كليات به قلم اهل بنيادين اشكال شش
مطبوعات قانون تغيير طرح
مطبوعاتي جرايم به رسيدگي
78- تحصيلي 79 سال در
در دانشجويي خبرگزاري نخستين
ميكند كار به كشورآغاز
كليات به قلم اهل بنيادين اشكال شش
قانونمطبوعات تغيير طرح
پيشفرضهاو برخي براساس مطبوعات قانون تغيير طرح
مطبوعاتمصوب قانون از موادي و اصول تغيير پيشداوريها ،
.است داده قرار نظر مد را اسلامي شوراي مجلس سال 1364
دهيم قرار توجه مورد را پيشنهادي طرح بررسي آنكه از قبل
به نسبت نهادها و مسئولان برخي بر حاكم نگرش به دارد جا
اين در بتوانيم را نگرش اين شايد.كنيم اشاره مطبوعات
هستند ابزارهايي ايران ، در مطبوعات" كه كنيم خلاصه جمله
".باشند داشته خطراتي ميتوانند نشوند ، مهار اگر كه
مطبوعات درباره قانونگذاري روند و مطبوعات تاريخ بررسي
مولود همواره ايران در مطبوعاتي قوانين كه ميدهد نشان
بحرانهاي از عبور براي بيشتر و بودهاند خاص شرايطي
از بيش قوانين قبيل اينشدهاند تصويب و تدوين مقطعي
براي مطبوعات قانوني و مشروع آزاديهاي تامينكننده آنكه
براي بيشتر و تازه محدوديتهايي باشند ، ملت حقوق تامين
.آوردهاند ارمغان به مطبوعات
تخصصي و كارشناسي نظريات از استفاده با كه نوشته اين در
و مطالعات مركز توسط خبرگان و صاحبنظران از گروهي
و كليات به قلم اهل اشكال شده 6 تهيه رسانهها تحقيقات
قرار توجه مورد نمايندگانمحترم پيشنهادي طرح مباني
.است گرفته
اصل حدود ، مجلس ، جديد اصلاحيه طرح در -1
اصل - است شده شناخته استثنا آزادي و
و نشريات":اساسيميگويد قانون 24
مباني به مخل آنكه مگر آزادند ، مطالب بيان در مطبوعات
معين قانون را آن تفصيلباشند عمومي حقوق يا اسلام
و بيان آزادي بر را "اصل" اساسي قانون بنابراين ".ميكند
حقوق يا اسلام مباني در اخلال و داده قرار نشر و طبع
.است كرده ذكر اصل اين بر استثناء عنوان به را عمومي
اخلال ايجاد به منتهي نشريهاي كاركرد اگر كه معني بدين
چنين آزادي قانون ، شد عمومي حقوق يا اسلام مباني در
به اصل 24 موضوع محدوديت يعني.ميكند محدود را نشريهاي
وظيفه.آن از قبل نه برميگردد نشر از پس مراحل
معينكردن نيز اسلامي شوراي مجلس يا عادي قانونگذار
محدودكردن و است استثنائات و محدوديتها چنين تفصيل
به نشر و طبع و بيان آزادي مطلق و اصل 24 شمول دامنه
روح كه است حالي در اين.است نشده محول عادي قانونگذار
تكاليف و حدود محدوديتها ، توسعه اصلاحيه ، بر حاكم كلي
متقاضيان ، براي انتشار از قبل محدوديتهاي ايجاد.است
مطبوعاتي ، فعاليت حق از مردم از گروههايي محرومكردن
شدن"ممنوعالقلم" ناميمون پديده به بخشيدن قانوني صورت
بارها سابق رژيم در كه روزنامهنگاران و نويسندگان برخي
و اطلاعات به دسترسي حق براي محدوديت ايجاد افتاد ، اتفاق
و خودسانسوري زمينه فراهمكردن و اخبار آزادانه انتشار
قانون صريح نص خلاف بر كه است مواردي جمله از سانسور
اصل تاكيد مورد نشر و طبع و بيان آزادي حق مطلق اساسي ،
"اصل" ،"حدود" واقع در كه محدودساخته و مقيد چنان را 24
