است العاده فوق تعزيه در اجرا فضاي
- معاصر شناس تعزيه چلكوفسكي پيتر با وگو گفت در تعزيه ،
پاياني بخش
و بازيگر ميشويم ، كربلا فضاي وارد ما تعزيه در *
فاجعه اين در شركتكننده و ميشوند يكي هم با تماشاگر
غمبار
اين در كمدي و تراژدي و شادي و غم ميان مناسبت و پيوند *
چگونه اندوه و شادي تركيب اين.است جالب بسيار نمايش
ميآيد؟ پديد
.است سوگواري مجلس يك در و شادي مجلس يك در تكيه يك در
شادي و ميخورند شيريني سمت يك در.است كاكوفوني يك اين
در.ميگريند و سوگواري حلواي ديگر سمت در و ميكنند
والايش يا كاتارسيس ارسطو كه ميدهد رخ چيزي همان اينجا
اندوه غم ، در نمايش اين در شركت و ديدن با ما.ميناميد
.ميرسيم روحي تصفيه و والايش به و شده سهيم آن شادي و
.گرفتم قرار تاثير تحت "كاملا من
ديده نه غرب تئاتر در يا اپرا در هيچگاه كه ديدم چيزهايي
و كانتور پيتربروك ، كه اينجاست.بودم كرده احساس نه و
كه بروك پيتر حتي.گرفتهاند قرار تاثير تحت نيز گرتفسكي
تعزيه يك از خود مشاهده نقل در كردم ، اشاره بدان "قبلا
جمعيت نفر چهارصد ميشد ، برگزار تعزيه كه دهي در:ميگفت
شركت تعزيه در فعال طور به نفر چهارصد اين همه.داشت
امام كه هنگامي و ميدانستند را داستان همه.داشتند
خود اوج به سوگوارانه نمايش اين رسيد ، شهادت به (ع)حسين
.است كاملي نمايش اين كه فهميدم (بروك) من و رسيد
معينالبقاع يا ميرزا او به "قبلا كه را تعزيه كارگردان
او.كرد مقايسه نميتوان نمايش كارگردان هيچ با ميگفتند
هم ميكند ، اداره را نمايش اونميبيني هيچوقت را
او...و موزيك لباس ، فراهمكننده و است تدوينكننده
.ميدهد قدرت نمايش به او.است بزرگ نمايش اين لوكوموتيو
دو يكي عرض در را ساعتي چهار سه مجلس يك ميتواند او
.دهد گسترش برعكس يا و بكند تمام ساعت
صحنه بيرون در كه نمايشها ساير كارگردانهاي برخلاف *
.دارند قرار
نمايش هنرهاي مركز كه هنگامي.است همين "دقيقا.بله
كرمانشاه در تعزيه همايش در شركت براي من از ارشاد وزارت
فراموش من براي كه چيزي.آمدم ميل كمال با كرد ، دعوت
اين در شهر آن مردم گسترده حضور و شركت بود ، نكردني
وصفناشدني بازيگران و مردم احساس.بود تعزيه و همايش
.بود
احساسي چه ويژه به و بود چه همايش اين درباره نظرتان *
بار اولين براي را تعزيه سال از 23 پس كه وقتي داشتيد ،
داريد؟ آن اجراي نحوه از انتقادي آيا ميديديد ،
صدمين خاطر به كرمانشاه در تعزيه سمينار كه ميدانيد
خوب بسيار سمينار.شد برگزار معاونالملك تكيه سال
كه پيداست.بود خوب مقالات كيفيت و بود شده سازماندهي
در پژوهشگران و است گسترش روبه بلكه زنده تنها نه تعزيه
كه چيزي.هستند مختلف جوانب از آن بررسي و پژوهش حال
بود سمينار اين برگزاري در دولت حمايت بود ، جالب من براي
.است مردمي هنر اين پيشرفت براي راه تنها بيگمان و
وقتي اينكه ، آن و دارم تعزيه اجراي نحوه از كوچكي انتقاد
ايجاد باعث ميكردند ، استفاده ميكروفون از بازيگران
است چيزي اين و ميشد تماشاگر و بازيگر ميان فاصله
ميكروفونهاي از بازيگران كه است اين من پيشنهادمصنوعي
سكو بالاي يا كنند استفاده ميشود ، وصل يقه به كه كوچك
.شود آويزان ميكروفونها آنها از و شود آورده سيم دو
است؟ داشته تاثير تعزيه بر غرب تئاتر وصف ، اين با *
و سينما ولي است نداشته تاثير آنگونه غرب تئاتر شايد
