و قانوني هاي آزادي حقوقي نظم تحديد
برمسئولين مردم نظارت
رئيس مزروعي ، علي با گفتوگو در مطبوعات قانون تغيير طرح
كشور روزنامهنگاران صنفي انجمن
است آن پي در گذشته انقلاب از كه سال از 20 پس طرح اين *
هم جهت اين از اين بنابر و بگيرد مردم از را آزاديها كه
قانون از اصولي محتواي با مغاير و نيست اصلاحي طرح اين
است اساسي
براي ميكند تحميل جامعه به را سنگيني هزينه طرح اين *
انجام را كارشان نتوانند نظارتي دستگاههاي وقتي اينكه
سيستم در..و رشوه سوءاستفاده ، فساد ، رشد شاهد دهند
بود خواهيم
بدون و باشتابزدگي كه مطبوعات قانون تغيير طرح :اشاره
حقوقدانان ، ارتباطات ، استادان با مشورت و لازم كارشناسي
از است ، شده تهيه روزنامهنگاران و مطبوعات نمايندگان
و انجمنها احزاب ، و كشور اجتماعي و فرهنگي محافل سوي
رئيس مزروعي علي.است گرفته قرار نقد مورد مختلف گروههاي
ضمن ما خبرنگار با گفتوگو در روزنامهنگاران صنفي انجمن
و منفي پيامدهاي آن مفاد و طرح ارائه ضرورتهاي نقد
بر حاكم حقوقي نظم بر را طرحي چنين تصويب زيانبار
آزادانه دستيابي در مردم قانوني حق مطبوعاتي ، فعاليتهاي
به مطبوعات نظارتي كاركرد نيز و اخبار و اطلاعات به
را فساد و انحراف از جلوگيري براي مسئولين و دستگاهها
را گفتوگو اين كامل متناست قرارداده بررسي و بحث مورد
.ميخوانيم هم با
اجتماعي گروه
مطبوعات قانون اصلاح نام به طرحي ميدانيد كه همانطور *
رئيس عنوان به شما نظر است گرفته قرار مجلس كار دستور در
چيست؟ طرح اين مورد در روزنامهنگاران صنفي انجمن
مطبوعات قانون اصلاح طرح نامگذاري در من نظر به *
به اصلاح عنوان به را طرحي اگر كه چرااست شده مغالطه
مورد در اما باشد داشته اصلاحي جهتگيري بايد بدهيم مجلس
"اصلا طرح كه ميدهد نشان شواهد و قرائن طرح اين
.ندارد اصلاحي جهتگيري
بايد باشد داشته اصلاحي جهتگيري اينكه براي طرح يك
تغيير زماني ضرورت اينكه اول.باشد داشته را ويژگيهايي
يك كه بپذيرد جامعه يعني شود ، آشكار جامعه براي قانون
باشد نتوانسته قانون آن و دارد اصلاح به احتياج قانوني
قانون آن حيطه در كه فعاليتهايي در را لازم حقوقي نظم
قانون مورد در حاليكه در.آورد بوجود است شده تعريف
هيچ و ندارد را نيازي احساس چنين يك جامعه مطبوعات
"اتفاقا.نميكند احساس قانون اين تغيير براي را ضرورتي
كه ميكند فكر يعني است ، موجود حقوقي نظم طرفدار جامعه
حقوقي نظم يك است توانسته سال 1364 مصوب مطبوعات قانون
هم است توانسته نظم اين و بياورد بوجود را مطلوبي "نسبتا
پاسخ جامعه نيازهاي با مطابق مطبوعات كيفي و كمي رشد به
قانوني نحو به احتمالي تخلفات و خطاها با اينكه هم و دهد
ساله تاريخ 162 در كه است واقعيت يك اين.شود برخورد
پس دوره مثل را دورهاي هيچ ما ايران در مطبوعاتي فعاليت
چشمگير رشد شاهد هم قانون سايه در كه نداريم سال 68 از
به فعاليتها اين اينكه هم و باشيم مطبوعاتي فعاليتهاي
در بار نخستين براي.نشود كشيده بيقانوني و مرج و هرج
