|
|
نكنيم فدا را بزرگتر مصلحت
قم در عظام مراجع با خود اخير ديدار در رئيسجمهوري از دفاع صدد در دولت كه ورزيد تاكيد نكته اين بر بارها .نيست باري و بيبند نيز دولت موردنظر آزادي و است آزادي بهنظر غيرضروري اول ، نگاه در كه رئيسجمهوري تاكيد اين مخالفان دامنهدار و حجم پر تبليغات گوياي ميرسد ، اين از نامانوس تصويري القاي و خاتمي آقاي برنامههاي تبليغات اين تاثير ;است عظام آيات حضرات براي برنامهها است ديده ناگزير را خود رئيسجمهوري كه است بهگونهاي ورزد تاكيد نكته اين بر بارها بزرگواران اين با ديدار در جامعه عرفي و ديني ارزشهاي از دفاع براي وي دغدغه كه آزادي و نيست كمتر "قطعا نباشد ، ديگران از بيشتر اگر واقعيت.است نشده طراحي ارزشها به هجوم براي وي ، موردنظر ساير تضمينكننده اگر ارزشي هر به پايبندي كه است اين ارزشهاي ناقض اين ، از فراتر حتي يا و نباشد ارزشها تبديل "ارزشي نظام" كننده نفي به است ممكن باشد ، ديگر .شود و كند روشن را آن كوشيد ، سفر اين در رئيسجمهوري آنچه اين از منبعث كند ، تبيين دين پاسداران و علما براي تحولي اخير دهه دو در ايران اجتماعي نظام كه بود واقعيت پرشتابتر و بزرگتر تحولات و است گذاشته سر پشت را عظيم به را امر متوليان آنها همگي كه است پيش در نيز ديگري در ناگهاني تغيير از عبارتند تحولات اين.ميطلبد مبارزه براي جوانان سيلآساي مطالبات پيدايش و كشور جمعيتي بافت از اجتنابناپذير تاثيرپذيري زيستن ، جديد اشكال تجربه حكومت ، و سياست به جديد نگرشهاي پيدايش جهاني ، تحولات اقتصادي و فرهنگي شكستهاي پارهاي به اجتماعي واكنشهاي ...و و نيست انكار قابل وجودشان كه مطالبات و نيازها اين است ، كوفتن هاون در آب نيز آنها مشروعيت درباره چانهزني اگر و برافراشتهاند قد ما سياسي نظام برابر در مصرانه هنجارهاي با منطبق برنامههاي و شگردها با نتواند دولت براي تواني و مجال مطالبات فشار دهد ، پاسخ آن به امروزي عبارت به.گذاشت نخواهد باقي "نظام" و "ارزشها" از دفاع اولويتبنديهاي چارچوب در كه "سياسي نظام" اگر ديگر ، سوي از بخواهد دارد ، رجحان چيز همه بر اسلامي انقلاب برابر در را خود ارزشها ، از دفاع عنوان با گروهها برخي احتمال اين دهد ، قرار كشور بالنده و فعال جمعيت اكثريت و شود روبرو اجتماعي انكار با كه دارد وجود جدي بهصورت كه نميماند برجاي تنهاي و ريشه ديگر وضعيتي چنان در وقتي بپذيريم پس.كند دفاع آن برگ و شاخ از بخواهد كسي جمهوري براي "فرصت آخرين" را خاتمي كساني ، يا كسي كه سخن ميگويند ، اغراقآميز سخني هم اگر مينامند ، اسلامي رئيسجمهور اگر كه دارد را تامل و مداقه اين جاي آنان را سيلآسا مطالبات نيابد مجال ايران ، پرهوادار و فرزانه مصلحت كند ، هدايت مطمئن مسيري به خردورزي و تدبير با بههوش.ميشود كوچكتر مصلحت قرباني "نظام حفظ" بزرگتر .نشود چنين كه باشيم |
|