و سير عامل كه است ارزشمند وقتي موسيقي
باشد معنوي سلوك
جهان هنري اخبار

و سير عامل كه است ارزشمند وقتي موسيقي
باشد معنوي سلوك
برنامه اجراي مناسبت به سراج سيدحسامالدين با گفتوگو
تبريز در بيدل گروه
:اشاره
به بيدل گروه همنوازان توسط ايراني سنتي موسيقي برنامه
به تبريز در تير چهارم تا دوم از سراج حسامالدين همراه
برگزاري حاشيه در.گرفت قرار استقبال مورد و درآمد اجرا
تبريز در همشهري خبرنگار عزيزپور كامران كنسرت ، اين
در كه است داده انجام سراج سيدحسامالدين با گفتوگويي
.ميخوانيد پي
در زيباييشناسي نظر از سنتي موسيقي جايگاه مورد در *
داريد؟ نظري چه هنرها ساير با مقايسه
و باستاني پشتوانه خاطر به كشوري هر در سنتي هنرهاي
كه اين خاطر به هستند هنرها ساير از بالاتر هميشه قديمي
تبريز ، فرش مثال عنوان به.است بيشتر آنها مطبوعيت
دستي صنايع كلي طور به و اصفهان امام مسجد نائين ، قاليچه
دستمايه اينكه و بودن سنتي خاطر به همه كشورها از هريك
تنها نه دارند خود سر پشت را قديم ساليان تجربه و قديمي
و دارند جاودانگي و تازهاند هميشه بلكه نميشوند كهنه
ويژه انتقاد مورد هنرها اين فرهنگي هيچ در عبارتي به
.نيستند
موسيقي بر است توانسته حد چه تا اجتماعي شرايط مجموعه *
بگذارد؟ تاثير ايراني اصيل
يعني.دارند متقابل تاثير هم بر هنر و اجتماعي شرايط
تاثير آن بر "متقابلا و ميگيرند تاثير هنر از مردم
خيلي.ديديم انقلاب اوايل در را اين نمونه ماميگذارند
آفريدند ، انقلاب اوايل براي خوبي آثار بزرگ هنرمندان از
بعد و داد نشان را خودش حماسي روح ايراني موسيقي يعني
.كرد تغيير اخير سالهاي در و دوم دهه در روند اين
و ميآيد خوششان غربي موسيقي از جوانان كه تعبير اين به
است مردمي موسيقي نوع اين كه اين بهانه به پاپ كلمه
معناي به pupular از پاپ كلمه كه آن حال.است شده متداول
فرهنگ آن براي البته كه است شده گرفته غربي مردمي موسيقي
اشاعه را خودمان مردمي موسيقي بخواهيم ما اگر و است خوب
موسيقي و مقامي سنتي ، موسيقي به بايد "قاعدتا بدهيم
.بياوريم رو دارد را سنتي موسيقي دستمايههاي كه كلاسيك
كه باشد گرفته نشات مردم از كه موسيقي از نوعي يعني
موسيقي تاثير هميشه ما و هست هم تاثيرگذار "قاعدتا
از بيشتر خيلي كه ديدهايم مردم بر را محلي و فولكلور
.است ديگر انواع
چيست؟ ايراني اصيل موسيقي جاودانگي راز شما نظر به *
باشد داشته معنويت در ريشه كه هنري هر دارم اعتقاد من
ديگري هنر هر چه و معماري ، چه موسيقي چه ميماند جاودانه
مدتي كف يا حباب مثل باشد نداشته معنويت در ريشه اگر
.ميرود بين از بعد و ميكند جلوه
اين به قدر چه ادبيات و شعر با موسيقي بين ارتباط *
است؟ كرده كمك جاودانگي
خاطر بهاست همين در ايران سنتي موسيقي جاودانگي رمز
مستلزم هم آن كه است عرفاني ادبيات محمل موسيقي كه اين
قرآن دولت از همه كردم هرچه:ميگويد حافظ.است وحي به
نميرود بين از و است ماندگار هميشه جهت همين به و كردم
و است عروضي افاعيل برمبناي ما سنتي موسيقي رديف حتي
