باشيم؟ داشته راحتتري زندگي چگونه
گذشته از تصويري
بياموزيم؟ را خود داشتن دوست چگونه
كرد اعتراض تجديدنظر دادگاه بهراي قبه وكيل
روزنامه دو براي قرار ريال ميليون 60
شد صادر
باشيم؟ داشته راحتتري زندگي چگونه
داريد ، دوست "واقعا كه كارهايي انجام صرف را بيشتري وقت *
...بكنيد
كارهاي انجام خاطر به تنها كه شد متوجه پيش ، سال دو
و شود بيدار خواب از سحر كله صبحها است مجبور روزمرهاش
عنوان به او.برود رختخواب به بقيه از ديرتر نيز شبها
عهده بر را وظايفي پزشك چشم يك نيز و مادر يك همسر ، يك
نظرش به كه كارهايي انجام براي كافي وقت او اما.داشت
.نداشت بود ، مهمتر خيلي
حلهايي راه جستجوي به شروع بود وكيل يك كه شوهرش و او
ما":ميگويد او.كردند زندگيشان كردن سادهتر براي
".مهمند زندگيمون تو "واقعا چيزهايي چه كه بفهميم بايد
سه بچه پسر با كردن بازي براي كه ميدانستند آنان
برقراري نيز و خوراكش و خورد و تفريح به رسيدن سالهشان ،
.هستند بيشتري وقت نيازمند او با دوستانه رابطه يك
زندگي يك كه گرفتند تصميم جوان زوج اين اين ، بنابر
آنها به "واقعا كه چيزهايي تنها.كنند آغاز را معمولي
مطالعه مثل خرجي كم سرگرميهاي از و بخرند دارند نياز
را كارش شرلي.ببرند لذت پارك در زدن قدم و آشپزي كردن ،
منزل كارهاي انجام به را وقتش از مقداري فقط و كرد ول
چاپ را جمله اين ويزيت كارتهاي بالاي در او.داد اختصاص
را وقتتان از كمي "لطفا -هستيم شما خدمت در ما" ميكرد ،
مشخصي كارهاي انجام به او بعد ".كنيد خودتان صرف
برگزاري صورتحسابها ، پرداخت كردن ، خريد مثل ميپرداخت
گونه هر و اينترنت شبكه از اطلاعاتي گرفتن نيز و جشنها
.داشتند احتياج آن به مشتريها كه اطلاعاتي
همينكه ولي ميكنم كار سخت دارم هم هنوز من":ميگويد او
نهايت من خيليه ، بكنم ، وقتم براي برنامهريزي يه تونستم
را پسرم كه دارم اينو وقت فقط ولي ميكنم خودمرو سعي
.كنم بازي بسكتبال اون با يا باغوحش ببرم
و رفت.نيست خبري ديگه هم مزمن سردردهاي اون از البته
ميمونه ، تفريح يه مثل برامون تنها نه همسايهها با آمد
.بگذره راحتتر زندگيمون كه ميكنه كمكمون هم خيلي بلكه
خانواده تو البتهدوتامونه هر عهده به بچه از نگهداري
".خيليه هم ، تغيير ذره يك همين ما
اراده "واقعا نميتوانند او خانواده تماشاگران ، نظر طبق
دست رضايتبخش زندگي يك به توقعاتشان كاستن با تا كنند
آمريكاييها از نيمي كه داده نشان نظرسنجي يك.يابند
دلخواه مورد كارهاي انجام براي كافي وقت ميكنند ادعا
مدت معتقدند نيز والدين چهاردرصد و پنجاه.ندارند خود
از درصد ميگذرانند470 خود بچههاي با را كمي خيلي
كنار در زيادي مدت نميتوانند اينكه از نيز جوان زوجهاي
.گلهمندند باشند ، يكديگر
را وقتشان روزانه مردم بيشتر ميگذرد؟ چگونه ما وقت پس
اداره گزارش طبق.ميكنند آمد و رفت نيز و كار انجام صرف
ساعت هفته 49 در نفر يك تنها نفر ، پنج هر از كاري ، آمار
نفر ، هر 12 از نيز و.ميكند كار را وقتش از بيشتر كمي يا
