كاهش؟ يا گسترش ;كويت مدني جامعه
تميمي عبدالمالك دكتر :نوشته
خارجي رسانههاي واحد :ترجمه
:اشاره
بخش رئيس تميمي عبدالمالك دكتر مقاله ، اين نويسنده
كشور آن "عالمالفكر" مجله سردبير و كويت دانشگاه تاريخ
.است
و كارگري اتحاديههاي مانند مدني نهادهاي برخي از كويت
آزاد "نسبتا مطبوعات و شورا مجلس و سياسي انجمنهاي
بحث كويت در مدني جامعه بحث اينرو از.است برخوردار
به است مقالهاي ميآيد پي در آنچه.نيست تازهاي چندان
نظرتان از زير در كه كويتي انديشمندان از يكي قلم
.ميگذرد
انديشه و فرهنگ گروه
سياسي ، نهادهاي مجموعه مدني ، جامعه تعريف سادهترين
از جداي كه است غيردولتي فرهنگي و اجتماعي اقتصادي ،
تودهاي فعاليت نهادها اين فعاليت.دارند فعاليت حاكميت ،
انجمنهاي و اتحاديهها حزبها ، طريق از يافته سازمان
.است عامالمنفعه
نهادهاي موازي نيروي و همرديف مدني ، جامعه نهادهاي
از و ميكند حفظ را جامعه توازن كه است دولتي رسمي
راه در جامعه اين مثبت اعمال و انديشهها ارزشها ،
.مينمايد محافظت نوزايي و پيشرفت
است لازم ميكنيم صحبت كويت در مدني جامعه از كه حال
فكري ، جناحهاي از برخي نسبي حضور رغم به كه نماييم تاكيد
در گرايشها اين تشكل رغم به و موجود اجتماعي و سياسي
جناحها اين همه ، اين با نيمهدولتي و غيردولتي سازمانهاي
موجود تودهاي پتانسيل برخلاف امادارند محدودي اثر
نشان را خود كويت معاصر تاريخ دورههاي از پارهاي در كه
و پنجاه دهههاي در مليگرا جريانهاي رواج همانند داده
و هشتاد دهههاي در سياسي -مذهبي جريانهاي رواج و شصت
چيرهتر و رايجتر تاثيري دولت ، تاثير همه اين با نود ،
.است بوده
مدني جامعه و اساسي قانون *
:ميگويد سال 1962 مصوب كويت اساسي قانون ماده 43
با و ملي مبناي بر سنديكاها و انجمنها تشكيل آزادي"
توسط كه اوضاعي و شرايط طبق و مسالمتآميز ابزارهاي
به را كسي نميتوان و است شده تضمين شد خواهد روشن قانون
".كرد مجبور سنديكايي يا انجمني به پيوستن
برميآيد اساسي قانون تفسيري يادداشت و ماده اين متن از
در اما ندارد وجود احزاب تشكيل آزادي بر مبني متني كه
ممنوع يا تحريم را آن كه ندارد وجود نيز متني حال ، عين
.سازد
گذاشته اجرا به عمل در اساسي قانون تصويب از پس ماده اين
سنديكاها و عامالمنفعه انجمنهاي همانند نهادهايي و شد
يا مدني اصطلاح به جامعه داراي كويت امروزه و شد تشكيل
شمار رغم به نهادها اين "ظاهرا اما.نمادهاست جامعه
نقش عملي ، جنبه از كويت ، كوچك جامعه در فراوانشان "نسبتا
رغم به ولي.داشتهاند سازندگي و اجتماعي تحرك در محدودي
نقش و غيردولتي و دولتي نهادهاي براساس مدني جامعه تشكيل
كه است اساسي مشكلات گرفتار كويت جامعه نهادها ، اين عمده
.كرد برخورد آنها با و شناخت را آنها بايد
چيست؟ مشكلات &
سوي به كويت جامعه كه باورند اين بر پژوهشگران از برخي
يگانهسازي براي عاملي و ميرود پيش گسستگي و پراكندگي
اينان.ندارد وجود آن تكثر مسايل و هدفها و ارزشها
در و است متعدد رهبريهاي داراي كويت جامعه كه ميگويند
تنگناي در و است تشتت دچار خود آينده درباره و درون
و ضعيفاند مخالفان ، جامعه ، اين در.ميبرد سر به توسعه
شايد.ناتوانند دهند ، انجام ميتوانند كه نقشي ايفاي در
جامعه كه كرد ، خلاصه چنين بتوان را اينان گفتههاي توضيح
گواه بيروني ، و دروني عوامل سبب به گذشته دهه سه طي كويت
