قابليتها و شايستهسالاري :هاشمي فائزه
باشد ملاك بايد
نخستين براي سالمند بينالمللي كنفرانس
برگزارميشود تهران در بار
اصلاح طرح : روزنامه سه مسئول مديران
است تحديدكننده مطبوعات قانون
!خشنودي و رضايت
رسيد شما نامههاي و مطالب
كودكان در رواني نابسامانيهاي افزايش
تبار مكزيكي امريكايي
طرح
:ايران روزنامهنگاران صنفي انجمن
است آزادي تحديد مطبوعات قانون اصلاح
قابليتها و شايستهسالاري :هاشمي فائزه
باشد ملاك بايد
سازمانهاي ارتباطي شبكه دبير هاشمي فائزه:اجتماعي گروه
بلكه نيستيم زنسالاري دنبال ما:گفت زنان غيردولتي
.ميكنيم مطرح را قابليتها و توانمنديها سالاري ، شايسته
و زن بشر حقوق آموزشي كارگاه در حضور با هاشمي فائزه
زنان و شود باز خانمها براي عمل ميدان بايد:افزود كودك
فراهم عرصه اين زمانيكه تا و گيرند قرار جريانكار در
.يابد پرورش نميتواند قابليتها نشود
وارد تشريفاتي صورت به نبايد را زنان:كرد اضافه وي
ماديگر بود درست انتخابها و ملاكها اگر و كنيم ميدان
.نداشتيم مشكلي
خانمها صدي در سهميهبندي 50 به ما:گفت هاشمي خانم
د و ميگيرد صورت كه انتخاباتي در نميكنيمولي تاكيد
.باشد داشته حضور بايدزن جامعه در و اعزامي رهياتهاي
در دولتي و حكومتي مشكل خوشبختانه ما:داشت اظهار وي
زنان حقوق مدافع حكومت و دولت و زناننداريم رشد مورد
.است
فرهنگ كه است فرهنگي مسئله ما عمده مشكل:افزود هاشمي
.شود اصلاح مابايد جامعه
و سواد ميزان و زنان تواناييهاي:كرد تاكيد وي
ميتوانيم موقعي و يابد بايدافزايش آنان آگاهيهاي
جامعه دانش وسطح آگاهي كه آئيم فائق فرهنگي برمشكلات
.يابد ارتقاء
حضور با كه وكودك زن بشر حقوق دوره آموزشي كارگاه
در شبكه اين به وابسته دولتي غير سازمانهاي نمايندگان
.يافت خاتمه ديروز شد ، عصر برگزار جمهوري رياست باشگاه محل
نخستين براي سالمند بينالمللي كنفرانس
تهرانبرگزارميشود در بار
نخستين براي سالمند بينالمللي كنفرانس:اجتماعي گروه
.ميشود برگزار تهران در امسال مهرماه الي 30 از 27 بار
اين در:گفت كنفرانس اين اجرايي دبير ملكوتينژاد احترام
بانوان گروه ميزباني به كه بينالمللي كنفرانس
علمي دستاوردهاي جديدترين شد ، خواهد برگزار نيكوكارايران
.گرفت خواهد قرار موردبررسي سالمندان خصوص در
مديران و خارجي كشور از 50 مهماناني:كرد اضافه وي
دراين شركت براي كشور ، داخل در سالمندانفعال خانههاي
.شدهاند دعوت كنفرانس
و پژوهشگران ازمحققين ، گروهي همچنين:افزود وي
و روانشناسي طب ، دارو ، تغذيه ، كهپيرامون دانشمنداني
شده دعوت هستند ، حالمطالعه در سالمندان توانمنديهاي
.ارائهكنند كنفرانس اين به را خود مطالعات نتايج تا اند
اصلاح طرح : روزنامه سه مسئول مديران
است تحديدكننده
مطبوعات قانون
طرحها اين. است جهان مطبوعات سالمترين صاحب ما جامعه
كرد خواهد تبديل بيگانه هاي رسانه مشتريان به را مردم
قدس امروز ، صبح روزنامههاي مسئول مديران:اجتماعي گروه
و كننده محدود را مطبوعات قانون اصلاح طرح آريا و
.دانستند غيرضروري
مدير حجاريان سعيد اسلامي جمهوري خبرگزاري بهگزارش
مطبوعات قانون اصلاح مورد در امروز صبح روزنامه مسئول
را سهمگيني گردنههاي ششم مجلس انتخابات تا مطبوعات:گفت
حمايت بدون آنها از عبور كه گردنههايي دارند پيشرو
