديفها اين بر كه است لازم شاگردي هر براي.صبا استاد
پيشرفت مرحله يك كه مرحلهاي در.باشد داشته كامل تسلط
استاد يا عبدالله ميرزا رديف مثل ثانوي رديف يك از است
.ميكنيم استفاده هم معروفي
ميكنيد؟ استفاده پيشرفته مراحل در رديفها اين از چرا *
.دارد وجود رديفها اين فرم در كه تغييراتي خاطر به -
اخير سال پنجاه چهل ، در ايران در نوازي رديف "اصولا
.است كرده عمدهاي تغييرات
است؟ كرده تغييراتي چه *
بيان همايون دستگاه از مثال يك با را منظورم است بهتر -
همايون از قطعهاي هر بخواهد ماهر پيانونواز يك اگر.كنم
شروع لابمل با را كار بلكه نميزند لاكرن از بنوازد را
زيادي تغييرات همايون درآمدهاي فرم كلي طور به.ميكند
محسوس تغييرات اين نيز همايون عشاق و اوج در است ، كرده
.است
است شده تحولاتي و تغيير دچار ما موسيقي كلي طور به
درآورده فرمهايي به را ما موسيقي تغييرات اين از وبرخي
بر منندارد مطابقتي ما دستگاهي يا كلاسيك موسيقي با كه
الهام قديم اساتيد از باره اين در بايد كه عقيدهام اين
ما نيست نوزدهم و هجده قرن به برگشتن از صحبت.گرفت
چيزي آن ميخواهيم بلكه برگرديم حجر عصر به نميخواهيم
موسيقي عنوان با و كنيم حفظ اعلا حد در داشتهايم كه را
.دهيم اشاعه ايراني
در اساتيدتغييراتي از بعضي كه است ذكر به لازم البته
جامعتري و محكمتر ساختار به و دادهاند موسيقي
كلي طور به ولي است مشهود كارهايشان در كه رسيدهاند
گذشتگان آثار موسيقي ، كارهاي نادرستي و درستي در ما ملاك
.است
آيا كرديد ، اشاره خود تحقيقات به صحبتهايتان ميان در *
است؟ نوشتاري صورت به تحقيقات اين
گفتني مسائل ميكند خطور تحقيق فكر وقتي نه ، هنوز -
نمايان مشكلات ميرسد كه نوشتن هنگام ولي است بسيار
چند براي كه جوابيه چند از غير به حاضر حال در.ميشود
به CD يك انتشار نيز و نوشتهام امريكا و ايران در مجله
.ندادهام بيرون ديگري كار گلريز نام
بگوئيد؟ گلريز ويژگيهاي از *
يعني زدم سنتور داشتم دوست من كه طور آن CD اين در -
شنيده سنتور ميخواهم كه آنطور ميخواستم كه بود مدتها
شور دستگاه در ساعت يك حدود اثر اين در كه بنوازم شود
شهنازي علياكبر چون استاداني كارهاي از البته زدم سنتور
.كردهام استفاده نيز صبا و
پرده يك را سنتور اگر كه رسيدم نتيجه اين به گلريز در
استفاده جا يك در متغير نتهاي از ميتوانم بزنم بالاتر
دارند ، متغير نتهاي دو هر سفيد و زرد سيمهاي.كنم
بسيار را شور دستگاه اجراي نتها ، اين از جا يك استفاده
.است كرده زيبا
ميشود؟ محسوب نوآوري يك خود اين *
و دستگاهي موسيقي اصول بر مبتني نوآوري اما بله ، -
و دستگاهي موسيقي عرضه منظور ، اگر.تحريف بدون البته
آهنگهاي اگر البتهنيست جديد آهنگ به نيازي است رديفي
داشته را قديم آهنگهاي تواناييهاي كه شود ساخته جديدي
عالي كند ، نرم پنجه و دست آهنگها آن با بتواند يا و باشد
آهنگهاي اجراي ما كه شود باعث نبايد مسئله اين ولي است
ما.كنيم فراموش جديد بوي و رنگ با را قديمي استادان
.برسيم قديم آهنگهاي روح به تا بزنيم ساز آنقدر بايد
بفرمائيد؟ داريد ديگري صحبت اگر خاتمه در *
كه آنطور را سنتور كه است اين من هدفهاي از يكي -
به خدمت من ديگر هدف.برسانم شنوندگان گوش به است شايسته
.است موسيقي نوع اين اشاعه و ملي موسيقي و ايران موسيقي
دستگاهي موسيقي همين چيز برجستهترين و بهترين من نظر به
اين اشاعه و حفظ در بايد دليل همين به.ماست رديفي و
از مردم گوش نگذاريم و دهيم خرج به زيادي وسواس موسيقي
.شود خسته تكراري آهنگهاي شنيدن
ميرمنتهايي سيدمجيد :گفتوگو
|