سياسي فرهنگ
و عواطف باورها ، رويكردها ، از سياسي فرهنگ يك :اشاره
است سياسي قضاياي و نظام به مربوط كه جامعه ارزشهاي
اين به هوشيارانهاي اعتقاد است ممكن.ميشود تشكيل
نگرشها اين كه دارد امكان ولي ;باشد نداشته نگرشهاوجود
.شود آشكار سياسي ، نظام با گروهي يا فردي ارتباط يك در
به ولي نيستند منسجمي تعريف تابع هم "ضرورتا نگرشها ، اين
داد خواهد اجازه سياسي ، فرهنگ بنياد از آگاهي صورت ، هر
.شود پديدار سياسي ، نظام از مشخصتر تصويري كه
داراي سياسي ، لحاظ به جوامع در حتي كه كرد ادعا نميتوان
ميان تفاوتهايي كه جايي.است يكنواخت سياسي ، فرهنگ ثبات ،
يك كه ميشود گفته است ، محسوس گروهها ، وديگر گروه يك
مجموعه يك فرهنگ خرده اين.دارد وجود سياسي فرهنگ خرده
از مجموعهاي بلكه نيست ، ارزشها و باورها نگرشها ، مجزاي
فرهنگها خرده ديگر با آنها از بعضي كه است نگرشهايي
.است مشترك
وجود به فرهنگها خرده بنياد و سياسي فرهنگ چگونه اما
برخوردار ارزشي چه از سياسي فرهنگ در نمادها ميآيند؟
و ميشود امكانپذير چگونه سياسي فرهنگ يك تطور ميباشند؟
ميگيرد؟ صورت چگونه سياسي جامعهپذيري ميان اين در
.ميباشد آن تحليل درصدد زير مقاله كه است مسايلي اينها
انديشه و فرهنگ گروه
حميدي محمدحسن :ترجمه
سياسي نظام شهروندان مشاركت درجه حسب بر سياسي فرهنگهاي
نقش افراد ، نظامها ، برخي در.متفاوتند سياسي ، فرايند در
طيف ;ميگيرند عهده بر سياسي فرايند در فعالتري
توقع و ;هستند دارا را سياسي اطلاعات از گستردهتري
در.كنند نفوذ اعمال حكومتها گيريهاي تصميم بر كه دارند
و فزاينده سياسي بدگماني يك وجود عليرغم متحده ، ايالات
بالاست ، "معمولا سياسي مشاركت سياسي ، رهبران صداقت عدم
گونه به.است پائين نخبگان بين در قدرت گردش چند هر
شوروري جماهير اتحاد شهروندان سياسي فرهنگ در مشابه ،
در كه ميشود تشويق امر اين و است اين انتظار ، (روسيه)
حكومت فعاليتهاي به نسبت كنند ، مشاركت كشور ، سياسي حيات
سياست ، در كه بپيوندند گروههايي به و باشند هوشيار
از حاكم ، نخبگان همزمان حال ، درعين.ميكنند مشاركت
نهادهاي رهنمودهاي از كه دارند انتظار شوندگان حكومت
.نمايند متابعت و اطاعت حكومتي
مردم.است جالبي تمايز نمايانگر غربي ، آلمان سياسي فرهنگ
از راغبند ، بسيار سياست به كه ميكنند اظهار غربي ، آلمان
گردش كه حالي در ولي ;برخوردارند موءثري سياسي دانش
وجود كمتر سياسي فعاليت گونههاي ديگر بالاست ، انتخاباتي
تمايل امريكاييها ، به نسبت غربي ، آلمان مردم و دارد
بر نفوذ اعمال توان كه دارند امر اين كردن باور به كمتري
.هستند دارا را حكومت
سياسي فرهنگ بنيادهاي
متنوع ، يا باشد همگون كه اين از صرفنظر سياسي ، فرهنگ
در سياسي همبستگي.است همبسته عوامل از بسياري فرآورده
اجازه كهنتر ، ارزشهاي به و است اهميت داراي بريتانيا ،
توسط [و] درآميزند ، نوين نگرشهاي با تا است شده داده
پراكنده بيگانه ، قدرت يك تسلط يا بار خشونت داخلي ستيزه
توسط كارگري ، حزب نخستين پذيرش جالب ، مثال يك.نگردند
