غمانگيز پاياني و بيوقفه تلاشي
ملل سازمان در كاريكاتوريستها بهترين
ميگيرند جايزه
ماهتاب به آهنگين تعظيمي
جوان استعدادهاي در هنر نگار و نقش

غمانگيز پاياني و بيوقفه تلاشي
نوشته "رفت شاهنامه از رستم" نمايش به نگاهي
منيروروانيپور
به و روانيپور منيرو نوشته "رفت شاهنامه از رستم" نمايش
به مولوي تالار در مرداد اوايل از حداد رضا كارگرداني
.است رفته صحنه روي
موضوعات با آن آميختن و دادن شكل و اسطورهها از استفاده
به را نويسندهاي هر كه است وسوسههايي ازجمله اجتماعي
در بايد ابتدا را بزرگ وسوسه اين علت.فراميخواند خود
تصوير در الگوها كهن زيباي و تاثيرگذار قوي ، بيان
سپس و جست زماني و عصر هر در بشري بارز و بلند خصوصيات
ساختمان آن براساس كه است استواري و محكم پي از استفاده
اينكه مهمتر و نهاد بنا ميتوان بهخوبي را نمايشنامه
تماشاگر ذهن در بيروني شكل از قصهها و شخصيتها اين چون
بيننده براي ذهني زمينه بهترين ميتواند است ، برخوردار
هم و كند دنبال را خاصي انتظارات هم كه بياورد بهوجود
.نمايد پنداري همذات آنها با پيش از بيش
درهمآميختگي اين با ما نيز "رفت شاهنامه از رستم" در
تفاوت اين با هستيم روبهرو كهن اسطورههاي و روز موضوع
كنار در را مختلف فرهنگهاي از اسطوره چندين روانيپور كه
و اصلي شخصيت بودن ابدي بر يكطرف از تا ميدهد قرار هم
با ديگر ازطرف و كند تاكيد (تختي پهلوان جهان) خود محوري
او به اساطير فرازميني و متمايزكننده خصوصيات دادن نسبت
.ميگذارد صحه وي عظمت بر
را يوناني خدايان خداي "زئوس" طرفي از ما اثر اين در
او از و ميشود روبهرو "تهمينه" با كه هستيم شاهد
كه تهمتي از را خود و بگويد سخن و بگشايد لب كه ميخواهد
كه آنهايي همه ميان اين در.كند دور داشتهاند روا بهوي
ختمش مجلس به است كرده كمك را آنها پهلوان جهان روزي
...آخر در و ميآيند
اينكه با -است آمده پهلوان جهان برسر چه "واقعا اينكه
يكي -ميدهند راي معدوم شاه عمال توسط وي قتل بر بسياري
هيچكس و است نشده گشوده سالها از پس كه است رازهايي از
مردمي پهلوان جهان اين چگونه و چرا كه نميداند درستي به
باشد كه هرچه علت اما.شتافت باقي سراي به ، ناگهان
عظمت و بزرگواريها بيان در است هنر اهل براي دغدغهاي
دريايياش دل در ذرهاي جهاني مدالهاي برق هرگز كه مردي
ابديت تا كه زيست وچنان نياورد بهوجود خودپسندي و تزلزل
.خواهدماند زنده تاريخ
بهتصوير را واقعه از ديگر جنبهاي بار اين پور رواني
و دوستان زبان از قصه تعريف به جايآنكه او.ميكشد
تكيه بودنش ورزشكار بر هرچيز از بيش يا بپردازد آشنايانش
به سخن او از كمتر شايد كه كسي تختي ، همسر بهسراغ كند
بزرگوار اين به ديگر هركس از بيشتر و است آمده ميان
بهشمار -پسرتختي -وي امانت پرورشدهنده و بوده نزديك
.برميگزيند را او ديد زاويه و ميگيرد است ، ميرفته
و رفته ظلمها او به تختي مرگ از پس ناروا به كه شخصي
