اسطورهاي حماسه به مستقل نگرشي
به سنگلج تالار در "سياه و سلطان" نمايش
ميرود صحنه روي
محراب تالار در "مسيح از
بازجويي" نمايش
اسطورهاي حماسه به مستقل نگرشي
"سياوشخواني" نمايش كارگردان دژاكام امير با گفتوگو
بزرگ تالار در كه است چندي "سياوشخواني" نمايش :اشاره
با مناسبت ، همين بهاست رفته صحنه روي به شهر تئاتر
كه شده انجام گفتوگويي نمايش اين كارگردان دژاكام امير
.ميخوانيد پي در
رفتيد؟ اسطورهاي آئيني ، نمايشهاي سراغ به كه شد چه
باورهاي و ايدهآلها مجموعه كه است ضرورتي از ناشي اين *
هنر زمينه در من علائق واقع در.است كرده تعيين برايم من
فكر و نداشت وجود غرضي و قصد.داد سوق سمت اين به مرا
داد ، انجام خوبي كارهاي بشود هم حيطه اين در كه ميكنم
و زيبا كارهاي هم دنيا ديگر تئاتر انواع در همچنانكه
است بهتر يا هنرمند يك عنوان به من.دارد وجود جذاب
شامل كه را شرقي نمايش نوع هنرجو ، يك عنوان به بگويم
.دادهام قرار خودم كار شيوه است بزرگتر گسترهاي
كه "سياوشخواني" نام به دارند اثري نيز بيضائي آقاي
شده پيدا كجا از اسمي تشابه اين داريد آگاهي آن از "حتما
است؟
در اما دارد ، وجود شما براي حاضر حال در اسمي تشابه اين *
تشابهي چنين من براي مينوشتم را متن اين من كه سال 1373
مراسم با من يعني.داشت وجود ايران نمايش تاريخ در بيشتر
بودم كرده پيدا دورآشنايي گذشتههاي در سياوشخواني
هم دليل همين به و داشتم آن مورد در كه مطالعاتي بواسطه
سال 1373 در گفتم كه همانطوري.كردم انتخاب را اسم اين
سال در و رسيد ثبت به سال 1374 در شد ، تدوين متن اين
مسئول با كه مشكلي دليل به تمرين ، دوماه از پس 1375
.افتاد تعويق به نمايش اين اجرا كرديم پيدا زمان آن تئاتر
هم بسيار و خواندم را بيضائي آقاي كتاب روزها همان در
محسوب شريفي و دوستداشتني كار من نظر به و بردم لذت
.ميشود
در كه آنچه به نسبت نمايشتان متن بودن مستقل مورد در
روايت "اصولا كه بگوئيد و دهيد توضيح است آمده شاهنامه
تغيير و شكني شالوده اينكه و ميدانيد؟ چه در را مدرن
امروز ضرورت اندازه چه تا شخصي سليقه طبق اسطورهها دادن
ميشود؟ محسوب
ضمن در شما كه حكمي مورد در برسيم قطعيت به بايد ابتدا *
اگر اما.دارد بحث جاي كه حكمي ميكنيد ، مطرح سئوالتان
از را شاهنامه در سياوش حماسه من كه برسيم تفاهم اين به
گذاشتم اجرا مورد به سپس و كردم تدوين خودم نگاه زاويه
در هنرمند بودن دخيل يعني اتفاق ، اين.دارم توافق شما با
هنري پديدههاي در درصد نود از بالاتر و اوقات اكثر اثر ،
نوعي به هنرمنددارد حضور ميشناسيم شرق در ما كه
و عواطف و است اتفاق يك مجدد كننده ارزيابي و تفسيرگر
و تشعير حتي.ميگذارد تاثير پديده آن در اعتقاداتش
هنرمند كه ميشويم متوجه بگيريم نظر در كه هم را تذهيب
براساس و داده تغيير را آن كرده ، تصرف و دخل طبيعت در
را آنها "مجددا مقررات و قوانين و اصول و سنتها يكسري
شاهنامه حول كه اتفاقي به كردم رجوع هم مناست داده شكل
و شاهنامهخواني در ما گذشتگان اينكه يعني.بود افتاده
در اتفاق اين كه شدم متوجه بودند؟ كرده چه نقالي در
در كه حالي در است نزديكتر موضوع اصل به شاهنامهخواني
تفاوتها اين.هستيم شاهد را زيادي تفاوتهاي نقالي شيوه
