تجدد و سنت كشاكش در رسمي ;جهيزيه
جهيزيه بر حاكم قوانين به نگاهي
لرزان صداي با بزرگ مادر رسيد ، جهيزيه بردن نوبت كه وقتي
:گفت ميكرد ، نگاه (خانم عروس پدر) پسرش به كه حالي در
داماد امضاي به "حتما نره ، يادت را سياهه ليست مادر
ديگه سياهه":گفت تعجب با خانم عروس هنگام اين دربرسان
"چيه؟
را صورتش چروك و چين مليحي لبخند كه حالي در بزرگ مادر
كه را اثاثي و اسباب ليست يعني":گفت بود ، كرده مزين
يا شوهرت امضاي به ميبري ، بخت خونه به خدا اميد به داري
".برسوني خانوادهاش
جهيزيه وسايل ليست ":پرسيد بيشتر تعجب با بار اين دختر
"بشه؟ چي كه را؟
كه الهي مادر":گفت قبل از آرامتر لحني با بزرگ مادر
زبانم و اومد ديگه ، دنياست كار اما بشي ، خير به عاقبت
"...افتاد بدي اتفاق يك لال
:گفت ميكرد ، (دختر پدر) پسرش به رو كه حالي در و
عالم يك طفلكي يادته ، كه رو خانم سارا خانم مرواريد"
و دعوا موقع شوهرش آنوقت.بخت خونه برد خودش با جهيزيه
داري مدركي اگر و منه مال وسايل اين تمام گفت ، اختلاف
و دختر اون.بالا كشيد رو وسايل تمام هم بعد.كن ثابت
هيچ سياههاي ، نه و داشتند مدركي نه كه هم خانوادهاش
"...بكنند نتونستند ، كار
توهم بيشتر لحظه هر حرفها اين شنيدن از دختر قيافه
بريده خجالت با سكوت لحظه چند از پس اينكه تا ميرفت ،
من يعني شده ، قديمي ديگه رسومات و رسم اين":گفت بريده
شوهر خونه به خودم حال رفاه براي دارم ، كه وسايلي براي
از كدوم هيچ تازه بگيرم؟ امضا و رسيد اون از ميبرم ،
"...نميشه روم كه من زشته ، آخه نكردن ، كاري چنين دوستام
***
از برخي در تاكنون گذشته روزگار از كه است سنتي جهيزيه
.است بوده رايج جوامع از گروهي ميان در و فرهنگها
وي تولد بدو همان از دختر خانواده تاكنون ، دور ايام از
بايد بعدها وي كه را مايحتاجي و اثاث و اسباب تدريج به
.ميكردند مهيا او براي ببرد ، بخت خانه به
هنگام در لوازم و اسباب تهيه چرا اينكه فلسفه درباره
نظريات شده ، نهاده دختر خانواده برعهده زندگي شروع
تهيه قانون ، برابر كه جايي تااست شده نقل متفاوتي
و گذارده شوهر برعهده و (خرجي) نفقه جزو زندگي وسايل
موءظف شوهر و ندارد تكليفي باره اين در زن كه شده اشاره
.است مشترك زندگي مخارج تامين به
ما به گذشته از غلط يا صحيح كه رسومي دليل به حال اين با
خانواده و دختر برعهده مشترك زندگي وسايل تهيه رسيده ،
بالاي مهريه ميان باورند ، اين بر عدهاي چند ، هر.اوست
اما دارد ، وجود رابطه وي گرانقيمت و تكميل جهيزيه و دختر
وجود رابطهاي هيچ جهيزيه و مهريه بين حقوقي نظر از
.ندارد
مالي ازدواج ، عقد هنگام به است ، مكلف مرد حقوقي نظر از
كه است حالي در اين ;درآورد خويش همسر مالكيت به را
.است نكرده زن طرف از جهيزيه تهيه به اشارهاي قانون
خانه به دختر توسط جهيزيه بردن با ارتباط در جالب نكته
با ارتباط در گذشته رسوم از برخي چه اگر كه است آن شوهر
شيربها ، گرفتن مانند رسومي ميبازد ، رنگ تدريج به ازدواج
تعلق زن خود به كه مهريه از غير به داماد كه مبلغي
در رسم اين هنوز و ميكند پرداخت دختر پدر به ميگيرد ،