.است شده "استثنا" ،"آزادي" و گرفته قرار
عدم و فراگير سوءظن بر مبتني پيشگيرانه نظام تشديد -2
مرسوم حقوقي نظامهاي و اسلام در حقوق فلسفه - برائت
ملت آحاد آن اساس بر كه است برائت اصل بر مبتني دنيا
درستي و صحت بر اصل و هستند پاك سرشتي و فطرت داراي
شود ، ثابت آن خلاف مگر است افراد عمومي صلاحيت و اعمال
به.است افراد برائت عدم بر اصل پيشنهادي اصلاحيه در اما
مبتني پيشگيرانه و احتياطي نظام نوعي بر نيز دليل همين
غيرمردمي ، نظامهاي خاص كه فراگير سوءظن و اعتماد عدم بر
است جنگ و بيثباتي بحران ، شرايط يا و مستبد و نامشروع
كه مجوز صدور شرايط كردن غليظ و شديد.است كرده تاكيد
حق از مردم از گروههايي منعكردن است ، جنگ زمان ميراث
اساسي ، قانون اصل 20 خلاف بر مطبوعاتي فعاليت نوع هر
ايجاد جرم ، اثبات از قبل نشريه احتياطي توقيف تجويز
و اخبار و اطلاعات به مردم آزادانه دسترسي براي محدوديت
مطبوعاتي ، جرم تعريف دامنه توسعه سانسور ، نوعي برقراري
به رسيدگي براي خاص دادگاههاي صلاحيت شناختن رسميت به
جمله از اساسي قانون اصل 168 خلاف بر مطبوعاتي جرايم
.است فراگير سوءظن بر مبتني پيشگيرانه نظام اين مصاديق
از نشاتگرفته كه اساسي قانون اصل 24 كه است حالي در اين
بر مبتني تنبيهي نظام نوعي است انقلاب بنيادين ارزشهاي
در فقط و نشريه انتشار از پس كه ميكند مطرح را برائت
اجازه حقوقعمومي يا اسلام مباني در اخلال ايجاد صورت
كه مطبوعاتي فعاليت يا مطبوعات آزادي براي محدوديت ايجاد
.ميدهد را شدهاند تخلف يا جرم مرتكب
نوعي برقراري و اطلاعات به دسترسي حق محدودكردن -3
آزادانه بيان در اساسي قانون اصل 24 تحقق لازمه - سانسور
انتشار و اخبار و اطلاعات به دسترسي آزادي مطالب ،
غلاظ و شداد محدوديتهاي و منع اما است ، آن آزادانه
تسري خبري ، منابع افشاي مورد در پيشنهادي اصلاحيه
و مسئول مدير بر علاوه عكاس و طراح نويسنده ، به مسئوليت
و اطلاعات نوع براي كه كشداري و مبهم تعابير و شروط نيز
قائل كنند منتشر ميتوانند مطبوعات و نشريات كه اخباري
انتشار و اطلاعات به مردم آزادانه دسترسي حق شدت به شده ،
بخاطر مطبوعات از بسياري كه بطوري ميكند ، محدود را آن
ميدهند ترجيح اعمالي چنين سنگين پيامدهاي از احتراز
و جديد اخبار و اطلاعات جستجوي براي چنداني تلاش
خبرنگاران ، از بسياري يا و ندهند نشان خود از غيرتكراري
گرفتن پيش در با ميدهند ترجيح خبري منابع و كارشناسان
موءاخذه مورد بعدا تا ننويسند يا نگويند خودسانسوري ، نوعي
.نگيرند قرار اتهام و
در اخبار و اطلاعات به دسترسي حق محدودكردن قطعي پيامد
افزايش ارتباطي ، نوين تكنولوژيهاي و اطلاعات عصر
به آوردن روي و داخلي جمعي رسانههاي به مردم بياعتمادي
و رواني جنگ و شايعه امواج گرفتن شدت خارجي ، منابع
.شبنامههاست افزايش
اصل بنابر امتياز؟ يا حق مطبوعاتي ، فعاليت آزادي -4
اجتماعي ، سياسي ، فعاليت نوع هر آزادي اساسي قانون بيستم
حقوق جمله از مطبوعاتي فعاليت جمله از اقتصادي و فرهنگي
