اخلاقي فضيلت و علمي فضل
قرآن فهم در كوتاه سخني
قزويني محمد علامه يادنامه
اخلاقي فضيلت و علمي فضل
جلالالدين فلسفه ، دكتر استاد و قرآن فقيد مترجم ياد به
مجتبوي
ترجمه از تفريط و افراط رفع بر بليغ سعي مجتبوي مرحوم
نيز وي رفتار در حتي و آثار همه در كه داشت ، هدفي خود
بود مشخص و محرز
رضوي سيدمسعود
سيدجلالالدين دكتر فلسفه ، فضيلت با و ارجمند استاد
و بربست خاك جهان از رخت مردادماه ، دهم جمعه روز مجتبوي ،
، بود دانا و متواضع استادي مجتبوي.شتافت باقي ديار به
و اسلامي فرهنگ به تام علاقهاي و ارادت حال عين در
و فرهنگ اين به يافته كمال احاطهاي و داشت ايراني
در فلسفه شاگردان همه دور ، سالهاي در.آن متعالي ارزشهاي
كه نيز زماني و ميشناختند نيك را مجتبوي تهران دانشگاه
فلسفه گروه مديريت نيز و ادبيات مديريتدانشكده وي
و خوش خلق از همگان بود ، عهدهدار تهرانرا دانشگاه
و فضل.ميكنند ياد دانشجويانش به او فراوان نيكيهاي
جمله از اخلاقي سلوك و عقل و بود جمع وي در فضيلت
بر علاوه.ميشد محسوب متواضع فرهنگمرد اين بارزههاي
ساير-است پرتعداد بسيار شمارشان كه -او خود دانشجويان
واسطه به بسياري و ديده را او كتابهاي نيز دانشجويان
ترجمه جمله از.آموختهاند نكتهها وي از كتابها همين
زمره در طولاني سالهاي كه "حقيقت پژوهش يا فلسفه" كتاب
كه نيز ديگري كتاب.بود غرب فلسفه زمينه در آثار بهترين
پژوهشي كه "فلسفه كليات" نام به كرد ترجمه فقيد آن
قرار توجه مورد بسيار بود اروپايي فلسفه درباره انتقادي
حتي و فلسفهپژوهان اذهان بر فراواني تاثير و گرفته
نخست بخش ترجمه نيز ديگر اثر.داشت علاقهمند خوانندگان
به سال 1362 در و بود كاپلستون مفصل "فلسفه تاريخ" از
فلسفه تاريخ شامل اثر اين.شد برگزيده سال كتاب عنوان
و فلوطين عصر تا سوفسطائيان ماقبل قدماي دوران از يونان
بدوي درخششهاي از موجز و دقيق تحريري و ميباشد روميان
فلسفه ، تاريخ بخش اين.است كرده ارائه را غرب فلسفه
سوي از "مشتركا مجلد يك در سپس و جلد دو در ابتدا
سال در.است رسيده چاپ به سروش و فرهنگي و علمي انتشارات
كتاب عنوان به فقيد استاد از ديگري كتاب نيز 1364
استاد به آن تقدير و جوايز و شد انتخاب سال برگزيده
جامع جامعالسعادات ، اثر ترجمه كتاب ، اين.شد تقديم
فرهنگ و حكمت نظرگاه در اخلاق علم در نراقي ملااحمد
و گردانده فارسي به عربي از جلد در 3 كه بود اسلامي
.شد منتشر
عربي و انگليسي زبانهاي به مجتبوي دكتر تسلط و احاطه
و سليم شيوهاي نيز فارسي نثر در وي.بود چشمگير بسيار
و سهل ضمن كه روشي.ميكرد دنبال و برگزيده را مطمئن
پربار فارسي ادبيات غني ميراث بر تكيه با بودن ، ممتنع
وي البته.ميكرد عرضه را زيباييهايي و ظرافتها و شده
كنايات يا مطنطن عبارات و سجع از "مثلا و نبود بلاغت اهل
را سخن استواري و جزالت فقط نميكرد ، استفاده تشبيهات و
بود فلسفي متون و فلسفه شان با متناسب كه دقتي با همراه
تسلط همين.نميرفت فراتر آن از و ميداد قرار نظر مطمح
در اسلامي فرهنگ از عمومي استقبال شرايط در تا شد سبب
قرآن ترجمه سوي به مجتبوي استاد انقلاب ، از پس سالهاي
پس و يافته گرايش -"حكيم قرآن" ايشان رغبت به يا -مجيد
توضيحي ترجمه سرانجام پژوهش ، و زحمت و مرارت سال چند از
كه ترجمه اين.نمايند ارائه مجيد قرآن از مفيدي بسيار
اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت قدرداني و تشويق مورد "رسما
بر استاد و گرفت قرار فرهنگ اهل استقبال مورد قرارگرفت ،
دوم چاپ ضمن سال 1375 ، در صاحبنظران نظرهاي و نقد مبناي
تكميل و ترجمه اين اصلاح و بازنگري به حكيم ، قرآن ترجمه
سال در اثر اين ويراسته آنكه از پيش.پرداخت آن توضيحات
سلسلهوار صورت به نقادانهاي مقالات رسد ، چاپ به 1375
به بينات قرآني نشريه در منتقدان و فقيد استاد سوي از
و دقت بر همگان مقالهها ، اين همه در و رسيد چاپ
ويراستار زمينه اين در.نهادند صحه استاد علمي فرهيختگي
هركس از بيش -ولي استاد آقاي جناب -حكيم ترجمهقرآن
.دارند اشراف و وقوف حقيقت اين به نسبت ديگري
همين در فقيد استاد از ظرافت و دقت با مقالاتي همچنين
ترجمههاي آخرين درباره" عنوان با ميگرديد منتشر نشريه
نيز نزديك و دور سالهاي در مجتبوي دكتر."كريم قرآن
در اسلام و ايران فرهنگ و فلسفه در فراواني مقالههاي
فلسفه گروه مجله و تهران دانشگاه ادبيات دانشكده مجله
و علمي مسائل از مجموعهاي كه نوشته...و دانشكده همين
.ميشود محسوب ارزشمند تحقيقي
سوي از مجتبوي برگردان آنكه با قرآن ، ترجمه هنگامه در
تشويق مورد نيز "رسما و گرفت قرار توجه مورد صاحبنظران
و تكميل از وي اما شد ، واقع اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت
باره اين در خود او.بازنماند آن توضيحات و مطالب تجديد
بهبود و اصلاح براي گرفتم تصميم انتشار از پس...":نوشت
در كه بخصوص بپردازم ، تازه ويرايش و تجديدنظر به آن
نارساييها بعضي و بود داده رخ اشتباهات برخي چاپ ، هنگام
كتابي هر اول چاپ در اينها و ميشد ديده لغزشها حتي و
(ش 6 دوم ، سال بينات ، ) ".است معمول و عادي
اين پايان در مندرج يادداشت در چنانكه قرآن ، ترجمه در
:كه بود گذاشته اين بر را بنا فقيد استاد بود ، نگاشته اثر
متداول و مفهوم فارسي كلمات از است ممكن كه جايي تا"
از ديگر الفاظي يا متن كلمات همان كه آن نه جويم بهره
مانند اصطلاحات ، مورد در مگر برم ، كار به را عربي زبان
مفهوم كه كلماتي يا و...و توكل و هجرت و انفاق و ايمان
.است رساتر و روشنتر فارسي كلمات از خوانندگان براي آنها
...و ستان كين و انباز مانند الفاظي كه شدم متوجه سپس
را آنها است بهتر و نيست مانوس خوانندگان از بعضي براي
در وانگهي ، .كنم عوض...و انتقامگيرنده و شريك كلمات با
كه دقتي و صحت و رواني و شيوايي آن آيات ، از برخي ترجمه
به بيدرنگ رو اين از.نميشد ديده بود ، مطلوب و منظور
درباره نيز و پرداختم ترجمه بهبود و اصلاح و بازنگري
مفيد و لازم تفسيري و توضيحات كه آيات از ديگر برخي
زير در اگر كه نحو همان به و افزودم را آنها مينمود
ترجمه پايان در وگرنه صفحه ، همان در بود جا صفحات
"...گنجاندم
و قرآنپژوهان برخي جازم قول قرآن ترجمه در مجتبوي دكتر
به آن از و "تفسير عنصر ندادن دخالت" بر مبني مترجمان
...":بود معتقد و نميدانست روا را دانستن مزيت يك عنوان
بدون مجيد قرآن از ترجمهاي كه كرد ادعا ميتوان چگونه
كلمات و عبارات است؟ دقيق و صحيح تفسير ، عنصر دخالت
ترجمههاي از بسياري در] "تقدير در" عنوان به كه فراواني
نيست تفسير عنصر دخالت اگر آوردهاند ، كروشه داخل [قرآن
ناديده را تفسير بتوان آيات از بعضي در گيريم چيست؟ پس
