:جهاددانشگاهي اعضاي ديدار در رئيسجمهوري
مطبوعات آزادي
و بيان آزادي
است ضروري جامعه نقد براي
كنسولگري شهداي خانوادههاي ديدار
جمهوري رئيس با شريف مزار ايراندر
در وزيران از پرسش جاري 19 هفته در
دارد قرار مجلس كار دستور
به نسبت مبارز روحانيون مجمع هشدار
و انقلابي روحانيون حرمت هتك خطرناك عواقب
مستقل روزنامههاي بستن
امنيت شوراي رئيس ايرانبا دايم نماينده
كرد ديدار ملل سازمان
همشهري با گفتگو در
روزنامه تعطيلي از مجلس نمايندگان
كردند انتقاد سلام
سران به اسلامي ايران همبستگي حزب نامه
گروهها ، خويشتندارانه رفتار :قوه سه
است سياسي جناحهاي همبستگي زمينهساز
قوچان نماينده ذاكري
كويدانشگاه به حمله و سياسي قتلهاي از هدف
است بوده خاتمي دولت و نظام براندازي
:جهاددانشگاهي اعضاي ديدار در رئيسجمهوري
مطبوعات وآزادي بيان آزادي
است ضروري جامعه نقد براي
ولنگاري معناي به را آزادي كه كساني از رئيسجمهوري
كرد انتقاد ميكنند معنا اخلاقي
دولت در دولت و نظم زدن هم به ، خشونت وجه هيچ به ما *
پذيريم نمي را كردن درست
خاتمي محمد سيد والمسلمين حجتالاسلام:سياسي گروه
امناي هيات اعضاي و رئيس ديدار در ديروز رئيسجمهوري
و معاونان ، مشاوران مديرانارشد ، روسا ، دانشگاهي ، جهاد
دل از برآمده را دانشگاهي جهاد نهاد ، اين پژوهشگران
.دانست انقلاب ومحصول انقلاب
آقاي جمهوري ، رياست اخبار و اطلاعات كل اداره گزارش به
را دانشگاهي جهاد تاسيس از هدف اينديدار در خاتمي
دانشگاه در انقلابي وهواي حال بسط و تقويت حفظ ، انتقال ،
مشاركتجويانه حضور براي علم و تحقيق جريان به كمك و
اين حاصل:گفت و دانست كشور اجتماعي حيات تازه درمرحله
سربلندي شور و دين درد كه است پژوهشگر و صدهامحقق كار ،
.دارند را كشور اين
ونقشي فعلي وضعيت شناخت ضرورت بر تاكيد با رئيسجمهوري
:گفت داشتهايم ، جامعه وفرهنگي درمسائلتاريخي كه
هويت بحران عنوان گذشتهتحت سال مادر200 مشكل بزرگترين
.است تشخيص و تعريف قابل
اين از بخشي:افزود فرهنگي انقلاب عالي شوراي رئيس
انگارهها با جديد حضورتمدن از هويتناشي بحران
.نبوديم آشنا آن بابرخيمفاهيم كه است تازه وانگيزههاي
نشناختهايم درست را غرب ما كه اين به اشاره با وي
عامل دو و شد يادآور را غرب صحيحتمدن شناخت ضرورت
.دانست شناختغرب مانع را غرب به ونفرت شيفتگي
آزادي از "اصلا خود تاريخي گذشته در:گفت خاتمي آقاي
را خود سرنوشت تعيين حق انسان ايمو محرومبوده
و سرنوشت تعيين وحدود آزادي حدود سر بر بحث است ، نداشته
آن استبدادبر كه ما جامعه مثل جوامعي درنيست آن منشاء
حق صاحب اصلا انسان داشته ، هم ديني توجيه و بوده حاكم
امر اين و حاكم اختيار در مطلق حق و نميشده شناخته
.بودهاست بحران ساز زمينه همواره
و انسان ارزش از حكومتها آن در:افزود رئيسجمهوري
اين و انسان بودن حق صاحب مسئوليت ، همچونآزادي ، مفاهيمي
مردم مقابل در و خواستمردم بر مبتني حكومت كه
.نيست خبري باشد ، مسئوليتپذير
ذكر با و برشمرد استعمار را جوامع ديگر مشكل خاتمي آقاي
ديگري وجهه غرب ملي مرزهاي از خارج در وجههغرب كه اين
نفس و خطرناكتر همواره خطراستعمار كه كرد خاطرنشان است
.است بوده وتاريخي سنتي استبدادهاي از تر انساني ضد و گير
با رابطه در و ابزاري را چيز همه استعمار:افزود وي
معني به بالضروره هم خودش منافع.تعريفكرد خودش منافع
منافع معني به نبود ، بلكه عام معني به غرب مردم منافع
.بود غرب در حاكم قدرت مراكز
هم گذشته سال از 200 كه اين به بااشاره خاتمي آقاي
واقعيتهاي هم و شده بحران دچار ما سياسيدركشور انديشه
زور بر متكي استبداد دوره دراين:گفت است شده عوض سياسي
بيگانه متكيبر استبداد به عشيرهاي وتعصب قبيلهاي
و نبود مطرح ملي منافع نام به چيزي آن در كه شد تبديل
