رنگ فيلم به مونترآل جشنواره بزرگ جايزه
شد اهداء خدا
عادي بهچيزهاي تازه نگاهي
چين در "ايران به نگاهي" عكس نمايشگاه
ميشود برگزار
بزرگ جشنواره در نمايشنامهنويسي مسابقه
نمايش
بزرگ جشنواره متون بازخواني نتايج اعلام
نمايش
دلهرهآور تصاوير با را مردم نميخواهم
بترسانم
رنگ فيلم به مونترآل جشنواره بزرگ جايزه
شد اهداء خدا
جايزه مجيدي ، مجيد ساخته "خدا رنگ" فيلم:هنر و ادب گروه
بهترين عنوان به را كانادا مونترآل فيلم جشنواره بزرگ
.كرد دريافت فيلم ،
از فرانسه خبرگزاري سهشنبه روز صبح گزارش براساس
اين پاياني مراسم در شب جايزهدوشنبه اين مونترآل ،
.شد اهدا فيلم اين كارگردان به جشنواره
از خارج" فيلم دو به "مشتركا جشنواره اين ويژه جايزه
منها مرد" و ايتاليا از "پيچيوني گيوسهپه" ساخته "جهان
تعلق آمريكا از "همپتونفانچر" ساخته "(كوچك مرد يا)
.گرفت
لوئي" به جشنواره اين كارگرداني بهترين جايزه همچنين
"مورتم پست" فيلم خاطر به كانادايي جوان كارگردان"بلانژه
مادر يك و سردخانه كارمند يك فيلمداستان اين.شد اهدا
كارگردان اين فيلمبلند اولين اينميكند بيان را سارق
.است
از "هوس نينا" به جشنواره اين زن اول نقش بهترين جايزه
جايزه و "(ولكان) آتشفشان" فيلم در بازي بهخاطر آلمان
ژاپن از "تاكاهورا كن" به اولمرد نقش هنرپيشه بهترين
.يافت اختصاص "پوپويا" فيلم در بازي بهخاطر
عمر يك از تقدير براي جشنواره اين ويژه جايزه همچنين
.گرفت تعلق "اسكولا اتورا" به هنري فعاليت
عادي بهچيزهاي تازه نگاهي
تهران معاصر هنرهاي موزه در "آرت پاپ" آثار نمايش مناسبت به
وارهول اندي اثر "جگر مايك"
x 11274-1973
الدنبرگ كلاس اثر "چاي كيسه"
x197310070
فيليپس 1962 پيتر اثر
x5/101156
ديگ از تصويري كه دارد را آن انتظار بينندهاي كمتر
به موزه دريك عظيم تابلوي يك عنوان به آشپزخانهاش زودپز
مستقل هنري اثر يك عنوان به آن از و شود گذاشته ديد معرض
چنين "پاپآرت" نقاشيهاي اما.شود ياد نيز پيشرو و
اطراف موضوعهاي و اشياء روزمرهترين و عاديترين.هستند
و گيرد قرار "آرت پاپ" هنرمند يك توجه مورد ميتواند شما
.كند خلق شما پستي صندوق و روزنامهها از هنري اثر يك
ميخواستند كه هنرمنداني براي بود بلندي جهش "پاپآرت"
عمل ، آزادي با و گذاشته كنار را هنري سبكهاي محدوديتهاي
.كنند تبديل هنري اثر به را خود انديشههاي
گروه عنوان با دهه 1950 اواسط از كه همانگونه "آرت پاپ"
نيز تاكنون گرفت ، شكل لندن معاصر هنر انستيتو در "مستقل"
هنر ، اين كه آنجا از.ميرود شمار به "مستقل" هنري
جامعه يك فرهنگ در كه است موضوعاتي تمامي از برخاسته
مخاطب براي بسياري جذابيتهاي باشد ، داشته وجود ميتواند
.دارد همراه به خود
و آمده بوجود تجسمي هنرهاي عرصه در اصل در "آرت پاپ" اما
امريكايي و انگليسي جريان دو وجود.دارد جاي عرصه اين در
دهه 1950 در انگليسي جريان:است مطرح "پاپ" هنر مورد در
را "پاپ" هنر اصطلاح الووي لورنس "ظاهرا) كرده بروز