ترجمهاي ، چنان آيات از ديگر بسياري در اما گرفت ،
".بود خواهد نادرست و نامفهوم
و ادله مبناي بر تفسير و راي به تفسير ميان استاد ، البته
اقوال گرفتن نظر در با خود و مينهاد فرق قطعي قرائن
در را خود توضيحي و تفسيري نظر معتبر ، تفاسير از مختلف
مذكور ترجمه انتهاي پينوشتهاي در يا و پانوشت در يا ضمن
عاميانه سخنان ،"مقدس متون" كه بود معتقد وي.ميداشت
قرآن در ببينيد.شود آنها جانشين عوام كلمات كه نيست
موارد در زوجين ، بين فيما مناسبات "امور ، مثلا از برخي
حال.است رفته كار به كنايي و ادبي كلمات چه با متعدد
چه ميشد گفته سخن مردم توده روزمره زبان به بود بنا اگر
نبايد نظر اين از اما "!ميرفت كار به عباراتي و كلمات
و مطنطن زبان به معتقد مجتبوي كه شود حاصل تصور اين
كه هدفي.است ممتنع و سهل بيان از دور به و غيرسليس
كريم قرآن در بيهمتا بلاغتي رعايت عين در نيز خداوند
ناس طبقات همه را وحي مخاطب "اساسا و فرموده دنبال
كه است شده تصور چنين گويا" مجتبوي نظر به.است دانسته
و قلمبه و مغلق كلمات و عبارات از است عبارت ادبي زبان
بودن ادبي خلاف خود اين كه آن حال و تكلفآميز و نامفهوم
دوره نوشتههاي از بسياري كه چنان است گفتار و نوشتار
و ضعيف ادبي لحاظ از دارند اوصافي چنان كه را قاجار
".ميدانيم نااستوار
تفريط و افراط رفع بر بليغ سعي مجتبوي مرحوم حال ، هر به
رفتار در حتي و آثار همه در كه هدفي.داشت خود ترجمه از
سره كلمات و زبان از استفاده در.بود مشخص و محرز نيز وي
تا بودن ترجمه اقتضاي به ترجمه ، در" بود معتقد پارسي
در ولي كردهام استفاده فارسي كلمات از بود ممكن كه جايي
با همراه ديدگاه ، اين "نديدم لازم را آن رعايت توضيحات ،
تا ميشد سبب ديگران مستدل ديدگاههاي به توجه و نقدپذيري
از بسياري.يابد تداوم عمر پايان تا مجتبوي فكري پويايي
از شد ، اعمال مجتبوي قرآن ترجمه دوم چاپ در كه اصلاحاتي
دست به عالمانه برهان و سليم عقل برابر در تواضع همين
و كارها به حق به كه انتقاداتي برابر در او و آمد
نشان دانشورانه توجهي همواره بود گرفته صورت اشتباهاتش
ارجمند استاد آن درسهاي بهترين از يكي ارزش ، اين.ميداد
.بود قرآنپژوهي و فلسفه
كه جايي در ،"قرآني دانشنامه" در زماني مجتبوي ، دكتر
خود ، از لطيفهها و خاطرهها نقل و طولاني صفحات با برخي
در كوتاه مقالهاي بودند ، پرداخته يادوارهها كه ياد ، نه
زندگي عصاره كوتاه ، سطر نيم در 12 تنها و نگاشت قرآن فهم
كرده تحرير اينگونه تواضع ، از سرشار كلماتي با را خود
:بود
در ش سال 1307 متولد مجتبوي سيدجلالالدين اينجانب"
در تحصيل براي متوسطه ، و ابتدايي تحصيلات از پس تهران ،
با و شدم تهران دانشگاه ادبيات دانشكده وارد فلسفه ، رشته
ادامه را رشته اين در تحصيل فلسفه ، دكتراي دوره گشايش
سمت به سپس.گرفتم فلسفه دكتراي درجه سال 1346 در داده ،
اين و شدم مشغول تدريس به تهران دانشگاه فلسفه گروه عضو
سال چهار مدت به سال 57 از.است برقرار تاكنون اشتغال
تا سال 64 از و فلسفه گروه مدير آموزشي وظايف انجام ضمن
در انساني علوم و ادبيات دانشكده رئيس سال قريب 9 دي 72
ممتاز استاد عنوان به سال 68 در و بودم تهران دانشگاه
".شدم معرفي
كه مردي پنهان حضور نشانگر و است تواضع چكامه چكيده ، اين
به خانوادهاي و ميورزيد عشق سرزمينش معنويت و فرهنگ به
