شاعرانه زيباييهاي مفتون
و زيباشناختي ارزشهاي و آثار زندگي ، درباره پژوهشي
كرماني فقيه عماد خواجه غزلهاي مضموني
و قصايد ديوان عماد ، خواجه از بازمانده اثر مهمترين *
غولهاي ظهور و او عصر به توجه با البته كه اوست غزليات
و ساوجي سلمان و خواجو و مولانا و سعدي نظير فارسي ، غزل
خواجه بالاخره...و زاكاني عبيد و خاتون ملك جهان
گرفت قرار سايه در حدودي تا شيرازي ، حافظ محمد شمسالدين
شد استناد بدان كمتر و
:اشاره
عراقي مكتب بزرگ شاعران از يكي كرماني ، فقيه عماد خواجه
مكتب اشعار القاي به حافظ بر مقدم حدي تا و معاصر كه است
در الحق و ورزيده اهتمام هشتم قرن چندموضوعي غزل و رندي
كثرت دليل به متاسفانه.است داشته وافر توفيقي عرصه اين
به افراطي توجه حال عين در و شاعري ، و شعر عرصه نامداران
بزرگاني منزلت هيچگاه فارسي ، شعر اركان و قلهها برخي
اما ;است نگرفته قرار بحث مورد فقيه عماد خواجه همچون
است لازم -غزل بويژه- فارسي شعر تحول شناخت براي حداقل
و تحليل و بحث مورد فقيه عماد همچون شاعراني آثار
خصايص از مجملي ذيل مطلب در.گيرد قرار نقد و سبكشناسي
خلاصهاي با همراه عماد ، شعر مضموني و سبكي امكانات و
خوانندگان گرامي نظر به آثارش و زندگي باب در مقدماتي
.است رسيده
هنر و ادب گروه
رضوي مسعود سيد
ايران ، در ادبي آثار و اديبان شناخت در سنتي و ديرينه رسم
شاعران اينكه يعني تذكرهاي نگرش.است بوده تذكرهنويسي
حيات به مربوط اطلاعات برخي و زندگي خلال از را اديبان و
صورت به نيز آثارشان از جستار و بيت و قطعه چند كه ايشان
نكات ، اين.دهيم قرار شناخت مورد گرديده درج اتفاقي
تحليل عرصه در "غالبا اما هستند ، مفيد خود جاي در اگرچه
طريق از ميبايد ادبيات به ما رويكرد.نيستند اساسي ادبي
در ما عزيمت نقطه يعني.برسد نتيجه به ادبي آثار
شاعران اشعار و نويسندگان آثار تحليل بايد ادبي بررسيهاي
و هنري دريافتي و بازيابيم اثر متن در را آنها تا باشد
حاشيه در مسئلهاي ، و نكته هر.كنيم ارائه منتقدانه
را نويسنده يا شاعر زندگي از گوشهاي اگر ادبي ، بررسيهاي
به.نمايد مساعدت نيز ادبي اثر فهم به ميبايد كند ، روشن
كار به اجتماعي و تذكرهاي تاريخي ، اطلاعات ترتيب ، اين
راهگشاي مطالب اين كه ميزاني به و آمد خواهد ادبي نقد
فهم و تشريح و توضيح در و مييابد اهميت باشد ، اثر فهم
.مييابد اعتبار و اولويت آن از قسمتي يا اثر
ابتدا مقاله ، اين در موضعي چنين حفظ با مختصر ، اين در
و داشت خواهيم "كرماني فقيه عماد" زندگي به مختصر نگاهي
خواهد عرضه وي شعر اختصاصات و كيفيت درباره بحثهايي سپس
فقيه عماد عصر اجتماعي و تاريخي شرايط درباره بحث.شد
يعني ايران مركز اقليمي حوزههاي در ،(ق.-ه هشتم قرن)
فهم براي بسيار اهميت از آنكه با نيز يزد و كرمان و فارس
وي شعر تلميحات برخي حتي و كنايات برخي و اجتماعي اشارات
اينجا در معتنابه ، و مهم منابع وجود دليل به ;است لازم
در مطلوب كيفيتي با بحثها اينگونه.نميشود تكرار
عبدالحسين استاد اثر "رندان كوچه از" نظير كتابهايي
و غني قاسم دكتر مرحوم نوشته "حافظ عصر تاريخ" زرينكوب ،
...و مرتضوي منوچهر دكتر استاد ممتاز اثر "حافظ مكتب"
حافظ به مربوط آثار به جملگي آثار اين.است گرديده مطرح
ارجمندي منابع چنين خواجه ، بركت به و است مربوط پژوهي
آثار اين به را بحثها اينگونه مشتاقان و شده نگاشته
مقدمهاي با "صرفا را خود بحث بنابراين ، .ميدهيم ارجاع
.ميكنيم آغاز آثارش و فقيه عماد شخص درباره موجز
كيست؟ كرماني فقيه عماد
همايونفرخ الدين ركن همت به كه كرماني فقيه عماد ديوان
و احوال ترجمه باره در مطول مقدمهاي واجد شده ، منتشر
لقبش و علي اسمش كه است ارجمند شاعر اين آثار مجموعه