ريچارد پائولوزي ، پايهگذارانآن ، مهمترين و (كرد ابداع
هنرمندان دوم موج بعدها كه بودند كوردل ماگدا و هاميلتون
پيتر و دني ويليام كلمن ، ، راجر گرين ، ويليام اسميت ، شامل
(1).شدند ملحق آن به بليك
بيشتر و آمده بوجود دهه 1960 در نيز امريكايي "پاپ" هنر
و تيز لبه روشهاي شيوه ، اين.است بوده متكي "دوكامپ" به
(2).ميبرد كار به را اشياء تركيب و كلاژ تجاري ، رنگهاي
قرار "آرت پاپ" شيوه به تابلو يك مقابل در ما كه زماني
اين بودن متمايز و متفاوت متوجه راحتي به ميگيريم ،
يك با عبارتي ، به.ميشويم نقاشي تابلوهاي ساير با تابلو
مواجه "آرت پاپ" تابلوي با كه دريابيم تا است كافي نگاه
و عاطفي حالات شاهد كمتر ما "پاپ" آثار در.شدهايم
ترسناك طنزآميز ، آثاري با "معمولا و هستيم هنرمند احساسي
.ميشويم مواجه تكاندهنده يا و
با ميتوان خوبي به را دريافتها و درك اين اكنون هم
انگليسي ، هنرمند از 16 درآمده نمايش به آثار از ديدار
موزه و 9 شماره 4 ، 6 گالريهاي در امريكايي و ايتاليايي
.كرد تجربه تهران معاصر هنرهاي
و برده كار به را خود ويژه زبان هنرمند هر آثار ، اين در
يكديگر با بيارتباط موضوعاتي دادن قرار هم كنار در با و
و امريكايي بزرگ شهرهاي از نمايي سينما ، جنگ ، همچون
هشدار بيننده به را مسايلي تابلو ، يك در بيجان طبيعت
.است تجسمي هنرهاي زمينه در "پاپ" هنر بيانگر كه ميدهد
تابلوهاي تصاوير دقتدر با بيننده نيست قرار "اصولا
درونيات به يا و كند تحليل و تجزيه را موضوعي ،"آرت پاپ"
رزن جيمز ليتوگراف ، اثر در مثال ، براي.ببرد پي اثر صاحب
از (و 1974 67) "شرق شمال ، غرب ، جنوب ، " عنوان با كوييست ،
و نشسته سشوار زير كه جواني دختر تا جنگ و اتمي بمب
.شدهاند كشيده تصوير به جذاب رنگآميزيهاي با اسپاگتي
"كوييست" از ديگري اثر عنوان "آتشنشاني مامور" همچنين
را آتشنشاني مامور يك پاهاي فقط آن در ما كه است
پايين حال در و شده پيچيده ميلهاي دور به كه ميبينيم
برداشت كه همانطور و ساده خيلي اثر اين است ، آن از آمدن
نشان با و بوده آتشنشاني مامور حرفه از هنرمند ذهني
.است شده ارائه فردي چنين حرفه از بارز مشخصه يك دادن
استفاده و پذيرش بر "پاپ" هنر اساس شد ، گفته كه همانگونه
گروهي رسانههاي تبليغات در رفته كار به مصنوعات از
هنري معتبر شكلهاي وهمچنين معاصر زندگي فراوردههاي
هنرمند كه هنگامي مذكور موارد درواقع ، كه است شده تدوين
بسياري تغييرات معرض در ميكند ، استفاده آنها از "پاپ"
براي موادي عنوان به صورت ، اين در كه ميگيرند قرار
بيآنكه ميافزايند ، خود تاثير به بيشتر هنري خلاقيت
آگهيهاي پوستر ، عكس ، .ببرند بين از را خود شخصيت
زندگي در اشياء تمامي و روزنامهها بريده تبليغاتي ،
.ميروند شمار به "پاپ" هنرمند استفاده مورد مواد روزمره ،
فرم يك عنوان به امروز زندگي از جنبهاي هيچ واقع ، در
است ممكن "آرت پاپ" هنرمند.نميشود گرفته ناديده هنري ،
پيش جنبههاي عمدي گزينش يا نامرتب شكل با تركيبهايي از