.ماست عرفاني ادبيات اوزان عروضي افاعيل
به امروزي جوانانداشتيد پاپ موسيقي به اشارهاي *
نميتوانند ديگر كه ميگيرند خو چنان صداها از مجموعهاي
به اگر كه طوري به.بشنوند معمولي صداي با را موسيقي
باشند ، گردآمده پاپ موسيقي دوستداران درآن كه برويم محلي
و تاريكي با واقع در كه چشمكزن چراغهاي و پروژكتورها
ما حواس مرز به را خشونت ميكنند ايجاد بازي نوعي نور
ابزار وسيله به انعكاس و صوت در عبارتي به.ميكشانند
در.است كرده ظهور اخلاق با متضاد خشونت نوعي الكترونيك
داريد؟ نظري چه مورد اين
در مااست غرب تمدن دستاورد موضوع اين ميكنم فكر من
سروكار باطن اهل و درونگرايي با هميشه زمين مشرق فرهنگ
نوعي اگر و گونهاند اين زمين مشرق در هنرها همه و داريم
آن امااست معنوي نوع از و حماسي باشد هم برونگرايي از
مرز از را انسان و ميكند ايجاد كاذب هيجان كه هنر نوع
خود از حالت آن در كه گونهاي به ميكند ، خارج عادي حالت
ما.است هنرواره نوعي بزند ، دست عملي هر به شدن ، بيخود
را انسان سلوك و دارند معنوي جلوه كه هنرهايي به "كلا
درونگرايي ، وارستگي ، آن در كه ميگوييم هنر ميكنند تسريع
سير به را انسان كه هنري هر و است حاكم معنويت و انديشه
و كاذب هيجان و سردرگمي او در و كند هدايت قهقرايي
.است آن از غير كند ، ايجاد افسردگي
اين اما نميشود تبليغ غم ، وقت ماهيچ عرفاني اشعار در
ميكند ترويج را غم ميگويند پاپ آن به كه موسيقي از نوع
"قبلا را آن نتايج ما و ميآورد اضطراب و افسردگي
اعتياد سمت به كه بودند جوانان از بسياري.ديدهايم
خودباختگي اين ميكنم فكر من.رفتند دست از و شدند كشيده
مسئولان و ميشود تمام جديد نسل ضرر به غرب هنر برابر در
اين از زيركتر و حاذقتر خيلي بايد دستاندركاران و
موسيقي از نوعي دارند خودشان الان متاسفانه اما.باشند
تشويق تلويزيون -راديو در و ميسازند را لسآنجلسي
و اصيل هويت از را آينده نسل "نهايتا اين كه ميكنند
.ميكند دور خودمان فرهنگ
معرفتي ، مضامين بر علاوه سنتي موسيقي كه ميرسد نظر به *
ايجاد انسانها بين نيز معرفتي رابطه نوعي ادبي و عرفاني
است؟ چنين "واقعا آيا ميكند
هر در و ميآورد همدلي و وحدت اصيل هنر "اصولا
همدل معنوي امر يك در شعرا محفل ، در كه شعر مثل زمينهاي
كه تكنوازي باب در چه.است چنين نيز موسيقي در و ميشوند
باب در چه و ميكند همدل خود با را ديگران فرد
موسيقي ميكنند ، همدلي جمعيتي كه جمعي كار و گروهنوازي
كثرت از را انسان و است وحدت و همدلي منادي هميشه حقيقي
.ميكند دعوت وحدت به
راضيكننده جمعي ارتباط وسايل در موسيقي جايگاه آيا *
چرا؟ خير اگر است
مغشوش بسيار جمعي ارتباط وسايل در موسيقي جايگاه الان
راه گرد از تازه كه كسي و موسيقيدان بين مرزي و حد.است
غربي و شرقي مقامي ، كلاسيك ، سنتي ، پاپ ، انواع در رسيده
هيچ آينده در ما جوانان كه ميشود باعث اين و ندارد وجود
راديو و تلويزيون.باشند نداشته درست موسيقي از شناختي
هنر شناخت يا نقد جهت در ساعت نيم روزانه ميتوانند