در كردن دخالت "مثلا ميشود شامل را گوناگوني نوعهاي
اضافه حتي و داستان قهرمانان سرنوشت تغيير داستان ، اصل
گرفتن باج طومار مثل شاهنامه ، داستان به داستانهايي كردن
در سياوش داستان از اگر شما چين ، پادشاه از سياوش
كه عقيدهايد هم من با "حتما باشيد داشته اطلاع شاهنامه
را شعر ديگر مورد.ندارد وجود شاهنامه در داستاني چنين
به باريختي ما ديگر طرف از.است كردن تبديل مسجع نثر به
نمايش كار بخواهيم كه زماني و هستيم روبهرو حماسه نام
شعر.ميشويم روبهرو درام نام به شكلي با بدهيم انجام
شعر با حماسي شعر.دراماتيك شعر يا نمايشي شعر و حماسي
است قرار وقتي.است زيادي تفاوتهاي داراي دراماتيك
با شما ديگر "قاعدتا شود تدوين درامي حماسه يك براساس
.داريد پيشرو را درامي بلكه نيستيد روبهرو حماسه
اين حوصله از كه ديگر پارامترهاي و پارامترها اين مجموعه
شما كه اينگونه را سياوش من كه شد باعث است خارج بحث
و كردم تبعيت سنت از كه ميكنم فكر و كنم تدوين ميبينيد
شرق از كه سنتهايي براساس يعني ندادم ، انجام بدعتي
.كردم انتخاب را رويكرد اين بودم كرده استنباط
به كه است نمايش در كمدي حالت از استفاده ديگر موضوع
تراژيك بار از زيادي مقدار به قضيه ، كميك وجه اين من نظر
چيست؟ شما نظر است ، كاسته سياوش حماسه
را مخاطبينم نظر "معمولا من كه است اين قضيه وجه يك *
كه است وقتي دوم وجه.ميگذارم احترام آن به و ميشنوم
خواهان و ميشويم وارد بررسي و نقد و تحليل زاويه از ما
كرديم سعي ما كه كنم عرض بايد.هستيم ديالوگ برقراري
فواصل با و بدهيم قرار مضحكه كنار را سوگنامه يا و تعزيه
آگاهانه اينكار.داديم انجام را اينكار هم كمي بسيار
با ثانيه تا 5 فواصل 4 در شما نمايش اين در.گرفت انجام
كار اين و ميشويد مواجه متفاوتي بسيار فضاهاي
.ميشود محسوب نمايش كارگرداني كار در مشكلي فوقالعاده
بالايي جذابيت از "يقينا شود اجرا خوب بتواند اگر اما
.بود خواهد برخوردار
اين از اگر كه نيست اجرا نوع قوت و ضعف در من منظور
شده اجرا هم خوب نمايش كميك وجه كنيم نگاه قضيه به منظر
كمدي ، جنبههاي به دادن بهاء كه است اين من سئوال.است
قرار خود تحتالشعاع را موضوع اندوهبار و تراژدي شكل
است؟ داده
معنا روشن رنگهاي كنار در تيره رنگهاي كه آگاهيد شما *
اين مييابد ، مفهوم كه است خنده كنار گريه ميكنند ، پيدا
عملي مرحله در كه كرديم سعي ما و است قضيه نظري لحاظ به
وقتي ديگر طرف از.بدهيم انجام را اينكار قدرت با هم
در سياوش حماسه دنبال كه بپذيرد را موضوع اين تماشاگر
كند جستجو خودش درون در را نمايش اين و نباشد ما نمايش
.كند برقرار ارتباط ما روايت با ميتواند راحتتر خيلي
باشد شاهنامه اصلي روايت با مقايسه درپي بخواهد اگر اما
نگرش نمايش اين واقع در.شد خواهد مشكل دچار "مطمئنا
به ديد اين از بايد و است اسطورهاي حماسه يك به مستقلي
.كرد نگاه قضيه
بازي شخصيت چند جاي به تنه يك نقال نقالي ، شيوه در
القاء تماشاگر به را قوي بسيار حس كه حال درعين ميكند ،
ميگذارد ، بهاجرا را نمايش تراژيك بعد بهراحتي و ميكند
نور از استفاده و بازيگر تعدد همه با شما روايت در اما
را لازم تاثير است شايسته چندانكه متاسفانه موسيقي ، و
