تمدنها برخورد نظريه در پريشاني
قراگوزلو محمد دكتر
اشاره
موقعيت نمود سعي هانتينگتون ، سرد ، جنگ پايان از پس
به گاه امر اين براي او كند ، تثبيت را امريكا جهاني
وي معروف ديدگاه ميشود ، متوسل پيشبيني بهجاي پيشگويي
غيردقيقاش تعريف و تقسيمبندي و "تمدنها نبرد" درباره
روش به را وي..و مذهب تمدن ، فرهنگ ، درباره
از و ميرساند مصاديق با تئوري نوسازي و انطباقگرايانه
را مذهب و تمدن فرهنگ ، گاهي چرا نميشود معلوم اينرو
نويسنده اساس اين بر متفاوت؟ و متمايز گاه و گيرد مي يكي
تمدن ، تعريف اصلي ، محورهاي مسئلهها ، طرح ضمن زير مقاله
تمدنهاي برخورد نظريه رئوس و تمدنها تقسيمبندي
موارد دارد سعي و ميپردازد وي نظريه نقد به هانتينگتون ،
.نمايد جستجو مشخصي دلايل در را ديدگاه اين نقيض
انديشه و فرهنگ گروه
حزب انحلال و شوراها اتحاد تجزيه و اضمحلال با
نظامي ، وحدت فروپاشي و تضعيف بالطبع و مادر رويزيونيست
بدينترتيب و ماند امريكا شرق ، بلوك سياسي و اقتصادي
و شد دميده كرنا و بوق در نيز سرد جنگ پيروزمندانه پايان
رقيب كردن فني ضربه از هيجانزده امريكايي ، ديپلماتهاي
و تاخت براي را جهاني سياست عرصه خود ، ساله پنجاه چهل ،
قطبي تك و جهاني نوين نظم از و بازديدند فرد منحصربه تاز
.گفتند سخن جهان شدن
شرايط فوكويامااز فرانسيس كه بود شرايطي چنين در "دقيقا
جهان:كه شد مدعي و كرد تعبير تاريخ پايان به جهاني تازه
خواهد غرب دموكراسي ليبرال تكقطبي نظام سيطره در آينده
بر دليلي را روسي كمونيسم ايدئولوژي شكست وي (1).بود
رسيدن فرجام به و غرب دموكراسي ليبرال ارزشهاي پيروزي
فوكوياما خوش روءياي (2).نمود تصور ايدئولوژيكي منازعات
نظامي اقتصادي ، سياسي ، تحولات و تغيير با و نپاييد چندان
سرد ، جنگ بهاصطلاح پايان و روسها حضور شدن بيرنگ از پس
وارد ديگري غولهاي و گرديد تازهاي دوران وارد جهان
سخن كه آمد دانسته زود خيلي و شدند بينالمللي مناسبات
شرايط با و نيست بيش هذياني جهاني ، تكقطبي نظام از گفتن
بلكه نيست ، قرن اول قدرت امريكا نهتنها جهاني تازه
:به باتوجه
.اسلام ازجمله نوين تمدني حوزههاي گرفتن قدرت.الف
يك از هند و چين بهنام تازهاي قدرتهاي سربرآوردن.ب
...ديگر سوي از ژاپن و سو
.اروپا اتحاديه تشكيلج
بر حاكم شرايط اندازه به -حتي -امريكا منافع است ممكن
-اساس اين بر ، لذا نشود تامين هم دوقطبي بهاصطلاح دنياي
آمده بهوجود خلاء بهدنبال كه -امريكا منافع حفظ يعني
مينمود شده بيمه و تامين يكسره -شوروي ابرقدرت سقوط از
كه جرياني حضور 3 از ناشي جهاني جديد شرايط به توجه با و
مناسبات باشد ، قادر كه تئوري يك فقدان و شد ياد پيشتر
كار به دست امريكا متفكران بكشد ، بهتصوير را جهاني جديد