.است رايج شهرستانها در بهخصوص ما مردم از بسياري ميان
تا.ميگيرد رونق بيشتر روز به روز جهيزه بردن سنت اما
براي ساده وسايلي تهيه گذشته در كه جهيزيه مفهوم كه جايي
را خود جاي بود ، جوان زوج حاجت رفع حد در زندگي يك آغاز
و رفاهي وسايل انواع با خانه يك كامل وسايل بردن به
.است داده تجملاتي
و لازم ظروف و ظرف و فرش و يخچال از غير به عبارتي به
دكور ، ناهارخوري ، صندلي و ميز و مبلمان بردن ضروري ،
قلمداد ضرورياتي جزو..و برقي وسايل انواع كريستال ،
"حتما شدن ، مقروض قيمت به ولو دختر خانواده كه ميشود
رعايت "كاملا گرفته ، جديدي بوي و رنگ حالا كه را سنت اين
!ميكنند
بخت خانه به را دختر وسايل بود ، قرار وقتي گذشته ، در
و كرده تهيه را وسايل و اقلام از صورتي ابتدا بفرستند ،
چون زمان آن در.ميرساندند او خانواده و داماد امضاي به
اجتماعي شده پذيرفته رسم يك جهيزيه بردن مانند شيوه اين
ميشد دلخور ديگري از كسي نه بود ، هنجار يك عبارتي به يا
.ميشد طرفين بياعتمادي بر حمل وسايل ، صورت گرفتن نه و
رونق بيشتر فاخرتر و تكميلتر جهيزيه بردن سنت هرچه ولي
شد ، كسادتر داماد از جهيزيه جلسه صورت گرفتن بازار گرفت ،
دخترهاي براي بهخصوص عمل اين امروزه كه جايي تا
.است دادوستد جهت در عملي و سرشكستگي يك تحصيلكرده
ما كه نيست عملي جهيزيه بردن مگر اينجاست ، پرسش اما
اين ما كه وقتي چرا پس پذيرفتهايم؟ را آن رسوم براساس
آن از ديگري بخش پذيرش از ميپذيريم ، بد يا خوب را سنت
با را وسايل اين است قرار كه است مردي امضاي همانا كه
نشانه را كار اين داشته ، ابا ببرد ، خانهاش به خود
ميدانيم؟ سوءظن و شك آغاز و بياعتمادي
مالك ميتواند شوهر آيا...جهيزيه بر زن مالكيت نحوه *
شود؟ جهيزيه
براي زن كه است وسايلي و اسباب جهيزيه كه شد گفته
زن "طبيعتا پس.ميبرد وي منزل به همسرش و خود استفاده
وسايل اين زن چون اينجاست ، پرسش اما.است وسايل آن مالك
مرد ميآورد ، وي خانه به همسرش با مشترك زندگي هدف با را
ميشود؟ وسايل آن مالك نيز
اجازه نوعي تنها مرد خانه به جهيزيه آوردن حقوقي نظر از
وسايل آن از بهرهمندي و استفاده براي مرد به زن سوي از
تصرف ، و دخل منظور به شوهر براي حقي هيچ بنابراين.است
.نميشود ايجاد وي براي وسايل فروش يا ديگري به انتقال
خانه به را وسايل اين ميتواند بخواهد ، كه مادام زن اما
اين در اعتراضي حق مرد و كند منتقل ديگري فرد به يا پدري
مطالبه را جهيزيه زن كه صورتي در تنها و ندارد مورد
در ;است باقي وسايل از استفاده حق مرد براي است ، نكرده
.است وسايل عين بازگردانيدن به مكلف وي صورت اين غير
جهيزيه و قانون *
قبل قسمت در كه همانطور جهيزيه مساله كه آنجايي از
مكلف زن قانون طبق و است عرفي "صرفا موضوع يك شد ، اشاره
طور به نيز قانون در نيست ، شوهر خانه به جهيزيه بردن به
.است نشده جهيزيه به اشارهاي مستقيم
:ميدارد مقرر كه مدني قانون ماده 1118 به استناد با تنها
كه را تصرفي هر خود دارايي در ميتواند "مستقلا زن"
را جهيزيه بر زن مالي استقلال ميتوان ،"بكند ميخواهد ،