شكلگيري شاهد سال 1370 از ما ايران مطبوعات تاريخ
منصفه هيات حضور با و علني بصورت مطبوعاتي دادگاههاي
بيسابقه ايران مطبوعات تاريخ در امر اين كه بودهايم
به احتياج جامعه نظر از مستقر حقوقي نظم اين بنابر.است
وجود به اصلاحي ميخواستند نمايندگان اگر و ندارد اصلاح
تغيير كه ميفهميدند و ميكردند نظرسنجي يك بايد بياورند
.است نياز مورد چقدر جامعه نظر از
روزنامهنگاران و مطبوعاتي جامعه خود اينكه دوم نكته
اصلاح آيا كه ميگرفتند قرار پرسش و مشورت مورد بايد
كه جايي تا.نه يا هست ضروري آنها نظر از مطبوعات قانون
انجمن مثل موجود مطبوعاتي تشكلهاي از يك هيچ ميدانيم ما
انجمنهاي ديگر و مطبوعات تعاوني روزنامهنگاران ، صنفي
با حتي و نگرفتهاند قرار مشورت مورد موجود
مشاورهاي هيچ هم رشته اين فن اساتيد و روزنامهنگاران
باشد اصلاحي طرح اين بود قرار اگر خوب.است نگرفته صورت
هم فن اساتيد و روزنامهنگاران نظر كه بود اين حداقل
ميدهد نشان مطبوعات واكنش كه همانطور و ميشد ، خواسته
آنرا و مخالفند شده ارائه طرح با روزنامهنگاران قاطبه
اصلاحي تنها نه طرح اين كه معتقدند و ميدانند غيرضروري
نظم بلكه نميآورد بهوجود مطبوعاتي فعاليتهاي در را
فعاليتهاي دايره ميتواند و ميريزد برهم را موجود حقوقي
.كند محدود و تنگ بسيار را مطبوعاتي
دهندگان پيشنهاد اسامي به وقتي ما كه است اين سوم نكته
هيچكدام كه ميبينيم ميكنيم مراجعه مجلس در طرح اين
اين در لازم اطلاع واقع در و مطبوعاتي فعاليت سابقه
مطبوعات كار درگير هيچوقت اينها و ندارند را زمينه
مطبوعات قانون براي اصلاحي طرح بتوانند كه نبودهاند
.بدهند
گروهي آن جزء نمايندگان از گروه اين كه بياوريم نظر در
خاتمي آقاي آمدن كار روي و خرداد دوم از پس كه هستند
خاتمي آقاي سياسي و فرهنگي توسعه برنامه مخالف همواره
طرح اين كه گفت ميتوان راحتي به وقت آن بودهاند ،
گروه اين واقع در و دولت برنامه با آشكار است مخالفتي
يا و ارشاد وزير استيضاح در نتوانستهاند كه نمايندگان
بخشي دارند قصد حالا شوند موفق دولت عليه ديگر حركتهاي
با مخالفت در و طرح اين قالب در را خود حركتهاي از
نمايندگان از گروه اين قضا از و بياورند صحنه به مطبوعات
پيشبيني و هستند مجلس راست جناح افراد افراطيترين از
اين در و است شده شناخته چهرهها كه دليل همين به ميكنم
خاتمي آقاي برنامههاي و دولت با آنها مخالفت هم دوسال
نخواهند همراهي آنها با نمايندگان قاطبه است عيان "كاملا
صريح طور به هرحال به اما نميآورد راي طرح اين و كرد
با بلكه ندارد اصلاحي جهت تنها نه طرح اين كه گفت ميشود
.است تعارض و تضاد در اصلاحي حركت
كه است آزاديهايي مند طرح اين محتواي اينكه ديگر نكته
از 20 پس طرح اين.است كرده اعطا مردم به اساسي قانون
را آزاديها اين كه است آن پي در گذشته انقلاب از كه سال
اصلاحي طرح اين هم جهت اين از اين بنابر و بگيرد مردم از
كه است اساسي قانون از اصولي محتواي با مغاير و نيست
.است كرده تضمين را اجتماعي و سياسي آزاديهاي
