مجوز دريافت براي تاهل شرط دغدغه
!كتاب نشر
...و ريالي هزار هشت و بيست مصرف كم لامپ
گو دانسته سخن :نامه يك به پاسخ
مجوز دريافت براي تاهل شرط دغدغه
!كتاب نشر
جمله از خاتمي ، آقاي محبوب دولت آمدن كار روي از پس
به فرهنگي انقلاب عالي شوراي جديد تركيب در كه مسائلي
به تاهل شدن اضافه رسيد تصويب به خاتمي آقاي جناب رياست
متقاضيان شرايط ديگر كه بود كتاب نشر مجوز دريافت شرايط
داشتن همچنين و ترجمه و تاليف امر در تجربه جمله از
و فارسي ادبيات چون رشتههايي در حتي عالي تحصيلات
.است داده قرار تحتالشعاع نيز را خارجه زبانهاي
و قانون اين وضع از سال دو به نزديك گذشت با متاسفانه
تنها نه نشر ، مجوز مجرد متقاضيان از كثيري تعداد پيگيري
حذف براي اقدامي اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت سوي از
و نامهها به توجه با بلكه نگرفته صورت مزبور قانون
شده فرستاده محترم وزير شخص براي "مستقيما كه تقاضاهايي
قانون مورد در توضيحي ايشان طرف از تاكنون حال اين با
.است نشده ارائه آن آينده و شده ياد
كه شغل انتخاب آزادي اصل با قانوني چنين احتمالي تقابل
"مطمئنا كه است مقولهاي شده پيشبيني اساسي قانون در
شوراي مجلس محترم كارشناسان بخصوص حقوقي كارشناسان
اظهارنظر آن مورد در بايد نگهبان محترم شوراي و اسلامي
قانون چنين اجراي و تصويب در است مسلم كه آنچه اما كنند
انقلاب محترم شوراي كارشناسان توجه از چند مواردي حساسي
يادآور را آنها از برخي "مختصرا كه مانده دور فرهنگي
:ميشويم
و تاكسي رانندگي چون مشاغلي براي تاهل شرط وجود -1
با شريف قشر اين شبانهروزي تماس دليل كرايهبه آژانسهاي
در كه ناشران براي شرطي چنين وضع اما است مردم نواميس
با تماسي ليتوگراف و صحاف و چاپخانهچي از غير به نهايت
سئوال زير به ندانسته يا دانسته ندارند جامعه ديگر اقشار
فرهنگ اصلي خادمين واقع در كه است قشري فرهنگ بردن
.ميروند بهشمار
مسئله مورد در اسلام مبين دين مكرر سفارشات وجود با -2
افزايش موجب ميتواند قوانيني چنين وضع ازدواج حساس
گرفتن براي جوانان بين در نسنجيده و مصلحتي ازدواجهاي
را عديدهاي مشكلات نهايت در و شود دست اين از امتيازاتي
ايجاد اجتماع براي را ناهنجاريهايي و خانوادهها براي
براي غربي جوامع از برخي در كه ازدواجهايي مانند كند
.هستيم آن شاهد كار يا و اقامت اجازه گرفتن
قلم از كلي به شرط اين كارشناسي در كه آنچه "مسلما -3
به نداشتن توجه (است بديع بسيار خود نوع در و) افتاده
غير در است ، ايراني خانوادههاي ميان در ازدواج فرهنگ
فرزندانشان آنكه از قبل نميرفت انتظار آنها از صورت اين
آنكه مگر كنند موافقت آنها ازدواج با باشند داشته شغلي
باشد شده محسوب فرعي شغل يك ناشري شغل بخصوص حالت اين در
.دارد بحث بسي جاي خود كه
باشد داشته ميتواند متفاوتي دلايل اشخاص ازدواج عدم -4
و ميشود مربوط اقتصادي شرايط به آنها از يكي تنها كه
فرهنگي كارشناسي حيطه در نهتنها دلايل اين همه بررسي
پزشكي ، اجتماعي ، "صرفا كارشناسيهاي بلكه نميگنجد