.نيست امكانپذير دولت
در مطبوعات از تا خواست خاتمي سيدمحمد دولت از حجاريان
.كند حمايت "كننده محدود اقدامهاي سلسله يك" برابر
كه كندچرا حمايت مطبوعات از بايد دولت:داشت وياظهار
.ميشود فراهم شبنامهاي انتشار روزنامه ، زمينه هر بامرگ
عمومي امنيت حفظ براي دولت:افزود امروز صبح مديرمسئول
طريق از را خود عقايد تا دهد مردماجازه به بايد
.دهند داوريقرار معرض در شفاف بطور روزنامهها
با نگرديم مجبور تا ميشود موجب اقدام اين:گفت حجاريان
.برويم شبنامهها جنگ به معنوي ، و مادي هزينههايگزاف
قانون اصلاح" براي را مجلس نمايندگان برخي جديد طرح وي
كه گفت و كرد توصيف "محدودكننده و سياسي" ، طرحي"مطبوعات
به اساسي قانون در كه "مطبوعات روحدادگاه از" طرح ، اين
.دارد شده ، فاصله اشاره آن به اختصاصي صورت
از غير اساسي قانون در:افزود امروز صبح مديرمسئول
و سياسي جرايم به رسيدگي و نظامي عمومي ، محكمههاي محاكم
اساسي ، قانون قانونگذار.شدهاست بيني پيش هم مطبوعاتي
دو ومطبوعاتي سياسي جرايم به رسيدگي محاكم مشروعيت براي
در اينكه دوم و باشد علني اينكه اول است شده قائل شرط
برگزار عمومي جدان و نماينده عنوان به منصفه حضورهيات
.شود
شرط ، ركنو دو اين از كه ميزان هر به:كرد تصريح حجاريان
قانون روح به وفاداري ميزان از واقع در گرفتهشود ، فاصله
فاصله اين نمايندگان جديد ميشودوطرح گرفته فاصله اساسي ،
.است كرده ايجاد را
پيشنهاد كه طرحي در متاسفانه:افزود صبحامروز مديرمسئول
سمتگيري ، ميكند تعيين را منصفه هيات تركيبيكه شده ،
.كند متبادرمي ذهن به را خاصي سياسي
است نواقصي داراي ، مطبوعات كنوني قانون:گفت حجاريان
و محتوايي لحاظ به نظر مورد اصلاحات قرارباشد اگر اما
قانون طبعا اطلاعاتباشد ، آزاد جريان خلاف ، سمتگيري
به كه كاملي شبه قانون يك بر را فعلي ناقص
.ميدهيم ترجيح ميانجامد ، محدوديتهايبيشتري
بر تاكيد با نيز آريا روزنامه مسئول مدير زهدي محمدرضا
نيازي "اصلا مطبوعات قانون حاضر شرايط در كه موضوع اين
قانون از ميخواهد جامعه در تفكر يك:گفت ندارد اصلاح به
.كند اعمال مطبوعات بر محدوديتها يكسري مطبوعات
است تفكراتي همان از ناشي فوق تفكرات:كرد نشان خاطر وي
درجه" به را شهروندان و "غيرخودي و خودي"به را جامعه كه
خود به منحصر را فقيه نيزولايت و ميكند تقسيم "دو و يك
.ميآورند بوجود را مشكلات و ميدانند
دانست اهميت با را سرنوشتساز صحنههاي در مردم نقش وي
بعضي مطبوعات ، قانون اصلاح طرح تصويب چنانچهبا:افزود و
به طبيعي مردمبطور شوند ، تعطيل هم روزنامهها از
بيگانه رساني اطلاع كانالهاي جمله از ديگر كانالهاي
.آورد رويخواهند
با اسلامي شوراي مجلس نمايندگان: كرد بيني پيش وي
و مطبوعات قانون اصلاح پيشنهادي مقايسهطرح و هوشياري
ميشود ، مطرح درمطبوعات كه نظرهايي به توجه و فعلي قانون
.كرد نخواهند تصويب را مطبوعات قانون اصلاح طرح
تعيين و مطبوعات دادگاه به احضارش به اشاره با زهدي ،
وضعيت هنوز كه شرايطي در:گفت آزادي ، براي وثيقه قرار
كه است تاسف جاي نيست ، روشن مطبوعات دادگاه و منصفه هيات
زندان روانه و احضار دادگاه به روزنامهها مسئول مديران
.ميشوند
طرف از مسئول مديران آزادي براي وثيقه تعيين:افزود وي
مسئول مدير يك ميان بايد زيرا است غيرمنتظره دادگاه