.است داشته تاثير اخير سال چند اين در ويژه به تلويزيون
تعزيه در "اخيرا كه ژستگرفتنهايي و حركت طرز اين
.شدهاند گرفته وام غربي نمايشهاي از ديدهام ،
ظاهر شيوه اين.بود زده آفتابي عينك كه ديدم شمرخواني من
.است غربي فيلمهاي در منفي شخصيتهاي ويژه شدن
محتوا؟ يا بوده شكل لحاظ از بيشتر تاثير اين *
كه ، چرا است بوده شكل و فرم لحاظ از تاثير "مسلما
امام عزاداري تعزيه دروني محتواي گفتم كه همانگونه
سالها اينكه با.اوست به علاقه و عشق بيان و (ع)حسين
آشكار بسيار تاثير اين من براي ولي بودم نديده را تعزيه
.بود
و شكل رفتن ميان از به شما نظر به تاثيرات اين آيا *
نميانجامد؟ تعزيه ساختار
فاجعه به وابسته نمايش شكل اين ، چون نميكنم گمان
دوره از كه است اين است ، گفتن شايان كه نكتهاي.كربلاست
صحراي فاجعه به ربطي كه داريم مجالسي ما بعد به قاجار
از برگرفته داستانهايي بلكه.ندارد حسين امام و كربلا
"مثلا.است ايرانيان ديني و قومي و ملي سنتهاي يا قرآن
.بگيريد نظر در را زليخا و يوسف داستان ميتوانيد شما
اما ندارد ، كربلا غمبار رخداد به ربطي هيچ داستان اين
از يوسف شدن دور صحنه به داستان اين نمايش در كه هنگامي
كربلا صحراي تراژدي فوروارد ، فلاش حكم به ميرسيم ، پدرش
ايران فرهنگ در مهمي بسيار تاثير تعزيه.ميشود ارجاع
برابر در ايران مردم براي مصيبتي هرگونهاست داشته
اين از ميكند جلوه ناچيز يارانش و (ع)حسين امام مصيبت
عشق رزمندگان به آنچه عراق ، و ايران ساله هشت جنگ در رو
فرهنگ ميساخت آماده شهادت براي را آنها و ميداد قدرت و
به "كربلا ارض كل و عاشورا يوم كل" شعار.بود عاشورايي
كه مادراني و خواهران به و ميداد جنگيدن شور رزمندگان
زينبوار صبر ميدادند ، دست از فرزندي و پدر يا برادر
روند بر بسزايي تاثير عاشورا و محرم فرهنگ.ميداد
آن بناي استواري و اسلامي انقلاب پيدايي و شكلگيري
.است داشته
زندگي در ميتوان تعزيه امكانات از ترتيب بدين پس *
و خودجوش عناصر كردن وارد درباره.گرفت بهره روزانه
شنيدم و داشتيد اشاره غرب ، تئاتر و نمايش به تعزيه پوياي
.داشتهايد امريكا در زمينه اين در تجربهاي كه
روزهاي همه در ميتواند كه دارد امكاناتي تعزيه.بله
پيشنهاد به من.شود نوشته نو از مجالس شود ، برگزار سال
نمايشهاي استاد ترينيتي دانشگاه در كه پروفسوري خانم
را تعزيهاي كه شدم آن بر است ، ميانه سدههاي در مذهبي
غفاري ، باقر محمد آقاي كمك با ما.كنيم اجرا دانشگاه در
تصميم ميكند ، زندگي نيويورك شهر در كه تعزيه كارگردان
كه را بياباني درويش مجلس ما.كنيم برپا مجلسي كه گرفتيم
و درآميختيم شبان و موسي داستان با ميشود گيلاناجرا در
يك را درويش نقش.كرديم استفاده مولوي سرودههاي از
صداي كه سياهپوست ، يك را موسي نقش.ميكرد اجرا كرهاي
كه است قرار اين از داستان.ميكرد بازي داشت ، بمي
شهري به وقتي روز يك.ميكند زندگي بياباني در درويشي
.بدبخت و هستند بيمار همه مردم كه ميبيند ميشود ، وارد
اين چرا پس هستي رحيم و مهربان تو اگر ميگويد خداوند به
(ع)موسي از و ميشود ناراحت خداوند دارد؟ وجود بدبختي همه
.ميرود درويش نزد به موسي.كند هدايت را او كه ميخواهد
را تورات از نسخه يك موسي.ميكند استقبال او از درويش
گوش به (ع)موسي.ميگويد بازكفر درويش.ميدهد او به
شما من كه ميكند وحي (ع)موسي به خداوند.ميزند درويش