در را پژوهنده و مشتاق دانشجوي هزارها بلكه و صدها وسعت
...شاد روانش.ميديد خود كنار
قرآن فهم در كوتاه سخني
قرآن رساي و زيبا و دقيق و صحيح "كاملا ترجمه در اگر *
و مفاهيم انتقال همانا يابيم ، دست مطلوب به نميتوانيم
اصلي هدف و است ميسر و ممكن ديگر زباني به قرآن معاني
است همين
مجتبوي جلالالدين دكتر شادروان
و ترجمه خصوص در چند سخني است مناسب و مختصربجا اين در
به ترجمه اين مقدمه در.بگويم كريم قرآن از خود توضيح
قرآن ، از ترجمههايي وجود با كه دادهام پاسخ پرسش اين
كه است اين آن خلاصه و داشت ، لزومي چه ديگر ترجمهاي
آيات معاني فهم در چند هر زمان آن در موجود ترجمههاي
يك هيچ ليكن بودهاند ، سودمند اندازهاي تا مجيد قرآن
قرآن معاني و مفاهيم انتقال براي بينقصي و درست پاسخگوي
توجه با نبود ، نارساييها و اشتباهات و لغزشها از عاري و
زمستان در و شد آغاز سال 68 از اينجانب ترجمه كه اين به
سال از بعد كه ترجمهاي چند موقع آن در و يافت پايان 71
موجود ترجمههاي اين بر علاوه.نداشت وجود شد منتشر 72
هم بعضي كه محض ترجمه با و بود ترجمه "صرفا زمان آن در
آيات از بسياري مضمون و مراد به نميتوان بود تحتاللفظي
چنان داشت توضيحات پارهاي كه ترجمهاي دو يكي و برد ، پي
تفسير و توضيح از ترجمه بازشناسي كه بود آميخته ترجمه با
.نبود ممكن
كه كريم قرآن از ترجمهاي كه شدم آن بر دلايل اين به
فهم براي لازم توضيحات با همراه باشد صحيحتر و دقيقتر
سال در و گرفت انجام كار اين.كنم فراهم عزيز كتاب آيات
آن از پس اما.گرفت قرار علاقهمندان دسترس در 72
نارساييها و لغزشها برخي نيز ترجمه اين در كه دريافتم
;ساخت رساتر و شيواتر ميتوان را آيات برخي ترجمه و هست ،
حال بود مانده غايب نظر از تفسيري توضيحات برخي علاوه به
و بازنگري رو اين از.مينمود سودمند و لازم كه آن
كه لازمي تغييرات و اصلاحات و دادم انجام را دوم ويرايش
توضيحات به و گنجاندم ميرسيد نظرم به صفحات بيشتر در
با.شد منتشر دوم چاپ (76) بعد سال و افزودم هم تفسيري
كه گونه بدان مجيد قرآن ترجمه كه اين قبول با و همه اين
مفاهيم و معاني انتقال جهت از و نقص و بيعيب لحاظ هر از
كتاب اين كه زيرا نيست ، ميسر يا ممكن باشد كامل و بيخلل
در حتي بتواند بشر كه است آن از فراتر و الهي معجزه
ليكن آيد ، بيرون موفق و رفته صواب بر "كاملا آن ترجمه
بهتر كار نتيجه شود كوشش راه اين در اندازه هر بيترديد
اين به شد ، نزديكتر ميتوان است مطلوب آنچه به و ميشود
براي خود كار بهبود پي در هم باز دوم چاپ از بعد دليل
به كه دارم مسالت قرآن خداوند از و هستم سپستر چاپهاي
.فرمايد عنايت بيشتر مدد و توفيق خويش فضل و لطف
بدون و نقص و بيعيب ترجمه ميشود گفته كه اين اما
معني بدان نيست ، ميسر يا ممكن مجيد قرآن لغزش و اشتباه
به كه نرسد را ما و كرد رها بايد را كار اين پس كه نيست
اين در و بفهميم را قرآن بايد اگر زيرا.يازيم دست آن
زبان به نميتوانند همگان ديگر سوي از و نداريم ، شك مطلب
نيازمند باز يابند تسلط هم اگر و يابند تسلط عربي
و محقق مفسران خصوص به و صاحبنظران ديگر نظر از استفاده
تفسير و توضيح نيز و ترجمه ضرورت گاه آن درستانديشاند ،
ترجمه در.نميماند پوشيده كسي بر آيات فهم منظور به
بالنسبه آنچه به مكرر بازنگريهاي و پشتكار با ميتوان
چند اين در خوشبختانه.يافت دست است صحيحتر و دقيقتر