.است كشيده بردوش را بسياري تهمتهاي
به است زنانه نگاهي همه از بيش "رفت شاهنامه از رستم"
واسطه به حتي و ميشناسند را اسطوره يك كه مردهايي دنياي
زماني اما شدهاند نايل نيز موفقيتهايي به او محبتهاي
بار اينكه براي و شده دير ديگر كه ميآيند او بهسراغ
ميكشند را خود يا بيفكنند دوش از را عظيم مسئوليت اين
اتهام كردن وارد براي مييابند راه سر كه چيزي هر به يا
حتي.ميشوند متوسل او گردن بر تقصيرها همه انداختن و
جز كه باشد بيسرپناه و مصيبتديده زني چيز ، اين اگر
اين.است نبوده شوهرش براي صديق شريكي و غمخوار
تماشاگر لحظهاي كه نيست ماتمكده و گداز سوزو نمايشنامه
از پس و فراخواند افسانهاي عزيزي دادن ازدست غم به را
بلكه سازد رها احساسش ، جريحهداركردن و او از اشكي ريختن
بر كه خاكي انسان يك بزرگواري و عظمت از بزرگ است درسي
نكته اين يادآوري نيز و مينهاد گام دوستدارانش روح و دل
رفع و حقيقت يافتن براي جامعه در گاه انسانها ما كه مهم
.ميكنيم پايمال را بسياري حقوق مسئوليت ،
و ميشود ارائه شده بندي بخش اثري بهصورت نمايش اين
به بند هر ميان در كه ميكند عمل ترجيعبندي مانند
بهخاطر ابيات اين تكرار و ميكند رجوع مشخص ابياتي
آنها همه به و است اثر روح مانند كه است مفهومي بر تاكيد
است داستان اصلي سير خط تعيينكننده اصل در و دارد تسلط
بر توضيحي و برميآيد اصلي خط دل از فرعي قصههاي كه
و مهمترين بايد را موضوع اين شايد كه ميشود اصلي اتفاق
با حداد كه دانست "رفت شاهنامه از رستم" خصوصيت بارزترين
هم تا بيافريند هارمونيك شهري ميكند سعي آن بر تكيه
و بماند وفادار نمايشنامه به هم و ديدني و باشد جذاب
.ببرد بهپيش را آن لحظهلحظه
سعي نمايشنامه اين كشيدن بهتصوير براي اثر كارگردان
غربي خصوصيات و ايراني مشخصههاي از استفاده با تا دارد
اما كند ارائه پرتحرك و ناب تئاتر يك نمايشي ، تصويرسازي
ايراني ريختاري بهعنوان نقالي به نوعي به ميان اين در
بيروني حضور بهجاي اينكه آن و بزرگ تفاوت يك با ميرسد
قصه و برميآيد قصه ميان از نقال ،(تهمينه و زئوس) راوي
تعريف كه زماني همان در خود و ميكند بازگو را خود
بازگويي شيوه دراين عمده اشكال دو اماميزيد ميكند ،
.ميآيد بهوجود
نمايش مختلف قسمتهاي بين حدفاصلي راويان اينكه نخست
كه كنند ايفا را رابط نقش ميتوانند زماني و هستند
قطع كه جايي همان از راوي گفتار كند حس "كاملا تماشاگر
او رجوع ، هر در انگار اينكه نه ميگردد آغاز بود ، شده
پيوستگي بخشها اين و بزند رقم ديگر داستاني ميخواهد
تنها ترجيعبند وصل ديگر ، عبارت به.ندارند بهم چنداني
در كه وجودي با بلكه نيست مياني تكرارشونده بيت واسطه به
بيت بدون اما ميشود ، دنبال مجزا مفهومي و شكل بخش هر
كه ميرسد بهنظر يكپارچه و زيبا مرتبط ، "كاملا هم مياني
.نميپيوندد بهتحقق اثر اين در چندان نكته اين متاسفانه