در اساسي قانون روح با طرح اين فرموديد صحبتهايتان در *
رسانيده نتيجهگيري اين به را شما "مشخصا آنچه است تضاد
چيست؟
مطبوعات و نشريات":كه دارد صراحت اساسي قانون اصل 24 *
يا و اسلام مباني به مخل آنكه مگر آزادند مطالب بيان در
اين."ميكند معين قانون را آن تفصيل.باشند عمومي حقوق
در افراد آزادي بر را اصل اجتماعي حقوق لحاظ به اصل
به مخل مطلبي انتشار از پس اگر و قرارداده مطالب انتشار
ميروند دادگاه به وقت آن بود عمومي حقوق يا اسلام مباني
اين بنابر.ميشود اجرا كرد صادر محكوميتي دادگاه اگر و
روزنامه دارند حق عده يك بگويم كه است براين مقدم آزادي
قانون در كه آنچه حتي ندارند ، حق عده يك و كنند منتشر
بگيرند امتياز و بيايند افراد كه هست هم فعلي مطبوعات
اصل اين با گرفتن امتياز اين آيا كه دارد را شبهه اين
.نه يا ميخواند
امتياز بحث بر تنها نه اصلاحيه طرح در مقدمه ، اين با
براي هم جديدي شرايط و آمدهاند بلكه شده تاكيد دادن
اين كه كردهاند مطرح بگيرند امتياز ميخواهند كه افرادي
قانون كه مشكلي تنها نه يعني.است مبهم بسيار جديد شرايط
.است شده اضافه هم ديگري مشكل بلكه نشده رفع دارد فعلي
گروههاي اعضاي" گفته كه كردهاند اضافه تبصرهاي "مثلا
دادگاه محكومان قانوني مجوز فاقد گروههاي يا ضدانقلاب
و فعاليت اسلامي جمهوري نظام عليه كه كساني و انقلاب
در سمتي و فعاليت هيچگونه ندارند حق ميكنند تبليغ
ماده 9 ذيل است قرار تبصره اين باشند ، داشته مطبوعات
يعني است امتياز صاحب به راجع ماده اين كه بگيرد قرار
به راجع ماده يك ذيل چگونه طراحان كه نيست معلوم
فعال مطبوعات در كه كساني بهتمامي راجع صاحبامتياز ،
كه ميدهد نشان اين هرحال به.ميكنند وضع قانون هستند
كه داشتهاند بدبيني مطبوعات به آنقدر دهندگان پيشنهاد
بلكه كردهاند فراموش را ماده موضوع اصل تنها نه
كه آدمي است ، اين آن معني كه گنجاندهاند را تبصرهاي
هم روزنامه يك دربان است مجوز فاقد گروهي عضو "مثلا
.باشد نميتواند
در نويسنده مسئوليت ;طرح مورد در جنجالي بحثهاي از يكي *
مساله اين گروهي است ، خبري منابع افشاي و دادگاه برابر
چيست؟ شما نظر نادرست وگروهي ميدانند درست را
عنوان به اينها كه است آن از جداي نويسنده مسئوليت بحث *
در.آوردهاند ماده 5 ذيل به تبصره يك افزودن پيشنهاد
افشاي":است آمده دادهاند پيشنهاد اينها كه تبصرهاي
نشريه مسئول مدير يا آنان تمايل عدم صورت در خبري منابع
از ناشي مطبوعاتي جرم به رسيدگي مورد در مگر نيست الزامي
تبصره اين اول جمله "دادگاه دستور به مطلب همان
كه وقتي است شبيه جوك يك به و است معني بي"كهكاملا
دوم قسمت اما.ندارد معني منبع افشاي ديگر ندارند تمايلي
كاملي ناامني يك جمله اين و است پيشنهاددهندگان كلام لب
از است بهتر مورد اين در.ميكند حاكم مطبوعات فعاليت بر
مطبوعات ما كشور در واقع در.كنيم استفاده گذشته تجربه
خيلي با مقايسه در ما مطبوعات ميروند ، راه عصا به دست
شغلي امنيت و حرفهاي استقلال لحاظ به ديگر كشورهاي از
كار كلي فضاي به برميگردد اين و نميكنند آرامش احساس