رهبر -بالدوين.بود سال 1924 در سياسي احزاب ديگر رهبران
براي فرصتي مثابه به) دگرگوني اين از -محافظهكار حزب
"نسبتا حزب مسئوليت به مربوط قضاياي بر گذاردن تاثير
(موجود سياسي هنجارهاي پذيرش شمردن جايز بر مبني جديد
ميانه كه بودند مشتاق خود كارگري ، رهبران.كرد استقبال
حزب اعضاي عنوان به وتواناييشان برنامهها بودن روانه
با سياسي نظام بنابراين ، .كنند اثبات را حكومتي
.نشد روبهرو معارضهاي
.است تاريخي توسعه در عميق تضاد يك نمايانگر فرانسه ،
موجود سياسي ساختارهاي باري ، خشونت گونه به انقلاب 1789
مخالف و سياسي نزاعهاي كه گفت ميتوان و ساخت واژگون را
زيادي ، حد تا را بيستم و نوزدهم سدههاي خوانيهاي
خيزش آن توسط يافته شكل باورهاي و ارزشها نگرشها ،
اجتماعي دگرگونيهاي.است نموده تعيين انقلابي
.بيانجامد محافظهكارانه اجماعي به است ممكن خشونتآميز ،
اجتماعي دگرگونيهاي با چند هر آمريكا ، استقلال جنگ
هم در براي بود تلاشي ابتدا در [ولي]:بود همراه معيني
ايجاد به امر اين.بريتانيا با سياسي پيوندهاي شكستن
[و] سالارانه مردم برنامههاي پيرامون موافقتنامهاي
.نمود تاييد را آن اساسي قانون كه انجاميد خواهانه آزادي
انقلاب اين نشد ، طرد "كاملا گذشته ، چند ، هر قرار ، اين از
برابري و رقابت ارزشهاي بر مبتني ثبات با سياسي نظام يك
بعدي ، تودهاي مهاجرت و سازي صنعتي كه نمود تاسيس
.نياورد وجود به آن در اساسي دگرگونيهايي
در نوين دولتهاي از بربسياري اروپا ، استعماري تسلط تاثير
فرهنگ جوانب برخي تشريح در است مهمي عامل آسيا ، و آفريقا
اختلاف مورد استعماري ، نفوذ اين گستره.دولتها اين سياسي
كنترل مثال عنوان به گوناگون ، تاثيرهاي ميتوان اما.است
قدرت انعطافپذيرتر مشي خط يك حتي يا بريتانيا يا فرانسه
مورد در) مستعمره يك گوناگون مناطق به نسبت را استعماري
حكومت تابع نيجريه شمالي منطقه.داد تشخيص (نيجريه
از مستقيم گونه به بيشتر ساحلي مناطق و بود غيرمستقيم
بنا مشي خط اين ميشدند ، كنترل بريتانيايي كارگزاران سوي
صحه جنوبي ، و شمالي گوناگون سياسي فرهنگهاي بر بود
از پس دوره در كشور سياست بر عميقي پيامدهاي و ;گذاشته
كننده تشريح نمونه يك هندوستان ، .بگذارد جا به استقلال
گسترش قرن ، يك از بيش مدت در كه است استعماري سلطهاي
.است بوده بريتانيا سبك به حكومتي الگوي مقدمه و يافته
وجود غيرمستقيمي حكومت نشين ، شاهزاده ايالتهاي مورد در
پارلماني سبك به مشورتي حكومتي مناطق ديگر در ولي داشته ،
.بود شده تاسيس انگليس ،
در است ديگري مهم عامل جغرافيا ، تاريخي ، بسط بر افزون
بريتانيا ، بودن جزيرهايسياسي فرهنگ يك به دادن شكل
گفته.است داشته نگه امان در خارجي تهاجم از را كشور اين
در متحده ايالات امريكايي بيپايان مرزي خط كه ميشود
عليرغم را مساوات مستقل سياسي ارزشهاي ، توسعه حال
همچنين متحده ايالات ولي ;است آورده پديد قومي تنوعهاي
خشن همسايگان از و ;برخوردار فراواني طبيعي منابع از
ميان كناكنش بر كه است ضروري بنابراين و بود ، محفوظ
.شود تاكيد گوناگون عوامل