را محاكمه از فرار احتمال كه معمولي مجرم يك و روزنامه
.شد قائل تفاوت دارد ،
قانون اصلاح هم قدس روزنامه مديرمسئول فياضي سيدجلال
شرايط در:افزود و جامعهندانست مصلحت به را مطبوعات
قانون اصلاح موجود ، سياسي فضاي به توجه با و كنوني
.شد نخواهد منجر مشكل حل به مطبوعات
از ميآيد ، بوجود جامعه در كه مشكلاتي:كرد تاكيد وي
اجراي عدم بلكه نميشود ناشي نارساييهايقانونمطبوعات
.است مشكلات بوجودآمدن عامل مهمترين قانون ، اين صحيح
در ، قانون بهترين اگر قدس ، روزنامه مسوءول مدير بهباور
مشكلات نيايد ، در اجرا به خوب اما شود ، مطبوعاتوضع مورد
.ماند خواهد باقي همچنان
بوجود بيشتري تعامل مجلس و مطبوعات بين بايد:گفت فياضي
.صورتپذيرد آرام فضايي در مهم ، اينكار تا آيد
:گفت مطبوعات مسوءول مديران از وثيقه گرفتن درباره وي ،
ضرورت و نيست كشور شان در رسانهها ، با گونهبرخورد اين
براي تهران وشهرداري ارشاد وزارت قضايي ، دستگاه دارد
.كنند پيدا دست نظر وحدت به منصفه هيات ترميم
ترميم براي اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت تعلل از فياضي
براي تصميمگيري بود مناسب:گفت و كرد منصفهانتقاد هيات
موكول اداري عدالت ديوان نتيجهراي به منصفه ، هيات ترميم
پروندههايمطبوعاتي تراكم شاهد مرور به تا نميشد
.نبوديم
!خشنودي و رضايت
(پاياني بخش) چيست؟ تلويزيون از تماشاچي انتظار
افراد و هستند استعدادها آفريده تلويزيوني نمايشهاي
و ميكنند خلق را آنها كاري تجربه سالها داراي حرفهاي
برابر در "عملا ولي ندارند را رويا يا رقابت قصد "اصلا
كه ميشود بهترينها جزو وقتي نمايش.هستند برنده روياها
زن چه و مرد چه صورت اين در و شود رعايت تخيل استاندارد
.ميكنند تحسين را آن متفاوت نيازهاي داراي
اصل شش شد داده تشخيص تلويزيون تماشاي واقعيت وقتي
:ميكند پيدا معني راهنما
ديدن.است اجتماعي نه و شخصي كاري تلويزيون تماشاي -1
از محرمانهتر كجا هيچ.است شخصي كار يك "صرفا رويا
حس شخص احساسات غليان كه جائي نيست ، مغز زيرين بخشهاي
يكديگر به تساوي به نمايشها و روياها كه جايي.ميشود
.ميشوند متصل
را رواني تنشهاي زيرا است شاديبخش تلويزيون تماشاي -2
و ميشود تهي سركوبها و فشارها از بيننده.ميدهد كاهش
.ميكند راحتي احساس
تنش ذخيره ظرفيت كه چرا است نياز يك تلويزيون تماشاي -3
.است محدود فرد هر براي رواني
بخش كه است واقعيت اين وجود براساس تلويزيون تماشاي -4
قرار تلويزيوني تصاوير هدف مغز (آگاه نه و) ناخودآگاه
شود انجام دقت به نبايد "حتما تلويزيون تماشايميگيرد
خودي به ميتواند ناخودآگاه ضمير كار روند مانند كه چرا
.ببرد بين از را شده تخريب قسمتهاي و كند نفوذ مغز در خود
كه چرا است شبانه كاري منطقي طور به تلويزيون تماشاي -5
در و ميكند كمك روزانه تنشهاي كاهش به صورت اين در
همچون ميافتند اتفاق روز ساعات طول در كه آنچه مقابل
جايگزين است توانسته دليل همين به.است پادزهري
.ميرفتند كار به راه همين در "سابقا كه شود فعاليتهايي
و تفريحات انواع و خواب ساله ، دوره 30 يك طي -6
ديگر.كردهاند تلويزيون تسليم را خود مفيد سرگرميهاي
و نميزنند گپ يكديگر با قديمها مانند همسايهها
خانم.ندارند آمد و رفت هم با سابق مثل خانوادهها
تلويزيون مورد در تايمز نيويورك با مصاحبه در ميانسالي