برقرار توازني و برابري يك بخشها بين بايد اينكه دوم
پيوسته و منظم ريتم يك مانند كه -زماني نظر از حتي -باشد
بتواند و نشود ضعف و شدت دچار هيچگاه نمايش ضرباهنگ
اين در هم مساله اين كه كند همراه خود با را تماشاگر
بخش يك كه ميبينيم ما زيرا.نميشود رعايت چندان نمايش
آخر تا كه است برخوردار زيبايي و قوت چنان از نمايش در
ديگر قسمت يك و مينشيند دل بر و ميماند خاطر در نمايش
تاثير كمحوصلگي و خستگي جز كه است مشوش و طولاني چنان
قرار هم كنار كه دانست بايدنميگذارد مخاطب بر ديگري
تدوين مثل درست نمايش ، يك متنوع و مختلف صحنههاي دادن
چندان سكانس هر جداگانه بررسي شايد كه است فيلم يك
هر هوشمندانه دادن قرار هم كنار با ، اما نباشد لذتبخش
.آفريد توجه درخور و زيبا اثري ميتوان بخش
سهتار ، تار ، سنتور ، سايزر ، سينتي از اسماعيلي و ستايشگر
با و انفرادي بهطور دمام و دف تيمپاني ، تومبا ، ترومپت ،
يادشده سازهاي بين در كه ميبينيم ما و ميجويند بهره هم
تلاش و ميگيرد قرار كوبهاي سازهاي بر آهنگسازان تاكيد
از كدام هر از بخش هر هواي و حال فراخور به تا ميشود
مشخص نمايش اين در بهخوبي اما.شود استفاده سازها
است پيدا بهروشني و است زايد سازها از بسياري كه ميشود
انبوهي ميان در كه تار و سهتار بخصوص زهي سازهاي صداي
.ميشود محو "كاملا شدهاند ، گرفتار كوبهاي سازهاي از
موسيقي موءلفين موشكافي و دقت كمي با كه بود بهتر شايد
تا بكاهند نمايش بر موسيقي همهجانبه حضور و حجم از
آن بر و بگيرد بهخود موءثرتر حضوري بتواند نمايش گفتار
.نشود چيره
دارند حضور بازيگر از 40 بيش "رفت شاهنامه از رستم" در
برعهده را تكگوييها محوري نقشهاي آنها از تن كه 11
را هنگامهسرايي وظيفه بقيه نفر ، پنج بهغيراز و دارند
تكگوها ، همه خوب نسبت به بازي وجود با.دارند برعهده
(جوان) لطفي يونس ،(تهمينه نقش در) مقصودي ندا نقشپردازي
در و (نستور)جلاليتبار عليرضا ،(سبزپوش) عسگري الهام ،
فرامرزيها ، آزاده پرتحرك و روان حركات سرايان هنگامه ميان
از بيش غلامرضارزاقي و دهقان محسن افسانهكامياب ،
.بود قابلتوجه و چشمگير سايرين
در نفره گروهي 50 همهجانبه تلاش از خاتمه ، در
پاياني كشور ، ملي افتخار زندگي از گوشهاي بهتصويركشيدن
ميماند ناكام مسئولان حمايت عدم بهخاطر و نمييابد خوش
مشكلات بهخاطر اجرا تعيين زمان مدت از قبل هفته دو و
داستان و ميشود كشيده تعطيلي به بودجه نبود و مادي
از نيز ديگري نمايش گروه تا مييابد ادامه بودجه كمبود
.بازماند راه ادامه
شيبانيفر مازيار
ملل سازمان در كاريكاتوريستها بهترين
ميگيرند جايزه
(آنكا) ملل سازمان نگاران روزنامه انجمن :هنر و ادب گروه
كه سياسي بهترينكاريكاتور براي سالانهاي جايزه
.كردهاست تعيين باشد ، ملل سازمان اصول و روح نشاندهنده
در كاريكاتوريستي هر اسلامي ، جمهوري خبرگزاري بهگزارش