كه شود ايجاد ما ذهنيت در آشفتگي كه شد سبب ايندومسئله
.بود بحرانهويت آن حاصل
سنت نقد را بحران از ما نجات راههاي از يكي رئيسجمهوري
در ريشه كه دار ريشه اصلي مايههاي بين بايد:وگفت دانست
سنتهاي نام به و دين نام به كه باآنچه دارد ، الهي وحي
.شد تفكيكقائل است حاكم درجوامع اجتماعي
معناي به را آزادي برخي كه اين از انتقاد با خاتمي آقاي
ما جامعه در كه كرد ميكنندتاكيد معنا ولنگارياخلاقي
از ديني ارزشهاي تمام آزادي نيستبنام حاضر مسلماني هيچ
آزادي سياسي ، آزادي آزادي ، از مراد:گفت وي. بينبرود
همهموازين به معتقد و مسلمان انسان آزادي اجتماعي ،
.است اسلامي
مجلس ، مانند رسمي نهادهاي وجود نقادي ، جمهوري ، رئيس
نقد براي را بيان آزادي و مطبوعات گفتار ، آزادي آزادي
.برشمرد آزادي ازلوازم جامعه فروختن براي نه جامعه
از را بحران از خروج فرهنگي انقلاب عالي شوراي رئيس
نيز ما مباني با كه جديد مفاهيم از شناختقسمتهايي يكسو
عادتهاي شجاعانه گذاشتن ديگركنار سوي از و است سازگار
.دانست باطل
تعريف را دانشگاهي جهاد و دانشگاه مهم كارهاي از يكي وي
عوامل كردن كمك و آن بر غلبه راههاي يافتن هويتو بحران
غلبه موجب ميتواند كه وتقويتعواملي بحران تشديدكننده
.دانست بشود آن بر
هويت بازسازي از ناشي هم را اسلامي انقلاب رئيسجمهوري ،
:گفت و دانست بازسازي اين تشديد سبب هم و فرهنگيوتاريخي
هويت پايههاي يافتن براي بود بهعقب نگاه اسلامي انقلاب
و امروز هويت براساسآن تا بود وفردا امروز به نگاه و
نخبگان مركز را دانشگاه خاتمي آقايبسازد را فردايمان
جواني باشور نوجوي جواناننخبه مركز و پژوهش و دانش اهل
حساسيتكه اين با مركزي كه كرد نشان خاطر و دانست
هم است داده جاي خود در را جامعه برگزيدگان برجستهترين
رئيسجمهوري.دارد قرار آفاتي معرض در هم داردو دشمناني
اگرنو:گفت و ندانست ميسر برگذشته تاكيد با جز را نوسازي
نفي بهمعني ميخواهد استعمار كه آنطور نوجويي و خواهي
زدايي هويت عامل مهمترين دانشگاه آنگاه تعبيرشود ، گذشته
چنين القاي پي در گذشته در.شد خواهد هويت وتشديدبحران
دهند قرار منافعرژيم درمسير را دانشگاه تا بودند تعبيري
چشم در خار و نكرد چنين ما دانشگاه بحمدالله كه
.شد رژيموابسته
چشمه يك اما است ثابت ريشهاش وحي:گفت خاتمي آقاي
در دمبهدم ما و نسلهاست وهمه همهعصرها براي جوشاني
وي.ميكنيم نو ميشوييمو را خود انديشه تن چشمه اين
گذشتگان آنچه كه نيست معني اين به داشتن گذشته:افزود
شده تحميل ذهني عادتهاي از تلقي هرگونه اندو گفته
.بپذيريم را است همگرفته دين رنگ احيانا كه برجامعه
مردم مشاركت چون مفاهيمي به اشاره با همچنين خاتمي آقاي
ما:گفت شوندگان ، حكومت بودن حق صاحب سرنوشت ، تعيين در
را سالارانه مردم و مشاركتجويانه جامعه تجربه
اختلاف ميشود چگونه كه نگرفتهايم ياد ما و نداشتهايم
اين كه كرد پيدا راهكارهايي ميتوان چگونه و داشت
روش ، راهكار ، امر اين نينجامد پاشيدگي هم از به اختلافها
مواقعي چنين در ميخواهد فرهنگي رشد و نو انديشه
جامعهمان در ما.ميگيرند قرار خطر معرض در دانشگاهها
باور اينكه يا و نگرفتهايم جدي را مدني نهادهاي
نظام و سالار مردم نظام يك ميتوانيم كه نكردهايم
كرده قبول هم اسلام و هست اساسي قانون در كه مطلوبي
داشته بايد هم را لوازمش كه نداريم باور و باشيم داشته
ميشود ، آسيبپذير ما دانشگاه است چنين وقتي.باشيم
و مشاركتجوست و چراست و چون و بحث اهل دانشگاه چونكه
نهادهاي نبودن بار كه است ممكن و ميكند طلب را حقش
.بكشند مطبوعات و دانشگاهها را شناسنامهدار
كسانيكه.است انديشي تاريك ديگر ، مسئله:گفت خاتمي آقاي
توهمات و اوهام مخالفند نو چيز هر با و دانش و علم با
را آن و ميآميزند در روايت و آيه و فلسفي رنگ با را خود