تفريح به بيشتر يا ساعت مدت 60 به هفته در نفر يك تنها
پولدار افراد از خيلي امروزي ، دنياي در.ميرود گردش و
چيزهايي يا و اطلاعات چقدر هر اشاره يك با تنها كه هستند
زندگي" كتاب نويسنده.ميآورند دست به بخواهند ، كه ديگري
همه اينكه براي تنها ما":ميگويد "باشيد داشته راحتي
خسته را خودمان بيجهت باشيم ، داشته را چيزها اين
".ميكنيم
انرژي و وقت پول ، از چگونه ما اينكه يعني زيستن ساده
رفتن هدر از جلوگيري جهت در گامي تا كنيم استفاده خودمان
چندين پيشنهادات بيان با ما اينجا دربرداريم آنها
كم با ميتوان چگونه كه ميدهيم نشان شما به كارشناس
لذت بيشترين خود اوقات از خانوادگي ، بحثهاي و جر كردن
.برد را
كنيد آغاز درست برنامهريزي يك با را خود روز -1
و ساله يازده دختر دو مادر و معلم خانم يك اينكه از قبل
هميشه صبحها بريزد ، صحيح "برنامه" يك خود براي ساله ، نه
روز هر مجبوريم شوهرم و بچهها من ، ".بود سردرگمي دچار
هميشه بچهها.بشيم بيدار خواب از ساعت 457 سر
درسم طرح نميارم ياد به هم خودم.ميكنن گم رو كتابهاشون
همين به ميشه ، بلند خواب از دير پسرم.گذاشتم كجا را
ازش من كه وقتي خصوص به ;منگه و گيج هميشه اون دليل
بيرون كه وقت هربده انجام برام كاري يه ميخواهم
".نميگذشت خوش بهمون "اصلا ميرفتيم ،
را چيزي هر ميگويد او چيست؟ خانم اين برنامه حالا اما
آماده قبلش شب داريد ، احتياج آن به فردا "احتمالا كه
قهوه كردن درست براي صبحها تا بخريد جوش قهوه يككنيد
كمربند.بپوشيد لباسهايي چه ميخواهيد.نشود تلف وقتتان
پاك را لباستان لكههاي.بگذاريد كناري را جورابها و
بچهها.بدوزيد را شده كنده دكمههاي و بزنيد اطو كنيد ،
كره بسته تا گرفته بشقاب كاسه ، از را چيز همه ميتوانند
.بچينند ميز سر شير بجز را ، پنير و
:كه ميكند پيشنهاد ما به برنامهريزي امور كارشناس يك
صبح فردا كه بچههاتون ببينيد كنيد ، تهيه ليست يك"
:دارند لازم چيزهايي چه بروند مدرسه به ميخواهند
گواهي ساندويچ ، پول كتابخانه ، كتابهاي مدرسه ، تكليفهاي
به رفتن از قبل شب را اينها همگي غيبتها ، كردن موجه
.كنيد آماده رختخواب
پيكنيك به خودتان با ميخواهيد فردا كه را چيزهايي تمام
را آنها همگي زيرانداز ، يك يا و كولهپشتي مثل ببريد ،
مشخصي درجاي را منزلتان در كليد هميشه.بگذاريد در جلو
ساعت شانزده مردم از نيمي كه داده نشان تحقيقاتبگذاريد
".ميگردند گمشدهشان كليدهاي دنبال به را سال در
نكنيد اضافه لوازم از پر را منزلتان -2
اضافي چيزهاي برابر در شما اقدام آخرين" كتاب نويسنده
.بخريد داريد ، دوست "واقعا كه را چيزي":ميگويد "منزل
نيازمند همه و همه شمعداني بدنسازي ، دوچرخه پيراهن ، ميز ،
وقت تنها كه غيرضروري لوازم.تعميرند و مراقبت گردگيري ،
".نخريد ميگيرند ، را شما
ميل ديگر اينكه براي كه ميكند سفارش ما به روانشناس يك
خود با باشيد نداشته زيادي چيزهاي كردن جمع به رغبتي و