جايزه برندهاين ميتواند ميشود ، منتشر او آثار كه جهان
دارد ، خود بر را معروف كاريكاتوريست "لوري رانان" نام كه
دلار ، هزار دوم 5 جايزه دلار ، هزار اول 10 جايزه.شود
اهدا برندگان به افتخار لوح ده و هزاردلار سوم 3 جايزه
.ميشود
تامين را جايزهها اين هزينه خصوصي بخش و افراد
آبان يا مهر ) سال 2000 اكتبر در اولينجايزه و كردهاند
.ميشود اهدا سازمانملل كل دبير حضور با (ماه 79
داوران هيات رئيس نوبل صلح جايزه برنده "ويزل الي"
و هنرپيشه "بريجز جف" نويسنده ، "ميلر نورمن"بود خواهد
آمريكايي سه هر كه بال معروفبيس بازيگر "كون ديويد"
.هستند داوران هيات اعضاي ديگر از هستند
سازمان سفير چندين و يوگسلاوي از "الكساندر" شاهزاده
جايزه اين اهداي داوران ديگر از مقامهايآنكا و ملل
.هستند
به را جوايزي اكنون هم ملل سازمان نگاران روزنامه انجمن
رسانههاي حوزه در ملل سازمان از كه گزارشهايي بهترين
.ميكند شود ، اهدا تهيه الكترونيك و نوشتاري
ماهتاب به آهنگين تعظيمي
"بانو ماه" نوار به نگاهي
تصنيفهاي از مجموعهاي:(تعريف صديق آواز) بانو ماه *
(كمانچه) كامكار اردشير ،(تار) ساكت كيوان همراه قديمي ،
نيداود ، مرتضي از آثاري(تنبك) كامكار ارژنگ و
سعدي ، از اشعار ;قزويني عارف و محجوبي رضا صبا ، ابوالحسن
...و موحد قزويني ، عارف
رضوي:استادان محضر در را آوازخواني هنر تعريف صديق *
ياد شجريان و فلاح اميري ناصحپور ، كريمي ، سروستاني ،
سال شانزده در -شمار انگشت و كم تعداد با- آثاري و گرفته
در كه است خوانندگاني از او.است داده ارائه هنري فعاليت
ترانهخواني ، و تصنيفخواني ;دارد ويژه تسلط تصنيفخواني
ترانه امروز ، كه اين براي ;شده فراموش "تقريبا است هنري
با و نميكنند درك است ، شايسته كه طور آن را خواني
دركي بانو ، ماه نوار خواننده.بيگانهاند اجرا ظرافتهاي
همچون آثاري.دارد خواني ترانه هنر از پراحساس و غريزي
ياد به) او كاست اولين در (خان درويش اثر) "صبحدم"
،(1376) "آبگينه" نوار در تصنيف چند و (1362-طاهرزاده
.ميدهند نشان را او تواناييهاي
مرتضي بزرگ ، استاد از است آثاري اجراي بيشتر "بانو ماه"
به است احترامي اداي و (آهنگساز و تار نوازنده) نيداود
آواز آسمان ماه و باليد نيداود مكتب در كه بزرگي هنرمند
او قديمي صفحات در آواز با كه است سال چهل و شد ايران
با بزرگ آن كه تصنيفهايي نوار ، اين در.ميبريم بسر
.است شده وبازآفريني بازخواني خوانده ، جادوئيش صداي
به دسترسي نداشتن خاطر به كه دوستاني موسيقي فراوانند
".نشنيدهاند را آنها از كدام هيچ قديمي ، صفحات و آرشيو
كرده بازسازي خود احساس و صدا با را تصنيفها اين" تعريف
ميتوانست كه جايي تا ساكت ، كيوان تكنيكي مهارتهاي از و
.است كرده استفاده شود ، منطبق نيداود آثار هواي و حال با
مسلم نيز اين و نيست حرفي ساكت كيوان تسلط و چيرگي در