ارشد كارشناس فولر ، گراهام ازجمله.شدند نظريهپردازي
مركز متفكر وC:. A. I:سازمان خاورميانه امور سابق
،"سرد جنگ فراسوي":تحتعنوان مقالهاي طي "راند" مطالعاتي
و "بيسابقه فرهنگي بحران يك در جهان شدن غوطهور از"
فرهنگي پيكره دو دامن در غرب فرهنگي برتري فرضيههاي رد"
(3).گفت سخن ،"كنفوسيوسيسم و اسلام
چيست؟ سر بر هانتينگتون غوغاي
رييس هانتينگتون ساموئل تابستان 1993 در اوضاع ، همين در
مقالهاي طي هاروارد دانشگاه استراتژيك مطالعات موءسسه
يك به دست (4)"تمدنها برخورد" تحتعنوان پرهياهو ،
در بينالمللي مناسبات تبيين به و زد تاريخي پيشگويي
تابستاني شماره در كه مقاله اين.پرداخت آينده جهان
چاپ به تايمز نيويورك ژوئن شماره 16 و فارينافرز نشريه
.برانگيخت جهان سرتاسر در را بسياري واكنشهاي رسيد ،
"تمدنها برخورد" نظريه تدوين از پيش هانتينگتون البته
نيت و سياسي مواضع آنها در و نوشته نيز ديگر مقاله چند
پيش لذابود كرده مطرح مباحث اين طرح از را خود واقعي
برخورد نظريه بررسي و نقد و موضوع اصل به شدن وارد از
و اهداف عنوان به مهم پديده چند از است ، لازم تمدنها
ياد -خلاصه بهطور هرچند -نظريه اين شكلگيري زمينههاي
.كرد
انديشه شكلگيري زمينههاي كه است دست در بسياري شواهد
:مييابد ذيل عوامل در را هانتينگتون
در اينكه و امريكا بهويژه غرب ، آينده از نگراني -1
چه امريكا اقتصادي منافع سر بر جهاني جديد شرايط
.خواهدآمد
موسوم مناسبات يافتن پايان و شوروي جماهير اتحاد سقوط -2
.سرد جنگ به
.اسلام قدرتمندانه البته و ديگرباره ظهور -3
.چين بخصوص آسيا شرق نظامي اقتصادي ، قدرت تقويت -4
.ميدهد تشكيل را غربي متفكران دغدغه عوامل اين مجموعه
سر بر غوغا" كه سوءال ، اين به مقالهاي در هانتينگتون ،
:داد پاسخ بهصراحت "چيست؟
و اقتصادي زمينه در امريكا جهاني برتر موقعيت حفظ -
كردن بيثبات ازطريق ژاپن با قدرت توازن ايجاد با مبارزه
.كشور آن
موازنهگر قدرتهاي بهوسيله آلمان اقتصادي قدرت تحديد -
.انگليس و فرانسه
در مشخص بهطور امريكا اساسي منافع نگهداري و حفظ -
.مركزي امريكاي و خليجفارس
شيوه به چين نظامي و سياسي جغرافيايي ، توسعهطلبي مهار -
.كشور آن داخلي تحولات بر تاثيرگذاري
امريكا رهبري ضرورت" مقاله در هانتينگتون ساموئل همچنين ،
برخورد" نظريه بر است درآمدي عبارتي به كه "جهان در
به "جهاني صحنه در برتر قدرت يك وجود اهميت" از "تمدنها
امري صحنه اين در را امريكا هژموني و كرده صحبت تفصيل
.است دانسته اجتنابناپذير و ضروري
باشد كرده تمام را خود حجت آنكه براي هانتينگتون البته
ارائه -منافعش حفظ بهمنظور -امريكا به نيز پيشنهاداتي
و كوتاه مختلف برهه دو در غرب منافع وي بهعقيده ;ميدهد