.كردن فصل و جدايي براي نه و فرستادم كردن وصل براي را
.ميآيد درويش سوي به و ميشود پشيمان خود عمل از موسي
(ع)ابوالفضل حضرت ميشود ، زده كربلا به گريزي اينجا در
او ميپرسد او از درويش.ميآيد صحنه به دست بدون يكباره
يك صحنه ، ديگر سوي در.ميدهد توضيح (ع)موسي كيست؟
ويتكونگ سرباز طرف به كه ميشود داده نشان امريكايي
عاشورا يوم كل" مصداق همان "دقيقا اين.است گرفته اسلحه
.است بازيافتني جا همه در كربلا.است "كربلا ارض كل و
در.است جهان اين جاي هر در بشري اندوه و غم تمثيل كربلا
ميروند فرو ژرفي سكوت به لحظه چند براي تماشاگران اينجا
.زدند كف زيادي تشويق و تحسين با آن از پس و
كه همانگونه.است بشري رنج و درد نماد و تمثيل كربلا *
اين پوياي تجسم ديگر گونهاي به ميتواند نيز (ع)مسيح
محملي عنوان به ميتواند تعزيه رو اين از.باشد اندوه
.آيد كار به فرهنگها و تمدنها ميان گفتوگوي در مهم
مادي و معنوي ميراث و هنر ادبيات ، تعزيه ، .صد در صد بله
چند درباشند سهيم گفتوگو اين در ميتواند بشر مشترك
بسيار بازتاب شد ، برگزار آوينيون در تعزيهاي كه پيش سال
.برانگيخت تماشاگران و شركتكنندگان ميان گستردهاي
بينظير استقبال.بودند تئاتر اهل تماشاچيان اين بيشتر
.بود
بررسي قابل چگونه بروني و ظاهري ساختار نظر از تعزيه *
است؟
-اشقيا -ميشوند1 تقسيم دسته دو به تعزيه در بازيگران
قرمز رنگ و دارند تن بر قرمز لباس اشقياء -اولياء -2
سبز لباس اوليااست يزيدي كلي بطور و بدي و دشمن نماد
.است بيت اهل و بهشت رنگ سبز ، رنگ چون ميپوشند ، رنگ
.پرگياه و سرسبز است باغي اسلامي ايراني انديشه در بهشت
عرض كه همانگونه.است شهادت نشانه سفيد كفن تعزيه در
فرهنگ بويژه و شيعي فرهنگ چارچوب در اسلامي انقلاب كردم
.است بررسي قابل عاشورايي
است ، طلايي و زرد كه او لباس رنگ و حر نقش تعزيه در *
نخست وي آنكه بخصوص ميبخشد ، تعزيه نمايش به ويژهاي شكل
.ميشود اولياء جزو سپس ولي اشقياست جزو
حر شخصيت در درام عناصر تمام شايد نمايششناسي نظر از
;ميگردد شخصيت يك تحول محور بر درام ، چون.ميشود پيدا
جزو نخست او... و خوشبختي يا شوربختي بد ، يا خوب سمت به
برود ، اولياء سمت به اگر كه ميداند و اشقياست
طرف به كه ميشود حاضر وجود اين با ولي شهيدميشود
نقاط از يكي اين است ، درام حساس نقطه او.برود اولياء
اين نمايش در را او شخصيت تحول ميتوان.است تعزيه قوت
به قرمز لباس و اشقياست جزو كه همچنان كه داد نمايش گونه
اولياء سوي به كم كم ميخواند ، خشن صداي با و دارد تن
مانند بهتدريج و ميآيد در سبز به او لباس و ميرود
.ميخواند آواز اولياء
آن در زمان و مكان نقش و تعزيه فضاي درباره نظرتان *
چيست؟
آن اجراي فضاي همان است ، فوقالعاده تعزيه در كه چيزي
.باشد آزاد فضاي يا حسينيه يا تكيه كه ندارد فرقي است ،
شركتكننده ميشود ، فضا اين وارد تماشاگر كه وقتي آن
با و ميشود غرق فضا اين درنيست تماشاگر ديگر ميگردد ،
دخالت مكاني و زمان فضا ، اين درميشود يكي بازيگر
و زمان مكان ، و زمان.نيست مكانيمعمولي و زمان كه دارد
و عرضه قابل كه است مكاني و زمان.است اسطورهاي مكان
ما تعزيه در.جايگاههاست و دورانها همه در بازآفريني
يكي هم با تماشاگر و بازيگر ميشويم ، كربلا فضاي وارد
.غمبار فاجعه اين در شركتكننده و ميشوند
سدههاي (Passion Play) مصيبتي نمايشهاي مانند درست *
