دولت اساسي جهتگيري مردمسالاري ،
مناسبت به) خاتمي دولت عملكرد و فعاليتها بر مروري
(پاياني بخش -دولت هفته
بسترسازي و انقلاب ثمرات مهمترين از اسلامي شوراهاي *
.ميباشد كشور امور بر مردم نظارت و مشاركت براي مناسب
هر در استقلال و آزادي ميزان سنجش براي امروزه :اشاره
و تصميمگيريها در مردم مشاركت اندازه و نقش كشوري ،
با ما كشور در.ميدهند قرار محك را اجرايي فعاليتهاي
بزرگ آرزوهاي از يكي همواره طولاني ، بسيار تاريخي پيشينه
نقش بتواند ملت آن در كه بوده بستري و زمينه ايجاد مردم ،
متعلق كه سرزميني اعتلاي و سربلندي جهت در را خود اساسي
طولاني استيلاي براثر آرزوها اين اما.كند ايفا اوست به
بوده روبهرو سركوب سياستهاي با همواره مستبد حكومتهاي
اسلامي جمهوري نظام استقرار و انقلاب پيروزي با.است
كشور اساسي قانون در مردمسالاري به مربوط اصول ايران ،
(ره)خميني امام حضرت و گرفت قرار قاطع تاكيد مورد ما
نيز ايران اسلامي جمهوري نظام بنيانگذار و انقلاب رهبر
:كردند تبيين را مردمسالاري قاطعيت تاريخي ، تاكيد اين با
"است ملت راي ميزان"
اداره در مردم نقش به "ره"امام آيندهنگر و عميق نگاه
مردمسالاري بر مبتني اصول زمينهساز واقع در كشور امور
.شد اسلامي جمهوري اساسي قانون در
جنگ دليل به اسلامي جمهوري نظام استقرار نخست سالهاي در
مسلم اصول از يكي اجراي امكان آن ، پيامدهاي و تحميلي
سياسي قدرت در مردم مشاركت و حضور بر مبني اساسي قانون
از پس تنها و ماند معطل اسلامي شوراهاي تشكيل يعني كشور
والمسلمين حجتالاسلام انتخاب و ماه 1376 خرداد انتخابات
به بنا كشورمان ، جمهوري رئيس عنوان به خاتمي محمد سيد
اسفندماه 1377 در ايشان ، انتخاباتي تعهدات و وعدهها
برگزار كشور در بار نخستين براي اسلامي شوراهاي انتخابات
فعاليت كشور روستاهاي و شهرك شهر ، در شوراها نخستين و شد
ويژه گزارشهاي سلسله از شماره آخرين.كردند آغاز را خود
در خاتمي آقاي دولت فعاليتهاي بر مروري به را دولت هفته
.دادهايم اختصاص مردمسالاري استقرار جهت
تجربه يك عنوان به اسلامي شوراهاي فعاليت آنكه وجود با
در كشور ، امور اداره در مردم قانوني مشاركت چارچوب در نو
و مشكلات عليرغم اما است ، شده آغاز خطا و آزمون از بستري
مردم اساسي قانون از مهم اصل اين اجراي با گوناگون موانع
اجرايي امور در دولتي دستگاههاي و دولت دادن ياري ضمن در
اين.داشت خواهند فعاليتها نحوه بر دقيقي و مستمر نظارت
در كلان برنامههاي بهينه اجراي و امور سلامت بر روند
.كرد خواهد شاياني كمك كشور
حتي است ، اسلامي مسائل اساسيترين از شورا مساله"
مشورت مردم اين با ميگويد عظمت آن با پيامبرش به خداوند
دو ".دارند مسئوليت كه بدانند بده ، شخصيت اينها به كن ،
از يكي "طالقاني محمود سيد" آيتالله مرحوم پيش دهه
اهميت اساسي تعبير اين با اسلامي انقلاب مبارز رهبران
در "مردمسالاري" مفهوم بالاخره و مردم انتخاب حق شورا ،
آيتالله داد ، تلاشهاي قرار تاكيد مورد را جامعه
تبيين ، به منجر بالاخره او اصلاحطلب همفكران و طالقاني
قانون هفتم اصل در شوراها تكوين چگونگي و اهميت جايگاه ،
اسلامي شوراهاي اعضاي از برخي سني نظر از شايد شد ، اساسي
ولي باشند نداشته ياد به را تلاشها آن روستا و شهر
است محترم جمهور رئيس متعالي و بلند افكار آن رهرو امروز
مردم بر را مردم مدني جامعه در تا كرده جزم را عزم كه
"روستا و شهر اسلامي شوراهاي" طرح اينكه با سازد ، حاكم
تا اما گرفت نضج اسلامي انقلاب آغازين مراحل همان در