چرا؟.نميگذارد برجاي
معناي به نمايشي شكل يك بودن ارزش با كه باشد يادمان *
ديگر ازطرف.نيست نمايش ديگر شكلهاي نبودن ارزشمند
توانسته و شده تجربه سال ساليان كه است ريختي نقالي
همگان ميان در است باارزش هم بسيار كه را ويژهاش جايگاه
نمايشي مدرن هنرهاي در جايگاه اين حالا.آورد بهدست
ارزش واجد چقدر و باشد داشته ميتواند را تاثيري چه جهان
.گيرد قرار ارزيابي مورد منطقي بهصورت بايد اينها.است
عمر ميكنيم تجربه داريم ما كه را شكلي ديگر سوي از
نيست گذشته نمايشي سنتهاي تكرار كه شكليدارد كوتاهي
راه اين در زيادي بسيار اشخاصاست آنها از برگرفته اما
و كردند سفيد سر موي كردند ، تلاش كردند ، كار زدند ، قلم
كه اميدوارم من.گرفتيم ياد فراواني نكتههاي آنها از ما
به نسبت هم و آنها به نسبت هم و باشم بوده خلفي شاگرد
شيوه اينكه براي خوب ولي.باشم كرده دين اداي جامعهام
به نياز بيفتد جا درستي به گرفتهايم پيش در كه جديدي
شده تعيين ازقبل چيزهاي به نكرديم سعي ما.داريم زمان
تا و باشيم جستجوگر كه بود اين بر ما هدف كنيم ، رجوع
هنري متين تفكر و اصول براساس است ممكن برايمان كه جايي
اين به بردم بهكار را متين واژه اينكه باشيم ، انتخابگر
در چون كنم ، استفاده عقلاني واژه از نخواستم كه بود دليل
همسان بايد دو هر و دارند نقش احساس هم و عقل هم هنر
.كنند غلبه يكديگر بر گاهي و كنند حركت
چرخشي بازي شيوه بازيگران و است ، دكور فاقد شما نمايش
دهيد؟ توضيح مورد اين در ميگيرند ، پي را دايرهوار يا
اين به.ميكند تبعيت ايراني نمايش سنت يك از اينهم *
توسط ايراني سنتي نمايش نوع در ابزارها همه كه صورت
كه ساختيم را فضائي ماميشود معنا كه است نمايشي اتفاق
اتكاء.ميكند القاء را گوناگوني حالات رفتارها براساس
به و بازيگران كردار و رفتار به ميزانسن ، به بيشتر ما
واقع در و بود اطرافشان محيط به نسبت آنها موضعگيري
محيط آن كه است پيراموني محيط درقبال بازيگران موضعگيري
دايره ، و گرد سكوي ديگر سوي از.ميكند معنا برايمان را
كه نيست بيدليلدارد خودش با را خاصي معاني بار
اجراء دايرهوار شكل به اوقات اكثر شرقي نمايشي گونههاي
.است جهان هندسي شكل كاملترين دايره كه زيرا.ميشود
معنوي امور همه و كائنات ، هستي ، نشانگر ميتواند دايره
و تسلسل دور نشاندهنده ميتواند دايره همچنانكهباشد
و مركز.شكل يك در متضاد معناي دو يعني.باشد تكرار
انتهاي در.است ويژهاي جايگاه واجد شرق اساطير در كانون
قرار مركز اين در طلائي نقطه يك كه ميبينيد شما نمايش
مركزيت "اصولا.است نمايش اين كانون طلا طشت آن.ميگيرد
كه درمييابيد كنيد نگاه روستاها به اگر.است مقدس
مركز كعبه.شدهاند واقع ده مركز در "معمولا زيارتگاهها
.ميخوانند نماز آن سوي به مسلمانان تمامي كه كانوني است ،
و پلاستيكي اتفاقات اين و است شمسي منظومه مركز خورشيد
وجود ما فرهنگ در كه اساطيري رويكردهاي براساس هم ملموس
وسيله اصليترين كه بازي حلقه يا.است شده تنظيم دارد
ميتواند ميشود جابجا بازيگران دست در و است ما نمايش
زندگي فرصت ميتواند بگيرد ، را خودش خاص معني لحظه هر در
ضربالمثلهاي در راما اين.باشد قدرت جابجائي باشد ،
