... مرگ قدمي يك در شادگان تالاب
خطرات با رو در رو "ميچ" توفان قربانيان
جديد
... مرگ قدمي يك در شادگان تالاب
ماند؟ خواهد بيآشيانه "مرمري اردك" آيا
در و بينظير جانوري گونههاي از يكي خالدار ، گيلانشاه
ميكند زيست شادگان تالاب در كه ايران ، طبيعت انقراض حال
نيمه پيكر به را خلاص تير مارون سدهاي تكميل بيترديد *
جهان در "مرمري اردك" آشيانه تنها اين شادگان تالاب جان
شليك خالدار ، گيلانشاه همچون كميابي گونههاي زيستگاه و
كرد خواهد
(ريه) هوايي تالابها ، كيسههاي :ميگويند دانشمندان
وجود به بسته زنده موجودات از بسياري كهبقاي هستند زمين
به حياتنياز ادامه براي انسان كه همانگونه آنهاست ،
منزله به نيز تالابها و رودها دارد ريه و خوني رگهاي
حيات ادامه براي آنها وجود و هستند ريههايزمين رگهاو
.است ضروري
تالاب بانام دارد وجود تالابي خوزستان ، استان جنوب در
از و است هكتار هزار آن 296 شادگان ، مساحت بينالمللي
رودخانه به جنوب واز "دورق" خور و شادگان به شمال
وازشرق آبادان و دارخوئين جاده به غرب بهمنشير ، از
.ميشود محدود خورموسي بهآبهاي
نوعي كه چولان و لويي چون آبدوست گياهان با تالاب سطح
محل و شده پوشيده گياهانغوطهور و هستند جگن
مهاجرياست پرندهآبزي هزاران پذيرش براي بسيارمناسبي
منطقه اين به پاييز در سيبري و كانادا اروپا ، شمال كهاز
وشور شيرين آب ماهيان تالاب ، انواع اين در.ميآورند روي
پرورشي ، ماهيهاي و شانك ، چندال حمري ، شيربد ، بني ، مانند
فلامينگو ، حواصيل ، چون پرندگاني
گلوسرخ ، غواص مرغابي ، كشيم ، انواع وحشي ، اردك ، غاز لك ، لك
و شغال گربهوحشي ، گراز ، پستانداران از و سفيد پليكان
.ميكنند زيست روباه
اين جهان در مرمري اردك ولد و زاد ومحل زيستگاه تنها
اكراس" و "خالدار گيلانشاه" وپرندگانيچون است تالاب
كه كميابيهستند بسيار نمونههاي از نيز "قايي-آفري
شادگان تالاب كلي وبهطور ميشوند يافت منطقه دراين
خطر معرض در گياهي و جانوري سومگونههاي يك زيستگاه
.است نابودي
حدود دامداري نياز مورد علوفه و كشاورزي نياز مورد آب
.ميشود تامين تالاب اين از اطرافشادگان روستاي 132
طبق بينالمللي ارزش بودن دارا بر علاوه شادگان تالاب
پناهگاه" عنوان تحت زيست محيط حفاظتاز شورايعالي مصوبه
واگذار زيست سازمانمحيط به "شادگان وحش حيات بينالمللي
.شد
كه ميگويند كارشناسان تالاب اين امروزي وضعيت درمورد
دور چندان نه آيندهاي در خشكيدگي نابوديو شوم سرنوشت
.است نشسته آن درانتظار
بيرويهافراد استفاده نه را شوم سرنوشت باراين اين
و زمين تدريجي فرسايش نه و صيادانآزمند شكار نه ناآگاه ،
.ميزند رقم طبيعي ، عوامل نه
تالاب نابودي كمين در آنچه:ميگويند كارشناسان
كه توسعهاست طرحهاي شادگاننشستهاست ، اجراي بينالمللي
.است شده پيريزي لازم بررسيهاي و مطالعات انجام بدون
بررسي بدون طرحهايي چنين اجراي كارشناسان ، بنابهعقيده
منطقه ، محيطي زيست شرايط گرفتن نظر بدوندر و طرح عواقب
.است تالاب اين نابودي اصلي عامل
منبع تنها:ميگويد كارشناسان اين از يكي شفايي ، موسي
كه بود تالاب همين منطقه ، كشاورزيروستاييان آب تامين
محل حالا ولي خشكنميشد و داشت آب سال طول تمام در قبلا
.است شده شهر فاضلاب تجمع
نيز روستاها كشاورزي تالاب ، اين شدن خشك با:ميگويد وي