كه اين به باشد كمكي تا باشند ، داشته برنامه موسيقي
دست به موسيقي انواع از متوسطي شناخت آينده نسل و جوانان
درست الان انتخاب اين اما كنند انتخاب خودشان و آورند
بيراهه به را جوانان كه است خام ذوق براساس و نيست
هنري جنبه از كه كارهايي براي تلويزيون در الان.ميبرد
.ميشود انجام بيشتري سرمايهگذاري هستند ضعيف
خودشان كه كردهاند كار پاپ موسيقي روي كليپهايي
.است برده هزينه دقيقه هر در تومان ميليونها ميگويند
راديو ، از اعم رسانهها و است مظلوم سنتي موسيقي
روند الان موسيقي زمينه در توزيع مراجع ديگر و تلويزيون
براي جايي بازار آشفته اين در كه كردهاند گونهاي به را
.ندارد وجود ايراني سنتي موسيقي
لعل دل در زند موج خون كه است آن جاي
بازارش ميشكند خزف كه تغابن زين
هزار نوار 300 فلان ميگويند كه است شده مد "اخيرا
است؟ ملاك عوام ذوق آيا ميكنم سوءال من.است داشته تيراژ
كه بسازيم آنچناني فيلمهاي ميتوانيم ما باشد چنين اگر
محور بر را تيراژ اگر كه معنا اين به دارند دوست جوانان
هم ميليون يك از را آن ميتوان كنيم ، متمركز نفسانيات
.نيست اين هنر رسالت اما.برد فراتر
انديشه و تفكر به را مخاطب كه است ارزشمند وقتي موسيقي
:حافظ قول به باشد معنوي سلوك و سير عامل و وادارد
صفير ميزنند عرش كنگره ز را تو
است افتاده چه جايگه اين در كه ندانمت
جهان هنري اخبار
"سزان پل" اثر - كاج درخت
رفت سرقت به شاگال تابلوهاي
توكيو هنري مركز يك از را باارزش نقاشي تابلوي شش سارقين
مارك مثل هنرمنداني از آثاري تابلوها بين دركردند سرقت
.داشت وجود نيز اوتريلو موريس و شاگال
/2) ين ميليون را 300 تابلوها اين ارزش تحليلگران
برروي سرقت هنگام تابلوها.زدهاند تخمين (دلار ميليون
سرقت پليس گفته به.بودند آويزان هنري مركز اين ديوارهاي
زيرزمين شيشه شكستن با سارق.است شده انجام نفر يك توسط
را تابلوها و شده محل وارد هنري مركز كار تعطيلي روز در
.است برده خود با
نويسي نمايشنامه در موفقيت و مامت
است ممكن انگليسي سرشناس نويس نمايشنامه ديويدمامت
فيلم رشته در اما باشد ، داشته پربينندهاي نمايشهاي
روزنامههاي نوشته به.نيست موفق اندازه اين به سازي
.شدهاند متعجب او جديد فيلم ديدن از تماشاگران انگليسي
رفته موفقي نمايشنامه سراغ به "وينسلو پسر" فيلم در مامت
نمايشنامه قصهاست شده نوشته واقعي رخداد يك براساس كه
پسر ماجراي و ميدهد رخ ادوارد دوره انگلستان در فيلم و
سرقت به متهم اشتباه به كه ميكند تعريف را بچهاي
نجات براي خانواده اعضاي تلاشهاي ماجرا بقيه.ميشود
.است مرگ مجازات از او جان
تحسين هميشه من":ميگويد ساله نويس 52 نمايشنامه اين
به ".بودهام ادوارد و ويكتوريا دوران نويسندگان كننده
و دارد اصلي نمايش به كاملي وفاداري او قصه مامت گفته
نمايشنامه.است كرده اضافه آن به تازه شخصيت چند فقط
نمايش.نوشت سال 1946 در انگليسي راتيگان ترنس را اصلي
را انگليس كشور تا 1910 سالهاي 1908 طوفاني اوضاع كه او
تئاترهاي صحنه روي به چندينبار تاكنون ميكشد تصوير به