به او اعمال و گيرد الهام زندگي كليشهاي و افتاده پا
.شود تبديل هنري كار
بسياري تاكيد خود ، آثار در "پاپ" هنرمند ديگر ، سويي از
رنگهاي با موضوع تكرار ميرسد نظر به.دارد "تكرار" بر
بدون و بيشتر ديد وسعت با بيننده تا ميشود موجب مختلف ،
براي.كند مشاهده را نظر مورد موضوع ذهني محدوديت هيچ
اثر "مائو" چهره تابلوي چهار نمايش به ميتوان نمونه
چهار آثار ، اين در "وارهول".كرد اشاره "وارهول اندي"
رنگ چهار در را (كمونيست چين رهبر) "مائو" از پرتره
در تغيير با دريابد بيننده تا است كشيده تصوير به مختلف
ثابت موضوع يك از ميتوان فرم كلي طور به و بافت و رنگ
.كرد برداشت مضمون چندين
،"آرت پاپ" آثار در نور و رنگ عنصر دو گفت ، بتوان شايد
شمار به آن بارز مشخصه و كرده ايفا را نقش اصليترين
اصل امپرسيونيستها نزد آنچه از متفاوت اما.ميروند
و نور وجود با كه ميرسد نظر به اينطور ميشده قلمداد
و فرم تلفيق با كه است (درخشان و تند رنگهاي) رنگ تنوع
بوجود را "پاپ" اثر يك ،"پاپ" هنر هنرمند نظر مورد اشكال
.ميآورد
،"كوييست رزن جيمز" از آثاري در بخصوص را مساله اين
"وسلمن تام" و (مائو جگر ، مايك آثار با) "وارهول اندي"
.كرد مشاهده ميتوان (كلاژ -گلدان اثر با)
،"اشتاين ليختن ري" ،"اينديانا رابرت" از آثاري ديدن با
كه مييابيم در نمايشگاه اين در "داين جيم" و "جسپرجونز"
مرسوم شيوه هيچ به ملزم و محدود را خود "آرت پاپ" هنرمند
هر از فارغ و سبكبالي حالت نوعي حفظ با و نميكند هنري
فقط او واقع در.ميزند اثر خلق به دست قاعده ، و اصل
زندگي آنها با مردم كه ميگذارد نمايش به را چيزهايي
زندگي از جزئي را آنها دارند ، علاقه آنها به ميكنند ،
شايد.ميشناسند را آنها بالاخره و ميدانند روزمرهشان
"مردمي" هنر عنوان به "پاپ" هنر از كه است دلايل همين به
مردم خدمت در است ممكن كه هنري.ميشود برده نام نيز
.هستند آن مخاطب مردم ، نهايت در ولي نباشد
در كه چيزهايي تمام از ازادانه"كاملا "آرت پاپ" هنرمند
اين همه كه است معتقد و ميگيرد بهره دارند ، وجود اطرافش
هنري ديد از ميتوان و هستند هنري نشانههاي داراي چيزها
با كه "الدنبرگ كلاس" اثر "چاي كيسه".نگريست آنها به
به مخاطبي هر كه است اثري شده ، كار "اسكرين سيلك" تكنيك
.سازد برقرار ارتباط آن با ميتواند راحتي
به كه است اين "آرت پاپ" آثار مهم ويژگيهاي از يكي شايد
مناسب مشابه مكانهاي و موزهها براي فقط ميرسد نظر
نگهداري به "معمولا خصوصي مجموعهداران كه چرا.باشند
بسيار اندازههاي با تابلوهايي يا و غريب و عجيب اثاثيه
.نميپردازند بزرگ
نيز تندي انتقادهاي با خود حيات طول در "آرت پاپ"
را آن هنر ، منتقدين از برخي.بودهاست روبهرو
با "اصلا يا و دانسته هنري ارزشهاي و محتوا از هنريخالي
شيوه اين حال هر به.مخالفند آن روي بر هنر نام گذاشتن
كمرنگي تاثيرات اكنون داشته ، بسيار رونق دورهاي كه هنري
.است گذاشته باقي خود از
نياكان سهيلا
:پينويس