خود ، احشام فروش با كمكم مردم و نابوديگذاشته به رو
.ميآورند رو بهشهر و كرده رها را كاشانه و خانه
:ميگويد اينباره در زيست محيط كارشناس محمودشهرستاني ،
جراحي ، باعث رودخانه برروي سه و دو مارونيك ، سدهاي بستن
رسوبات شدن درنهايتانباشته و رودخانه آب حركت شدن كند
.ميشود آن بستر در
رود لايروبي وعدم رسوبات تجمع:ميافزايد كارشناس اين
تالاب بستر آمدن بالا و رسوبات از850هزارتن بيش تجمع به
چند كهسالانه شده ، طوري منتهي سال چند اين طي شادگان
.ميشود كم تالاب آب عمق از متر سانتي
تالاب رفتن بين از:است اين كارشناسان اصلي سخن
تعادل خوردن برهم شادگان ، به بينالمللي
.ميانجامد منطقه بوم زيست
خطرات با رو در رو "ميچ" توفان قربانيان
جديد
توفان اينكه از پس ماه 6:همشهري خارجي رسانههاي واحد
يكصد "تقريبا و كشت را تن هزار حدود 12 (Mitch) "ميچ"
نمود ، بيخانمان هندوراس و نيكاراگوئه در را نفر هزار
شمال .هستند روبهرو جديدي خطر با آن بازماندگان
قرارداد "تگا پازول" شهر نيكاراگوئه پايتخت ،"ماناگوا"
هوا ، فصلي تغييرات اكنون .شدند كشته تن هزار آن 2 در كه
با بردهاند ، بدر سالم جان "ميچ" توفان از كه را آنهايي
.ميكند تهديد ديگر طبيعي فاجعه يك
اهالي موقت اسكان چادرهاي سي ، .بي.بي تلويزيون گزارش به
قربانيان از بسياري .بگيريد نظر در را "تگا پازول" شهر
.گذراندهاند چادرها اين در را گذشته ماه ، 6"ميچ" توفان
زيرا نبوده ، كافي آنان دادن اسكان موقت ترتيبات گويي
زن يك است شده اضافه آن به هم سنگين بارانهاي تهديد
و بچهها بارانها اين با":ميگويد چادرها ساكن
هم سيلابهايي علاوه ، به .شدهاند مريض و خيس بزرگسالان
".است شده بسته رودخانهها خروجي راه زيرا است ، شده جاري
مسوولان ".است گرفته فرا وحشت را "تگا پازول" قربانيان
و نيكاراگوئه دولت سوي از كه كمكهايي بيشتر ميگويند
نرسيده هنوز شده ، فرستاده اردوگاه اين به خارجي كشورهاي
به اضطراري وضعيت اينكه از پس":ميگويد ديگر زن يك.است
گذاشتند خود بهحال و تنها را "تگا پازول" رسيد ، پايان
به هيچوقت بودند ، فرستاده فراوان مقادير به كه كمكهايي
فقط ما به.نبرديم بهرهاي آن از ما و نرسيد "تگا پازول"
.رسيد آنها از مختصري
خوب چادرهاي حتي كه هستيم روبهرو مشكلي وضع چنان با ما
غذا نه ما.بمانيم محفوظ باران گزند از كه نداريم هم
سوي از كه سخاوتمندانهاي كمكهاي آن.دارو نه و داريم
".رفت كجا نميدانم رسيد ديگر كشورهاي
ضربههاي "ميچ" توفان از اردوگاه اين كودكان از بسياري
محض به حالا حتي كه گونهاي بهخوردهاند شديدي روحي
.ميدهند سر شيون و گريه آن احساس يا باران صداي شنيدن
نداريم جوع سد براي چيزي ما":ميگويد زده توفان زن يك
نميكنم فكرهم و.است نياورده برايمان چيز هيچ دولت زيرا
چطور ببينيم تا كرديم كار به شروع ما.بياورند چيزي
"بخريم؟ چيزي ميتوانيم
توسط كه "ميچ" توفان قربانيان اسكلتهاي و استخوانها
آشكار و شسته اخير بارانهاي با بود شده دفن بازماندگان
در.بودند شده دفن دستهجمعي گورهاي در اينهااست شده
در كه را خود خانه لوازم مجبورند توفان قربانيان كه حالي
بخرند ، غذايي مواد تا بفروشند كردهاند ، جمع چادرها
مصالح ميكنند عاجزانه تقاضاي امدادرساني مسوءولان
.شود پرهيز ديگر فاجعه يك از تا بدهند آنها به ساختماني
|