استفاده مردم و دين خدا ، احساسات ، از و ميپندارند مقدس
وي.كنند حفظ را خود سنگوارهاي ذهنيتهاي تا ميكنند
مهمترين:گفت و دانست "پرسشگر ذهن" را انديشي تاريك دشمن
.است دانشگاه پرسش جايگاه
از بعد تحولات اين كه هستند كساني امروز:گفت خاتمي آقاي
نظر حتي پرسش ، مخالفان اين ميدانند دين ضد را انقلاب
حاليكه در ميدانند دين مخالف را زن به راجع (قده)امام
زن حضور با متفاوت "كاملا صحنه در ما مسلمان زن حضور
حكمت با و ندارند قبول هم را اساسي قانون اينها است غربي
و ميكني؟ پرسش چرا كه ميآويزند در هم خدا تكوين و خدا
در دليل همين به.شود نابود بايد پرسش كانون آنها نظر از
اين آيااست فساد كانون دانشگاه ميگويند افواه
علم براي ميكنند جهاد فداكارانه اينجور كه بروبچههايي
است ، داده اسلام از دفاع براي دانشگاه كه شهيدي اينهمه و
اينها داشتهاند ، گذشته رژيم عليه كه تظاهراتي اينهمه
هستند؟ فساد كانون
اين اينكه بر تاكيد با فرهنگي انقلاب عالي شوراي رئيس
براي ملي منافع نه و ميشناسند را خود زمان نه افراد
ذهنيتهاي است ، مطرح اينها براي آنچه:گفت است مطرح آنها
و دارند قبول را امام نه اينها است ، خودشان تاريك و تنگ
اين مبناي كه را اساسي قانون نه و را اسلامي انقلاب نه
هم گاهي و ميگويند "تلويحا گاهي دارند قبول است كار
از و دين از و اسلام از ما كه ميگويند ولي نميگويند
.ميكنيم دفاع حقايق
پس است ، امام خط خلاف فكر ، طرز اين:افزود خاتمي آقاي
حوزه نزديكي و وحدت روي بر (قده)امام حضرت تاكيد همه اين
بشود مطرح درست پرسشها اين اگر چه؟ يعني دانشگاه و
معارف پويايي و تحول و علميه حوزههاي رشد عامل بزرگترين
معارف حوزه ميان درست تعامل.هستند دانشگاهها همين ديني
كار به و جديد مسائل طرح سبب روز معارف حوزه و ديني
معارف حوزه رشد و نو پاسخهاي و نو ديني فكرهاي افتادن
لطافت كه ميشود سبب ديگر طرف از و ميشود پويايي و ديني
لطيف را ما دانشگاه ديني ، مباني و دين به دلبستگي دين ،
.دهد نجات ماديزدگي از و كند
نگاه و زمان شناخت ديني ، هويت شناخت بر تاكيد جمهور رئيس
بايد جهاددانشگاهي كه دانست اساسي مسايل از را آينده به
مبناي كه كرديم انقلابي ما:گفت و كند تلاش راه اين در
مردم و حكومت جايگاه و شده تعريف اساسي قانون در آن نظم
و ارتجاعي را اساسي قانون عدهاي.است گرديده مشخص
يكسان دو هر عمل در و ميدانند دين ضد را آن ديگر عدهاي
.ميكنند عمل
نظام تثبيت دوران:گفت فرهنگي انقلاب عالي شوراي رئيس
رهبري و مردم تاييد مورد اجتماعي نظم چارچوب در اسلامي
ميكنند سعي ناآگاهانه يا و آگاهانه برخي البته است
كه كساني چه.ببرند بين از خشونت با را نظم اين پايههاي
به را طبيعي برخوردهاي و گفتگو و صحبت و ميكنند آشوب
نظم ، درون در كه كساني چه و ميكشند خياباني زدوخوردهاي
مبناي اين ميخواهند دو هر ميكنند ، صادر خشونت فرمان
يا ميكنند تلاش نظام نابودي براي آگاهانه يا نباشد نظم
.ميدارند بر گام مسير اين در ناآگاهانه
و كرديم انقلاب جامعه سربلندي براي ما:گفت خاتمي آقاي
به را آن كه است نظمي اين در ميخواهيم كه اسلامي گفتيم
فقيد رهبر دادند ، راي مردم اينكه از بعد و گذاشتيم راي
حالا.كردند امضاء را زيرش و كردند تاييد را آن انقلاب
ميگويند و ميزنند هم بر را آن اسلام اسم به برخي چگونه
قانون خلاف ولو است اسلام عين ميپسندم من كه چيزي آن
و مردم و باشد شده پذيرفته نظم خلاف ولو باشد اساسي
كسي همان عمل عين اين.ميكنند خشونت به دعوت را متدينين
وقتي جامعه در بيايند كه ميدهد دستور بيرون از كه است
و كنند صحبت منطق با ميخواهند و ميزنند حرف عدهاي
را ماشينها و بكشانيد خيابان به را مسئله بكنند ، انتقاد
كه آشوب به دعوت.هستند سكه يك روي دو اينها.بزنيد آتش
در خشونت ترويج و ميرسد خارج به "حتما بكنيم دقت ما اگر