و ميگذاشتيم صندلي و ميز غروبها ميآيد يادم:گفت چنين
ولي ميكرديم صحبت رهگذران با و مينشستيم خانه از بيرون
تلويزيون شيفته كه بگويم شما به هست ، تلويزيون امروزه
روشن آنرا ميآيم خانه به كه كاري يكروز از بعد من.هستم
تماشاي.ميبرم لذت تماشايش از و ميدهم تكيه و ميكنم
.است راحتتر تلويزيون
مغز داخل مرجهاي و هرج تلويزيون كه است اين واقعيت
.است روان تخليه براي ووسيلهاي ميبرد بين از را بيننده
جا همه به راحتي به و ميشود مغز وارد آن تخيلي نمايشهاي
همين به.ميكنند انتخاب را خود جايگاه و ميكشند سر
كه طوري به ميشوند ، خارج مغز از مقتضي وقت در هم راحتي
است ممكن حتي.ميسپارد فراموشي به را آن بيننده
همين ولي نياورد خاطر به ديده قبل شب كه را برنامهاي
احياء و تازگي احساس تلويزيون ديدن با كه ميداند اندازه
كه آنقدر تخيلي ابزارهاي ساير مثل هم تلويزيون.است كرده
به تلويزيون.نميكند خالي آن از فروميكند ، مغز در مطلب
.ميكند كم آنها از بلكه نميافزايد چيزي رواني ذخيرههاي
واقعيت و تخيل
واقعي دنياي به بايد تلويزيون خيالي دنياي شناخت براي
.ميگذرانند را زندگيشان بيشتر مردم آن در كه زد نقب
ميكنند ، كار و هست مدرسه آن در كه است جايي واقعي دنياي
در تلاش كه است جايي.ميشود حفظ و ساخته اجتماعي روابط
واقعي زندگي در كه هم چقدر هر جامعه افراد.دارد ارزش آن
رواني تنگناهاي.بپردازند رواني بهاي بايد باشند موفق
.ميشود پرداخت واقعي دنياي تقلاهاي ازاي در كه است بهايي
تسلي را روزانه زندگي از ناشي كشمكشهاي ميان اين در تخيل
به شايد.ميگيرد را واقعيت با تناقضات جاي و ميدهد
داشتن لزوم موجود ، واقعيت بودن ترسناك و دشوار وجود دليل
ما زندگي در امروزه.مييابد افزايش تخيلات از آرامبخشي
در.نداشتند ما پيشينيان و نياكان كه دارد وجود جنبه دو
كه داشت وجود يقينهايي و باورها اطمينانها ، آنان زندگي
و باختهاند رنگ اجتماعي نقشهاي.گريختهاند امروزه
.است افزايش روبه محيطي و شغلي فشارهاي
زن يا مرد از كه انتظاراتي به نسبت پيش دهههاي در مردم
و مطمئن بسيار كودك با رفتار طرز و والدين وظايف ميرفت ،
قديمي اجتماعي نقشهاي صنعتي ، زندگي توسعه بابودند راسخ
گرفته شكل نيمه و سردرگم جديد ، نقوش و است رفته ميان از
دور ، چندان نه گذشتهاي همين در.است آمده وجود به
خانهدار به توجه با را زن نيازهاي ميتوانست تبليغات
.كند برطرف بودنش خانه نانآور به توجه با را مرد و بودنش
و فكري استقلال داراي خانمهاي براي را تبليغات امروزه
مردم.ميسازند دارند بيشتري خيال راحتي كه مرداني
تعاريف پاگير و دست تحمل بدون كه هستند افرادي امروزي
.ميدهند ادامه خود راه به سخت اجتماعي
اثر شخص روي كه است زندگي اصلي عرصههاي از يكي كار محيط
كار وسيعي مجتمعهاي در افراد امروزه.ميگذارد مستقيم
ادامه آنها در رقبا عليه پايانناپذيري نبرد كه ميكنند
با عمده سرمايهگذاري را خود كه شركتها اين تمام.دارد
از را بهره بيشترين دارند سعي ميبينند ، بزرگ پرداختهاي
در هم كاركنان.كنند حفظ را رقابت تا ببرند خود كاركنان
جاهطلبي.ميكنند تلاش موفقيت كسب براي و سازمان چارچوب
چه فردي هر بر ولي كنند تقلا ميتوانند تا ميشود باعث
.ميشود اعمال متعددي فشارهاي خارج از چه و داخل از