:دارد اقتضاء را زير موارد بلند
:كلان سطح در -الف
و غيرسفيدپوست مهاجر گروههاي ;داخلي دشمن با مقابله -
چند مسائل زمينه در گسل خط آمدن بهوجود از پيشگيري
.فرهنگي
تمدنهاي با مقابله براي مشترك تمدنهاي جذب و اتحاد -
.(كنفوسيوسي و اسلامي) دشمن
:مدت كوتاه در -ب
.امريكايي و اروپايي تمدن درون در بيشتر يگانگي ايجاد -
و -سياسي اقتصادي ، همكاريهاي بر مبتني روابط ايجاد -
.ژاپن و روسيه با -نظامي حتي
.كنفوسيوسي و اسلامي كشورهاي نظامي قدرت نفوذ كاهش -
نظامي هژموني گسترش و استراتژيك سلاحهاي حذف و كاهش -
.آسيا جنوب و شرق در خود
در غرب تمدن طرفدار گروههاي و فرعي تمدنهاي از حمايت -
.متخاصم كشورهاي
:درازمدت در -ج
مدرنترين غربي ، تمدن است معتقد هانتينگتون كه آنجا از
ساير ميان از و ميرود بهشمار فعلي جهان هفتگانه تمدن
مدرنيزاسيون به ژاپني تمدن "صرفا وي ، موردنظر تمدنهاي
:بايد غربيان لذا است ، نموده اقدام خود كشور
"جنگي ابزار" و "مهارت" ،"تكنولوژي" ،"ثروت" عامل چهار -
سازنده عناصر و مدرنيزاسيون در موءثر عوامل بهعنوان -را
داشته خود انحصار در -اقتصادي و نظامي توان شكلگيري در
.باشند
اتحاد و عواقب خنثيسازي و دشمن با مقابله براي -
فرهنگي ، جهانبيني از عميق دركي به رقيب ، تمدنهاي احتمالي
در را خود هدف و يابند دست تمدنها ساير مذهبي و فلسفي
همه انحلال نهايت در و تمدنها اين مشترك عناصر جذب جهت
.نمايند متمركز خود ، سود به آنها
تمدنها برخورد نظريه در اصلي محورهاي
تمدن تعريف:الف
بالاترين فرهنگي ، موجوديت يك تمدن هانتينگتون نظر از
كه است فرهنگي هويت سطح گستردهترين و فرهنگي گروهبندي
عناصر به توجه با هم تمدن.است برخوردار آن از انسان
تعريف -نهادها و سنتها مذهب ، تاريخ ، زبان ، -مشترك عيني
و ذهني قرابتهاي و وابستگيها به توجه با هم و ميشود
.ميكنند افول و ظهورهستند پويا تمدنها انسانها ، دروني
شدني درك موجوديميشوند ادغام درهم و مييابند انشعاب
اعظم بخشاست واقعي اما سخت آنها بين مرز تشخيص و هستند
.ميدهد تشكيل تمدنها تاريخ را بشر تاريخ
پديده از هانتينگتون ساموئل تعريف به نگاه نخستين در
را فرهنگ و تمدن مرزهاي وي كه ميرسد بهنظر چنين تمدن
و تمدن ميان تمايز به معتقد "اصولا و است نموده مخدوش
مرزهاست درهمآميختگي همين دليل به "دقيقا.نيست فرهنگ
برخورد از تمدنها برخورد بهجاي گاه هانتينگتون كه
:ميگويد سخن نيز فرهنگها
رنگ نه جهان اين در برخورد اصلي نقطه "اصولا"
ميان عميق شكافهاي.اقتصادي بوي نه و دارد ايدئولوژيكي
ماهيت داراي برخوردها جوش نقطه بهاصطلاح و بشر افراد
".بس و بود خواهد فرهنگي
تمدن جانشين تنهايي به را مذهب اوقات گاهي حتي وي
بهعنوان آنرا تمدنها تقسيمبندي در نهتنها و ميكند