.كرد اثبات
جهيزيه وصول نحوه *
از جهيزيه استرداد براي لازم مدارك از غير به شد گفته
برگ يك تقديم و شناسنامه فتوكپي ازدواج ، سند فتوكپي قبيل
را وسايلي صورت يا "سياهه" ،"جهيزيه استرداد" دادخواست
او خانواده يا شوهر امضاي به جهيزيه بردن هنگام به زن كه
.است ضروري وي ادعاي اثبات براي رسانيده ،
غير به سياهه ، تهيه هنگام در كه است ذكر به لازم البته
.شود اشاره بايد نيز آن كيفيت به اشيا كميت مساله از
است ، ممكن زيرا.نيست كافي فرش عدد يك نوشتن مثال براي
موقع در كه باشد متري دستباف 12 فرش عدد يك فرش از منظور
كيفيت با و كوچكتر فرش يك با مرد توسط دادن تحويل
.شود معاوضه ماشيني فرش مانند پايينتر
علاوه بايد نيز برقي وسايل و ظروف چيني ، سرويس مورد در
.شود اشاره دقت به آن اندازه و اجناس مارك به تعداد ، بر
شده ، خريداري وسايل فاكتور سياهه ، نداشتن وجود صورت در
از را وسايل كه باربري قبض همچنين.باشد راهگشا ميتواند
اثبات در ميتواند حدي تا است كرده حمل مقصد به مبدا
.باشد موءثر ادعا
شهادت ،..و خريد فاكتور سياهه ، نبودن موجود صورت در
است فردي ادعاي اثبات براي ديگري راه نيز دادگاه در شهود
.است كرده جهيزيه مطالبه كه
قضايي مجتمع احكام اجراي سرپرست داودي ، مهيندخت خانم
امر اين اينكه و شهود شرايط شهادت ، نحوه مورد در خانواده
گيرد ، قرار محكمه استناد مورد ميتواند ، حد چه تا
همانند جهيزيه استرداد دعواي طرح هرحال به":ميگويد
و دلايل ارائه با بايد خواهان كه است حقوقي دعاوي تمامي
.كند اثبات را خود حقانيت كافي ، مدارك
همانند شهود شهادت نيز جهيزيه استرداد دعواي در بنابراين
".است دعوي اثبات طرق از يكي حقوقي ، دعاوي ساير
نظر به بستگي شهود شهادت و گواهي اعتبار:ميافزايد وي
.دارد كننده رسيدگي دادگاه
بدان گواهان كه مواردي كه دارد بستگي امر اين البته
.باشد واقعيت با منطبق و صحيح حد چه تا ميكنند استناد
دعوي در نيز شهود شرايط و شهادت نحوه ديگر طرف از
قانون با منطبق بايد دعاوي ساير مانند جهيزيه استرداد
.باشد
دادخواست ارائه*
خواسته كه دادخواستي برگ يك انضمام به بايد بالا مدارك -
.باشد شده نوشته آن در (جهيزيه مطالبه)
جهيزيه ، مطالبه بر علاوه تا است لازم "خواسته" قسمت در
تعريف در داودي خانم.شود ذكر نيز "تامين قرار" عنوان
اظهار دادخواست در واژه اين قيد ضرورت و تامين قرار
تقديم با و باشد حقي مدعي كه شخص هر قانون طبق":ميدارد
-ابتدا ميتواند نمايد ، مطالبه را آن بخواهد دادخواست
اصل مورد در دادخواست دادن ضمن يا دادخواست تقديم از قبل
".كند خواسته تامين تقاضاي -دعوي
رسمي سند به مستند نامبرده ، دعوي چنانچه":ميافزايد وي
دعوي ، ماهيت به ورود از قبل و خصوص اين در دادگاه باشد ،
اينجا در) خواسته تا ميكند صادر را خواسته تامين قرار
".شود توقيف حكم ، صدور و رسيدگي زمان تا (جهيزيه
سند به مستند دعوي چنانچه":ميدهد ادامه كارشناس اين
از درصدي دادگاه (جهيزيه استرداد دعوي مانند) نباشد رسمي
ابتدا در احتمالي خسارت سپردن عنوان به را خواسته بهاي