كوشش آمده پديد كه چندي ترجمههاي بر علاوه اخير سال
انجام قرآنپژوهي و قرآن مطالعات زمينه در تقدير شايان
ترجمه به تعالي خداي خواست به اينها مدد به و است گرفته
.ميشويم نزديك مطلوب تفسير و
و صحيح "كاملا ترجمه در اگر كه است اين توجه قابل نكته
يابيم ، دست مطلوب به نميتوانيم قرآن رساي و زيبا و دقيق
و ممكن ديگر زباني به قرآن معاني و مفاهيم انتقال همانا
تنها حكيم قرآن معجزه زيرا است همين اصلي هدف و است ميسر
همانند آوردن به قادر بشري هيچ كه نيست آن بلاغت و فصاحت
است زندگي در انسان رهنمون كه هم معارفي بلكه نباشد ، آن
و خير به بهتر هدايت و رهبري در را او معنوي نيازهاي و
را او اعمال و رفتار و اخلاق و برميآورد كمال و سعادت
در او دستگير خلاصه و ميبخشد بهبود و ميكند اصلاح
باور اين و است ، آخرت در او رستگاري باعث و دنيا زندگي
فصاحت از بالاتر است معجزهاي خود است ، مسلماني هر داشت
.(اسراء ، 9) "اقوم هي للتي يهدي القرآن هذا ان".بلاغت و
(مجتبوي) فارسي ترجمه نيز
قزويني محمد علامه يادنامه
قزويني محمد علامه خاموشي سالگرد پنجاهمين آستانه در
دانشمند اين علمي مقام و فضل بزرگداشت در يادنامهاي
ماه مرداد پايان تا است قرار كه است گرديده تدارك بزرگ
زعماي بزرگترين از يكي قزويني علامه مرحوم.شود منتشر
معتقدند بسياري و است معاصر دوران در علمي تحقيق و پژوهش
و متون نقد و تصحيح انتقادي روشهاي او همت به كه
در ويگرديد دسترس قابل فرهنگي منابع در تفكر متدلوژي
سپس و شد آشنا ايران فرهنگي بامسائل مشروطه انقلاب دوره
اين.پرداخت قديمه ودروس سنتي متون در تحقيق و مطالعه به
كه رسيد مرحلهاي به اروپا به وي علمي سفر با تحقيقات
تحقيقات در ايراني سنتپژوهان پيشتاز و محققان پيشواي
.گرديد ايران تاريخي و فرهنگي ادبي ،
چند شامل شده ، تهيه دهباشي علي اهتمام به كه يادنامه اين
.است خواندني و ارزشمند مقالاتي حاوي بخش هر كه است بخش
مفصل كه دامغاني مهدوي احمد دكتر نوشته همچون مقالاتي
علامه زندگي روزهاي آخرين از بار اولين براي هست نيز
علينقي دكتر خاطرات همچنين.است رفته ميان به سخن قزويني
.قزويني مرحوم از منزوي
ميتوانيم محمدقزويني علامه يادنامه نويسندگان ديگر از
تقيزاده ، سيدحسن پورداود ، ابراهيم معين ، محمد دكتر:از
بديعالزمان يغمايي ، حبيب مينوي ، مجتبي افشار ، ايرج
دكتر زرينكوب ، عبدالحسين دكتر غني ، قاسم دكتر فروزانفر ،
اقبال عباس جمالزاده ، محمدعلي سعيد سياسي ، اكبر علي
شامل يادنامه مقالات از بخشي.ببريم نام...و آشتياني
و شده نوشته قزويني درباره اين از پيش كه ميشود مقالاتي
شده منتشر...و كتاب راهنماي يغما ، همچون ادبي درمجلات
زيرا نيايد ، مجموعه اين در مقالات اين كه بود حيف و بود
.است قزويني محمد علامه شناخت در مقالات بهترين از
سنت آغاز" عنوان با دهباشي از مقدمهاي با كه يادنامه
خود قلم به حال شرح يك ميشود ، داراي آغاز "عالمانه پژوهي
همچنين.است علامه "نوشت خود" زندگينامه كه است قزويني
وي يادداشتهاي از نمونههايي و قزويني نامه وصيت متن
.است شده درج
به قزويني نامههاي از منتخبي يادنامه ، پاياني بخش در
.است شده منتشر خودش زمان فرهنگ و ادب بزرگان
كتاب نشر" سوي از صفحه در 486 قزويني محمد علامه يادنامه
.شد خواهد منتشر "فرهنگ و
|