(ره)امام انديشه در آزادي مرزهاي
خرداد پانزدهم قيام يادمان و راحل امام رحلت آستانه در
(بخش واپسين)
آزادي مرز بر تاكيد ميشود مشاهده امام اظهارات در آنچه
دارند تاكيد بيان آزادي مرزهاي بر خميني اماماست بيان
ذكر را زير مرزهاي كلي بطور خود متعدد مطالب در و
.كردهاند
فساد مرز تا آزادي -1
:ميگويند باره اين امامدر
كه را آزاديها همه و است كرده جلوگيري فسادها از اسلام
فسادها گرفته را جلويش كه آني است ، داده باشد فساد مادون
هستيم زنده تا ما و است گرفته را جلويش كه است
.كند پيدا تحقق ميخواهند آنها كه آزاديهايي نميگذاريم
(ص 232 ج7 نور صحيفه)
اسلامي قوانين چارچوب در آزادي -2
اسلام خدمت در هميشه بايد مطبوعات كه هستيد متوجه البته
مقدس قوانين حدود در آزادي و باشند كشور مردم و عزيز
.شود تامين وجه بهترين به اساسي قانون و اسلام
(ص 283 ج22 نور صحيفه)
:ميفرمايند ديگر بيان در
طريقه از غير اين.ميخواهند را اسلام منهاي آزادي اينها
آزادي ما به اسلام كه ميخواهيد را اسلام شما است ، شما
.اسلام منهاي آزادي نه بدهد
(ص 270 ج6 نور صحيفه)
مردم به اضرار مرز تا آزادي -3
در انقلاب پيروزي از قبل مصاحبههاي از يكي در امام
اختناق شما حمايت مورد دولت در آيا كه سئوال اين مقابل
:ميگويند داشت؟ نخواهد وجود سياسي
ايران ملت ضرر به كه آنجا تا كس همه به آزادي هرگز ،
.شد خواهد داده نباشد
نظام عليه توطئه و براندازي مرز تا آزادي -4
فعاليت آزادانه بطور مطبوعات كه مدتي از پس خميني امام
اين به نسبت مجموع در و محدود را آنها از بعضي ميكردند
از يكي.كردند نظر تجديد آن لوازم و بيحدوحصر آزادي نوع
بعضي براي مطبوعات و بيان آزادي كه بود اين امام دلايل
فعاليتهاي انجام جهت پوشش نشريات و روزنامهها از
:فرموند باره اين در ايشاناست گرديده خرابكاري
روزنامهها و جناحها و جبههها همه به انقلاب از بعد ما
اينها كه شد معلوم كمكم اما داديم ، بيحدوحصر آزادي
به را كشور ميخواهند و هستند كشور عليه توطئه مشغول
ميگيرند الهام بيگانگان از آنها از برخي و بكشند تباهي
شد معلوم آمد بيرون جاسوسي لانه از كه پروندههايي از و
جلوي لذااست بوده كار در اسرائيل و آمريكا دست كه
ميگيرند الهام خارج از شد معلوم روزنامههاييكه
.گرفتند دادگاهها
(ص 246 ج 10 نور صحيفه)
بطور شد ، ذكر بيان آزادي مرزهاي مورد در ايشان از آنچه
خاص عقيده مبتنيبر حكومت يك در.است دفاع قابل كامل
با.بماند محفوظ بايد عقيده آن اساسي اصول مسلم بطور
رواج به كه اموري اسلام الهي و معنوي مكتب ويژگي به توجه
مشروعيت نميتواند بيانجامد جامعه اخلاقي انحطاط و فساد
چيني توطئه از احتراز و دولت قوانين حفظ.باشد داشته
.است همگان توجه مورد و مقبول امري نيز نوپا نظام يك عليه
خاصي آيين اينكه به توجه با حاضر عصر سكولار درجوامع
.نيست مطرح خاص آيين و دين قوانين حفظ نميكند ، حكومت
وجدان در گرچه:گفت بايد نيز فساد از احتراز درباره
باشند ، نگرويده آييني به اينكه ولو انسانها تمام عمومي
و فجورها فالهمها)هستند متمايز هم از و روشن وتقوي فجور