.بخوره دردم به اين دوباره زماني يك ممكنه فقط":بگوييد
پوره پاره كاغذديواري اين روزي يه ممكنه آره ، اينكه يا
ممكنه كه چيزيرو هر ميتوانم من مگه ولي بخوره ، دردم به
هم اگه كنم؟ تلمبار هم روي بخوره ، دردم به زماني يه
".ميكنم اجاره انباري يه و ميرم خواستم ،
زيادي اشياء جمعآوري" كتاب نويسنده و بهداشت كارشناس يك
چيزهاي درگير را خود حد از بيش كه مشتريهايي به "منزل
را دوروبرشان كمي كه ميكند توصيه كردهاند ، زندگي زايد
سرو براي كافي وقت "ظاهرا نيز آنها خود البته كنند ، خلوت
هميشه نتيجه در ندارند ، را چيزها اين به دادن سامان
اگر خريدهايد ، قفسهاي يك دراور يك زماني يك.سردرگمند
عوض را آن نشد ، درست هم اگر.كنيد تعميرش ميتوانيد شكست
.بياندازيد دورش يا كنيد
"نه" بگوييد محترمانه -3
دو از خانهدار مادر يك بهعنوان اينكه علاوهبر ماري ،
و ساله ده بهترتيب كه اليزابت و سارا دخترش ،
يك در يكشنبهها ميكرد ، مراقبت بودند ، دوازدهساله
كمك نيز مغازه يك كردن اداره در داشت ، تدريس هم مدرسه
آنجا در كه را ادارهاي هر مسئوليت همچنين و ميكرد
دوباره او اينكه بعداز.ميگرفت بهعهده ميشد ، استخدام
انجام براي پيش از بيش كرد ، داير را گلسازياش كلاس
.ميكرد تلاش وظايفش
او نگراني و اضطراب موجب سخت ، كاري برنامه اين بالاخره
زماني و دهد بهخرج انصاف كمي بود مجبور او كه چرا.شد
و مدرسه در دخترانش دانشآموزي جشن در شركت براي را
آنها همه ديگر حالا.بگيرد درنظر مربيان و اولياء انجمن
بچهها مشق و درس به پيتت.ميخوردند شام ميز يك سر
ديگه بار يك تونستم كه جالبه خيلي":ميگويد او.ميرسد
".رودريابم شوهرم
نه ، ":ميگويد باشيد داشته راحتي زندگي كتاب نويسنده
وقتمان در آن گفتن با ميتوان كه دوحرفي كلمهايست
دادن توضيح به كنيد شروع اينكه بهجاي ".كنيم صرفهجويي
خيلي ميتوانيد ".ندارم وقت "اصلا من" بگوييد "مثلا و
را قضيه قال و "نه"بگوييد محترمانه لحني با البته زود ،
كه چرانباشيد جورواجور بهانههاي بهدنبال همش.بكنيد
اين همه ميكند خيال شما طرف "احتمالا كار اين با
.اوست خواسته كردن رد براي تنها بهانهها
نكنيد مالاندوزي صرف را خود اوقات -4
"سادهتر زندگي پيرامون زن يك رهنمودهاي" كتاب نويسنده
وقترو ارزش اينكه بهجاي گرفتيم ياد ما اغلب":ميگويد
ما درنتيجه.باشيم ثروت و پول بهدنبال بيشتر بدانيم ،
كردن پسانداز براي كه نكنيم فكر هم اين به حتي ممكنه
.ميديم ازدست گرانبهامونرو وقت چقدر بيارزش ، تومان چند
شده ، كندهكاري چوبلباسي يك خريدن براي كه ميارزد آيا "
زود خيلي درحاليكه بگرديم ، حراجيها بازار در سرگردان
محله در خانگي لوازم فروشگاه يك از را آن ميتوانيم
يك در غذا ، بردن و خريدن براي اينكه يا بخريم؟ خودمان
دادن با تنها ميتوانيم درحاليكه ;شويم معطل رستوران
بياورند؟ منزلمان به را غذا بخواهيم آنها از ناچيزي انعام
بگوييم و كنيم رد را پيشنهاد اين اينكه بهجاي است بهتر
در بيشتر كمي و بنشينيم "بدم پول اينهمه نميتوانم من"
