!!خلاف اندر خلاف منصفه هيات
خبرگان مجلس مذاكرات در مطبوعات آزادي
اعلام بهزيستي سازمان اجتماعي امور معاون
رشد دهه 70 در اجتماعي آسيبهاي
كرد
است داشته فزاينده
!!خلاف اندر خلاف منصفه هيات
دادگاه رئيس مرتضوي سعيد مصاحبه انتشار پي در :اشاره
از متفاوتي واكنش‌هاي آن در موجود ابهامات و مطبوعات ،
مصاحبه اين به نسبت كشور مطبوعاتي و حقوقي جامعه سوي
اين درج براي آمادگي اعلام ضمن همشهري روزنامه.شد ابراز
از يكي) خوشرو غلامعلي طرف از كه زيررا مقاله ;نظرات
از برخي به پاسخ در (مطبوعات منصفه هيات شده محروم اعضاي
شده نوشته مطبوعات دادگاه رئيس مصاحبه در شده مطرح نكات
.مي‌كند منتشر
نظري) منصفه هيات موءثر حضور مطبوعات دادگاه رياست چرا
دادگاهي رياست مگر مي‌داند؟ شرع خلاف را (قاضي از مستقل
موازين مطابق نبايد مي‌كند رسيدگي مطبوعاتي جرائم به كه
در ايشان كند؟ عمل قانون براساس و بگويد سخن قانوني
مطبوعات ، قانون كاستي‌هاي برشمردن ضمن خبرنگاران با نشستي
به.داد قرار پرسش مورد را منصفه هيات اختيارات حدود
منصفه هيات تصميم و قاضي نظر بين كه مواردي در وي اعتقاد
عمل منصفه هيات نظر مطابق قاضي چنانچه آيد پيش اختلاف
خلاف كند عمل خود نظر مطابق اگر و !است شرع خلاف كند
خلاف امر دو ميان دادگاه وضعيتي چنين دراست قانون
ايشان.قانون خلاف ديگري و شرع خلاف يكي مي‌شود گرفتار
با منصفه هيات اعضاي مواردي در" مي‌دارد اظهار چنين
ولي مي‌دهند مسئول مدير مجرميت به نظر آراء اكثريت
مسئول مدير بي‌گناهي نتيجه به محاكمه از پس دادگاه
مطبوعات قانون خلاف ،..برائت حكم صدور طرفي از.مي‌رسد
به اعتقاد كه فردي مجازات به قاضي الزام طرفي از و است
/كيهان 22/2) "است اسلام انور شرع خلاف ندارد او گناه
(1378
هيات اكثريت تصميم براساس بايد دادگاه قانون ، مطابق
در شركت از پس اعضاء اين.بپردازد راي صدور به منصفه
مورد درميرسند جمعي تصميم به مشورت و شور و دادگاه
مورد در قانون.مي‌دهند نظر تخفيف استحقاق نيز و مجرميت
تصميم اخذ به مجاز را منصفه هيات فقط مطبوعاتي جرائم
اظهارات برخلاف آنكه حال.را دادگاه رياست نه مي‌داند
نبوده‌اند منصفه هيات معترض اعضاي اين دادگاه رياست قبلي
بلكه كنند شخصي سليقه اعمال دادگاه كار در مي‌خواستند كه
در حضور با تا داشته سعي كه است بوده دادگاه رياست اين
وقوع از مانع آنها نظرات بر تاثير و منصفه هيات جلسات
در را قاضي منصفه هيات موءثر حضور زيرا.گردد شرع خلاف
امر اين مسبب محترم قاضي.است مي‌داده قرار شرع خلاف موضع
كه مي‌دارد اعلام صراحت با و مي‌داند مطبوعات قانون را
تا گيرد ، قرار بازنگري مورد كلي بطور بايد قانون اين
.بگيرد تصميم قاضي جاي به ايشان زعم به نتواند منصفه هيات
آيا كند ، تغيير كلي بطور مطبوعات قانون كه گيرم اكنون
از است جامعه بيدار وجدان معرف كه را منصفه هيات مي‌توان
از و اساسي حقوق مقوله از آزادي كرد ، حذف مطبوعات دادگاه