!كشيد طول دهه دو مردمسالاري تثبيت و اجرا مرحله
هزار مدني340 جامعه استقرار براي گيريدولت جهت با
نامزد روستا و شهر شوراهاي انتخابات براي را خود نفر
در 7 انتخابات برگزاري و صلاحيتها احراز از پس كه كردند
راهبردي مسئوليت نفر هزار به 200 نزديك گذشته ، سال اسفند
.شدند عهدهدار را مردم اجتماعي زندگي امور در مشاوره
حيات عرصه در را شگرف رويداد اين خارجي خبرگزاريهاي
به ميكنند ، قلمداد بزرگ دستاورد يك خاتمي دولت سياسي
بعد و گذشته سال ظرف 20 كه است بار اولين اين آنان تعبير
.ميشود برگزار شوراها انتخابات اسلامي انقلاب پيروزي از
انتخاب شوراها ، جدي اختيارات از يكي كشور وزير گفته به
كليه در كه است اين آنها ديگر اختيار و بوده شهرداران
براي كوچك مجلس يك حكم در شهرداري به مربوط مسائل
سياستهاي و تصميمگيريها همه يعني.ميكنند عمل شهرداري
.شود ابلاغ شهردار به و تاييد شورا اين توسط بايد شهرداري
انقلاب رويداد به اشاره با شناسي جامعه استادان از يكي
انقلاب از بعد":ميگويد دوم جمهوري عنوان به اسلامي
اول جمهوري برابر در دوم جمهوري را آن من كه اسلامي
مردمي تشكلهاي سوي به ميبايست نظام ميدانم ، مشروطه
از بعد اجتماعي شده ديركرد عمل اين كه چرا برميداشت گام
خود كه نيز اسلامي نظام و ميگرفت شكل بايد مشروطه نظام
كردن شيرازهبندي بالا از جاي به بايد ميداند مردمي را
قرار مردمي نهادهاي عمق در را حكومت پايههاي خود ،
".كنند اداره را خود زندگي از بخشي حداقل مردم تا ميداد
و شهري بخشهاي در نامزدها تعداد كه ميرفت انتظار
آنان 200 ميان از كه شود نفر ميليون يك بر بالغ روستايي
اين ركود متاسفانه ولي شوند انتخاب نمايندگي به نفر هزار
توانست تنها دهه دو از بعد جامعه در اساسي قانون مهم اصل
با كند ، بسيج حياتي امر اين به را نفر هزار به 340 نزديك
كمك به كشور مختلف شهرهاي شهردار ، انتخاب 700 حال اين
براي مهمي دستاورد سياسي منظر از شهر ، شوراي اعضاي
.ميشود محسوب دولت سياسي توسعه برنامههاي
انتظارات تحقق عدم به اشاره با روزنامهنگاران از يكي
و شهر شوراهاي تصدي براي افراد نامزدي به نسبت اوليه
از روستائيان استقبال عدم دلايل از يكي:ميگويد روستا
ميگردد ، باز عامل چند به شوراها انتخابات در ثبتنام
محلي شوراهاي به نسبت روستا اهالي كه است منفي خاطره يكي
دارند هم با اساسي تفاوتهاي شورا اين وظايف اگرچه دارند
روستائيان ذهن در را مثبتي خاطره شورا نام حداقل اما
.نميكند متبادر
رسانههاي و مطبوعات انتخاباتي هر در اينكه دوم دليل
شور و رقابت ايجاد "اساسا و دارند مهمي نقش گروهي
وجود به جمعي ارتباط وسايل و مطبوعات توسط انتخاباتي
و دارند روستاها در كمتري برد مطبوعات كه حالي در ميآيد
.ميشوند توزيع آنجا در روزنامهها از كمي تعداد
روستائيان خاص توجه و انگيزه ميتوانست كه هم سيما و صدا
نسبت بيتوجهي با "عملا كند ايجاد شوراها انتخابات به را
.زد دامن رغبتي بي اين به روستا مسائل به
جامعه دولت راه سر بر موجود تنگناهاي و موانع تمامي با
مدني نهادهاي زايدالوصف شادي با شوراها انتخابات مدني ،
.شد مواجه مردمي
و سياسي اقتصادي ، مشكلات كوران در خاتمي دولت براي اگر
مطرح ذكري قابل پيروزي هيچ دوساله دولت فراروي اجتماعي
و شهر اسلامي شوراهاي انتخابات سالم برگزاري همين نباشد
قلمداد مثبت و مهم دستاورد يك عنوان به ميتواند روستا
اسلامي ، پيروزيانقلاب از دهه دو گذشت با كه چرا.شود