را فساد كه عدهاي مقابل در نيز غرب دنياي در و (تقويها
مسير نيز ديگر عده ميدهند اشاعه حتي و ميشوند مرتكب
همه اين با اماميدارند نگه فساد از دور را خود زندگي
بهويژه الهي دين حساسيت اندازه به هرگز آنان حساسيت
و پيچيده و مصاديق از بعضي در نيز فساد مرزنيست اسلام
آنها ملاك به آنان كه شده تعيين مطهر شرع توسط آن ظريف
.ندارند راه
مورد ملي امنيت و استقلال بهويژه قوانين حفظ البته
مدرن دولتهاي در اينكه نهايت.است دولتها همه اهتمام
وحتي بيان آزادي با "اصولا كه است گونهاي فعاليتها نحوه
نه و ميافتد خطر به استقلال و امنيت نه اسناد افشاي
متزلزل مطبوعاتي تبليغات اثر در مدرن دولتهاي پايههاي
جهت آزادي از استفاده سوء مصداق كه است اين.ميشود
كه صورتي در.است رسيده حداقل به حكومت براندازي
روزبهروز سرزمين اين در ايران اسلامي انقلاب ريشههاي
در يابد پيش از بيش فزوني نيز مردم وآگاهي گردد قويتر
سوء با ميتوانند كمتر بسيار مطبوعات نيز ما كشور
.آورند فراهم را نظام تزلزل موجبات آزادي از استفاده
امام ديدگاه از كه آن است ضروري آن به توجه كه نكتهاي
نيز مواردي در و گرديد بيان مشروع آزادي مرزهاي گرچه
قانونشكنان با و كرده پياده عمل در را مرزها اين ايشان
متاسفانه اما ميكردند برخورد دين حريم به هتاكان يا و
است مهم امروزه آنچه.نيست روشن چندان مرزها اين مفاهيم
با منافي فساد ، موجب دين ، به وهن مطلب كدام نشر اينكه
مفاهيم اين متاسفانه.است ملي امنيت عليه توطئه و قانون
امكان اين نيز بهزودي شايد و نشده روشن بايد كه گونه آن
حقوقي دستگاههاي بين دعواي روي اين از.باشد نداشته وجود
به حقوقي نظامهاي از بسياري در مطبوعات اهل و سخنوران و
گاهگاهي نيز هيات اين و ميشود داده ارجاع منصفه هيات
يا و متهم جانب يا حال فراخور به و ميكند رها را انصاف
.ميگيرد را دادگاه جانب
شيوههاي به مربوط شناختي جامعه مباحث در بايد مشكل اين
بيست دوران در مطبوعات آزادي و بيان آزادي با برخورد
.گيرد قرار تحليل مورد انقلاب پيروزي از پس ساله
مطبوعات آزادي به مربوط اصل اساسي قانون نويس پيش در
خبرگان مجلس در را متعددي بحثهاي و داشت متعددي قيود
سبب مذكور ابهامات نهايت در ولي.برانگيخت اساسي قانون
بهدست وابهامات شود همراه اجمال با مصوب اصل كه شد
.گردد سپرده عادي قانونگذاران
:بود اينگونه پيشنويس اصل
مطبوعات ، طريق از مطالب و عقايد و افكار نشر و بيان
به خدمت جهت در گروهي رسانههاي و نوار تئاتر ، سينما ،
و است آزاد سازنده انتقادات و افكار تنوير و جامعه فرهنگ
كردن فاش ديني ، شعائر به توهين عمومي ، عفت مخالف آنچه
امنيت و ارضي وتماميت استقلال به مخل يا و نظامي اسرار
مجازات.است ممنوع باشد مردم گمراهي موجب يا كشور عمومي
.ميكند تعيين قانون را اصل اين از تخلف
:شد تصويب گونه اين ، چهارم و بيست اصل نهايت در
به مخل كه آن مگر آزادند مطالب بيان در مطبوعات و نشريات
معين قانون را آن تفصيلباشد عمومي حقوق يا اسلام مباني
.ميكند
عمل و رفتار آزادي