.كنيم فكر مساله اين مورد
كنند كمكتان كه كنيد تشويق را فرزندانتان -5
شما" كتاب و نويسندهنيزاست يك كه فعال مشاور يك
"دهيد اختصاص خودتان به را بيشتري وقت روزانه ميتوانيد
در بايد كه اصلي مهمترين است معتقد كرده تاليف را
بهجز خانواده ، افراد همه كه اينست باشد حاكم خانواده
.كنند كمك منزل كارهاي انجام در نوزادان ،
پر را سوپ كاسه يك ميتوانند ساله چهار تا سه بچههاي
پنج.بياورند برايمان را بچه پوشك و بروند اينكه يا كنند
پهن رختخواب بچينند ، را ميز ميتوانند هم هفتسالهها تا
سال دوازده تا هشت كه آنهايي نيز.بزنند جارو يا و كنند
پاك را وسايل روي گردوغبار كنند ، وجين ميتوانند دارند
.بريزند دور را آشغالها اينكه يا و كنند
ليست يك.شوند آشنا وظايفشان با كمكم بچهها بگذاريد
انجام مسئول هركس شود معلوم تا كنيد تهيه منزل كارهاي از
براي جايي ديگر كار اين با كه چرا ;چهكاريست
ميز نيست كه من نوبت" بگوييم "مثلا نيست يكيبهدوكردن
."كنم تميز را
;باشيم داشته زيادي توقع بچهها از نبايد كار آغاز در
خيلي اين كنند جمع بد را رختخوابشان آنها اگر كه چرا
آنها اگر ولي.نزنند دست آن به "اصلا كه آنست از بهتر
بد را رختخوابشان هميشه و گرفتند ناديده را ما گوشزدهاي
را ما زحمات تمامي كار اين با ممكنست درواقع كردند ، جمع
اجراي مورد در بايد ما كه است معتقد مشاور.دهند باد به
حال به را فرزندتان شما اگر.كنيم پافشاري برنامهمان
و دانسته زرنگي نوعي را خود كار اين او كنيد ، رها خود
كارهاي زيربار از تا كند استفاده روش همين از است ممكن
.دربرود منزل ديگر
كنيد خاموش را تلويزيون -6
"وقت از امريكائيها استفاده چگونگي" پروژه مسئول
هفته در ساعت شانزده متوسط بهطور امريكائيها":ميگويد
آنان كه كاريست مهمترين اين.ميكنند تماشا تلويزيون را
تلويزيون وليميدهند انجام خود فراغت اوقات گذران براي
مطالب كه چرا ;شما اوقات گذران براي وسيلهايست تنها
از خيلي.است اندك بسيار نيز آن سرگرميهاي حتي يا و علمي
اگر تنها ;باشند داشته راحتتري زندگي ميتوانند مردم
جلوي خوابآلود چشماني با كه زماني يكسوم از بتوانند
".كنند استفاده كشيدهاند ، دراز تلويزيون
از قبل كه ميكنند توصيه خانوادهها به كارشناسان ديگر
كاريتان برنامه بگيريد ، كمك تلويزيون راهنماي از اينكه
تماشا برنامههايي چه كه بگيريد تصميمكنيد مشخص را
تكراريست برنامهاي ديديد اگر و كنيد ضبط را آنها كنيد ،
هم تلويزيون تماشاي البته.كنيد خاموش را تلويزيون "فورا
جمعهها عصر يا خوردن غذا هنگام "مثلا ;دارد مشخصي ساعات
.نيست اينكار براي مناسبي زمان است تعطيل روز كه
اينكه ميشود؟ عايدمان چيزي چه كارها اين انجام با حال
خواهيم خود دلخواه مورد كارهاي انجام براي بيشتري وقت ما
بيل را باغچه كنيم ، بازي بچههايمان با ميتوانيم.داشت
اين انجام اندازه به هيچچيزبرويم گردش به يا و بزنيم
.نميكند آسانتر را ما زندگي كارها
هوك كاترين :نويسنده
عالينژاديان زينب :مترجم