كه.دارد وجود هم ما نمايش در اين و.داريم هم عاميانه
گوي اين و كند استفاده ميتواند چگونه كس هر فرصت اين از
اتفاق اين يعني.بربايد ديگري از شيوهاي چه به را بازي
بيشتر تماشاگر براي را نمايش معنوي رفتارهاي پلاستيكي
.است كرده ملموس
.ميكشد دوش به را سنگيني بار شما نمايش در موسيقي
موسيقي با آن تلفيق و سنتي موسيقي زنده اجراي بين چگونه
.بگوئيد كار اين مشكلات از كرديد؟ ايجاد هماهنگي مدرن
هم قبلي كار چند در موسيقي اين سازنده ذهني آقاي و من *
گلهاي زيباترين چون كارهايي.داشتهايم همكاري يكديگر با
نمايش چهار اين تمام.سياوشخواني و شمس شهرزاد ، قالي ،
ايشان با آهنگسازيش مسئوليت و شد اجرا زنده اركستر با
دنبال به همديگر علائق و احساسات درك با ما.بود
موسيقي در كه باشد ويژگيهايي واجد كه بوديم موسيقياي
ايجاد بودن ، مفرح تهييجكنندگي ، يعني دارد ، وجود ايراني
"مضافا باشد داشته خود در را بودن آور نشاط و كردن تحرك
را دراماتيك مايههاي و كند منتقل هم را اطلاعات براينكه
انتخاب و سازها رنگبندي ازطريق و باشد داشته هم
در سياوش شخصيت "مثلا.باشد كاراكتريزه مختلف ملوديهاي
موتيفي "كلا و ميشود معرفي تار ساز ازطريق نمايش سراسر
و ميكند پيدا گسترش و بسط شده ، نوشته سياوش براي كه
با ميدهد شكل را سياوشخواني نمايش موسيقي مجموعه
را سنتور ساز شما مثال بهعنوان.مختلف سازبنديهاي
استفاده سودابه براي فقط نمايش طول در كه ميشنويد
در كه وجهي دو.خاص ساز يك و خاص ملودي يك.ميشود
ميشود كاراكتريزه موسيقي كه دارد وجود جهان مدرن موسيقي
.ببريم بهره آن از كرديم سعي ما و ملودي ، و ساز ازطريق
كار نمايش صحنه در آن اجراي و زنده موسيقي ديگر طرف از
جذابيت به منجر سختي اين اما.ميشود محسوب سختي بسيار
رابطه اين در ما.شود اجرا دقيق اگر خواهدشد ، بالايي
نوع "اساسا.صدابرداري با رابطه در بخصوص داشتيم مشكل
جوابگوي نميكنم فكر شهر تئاتر صدابرداري و صوتي سيستم
آنهم.باشد موسيقي اركستر زنده و دقيق صدابرداري
.نفره دوازده اركستري
بالعكس ، يا و باشند باز مشخص لحظات در ميكروفونها بايد
گروه زحمات مجموعه كاذب صداي يك و خوردن تكان يك همچنين
.داد خواهد باد به را
چه و تئاتر چه نمايشي هنرهاي اينكه دليل شما بهنظر
از پرقدرت و ماندگار تصويري نتوانستهاند هنوز سينما ،
بدهند ارائه ما آئيني اسطورهاي ، ميراثهاي و حماسهها
اين در ما هنرمندان چرا و چيست بماند ، تاريخ در آنچنانكه
نبودهاند؟ موفق چندان عرصه
مسئله اين بله.هستم موافق شما نظرات از بخشي با من *
ما هنرمندان از بخشي.زمينهها تمام در نه اما دارد وجود
.بگذارند يادگار به خود از ماندگاري كارهاي توانستهاند
بردن اسم كه ببرم اسم خاصي فرد از اينجا در نميخواهم من
و خوب كارهاي اما.شود ديگران كردن نفي موجب است ممكن
تاريخ و اساطير به راجع داريم ، زمينهها اين در باارزشي
.سرزمين اين فرهنگ و
از جداي يعني است عملي زمينههاي در بيشتر من منظور
.نوشتاري آثار
.شدهاست انجام اينكارها هم عملي عرصه در من بهنظر *
.ببريد نام "لطفا دارد وجود اگر
.معذورم خاص مثال آوردن از گفتم كه همانطور متاسفانه *
تمام يكباره كردن نفي "اصولا كه بدانيم را اين اما