خانه به كوفته و خسته روزكاري يك پايان در خيليها
يك از بعد كارمند و كارگر از اعم افراد اين همه.ميرسند
اينكه براي هستند ، خيالي دنيايي طالب واقعي پرمشغله روز
واقعي دنياي خلاف بايد باشد تسكيني تلويزيون برنامههاي
.كند عمل
مقايسه در رفتارشان و اعمال و تلويزيوني شخصيتهاي شايد
داشته هيجانانگيزتر بسيار اعمالي و رفتار عادي مردم با
از ملايمتر تلويزيوني نمايشهاي ديگر لحاظي به ولي باشند
از پر و خشنتر ميتواند واقعيت و هستند واقعي دنياي
بايد تلويزيون برنامههاي اين وجود با.باشد شگفتي
دريافت انتظار بيننده.شوند تنظيم دستورالعملي براساس
آنها از چيزي كه موادي دارد ، را پيشبيني قابل موادي
بيننده.دهد كاهش را تنشها حال عين در و نگيرد
ببينند آشنا شكل همان در را آنها مايلند آشنا شخصيتهاي
.كردهاند خدمت او به "قبلا كه هستند توهماتي آنها كه چرا
بينندهها":ميگويد معروف فرهنگي تحليلگر كوهن ويليام
ترجيح دارند را انتظارش آنچه به را غيرمنتظره مسايل اغلب
".ميشوند تنظيم مبنا همين بر هم برنامهها و نميدهند
اين اصل وآن است درآورده فرمولي صورت به را اصلي كوهن
ميتوانند ميدانند كه ميكنند تماشا را چيزي مردم:است
.باشند داشته را انتظارش
فرويد زيگموند "تكرار اضطرار" نظريه به نسبت كوهن اصل
مردم وقتها بعضي كه ميدانست فرويد.دارد برتريهايي
و ميبينند ديگر ، شب از بعد شبي بار ، چندين را خوابي
با شود ، خوانده برايشان آشنا داستاني دارند دوست كودكان
و بچهها نظر از ميدانند ، خوب را داستان آخر اينكه وجود
تخيلي داستان يك رواني ، فشار به پاسخ در دو هر بزرگترها
خود ماهه نوه 18 روي فرويد.ميشود تكرار يكنواخت
مادرش وقتي كه بود كرده ابداع بازي او نوه.كرد آزمايشي
ميرسيد نظر به.ميداد انجام را بازي اين ميرفت بيرون
محل در مادرش باشد متوجه كه ميكند كمك كودك به بازي اين
بين چنداني فرق.گشت برخواهد و نكرده ترك را او ولي نيست
.نيست تلويزيوني نمايشهاي تكرار و تكرارها نوع اين
.ببيند بارها را آشنا تخيلي نمايشهاي است مايل بيننده
باشد داشته خويشاوندي قديمي مجموعه با بايد جديد مجموعه
.دهند انجام را كارها همان بايد بازيگران همان و
افرادي نظر از است كرده ثابت علمي مطالعات از مجموعهاي
تلويزيون ميكنند ، مسئوليت قبول پرتنش واقعي دنياي در كه
شد معلوم تحقيقات در سال 1959 در.آنهاست فكر آرامبخش
يك عنوان به تلويزيون از بيشتر داشت بيشتري اضطراب هركس
از ديگري بررسي در و ميكرد استفاده سرگرمكننده وسيله
كنند استفاده تلويزيون از شب نتوانند اگر شد سوءال مردم
اين نتيجه.ببينند نمايشي نوع چه ميدهند ترجيح بيشتر
ميل كه بودند كساني جمله از مضطرب مردم بيشتر كه بود
با نيك و چارلز وقتي و ببينند ، تخيلي برنامههاي داشتند
ديدن از نوعي به كه ميكردند مصاحبه خانوادههايي
روز يك گذشت از بعد كه ميگفتند بودند محروم تلويزيون
.دارند نياز وسيله اين به ميكنند احساس پراسترس
خشنودي و رضايت
دانشگاه عمومي روابط مدرسه مدير زماني كه ويب گرهارت
تلويزيون از تماشاچيان آنچه درباره بود ، (1970) بوستون
:ميگويد او است ، داده ارائه كلي تئوري ميآورند بدست
تماشاچيان چرا كه بود آمده وجود به فكر اين برايش
از افراد اين رضايت منتقدان قول به ولي فراوان تلويزيوني