ماده 9 به توجه با و است ملت آحاد از يك هر سلب غيرقابل
قطعي محكومان محرومكردن حتي تاميني اقدامات قانون
چرا نيست ، ميسر حقي چنين از عمر تمامي براي نيز دادگاهها
تحمل با و دارد پاككنندگي وصف اسلامي نظام در مجازات كه
همه از افراد ساير مانند و شده محسوب مطهر ، شخص مجازات
فوق اصول خلاف براست برخوردار فرهنگي - اجتماعي حقوق
كه امتيازي به را مطبوعاتي "فعاليت حق" پيشنهادي اصلاحيه
و اقشار و ميكند تبديل است خاص گروههايي مختص فقط
منع مطبوعاتي فعاليت نوع هر از را جامعه از گروههايي
.ميكند
شده عنوان انگيزه - ابهامزدايي؟ يا آفريني ابهام -5
از كاستن و فعلي قانون از ابهامزدايي اصلاحيه ، طراحان
پيشنهادي تغييرات اما.است شده ذكر قانون اجرايي مشكلات
بيشتر در بلكه نميكند كمك هدفي چنين تامين به تنها نه
و روشن مواد حتي و ميافزايد اشكالات و ابهامات بر موارد
و واژگان جايگزيني يا افزودن با نيز را فعلي قانون صريح
مياندازد صراحت از پهلو ، چند و تعريفنشده مبهم ، مفاهيم
چون مفاهيمي و عبارات.است قانوننويسي عرف خلاف كه
غيرمستقيم و مستقيم استفاده اساسي ، قانون به عملي التزام
گروههاي اسلامي ، نظام عليه فعاليت خارجي ، كمكهاي از
محاكم نظام ، عليه تبليغ ضدانقلاب ، گروههاي غيرقانوني ،
صالحه ، دادگاه دادگستري ، محاكم مطبوعات ، دادگاه عمومي ،
قابل و كشدار مبهم ، آنچنان.. و مطبوعاتي فعاليت نوع هر
هر با را آنها ميتوان زمان هر كه است تفسير و تعبير
و ابهامات دامنه بر خود كه داد ، تطبيق مطبوعاتي فعاليت
طرح ارائهكنندگان اصلي انگيزه خلاف و ميافزايد اشكالات
.است
هميشه است موظف قانونگذار - قانون از ابزاري استفاده -6
مقتضيات به توجه با را عمومي مصالح و منافع حال همه در و
قانونگذاري مبناي آينده تحولات چشمانداز و مكان و زمان
منابع تامين براي قانون از ابزاري استفاده از و دهد قرار
.بپرهيزد سياسي و گروهي
اعضاي تركيب تغيير چون پيشنهادي اصلاحيه تغييرات برخي
و منصفه هيات اعضاي تعيينكننده افراد و نظارت هيات
و رسما كه نهادهايي و سازمانها از نمايندگاني افزودن
نهاد ، دو اين اعضاي به نيستند پاسخگو و مسئول قانونا
جرايم به رسيدگي براي خاص دادگاههاي دانستن صالح همچنين
استفاده شبهه است ، اساسي قانون اصل 168 خلاف كه مطبوعاتي
دامن را گروهي و سياسي منافع تامين براي قانون از ابزاري
.ميزند
قانون اصلاح طرح كليات آشكار مغايرت به توجه با كلي بطور
اساسي ، قانون و 169 اصول 20 ، 24 ، 52 ، 53 ، 168 با مطبوعات
و مبهم مفاهيم و عبارات از استفاده و ابهامات تشديد
عدم طراحان ، انگيزه و قانوننويسي عرف خلاف بر چندپهلو
و جامعه فرهنگي و اجتماعي مقتضيات به محترم طراحان عنايت
شرايط و استبدادي نظامهاي ويژه پيشگيرانه سيستم تغليظ
تامين جهت قانون از ابزاري استفاده شبهه و جنگ و بحراني
محترم نمايندگان ميرسد نظر به سياسي ، و گروهي منافع
مشورتهاي و تامل بدون و شتابزدگي با طرح ارائهكننده