.است بيان از بعد آزادي حقيقت در عمل و رفتار آزادي
محدوديت افراد عملي اراده در بتواند قاهره قدرت اينكه
مشروعشان خواستههاي انجام از را آنان و كند ايجاد
و محاكمه بازداشت ، را آنان واهي بهانههاي به بازدارد ،
مورد ودر كند كنترل را او تلفنهاي يا مكاتبات كند ، زندان
آزادي با ، منافي كند سليقه اعمال... و وشغل مسكن و جا
.است افراد عمل و رفتار
حجرات سوره) تجسسوا لا) تجسس جواز عدم اصل شرعي جهت از
جويي عيب مانع "ديگران افعال در اصالتالصحه" و ((آيه 12
الناس" قاعده و ميشود افراد شخصي رفتار در تفتيش و
بر غير حاكميت اعمال مانع "انفسهم و اموالهم علي مسلطون
در مردم مساوات و برابري اصلبود خواهد مردم ومال جان
رفتار جهت به افراد شغلي محروميتهاي مانع قانون برابر
.ميباشد آنان خصوصي
پيروزي اوائل در افراد برخي شخصي سلايق اعمال به توجه با
در نميشد رعايت بايد كه گونه آن افراد حقوق حريم انقلاب
را پا قضايي "احيانا و اطلاعاتي دستگاههاي متعددي موارد
.ميگذاشتند فراتر
اين در مادهاي فرمان 8 تاريخ 24/9/61 در (ره)خميني امام
افراد خصوصي حقوق حريم به روشني به كه كردند صادر زمينه
نقل زير صورت به اعلاميه اين از موادي. ميكند دلالت
:ميشود
و دادستانها و قضات صلاحيت به رسيدگي:دوم ماده
و شده الهي و شرعي امور تا عمل دقت و سرعت با دادگاهها
صلاحيت به رسيدگي نحو همين به و نگردد ضايع مردم حقوق
بدون و كامل بيطرفي با امور ومتصديان كارمندان ساير
از گاهي كه جاهلانه تراشيهاي اشكال بدون و مسامحه
فاسد اشخاص كه حالي در تا گيرد صورت ميشود نقل تندروها
واهي اشكالات يا موءثر و مفيد اشخاص ميشوند تصفيه مفسد و
.است اشخاص فعلي حال ميزان و نشوند گذاشته كنار
از كه قاضي حكم بدون را كسي ندارد حق هيچكس:چهارم ماده
چند هر نمايد احضار يا كند توقيف باشد شرعيه موازين روي
و است جرم عنف به احضار يا توقيفباشد كم توقيف مدت
.است شرعي تعزير موجب
چه و منقول چه كسي مال در ندارد حق هيچكس:پنجم ماده
و توقيف يا كند تصرف و دخل كسي حق مورد در و غيرمنقول
بررسي از پس هم آن شرع ، حكمحاكم به مگر نمايد مصادره
.شرعي نظر از حكم ثبوت و دقيق
كار محل يا مغازه يا خانه به ندارد حق هيچكس:ششم ماده
كند جلب را كسي يا شود وارد آن صاحب بدوناذن كسي شخصي
نمايد مراقبت و تعقيب گناه ارتكاب يا جرم كشف نام به يا
و انساني غير اعمال و نموده اهانت افرادي به نسبت يا و
ديگري صوت ضبط نوار و تلفن به يا شود مرتكب اسلامي غير
كشف براي يا و كند گوش گناه مركز كشف يا جرم كشف نام به
يابه و بگذارد شنود باشد بزرگ گناه چند هر جرم و گناه
يا و نمايد غير گناهان از تجسس و باشد مردم اسرار دنبال
نمايد فاش نفر يك ولو رسيده او به غير از كه اسراري
اشاعه چون اينها از بعضي و است گناه و جرم اينها تمام
يك هر مرتكبين و است بزرگ بسيار كبائر از گناهان و فحشاء
از بعضي و هستند شرعي تعزير مستحق و مجرم فوق امور از
.ميباشد شرعي حد موجب آنها
(ص 106 ج 17 نور صحيفه)
بيان در و دانسته ضروري را افراد آبروي حفظ خميني امام