بدبخت ملت
حكمرانان خودسرانه اعمال با رابطه در فوق كاريكاتور
كه ولايات حاكمان.است شده خلق قاجاريه ، زمان در ايالات
ماليات عنوان به مبلغي ميشدند منصوب شاه طرف از
كه ميپرداختند مركزي حكومت به مردم از شده جمعآوري
اخذ مردم از كه بود مبلغي از كمتر برابر چند درواقع ،
آزاد "عملا آنها دولت ، به باجدهي اين درمقابل.ميكردند
خود ، جيب بيشتر هرچه پركردن هدف با كه بودند خودمختار و
مردم ، مال و جان به تعدي.بكنند ميخواهند هرچه مردم با
خود حق را كردن حبس و كشتن و زدن و آنها زمينهاي گرفتن
دست آلت حاكمان اين نيز مشروطيت زمان در.ميدانستند
دستههاي با مشروطيت برانداختن براي و شده عليشاه محمد
غارت و قتل به عشاير ، و ايلات تحريك با و خود تفنگچيهاي
.ميپرداختند روستاها در
ملخ) بود شده "ملخخواري" خراسان در ش.-ه سال 1285 در
به مردم نوشتن عريضه و (بود خورده را كشتزارها محصول
آصفالدوله طرفي از.نكرد فايدهاي نيز مظفرالدينشاه
ميخواست ، ماليات و ميآورد فشار مردم به خراسان حاكم
تركمنها به را خود فرزندان ناچاري از مردم كه شد سبب اين
فرياد و يافت انعكاس كشور تمام در فاجعه اين.بفروشند
مقيم ايرانيان كه تلگرافي.كرد بلند را ملت اعتراض
فرستادند ايران مجلس نمايندگان به باره اين در عشقآباد
.واداشت گريستن به را نمايندگان و شد قرائت مجلس در
از جلوگيري مسئول را "بروجردي مفخم سالار" دولت ،"ضمنا
ميپرداخت او به سالانه حقوق مبلغي و كرده تركمنها تاراج
مفخم سالار...كرد قطع را حقوق اين سرخود آصفالدوله كه
قوچان به كه نمود تحريك را تركمنها كردن ، تلافي براي هم
درحدود بيگناه ، مردم غارت و كشتار از پس و كردند حمله
عشقآباد در و بردند و دزديده هم را دختر و زن 60
و كردند شكايت و دادند عريضه مجلس به قوچانيها.فروختند
براي آصفالدوله كه نمودند اصرار و كرده بحث نمايندگان
و بود حاكمان پشتيبان شاه ولي.بيايد مجلس به پاسخگويي
حمايت نيز بار يك.ميشدند رها مجازات بدون آنها "معمولا
مشهد شهر گوشت و نان كه نامي محمدحسن حاجي از آصفالدوله
شورش باعث ميفروخت گران خيلي قيمت به و كرده كنترات را
رهبري به و پيوسته مردم به بازاريان از گروهي شد ، مردم
و ريخته محمدحسن حاجي خانه به طلبهها از عدهاي
وي ولي بگيرند را حاجي و بشكنند زور به را در ميخواستند
آماده را تفنگچيهايش بود مطلع شورش اين زمينه از كه
به كه بود فرستاده حكمران هم سوار نفر و 200 بود كرده
اين در نفر گريختند 40 مردم آنكه با و كردند ، شليك مردم
كه بود آن از پس.شدند زخمي زيادي عده و شده كشته ميان
شاه مظفرالدين به نامهاي مورد اين در طباطبايي آيتالله
...":ميآوريم اينجا در را آن از قسمتهايي كه نوشت
كه ماليات ، گندم ري سه عوض در را قوچاني دخترهاي پارسال
به عشقآباد ارامنه و تركمانها به گرفته بدهند ، نداشتند
خاك به ظلم از قوچاني رعيت هزار ده فروختند ، گزاف قيمت
و حكام ظلم از ايران رعيت هزارها كردند ، فرار روس