خشونت فرمان دين بنام قانوني نظم بهمزدن يعني درون
.است دين تو توهمات مگر رفت ، بين از تو دين كه) صادركردن
(.نميگيرد را كسي زدن حرف جلوي كسي.بزن را حرفت تو
از سوءاستفاده و دانستن دين عين را توهمات و اوهام
طغيانكردن يعني دارد دولت و حكومت كه نظامي در متدينين
.اسلامي حكومت عليه
هويت به پايبندي ديني ، غيرت داراي جوانان به خطاب وي
اساسي ، قانون پايه بر نظم از نگاهداري و ملي تعصب اسلامي ،
مصمم اسلامي نظام:گفت و دانست ستايش قابل را اوهام ، نه
ما و كند رعايت را نظم قانون چارچوب در است
درستكردن دولت در دولت و نظم زدن بهم بههيچوجهخشونت ،
.ميكند ياري هم خدا انشاءالله و رانميپذيريم
وحدت ، بر خارجي و داخلي تهديدات به اشاره با خاتمي آقاي
برادران و خواهران:گفت و كرد تاكيد جامعه همدلي و تفاهم
وحدت ، بر كنيم تكيه.ميبريم سر به حساسي موقعيت در عزيز
اكثريت اي.است همدلي و تفاهم و وحدت نيازمند ما جامعه
اي ميخواهيد را كشور اين سربلندي كه اتفاقي به قريب
و ميتپد اسلام براي دلتان و داريد دوست را دين كه كساني
دستهها و گروهها اي و داريد دوست را ايران كه كساني اي
بياييم.باشيد هوشيار هستيد كه عقيدهاي هر با جماعات و
يك كه نيست آن وحدت بكنيم توافق اصولي چارچوبهاي روي
انقلاب چارچوبهاي حفظ.بشود تحميل ديگران بر سليقه
پيرامون ارزشهايمان حفظ مليمان ، مصالح حفظ اسلاميمان ،
تعامل آن چارچوب در و ماست اصولي وحدتهاي اينها رهبري ،
.بدهيد تن بازي قاعده به و بكنيد رقابت و فكر و
جهاد نقش تقويت بر تاكيد با خاتمه در جمهور رئيس
است ارزندهاي نهادهاي از دانشگاهي جهاد:گفت دانشگاهي
و دانشگاه ميان ارتباط و پژوهشي و علمي عرصه در كه
داشته بايد هم امروز و داشته بزرگي نقش جامعه مديريت
نه باشد داشته محوري و پيشتاز نقش و بشود تقويت و باشد
تاثير تحت نه و بگيرد قرار گروهها و باندها تاثير تحت
ابتداي در.بكنند آن به ميخواهند بيرون از كه تخريبهايي
ارائه با دانشگاهي ، جهاد رئيس منتظري علي آقاي ديدار اين
به حركت:گفت نهاد اين آينده برنامههاي مورد در گزارشي
و كشور نيازهاي رفع شده برنامهريزي پژوهشهاي سمت
جهادگران و پژوهشگران فعاليت با دانشگاهها پوياكردن
.است نهاد اين اهداف جمله از دانشگاهي
كنسولگري شهداي خانوادههاي ديدار
جمهوري رئيس با
شريف مزار ايراندر
و ديپلماتها شهادت سالگرد در جمهوري رئيس خاتمي محمد سيد
خانواده با شريف ، مزار در ايران اسلامي جمهوري خبرنگار
.كرد گفتگو و ديدار شهداء اين هاي
اين هاي خانواده با همدردي ضمن ديدار اين در جمهوري رئيس
مي خود رااز شهداء اين ايران بزرگ ملت همه:گفت شهداء
رئيسجمهوري.دارند مي گرامي را آنعزيزان ياد و دانند
سياسي و مادي ابعاد ايراني شهداء مظلوميت به اشاره با
پيگيريجمهوري بر و خواند بزرگ بسيار را جنايت اين
فجيع جنايت اين عوامل مجازات و شناسايي ايراندر اسلامي
.تاكيدكرد المللي بين مجامع در
بخورد سيلي اگر ما شهروند يك حتي:كرد تصريح جمهوري رئيس
حق احقاق براي كه دارد وظيفه ايران اسلامي جمهوري دولت
. كند پيگيري تاآخر را مسئله او
در وزيران از پرسش جاري 19 هفته در
دارد
قرار مجلس كار دستور
ميشود بررسي نمايندگان توسط انتخابات قانون اصلاح طرح
.دارد علني جلسه امروز اسلامي شوراي مجلس:سياسي گروه
طرح سه امروز علني جلسه در همشهري خبرنگار گزارش به
قرار بررسي مورد نگهبان شوراي از شده داده بازگشت
طرح اسلامي ، شوراي مجلس داخلي آئيننامه طرح.ميگيرد
تبديل شهر به كه روستاهايي اسلامي شوراهاي عنوان تغيير
براي اسلامي شوراهاي انتخابات برگزاري طرح و شدهاند
جلسه دستورهاي نخستين كشور كوچرو عشاير و ايلات و طوايف
.هستند امروز علني
اين جلسات دستور ششمين انتخابات قانون اصلاح طرح دوم شور