روش كه است اساس براين ويب نظريه.بود اندك وسيله اين
:ميشود خلاصه كلمات اين با جامعه در افراد نقش ايفاي
تعميم ، ميدهد توضيح اودادن پس و نگهداري ، و حفظ هدايت ،
و حفظ به مربوط پايداري و ثبات هدايت ، در بهبود و اصلاح
ضدضربهها جبران و تسكين مثل ، به مقابله عمل و نگهداري
آمريكا جمعي ارتباطي وسايل ويب.ميشود شامل پسدادن در
ميگويد و است كرده بررسي پيامي مفهوم سه اين با را
.هستند نگهداري و حفظ نوع از رسانهاي پيامهاي بيشتر
بياحترامي خشونت ، جنايت ، پيامآوران آمريكايي رسانههاي
و جنسي بيبندوباريهاي بادآورده ، ثروت بالا ، مقام به
جمله اين با ويبهستند اجتماعي قيود از رهايي
فرض اينجا در كه دادن پس مكانيسم" كه ميكند نتيجهگيري
وجود براي كنندهاي متقاعد توضيح "احتمالا است قضيه
".ميباشد كوچك سطوح در خصومت
فاولز حبيب:موءلف و محقق
بهتاش مينو:ترجمه
رسيد شما نامههاي و مطالب
و مقاله دهها با هرروز اجتماعي صفحه گرامي خوانندگان
را روزنامه اجتماعي بخش همكاران تلفن و نامه صدها و مطلب
يادآور عزيزان اين از تشكر ضمن.ميدهند قرار لطف مورد
امكان خود مقتضيات و محدوديتها دليل به همشهري ميشود
امكان اين از گذشته.ندارد را مطالب همه انتشار و درج
وجود مستقيم بصورت نيز نظرات و مطالب برخي از استفاده
مطالب بهبود براي راهنما خطوط عنوان به آنها از و ندارد
پاس به و دلايل همين به.ميشود استفاده اجتماعي صفحه
هراز ارتباطي پل اين حفظ و خوانندگان لطف از قدرداني
از استفاده امكان كه خوانندگاني از دسته آن اسامي چندي
.ميشود درج نشده فراهم مستقيم شكل به آنها مطالب
امضاء-(تهران) راوندي كريميان مهدي -(سنندج)حيدر -م
-(تهران) زوارهاي عظيمي محمد ميرزا -(جوانرود) محفوظ
فائق دكتر -(اراك)پاكنژاد حسين -(تهران) بياتي محمد
(شيراز) وكيلزاده مينا -(گرمسار) آذرفرشي الهام -(گيلان)
يارنشين محمدامين -(تهران ) ت.ر -(لرستان) الماسينيا -
(اروميه) فرهاديان نازيلا -(تهران) بهفر حميدرضا -(تهران)
عزتالله -(كاشان) لطيفي مصطفي -(كوهدشت) س.هامون -
بهادري بابك -(هن رود) هاشميان حسن -(مراغه) كريمي
محمد -(تهران) يوسفي -پ -(تهران) مسگري سوسن -(كرمان)
احقاقي حسن -(قزوين) حيدري سارا -(تهران) فتورچي مهدي
علي -(تهران) يوسفزاده -(يزد) دهقاني -(تهران)
پريور دكتر -(خوزستان) جلودار مجيد -(كرج) خدابندهلو
-(كرج) عيسيزاده غفور -(دماوند) فرزام اكبر -(تهران)
-ورامين بهزيستي -(كرج) نوري محمود -(كرج) مرسلوند حسن
(تهران) علمداري سراجي جبرائيل
كودكان در رواني نابسامانيهاي افزايش
مكزيكيتبار امريكايي
مهاجر مكزيكيهاي روي شده انجام مطالعات:اجتماعي گروه
در رواني نابسامانيهاي ميزان ميدهد ، نشان آمريكا در
دو آمدهاند ، دنيا به درآمريكا كه تبار مكزيكي كودكان
.است شده برابر
از يكي در پست واشنگتن روزنامه ايرنا ، گزارش به
رواني اختلالات درصد تحقيقات اين نوشت ، در خود شمارههاي
و كردهاند مهاجرت آمريكا به تازه كه مكزيكي كودكان بين
آمدهاند ، دنيا به آمريكا در كه تبار مكزيكي كودكان
آمده دست به نتايج گزارش ، اين برپايه.است شده مقايسه
كودكان در رواني نابسامانيهاي ميزان كه ميدهد نشان
ميزان با برابر كه است درصد تبار1/48 مكزيكي آمريكايي
.آمريكاست مردم رواني نابسامانيهاي