ليندا و پير -تجسمي هنرهاي هنرمندان و هنر فرهنگ: و2 1
موري
چين در "ايران به نگاهي" عكس نمايشگاه
ميشود برگزار
"ايران به نگاهي" نام با عكسي نمايشگاه:هنر و ادب گروه
.ميشود برگزار پكن ، در چين ملي كتابخانه محل در بزودي
توسط كه نمايشگاه اين اسلامي ، جمهوري خبرگزاري گزارش به
و فرهنگ وزارت همكاري با و چين در ايران فرهنگي رايزني
بطول روز شش ميشود ، برپا شهريور از 25 چين ملي كتابخانه
زندگي و جامعه از بزرگ عكس قطعه آن 200 در و ميانجامد
و پرجاذبه مناطق و باستاني آثار اموراقتصادي ، روزمره ،
.شد خواهد نمايشگذاشته به ايران جهانگردي
هرچه چين مردم تا بود خواهد فرصتي نمايشگاه اين برپايي
.شوند آشنا ايران از مختلفي باجلوههاي بيشتر
به نيز موردايران كتابهادر همچنينبرخي
.شد خواهد بازديدكنندگانعرضه
اين برپايي چين در ايران فرهنگي رايزن "پور مهدوي مهدي"
و فرهنگي مناسبات توسعه در موثري عامل نمايشگاهرا
.دانست چين و ايران اجتماعي
و قبل سال هزار چند از چين و ايران ارتباطات وي ، گفته به
فرهنگي آثار اساس برهمين و است بوده ابريشم طريقجاده از
از كشور اين مردم و دارد چينوجود در ايران از متعددي
.ميكنند ياد نيكي به ايرانيان و ايران
بزرگ جشنواره در نمايشنامهنويسي مسابقه
نمايش
مسابقه نمايش ، بزرگ جشنواره بخشهاي از يكي
از بعد كه نمايشي متون آن طي كه است نمايشنامهنويسي
مضامين و اهداف راستاي در و رسيده چاپ به تاكنون انقلاب
.ميگيرند قرار بررسي مورد است ، جشنواره در موجود
چاپ نمايشنامه تعداد 280 متون ، بررسي از مرحله اولين در
چيستايثربي ، از متشكل بازخواني هيات توسط شده اجرا و شده
منصور و آستانه مسافر حسين خدايي ، شريف مجيد رباني ،
تعداد بررسي از پس كه گرفتند ، قرار بررسي مورد ابراهيمي
به نهايي داوري براي و يافتند راه دوم مرحله به متن 40
(ره)خميني امام حضرت تولد سالگرد يكصدمين بزرگداشت ستاد
.شد اعلام
بزرگ جشنواره متون بازخواني نتايج اعلام
نمايش
يكصدمين بزرگداشت ستاد همكاري با نمايشي هنرهاي مركز
جشنواره برگزاري به اقدام (ره)خميني امام تولد سالگرد
(ره)امام حضرت خاطره و ياد بزرگداشت منظور به نمايش بزرگ
.ميكند شهر تئاتر مجموعه در مهرماه الي 15 از 7
حسين از متشكل جشنواره اين متون بازخواني هيات
اسامي كشنفلاح ، سعيد و ابراهيمي منصور مسافرآستانه ،
.كردند اعلام را جشنواره در شركت جهت شده پذيرفته متون
از متن 30 جشنواره ، دفتر به ارسالي نمايشنامه بين 80 از
به و پذيرفته متن تعداد 31 "شهرستان از متن تهران ، 50
متون بين از كه است گفتني.كردند پيدا راه بازبيني مرحله
طرح و 5 زنده نمايشهاي بخش در متن تعداد 26 شده ، پذيرفته
كه داشت ، خواهند شركت عروسكي نمايشهاي بخش در نيز
براساس و سايه تكنيك با همگي كننده شركت عروسكي نمايشهاي
.شد خواهند اجرا قرآن قصص
دلهرهآور تصاوير با را مردم نميخواهم
بترسانم
مصري كاريكاتوريست السكاري هشام درباره
:اشاره
در كارهايش كه است مصري كاريكاتوريست يك "السكاري هشام"
