است انسان پايداري رمز زيست محيط حفظ
زيست محيط هفته مناسبت به
نزديك پيشرفت و تحول قرن بيستويكم ، قرن آغاز به كمكم
بشر تا شد باعث صنعتي و كشاورزي انقلابهاي شروع.ميشويم
به توجه با و بيانديشد تكنولوژي و فنون در ترقي به
تلاش جامعه رفاه براي حريصانه صنعتي ، چشمگير دستاوردهاي
.كند
عقب ديگر كشورهاي از اينكه براي كشوري هر راستا ، اين در
تفكر اين و داد سوق شدن صنعتي سمت به را تفكرش نماند
منابع رساندن حداقل به و طبيعت ضابطه بدون تخريب سرآغاز
.بود جانوري و گياهي كمياب گونههاي نابودي و
سياستهاي مجريان و برنامهريزان كه است چندي دهههاي
قرار بهانهاي را عمومي رفاه و پيشرفت اقتصادي ، توسعه
.يازند دست امكانات و وسايل انبوه توليد به تا دادهاند
گوناگون جوامع بين در را مصرفزدگي فرهنگ كه بهطوري
تخريب و تهيسازي هدف ، اين به رسيدن براي كه دادند رواج
در ولي دادند ، قرار خود كار سرلوحه در را زيست محيط
خط و شتابزده تصميمگيريهاي اين نتايج اخير سالهاي
.است شده آشكار محسوسي بطور غيرمعقول مشيهاي
طبيعي ، منابع از كه است كوشيده بشري جامعه زندگي ، طول در
نميشد حاصل عمل اين و كند خود نصيب را استفاده بيشترين
شده ادغام ناآگاهي با كه طبيعي منابع از استفاده با مگر
.گرديد زيستي و طبيعي منابع سريع تخريب سبب
و مشكلات از بسياري ريشه بشر زيادتطلبي و سودجويي افكار
رسيده بنبست به افكاري است ، خاكي كره محيطي زيست معضلات
.ندارد جايي آن در آيندهنگري و آگاهي كه
اين مستلزم فعاليتي هر كه كرد عنوان بايد را نكته اين
از بعد نيز و كنيم برداشت طبيعت از چيزي ما كه است
.كنيم وارد طبيعت به را دفعي مواد آن ، از مفيد استفاده
تا كند برداشت بايد چگونه كه بينديشد بايد بشر حال
صورت در و نيايد وارد طبيعي قوانين و اصول به لطمهاي
دفع مورد در.برآيد نقيصه آن رفع درصدد لغزشي هرگونه
طبيعت به آسيبي هيچ كه نمايد عمل طوري بايد زائد ، مواد
دفعي و جذبي مواد مقدار ;ميدانيم كه چرا نگردد وارد
كه است شده برنامهريزي طبيعي خاص نظام يك طي در طبيعت
بنابراين.ميپذيرد انجام معين مدت طي در و خود خودبه
و بيحد انباشت نيز و بيرويه برداشت كه داشت توجه بايد
وارد طبيعت بر جبرانناپذيري صدمات بكر ، طبيعت در مرز
.شد خواهد حك بشر پيشاني بر "متعاقبا آن داغ كه ميكند
و افراد زندگي پائين سطوح و فقر يكسو از امروز ، جهان در
ديگر ، سويي از و آنان طرف از حفاظتي نگرش فقدان آن تبع به
نيز و صنعتي كشورهاي توسط مصرفي كالاهاي توليد افزايش
گرديده موجب فقير كشورهاي توسط شديد مصرف الگوهاي حاكميت
آن برگشتپذيري حتي و شود تشديد زيست محيط بحران كه است
.گردد ناممكن
است مشهود كشورها از بعضي در محيطي زيست علوم پيشرفتهاي
حامي گروههاي تشكيل با مردم كشورها ، از بسياري در نيز و
زيست لحاظ از كه دولتي توسعه طرحهاي مانع زيست ، محيط
جهان كلي وضعيت به اگر ولي.ميشوند است مخرب محيطي
مسائل به نسبت سطحينگري و ناديدهانگاري شاهد بنگريم
از كه هوا آلودگي مثال عنوان به.بود خواهيم زيستمحيطي
سوئد كشور استكهلم كنفرانس در شده مطرح عمده مسائل جمله
خود قوت به همچنان ساله دوره 27 يك از بعد بود (1972)
آلودگي كه طوري به است شده وخيمتر وضع حتي و است باقي
خطرناك حد به دنيا پرجمعيت شهرهاي از بسياري در هوا