چادرنشينان ، و شهرنشينان همانند ويژهاي تقسيمبنديهاي
ميان گاه به گاه تنش ليبرال ، گروههاي مذهبي ، گروههاي
بهرهگيري عدم اسراف ، سبب به توسعه بحران جامعه ، و دولت
مشكل ايناست بوده دولتي مديريت سستي و شايستگيها از
است ، نكرده پيدا حلي راه مدني ، جامعه كمي رشد رغم به
دموگرافيك تكوين از برخاسته كه دارد ژرفي علتهاي زيرا
و دموكراسي كاركرد سرشت كويت ، اقليمي شرايط جمعيت ،
عراق توسط كويت اشغال از پس بويژه ارزشها ، در دگرگوني
.است
اختلافهاي قضيه از جامعه لايههاي ميان دستگي چند خطر
و قبيلهاي دستگي چند خطر به و گذشته شخصي يا ايدئولوژيك
را چنددستگي اين شكل واضحترين.است رسيده فرقهاي
بنيادگراي جناحهاي به وابستگي ميان آميختگي در ميتوان
آميختگي كه يافت فرقهاي و قبيلهاي وابستگي و مذهبي
هم با اساسي بهطور وابستگي دو اين زيرا است ، مصلحتآميز
وابستگي نوعي اسلام به وابستگيمتناقضاند
.است تعصب و عصبيت ضد بر كه است انساني انترناسيوناليستي ،
سال 1961 از كه است (فارس)خليج حاشيه كشور تنها كويت
اين بر فرض و ميكند تجربه را جدي دموكراسي آزمون تاكنون
مشكلات حد اين تا نميبايستي روش اين چارچوب در كه است
از است نمونهاي كشور اين.باشد داشته خطرناكي و بغرنج
بهطور يا خليجفارس عربي كشورهاي ميان مشترك ويژگيهاي
تركيب بر قبيلهگرايي آنها ، در كه عربي خاور كشورهاي كلي
با ديني بنيادگرايي آميختگي سياسي ، اسلام جريان جمعيت ،
از.است مسلط و رايج مصرفگرايي پديده و قبيلهگرايي
شهري فرهنگ بر قبيلهگرايي پديده كه ميبينيم اينرو
.بگيرد خود تاثير زير را شهر است توانسته و يافته برتري
دهيم شرح را مدني جامعه نهادهاي بايد ناگزير به اينجا در
.بودهاند سياسي و اجتماعي تاثير داراي كويت در كه
اساسي قانون و عامالمنفعه انجمنهاي *
كويت در عامالمنفعه انجمنهاي اساسي ، قانون ماده 43 طبق
گسترده فرهنگي و صنفي مختلف عرصههاي در و گشته تاسيس
.شدهاند
هدف كه هستند فرهنگي و اجتماعي نهادهاي انجمنها ، اين
نمايندگي را گروههايي و است استوار عمومي مصلحت بر آنها
حرفهاي تخصصهاي داراي و متوسط طبقه از اغلب كه ميكنند
انجمنها اين گرانسنگي و اهميت.هستند مختلف و متنوع
اقتصادي و اجتماعي اهميت و اعضا فعاليت و عرصه براساس
متعددي عرصههاي انجمنها ، اين.است متفاوت هم با آنان
و اجتماعي فرهنگي ، خيريه ، انجمنهاي:دربرميگيرند را
دولت مادي كمكهاي از انجمنها اين.ورزشي باشگاههاي
و ميكنند انتخاب را خود مديره هياتهاي و برخوردارند
آزادي از و هستند اجتماعي امور و كار وزارت قانون تابع
انجمنهاي قانون و تخصيصها محدوده در فعاليت
.برخوردارند عامالمنفعه
قابلتوجهي فعاليت سازمانها ، و انجمنها اين از برخي
.دارند مشاركت كويت جامعه نوزايي و توسعه در و دارند
از ديگر برخي و اجتماعياند ويترينهاي آنها از پارهاي
يا سياسي فعاليتهاي براي ويتريني و رفته فراتر خود تخصص
به و ندارند فعاليتي هيچ نيز برخي.شدهاند ديني -سياسي
.است شده بدل دوستان گردآمدن براي باشگاهي
و شده سياسي خيريه ، انجمنهاي از برخي كه گفت ميتوان
حزبي فعاليتهاي به و گشته دور خود هدفهاي از
و فرهنگي جمعيتهاي و انجمنها اغلب.پرداختهاند
بهاستثناي و است فصلي فعاليتهايشان و نخبهگرا اجتماعي
نيز ورزشي باشگاههاي.دارند محدودي تاثير بقيه ، اندكي
.شدهاند قشري و شخصي مصالح دچار كلان بودجههاي بهرغم