.است متفاوت مشخص ، سياسي فرهنگ يك بر قومي تفاوتهاي تاثير
آغاز رويكردها بر قومي تنوعات تاثير "اخيرا بريتانيا در
در زبانهتر چند جمعيتي با متحده ، ايالات حتي است ، شده
افراد كم دست مهاجران ، از گستردهاي تعداد همانندسازي
متفاوت گروههاي كه گونهاي به است يافته توفيق داوطلب ،
به [و] هستند ، امريكايي چيز هر از پيش كه ميكنند فكر
اروپاييان مهاجرت البته.دارند وفا متحده ايالات حكومت
عضويت آگاهي كلي طور به جنوبي آفريقاي و كانادا به
نظامهاي و است نبرده بين از را گوناگون قومي گروههاي
.آگاهياند اين بازتاب حزبي
آفريقاييان جنوبي ، آفريقاي در غالب گراي ملي حزب
در ميكند ، نمايندگي را هلنديالاصل بويژه اروپايينژاد
حكمفرما سابق متحد حزب بر مايلند انگليسيها كه حالي
است ، شده تقويت تازگي به كه ترقي فدرال حزبباشند
اروپايي آفريقاييان رهبرانش ، ميان در كه اين عليرغم
و است سفيد قومي تقسيمات بازتاب هنوز ;دارند قرار الاصل
آفريقاي زبان انگليسي سفيد مردم ميان از را اعضايش اغلب
نمونههاي در كه است مهم امر اين.ميكند جذب جنوبي
امريكا ، برخلاف جنوبي ، آفريقاي [مردم] و كانادايي
و كردهاند حفظ را خودشان زبانهاي گوناگون ، قومي گروههاي
گروه ميان پيوند حفظ با را خود قومي جداگانه هويتهاي
زبان ، نه واقع ، در و مذهب.نمودهاند تقويت مذهب ، و قومي
بريتانيا از جداييشان بر تاكيد براي ايرلنديها سوي از
مورد (از 1922 قبل) استقلال براي طولاني كشمكش در
.گرفت قرار استفاده
بيثباتي ;گردند متوجه ديگري دولت به نيز وفاداريها اگر
[و] مييابد ، افزايش سياسي نظام در قومي گروههاي از ناشي
ملي ، حكومت به نه و قومي گروههاي بهخود وفاداريها
تاريخي ، رخدادهاي چنين با اروپا تاريخ.ميشود معطوف
هاپسبورگ امپراتوري در صربها ورود و است شده گسستگي دچار
در بودند مهمي عوامل چكسلواكي ، دولت در آلمانيها و
مرزهاي.شد منجر و 1939 جنگهاي 1914 به كه رويدادهايي
مراجعه با آفريقا در پيشين اروپاي مستعمرات اختياري
.است شده كشيده قومي ، گروههاي تقسيمات به اندكي
كننده تعيين عناصر از ديگر يكي اجتماعي ، -اقتصادي ساختار
صنعتي ، [و] شهري "غالبا جامعه يك.است سياسي فرهنگ
ترغيب را سريع ارتباطات [كه] است پيچيدهتر جامعهاي ،
و رشد گروهها ;است بالاتر آن ، آموزشي معيارهاي ;ميكند
"ضرورتا تصميمسازي ، فرايند در مشاركت و مييابند توسعه
نوآوري و دگرگوني دستخوش روستايي ، جوامع.است گستردهتر
برخوردارند روستايي "غالبا جمعيت از كه جوامعي و نيستند
كه ديديم سوم فصل در.دارند محافظهكاري به بيشتري تمايل
و اجتماعي -اقتصادي توسعه سطح ميان مستقيم ارتباطي هميشه
اين با اما ;ندارد وجود مشاركتي ليبرال مردمسالاريهاي
.دارد وجود سياسي ارزشهاي و نگرشها برسر تصادمهايي وجود ،
بيشتر ، گروهي ، و محلي وفاداري مقابل نقطه در ملي وفاداري
دولتهايي چنين نمونههاي ولي ;است صنعتي جوامع ويژگي
استواري همبستگي اين ، كه ميدهد هشدار ما به بلژيك مانند
-شهري دولتهاي ميان ساده تقسيم يك آن ، بر افزوننيست
بسيار دستهبندي شايد (دهقاني) كشاورزي دولتهاي و صنعتي