عرصه در را آن نبايد و است اسلامي انقلاب مهم دستاوردهاي
از پاسداري به موظف همه بلكه قرارداد شرع مقابل مطبوعات
قانون اصل 168 مطابق هستند اساسي قانون چارچوب در آن
هيات حضور در و علني طور به بايد مطبوعاتي جرائم اساسي
آيا.گيرد قرار رسيدگي مورد صالحه دادگاه در منصفه
ابزاري و صوري حضوري به را منصفه هيات موءثر حضور مي‌توان
روح و متن با عمل اين آيا.كرد تبديل مطبوعاتي محاكم در
اساسي قانون از پاسداري داشت؟ نخواهد تعارض اساسي قانون
كه مي‌نمايد ايجاب است اسلامي انقلاب دستاورد مهمترين كه
به دادگاه و بماند محفوظ منصفه هيات قانون جايگاه
تلقي شرع خلاف آنرا و بگذارد احترام منصفه هيات تصميمات
خواهان نه منصفه هيات معترض اعضاي بنابراين.ننمايد
فروتر به راضي نه و هستند منصفه هيات جايگاه بردن فراتر
!آن شدن
احساس منصفه هيات اعضاي از تعدادي كه قبل ماه سه.2
دادگاه و شده واقع كم‌توجهي مورد آنان نظرات كه كردند
منصفه هيات درون تصميم‌گيري فرايند تغيير در سعي
و شبهات پاره‌اي ايجاد بدليل كردند اعلام مي‌نمايد ،
صحيح اجراي جهت موانع رفع براي جلسه‌اي خواهان ابهامات
اعلام حكمي طي دادگاه رياست متاسفانه هستند ، خود مسئوليت
شركت از استنكاف براي ابهامات و شبهات مستمسك‌نمودن داشت
غيبت دليل به را معترض عضو پنج بنابراين است جلسات در
تصميم آن اثر در كه اكنون.كرد محروم عضويت از غيرموجه
كه مي‌شود مشخص مي‌گذرد مطبوعات دادگاه تعطيلي از ماه سه
مواد اكثر به عديده‌اي ايرادات و شبهات خود دادگاه رياست
قانون اين كلي تغيير خواهان و دارد مطبوعات قانون
كه مي‌دارند اعلام مصاحبه اين در حتي ايشان.مي‌باشد
و داشته‌اند منطقي و متين نظرات معترض اعضاي از تعدادي
مشخص بنابراين !مي‌كند تاسف اظهار آنها بركناري از
و منصفه هيات معترض اعضاي بين شخصي برخورد كه مي‌شود
نگرش در ريشه مساله بلكه است نبوده دادگاه محترم رياست
ايشان.است داشته منصفه هيات نقش به نسبت دادگاه رياست
قاضي نظر با مطابق چنانچه را منصفه هيات نظر مطابق عمل
نهادي منصفه هيات مبنا اين بر.مي‌داند شرع خلاف نباشد
خلاف آن مطابق عمل مواردي در كه خلاف اندر خلاف مي‌شود
تغيير تا بايد بنابراين !قانون خلاف آن مخالف و است شرع
است منظر اين از.يافت رهايي معضل اين از قانون در كلي
منصفه هيات معترض اعضاي از يكي عنوان به اينجانب كه
اصل 168 به توجهي كم كه شخصي برخوردي نه را خود بركناري
زمان در كه هستم آن خواهان و مي‌كنم تلقي اساسي قانون
و مستقل بطور منصفه هيات نهاد جامعه در قانون تثبيت
بيش را خويش نقش جامعه بيدار وجدان از نمايندگي به مقتدر
ماه سه اين در آنچه مرور با خاتمه در.نمايد ايفاء پيش از
در تامل به را خوانندگان است گذشته مطبوعات دادگاه بر
.مي‌كنم دعوت آتي مراحل
روال تغيير و منصفه هيات نظرات به كم‌توجهي:اول گام
.دادگاه توسط منصفه هيات در تصميم‌گيري
و انصاف قواعد رعايت بر اعضاء از تعدادي اصرار:دوم گام