تمدنها ، برخورد از بلكه ميآورد ، بهحساب اصلي ركن يك
:ميكند تداعي صليبي جنگهاي و مذاهب برخورد نظير چيزي
مذهب مهمتر همه از و سنت فرهنگ ، زبان ، تاريخ ، با تمدنها"
".ميشوند متمايز يكديگر از
را نويسنده مقصود هيچگاه تمدنها ، برخورد مقاله خواننده
و درنمييابد تمدن و مذهب با آن ارتباط نوع و فرهنگ از
مفهوم يك مقوله سه اين از هانتينگتون كه نميفهمد "اساسا
نه؟ يا ميكند القا و درك را
تمدنها تقسيمبندي:ب
بهجاي -فرهنگ و تمدن نمودن جايگزين با هانتينگتون
جنگ خاتمه از پس ;كه ميشود مدعي -ايدئولوژي و اقتصاد
حتي و ژنرالها و ديپلماتها سيطره در آينده ، دنياي سرد ،
تمدنها اين بلكه بود ، نخواهد دولتها و كشورها تسلط در
نقش را جهاني آينده مناسبات كه هستند فرهنگسازان و
جايگزين را "ژئوكالچرال" بينش كه هانتينگتون.خواهندزد
منازعات پايان پايه بر است ، نموده "ژئوپلتيكال" اصطلاح
نزاع را مشخص تمدن هفت برخورد كاپيتاليستي ، -سوسياليستي
:مينمايد تصور و تصوير آينده جهان اصلي
تمدن ژاپني ، تمدن ،(اروپا و امريكا) غرب تمدن -
اسلامي تمدن هندي ، تمدن ،(همسايگانش و چين) كنفوسيوسي
و روسيه) ارتدكس اسلاو ، تمدن ،(مسلمان كشورهاي كليه)
لاتين تمدنامريكاي ،(سابق شرق بلوك كشورهاي از بخشي
.(جنوبي امريكاي كشورهاي كليه)
فرعي تمدن يك هانتينگتون ;درگير تمدن هفت اين حاشيه در
"ظاهرا كه آورد بهحساب نيز آفريقايي تمدن نام به ديگر
.نخواهدبود كارآمد چندان تمدنها جدال در
در كه است موضوعي است ، واقعي تقسيمبندي اين چقدر اينكه
خواهد قرار ما توجه مورد هانتينگتون نظريه بررسي و نقد
بر حاكم قانونمنديهاي صحت بر تاكيد با هانتينگتون.گرفت
پس نيست تمدن اگر" عنوان تحت مقالهاي در خويش ، نظريه
ميفشرد ، پاي تمدنها برخورد جريان بر ديگر يكبار "چيست؟
:مينويسد و
يا اقتصادي منافع دارد ، اهميت مردم براي آنچه "نهايتا"
خانوادگي ، ديني باورهاي بلكه نيست ، سياسي و ايدئولوژيك
آنها با مردم كه است چيزهايي ديگر و باورها و خوني رابطه
آنها راه در و ميكنند مبارزه آنها براي.ميشوند شناخته
پديده تمدنها برخورد كه است دليل همين به.ميشوند كشته
".است سرد جنگ جاي به نشستن حال در جهاني ، سياست محوري
كه است نموده ادعا و رفته ازاينها فراتر حتي هانتينگتون
جلوگيري بلكه هست ، هميشه تمدنها برخورد امكان تنها نه"
اين لبههاي و نيست امكانپذير "عملا برخوردهايي چنين از
".است خونين هميشه درگير تمدنهاي
دارد ادامه
:پانوشتها
1Fukuyama. The end of history.
انسان ، آخرين و تاريخ فرجام فوكوياما ، فرانسيس -2
.(مقاله)
3 Fuller.G The Geopolitic of Islam and the West
4 Huntington. S. The clash of Civilization.
|