تنهايي به را آنها نميتواند نيز غيره و روانشناسي
و تواناييها گرفتن ناديده بنابراين.كند ريشهيابي
پا زير آنها ، بودن مجرد دليل به فقط افراد استعدادهاي
.آنهاست اجتماعي و مدني حقوق گذاشتن
تناقض گرفتن نظر در همچنين و بالا موارد به توجه با اينك
رهبري معظم مقام رهنمودهاي برخي با شده ياد قانون آشكار
رياست وعدههاي از برخي و جوانان اشتغال مسئله مورد در
موانع برداشتن و جوانان به بهادادن مورد در جمهوري محترم
و فرهنگ محترم وزير بجاست گزينش ، مراحل در حتي آنها شغلي
امور در اجرايي مقام عاليترين عنوان به اسلامي ارشاد
منطق و استدلال قوه از برخوردار انديشمندي نيز و فرهنگي
فوق قانون اصلاح يا و حذف مورد در را لازم اقدامات بالا
خود فرهنگي رسالت به كردن عمل بر علاوه تا آورند عمل به
نيز غرض نقض دارند محترم ناشرين قبال در كه وظيفهاي و
مترجمان و نويسندگان حرمت داشتن نگاه كه چرا باشند نكرده
حرمتي و هست و بوده جنابعالي هميشگي دغدغههاي جمله از
داشته نگاه افراد بودن مجرد دليل به ابتدا همان از كه
.شد نخواهد تامين هرگز نشود
انگليسي زبان ترجمه كارشناسان از جمعي
...و ريالي هزار هشت و بيست مصرف كم لامپ
و برق وات لامپهاي 100 سوختن از شدن عصباني كلي از بعد
گرفتيم تصميم بالاخره زياد مصرف و سرپيچ از لامپ شدن جدا
نيرو وزارت قسطي و گرانقيمت مصرف ، كم لامپهاي از
مراجعه منطقه برق واحد تاريخ 6/3/78به در.كنيم استفاده
هيچگونه بدون مصرف كم لامپ عدد داشتم 10 كنتور چون 2 و
از عدد نصب ، 2 از پس روز سه دو.گرفتم تحويل وجه پرداخت
هستم كارمند بنده چون ولي شد فني نقص دچار آنها
تا ناچار بگيرم مرخصي يكروز لامپ عدد براي 2 ونميخواستم
و مراجعه برق اداره به سپس و كردم صبر پنجشنبه 13/3/78
.كرد تعويض را سوخته لامپهاي نموده لطف نيز مربوط مامور
كه شد سوختگي دچار لامپها از عدد سه نيز بعد هفته در
برق اداره به مورخه 20/3/78 هفته همان پنجشنبه باز
برق اداره به تاريخ 27/3/78 در بالاخره.كردم مراجعه
نيز محترم مامور آن كه شدم آنها دادن پس وخواستار مراجعه
مرا و داد شده خراب لامپهاي زياد حجم خصوص در توضيحاتي
تمام در است گفتني.كرد منصرف دادن پس براي خود تصميم از
.ميشوند لامپها سوختگي باعث لامپها بزرگ سرپيچ فوق موارد
عدد نصب 10 و تحويل از پس روز عرض 28 در اينكه نتيجه
است ، شده خرابي دچار آن درصد يعني 80 آنها عدد لامپ 8
ريال تحويلي 28000 لامپ هر قيمت كه اين به توجه با
ضرر 22 اين جواب ميگردد ، دريافت اقساط بصورت و محاسبه
آن نيست معلوم تازه داد؟ خواهد كسي چه را توماني هزار
خير؟ يا شوند خراب روزها همين آيا هم سالم لامپ تا چند
منزلتان برق كليدهاي شايد ميگفت برق مامورين از يكي
سال حداقل 20 داراي كه منزل سيمكشي از ديگري و است خراب
ادله اين تمام ولي ميگرفت ، اشكال است بهرهبرداري سابقه
.نميكند توجيه را لامپ بودن نامرغوب اصلي علت براهين و
هدر برق اداره در بنده مرخصي روزهاي بايد بار چند آيا
هم آن نمايم؟ فراهم را آن كاركنان مزاحمت اسباب و برود
!برق مصرف در صرفهجويي براي