.دادگاه توسط غيرموجه غيبت عنوان تحت آنها بركناري
در دادگاه ناتواني بدليل مطبوعات دادگاه تعطيلي:سوم گام
عضو هفت وجود عليرغم) منصفه هيات اعضاء نصاب حد حفظ
.(باقيمانده
حمايت در دادگستري قضات از تن هفتاد بيانيه:چهارم گام
هيات عليه و ارشاد وزارت به انتقاد در و دادگاه قاضي از
قانوني ابزار از استفاده براي مجلس از درخواست و منصفه
.ارشاد وزارت عليه
به رسيدن و (استيضاح) قانون ابزار از استفاده:پنجم گام
.معكوس نتيجه
در اينكه اعلام و مطبوعات دادگاه قاضي مصاحبه:ششم گام
و است شرع خلاف منصفه هيات تصميم براساس راي صدور مواردي
مطبوعات قانون كلي بازنگري لزوم بر تاكيد
!بعدي؟ گام‌هاي
خوشرو غلامعلي
خبرگان مجلس مذاكرات در مطبوعات آزادي
(پاياني بخش) مطبوعات آزادي مباني
و مشخص طور به زمينه اين در را خود نظر "بعدا بهشتي شهيد
:مي‌كنند بيان دقيق
مي‌تواند قهر اعمال منكر از جلوگيري عنوان به حكومت آيا"
فروش و خريد كه مي‌كنم بيان طور اين يعني نه؟ يا بكند
ايستادگي برابرش در نمي‌توانند كه كساني براي ضلال كتاب
در حكومت آيا اما است ، حرام كار يك باشند داشته فكري
نه؟ يا بكند مي‌تواند هم قهر اعمال منكر اين از جلوگيري
در دوره‌اي هر در قهر اعمال آيا است بحث مورد مسئله اين
باشد؟ منكرات همه از جلوگيري طريق از مي‌تواند موردي هر
براي قهر اعمال هستيم ما كه شرايطي در كه است اين من حرف
مي‌كنند اسلام با فكري مبارزه كه نشرياتي از جلوگيري
ما كه شده‌اي بررسي و عيني تجربه برحسب نيست ، سودمند
از قهر اعمال با جلوگيري بلكه نيست سودمند تنها نه داريم
است ، شده واقع هم اسلام به مضر نشريات ، اين تهيه و نشر
راه ولي منكر يك حرام ، يك اين كه است اين بنده عرض پس
بايد آيا منكر اين از جلوگيري براي و منكر اين با مبارزه
قانوني قهر مي‌گوييم ما اينجا كه باشد قهر از استفاده با
و بگوييم را تكليفي قدرت همان نه؟ يا قانوني قدرت و
همان كه نفوذي آن با بگذاريم و نكنيم قانوني قهر اعمال
اين متدين مردم از بسياري و دارد مردم در علميه رساله
الهي احكام به چون مي‌كنند ، توزيع و پخش و چاپ را كتابها
موءثرتر راه آن زيرا كنيم دنبال را راه آن بايد.معتقدند
اهانت كه آنجا كه هستم معتقد بنده بنابراين.بود خواهد
هم فرد به نسبت كه زشتي كار يك از عبارتست كه باشد ،
شعائر و اسلام به نسبت گرفت را جلويش بايد مي‌گوييم
عليه توطئه و تحريك كه آنجا اولي ، طريق به اسلامي
جلوي نمي‌شود.گرفت را آن جلوي بايد باشد كشور استقلال
با نظامي سركوب قدرت با بعد و بازگذاشت را سياسي توطئه
نگرانش آقايان آنكه ولي است درست اينها.كرد مقابله آن
از كه است طوري نشريات از بعضي اگر مي‌فرماييد كه هستيد
اين با بياييد اينجا در مي‌كند مسموم را افكار مذهبي نظر
كه تربيتي با و مي‌گوييد رساله توي كه تكليفي حكم
آن بگيريد قهر اعمال بدون را اينها نشر جلو مي‌كنيد
بكنيد استفاده قهر اعمال از خواستيد اگر است موءثرتر