وزيري علينقي استاد مكتب آثار اجراي براي ايشان كه است
ساز سه اين همخواني و همنوازي مجموع ، در.است مناسبتر
زيبايي قديمي حالوهواي ،(تنبك و كمانچه و تار) ايراني
در را نوازندهاي و ساز كمبود فكر كه است طوري و دارد
.نميكند ايجاد ذهن
شده تنظيم قسمت دو در "جاوداني دارم سينه در آتشي" تصنيف
و سعدي شعر با غمانگيز ، گوشه در آواز دو ، آن بين و
خواننده) كردستاني اصغر علي سيد استاد مكتب از پيروي
آوازي قسمت تنها اين.است شده خوانده (كردستان مكتب بزرگ
هر از تصنيف اين اجراي براي تعريف.است "بانو ماه" نوار
شعر و بختياري پژمان شعر با) جديد و قديمي روايت دو
زلف بر شانه"تصنيف.است كرده استفاده (يگانه بهادر
دو هر) افشاري در "خزاني باد" تصنيف و دشتي در "پريشان
دو اين و شده خوانده پرتاثيري و خوب احساس با (عارف از
.است نوار اين در تعريف كار امتياز و اوج نقاط تصنيف ،
استاد از قطعه دو نوار ، خواننده برداشت و سليقه به بنا
كه جديدي كلام با و شده تلفيق محجوبي رضا شادروان و صبا
شبي" قطعه همچنيناست گرديده اجرا شده ، گذارده آن بر
به كوتاهي اشارههاي جز اصل ، در ،"نخفت چشمم كه دارم ياد
سنجيدهاي و منطقي طرز به تعريف ، اجراي در ولي نيست دشتي
.است داده ارائه را اثر مجري خاص روايت و شده داده بسط
نه و است بازسازي نه "بانو ماه" نوار خاطر ، همين به
"شخصي خوانش" معروف قول به و ويژه روايت بلكه تقليد ،
خاص خواستاران "طبعا و است قديمي تصنيفهاي از آثار مجري
.دارد را خود
نوار اين تهيه براي پيش از كه انسجامي و يكدستي از گذشته
اوست ، ذهنيت و خواننده شخص اثر "مشخصا و شده انديشيده
اشاره كار لابلاي در كوچك افتادگيهاي بعضي به ميتوان
استوديو در كار اجتنابناپذير ضرورتهاي به مربوط كه كرد
كيوان تار درخشان تكنيكنماييهاي پارهاي به نيز و است
علينقي از دشتي عالي رديف قديمي صفحه يادآور كه ساكت
نيداود استاد موسيقي فضاي به چنداني ارتباط و است وزيري
خواهد ادامه و يافته را خود راه تعريف بيترديد ، .ندارد
هنر اوج به او فروتنانه تعظيم ،"بانو ماه" نوارداد
.قدماست
مهزاد رامين
جوان استعدادهاي در هنر نگار و نقش
جوانان تجسمي هنرهاي جشنواره برگزاري مناسبت به
تهران استان
استان جوانان تجسمي هنرهاي جشنواره نخستين برگزاري در
و نوجوانان آثار آزادي ، هنري فرهنگي مجموعه در تهران
دو طي هنري رشته در 10 سال سني 2416 گروه در جوانان
.است شده گذاشته نمايش به مرحله
از منتخب هنري اثر از 340 بيش با نفر اول 100 مرحله در
نقاشي ، خط ، هنري رشته در 10 مرداد تا 24 از 12 تهران شهر
مجسمهسازي ، طنزنگاري ، تصويري ، ارتباط نگارگري ، طراحي ،
كه جستهاند شركت كاشي و فرش طراحي منبتكاري ، سفالگري ،
كرج ، ) تهران حومه شهر مرحله 11 اين برگزاري با همزمان
شهر شميرانات ، شهر ، اسلام كريم ، رباط شهريار ، ساوجبلاغ ،