تا توانستهاند تاكنون مطبوعات هم اگر.كشور مطبوعاتي
قواي بر اجتماعي نظارت اعمال كه را خود اصلي وظيفه حدودي
در دهند ، انجام بوده حاكمان عملكرد نقادي همچنين و حاكم
آمده وجود به ما جامعه در كه است خاصي مكانيزمهاي سايه
اصل 24 برخلاف آمدهايم ما گفتم "قبلا كه همانطور.است
به و گرفتهايم همه از را نشريه انتشار حق اساسي قانون
مسئول مدير و صاحبامتياز بهعنوان خاص افراد يكسري
.دادهايم
داديد خاص افرادي به و گرفتيد مردم از را حق شما وقتي
و انداختهايد آنها گردن به هم بزرگي مسئوليت اين بر بنا
مكانيزم ايناست نشريه مطالب قبال در بودن پاسخگو هم آن
روزنامهنگار عنوان به كه آنهايي حداقل كه است شده باعث
و باشند داشته مصونيت ميكنند كار نشريه يك در خبرنگار و
پاسخ مسئول مدير نوشتند چيزي اگر كه باشد راحت خيالشان
جامعه در.ميكند پيدا خيال آرامش روزنامهنگار و ميدهد
مسئول مديران "معمولا نيايد چه بيايد خوشمان چه ما
و اطمينان مورد نظام طرف از كه شدهاند شناخته افرادي
روز هر كه نيستند آدمهايي هستند ، برجستهاي شخصيتهاي
در اين باوجود كشاندشان ، دادگاه به و سراغشان رفت بشود
.ميكشند دادگاه به هم را همينها اخير سالهاي
تا روزنامهنگاران كه شده باعث فعلي قانون حال هر به اما
ميبينيم كه هم حدودي تا و كنند مصونيت احساس كمي حدود
و آرامش احساس خاطر به ميدهند انجام را خود وظيفه
حالا است آمده وجود به دليل اين به كه بوده آسايشي
نه يعني.بگيرند روزنامهنگارها از هم را همين ميخواهند
هم خبري منبع بلكه باشد پاسخگو بايد مسئول مدير تنها
كه ديديد زن روزنامه درجريان شماشود معرفي بايد
در كه تهران جمعه نماز درگيري به راجع را خبري روزنامه
بعد.كرد چاپ شد حمله كابينه اعضاي از نفر دو به آن
منبع كه خواست دادگاه و كشيدند دادگاه به را روزنامه
شهادت جرم به را شاهد كه ديديم ما و كند معرفي را خبرش
يك بهعنوان را اين اگر.كردند محكوم زندان به دادن
ما جامعه در عاقلي آدم كدام ديگر كنيم قبول مستند نمونه
قرار روزنامهها اختيار در را خبري منبع ، يك عنوان به
.ميدهد
ميافتد؟ اتفاقي چه شود تصويب قانون اين اگر *
و هستند حكومت بر مردم نظارتي بازوي دو مجلس و مطبوعات *
بتوانند تا باشند هم كنار در بايد مجلس و مطبوعات "اصلا
احتمالي فسادهاي از و كنند آمد كار را حكومتي نهادهاي
گذشته در مجلس كه ميبينيم ما متاسفانه.كنند جلوگيري
فعاليتي و نظارت جامعه اصلي مسايل از خيلي در داده نشان
سال ده در كه اطلاعات وزارت مساله همين مثل است نداشته
اين كه نكردهاند ، اطلاعات وزارت از سئوال يك حتي گذشته
حالا نيفتد ، ميشود افشا امروزه متاسفانه كه اتفاقاتي
اين دنبال نميكنند نظارت خودشان كه نمايندهها از يرخي
هم مطبوعات كه كنند اضافه قانون به تبصرهاي كه هستند
سنگيني هزينه كار اين كه ميكنم فكر.نكنند نظارت ديگر
دستگاههاي وقتي اينكه براي ميكند تحميل جامعه به را
فساد ، رشد شاهد دهند انجام را كارشان نتوانند نظارت