تاكنون كه هستند تاسيس حال در گروههايي كويت ، در همچنين
ماده 43 با اگرچه نكردهاند دريافت مجوزي رسمي بهطور
جمعيت همانند عامالمنفعه انجمنهاي قانون و اساسي قانون
دانشجويان ملي اتحاديه و دانشگاه مدرسان انجمن بشر ، حقوق
.ندارند تعارض آنها همانند و كويت
كارگري جنبش *
ماده طبق را اتحاديهها تشكيل آزادي كويت ، اساسي قانون
امر اين به سال 1964 شماره 38 آئيننامه و كرده تضمين 43
و دولتي بخش كارگري سنديكاهاي.است يافته اختصاص
.گرفت شكل سالهاي 19641967 فاصله در وزارتخانهها
آن از پس.شد تاسيس نيز نفت بخش كارگري سنديكاهاي
تشكيل نفت كارگران اتحاديه و دولتي بخش كارگران اتحاديه
اتحاديه اتحاديه ، دو هر از تاريخ 25/12/1967 در و شد
و سنديكاها اين.گرفت شكل كويت كارگران سراسري
شكل بينالمللي و عربي جوي در شصت دهه در اتحاديهها
مليگرايي جريان سايه در را نهادهايي چنين تشكيل كه گرفت
و داشت عملي حضور نهادها اين در جريان اين.ميكرد تشويق
جنبش از حمايت در مهمي نقش مرحله ، آن در كويت ملي جنبش
ابزارهاي با كارگري جنبش ازاينرو.داشت كارگري
فراواني معيشتي و سنديكايي دستاوردهاي به مسالمتآميز
عرصههاي در را خود خوب حضور و يافت دست كارگران براي
سالهاي در آنها نقش اما.كرد تثبيت بينالمللي و عربي
اسلامگرا سياسي گروههاي همچنين.نهاد كاهش روبه اخير
.شدهاند چيره آنها از بسياري بر و شده نهادها اين وارد
در چه و مليگرا جريانهاي چيرگي دوره در چه آنها اغلب
.شدهاند سياسي شدت به مذهبي جريانهاي سيطره دوره
كه كويت در سنديكايي فعاليتهاي آزادي از كه برماست
بورژوايي مظهر اما.كنيم ستايش است مدني پديدهاي بيشك
است جامعه اين دروني ماهيت نتيجه خود كويت ، كارگري جنبش
بخشهاي ديگر وضع با را كويت كارگران وضع كه برماست و
.كنيم مقايسه ديگر جامعههاي نه و جامعه
زنان انجمنهاي *
را زنان جمعيتهاي تشكيل عامالمنفعه ، انجمنهاي قانون
:شد تشكيل زنان انجمن دو شصت دهه در.دربرميگيرد نيز
در.زنان اجتماعي -فرهنگي انجمن و زنان نوزايي انجمن
دو هشتاد دهه در.شد تاسيس دختران باشگاه هفتاد دهه نيمه
ديگري و "صلح خرمنهاي" انجمن يكي شد ، تشكيل زنان انجمن
مذهبي گروههاي به وابسته دو اين."اسلامي تيمار" انجمن
داوطلبانه كمكهاي از دولتي كمكهاي بر علاوه و هستند
"سرمايهگذاري خانه" و "زكات خانه" مانند مذهبي نهادهاي
.برخوردارند آنها همانند و
زناني آنان كه است اين زنان انجمنهاي اعضاي ويژگي از
مذهبي گروههاي كه ميدانند همگان و هستند متعهد و فعال
تاثير كويتي مردان از بيش زنان ميان در شدهاند موفق
اعلام نيز كويت زنان اتحاديه تشكيل "اخيرا و بگذارند
يك ديگر چيز هر از بيش زنان سازمانهاي از برخيگرديد
.است اجتماعي ويترين
نظير فرهنگي نهادهاي فارس ، خليج حاشيه جوامع در
و سنديكاها و زنان و اجتماعي انجمنهاي و باشگاهها
گرايشهاي با شوراها و كانونها و تئاترها و اتحاديهها
در اساسي نقش ليبرالي ، و ملي اسلامي ، متعدد فكري
.ميكنند ايفا تحول و توسعه به مربوط گفتوگوهاي
خود و دانسته مجاز را فرهنگي فعاليتهاي كويت دولت
همانند است كرده ايجاد را فرهنگي نهادهاي از پارهاي
براين قصد كلي طور به.ادبيات و هنر و فرهنگ ملي شوراي
خواهان دولت كه كند حركت ضوابطي چهارچوب در فرهنگ كه بود
نهادهاي از كويتي نخبه روشنفكران كه گفت بايد.بود آن
فعال گونهاي به را آنها و نگرفتند بهره خوبي به فرهنگي