چنين برپايي به (ورامين و پاكدشت فيروزكوه ، دماوند ، ري ،
راهيابي برايگماشتهاند همت خود مناطق در نمايشگاهي
آثار ، 90 ارزيابي با فن اساتيد و داوران دوم ، مرحله به
اين كه كردند انتخاب را حومه و تهران شهر هنرمندان از تن
مرحله اين در.شد برگزار مرداد تا 28 از 24 مرحله
مسابقه به داوران نظر زير عملي كارهاي انجام با هنرمندان
رسم به جوايزي منتخب نفر به 30 پايان در و پرداختند
.گرديد اهدا يادبود
آزادي فرهنگي مجموعه در منظور همين به كه نمايشگاهي در
تذهيب ، همچون سنتي و اصيل بس هنري آثار به است ، شده برپا
فرهنگهاي در همواره كه برميخوريم خوشنويسي و مينياتور
اين كنار در و است رفته شمار به بزرگ هنري زمين ، خاور
اكسپرسيونيسم رئاليسم ، سبك به نقاشيهايي با آثار
.ميشويم روبهرو نو رئاليسم و سوررئاليسم انتزاعي ،
متولد 1355 نمايشگاه اين شركتكنندگان از يكي هاشمي مهدي
.است گرافيك رشته آخر سال در تحصيل مشغول و
.ميخورد چشم به سيب از ترسيمي شما ، آثار بيشتر در *
نگاه با.است زندگي سمبل سيب معتقدند گرافيستها
انتخاب از شما هدف داريد آثارتان به كه سوررئاليستياي
باشد؟ ميتواند چه سوژه اين
من كارهاي واقع در":ميگويد سوءال اين به پاسخ در هاشمي
ديگري كار مكمل كاري هر و ميشوند تكميل يكديگر كنار در
تجربه ، اين گرافيكي ، كار تجربه سال هشت به توجه بااست
را آثارم ولي.است گذاشته آثارم بر گرافيكي نگاه تاثير
چون ديگر سوي از.ميدانم نقاشي بلكه نميپندارم گرافيكي
زندگي سمبل را سيب ميانديشم ، بسيار زمان مقوله به
امكانپذير را آن روي بر زمان كردن منعكس و دانسته
و معتقدم ابد و سيال فضاي بين فضايي به كه چرا.ميدانم
واقع در.دارد را مقدسي و خاص ارزش من براي فضا اين
ما.است قراردادي ميكنيم ، زندگي آن در ما كه زماني
در منعكس را آن من كه هستيم دارا را اين از فراتر زماني
".ميدانم حيات سمبل يا سيب
در برده بكار شيوههاي از را خود هدف و پيام همچنين وي
موقعيت در تابلو يا تصوير":ميدهد توضيح چنين آثارش
به من كاري بعد.ميكند برقرار ارتباط مخاطب با خودش
در.است فلز و نخ من كولاژ و شده تقسيم فضا و شيء
را مواد قضيه ميخواهم دارد علمي جنبه كه بعد يك تصاويرم
بخواهم اگرميزنم گره را فلز مثال عنوان به.كنم مطرح
باشم ، داشته دليلي بايد كنم پرداخت و ساز و ساخت نقاشي در
سوي از اما.دهم نشان نرم را فلز كه است اين هم دليلم
به نيز را ديگري بعد خواستهام ، بعد اين كنار در ديگر
داشته را خودش خاص بيان فضاها از هريك شايد و كشم تصوير
و دوخت با اما داد ، ارتباط هم به را فضاها اين نتوان و
اشياء به پرداختن در من تاكيد.ميشود ميسر كار اين دوز
با بشر ارتباط همانند اشياء ماهيت و ذات كه است اين فلزي
ميرود ، هم خاك به و بوده خاك از انسان.است خاك عنصر
با مقولهها اين نوعي به يعني.است طبيعت از هم فلز