"(10).مي‌دهد عكس به نتيجه
اينكه يكي:است تامل قابل اصل اين درباره مهم نكته دو
و است مطبوعات قانون مطبوعات عملكرد به رسيدگي مرجع تنها
روشن مطبوعات قانون كه همانهاست همه تخلفات اينكه ديگر
به مخل آنكه مگر" قيد بهشتي دكتر واقع در.است كرده
زايد اصل 24 در را "باشد عمومي حقوق يا اسلام مباني
:مي‌دانست
خواهيم مطبوعات قانون يك كه آينده در حال هر به":بهشتي
افشاء و آورد مطبوعات قانون در بايد را جزئيات داشت ،
براي بايد اين.است شخصي حقوق سلسله يك اينها و اسرار
".بيايد مجازاتش با آنجا در خودش
.برداريد را استثنائات پس:ضيايي دكتر
عمل صحيح بخواهيد اينجا اگر كه است همين هم واقعش:بهشتي
مواردي در مگر آزادند مطبوعات و نشريات بنويسيد و بكنيد
هم بعد و است بهتر همه از اين مي‌شود معين قانون در كه
(11).مي‌كند حل را اين و مي‌آيد جزئياتش با قانون
قانون اصل 168 اول خبرگان نگرانيها همين تامين براي
به رسيدگي":اصل اين اساس بر.رساندند تصويب به را اساسي
در منصفه هيات باحضور و است علني مطبوعاتي و سياسي جرائم
".مي‌گيرد صورت دادگستري محاكم
محاكمات ، ":اساسي قانون پنجم و شصت و يكصد اصل مطابق
به آنكه مگر است بلامانع افراد حضور و مي‌شود انجام علني
نظم يا عمومي عفت منافي آن بودن علني دادگاه ، تشخيص
كه كنند تقاضا دعوا طرفين خصوصي دعاوي در يا باشد عمومي
".نباشد علني محاكمه
:مي‌كنند پيشنهاد مشكيني آيت‌الله اصل 168 طرح هنگام در
شده گفته [165 قبلي اصل در اطلاق نحو به بودن علني چون"
به رسيدگي مي‌شود؟ چطور باشد طور اين عبارت اين حالا
مي‌گيرد؟ صورت منصفه هيات حضور با مطبوعاتي و سياسي جرائم
شيرازي رباني آيت‌الله از نقل به بهشتي دكتر اما "
هم آيت دكتر و دارند تاكيد قصد اينجا در مي‌گويند
اين كرد ، اعلام مخفي مي‌شود را آن.دارد تاكيد":مي‌گويد
"(12).نمي‌شود را
و سياسي محاكمات بودن علني دليل درباره بهشتي شهيد
خود مطبوعاتي و سياسي جرائم مورد در":مي‌گويد مطبوعاتي
اين بشود محاكمه "علنا مطبوعاتي جرم و سياسي جرم اينكه
را ديكتاتوريها و مضيقه‌ها و مفاسد از بسياري جلو
و بزنند دستش بخواهند اگر را اين اين ، بنابر.مي‌گيرد
بدهند انجام سري دادند تشخيص نظم خلاف كه وقت هر بگويند
.باشيم نداشته ما "اصلا را اصل اين كه است اين مثل "واقعا
(13)"
ص 1730 پيشين ، -11-ص 1729 جلد 3 ، پيشين ، -10 پانوشت‌ها
ص 1680 پيشين ، -13-ص 1678 پيشين ، -12
اعلام بهزيستي سازمان اجتماعي امور معاون
رشد دهه 70 در اجتماعي آسيبهاي
كرد
است داشته فزاينده
اعتياد ، تكدي‌گري ، مثل ، اجتماعي آسيبهاي:اجتماعي گروه
دهه 70 سالهاي طي و ايران در...و خودكشي منكرات ، طلاق ،
.است داشته چشمگيري رشد
كشور بهزيستي سازمان اجتماعي امور معاونت طالبي محمدعلي
تاكيد:گفت خبرنگاران جمع در مطلب اين اعلام با
ايجاد باعث اقتصاد به كشور توسعه دوم و اول برنامه‌هاي
براي "طبيعتا كه است شده اجتماعي آلودگيهاي از سري يك