گذران فعلگي و حمالي به كرده ، هجرت خارجه به مامورين
و حكام تعدي دست...ميميرند خواري و ذلت در و ميكنند
و حكام ظلم و دراز ، رعيت جان و عرض و مال بر مامورين
اقتضا ميلشان قدر هر رعيت مال از ندارد ، اندازه مامورين
كند ، حكم و ميل چه هر به شهوتشان و غضب قوه ميبرند ، كند
"...ميكنند اطاعت كردن ، ناقص و كشتن و زدن از
و كشمكشها كه بود ، شيراز حاكم نيز قوامالملك)
"اسلامي انجمن" با مخالفت در زيادي كارشكنيهاي
(.ميداد انجام شيراز ، در مشروطهخواهان
آذربايجان روزنامه
ساهر حميد آرشيو از كاريكاتورها
زارع رويا :كننده تهيه
بياموزيم؟ را خود داشتن دوست چگونه
بخشيم انسجام خود شخصيت به
جلوه بياهميت با را خود غلط كار ما كه ميآيد پيش بسيار
اين از كه فشارهايي با ما برخورد.ميكنيم توجيه آن دادن
برخورد يك دليل اين به ميشود ، وارد ما بر بابت
پيدا را پوليميكنند همچنين ديگران كه است فريبكارانه
را آن است ، مالك يابنده ضربالمثل مصداق به و ميكنيم
ميگوئيم كوچكي بيضرر دروغ يا.ميداريم نگاه خود نزد
.يافت نخواهد آگاهي آن از هرگز هيچكس زيرا
آن از كه ما اما نشود ، آگاه آن از ديگري هيچكس است ممكن
آينه شخصيت ، انسجام.كنيم زندگي خود با بايد و آگاهيم
درباره را ما احساس نحوه همواره ما اعمال.است نفس عزت
غير رفتاري با بدانيم كه وقتي حتي.ميسازد منعكس خود
درمييابيم ميگريزيم مهلكهاي از سلامت به شرافتمندانه
انسجام و يكپارچگي همان ماست ، نفس عزت راهنماي آنچه كه
.است شخصيت
اين طرح ما نفس عزت اندازهگيري وسيله يا بارومتر بهترين
سازگاري ميكنيم آنچه با ميگوئيم آنچه آيا كه است پرسش
را ديگري كار نهان در و ميكنيم تبليغ را چيزي آيا دارد؟
لاكپشت مانندلاك شخصيت انسجام و صداقت.ميدهيم انجام
ميكند ياري را ما و كرده محافظت را ما دروني خود و است
تا كنيم ، رفتار خود حقيقي شخصيت با مناسب شيوهاي به كه
.نمائيم راحتي احساس خود وجود اعماق در
قدر هر شرافتمندانه ، غير رفتار از بدانيم كه وقتي حتي
و صداقت كه درمييابيم برد ، درخواهيم به سالم جان كوچكي ،
.است نفس عزت راهنماي شخصيت انسجام
عيبجويي از خودداري
اتومبيل بزرگ چراغهاي مانند ديگران عيبهاي كه شده گفته
نظر به خودمان عيبهاي از درخشانتر همواره عيبها اين است ،
برداشته زماني نفس عزت ايجاد در مهم گام يك.ميرسد
و نگذاريم انگشت ديگران خطاهاي روي ديگر ما كه ميشود
از عيبجويي.سازيم متمركز خود خطاهاي روي را چراغ نور
از كه هربار زيرا است نفس عزت به رسيدن راه سد ديگران
"معمولا ما.ميزنيم صدمه خود به ميكنيم ، انتقاد ديگران
چيزها آن كه ميكنيم انتقاد ديگران از چيزهايي خاطر به
ميكنيم ، انتقاد ديگران از وقتي.نميپسنديم خود در را
از دارند ، شدن اصلاح به نياز ما خود در كه را چيزهايي
.ميداريم دور نظر
انرژي از ميتوانيم كنيم ، خودداري عيبجويي از كه هنگامي
بهتري زمينههاي در ديگران ، از عيبجويي در مصروف
و مهرآميز سخنان اندازه به بشري داروي هيچ.كنيم استفاده