نيز و دانشگاهي مراكز و مطبوعات حقوق كارشناسان با لازم
وزارت چون ذينفع يا مسئول سازمانهاي و نهادها با رايزني
مطبوعات تعاوني و روزنامهنگاران صنفي انجمن ارشاد ،
آن كليات نيز دليل همين به كردهاند طرح ارائه به اقدام
انسجام از جامعه شرايط و اساسي قانون با مغايرت از گذشته
.نيست برخوردار لازم پختگي و
نظام تقويت كه باشيم داشته ياد به نيز را نكته اين بايد
قطعي پيامد عنوان به را مجوز فاقد نشريات رواج پيشگيري ،
"اصطلاحا كه نشريات قبيل اين.داشت خواهد دنبال به
.نشرند حق محدودبودن طبيعي پيامد ميشوند ، خوانده شبنامه
و پليسي نظارت نوعي اعمال جديد ، طرح تصويب آن بر علاوه
آن تصويب همچنين.دارد دنبال به را مطبوعات بر امنيتي
قوانين و اساسي قانون اصول با مغايرت در آنكه از گذشته
فعاليت اصلي محور كه سياسي توسعه روند با است ، داخلي
در است ، خرداد دوم در مردم جمعي اراده از برخاسته دولت
.است تعارض و تضاد
با تنش بروز يكسوموجب ز ا طرح اين تصويب اينكه آخر نكته
در جهاني مصوبات و بشر حقوق بر ناظر و بينالمللي مجامع
روزنامهنگاران و نويسندگان و مطبوعات از حمايت زمينه
روزنامهنگاران وسيع و اعتراضآميز واكنشهاي و شده ،
.داشت خواهد دنبال به ديگر سوي از را داخلي
مطبوعاتي جرايم به رسيدگي
(پاياني بخش) ارتباطات استاد معتمدنژاد دكتركاظم سخنراني
و است استثنايي بسيار نشريه تعطيل مانند مكمل مجازات *
تعطيل حكم كه ندارد ياد به كسي كشورها از بسياري در
باشد شده صادر هميشه براي مجله يا روزنامه
كار و است دستهجمعي كار يك روزنامهنگاري كار *
كه باشد كسي متوجه مسئوليت كه ميكند ايجاب دستهجمعي
ميگيرد را نهايي تصميم
مورد در معتمدنژاد كاظم دكتر سخنراني نخست بخش در :اشاره
اين در قبل درشماره كه "مطبوعات قانون درباره ملاحظاتي"
اداره و تاسيس مقررات مورد در باكلياتي رسيد چاپ به صفحه
دو و مطبوعات انتشار و محتوا بر حاكم مقررات روزنامه ،
مطبوعاتي جرايم دادرسي به رسيدگي ويژه مقررات از مرحله
.ميگيريم پي را مطلب اين ادامه اينك شديد آشنا
جز بهاست گونه همين هم نشريه احتياطي توقيف ممنوعيت -3
قانون در احتياطي توقيف ممنوعيت استثنايي ، بسيار موارد
مدت بودن كوتاه -نشده40 پيشبيني مطبوعاتي جرايم براي
سه مطبوعاتي جرم زمان مرور فرانسه قوانين در.زمان مرور
براي سال ، يك خلاف براي كه ميدانيد كه حالي در است ماه
گرفته نظر در زمان مرور سال جنايت 10 براي و سال سه جنحه
را مطبوعاتي جرم مسايل زودتر بايد جامعه اينكه براي.شده
-گرفتهاند50 نظر در ماهه فقط 3 را زمان مرور بكند مشخص
از پس روز بيست.جرم رسيدگي و تعقيب بين كوتاه زمان
جامعه تا شود تشكيل دادگاه جلسه نخستين بايد شكايت ،
از پس حكم صدور -شود60 مطلع دادگاه تصميم از زودتر
.شود صادر حكم بايد هم ماه يك ظرف رسيدگي ، جلسه نخستين
هستند فراوان كارهاي داراي قضات چون عمل در البته
كردن مشخص ضرورت -كنند70 رعايت را زمان اين نميتوانند
ديگر عبارت به و عمل كيفيت تعيين و ارتكاب مورد عمل