كودكان ميان در رواني اختلالات ميزان كه صورتي در
يا بودهاند آمريكا در سال از 13 كمتر كه مهاجري مكزيكي
.است درصد كردهاند ، 9/24 مهاجرت كشور اين به تازه
آمريكا در تولد كه ميرسد نظر به ،"وگا ويليام" گفته به
با مقايسه در رواني اختلالهاي بروز در مهمتري عامل
اقتصادي و اجتماعي موقعيت و سن جنسيت ، نظير ديگري عوامل
.باشد
شديد فشارهاي زير تبار ، آمريكايي كودكان":ميگويد وي
اصلي دليل مالي مشكلات وجود اين با دارند ، قرار مالي
".نيست گروه اين رواني نابسامانيهاي
وابستگيهاي و روابط قطع نظر به:ميدارد اظهار وي
تعيين عامل ميتواند ، آمريكا در گروه اين خانوادگي
حالي در.باشد آنان رواني اختلالات افزايش در كنندهاي
و روابط مهاجر تازه مكزيكيهاي ميان در و مكزيك در كه
قرار اهميت اول درجه در آنان براي خانوادگي تماسهاي
.دارد
اين در رواني مشكلات نوع بدترين تحقيقات اين اساس بر
كودكان اعتياد درصد.است مخدر مواد به اعتياد گروه
كه است مكزيكي كودكان برابر چهار تبار مكزيكي آمريكايي
.كردهاند مهاجرت آمريكا به
ميتوان گروه اين ديگر مهم رواني مشكلات جمله از
.برد نام را واضطراب افسردگي
طرح
:ايران روزنامهنگاران صنفي انجمن
است آزادي تحديد مطبوعات قانون اصلاح
نامه در ايران روزنامهنگاران صنفي انجمن:اجتماعي گروه
قانون اصلاح طرح هدف مجلس نمايندگان به سرگشادهاي
.دانست مطبوعات آزادي تحديد را مطبوعات
:است زير بشرح نامه اين كامل متن
اسلامي شوراي مجلس محترم نمايندگان
باسلام ،
تغيير براي محترم نمايندگان برخي سوي از اخيرا كه طرحي
مطبوعاتي جامعه نگراني موجب شده ارائه مطبوعات قانون
برخي جانب از نيز پيش سال چهار.است كرده فراهم را كشور
مطبوعات آزادي محدودكردن هدف با مشابهي طرح نمايندگان از
هشياري و روزنامهنگاران مخالفت اثر بر كه شد ارائه
در امروز ليكنشد سپرده فراموشي بوته به دستاندركاران
آزادي از جديدي مرحله خرداد دوم از پس ما جامعه كه حالي
آزاديهاي محدودكردن هدف با طرحي ميكند ، تمرين را
را مطبوعاتي بانشاط فضاي كه گرديده ارائه قانوني
روزنامهنگاران صنفي انجمن.است داده قرار تحتالشعاع
طرحهاي يا طرح اين پيرامون را نكاتي ميداند خود وظيفه
.برساند مردم نمايندگان اطلاع به مشابه
ايران جامعه كه خاصي شرايط در مطبوعاتي موجود قانون -1
درگير و آمده بيرون سربلند تروريستي اقدامات دوره يك از
كساني اگر بنابراين.شد تدوين بود ، عيار تمام جنگ يك
و محدوديتها رفع جهت در بايد هستند ، قانون تغيير خواهان
يك آن ، محدودتركردن جهت در نه برميداشتند ، گام ابهامات
افتاده اتفاقي چه مگر ميپرسد خود از بيطرف و آگاه ناظر
زمان قانون نتوانستهاند حتي نمايندگان از عدهاي كه است
و كنند تحمل كنوني اقتدار و باثبات شرايط در را جنگ
شدهاند؟ آن تحديد خواهان
منزله به طبعا محترم مجلس به طرحي چنين ارائه -2
تصويب با زيرا ميباشد ، نيز نمايندگان به بياحترامي
تحديد مردم نمايندگان سوي از موجود آزاديهاي طرحي چنين
مجريه قوه معمولا كشورها تمامي در آنكه حال ميشود
كشورها اين مجالس و ميباشد بيان آزادي شدن محدود خواهان
ملت منافع و حقوق از دفاع و عمومي افكار از نمايندگي به
چنين ارائه متاسفانه ميكنند مخالفت درخواستهايي چنين با
آزادي گسترش خواستار دولت كه ميشود تصور اين موجب طرحي