درمان را ديده آسيب نفس عزت نميتواند محبتآميز حمايت
عذاب ما سخنان كه شويم حساس مسئله اين به ميتوانيم.كند
محكوم و قضاوت براي عقيده اظهار از آيا.شفابخش يا آورند
ديگران؟ روحي تقويت و حمايت براي يا ميگيريم بهره كردن
در تلاش با را ديگران از انتقاد در مصروف انرژي ميتوان
.كرد صرف بهتري راه در خود نفس عزت اعتلاي راه
رابينس.ب دكتر :نوشته
منوچهرغيبي دكتر :ترجمه
كرد اعتراض تجديدنظر دادگاه بهراي قبه وكيل
ما خبرنگار با تماسي در قبه غلامرضا وكيل:اجتماعي گروه
تهران استان تجديدنظر دادگاه شعبه 11 صادره راي به نسبت
.كرد اعتراض قبه ، عليه
راي ابلاغ از بعد:داشت اظهار مورد اين در رياحي غلامعلي
بلافاصله دادگاه تهران ، عمومي دادگاه شعبه 1413 از صادره
تومان ميليارد به 18 را قبه غلامرضا آقاي تامين قرار
از بعد تامين قرار تشديد چونكرد تشديد و تبديل وثيقه
آن به نسبت بود قانوني موازين برخلاف بدوي راي ابلاغ
.شد رسيدگي درخواست و اعتراض
آقاي جناب تهران شهردار از شرحي طي اقدام اين موازات به
در مندرج مبالغ به نسبت كردم درخواست "كتبا الويري مهندس
قبه آقاي كه توماني ميليارد رقم 16 "عمدتا و بدوي حكم
تدارك براي لازم مالي اطلاعات بود شده استرداد به محكوم
.گيرد قرار اختيارم در تجديدنظر مرحله دفاع
اداره و مالي امور كل اداره تهران محترم شهردار دستور به
عنوان به اينجانب به خطاب "كتبا تهران شهرداري حقوقي كل
مربوط مذكور اقلام داشتند اعلام قبه غلامرضا آقاي وكيل
به متعلق و تابعه شركتهاي به شهرداري پرداختهاي به
و سرويس وانت و خدمات كالا و مصالح بازار نظير شهرداري
مقابل در يا و شده بازپرداخت يا كه ميباشد غيره
.است گرديده منظور قطعي هزينه به متبادله موافقتنامههاي
پرداختي رقم حكم در كه نيز (آبدشت) آبگشت شركت خصوص در
رقم كه شد اعلام "كتبا بود شده ذكر ريال ميليارد 15
تومان ميليون هشتاد معادل مبلغ اصل است ناصحيح مذكور
.است شده تصفيه و بازپرداخت سال 74 در كه بوده
شعبه محترم رئيس.شد تسليم شعبه 1413 به گواهيها اين
شده صادر قبه آقاي وكيل به خطاب گواهيها چون داشت اظهار
الويري مهندس آقاي امضاء به "مجددا دارد ضرورت است
به مراتب.شود صادر دادگاه به خطاب تهران محترم شهردار
شماره نامه طي تهران محترم شهردار و شد منعكس شهرداري
"مجددا مورخه 29/4/78 7810406/7810
شعبه 1413 محترم رياست به خطاب را قبلي صادره گواهيهاي
دادگاه كه حالي در و اثنا اين در.داد قرار تاييد مورد
به رسيدگي صدد در جديد مدارك و اسناد دريافت از بعد بدوي
از محاكماتي پرونده بود تامين تخفيف و تبديل درخواست
ثبت به تجديدنظر دادگاه شعبه 11 در تاخير با و اخذ شعبه
تقديم را ماهوي تكميلي لايحه اينجانب اينكه بدون رسيد
گواهيهاي ملاحظه با كه شعبه محترم رياست.باشم كرده
را مطلب اين و داشت را موكل تامين تخفيف به عقيده جديد
كرده اعلام "حضورا قبه آقاي خانواده و اينجانب به "كرارا