شروع آن بررسي چهارشنبه روز "احتمالا كه است مجلس هفته
به را مجلس جلسه چندين طرح اين ميرود انتظار.شد خواهد
و مواد زياد تعداد دليل به امر اين.دهد اختصاص خود
.است نمايندگان پيشنهادهاي و اصلاحي تبصرههاي
جلسه دستور نخستين ميتوانست انتخابات قانون اصلاح طرح
طرح از جلوتر دستور پنج قراردادن با ولي باشد امروز علني
ميرسد نظر به كه افتاده تعويق به آن بررسي "عملا مزبور ،
كميته مباحث رسيدن نتيجه به براي تلاش كار اين دليل
اختلافنظر رفع.باشد انتخابات قانون بررسي سهجانبه
قانون اصلاحات مورد در نگهبان شوراي و مجلس دولت ،
هنگام به مجلس علني جلسات در تنش كاهش باعث انتخابات
.شد خواهد آن اتمام در تسريع و طرح جزئيات بررسي
ترقي) راست جناح شاخص نمايندگان از يكي "ظاهرا است گفتني
در گنجاندن براي را زيادي پيشنهادهاي (مشهد نماينده
به ميتواند آنها از برخي كه كرده مطرح انتخابات قانون
.شود منجر سياسي نيروهاي فعاليت راه سر بر مشكلاتي بروز
در دوره يك گذراندن شرط گنجاندن وي پيشنهادهاي از يكي
به پيشنهاد اين.كانديداهاست شروط از يكي عنوان به مجلس
دوره پنج نمايندگان جز به جديدي فرد هيچ كه است آن معني
.داشت نخواهند شدن كانديدا حق مجلس
نوزده همچنين مجلس هفته اين علني جلسات كار دستور در
خطاب آنها بيشترين كه دارد قرار نيز دولت وزيران از پرسش
.است شده مطرح كشور وزير به
به نسبت مبارز روحانيون مجمع هشدار
و انقلابي روحانيون هتكحرمت خطرناك عواقب
مستقل روزنامههاي بستن
بيانيهاي انتشار با مبارز روحانيون مجمع:سياسي گروه
بستن و انقلابي روحانيون حرمت هتك خطرناك عواقب به نسبت
تشكيلات و روحانيت ويژه دادگاه توسط مستقل روزنامههاي
كشور اول طراز مسئولين و عظام مراجع و علما به قضائي
قرار به مبارز روحانيون مجمع بيانيه كامل داد ، متن هشدار
:است زير
شريف ملت- رحيم رب من قولا سلام-الرحيم الرحمن الله بسم
ايران بزرگوار و
تشكيل اوليه فلسفه برخلاف روحانيت ويژه دادگاه بالاخره
دين نمايان روحاني مقابل در اصيل روحانيت از دفاع كه آن
محاكمهاي در بود طاغوت رژيم به وابسته و فروش دنيا به
انقلابي روحانيت اصيل و شاخص چهرههاي از يكي تاسفبار
امام خاص اصحاب اگر.كشاند محاكمه ميز پاي به را شيعه
خوئينيها موسوي آيتالله بيگمان برشماريم را (س)خميني
سوابق كه شخصيتيگرفت خواهد قرار اول نفر ده رديف در
و استقامت و حريت صداقت ، پاكي ، ايمان ، جهت از او درخشان
اسوهاي و الگو ميتواند استعمار و استبداد با مبارزه
و متدين جوان نسل و روحانيون خصوص به مردم عموم براي
مبين (س)خميني امام سال در شگفتا.باشد حقطلب و انقلابي
انتشار بهانه به حضرت آن بزرگ اهداف مدافع و انديشهها
دادگاه در بيگانه جاسوس و فاسد و فريبخورده فرد يك نامه
مستحق دادگاه اين حكم به و ميشود محاكمه روحانيت ويژه
.ميگردد شناخته زندان
انتظار و سكوت ماه چند از پس كشور قضائي دستگاه كه اينك
او شوم توطئههاي و امامي سعيد شيطاني اهداف از پرده
افشاي خاطر به خوئينيها موسوي آقاي محاكمه است برداشته
به نامه اين مضمون مگر دارد؟ توجيهي چه وي پليد نيات
امامي سعيد نامه انتشار آيا بود؟ چه محرمانه اصطلاح
درصدد كه كسي فكري ترشحات از مردم كردن آگاه و معدوم ،
اضرار و مردم به خيانت است بوده اسلامي نظام به زدن ضربه
كسي چنانچه اگر نامه بودن محرمانه فرض بر است؟ غير به
باشد داشته هم مكتوباتي و بوده توطئه مشغول انقلاب عليه
ميتواند تشكيلات يك محرمانه بخش در طبقهبندي صرف آيا
از جلوگيري و مسئولين و جامعه به هشدار و روشنگري مانع
باشد؟ توطئه پيامدهاي
نه و "ثبوتا نه امامي سعيد نامه كه نكته اين اعلام با ما
از آن اثبات درصدد هماكنون نبوده محرمانه "اثباتا
تشكيلات است سئوال و شگفتي جاي اما نيستيم حقوقي ديدگاه