"مگزين تيب" ،"پست مورگن برلينر" مثل مجلاتي و روزنامهها
چاپ به فنلاند و غربي آلمان در "سانومات ايلتا" و
.ميرسند
هلسينكي و برلين در او انفرادي نمايشگاههاي سال 88 در
امضاء اسم اين با را كارهايش كه -سكاري.است شده برپا
قاهره دانشگاه از داروسازي دكتراي رشته در -ميكند
تمام بطور ميگيرد تصميم "بعدا ولي است شده فارغالتحصيل
از پيش و دانشگاه در تحصيل خلال در كه كاريكاتور به وقت
او.بپردازد بوده مشغول آن كردن تجربه بكار نيز آن
و مطبوعاتي كاريكاتوريست يك عنوان به هماكنون
جايي در كه ساله سكاري 37.است مشغول بكار روزنامهنگار
:ميگويد ميكند زندگي قاهره و هلسينكي برلين ، ميان
داشته يكجا را شهر سه اين مختصات كه نميكنم پيدا جايي"
Witty ورد ويتي) مجله از "ميآيد ، پي در كه مطلبي.باشد
آن ، در كه شده گرفته كاريكاتور بينالمللي نشريه (World
.ميگويد سخن كاريكاتورهايش فلسفه و زندگي از السكاري
ديواندري علي
-ميآورد ياد به مادرم كه آنطور -من كاريكاتور كار شروع"
.بود سالگي پنج سن در
كه گفتم و كشيدم را نامشخصي شكل من يكبار ميگويد او
حال در وجدان كه فهميدم بعدها -آدمهاست راهنماي وجدان
!-است آدميان وجود از رختبربستن
و شوم كاريكاتوريست روز يك كه نميديدم هم را اين خواب
بنظرم خيلي حالا بشوم كار اين درگير شد باعث كه دلايلي
شوم نويس داستان كه داشتم آرزو هميشه.ميرسد خندهدار
خيلي كردم فكر ولي ،(نكردهام رها را رويا اين هم هنوز)
داستانها اين از يكي كه كرد وادار را مردم كه است مشكل
كاريكاتوريست بصورت كه يافتم را راهش بعدها !بخوانند را
بعد و -ميآمد آسانتر بنظرم خيلي كه -بروم روزنامهها به
عاشق من بعدها.كنم متعجب را همه نويس داستان يك بصورت
درباره (مدتي براي حداقل) را ، چيز همه و شدم كاريكاتور
.كردم فراموش كوتاه داستان
شايد ميكرد ، ترغيب كار ادامه براي مرا كه زمينهاي
و داشت وجود مصر در كاريكاتور راه سر بر كه بود مشكلاتي
لازم بنظر آن پيرامون تصورات برخي تغيير براي كه تلاشي
فلان سردبير اينكه از ترس مثل زيادي تصورات.ميآمد
چاپ ناشيانه تفسيرهاي و شرح با را كارهايم مصري روزنامه
در ميخواهم آنچه متوجه مردم بيشتر اينكه از ترس و كند
بر دليلي هيچ كه بود تصوراتي اينهانشوند بگويم كارم
تجربه كه بگويم ميخواهم حتي بالعكس.نداشت وجود آن صحت
موفق "كاملا مصر در عمومي نمايش براي من شرح بدون كارهاي
.بود
منتقد يك بنظر كه نمايشگاه اين وضعيت كردن خلاصه
مصر كاريكاتور صحنه در حادثه مهمترين بعنوان كاريكاتور
ايده.است مشكل ميآيد ، بشمار بعد به دهه 60 سالهاي از
محيط باشد متفاوت اندكي كه چيزي عرضه با كه بود اين من
به ايده اين.وادارم حركت به را مصر در كاريكاتور
آثار با كه كارهايي عرضه با كه سال 87 آوريل نمايشگاه
.انجاميد بود متفاوت ميشد منتشر مصر درنشريات كه معمولي
شد ، برپا "قاب چهارچوب از فرار" عنوان با كه نمايشگاه
شرح بدون هاي(Cartoon Strip) استريپ كارتون مجموعه شامل