به رسيدگي براي پرونده داشت مقرر تاريخ 26/5/78 در بود
تجديدنظر شعبه 11 از آن تخفيف و تامين قرار فك دادخواست
تاريخ 27/5/78 به شد حاصل اطلاع ناگهان ولي شود مطالبه
غيرقانوني تصرف و اختلاس يعني قسمت دو در بدوي شعبه حكم
تباني اتهام به رسيدگي جهت پرونده و تاييد شعبه 11 در
.است شده اعاده شعبه 1413 به موكل حبس سال سه تاييد بدون
بدوي دادگاه كيفري ، دادرسي آئين قانون ماده 169 مطابق
كند رسيدگي تامين تخفيف درخواست به كه است بوده مكلف
تصفيه و واريز بر مبني متعددي گواهيهاي كه عليالخصوص
تكليف اين به ولي بود شده تقديم حكم در مندرج اقلام
"اصولا رسيدگي مقام در تجديدنظر دادگاه و نشد عمل قانوني
مدارك اين كه حالي در نكرد قانوني توجه گواهيها اين به
جديد مسئولين توسط كه است رسمي اسناد جمله از "كلا
عدم و گرديده صادر فعلي محترم شهردار "خصوصا شهرداري
قانوني و منطقي توجيه هيچگونه آنها به نسبت اثر ترتيب
.ندارد
مجوز فاقد راي ابلاغ از بعد تامين تشديد كه همانگونه
تخفيف درخواست با مواجهه مقام در دادگاه بوده ، قانوني
تكليف كيفري دادرسي آئين قانون ماده 169 مطابق تامين
اين تا تكليف ، اين به كه داشته تصميم اتخاذ براي قانوني
مورد "تماما تجديدنظر و بدوي حكماست نشده عمل تاريخ
شهرداري اخيرالصدور گواهيهاي با كه "خصوصا است اعتراض
باقيمانده طرق از بنابراين.دارد آشكار مغايرت تهران
قانون و 18 ماده 31 اعمال و دادرسي اعاده نظير قانوني
اقدامات زمينه اين در انقلاب و عمومي دادگاههاي تشكيل
.گرفت خواهد صورت لازم
روز يك تاريخ 27/5/78 به تجديدنظر حكم كه است ذكر شايان
منظور به پرونده مطالبه در شعبه 1413 رئيس موافقت از بعد
تغيير با مقارن و تامين تخفيف و تبديل درخواست به رسيدگي
.شد صادر قضائيه قوه اخير مديريتهاي
روزنامه دو براي قرار ريال ميليون 60
شد صادر
مسئول مديران اتهام تفهيم و بازجويي جلسه:اجتماعي گروه
لرستان آواي نامه هفته و مناطقآزاد نشاط ، روزنامههاي
(مطبوعات دادگاه) تهران عمومي دادگاه درشعبه 1410 ديروز
مديرمسئول به اتهام تفهيم از پس جلسه دراين.برگزارشد
به ريال ميليون ده سپردن با وي لرستان آواي هفتهنامه
روزنامه مديرمسئول صفري لطيف.شد آزاد الكفاله وجه عنوان
عليه مطرح فقرهپرونده هشت به ازپاسخگويي پس نيز نشاط
رئيس از اداري وقت اتمام لحاظ به روزنامه اين
ديگر پرونده چهارفقره به پاسخگويي تا خواست دادگاهمهلت
دادگاه رئيس مرتضوي سعيد.شود موكول ديگر زمان به
نشاط روزنامه مديرمسئول مهلت درخواست نيزبا مطبوعات
مناطق روزنامه مديرمسوول پناه يزدان محمدرضا.كرد موافقت
جلسه دراين خود مدافع همراهوكيل به كه نيز آزاد
پاسخگويي وبراي داد پاسخ ازشكايات فقره پنج به حضورداشت
روزنامه ، اين عليه شكايت مورد اتهام 49 وتفهيم
.كرد استمهال ازدادگاهدوهفته
ريال ميليون توديع 50 با آزاد مناطق روزنامه مديرمسئول
مطبوعات دادگاه رئيس ازسوي صادره وجهالكفاله عنوان به
.شد آزاد بعدي تارسيدگي
|