استناد مورد قانوني موارد به اشاره و تخلف دقيق تعيين
طرف از كه شكايتي در بايد كه.است قانوني موارد مطابق
جاي كه قاضي يا و دادستان طرف از يا و خصوصي شاكي
بايد محكوميت حكم -شود80 رعايت بايد گرفته ، را دادستان
باشد قانوني مواد با آنها انطباق و نوشتهها جزئيات حاوي
كه است ممكن تجديدنظر در وگرنه باشد مستدل كلي طور به و
در مجازات تجميع عدم راي ، صدور مرحله در -شود90 فسخ
جرايم نميتوان.مجازات بالاترين اعمال و جرم تعدد صورت
دادگاهي يا و دادگاه جلسه يك در كه را متعددي مطبوعاتي
مجموع شده داده حكم و كرد بررسي را جلسات مجموعه كه
در الان كه قوانيني طبق.كرد جمع نميشود را مجازاتها
نظر در فقط را مجازات بالاترين بايد دارد وجود كشورها
-نيست100 امكانپذير جرايم كردن جمع تجميع ، پس.گرفت
مطبوعاتي مجرم اگر جرم ، تكرار صورت در مجازات تشديد عدم
تشديد نميتوان عادي جرايم برخلاف كرد تكرار را جرم
يك از استفاده صورت در -گرفت110 نظر در برايش را مجازات
مجازات نصف از نميتواند نظر مورد مجازات مخففه ، كيفيت
تا فقط كه است آن معناي به اين.باشد بيشتر شده پيشبيني
مطبوعاتي مجرم -كرد120 پيشبيني ميتوان را مجازات نصف
-شود130 نگهداري عادي مجرمان شدن زنداني محل در نبايد
.است ممنوع مطبوعاتي جرم محكومان عليه بدني مجازات اعمال
و است استثنايي بسيار نشريه تعطيل مانند مكمل مجازات -14
تعطيل حكم كه ندارد ياد به كسي كشورها از بسياري در
مهلت-باشد150 شده صادر هميشه براي مجله يا روزنامه
كمتر خيلي است شده صادر دادگاه در كه حكمي فرجام تقاضاي
قوانين در مثال عنوان بهعادي جرايم موارد از است
براي كه حالي در.است روز سه حكم صدور از بعد فرانسه
جنبه براي و روز پنج جزايياش جنبه براي عادي جرايم
ميكنم اشاره نكته اين به اينها بر علاوه.ماه مدنياش 2
.است متفاوت كلي به عادي جرايم با مطبوعاتي جرم عناصر كه
عنصر.ميشود گرفته نظر در عنصر چهار مطبوعاتي جرم براي
در البته.است انتشار مطبوعاتي ، جرم مادي عنصر يا اول
سخنرانيها.نيست مطبوعات خاص فقط انتشار ، ديگر كشورهاي
به هم تلويزيوني و راديو بيان ميشود ، حساب انتشار هم
نظر در ميشود منتشر كه زماني از اين است ترتيب همين
اگر.آن كردن چاپ حتي نه و آن نوشتن نه و ميشود گرفته
جرم باشد ، نشده توزيع اما شد بستهبندي و چاپ روزنامه
جرم عنصر دوميناست نكرده پيدا تحقق جرم يعني.نيست
و توهين مثل مطبوعاتي جرايم در است معنوي عنصر مطبوعاتي ،
فرانسه قوانين در دارد وجود مسئوليت فرض پيش افترا ،
.گرفتند نظر در را فرض پيش قانوني ماده چند در "مخصوصا
و بكند دقت بايد باشد ، محتاط بايد روزنامهنگار ميگويند
اين شود منتشر افترا و توهين عنوان به كه مطالبي اينكه
.دارد سوءنيت "احتمالا نشده لازم احتياط كه ميدهد نشان
جرايم در و است برائت كه كلي اصل برخلاف جهت همين به
بايد -گرفته را آن جاي كه قاضي يا -دادستان معمولي
برخي در اما كند ، ثابت را او مجرمانه قصد و متهم سوءنيت
متهم اين افترا و توهين "مثلا مطبوعاتي جرايم از