.باشند پيشگام جامعه ، منفي پديدههاي نقد در تا نساختند
نهادهاي اينگونه مقدمه در تئاتر آن از پس و مطبوعات
.است فرهنگي
اوايل به كويت سياسي انجمنهاي و سازمانها تشكيل پديده
دهه و پنجاه دهه در.ميگردد باز كنوني قرن پنجاه دهه
ملي جنبش همچون سازمانهايي به محدود سازمانها اين شصت
بعث حزب از كوچكي گروه و المسلمين اخوان عرب ، گرايان
دورههاي پربارترين از دوره اين.بود سوسياليستي عربي
محل كويت ميآيد ، زيرا شمار به كويت جامعه سياسي تاريخ
اعراب شكست مقطع تا كه بود عربي مليگرايي روحيه گسترش
جريانهاي شكست مرحله آن از پس.يافت ادامه جنگ 1967 در
و رشد و مذهبي جريانهاي براي راه و فرارسيد مليگرا
به نود و هشتاد دهههاي در كه گرديد آماده آنها گسترش
.شدند بدل كويت جامعه اساسي نيروي
عراق اشغالگري *
مدني جامعه ويرانسازي به اوت 1990 در كويت اشغال با عراق
را آنها قرارداد ، هدف را جامعه اين نهادهاي يازيد ، دست
مدني جامعه و كرد تبديل اطلاعاتي مراكز و پادگانها به
همسان كار ، اين از عراق هدف.كرد ملغي كامل طور به را
هيچ كشور آن در زيرا.بود عراق وضع با كويت وضع سازي
وجود دولتي حزبي و رسمي نهادهاي همتراز دولتي غير نهاد
از برخي كويت ، اشغال كه آن ديگر مهم مساله.ندارد
از پيش كه جامعهاي ;داد تغيير را جامعه اين ارزشهاي
پديده اين آثار.بود بيگانه تندروي و خشونت با اشغال
خواهد ادامه آينده در مدتها تا و دارد ادامه تاكنون
.يافت
بحث مورد ميتواند كه ميكنيم ذكر را مواردي اينجا در
:گيرد قرار
فراواني گرايشهاي اشغال ، تا استقلال دوره در:نخست
نمايانگر كويت در مدني جامعه نهادهاي كه شدند متبلور
:كرد اشاره زير گرايشهاي به ميتوان جمله از بودند آنها
و ميهني و ملي ليبرالي گرايشهاي دولتي ، رسمي گرايشهاي
.سياسي مذهبي گرايشهاي نيز
مطرح را پرسش اين كويت در مدني جامعه پديده بررسي:دوم
باعث مدني جامعه نهادهاي از دولت حمايت آيا كه ميسازد
فعاليت براساس ;است براين فرض كه شده جامعه اين تضعيف
كه اين يا بگيرد شكل تودهها سنديكايي و حزبي داوطلبانه
است؟ داده رخ آن عكس
دهه دو طي شهر بر قبيله و ايل تاثير پديده اينجا در:سوم
قبيلهها جذب عرصه و مركز شهر ، .ميشود مطرح نيز اخير
كردار و رفتار با قبيلهها كه آن از پس اما است ، بوده
.يافت تغيير وضع اين شدند تبديل شهر بر موءثري عامل به خود
شدت مذهبي جريانهاي با قبيلهگرايي آميختگي با كار اين
و انتخابات همانند مسايلي بر قبيلهاي وپديدههاي يافت
.است شده شديدتر آن همانند و پوشاك پديده
بر آنها تاثير و مذهبي جريانهاي زمينه اين در:چهارم
تاكيد قضايا ظاهري جنبه بر كه توجهاند مورد مدني جامعه
اهتمام سياسي جنبه به "اساسا كه حالي در ;ميكنند
سياسي بهرهبرداري مدني جامعه نهادهاي از و ميورزند
بهره نيز خيريه سازمانهاي داراييهاي ازميكنند
. ميگيرند
جنبش و سياسي انجمنهاي و حزبها كرد كار در گرچه:پنجم
سياسي آگاهي خلق در كه دارد وجود مثبت جنبههاي كويت ملي
اما مييابد ، نمود دموكراسي تحكيم و توسعه در مشاركت و
چيرگي در موارد اين.دارد وجود نيز منفي موارد
و بزرگ هدفهاي كردن مطرح و بودن عاطفي و رمانتيسيسم
.ميشود نمايان كويت جامعه از خارج مشكلات به توجه
فعاليت به قادر و است پراكنده كويت ملي جنبش همچنين
و فصلي سياسياش فعاليتهاي و نيست جبههاي يافته سازمان
.است موسمي
|