.است شده روبهرو هم فراواني استقبال با و رفته كشور اين
محبوبيت و موفقيت علت ميگويند تئاتري و ادبي تحليلگران
براي را جامعه يك تلاشهاي كه است اين در نمايش اين
راتيگان نمايش در.ميگذارد نمايش به عدالت به دستيابي
اما.ميدهد رخ وينسلو خانواده نشيمن اتاق در ماجراها كل
آن به جديد لوكيشن چند خود سينمايي برگردان در مامت
.است افزوده
كرد اعلام مامت "وينسلو پسر" فيلم موفقيت عدم دنبال به
نمايشي تمرين بزودي او.برميگردد تئاتر صحنه به دوباره
ازدواج" كه ميكند شروع كمبريج تئاترهاي از يكي در را
بيستم قرن اوايل در هم نمايش اين قصه.دارد نام "بوستوني
اصلي شخصيتهاي اجتماعي مختلف طبقات از زن سه.ميدهد رخ
.دارد كمدي وهوايي حال نمايش.هستند نمايش اين
و نمايشنامه همزمان نگارش مشغول مامت حال عين در
.است "مسترهايد و جكيل دكتر" معروف قصه از فيلمنامهاي
لوئيس رابرت نوول اصل به كار دو هر در ميگويد او
.ماند خواهد وفادار (شد منتشر سال 1886 كه) استيونسن
بود موفق بهاره حراج
.بود هنري قيمت گران آثار از تعدادي فروش فصل بهار فصل
ون سزان ، از كارهايي جمله از و -هنري باارزش اثر هزاران
مادي ارزش دلار ميليون تا 700 بين 500 كه -پيكاسو و گوگ
فروش و خريد معرض در نيويورك بهاره فصل حراج در دارند
معروف حراج در مدرنيست پست اثر حراج 50.گرفتند قرار
يك توسط آثار اين.كرد پا به زيادي سروصداي ساتبي
بهترين جمله از و گرفت قرار فروش معرض در كلكسيونر
.شد گذاشته حراج به فروش براي كه بود خصوصي كلكسيونهاي
تا 95 بين 69 آن اوليه قيمت كه) مونه از تابلويي فروش
نقاشي تاريخ استثنايي حراجهاي از يكي (بود دلار ميليون
شدت به هم سزان او رقيب.بود معروف نقاش اين با رابطه در
هنرمند اين ارزش با تابلوي چند بود ، هنردوستان توجه مورد
قرار حراج معرض در دلار ميليون تا 35 اوليه 25 قيمت با
چند حراج اين در بهاره ، حراج مسئولان گفته به.گرفتند
اين از يكي.شدند عرضه فروش براي سزان مهم بسيار كار
در زمان آن در كه است كشيده سال 1893 سزان را تابلوها
ميگويند هنري تحليلگران.داشت قرار خويش هنري كار اوج
"بيجان طبيعت" تابلوهاي بهترين از يكي تابلو اين در سزان
.است كرده ترسيم را خود
"سورا جرج" از تابلويي بهاره حراج ستارگان از ديگر يكي
سالهاي فاصله در تابلو اين.بود "گراندجات جزيره" نام به
دلار ميليون تا 35 بين 25 كه شده ترسيم تا 1888 1884
حراج در خود اثر چند با هم پيكاسو.بود شده گذاشته قيمت
با بيجان طبيعت" و (1912) "روزنامه" داشت شركت و حضور
شش تقريبي قيمت با (1914) "ميوه كاسه و بطري ليوانها ،
.گرفتند قرار مندان علاقه ديد معرض در دلار ميليون
براي":ميگويد نيويورك موزههاي مسئولان از يكي
.است مشكل خيلي خصوصي كلكسيونرهاي با رقابت هنري موزههاي
هر به را هنري آثار ميتوانند و دارند زيادي پول آنها
اين امر واقعيت اما.كنند خريداري شوند عرضه كه قيمتي
گرانقيمت آثار اين نگهداري محل بايد موزهها كه است
".باشند
اينترنت : منبع
|