بسوي تكنولوژي و علوم پيشرفت آنكه جاي به لذا.است رسيده
و ناآگاهي كه شاهديم عينه به شود داده جهت پايدار توسعه
منابع تا است شده باعث كشورها از بعضي سوءاستفاده همچنين
آب ، جمله از مختلف آلودگيهاي بر و داده كيفيت كاهش شدت به
Aldo] لئوپولد آلدو.گردد افزوده..و صوت هوا ، خاك ،
سرزمين ، از ما":مينويسد طبيعت حفاظت علم پدر [Leopold
خود مايملك جزء را آن ما زيرا ميكنيم ، استفاده بيجا
نگاه جامعه يك چشم به سرزمين به ما كه هنگامي ميدانيم ،
آنگاه بدانيم ، جامعه آن مايملك جزء را خود و كنيم
".است همراه احترام و عشق با آن از ما استفاده
محيطي زيست بحران
يافته توسعه كشورهاي در
توسعه حال در كشورهاي و
رسيدن و شدن صنعتي سياست با هماهنگ توسعهيافته كشورهاي
و آورده روي زيستي منابع تخريب به ماشيني ، رفاه به
از غافل ميگيرند پيشي يكديگر از آن تخريب در همچنان
زيست ، محيط تخريب منابع ، فقر آسايش ، و رفاه اين آنكه
خواهد دنبال به آينده نسل براي را..و آلودگيها انواع
.داشت
چه خود طبيعي منابع فروش با توسعه حال در كشورهاي اغلب
جهاني ، بازارهاي در خام مواد صورت به چه و انرژي صورت به
توسعه برنامههاي جهت را لازم مالي منابع ميكنند سعي
از بهرهبرداري كشورها اين در.آورند فراهم خود كشور
تخريب باعث گرفته ، صورت زيستمحيطي اصول بدون منابع ،
.ميگردد منطقه (زيستبوم) اكولوژي در جبران غيرقابل
از نمونهاي نيز توسعه حال در كشور يك عنوان به ايران
.كشورهاست اين
بسياري بسان گرفت پيش در توسعه منظور به ايران كه راهي
كشورهاي فني دانش از استفاده توسعه ، حال در كشورهاي از
در.بود كشورها اين توليد روشهاي از تقليد و توسعهيافته
نيز و كرد تجربه بيشتري شدت با را پيامدها همان نتيجه
.كرد كمك مسئله شدن جديتر و وخيمتر به كشور ، جمعيت رشد
توسعه به رسيدن براي (توسعه حال در كشورهاي) كشورها اين
مشيها خط سري يك طي را بلندمدت طرحهاي ميتوانند پايدار
برنامهريزي با و كارآمد قوانين و دستورالعملها تدوين و
زمانبندي برنامههاي طي زيستمحيطي ، اصول صحيح مديريت و
بيفزايند ، جامعه آگاهي به مردم آموزش با و گيرند بكار شده
توسعهاي محيطي زيست اهداف با موافق ايدهاي با تا
.دهند قرار خود اقدامات سرلوحه را درخور و پايدار
خدمات و كالاها به دستيابي مستلزم فقط توسعه امروزه ،
تا آورد بوجود همگان براي را امكان اين بايد بلكه نيست
شكوفا را خويش استعدادهاي داده ، بهبود را خود زندگي نحوه
منابع و ذخاير از حراست و زيست محيط فقط كه چرا.سازند
از حاضر نسل توسعه نيازهاي به توجه و يكسو از آن طبيعي
عديدهاي مشكلات با آينده نسلهاي كه صورتي به ديگر سويي
.است پايدار توسعه اصلي هدف نكنند نرم پنجه و دست
اين كشور مجريان و برنامهريزان انديشمندان ، صاحبنظران ،
آينده طرحهاي داده قرار خود جدي توجه مورد بايد را هدف
اجرا مرحله به زيستمحيطي قوانين و ضوابط حفظ با را
.درآورند
زمين كه داشت محفوظ سينه در بايد را انديشه اين آخر در
نسل و است رسيده ارث به ما ، نياكان از كه است ميراثي
بوده ، امين و تعهد با ميراثداري و امانتدار بايد امروز
بكوشد سنگين ميراث اين از حراست و حفظ در پيگير تلاش با
به احسن نحو به شده ، بهرهمند آن از نيز آينده نسل تا
.بسپارد بعدي نسلهاي
حيدري عمران مهندس
|