حسن بايد.است بيگناه كه كند ثابت بايد كه است مطبوعاتي
نادرست اخبار جرم در ديگر موارد در.كند ثابت را خود نيت
در نداريم خودمان قوانين در را تعبير اين ما كه
دقيق را فرانسوي نادرست اخبار كردهاند كه ترجمههايي
توهين ، و تهمت و افترا برعكس اينها نكردهاند ، ترجمه
بايد برعكس و نميشود شناخته مسئول روزنامهنگار اينجا
سوءنيت كرده شكايت كه دادستاني يا خصوصي شاكي
كه ميكنيد ملاحظه ترتيب بدينكند ثابت را روزنامهنگار
مشكلاتي با معنوي عنصر مورد در ما مختلف موارد در
سومين.ندارد وجود معمولي جرايم در كه هستيم روبهرو
براي مصونيتهايي مطبوعاتي جرايم در اينكه خصوصيت
روزنامهنگار اگراست شده گرفته نظر در روزنامهنگار
منعكس را دادگاه جلسات بررسيهاي و بحث مجلس ، مذاكرات
امتياز و مصونيت باشد ، كرده رعايت را حسننيت و بكند
جرم تعقيب كه است اين خصوصيت آخرين و چهارمين.دارد
.است برخوردار خاص وضع يك از جرايم ساير به نسبت مطبوعاتي
براي قانوني مصونيت و شده گرفته نظر در قانوني فرض يك
يك روزنامهنگاري كار زيرا.است شده تعريف مطبوعاتي متهم
كه ميكند ايجاب دستهجمعي كار و است دستهجمعي كار
.ميگيرد را نهايي تصميم كه باشد كسي متوجه مسئوليت
نويسندگان ، تحريريه ، هيات اعضاي روزنامهنگاران ،
ولي دارند مداخله روزنامهنگاري كار در همه و خبرنگاران
عهده به خاص قوانين تدوين با قانوني فرض اين با مسئوليت
سلسله يك زمينه اين در.است شده گذاشته روزنامه مدير
اگر است ، مدير اصلي مسئول گرفتهاند ، نظر در هم را مراتب
و ميكند تعقيب را نويسنده نشد ، شناخته يا نشد پيدا مدير
را چاپخانه مدير و كرده چاپ كه كسي نشد پيدا نويسنده اگر
را روزنامهفروش و توزيعكننده نشد پيدا هم او اگر و
جبران مدني ، تعقيب در هميشه حال هر به و ميكنند تعقيب
روزنامه مدير عهده به ميگيرد قرار جرم مورد كه خساراتي
آن از ناشي آنكه بر علاوه تصميمگيري ، نوع اين علت.است
دليل اين از است ، جمعي دسته كار يك روزنامهنگاري كه است
داشته خيال آسايش بايد روزنامهنگاران كه ميشود ناشي
كه كنند فكر تحريريه هيات و روزنامهنگاران اگر.باشند
با نميتوانند ديگر بگيرند ، قرار تعقيب مورد است ممكن
است جهت همين به.كنند تعقيب را خودشان كار خيال آسايش
را تلويزيوني راديو موءسسات سال 1982 ، از فرانسه در كه
و خبرنگاران.كنند معرفي انتشار مدير كه كردند مجبور
به نميشود را تلويزيون و راديو همكاران و نويسندگان
طبق دادگاهها "قبلا.داد قرار تعقيب مورد فردي صورت
قانون سال 1982 از ولي ميدادند راي سابق ، قضايي رويه
داراي بايد تلويزيوني و راديو موءسسات كه شده تصويب خاصي
.كرد تعقيب ميشود را انتشار مدير و باشند انتشار مدير
هم نويسنده البته فرانسه قانون در كه كنيم يادآوري "ضمنا
كه صورتي در و جرم شريك عنوان به اما است تعقيب قابل
قرار توجه مورد بايد مدنياش جنبه آن باز شود تعقيب
اين مدير عهده به ميشود وارد او به كه خساراتي بگيرد
استقلال به مربوط كه من سخنان دوم بخش.است روزنامه