بايستي.نيست سادهاي و سهل كار جامعه يك نمايشي پيشينه
يكباره به.هنرمندانمان از و خودمان از كنيم ، مراقبت
كه رسيد خواهد روزي نفي تيغ اين.نكنيم نفي را همهچيز
كه دارم هم را اعتقاد اين اما.بگيرد هم را ما گريبان
نياز زمينهها اين در زيادي بسيار تلاش به ما "واقعا
.بدهند بهخرج حوصله بايد ما فرهنگي مديران ابتدا.داريم
جستجوگر كه نمايشي فكر و حركت يك كه باشند نداشته انتظار
در تازه ما.برساند انجام به را بزرگي كار شبه يك است
شكل سال بيست تا پانزده طي در راه اين و هستيم راه آغاز
بايستي.كرد خواهد پيدا را خود خاص جايگاه و
هم فكري بهلحاظ هم آيد ، بهعمل بلندمدت سرمايهگذاري
را لازم آسايش هنرمند شخص تا امكانات ، و مادي بهلحاظ
كسي اگرباشد داشته دراختيار پژوهش و تحقيق براي
.كند پژوهش بايد "حتما كند كار اساطير به راجع ميخواهد
با را آشور و بابل كلده ، هند ، مصر ، ايران ، اساطير بايد
آنها تاثيرگذاري و اشتراكات بعد و بشناسد وسيع مطالعات
بهعنوان سرانجام و بدهد قرار بررسي مورد را همديگر بر
اثر يك در را آن فيلمنامهنويس يا نمايشنامهنويس "مثلا
اين در.است زياد زمان نيازمند اين و نمايد تدوين نمايشي
كجا از غريب و نويسندهمهجور اين شما بهنظر طولاني زمان
هم خيلي كه قضيه دوم ركن بگذرد؟ زندگياش امورات بايد
و مطبوعات از اعم هستند ، گروهي رسانههاي است مهم
تحليل را كارها نوع اين بايد گروهي رسانههاي.تلويزيون
به را شده فراموش و مهجور نشانههاي و كنند نقد كنند ،
فراموش را چيزها از خيلي ما.نمايند يادآوري مخاطبين
كردن فراموش مثل فرهنگ كردن فراموش درواقع.كردهايم
را نشانيخانهات شما وقتي يعنياست نشانيخانه
و سرگردان و آواره و تنها ميماني ، غريب كني ، فراموش
و است تنها كند ، فراموش را فرهنگش كه ملتي.بيكس
.كشانيد نابودي به را او ميتوان بهراحتي
جاهد سيروس :از گفتوگو
به سنگلج تالار در "سياه و سلطان" نمايش
ميرود صحنه روي
علي" كار و نوشته "سياه و سلطان" نمايش :هنر و ادب گروه
آئيني -سنتي نمايشهاي جشنواره دهمين در كه "نصيريان
يكماه مدت به تيرماه چهارشنبه 30 روز از درآمد ، بهاجرا
نمايش اينخواهدرفت صحنه روي به سنگلج تالار در
.خواهدشد اجرا ساعت 19 شنبهها بهغيراز همهروزه
اجرا حوضي تخت نمايشهاي شيوه به كه كار اين بازيگران
-عظيمي حسن -افشار مجيد -فتحعلي علي:عبارتنداز خواهدشد
-سميعي فرزين -آريا داود -فروغي مجيد -فتحعليبيگي داود
...و بابوته غلامحسين -افشار حميدرضا
نوازنده) جعفري حسين و (كمانچه نوازنده) رزمجو عيسي
:لباس طراح.ميكنند همراهي را گروه نمايش طول در (تنبك
.است محمديفرد رسول:دكور طراح و تقيان ليلي
واقع بهشت خيابان -شهر پارك جنوبي ضلع در سنگلج تالار
علاقهمندان با هماهنگي آماده رزرو 5625444 تلفن و شده
.است
محراب تالار در "مسيح بازجويياز" نمايش
از "ريحاني بهرام" كار و نوشته "مسيح از بازجويي" نمايش
محراب تالار در يكماه مدت به مردادماه چهارشنبه 6 روز
.است صحنهرفته بهروي
احمد -حسينآژ-ليلاماهر -ازندريان بهاره نمايش اين در
.ميپردازند نقش ايفاي به ريحاني بهرام و احترامي
،(ره)امامخميني چهارراه وليعصر ، خيابان:نشاني
.رزرو 6409273 تلفن سابق مرمر كاخ روبهروي
|