به مجبور بهزيستي سازمان اجتماعي آلودگي اين پالايش
اجتماعي آسيبهاي زمينه در گسترده‌تر فعال‌ترو اقدامات
.است
بايد است تدوين حال در كه توسعه سوم برنامه در:افزود وي
.شود جدي تاكيد اجتماعي رفاه بر
اجتماعي آسيبهاي مختلف مسائل از آماري ارائه با طالبي
هزار و 200 ميليون يك حداقل وجود عتياد ا بحث در:گفت
معضل يك به را اعتياد مخدر مواد زنداني هزار و 90 معتاد
زنان خاص اجتماعي آسيبهاي بحث در.است كرده تبديل اساسي
در زندان از شده ترخيص زنان درصد كه 45 مي‌دهد نشان آمار
دستگيرشدگان سن همچنين داشته‌اند منكراتي موارد سال 76
از 27 شده‌اند دستگير عفت منافي مباحث زمينه در كه زن
اين و است يافته كاهش سال 77 در سال به 20 سال 76 در سال
.است حاد اجتماعي آسيب يك از نشان
سال 77 اول ماهه نه در رشد درصد خودكشي 113 زمينه در
علاوه به مسايل اين تمام.است شده مشاهده سال 76 به نسبت
نمايانگر...و مهاجرت ولگردي ، تكدي‌گري ، خياباني ، كودكان
.است اجتماعي رفاه مسايل براي جدي برنامه‌ريزي لزوم
و گذشته سال در افزود بهزيستي سازمان اجتماعي معاون
اجتماعي رفاه سيستم به دولت توسط رقم بيشترين امسال
سياست‌گزاري تمركز عدم بدليل متاسفانه كه است شده تزريق
در اگر و است رفته هرز ارقام اين اجتماعي رفاه سيستم
اجتماعي سياست‌گزاري در تمركزگرايي توسعه سوم برنامه
دو مشكل اين حل براي وي مي‌شود تكرار مشكل اين نشود ديده
عنوان به اجتماعي رفاه وزارت تشكيل:گفت و كرد پيشنهاد
اجتماعي رفاه عالي شوراي تشكيل حداقل يا و امر اين متولي
حل را مشكلات اين حدي تا مي‌تواند جمهور رئيس رياست به
.كند
امسال:گفت سازمان اجراي دست در طرحهاي درباره طالبي
تحت را طرحي كشور در طلاق كاهش براي بهزيستي سازمان
به "طلاق كاهش منظور به درماني خانواده مداخلات" عنوان
.مي‌آورد در اجرا
و گفتگو با تا مي‌كنند سعي تيم اين اعضاي:گفت طالبي
در و كنند جلوگيري آنها جدايي از خانواده‌ها با مشاوره
نگهداري براي را طرفين توافق طلاق ، به زوجين اصرار صورت
در اجتماعي آسيبهاي از كودكان تا آورند دست به فرزندان
.باشند امان
از را "خياباني كودكان و متكديان جمع‌آوري" طرح طالبي
:گفت و كرد ذكر سازمان اين اجراي دست در طرحهاي ديگر
امام امداد كميته بهزيستي ، سازمان از متشكل ستادي امسال
سيما ، و صدا اجتماعي ، امور و كار وزارت ،(ره)خميني
دادگستري و انتظامي نيروي استانداريها ، شهرداري‌ها ،
كودكان و متكديان جمع‌آوري به نسبت تا مي‌شود تشكيل
.كند اقدام خياباني
قوه حكم با واقعي نيازمندان طرح ، اين اجراي با:افزود وي
و مجرم افراد و شد خواهند هدايت مربوط مراكز به قضائيه
.مي‌شوند زندان تحويل كلاهبردار
معرض در خانوادگي و فردي بحرانهاي در مداخله":گفت طالبي
در آن اجراي با كه است سازمان اين طرحهاي ديگر از "آسيب
آسيبديدگان پرونده كارشناسان ، نظر با كشور ، استان هشت
.مي‌شود ارجاع قضائيه قوه به اجتماعي
|