مدت در باشد بيطرفي و عدل الگوي بايد كه كشور قضائي
داشته متضاد برخورد دو منتشره نامه دو با ماه يك از كمتر
سعيد نامه انتشار خاطر به را سلام روزنامه طرف يك از است
و تعطيل سال پنج مدت به آن بودن محرمانه ادعاي و امامي
كه نيز منصفه هيات و ميشود حبس به محكوم آن مديرمسئول
نظر انصاف به و نشسته متهم حقوق از دفاع جايگاه در بايد
كوچكترين و گرفته قرار دادستان مشاور جايگاه در دهد
كپي اينكه با است ندانسته روا وي حق در هم را تخفيفي
بود شده توزيع اسلامي شوراي مجلس صحن در كه مذكور نامه
آقاي اصرار عليرغم نيز آن اصل و بوده محرمانه مهر فاقد
روءيت به آن بودن محرمانه ملاحظه جهت خوئينيها موسوي
انتشار با ارتباط در ديگر سوي از ولياست نرسيده ايشان
خيلي مهر" با آن ذيل هم و صدر هم كه سپاه فرماندهان نامه
اركان ميتوانست نيز آن مضمون و بود شده ممهور "محرمانه
نشان خود از حساسيتي قضائي دستگاه بريزد بهم را نظام يك
كه روزنامههايي با و گذشت سادگي به آن كنار از و نداد
به جدي برخورد هيچگونه بودند شده آشكار تخلف اين مرتكب
.نياورد عمل
اين تصميمات و محاكمات ساير به ميتوان چگونه وصف اين با
نگريست؟ اطمينان ديده با دادگاه
محترم رئيس محققانه سخنراني از پس كه اميدبخشي فضاي در
رهبر دلسوزانه رهنمودهاي و تذكرات سپس و همدان در جمهوري
كشور در جمعه نماز خطبههاي در اسلامي انقلاب بزرگوار
همدلي و آرامش اين كه است كار در دستهايي چه آمده بوجود
فرزانه چهره واهي بهانههاي به بايد چرا و برنميتابد را
از بكشانند محاكمه ميز پاي به را نظام و انقلاب برجسته و
يك تعطيل سلام روزنامه بستن بيغرض تحليلگران نظر
كه است امتي حقگوي گلوي فشردن بلكه نيست روزنامه
يك كه است تنگنظري چه اين.است خرداد دوم پديدآورنده
تا گرفته روزنامه از تبليغي وسيع امكانات همه جناح
غيره و جمعه نماز تريبونهاي و سيما و صدا مختلف شبكههاي
براي مستقل روزنامه يك وجود ولي باشد داشته اختيار در را
و تعطيل سال پنج مدت براي بايد و نباشد تحمل قابل رقيب
شود؟ حذف كشور سياسي صحنه از
آمريكايشان بر مرگ صداي شعار ، و ادعا در كه كساني چگونه
معروفترين از يكي تا ميشوند حاضر كرده كر را فلك گوش
مقامات خشم مورد كه را انقلابي سابقهدار چهرههاي
جمهوري سيماي و بكشند محاكمه ميز پاي به است آمريكا
جز نتيجهاي كه را زشت محاكمه اين صحنههاي هم اسلامي
نمايش به نداشت پي در را آمريكا بخصوص دين دشمنان شادي
آيتالله محاكمه و سلام روزنامه بستن "مسلما.بگذارد
باشد خاص جناح يك نفع به آنكه از بيش خوئينيها موسوي
.بود خواهد ايران ملت بهضرر و انقلاب دشمنان نفع به
غيرمتعارف صورت به جريان اين در نيز اسلامي جمهوري سيماي
حكم اعلام و محاكمه اين از صحنههايي گزينشي پخش با
سياسي خاص جناح با را خود همسوئي و همراهي ايشان محكوميت
و اختلافات طبل بر غيرمستقيم بهطور و است داشته ابراز
.ميكوبد تفرقه
تشكيل ايجاد فلسفه يادآوري ضمن مبارز روحانيون مجمع
و عظام مراجع از (س)خميني امام توسط روحانيت ويژه دادگاه
هشدار با دارد انتظار رهبري معظم مقام بهويژه دين علماي
حرمت هتك خطرناك عواقب از را دادگاه اين لازم تذكرات و
و انقلابي موجه چهرههاي كردن بياعتبار و روحانيت
با را اسلامي عادلانه قضاي و دارند برحذر محترم روحانيون
ادامه چراكه نيالايند قانون خلاف و تبعيضآميز برخوردهاي
يك محدوده در گزينشي حرمتشكنيهاي و اقدامات اينگونه
از همگان دامنگير زود يا دير و ماند نخواهد محصور گروه
جز حاصلي درنهايت و شد خواهد نيز مجريان و طراحان جمله
.داشت نخواهد شيعه روحانيت تضعيف
بايد روحانيت ويژه دادگاه حكم به بنا ايران ملت كه اينك
محروم سلام وزين و ارزشمند روزنامه از سال پنج مدت به
روزنامه كه ميدانيم لازم را نكته اين يادآوري بماند