.ميكشيد تصوير به را (ع)عيسي اندوه و زجر كه اروپا ميانه
، آلمان جنوب سوييس ، اتريش ، در نيز امروزه نمايشها ، اين
برگزار فيليپين و گواتمالا پرتغال ، ، جنوباسپانيا
ابرآمرگاو نام به آلمان جنوب در ناحيهاي درميشود
نمايشها اين ميشود ، اجرا گسترده بهصورت (oberamergao)
پايان از منطقه آن در ماه چندين مدت به يكبار سال ده هر
شكل نيز امروزه حتي.ميشود اجرا پاييز آغاز تا بهار
جهت از نميكنم فكر من ولي گرفتهاند خود به نويني
قابل تعزيه با ميشود ظاهر نمايشها اين در كه احساساتي
تعزيه در متجلي عواطف و احساسات كه چرا باشد مقايسه
.هستند شورآفرينتر و ژرفتر
در تعزيه زمينه در پژوهشهايي چه اكنون هم پروفسور جناب *
داريد؟ تهيه دست
بيشتر بقعهها ، تكيهها ، حسينيهها ، درباره من هماكنون
نقاشيهاي ديوار ، روي نقاشي و معماري سبك نظر از
دارم انجام دست در نيز كتابي و ميكنم پژوهش قهوهخانه
.هند لكنهوي در محرم درباره
تعزيه زمينه در كساني چه ايران از خارج و ايران در *
هستند؟ شما تاييد مورد پژوهي
شهيدي ، عنايتالله همايوني ، صادق آقايان مهمتر همه از
ميرشكرايي ، تقيان ، لاله خانم خاكي ، دكتر عناصري ، جابر
از خارج در هستند ، مختاباد مصطفي دكتر و بيگي علي فتح
پروفسور امريكا ، و اروپا در گذشته سال ظرف 20 در ايران
و تكيهها درباره كتابي وي است ، فرانسه در كالمر ژان
در دكترا رساله تا بيست حداقل.دارد ايران در حسينيهها
.است شده نوشته تعزيه درباره امريكا و اروپا
كردهاند كار بسيار زمينه اين در روسها و ايتالياييها
.ندارند درخششي ديگر اكنون هم ولي
آينده شدنسمينارهاي برگزار بهتر براي پيشنهادي چه *
داريد؟ آييني و ديني نمايشهاي و تعزيه درباره
درايران تعزيه درباره بررسي و پژوهش همه اين كه آن با
هنوز تعزيه و راهيم آغاز در هنوز ما ولي شده انجام وجهان
چشماندازهاي از بايد تعزيه.است نشده شناخته "كاملا
در تعزيهپژوهان بيشتر.گيرد قرار بررسي مورد گوناگون
تعزيه درباره نوشتههايشان و بودهاند شناس شرق اروپا ،
ديد از كمتر تعزيه به.آنهاست شناختي شرق پژوهشهاي حاصل
ما من نظر به.است شده نگريسته شناسي نمايش و درامشناسي
دعوت تئاتر و نمايش متخصصان از آينده ، سمينارهاي در بايد
خود ديدگاه و نظر ارائه به زمينه اين در تا كنيم
بايد.آيد فراهم تعزيه گسترش زمينههاي تا بپردازند
.برد نمايش و درام چشمانداز سوي و سمت به را تعزيهشناسي
نافذترين كه (The Drama Review) نام به است فصلنامهاي
و مجله اين سردبير شكنر ريچارد است ، جهان نمايشي مجله
پيش سال چند.است نيويورك دانشگاه نمايشي هنرهاي استاد
از بپردازم ، ترينيداد تعزيه در پژوهش به ميخواستم من كه
نفره ، ده گروهي با او و كند كمك من به خواستم شكنر ريچارد
تعزيه درباره را مشاهداتمان حاصل ما آمد ، ترينيداد به
.رسانديم چاپ به فصلنامه همين از شماره يك در ترينيداد در
در شكنر ريچارد نظير افرادي از كه است اين من پيشنهاد
.كنيم استفاده سمينارها اين
و است برجستهاي شناس برشت كه "ديرت" مانند ديگري كسان
با را تعزيه ميتواند نوزدهم ، سده تئاتر متخصص نيز
و آگاه افراد اين نمونه و كند مقايسه برشت نمايشهاي
.هستند زياد غرب در نمايش و تئاتر امر در متخصص
گذاشتيد ، ما اختيار در را وقتتان اينكه از پروفسور جناب *
.سپاسگزارم
ارشاد محمدرضا :از وگو گفت
|