تمريني كاريكاتورهاي و شما كادر تك كاريكاتورهاي من ،
فرصتي هم نمايشگاه اين.بود لاتين الفباي حروف از شعبان
آن نميتوانستيم كه ببينند را طرحهايي كه بود مردم براي
فرصتي هم و بگذاريم نمايش به مجلات و روزنامهها در را
را طرحهايمان بينندههاي مستقيم عكسالعمل كه ما براي
. باشيم شاهد
ندارم عقيده ولي هستم شرح بدون كاريكاتورهاي طرفدار من
فقط بلكه دارد ، مزيت ديگر انواع به كاريكاتور نوع اين كه
من بنظر زماني كاريكاتور يك.كنم تعريف آن از ميخواهم
بتوانند ميدهند تشكيل آنرا كه عناصري همه كه است كامل
ولي آورند ، بوجود را عملكرد يك و شده تلفيق هم با بخوبي
طرح و باشد آن زيرنويس و شرح كاريكاتور ، شوخي تنها اگر
كاريكاتور يك آنرا من نكند ، اضافه آن به را چيزي هيچ
را بزرگي امكان شرح بدون كاريكاتور يك.نميآورم بحساب
بفهمند ، آنرا مختلف زبانهاي با مردمي كه ميآورد بوجود
در.گرفتهايد بكار را مصور كليشه يك فقط غيراينصورت در
بدون كارهاي براي را "بينالمللي" لفظ كه مخالفم من عوض
مختلفي معاني مردم كه ميكنم احساس چونكه ببريم بكار شرح
به گاهي را آنها.ميآورند درنظر واحد كار يك براي را
به اوقات بيشتر و "انتقال قابل" يا "فهم قابل" معناي
.برد بكار ميتوان "شده شناخته" معني
را ايده اين.ميكنم طراحي سفيد و سياه بصورت "اكثرا
رنگآميزي يا طراحي نحوه با بايستي را مردم كه نميپسندم
همراهي محتوا ارائه با اگر رنگ حتي عنصري ، هر.كرد جلب
نقشي رنگ كه زماني فقطشود حذف بايد باشد نداشته كامل
هنوز.ميگيرم بكار آنرا باشد ، داشته كاريكاتور در موءثر
منظورم است ، طبعم خلاف بر كه هستم كارهايي تجربه مشغول
سياسي يا سياسي ايدههاي آنگونه به كاريكاتور كردن محدود
بدن هستند بومي تعبيرهاي ترجمان به قادر فقط كه اجتماعي
بنظر اروپايي اينكه ترس از) بشري عام موضوعات به آنكه
هستيم آن دچار ما كه است وضعيتي اين.بزنم دست (برسند
كارهايمان با كشورمان مطبوعات در همچنان بخواهيم اگر ولي
.بسازيم سردبيران محدوديتهاي با بايد باشيم داشته حضور
مختلفي معاني كه ميكنند متهم را ما فرهنگ اروپاييها
ميسازد ، مشكل آنرا با ارتباط كه است متغير خيلي و داشته
حاضر حال در متقابل اثر فقدان اين كه دارم عقيده من ولي
زمينه كمبود خاطر به و است ما ارتباطي وسايل كمبود نتيجه
يك كه كنم ثابت ميخواهم بنابراين !نيست ارتباطي انديشه
دلمشغوليها مشكلات ، ميتواند هم مصري عرب كاريكاتوريست
شوخي به و كرده طرح را بشري معمول شگفتانگيز تخيلات و
قابل گوناگون فرهنگهاي با مردمي براي هم كارهايش و بگيرد
.باشد فهم
"سياه طنز" مرا طنز يا "هولانگيز" مرا كاريكاتورهاي برخي
شكلي هر به خوب كاريكاتور يك خودم عقيده به.مينامند
ارزش كه را چيزهايي كه آنجايي تا.دارد را خود مزاياي
قتل موضوعات اين اگر حتي -ميكنم مطرح دارد را كردن فكر
مسائل يا تصاوير با مردم ترساندن من هدف -باشد خودكشي و
.نيست آلود خون و خشونتآميز كننده ، منزجر دلهرهآور ،
|