از كه خوئينيها موسوي آيتالله مديريت با سلام
است مبارز روحانيون مجمع برجسته چهرههاي و پايهگذاران
حكومتي انديشههاي تبيين در را نقش بهترين سال نه طي
ايفا انقلابي و ديني ارزشهاي و مردم حقوق از دفاع و امام
مستدل دفاع بالاترين خود انتشار شماره آخرين تا و نموده
ملت و (س)خميني امام حضرت بلند آرمانهاي از را مكتوب و
و سازشناپذيري افتخار و است داشته ايران آگاه و حقشناس
براي ايران مطبوعات تاريخ در را بودن مردمي و حقگرايي
دوم از قبل كه بود روزنامهاي تنها سلام.نمود ثبت خود
و شجاعت كمال با سنگين فشارهاي و بسته فضاي عليرغم خرداد
مصالح رعايت با دلسوزانه نقدهاي و افشاگري به صراحت
نقش و پرداخته نظام ارزشي چهارچوبهاي در و كشور عاليه
و خرداد دوم تاريخي حماسه تحقق در بيبديلي و عمده
.است داشته ملت نظر مورد رئيسجمهور موفقيت
عنوان به را ملي انسجام و وحدت حفظ مبارز روحانيون مجمع
مشكلات رفع زمينه هموارسازي جهت كنوني مبرم نياز مهمترين
دانسته محترم دولت و جمهور رئيس سوي از معيشتي و اقتصادي
بيشتر چه هر سالمسازي منظور به را لازم آرامش ايجاد و
از پرهيز و اسلامي شوراي مجلس دوره ششمين انتخابات فضاي
هشدار و ميداند ضروري تماميتخواهي و انحصارطلبي هرگونه
و تهديدگردانندگان و مستقل روزنامههاي بستن كه ميدهد
از استفاده و مختلف بهگونههاي مطبوعات نويسندگان
از يكجانبه بهرهگيري و جناحي خاص اغراض براي مقدسات
و ميشوند اداره بيتالمال از كه عمومي و ملي رسانههاي
شبيه غيراسلامي و غيراخلاقي شيوههاي تكرار كلمه يك در
خلاف گرفت صورت جمهوري رياست انتخابات جريان در كه آنچه
و رهبري معظم مقام توصيههاي و امام جاويد هميشه راه
قلبي خواست برضد و جمهوري رياست شده اعلام برنامههاي
عظمت و اسلام عزت براي دلشان كه است عزيزي هموطنان عموم
عليكم والسلام.ميتپد ايران سرافراز ملت سربلندي و كشور
.بركاته و رحمهالله و
امنيت شوراي رئيس ايرانبا دايم نماينده
كرد ديدار
ملل سازمان
سازمان در ايران اسلامي جمهوري دايم نماينده:سياسي گروه
را وي توجه ملل سازمان امنيت شوراي رئيس با ديدار در ملل
به ايراني وخبرنگار ديپلماتها شهادت از سال يك گذشت به
بياعتنايي ادامه و شريف مزار در طالبان دست
قطعنامههاي و بينالمللي اراده به نسبت رهبرانطالبان
اين عاملان مجازات و لزوممحاكمه بر مبني ملل سازمان
.كرد جلب نفرتانگيز جنايت
(آنجابا) امنيت شوراي رئيس از ديدار اين در حسينيان نژاد
قطعنامههاي راستاي در موءثري تدابير كهشورا خواست
در مسئوليتهايش انجام به طالبان واداشتن جهت خود پيشين
.كند اتخاذ مورد اين
ضمن ديدار اين در ملل سازمان در ايران دايم نماينده
افغانستان ، درباره امنيت شوراي بيانيهاخير از حمايت
در طالبان نظامي ازتهاجم را ايران اسلامي جمهوري نگراني
و نظاميگسترده حمايت نيز و تاشكند اجلاس از بعد روزهاي
.كرد ابراز طالبان عمليات از خارجي فزاينده
همشهري با گفتگو در
روزنامه تعطيلي از مجلس نمايندگان
كردند انتقاد سلام
ويژه دادگاه مطبوعات منصفه هيات تشكيل:سياسي گروه
است؟ بوده قانون كدام براساس روحانيت
با گفتگو در خرمآباد نماينده فولادي كوروش را مطلب اين
تعيين قانون به اشاره با وي.كرد عنوان همشهري خبرنگار
شامل سهنفره هيات سوي از مطبوعات دادگاه منصفه هيات
:گفت تهران دادگستري رئيس و شهر شوراي رئيس ارشاد ، وزير
ويژه دادگاه رئيس سوي از منصفه هيات تعيين نيست مشخص
دارد؟ قانوني وجهه چه روحانيت
منصفه هيات نام از كه همانطور:كرد اضافه همچنين فولادي
رعايت كه شود تشكيل كساني از بايد هيات اين پيداست ،
كساني كه حالي در. باشند داشته متهم برابر در را انصاف
مورد بارها كه داشتند عضويت سلام دادگاه منصفه هيات در
سعيد با نزديكي دليل به جمله از روزنامه اين انتقاد