:ميفرمايند ديگر
به ميخواهند كه گروهكهايي از غير اسلامي جمهوري در
عيب دنبال به نبايد برسانند زيان و ضرر مسلمين و اسلام
.كنيد حفظ را افراد آبروي بايد.رفت ديگران
(ص 147 نورج 17 صحيفه)
بيان آزادي كه كساني براي حتي شخصي رفتار آزادي محدوده
كه قيدي حداقل.است شده پذيرفته ميدانند مرز بدون را
.است غير به اضرار عدم دارد فردي آزاديهاي
:ميفرمايند باره اين در امام
رد كه كس هر و كوچه در بايستيد شما كه نيست اين آزادي
چوب با يا نخواسته خداي بگوئيد ناسزايي "مثلا يك ميشود
.آزادم من كه را او بزنيد
(و 92 ص 91 ج 7 نور صحيفه)
اضرار عدم به مقيد را فرد آزادي شرعي جهت از خميني امام
اسلامي ديدگاه ويژگيهاي ايناز و ميدانند هم خودش به
:مينويسد باره اين در امام شاگرد مطهري استاد.است
مگر چيز هيچ ميل عقيده به ميكند؟ محدود چيز چه را آزادي
و فرد مصلحت لاك عقيده به اما.جامعه يا ديگر فرد زيان
به انسانيت مصلحت ما عقيده به اكثريت ، يعني جامعه مصلحت
(ص 155 /مطهري استاد اسلامي ، جمهوري پيرامون) كلي طور
آزادي در آمد بيان آزادي در كه آزادي ديگر قيود البته
.است جاري نيز رفتار و عمل
احزاب آزادي
قانون درچارچوب شده تعريف و مشخص مخالفتهاي تبلور احزاب
مهمترين از يكي پيشرفته جوامع در احزاب وجود.ميباشند
سازمان احزاب امروزه چه گر.است دولتها كنترل اهرمهاي
وجود شاهد اسلام تاريخ اما ندارند طولاني سابقه يافته
.است بوده اسلام صدر مسلمين ميان در اسلامي مختلف احزاب
از حزب دو به ايشان كه شده نقل روايتي (ص)اكرم پيامبر از
عبور داشتند تيراندازي مسابقه هم با كه انصار احزاب
"الاورع ابن" كه ميگيريم قرار درحزبي من فرمودند و كردند
:است چنين جواهر صاحب از نقل به روايت متن.است آن در (5)
:فقال يتناضلون و الانصار من بحزبين مر انه النبي عن"
"الاورع ابن فيه الذي الحزب انامع
(ص 240 ج 28 النجفي محمدحسن الكلام ، جواهر)
:فرمودهاند احزاب تشكيل درباره(ره) خميني امام
مصالح كه صورتي در مردم طرف از احزاب و اجتماعات گونه هر
.آزادند نياندازد خطر به را مردم
(ص 160 ج 22 نور صحيفه)
به معتقد درجامعه ، حفظوحدت ضرورت عين در (ره) امام
گروههاو درقالب ها برنامه و روشها ، فكرها طرز تعدد
قرمز خطنمودند تشويقمي را آن بودهو سياسي تشكلهاي
كشورهاي به وابستگي احزاب ، رابطهبا ايشاندر
كه هنگامي ايشان.بود براندازي براي توطئه و استعمارگر
يك با تشكل روحانيتفقطيك بين در كردندحتي احساس
از گروهي كه كردند تاءكيد خاصوجوددارد ، گرايش
يك قالب در حتما هستند ديگري گرايش داراي كه روحانيون
دقيق طرح كه اميد.نمايند فعاليت ديگر سياسي تشكل
و مقبول توسعهاي به رسيدن زمينه بتواند امام ديدگاههاي
.آورد فراهم را مطلوب
:پانوشتها
جلال:ترجمه آزادي ، از نوين تحليل كرنستون ، موريس:ك.ر-1
ص 36 (تهران ، 1370) اعلم الدين
ص 30 ، پيشين -2
.ص 261 (تهران 1344) عنايت حميد:ترجمه سياست ، ارسطو ، -3
.قرآن معارف جزوه محمدتقي ، يزدي ، مصباح -4
1701 ص 1702
است اسلام بزرگوار پيامبر صحابه از يكي نام -5
|