را خواسته تامين قرار سپس و ميكند دريافت خواهان از
به رسيدگي موقع در و درآينده چنانچه تا ميكند صادر
در متقاضي دعوي) شود داده بيحقي به حكم دعوي ماهيت
به خسارتي خواسته ، توقيف و تامين از و (شود رد پرونده
وجه ، اين محل از آمد ، وارد دعوي (مقابل شخص) خوانده
به رسيدگي از پس كه صورتي درشود جبران شده ، وارد خسارت
بابت پرداختي وجه شد ، صادر خواهان نفع به حكم دعوي ، اصل
".شد خواهد مسترد وي به احتمالي ، خسارت
رسمي سند به مستند دعوي ، چنانچه":ميكند تصريح داودي
(ميشود قيد ازدواج قباله در كه مهريه مانند) باشد ،
".نيست احتمالي خسارت سپردن به نيازي
دلايل هرچه "معمولا احتمالي ، خسارت خصوص در":ميگويد وي
خواهد كمتر احتمالي خسارت ميزان باشد ، قويتر مستندات و
".بود
جهيزيه دريافت نحوه *
دادگاه تقديم مختلف مضامين با كه دادخواستهايي "غالبا
فرد براي آن نسخه يك كه شده تهيه نسخه دو در ميشود ،
كيف و كم از وي تا ميشود فرستاده (دعوي خوانده) مقابل
.شود مطلع قضيه
اين از مقابل فرد اطلاع محض به كه مالي دعاوي در منتها
امكان كند ، مطالبه را خود اموال ميخواهد ، وي طرف كه امر
زدن خسارت كردن ، مخفي بردن ، بين از مانند اموال به تعدي
را تامين قرار صدور تقاضاي خواهان ، اگر دارد وجود..و
و ابلاغ "فورا قرار تامين ، قرار صدور محض به بنمايد ،
مقابل طرف به قرار ابلاغ كه صورتي در.ميشود اجرا
خواسته رفتن بين از باعث اجرا تاخير يا و (دعوي خوانده)
اجرا دادگاه دستور به تامين قرار شود ، (جهيزيه) اينجا در
اموال است ، ممكن اجرا موقع در.ميشود ابلاغ سپس و
صورت در.شود "حافظ" بنام شخصي تحويل و صورتبرداري
معرفي بر طرف دو نداشتن نظر اتفاق يا حافظ نكردن معرفي
اجراييه و حكم صدور زمان تا مناسبي ، محل در اموال حافظ ،
در نيز جهيزيه مورد درميشود توقيف و يافته استقرار
جهيزيه بردن قصد همسرش كه شود مطلع قبل از مرد كه صورتي
ميل و حيف جابهجايي ، احتمال كه آنجايي از.دارد را خود
موجود سياهه كه مواقعي در "خصوصا -دارد وجود اموال...و
اجرا "فورا شده صادر قرار تامين ، قرار صدور با -نيست
به ورود حكم قرار ، اجراي از طرف امتناع صورت در و ميشود
با نتواند مقابل طرف تا ميشود صادر جهيزيه استقرار محل
.كند جلوگيري منزل به ماموران ورود از ديگر طرف مخالفت
كه فردي به صورتبرداري از پس اموال بعد ، مرحله در
.ميشود سپرده ميگردد ، اطلاق "حافظ" وي به "اصطلاحا
توافق صورت در ميتواند ، فرد اين كه است ذكر به لازم
و دادگاه تشكيل زمان تا متنها باشد ، مال صاحب خود طرفين
اموال در تصرف و دخل حق وي برايرسيدگي ، شده تعيين وقت
.ندارد را
و ميكند تعيين طرف دو حضور براي را جلسهاي دادگاه سپس
دادگاه در خود دلايل ارائه براي يك هر ميخواهد ، آنان از
و شواهد به توجه با قاضي رسيدگي ، جلسه درشوند حاضر
مالكيت مورد در موجود ، اسناد و مدارك همچنين و قراين
شدن وارد صورت در و ميكند صادر را خود نهايي حكم وسايل ،
خسارت جبران به مكلف را وسايل ، مرد آن به عمدي خسارت
.مينمايد
"پورناجي بنفشه"
|