.برميدارد گام معكوس جهت در مجلس ولي است ملت حقوق و
را جبرانناپذيري لطمه مجلس جايگاه و شان به تصوري چنين
.كرد خواهد وارد
و منصفه هيات تشكيل با خوشبختانه اخير سال چند طي -3
مطبوعات كه شد ايجاد اميد اين نظارت هيات فعالبودن
و هياتمنصفه براي اگرچه كردهاند ، پيدا قانونمند وضعيتي
آن حل امكان عليالقاعده كه آمده پيش مشكلي دادگاه تشكيل
محدودكننده طرحهاي ارائه وجود اين با است ، فراهم سرعت به
نميشود مطبوعات قانونمندشدن موجب تنها نه آزادي مخل و
را جامعه و درميآورد اندك عدهاي انحصار در را آن كه
.ميدهد سوق اطلاعرساني ديگر روشهاي و شبنامهها بسوي
حقيقت به رسيدن از را مردم كه آن از بيش طرحها اين
رسانههاي قرص پا و پر مشتريان به را آنان بازدارد ،
به بايد جهت اين واز كرد خواهد معتاد و تبديل بيگانه
پي در را افراد و اهداف از برخي پاي رد كه داد حق شكاكان
.كنند پيگيري طرحها اين
القائات از متاثر مطبوعات عليه شده ايجاد فضاي -4
و فرهنگ وزير استيضاح جريان در كه است بولتننويسان
نيست شايسته لذا و شد برملا آنان ترفندهاي اسلامي ، ارشاد
شايعات به دروغپرداز بولتننويسان همان براساس مجددا
.زد دامن مطبوعات عليه
از اعم مطبوعات فعلي دستاندركاران قاطع اكثريت -5
هستنند نيروهايي روزنامهنگاران يا مسئول مديران مديران ،
شخصيت انقلاب از پس يا بودهاند فعال انقلاب در يا كه
و نظام براي اين و هستند انقلاب همين محصول و يافتهاند
بدين مطبوعاتي آزاديهاي تحديد است ، نعمت يك انقلاب
تحمل نيز درا خود تربيتشدگان انقلاب و نظام كه معناست
ابتلا و عقاب نعمت كفران و است نعمت كفران اين و نميكند
تجربه حال در ما مطبوعاتي جامعه.داشت خواهد بدنبال
اما نيست ، آن در نارسايي و اشكالات منكر كسي و است آزادي
نهادهاي از نارساييها اين بنگريم انصاف ديده به اگر
.است كمتر ديگر
ميكنيم جلب حقيقت اين به را مجلس محترم نمايندگان نظر
تحت مطبوعات عليه جنجال و جار همواره اخير سالهاي طي كه
است گرفته شكل سطحينگري و ابتذال و فساد با مبارزه پوشش
بودهاند ، آگاهيبخش و سياسي و جدي مطبوعات نهايت در ولي
.شدهاند بلا دچار كه
مطبوعات اينكه بر مبني مطبوعات ، آزادي مخالفان مدعاي -6
قابل سهولت به ميكنند ، عمل ارزشها و دين و مقدسات عليه
اين ميتواند كشور مطبوعات بر سطحي مروري.است رسيدگي
سالمترين داراي ما جامعه كه كند ثابت را مسلم حقيقت
مطبوعات در كه مطالبي و مقالات حجماست جهان مطبوعات
معنوي و اخلاقي بنيادهاي تقويت جهت در روزه هر كشور
.ميكند ثابت را فوق مدعاي صحت ميشود منتشر جامعه
با مغاير يا و اخلاق خلاف مطالب گفت ميتوان بطوريكه
قانوني موازين با و استثناست يك ما مطبوعات در مقدسات
.كرد برخورد استثنا اين با ميتوان راحتي به موجود
محترم نمايندگان و مجلس جايگاه كه ميشود متذكر پايان در
منافع خلاف قدمي كه است اين از بالاتر عليالقاعده آن
از حال اين با.بردارند آنان آزاديهاي و حقوق و ملت
داشته دور نظر از نبايد هم كوچك احتمال يك حتي كه آنجا
متوجه طرحهايي چنين كه را خطري دانستيم موظف را خود شود ،
.شويم متذكر ميكند ، نمايندگان و مجلس اعتبار و حيثيت
از بيش نمايندگان قاطبه كه ميدهيم قوي احتمال گرچه
.باشند آگاه طرحهايي چنين تصويب سوء تبعات از ديگران
|