جمعيت اكثريت كه هنگامي حتي آمريكا كشاورزي.باشد ناجوري
فعاليتي بيشتر ، هميشه درميآورد استخدام به را كارگري
كشاورزي فعاليت اينكه تا بود تجاري و سرمايهدارانه
،(است بوده يا هست) روستايي "غالبا نوع در [آنچه همانند]
با مرتبط ارزشهايي بيشتر ، ارزشها ، بنابراين و باشد
نوين دانمارك و نو زلاند.بودند نوين و صنعتي دولتهاي
بنيان با كشاورزي اقتصادهاي برجسته نمونههاي (مدرن)
از عمدهاي بخش كه مواقعي در.ميآيند شمار به تجاري
به دارد وجود تمايلي ميدهند تشكيل روستائيان را جمعيت
فعاليت از رنجشي [،]محافظهكارانه نگرشهاي با ارتباط
اجرايي دستگاه كه آنچه و ;آن گستره از غفلتي و حكومت
نسبت اندكي آگاهي ولي ميشود ، تاييد ميدهد انجام مركزي
ميتوان را سياستها اين چگونه كه دارد وجود امر اين به
.نمود نفوذ اعمال آنها بر و كرد دگرگون
داشت ، خواهد پيچيدهتري طبقاتي ساختار صنعتي ، جامعه يك
در.بود خواهد متفاوت زيرگروه ، حكم در طبقه تمايز ولي
آمبورژمان كارگر ، طبقه كه ميشود ادعا متحده ايالات
طبقات آگاهي فاقد و شدهاند [بورژواپنداري خود دچار]
از است جالبي برجسته نمونه هلند ، هستند اروپايي كارگري
.آن اقتصادي تركيب و نظام ليبرال غير دمكراتيك مشروعيت
و مشروعيت كاهش به اقتصادي 1975 دشواريهاي كه آنجا از
اتحاديههاي جايگزيني براي تلاشي ;انجاميد حكومت انسجام
خاطر از نبايد چند هر شد ، نمايان افتاده اعتبار از تجاري
تفاوت خود شرقي همسايگان با جهات بسياري از هلند كه برد
و اطمينان بيشترين از كاتوليك ، كليساي كه چرا دارد
را آن كمترين كمونيست حاكم حزب و هلندي علمي نهادهاي
.برخوردارند "هلند مردم از نظرسنجيها طبق"
سياسي فرهنگ و نمادها
همچون چيزهايي را جامعه يك در سياسي ارزشهاي و نگرشها
است ممكن پادشاهميسازند نمادين ملي ، سرود و پرچم
نمادها ، اين.باشد سياسي نظام در ملي غرور از نمادي
با "ضرورتا و هستند سياسي نهادهاي آرماني عناصر بيانگر
چنين طريق از آنها عواطف كه مردمي سياسي قالب و دانش سطح
.نيستند مرتبط ;ميگيرد قرار معارضه مورد نمادهايي
نمادهايي چنين اهميت به نوزدهم سده اواسط نويسنده باگهوت
كه داريم كاملي طبقات ما:كه ميكند استدلال پيبرده ،
احساس نميتوانند.ندارند را نهاد يك عقيده درك توان
اغلب كردهاند پيدا دسترسي عمومي حقوق به اندكي كه كنند
سر پشت نهادهايي كه دارند آگاهي مبهمي ، بطور راستي به
آنها وسيله به وي كه هستند قواعدي برخي و دارد وجود ملكه
عقايدشان [دسته] آن گستردهاي ، تعداد اما ;ميكند حكومت
تا ميكنند بحث ملكه ، شخص برسر بيشتر كه دارند دوست را
.است ارزشمند فوقالعاده ، ملكه بنابرآن و ;ديگري چيز
سياسي ثبات و نهادها ميان ارتباط تحليل آنكه وجود با
عمومي عقلاني مباحثه يك آغاز به اقدام هنوز است ، دشوار
;است دشوار بريتانيا نظام در پادشاه جايگاه پيرامون
از سودجويانه تحليلي بر راه كه نميرسد نظر به همچنانكه
انتقادات با كه برخوردي طريق از و باشد باز آن ، نقش
.سنجيد را عاطفي وابستگي قوت ميتوان ميشود
دارد ادامه
|