نظام اساسي قانون و قرآني مهم اصل به دولتتوانست اين
جنبه بود شده سپرده فراموشي به دهه دو كه اسلامي جمهوري
.ببخشد عيني
روند در كامل موفقيت به زماني اسلامي ، شوراهاي تشكيل
و سازمانها مسئولين ، از بعضي كه ميانجامد مردمسالاري
به فرمانداريها و بخشداريها بويژه و محلي نهادهاي
به نه و دولت ياور و نيرومند بازوي عنوان به شوراها
كرج شهر ساكن شهروند "كربلاييپور".رقيببنگرند عنوان
اسلامي ، شوراهاي تشكيل از ماه چند گذشت با ":ميگويد
اين توسط شهرداران انتخاب گوناگون ، مناطق در هنوز
جوي و جست در.است نرسيده نهايي مرحله به مردمي نهادهاي
شنيده حتي و مسئولان برخي كه ميرسيم نتيجه اين به علت
زمينه در را شوراها مجلس ، نمايندگان از برخي كه ميشود
يا و ميدهند قرار فشار تحت خود نظر مورد شهردار انتخاب
منتخب شهردار تاييد از غيرمستقيم يا و مستقيم صورت به
".ميورزند خودداري شهر شوراي
موضعگيريهاي و جناحي اختلافات تاثير":ميافزايد وي
و لايق افراد نه كه ميشود موجب پايين سطوح تا سياسي
نظر مورد شهردار جناح يك نفوذ به بستگي بلكه ، توانمند ،
".شود معرفي
اين وجود كرج ، از ديگري شهروند "شاهحسيني اصغر علي"
و ميداند طبيعي را شوراها مسير در مشكلات و مسائل قبيل
:ميگويد
فعاليت و راه سر بر مشكلات و موانع نخستين آمدن پيش"
كننده مايوس نبايد اما.است بديهي امري اسلامي شوراهاي
ملت راي را ميزان (ره)خميني امام آنكه وجود با.باشد
دولت ، و نظام محترم مسئولان هم حاضر حال در و ميدانستند
برخي متاسفانه ميورزند ، تاكيد مردمي آراي اهميت بر
آراء نتايج از فراتر هنوز پايينتر ، سطوح در مسئولان
تا ميكنند پافشاري و ميآورند روي رابطهگرايي به مردم
وابسته افراد يا و آشنايان ميان از شهر يك شهردار "مثلا
كرج منطقه منظورم مورد اين در البته.باشد آنان جناح به
ما شهري مناطق از بسياري مبتلابه مسئله يك بلكه.نيست
به مردم عمومي گرايش به توجه با حال ، اين با ميباشد ،
و رشد سوي به اسلامي شوراهاي حركت و مردمي مشاركتهاي
اعمال و رابطهگراييها قبيل اين بيشتر ، پختگي و بلوغ
تعيينكننده و ميبازد رنگ نيز جناحي ، و شخصي سليقههاي
".بود خواهد مردم آراء نهايي
رشد و گوناگون مطبوعات وجود دانشجو ، آسايش.ر خانم
مردمسالاري بارز نتايج از يكي را كشور در اطلاعرساني
:ميگويد و ميداند خاتمي آقاي دولت فعاليت دوران در
بويژه كشور مطبوعات در كه نيست مسئلهاي هيچ امروز"
فعاليت عرصه وارد خرداد 1376 دوم از پس كه روزنامههايي
مورد و نشود مطرح يافتهاند ، شهرت هم نام همين به و شده
آنكه ، عليرغم.نگيرد قرار نظر تبادل و بررسي بحث ،
ميباشند ، مطبوعاتي فعاليتهاي قبيل اين نگران بعضيها
براي مهمي كانون به امروزه ما مطبوعات من ، نظر به اما
مردم و شدهاند تبديل مملكتي مشكلات حل و بررسي و بحث
.ميدانند خودشان گوياي زبان از بخشي را مطبوعات "واقعا
صدق دوخرداد جبهه به موسوم مطبوعات مورد در فقط اين
فكري مشرب با مخالف مطبوعات وجود بايد بلكه نميكند ،
اصل اين به و بدانيم دوره اين ضرورتهاي از را مختلف
قوانين حيطه در مخالف انديشههاي اگر كه باشيم معتقد
و شده تلقي تحمل غيرقابل رسانهاي و روزنامه هر در كشور
حاكم كشور بر ديگري نوع از صدايي تك دوباره گردند ، حذف
ديدگاهها و نظرات انديشهها ، برخورد من ، نظر به.ميشود
است ، مردمسالاري به ما جامعه رسيدن براي خوبي سرآغاز
خود جاي طبيعي اختلافات اين كه باشيم هشيار بايد منتهي
".ندهد درگيري و تقابل به را
|