مهمي خيلي مباحث كه اين با است روزنامهنگاران حرفهاي
نتيجهگيري يك پايان در.كنيم دنبال كه نيست وقت است ،
ما مطبوعاتي قوانين در نقايصي اگر:ميكنم عنوان مختصر
اخير سالهاي در بارها من.است گذشته ميراث دارد ، وجود
تجربه ما نداشتهايم ، مطبوعاتي قوانين تجربه ما گفتهام
منصفه هيات حضور در مطبوعاتي جرايم دادرسي و رسيدگي
گذشته ، اختناق.نداريم مطبوعاتي قضايي رويه ما نداشتهايم
سبب مطبوعاتي امور همه در ساواك حاكميت گذشته ، سانسور
تجربه نتوانيم انقلاب از قبل دوره در ما كه بود شده
.كنيم پيدا مطبوعات دادرسي و رسيدگي و قضاوت قانونگذاري ،
گذشته محصول هم است ، ما گريبانگير حاضر حال در كه شرايطي
را مراحل اين بايد بردباري با ما همه جهت همين به.است
و گفت با كه كنيم فراهم را شرايطي كمكم و كنيم تحمل
و كنيم دنبال را نظري مباني يكديگر ، كنار در و شنود
و حقوق دانشكده در مشاوره با و بدهيم تشكيل دورههايي
اين درباره بررسي و بحث به روزنامهنگاران و سياسي علوم
.بپردازيم موارد
78- تحصيلي 79 سال در
در دانشجويي خبرگزاري نخستين
ميكند كار به كشورآغاز
دادن قرار پوشش تحت منظور به دانشجويي خبرگزاري نخستين
و دانشجويان علمي و فرهنگي سياسي ، اخبار و تحولات مجموعه
بهكار آغاز "رسما سالتحصيلي 7978 از دانشگاهيان ،
.ميكند
دانشگاهي ، جهاد دانشجويان سازمان رييس فاتح دكترابوالفضل
نهاد اين:اسلاميگفت جمهوري خبرگزاري با گفتوگو در
علمي ، روياخبار را خود فعاليت بيشترين رساني ، اطلاع
.كرد خواهد متمركز دانشگاهيان جامعه سياسي فرهنگيو
ضرورتهاي از را موقع به و سريع صحيح ، رساني اطلاع وي ،
كه آنجا از:گفت و دانست جامعه يك وفرهنگي سياسي توسعه
تلقي كشور محافل خبرسازترين از كشور سراسر دانشگاههاي
ويژگي با اطلاعرساني دستگاه يك طراحي ضرورت ميشوند ،
كشور سراسر دانشگاههاي اخبار كل كه گونهاي به دانشگاه ،
.است مشهود "كاملا باشد ، داشته پوشش راتحت
خود ، رسالت راستاي در دانشگاهي جهاد:كرد نشان خاطر فاتح
جامعه آگاهسازي براي لازم زمينههاي آوردن برفراهم مبني
خبرگزاري تاسيس به اقدام سازندهدانشگاه ، و مثبت نقش از
.است كرده دانشجويي
كه را دانشجويي رساني اطلاع نهاد اين تاسيس از هدف وي
"دانشگاهي جهاد خبري - فرهنگي موسسه" تحتعنوان آن مجوز
و توزيع" ،"خبر ترجمه جمعآوريو و تهيه" شدهاست ، صادر
و برگزاريكنفرانسها" ،"دانشجويي خبري محصولات انتشار
دفاتر و خبرگيري پايگاههاي ايجاد" ،"خبري همايشهاي
تحقيقات مركز تاسيس" و "دانشگاهها اولويت خبرگزاريبا
.كرد ذكر "خبري
مجامع كانونها ، تاسيس" ،"رساني اطلاع پايگاههاي تاسيس"
"جوان خبرنگاران كانون و انجمن مانند انجمنهايدانشجويي و
مختلف پژوهشي و علمي مراكزفرهنگي ، با ارتباط برقراري" ،
نظرات اخبارو دقيق و صحيح انعكاس" ،"كشور سراسر در
فعاليت راستاي در آماري فعاليتهاي انجام" ،"دانشگاهيان
ديگر از "انتشارات واحد و اطلاعات بانك تاسيس"،"موسسه
.شد ذكر خبرگزاريدانشجويان تاسيس اهداف
|