.بود خواهيم سيستم در... و رشوه سوءاستفاده ،
حكومتي مسئولين كه كنند كاري كه است اين مطبوعات وظيفه
كاري هر يعني ميكنند زندگي شيشهاي اطاق در كنند احساس
.است مطبوعات چشم زير ميكنند كه
در فردا كردند خطا امروز اگر كنند احساس بايد مسئولين
اصلاحات داشت اميد ميتوان وقت آن ميشود منعكس مطبوعات
.نروند فساد سمت به افراد و بگيرد صورت
هيات كننده انتخاب افراد به گروهي پيشنهادي طرح در *
باعث امر اين كه مدعياند طراحان ميشوند ، اضافه منصفه
شما باشد ، عمومي افكار برآيند بيشتر منصفه هيات ميشود
ميكنيد؟ تحليل چگونه را اينموضوع
در.ندارد اصلاحي جهت طرح اين كه ميكنم تكرار باز *
مورد در اگر "اتفاقا ميفرمائيد شما مسالهكه همين مورد
را منصفه هيات كه است اين باشد ايرادي منصفه هيات تعيين
منصفه هيات اينكه براي و بدانيم عمومي افكار برآيند بايد
نهادهاي سوي از بايد باشد جامعه در عمومي افكار برآيند
ميتوانند كه غيردولتي نهادهاي شوند ، انتخاب غيردولتي
دانشگاهيان ، مثل باشند جامعه در عمومي افكار نماينده
كه ميبينيم موجود منصفه هيات تعيين در اما... و وكلا
قضائيه قوه نماينده طرف است ، يك مجريه قوه نماينده نفر يك
است توجيه قابل شهر شوراي خوب.شهر شوراي رئيس طرف يك و
اينها و هستند مرتبط حاكميت به ديگر نماينده دو اما
نفوذ اعمال نوع يك منصفه هيات اعضاء معرفي در ميتوانند
نماينده عنوان به جمعي ما بايستي كه حالي در باشند داشته
و بيايند نمايندهها اين و كنيم معرفي اجتماعي تشكلهاي
اما.كنند تعيين را منصفه هيات اعضاي گيري راي شيوه با
دو قبلي تركيب همان به ميبينيم شده داده كه پيشنهادي در
اسلامي تبليغات رئيسسازمان يكي شدهاند ، اضافه ديگر نفر
چه اينها كه اينجاست سئوال.جمعه ائمه از يكي نيز و
اشكالي قبلي تركيب اگر يعني دارند مطبوعات با نسبتي
.ميشود برطرف چگونه اشكال اينها شدن اضافه با حالا داشته
اين از طراحان هدف بيشتر ميكنيم فكر اينكه اضافه به
تركيب الان كه ميكنند فكر است موقتي قانون يك پيشنهاد
اين با نيست آنان نفع به منصفه هيات كننده انتخاب اعضاي
.ميشود آنان جناح نفع به جديد تركيب
شده مطرح تاكنون كه ابهاماتي منصفه هيات بحث در آيا *
است؟ شده برطرف دادگاه طرف از منصفه هيات نظر مثلرعايت
بسيار طرح اين تدوين در كه مطبوعات دادگاه رئيس خير ، *
دادگاه در منصفه هيات وظايف به نسبت بود معتقد بوده فعال
مشورتي نظر فقط منصفه هيات اينكه بين.دارد وجود ابهام
متهم مجرميت مورد در قانون طبق ميتواند اينكه يا دارد
براساس است ملزم دادگاه قاضي و بگيرد تصميم او تبرئه يا
طرح در.بود مطرح مرتب بحث اين.بدهد حكم نظر آن
ابهامات اين رافع كه پيشنهادي يا تبصره هيچ پيشنهادي
:گفته پيشنهادي ماده 42 "مثلا ندارد وجود باشد
به منصفه هيات اعضاء بلافاصله دادرسي ختم اعلام از پس"
:زير مطلب دو باره در پرداخته شور
است؟ بزهكار متهم آيا -الف
خير؟ يا است تخفيف مستحق آيا بزهكاري صورت در -ب
اعلام دادگاه به "كتبا را خود نظر ميگيرند تصميم