.است بوده نامي فقيه محمود فرزند كرماني فقيه عمادالدين
احتمال اقرب به وفاتش سال اما نيست مشخص عماد تولد سال
آذري شيخ ،"جواهرالاسرار" صاحب.است بوده قمري هجري 773
فضلا...":نويسد چنين فقيه عماد خواجه درباره اسفرايني
واقع حشوي "احيانا متاخران و متقدمان سخن در كه برآنند
در كه كردهاند اتفاق اكابر كه فقيه عماد سخن الا شده ،
معني ، در نه و لفظ در نه.نيست واقع فتوري "اصلا سخن آن
و هنروران مشام و ميآيد عبير بوي عماد خواجه سخن از و
"...مينمايد زيباتر جنان بوي از بلكه صاحبدلان ،
نماينده و است تامل قابل بسيار اسفرايني شيخ سخن اين
زمره ، همين از و محققان ، از متقدمان نگاه در خواجه مقام
شاعر كه "اطعمه شيخ" به معروف شيرازي ، حلاج ابواسحق شيخ
و خوراكيها دائرتالمعارف او ديوان و بوده خاصي سراي طنز
سبك به "ضمنا و -است بوده روزگارش و عصر خوردنيهاي
حكايتنامه يك و مثنوي يك نيز سعدي گلستان و شاهنامه
نيز عماد باره در -ساخته خوراكيها بين نبرد درباره
تضمين را برجسته شعراي غزليات كه اطعمه.دارد بياناتي
كه حالي در -ميسروده خوراكيها زبان به و است مينموده
از يكي مقدمه در -بوده رياضتكشي و مهذب انسان خودش
ميرسد مشام به آن از طعام بوي معمول طبق كه نوشتههايش
گويد او برجستگي و وارستگي و فقيه عماد مقام در مطالبي
.است آورده مقدمه صفحه 12 در را آن مصحح كه
فقيه عماد معاصران
او معاصران و است حافظ عصر همان گفتيم ، چنانكه عماد ، عصر
كتابهاي برخي و "السير حبيب" صاحبحافظ معاصران همان
مطالبي حافظ خواجه و عماد خواجه ميان رقابت درباره ديگر ،
اعتماد قابل چندان و است افسانهآميز البته كه نوشتهاند
عابد بسيار فقيه عماد خواجه كه ميشود مشخص فقط.نيست
غالب و -صوفيانه شديد گرايشات با -شرعيات به مقيد و بوده
لحاظ به خصائلي چنين از رقيبان يا ناموافقان و محاسدان
ناگفتهاي حرف هم مورد اين در هرحال به.هستند تهي عملي
لطف به "اساسا و نباشد مذكور پژوهي حافظ كتب در كه نيست
ادبي پژوهش رشتههاي پررونقترين جمله از كه رشته اين
پژوهش و بحث مورد هشتم و هفتم قرون مسائل از بسياري است ،
.است گرفته قرار
كرماني فقيه عماد خواجه آثار
آثار غزليات ، و قصايد ديوان بر علاوه فقيه ، عماد خواجه
قرار توجه مورد اجمال به اينجا در كه دارد هم ديگري
:ميگيرد
سالگي در 37 را اثر اين فقيه عماد:نامه محبت مثنوي -1
آن در را اخلاقي مسائل و نصايح برخي و تذكرات و سروده
نيز خود زمان ، آن در "ظاهرا.است داده قرار توجه مورد
:است ميگذرانده سر از را زاهدانهاي سلوك
آزم و حرص كمند در الهي
درازم عمر شد صرف غفلت به
و مشتهر بسيار خواجه زمان در اثر اين:نامه صحبت -2
:است گفته باره اين در خودش و بوده ، معروف
من نامه صحبت است جهانگير
من هنگامه شد گرم وي از كه
كردم درگاه آن سوي رويش چو
كردم همراه نامهاش محبت
مسائل و مقولات در منظومهاي اثر ، اين:طريقتنامه -3
محمود عزالدين اثر "مفتاحالكفايه و الهدايه مصباح" كتاب
توسط كه است صوفيه كتب اعاظم از الهدايه مصباحاست كاشي
و شد تنقيح و تصحيح همايي سيدجلالالدين فقيد استاد
تئوريك مسائل آن موضوع.است نگاشته برآن سترگ مقدمهاي
بعد ، به نقطه اين از.است سلوك و سير مراحل و تصوف
اين سلك به درآمدن و تصوف به عماد خواجه ورود "ظاهرا
هم خانقاه اهل خواجه "ظاهرا.ميشود نزديك كمال به فرقه
محمود نظامالدين نام به است بوده شيخي هم او پير و بوده
مقدمه در همايونفرخ ركنالدين مسائل ، اين درباره كه
.است گفته سخن ديوان
عماد خواجه اهميت و عقايد و غزليات و قصائد
و قصايد ديوان عماد ، خواجه از بازمانده اثر مهمترين اما
غولهاي ظهور و او عصر به توجه با البته كه اوست غزليات