را انصاف نميتوانستند "طبعا و بودند گرفته قرار امامي
.كنند رعايت مورد اين در
دادگاه قانوني جايگاه شبهه به اشاره با همچنين فولادي
قشرهاي از بايد منصفه هيات اعضاي:گفت روحانيت ويژه
وي.شوند انتخاب قشر يك از تنها اينكه نه و باشند گوناگون
افراد از مشكلتر را مطبوعات در روحانيون قانوني مشكلات
از آنها حذف موجب روحانيون بر فشار:گفت و دانست عادي
.شد خواهد صحنه
كه را متني بايد:گفت نيز سلماس نماينده صدقياني مهرزاد
صادر روحانيت ويژه دادگاه تشكيل لزوم در (ره)امام
مواردي چه براي دادگاه اين بدانيم تا شود منتشر كردهاند
كند رسيدگي مطبوعاتي جرايم به ميتواند آيا و شده تشكيل
خير؟ يا
دادگاه تشكيل از پيش سلام روزنامه تعطيلي به اشاره با وي
روزنامه اين چرا كه است مطرح پرسش اين:گفت حكم صدور و
ساير مورد در كه حالي در شد ، تعطيل حكم صدور از پيش
بودند كرده منتشر را محرمانه نامههاي كه روزنامههايي
كردند؟ صبر دادگاه تشكيل تا
روزنامه يك از كه شده رسم:كرد اضافه سلماس نماينده
نيز آن انشايي و املايي غلطهاي از و كرده نكتهگيري
افتراي و تهمت كه ديگر ازروزنامههاي ولي.ميكنند شكايت
!نميشود شكايتي زدهاند بيشتري
شده تعطيل روزنامه مديرمسئول خوئينيها حجتالاسلام وي
نزد منزلت و مقام و سوابق نظر از معتبر فردي را سلام
شائبهاي كه نيست شخصيتي وي:گفت و دانست رهبري و امام
.باشد وي كار در
سران به اسلامي ايران همبستگي حزب نامه
گروهها ، رفتارخويشتندارانه :قوه سه
سياسياست جناحهاي همبستگي زمينهساز
نامه ارسال با اسلامي ايران همبستگي حزب:سياسي گروه
و گروهها تمامي دعوت ضمن سهقوه سران به خطاب سرگشادهاي
و ثمربخش سياسي گفتمان و وحدت به كشور سياسي جناحهاي
درخواست يادشده مسئولان از خويشتندارانه رفتارهاي بروز
گروهها عملي همبستگي و وحدت تحقق براي را زمينه تا كرده
.نمايند فراهم كشور سياسي جناحهاي و
مرحله در كه اينك:است آمده چنين نامه اين از بخشي در
وقايع از پس بويژه داريم ، قرار نظام پايداري و تثبيت
فرزانه رهبر خردمندانه توصيههاي و كشور راخير با تاسف
(ره) خميني امام سال در قرارداشتن مهمتر همه از و انقلاب
گسترش لزوم پيش از بيش همگرايي ، و وحدت منادي عنوان به
همه براي سياسي وفاق از درجاتي به دستيابي منظور به وحدت
نظام ، درون سياسي سلايق و طيفها گروهها ، احزاب ، جناحها ،
.ميگردد احساس
قوچان نماينده ذاكري
كويدانشگاه به حمله و سياسي قتلهاي از هدف
است بوده خاتمي دولت و نظام براندازي
نيروهاي قضايي سازمان اطلاعيه صدور درپي:سياسي گروه
نقش و زنجيرهاي قتلهاي پرونده تحقيقات پيرامون مسلح
قوچان نماينده ذاكري محمدباقر پرونده ، اين در امامي سعيد
اين در را خود ديدگاههاي همشهري خبرنگار با گفتگو در
اعلام خياباني حوادث و دانشگاه كوي واقعه نيز و زمينه
.كرد
اين در پرسشهايي:گفت امامي سعيد مرگ چگونگي خصوص در وي
مورد در كه اين جمله از مينمايد خطور اذهان به زمينه
كه برنامههايي و طرح همه آن با امامي سعيد همچون فردي
حفاظتي اقدامات چطور داشته دولت و نظام براندازي براي
خودكشي به اقدام با بتواند او تا نشده انجام كافي
اين با آيا و كند؟ نابود خود همراه را بسياري اطلاعات
چطور شده مطرح قضايي سازمان اطلاعيه در وي از كه تفاسيري
!؟ ميكنند محسوب شهيد را وي افراد بعضي هنوز
كوي به حمله" كه نكته اين به اشاره با ادامه در ذاكري
آشوبهاي ، "بود تهران اخير حوادث امالفساد دانشگاه
قتلهاي راستاي در را دانشگاه كوي به حمله و خياباني
دنبال را هدف يك تحركات اين دو هر:گفت و دانست سياسي
"قطعا است ، كار در خارجي دست شود ثابت اگر كه ميكنند
ساخته برنامه اين شود مشخص اگر و بوده نظام براندازي هدف
.است بوده خاتمي دولت براندازي هدف است ، داخل دست
|