عمل تطبيق باشد بزهكاري بر تصميم كه صورتي در.ميكنند
تصميمگيري و مجازات ميزان تعيين و قانون با انتسابي
.ميباشد دادگاه با اتهام قانوني جهات ساير درباره
باشد ، بزهكاري بر منصفه هيات تصميم كه صورتي در -تبصره 1
".كند صادر برائت بر راي رسيدگي از پس ميتواند دادگاه
مشورتي نظر يك منصفه هيات نظر كه ميدهد نشان تبصره اين
خلاف كه نميداند آن رعايت به ملزم را خود قاضي و است
.است منصفه هيات فعلي قانون
منصفه هيات شد باعث كه اختلافاتي از يكي كه ميدانيم ما
ميگفت منصفه هيات كه بود اين نكند پيدا حضور دادگاه در
كه حالي در شود داده تخفيف متهمبايد به ميگوئيم ما
طرح كه ميبينيم.ميگيرد نظر در را مجازات اشد دادگاه ،
.است نكرده رفع را ابهام اين
اين در است ، نظارت هيات اختيارات و اعضا بعدي مساله *
چيست؟ شما نظر مورد
اين بود مطرح ابهام عنوان به آنچه نظارت هيات بحث در *
در را نشريه يك امتياز ميتواند نظارت هيات آيا كه بود
اعضايهيات مورد در هيچگاه.خير يا كند لغو خاص موارد
سراغ رفته ابتدا پيشنهادي طرح در اما نبود ، مشكلي نظارت
كرده سعي نفر كردن 2 اضافه با و نظارت هيات اعضاي تعداد
.كند سنگين جناح يك نفع به را وزنه كه است
و دارند حضور حكومت از نفر نظارت ، 4 هيات فعلي تركيب در
بين را تركيب ميخواهيد اگر.مطبوعات جمع از نفر يك
تشكلهاي سراغ بايد كنيم متعادل مردم و حاكميت نمايندگان
است ، مردم حقوق و مطبوعات به مربوط كه ميرفتيم غيردولتي
رئيس شده پيشنهاد بلكه هيچ نرفتهاند كه اينها سراغ حالا
يكي و او تامالاختيار نماينده يا اسلامي تبليغات سازمان
به حوزه مديريت شوراي انتخاب به علميه حوزه استادان از
است اين ميشود مطرح كه سئوالي نخستين.شوند اضافه تركيب
اضافه به دارند مطبوعات با نسبتي چه نماينده دو اين كه
به توجه با دهيم قرار نظارت درهيات را دو اين اگر اينكه
و ميشود جناح يك نفع به تركيب دارند جناحي صبغه اينكه
.است جناحي تصميم شود گرفته آنجا در كه تصميمي هر
نظارت هيات در اتفاقي هر حال تابه كه است اين ديگر نكته
اما ميشد ثبت هستند آن در كه افرادي نام به ميافتاد
براي ميشود ثبت هم روحانيت نام به طرح اين تصويب از بعد
انصاري آقاي قول به و هستند روحاني نفر دو اين اينكه
.ميگيرد قرار مطبوعات درمقابل روحانيت
جناح يك نفع به افراد حقوق كردن ضايع تركيبي چنين كل در
.است خاص
و كند امتياز لغو نميتواند نظارت هيات اينكه مورد در *
موافقيد؟ شما آمده طرح اين در
لغو كه است اين پيشنهاد اين در موجود مثبت نكته تنها *
گفتهاند مقابل در اما است گرفته نظارت هيات از را مجوز
توقيف را نشريهاي نامعلوم مدت به ميتواند نظارت هيات
.كند احتياطي
براي طرح اين در اما است مشخص توقيف زمان فعلي قانون در
نشريه يك ميدانيم.است نشده پيشبيني زمان مدت توقيف
تنها اين حتي يعني.ميپاشد هم از شود توقيف ماه يك اگر
.است رفته بين از "كاملا منفي نكته يك با هم مثبت نكته
بر بلكه نكرده ابهام رفع تنها نه قانون اين كل در
.است افزوده شدت به ابهامات
|