انسان.دارند طبيعت و خاك در ريشه و دارند ارتباط يكديگر
هم فلز پس است ، تغييرپذير فيزيكي نظر از شرايطي تحت نيز
".پذيرد تغيير خاصي شرايط در ميتواند
اين در شركتكنندگان از ديگر يكي برخورداري مهدي
.است گرافيك رشته آخر سال و متولد 1354 نمايشگاه ،
رئاليسم به توجه با شما آثار كه سوءال اين به پاسخ در وي
من نظر به":ميگويد گرافيك يا است نقاشي بيشتر بودن
دليل به بيشتر گرافيك.گرافيست براي است ابزاري نقاشي
خود به متعلق بيشتر نقاشي اما آمده بوجود بودن سفارشي
براي خاصي انگيزه يك دهنده سفارش هميشه واقع در.است
ويژه ، انگيزه آن به توجه با گرافيست و دارد سفارش
به توجه با نقاش يك اما.ميكشد تصوير به را سوژهاي
عنوان به ميكند انتخاب را سوژهاي خود دروني انگيزههاي
ترسيم را امام تصوير تابلوهايم ، از يكي در:مثال
كار يك از استفادهدارد شخصيتپردازي جنبه كه نمودهام
45"تقريبا هاشور شيوه با امام عكسشخصيت يك بيان براي
برداشت با اما باشد عكس روي از كاري است ممكن درجه ،
فتو به بيشتر بگويم بايد كه خود به منحصر شخصيتي
به توجه با را امام شخصيت يعني.هستم متمايل رئاليستها
."كشم تصوير به توانستهام ماندهشان ياد به اشعار
جشنواره ، اين در ديگر كننده شركت نيز سعديپور ميثم
زمينه در هنري فعاليت به تجربي بطور كه است متولد 1359
مدت 2 به جدي بطور و شده مشغول فن اساتيد نزد نگارگري
.ميپردازد هنر اين به كه است سال
ماست ملي هنر مينياتور و تذهيب يا نگارگري":ميگويد وي
."بداريم پاس را مليمان هنر كه داريم وظيفه ما و
بسيار يكديگر كنار در سنتي رنگهاي بردن بكار وي ، گفته به
بكار خاصي روشهاي و تكنيك با ارتباط در گاه و زيباست
.است احساس از گرفته نشات گاه و ميرود
:برگزيدگانجشنواره
استان جوانان تجسمي جشنوارههنرهاي نخستين برگزيدگان
:معرفيشدند زير بهشرح مختلف رشتههاي در تهران
از يوسفي علييار و شميران از فقيهي يونس :خوشنويسي رشته
كريم رباط
الميرا و زراعتي رضا حسينخاني ، محمدجواد :نقاشي رشته
اعظم و چگيني زهرا اسماعيلي ، حسين تهران ، از شكرپور
سكاكي مهسا و شهريار از ابراهيمي آصف كرج ، از روستاآزاد
شميران از
اكرم تهران ، از صافي حسين و امين كياني علي :طراحي رشته
شهريار از حسنلي مليحه و كريم رباط از ربيع
شميران ، از كتال حمدالله :(نگارگري) مينياتور رشته
تهران از سعديپور ميثم و ساوجبلاغ از معدندار جمشيد
قدياني فرشاد و هاشمي مهدي حسنزاده ، حامد :گرافيك رشته
رباط از رحيمي پريسا كرج ، از بختياري حميدرضا تهران ، از
كرج از وطني ايمن و شهرري از نظري معصومه كريم ،
كرج از روستا كمر عباس :كاريكاتور رشته
شهرري از رضائي محمد مجيد :سفالگري رشته
شهريار از اشكذري دهقاني سعيد :مجسمهسازي رشته
شهرري از پور كاظم حميدرضا :كاشي طراحي رشته
ساوجبلاغ از صدوقي سعيد :منبتكاري رشته
كرج از پولاد ابوالفضل :معرق رشته
فرشي بنفشه
|