و ساوجي سلمان و خواجو و مولانا و سعدي نظير فارسي ، غزل
خواجه بالاخره...و زاكاني عبيد و خاتون ملك جهان
گرفت قرار سايه در حدودي تا شيرازي ، حافظ محمد شمسالدين
.شد استناد بدان كمتر و
حياتش ، دوران غزلسرايان اكثر مانند نيز عماد خواجه
را او مثنويات فقط اگر و داشت ملامتيه به ظريف گرايشي
حمدون پيرو و ملامتي او كه ميشود مسلم دهيم قرار مدنظر
ميتوانيم غزلياتش محتواي به توجه با ولي.است بوده قصار
مكتب پيرو بيشتر او كه بگوييم و كنيم تلطيف را نظر اين
نيز حافظانه تصوف طريقت كه بوده رندانه خوشباشي و قلندري
و معنوي پديده اين بياني كمال حافظ البته.است همين
درباره بيتي چند جريانات اين همه هرچند است ، بوده فرهنگي
.دارند -عبارات همين با -ملامتيه و ملامتي و ملامت
-نبوده سفر اهل و گوشهنشين كه -حافظ برخلاف فقيه ، عماد
هم حج سفر و داشته علاقه سياحت و سير و گذار و گشت به
قطع به اما بوده ، شيعه وي مذهب گويا.است بوده كرده
نكته اين هرحال به.كرد نظر اظهار باره اين در نميتوان
و بوده خود عصر شاعران و رجال معاريف از او كه است مسلم
شعر تتميم و تضمين با و او اقتفاي به حافظي خواجه چون
عماد تاثير.است ميبرده پيش را خود غزل كار گاهي عماد ،
.داد نظر احتياط با بايد را آن عكس اما است مسلم حافظ بر
:غزل مثال ، براي
برابرم حمايل جوزانهاد
ميخورم سوگند و شاهم غلام يعني
:است عماد غزل اين از استقبالي
سرم بر افتاد مبارك سايه تا
.چاكرم اقبال و شد من غلام دولت
:حافظ غزل اين يا
...منوركن ما شبستان و درآ زدر
:است شده سروده مطلع اين به عماد غزل اقتفاي به
منوركن شبي را ما كلبه و بيا
كن سر بر شمع همچو ما مجلس ميان
عماد خواجه غزل ويژگيهاي
محتواي و شكل تحليل به توجه با عماد خواجه غزل ويژگيهاي
قرن غزلسراهاي همه به نزديك او ، ديوان غزليات نخستين
اينگونه ميتوان را ويژگيها اين تخصيص كمي با و است هشتم
:برشمرد
كه معنوي ظريفه صنايع به گرايش و ايهام به آوري روي -1
ارتسام روحي باريك مسائل و عرفان و تصوف روح با "عمدتا
دارد
مطالب قلندرانه و تمسخرآميز طرح و طنز به گرايش -2
لازم توضيحي زمينه اين در ;اوضاع از انتقاد به گرايش -3
:مينمايد
و تصوف و خانقاهها سيطره قرن واقع در هشتم ، و هفتم قرن
همراه به امر همين.است بوده دراويش اجتماعي فراگير نهضت
اخلاقيات آشفتگي موجب مغولان ورود ناشياز مرج و هرج
انديشمندان كردن پيدا مدعي و سربرداشتن و مردم واعتقادات
وجهه كسب براي نيز جملگي كه بود بسياري اجتماعي ونخبگان
نيز مدارس و مساجد در حتي.داشتند نظري خانقاهها به
به توجه با كه حالي در بوده ، تصوف سود به عمده گرايش
نيز فرقهها و گرايشات از يك هيچ "ظاهرا سياسي ، اوضاع
و مغزي خشك با كه متقشري منفقهان چه.است نبوده مطلوب
آنها اتابكان و ايلخانها براي را عمل مجال خود ، همكاري
با كه طريقتي مرشدان و صوفيان چه و ميكردند مساعد
اخلاق بنياد بازاري ، و خانقاهي و سطحي عقايد و عوامفريبي
.مينمودهاند ويران را مردمان ايمان و
و بودن موضوعي چند عماد ، غزل ويژگيهاي از ديگر يكي -4
با نيز عماد ترتيب بدين.است "پريشان نظم" حافظ بقول
-حافظ اندازه به نه البته -غزل مضامين در تنوع
غزل نهايي شكل به و داده گسترش را شاعرانه دايرهاشارات
.است شده نزديك هشتم قرن در
به عماد خواجه آوردن روي هم ، انديشه و مضمون نظر از -5
همراه سختگيري از دوري با كه متسامح و رندانه تصوف سوي
حدودي تا او البته.ميشود محسوب غزلش ويژگيهاي از بوده ،
شعر و ميكاسته تصوف قشري و پاگير و دست و زائد عناصر از
از اغتنام و استفاده خوشباشي ، موضوع بر "عمدتا را خود
وضع با مبارزه و تمسخر و انتقاد اضافه به دنيوي ، نعمات
.است مينموده متمركز و معطوف موجود
دارد ادامه
|