مسئولين سوي از را موضوع تكذيب طبيعي ، "كاملا بهطور
در بكنند هم تكذيب اگر حتي ولي ميكشم ، انتظار مربوطه
و نيرو وزارت براي بياعتمادي و نميكند فرقي قضيه اصل
درصد كه 80 ميماند باقي استاندارد اداره براي تاسف
اداره و باشد خراب دولتي تشكيلات يك تحويلي محصولات
.باشد نكرده توجهي موضوع به استاندارد
تهران.ك.م
گو دانسته سخن :نامه يك به پاسخ
به همشهري روزنامه شماره 1873 در كه مطلبي به پاسخ در
گويم كه به" عنوان با صفحه 7 در يكشنبه 20/4/1378 ، تاريخ
(مقاله نويسنده) جناب خدمت بايد بود ، شده درج "حكايت اين
:كه كنم عرض
يا و معمولي شاعر يك سروده موسيقي آن شعر و ترانه "اولا
است ، نوار بيشتر فروش مقصودش تنها كه سرا تصنيف يك
عرفاني شاعر عاليقدرترين سروده موسيقي اين شعر.نميباشد
با كه است مولوي همان يا رومي بلخي جلالالدين مولانا
با و شده خوانده اصفهاني و عصار آقايان دلنشين صداي
.است شده نواخته ايراني موسيقي سازهاي اصيلترين
گرفته كار به تشبيههاي زيباترين چگونه شما اينكه دوم
ميدانيد؟ وهنآميز بياني را فارسي شيرين زبان در شده
:زير بيت تنها
برم جانها تيهوي تا نيستم هوايي باز
زنم تيهو بر بانگ كي قربتم ، قاف عنقاي
و گوياترين به را (ع)علي مقام عاليترين و بالاترين
را صحبتي هيچ جاي ديگر كه ميكند بازگو بيان زيباترين
ما مقدسات به ميفرماييد شما گاه آن.نميگذارد باقي
رسا چنين كه داريد سراغ را بيت كدام است؟ شده توهين
بيت كدام با و كند باز دنيا بيارزش ماديات از را (ع)علي
زيباترين مولانا برد؟ بالا چنين را علي ميتوان ديگر
شاعر هيچ با قياس قابل كه سروده (ع)علي درباره را بيتها
هم مذهب شيعه مولانا اينكه گو) نيست ديگري مذهب شيعه
و شيخ كه نميشود پيدا كسي او چون دنيا تمام در و (نبوده
:نوشتهايد شما حال اين با.كند توصيف چنين را خود استاد
زيبا بسيار آهنگي با ما تصويري رسانه از كه جايي در"
پرورده اين منزلت و مقام كه نيستم شبرو دزد من:ميگويد
بياني جملاتي ، چنين بيان حتي كه است حدي به مصطفي دامان
و تاسف بسيار جاي و است رحمت هماي اين حريم در وهنآور
و قدر تصنيفسرايان و شعرا وجود با كه است تعجب
سراينده شاعر داريم ادب و علم كشور در كه شايستهاي
اين كه گفت ميشود و است سروده چنين جسارتي چه با مربوطه
مسلمين ما ديني باورهاي و مقدسات بر اهانتي جملات
است مولوي مربوطه ، سراينده شاعر اينكه از غافل ".ميباشد
.است اشعار عارفانهترين وهنآور ، بيان و
است ، مقدسات به اهانت زير بيت ميكنيد فكر شما اگر حال
:نميماند بحث جاي "واقعا
نيستم شبرو دزد من كاروان اي كاروان اي
زنم رويارو تيغ من عالمم ، پهلوان من
:مطلب آن نويسنده به نصيحت يك اما و
سرودههاي و فارسي گرانبهاي ابيات از نميتوانيد اگر
بر بكنيد ، را لازم استفاده ايران بزرگان عارفانه
كه نكنيد ابتذال از صحبت و نگيريد خرده تصنيفسرايان
!ميدانيم هم ما البته و گفته چه ميدانسته خود مولانا
نيست شرط فروشي خود نكتهدانان بساط بر
خموش يا عاقل مرد اي گوي دانسته سخن يا
شيراز -جعفري محمدرضا
|