توقيف باره در ارشاد وزارت اطلاعيه
انتشار از گيري جلو
نشاط روزنامه
صالحه دادگاه حكم به جز مطبوعات
نيست پذير امكان
نوشتار؟ يا گفتار موءثرند ، كدام
تك خانواده تا يافته توسعه خانواده از
نفره
گذشته از تصويري
صادقانه را خود
كنيد مراقبت خود از
كنيم ارزيابي
توقيف باره در ارشاد وزارت اطلاعيه
انتشار از گيري جلو
نشاط روزنامه
صالحه دادگاه حكم به جز مطبوعات
نيست امكانپذير
قضائيه ، قوه جديد مديريت از مطبوعاتي جامعه انتظار
است مطبوعات حريم حفظ و قانونگرايي
وزارت تبليغاتي و مطبوعاتي امور معاونت:اسلامي جمهوري خبرگزاري - تهران
دادگاه شعبه 1410 قاضي كردكه اعلام اسلامي ارشاد و فرهنگ
نشاط ، روزنامه انتشار توقيف دستور صدور در تهران عمومي
.است ننموده مراعات را قانوني مقررات
شهريور چهاردهم روز تهران عمومي دادگاه شعبه 1410 قاضي
اسلامي ، ارشاد و فرهنگ وزارت به خطاب نامهاي در ماه
كل اداره و راصادر نشاط روزنامه انتشار توقيف دستور
اخذ به مكلف را وزارتخانه اين داخلي مطبوعات
نموده مزبور روزنامه انتشار از ممانعت و پروانهانتشار
.است
روز اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت مطبوعاتي معاونت
قانوني حريم از دفاع" عنوان اطلاعيهايتحت در سهشنبه
جمهوري اختيارخبرگزاري در آن از نسخهاي كه "مطبوعات
قانون اصل 24 به توجه با:افزود گرفت ، قرار اسلامي
رعايت با آنها در عقايد ابراز و مطبوعات اساسيانتشار
قانون تضمين و حمايت ملت ، مورد حقوق جزء اصل اين
به جز اينحقوق ساختن محدود و سلب و گرفته قرار اساسي
.نيست امكانپذير قانون موجب به و صالحه دادگاه حكم
روزنامه موقت توقيف موارد:ميكند تاكيد اطلاعيه اين
پيشبيني مطبوعات قانون و 31 درمواد 23 ، 30 "منحصرا نشاط
تهران عمومي دادگاه محترمشعبه 1410 قاضي دستور كه شده
.نيست شده ياد مواد از هيچيك مصداق
خود اطلاعيه در همچنين ارشاد وزارت مطبوعاتي معاونت
به دادگاه كه مطبوعات قانون ماده 27 مطابق:كرد خاطرنشان
نشريه امتياز لغو صادرنموده ، توقيف دستور آن استناد
اصل 168 فوقالذكربراساس ماده موضوع جرائم ثبوت به موكول
قانون ماده 34 و ايران اسلامي جمهوري اساسي قانون
.است منصفه هيات حضور با صالحه دادگاه مطبوعاتدر
برخلاف مطالب انتشار خصوص در:ميكند اضافه اطلاعيه اين
دادگاه دستور در كه انتشار زمينه مجوز شدهدر ياد موارد
خصوص اين در تصميم اتخاذ رسيدگيو گرفته قرار اشاره مورد
ماده 10 مطبوعات ، موضوع بر نظارت هيات اختصاصي صلاحيت در
.است سال 1364 مصوب مطبوعات قانون
اصل 156 و 5 بندهاي 4:دارد تاكيد همچنين اطلاعيه اين
مورد دادگاه از صادره توقيف دستور كهدر اساسي قانون
به اساسي قانون از فصليازدهم ذيل در گرفته قرار استناد
قوهقضاييه عمومي مشي خط و كلان وظايف و اختيارات عنوان
زمينه در مدون عادي قوانين وجود به توجه با كه شده احصاء
كليت به استناد بازدارنده و تربيتي و اقداماتتاميني
.است موقعيتقانوني فاقد اساسي قانون
مطبوعاتي امور معاونت:است آمده اطلاعيه اين از بخشي در
بعد اجراي در كه اسلامي ارشاد و فرهنگ تبليغاتيوزارت و
با مستمر و مستقيم تماس خوددر قانوني وظايف از نظارتي
بر مجدد ضمنتاكيد ميباشد ، كشور مطبوعات مسئول مديران
بيان آزادي و مطبوعات آزادي توسعه كه باور اين
اصيل باورهاي و ديني مسلم اصول با تقابل نميتوانددر
مديران كليه از ديگر بار ايرانباشد ، مسلمان مردم مذهبي
با كه كرد مصرانهدعوت كشور نشريات نويسندگان و مسئول
جمهوري ، رييس و رهبري معظم مقام رهنمودهاي به عنايت
شائبه كه مطالبي درج از خود ، نشريات مندرجات در ضمندقت
پرهيز كند ، ايجاد را مردم ديني بردنباورهاي سئوال زير
.نمايند
خود اطلاعيه آخر بخش در ارشاد وزارت مطبوعاتي معاونت
قضاييه قوه جديد مديريت براي توفيق باآرزوي:است آورده
كه است اميدوار شاهرودي ، هاشمي الله آيت ويژه به
تضمين در جديد مديريت از مطبوعاتي جامعه جاي به انتظارات
عمل جامه مطبوعات حريم حفظ و قانونگرايي بيشتر هرچه
.بپوشد
نوشتار؟ يا گفتار موءثرند ، كدام
براي گوناگوني روشهاي از انسانها اجتماعي روابط در
استفاده جمله آن از.ميكنند استفاده كردن برقرار ارتباط
صورت و دست مثل بدن اعضاي حركات از استفاده زمان ، از
زبان "مثلا زبان ، از استفاده.ميباشند..(بدن زبان)
كدام هر نوشتار ، يا باشد گفتار صورت به فارسي ، ميتواند
متفاوت تاثيري با و مخصوص جايي در ارتباطي صور اين از
.ميروند بكار
ميرود ، بكار سريع كردن برقرار ارتباط براي گفتار زبان
دقت كه نوشتار زبان و وسايل و ابزار بردن بكار بدون
...تحقيقات ، گزارشات ، نامهها ، نوشتن براي ميطلبد بيشتري
درباره.ميرود بكار آنها ثبت و داشتن نگه جهت
آزمونهاي و بحثها ميتوان مخاطب روي بر آنها تاثيرگذاري
بخواهيم چنانچه معتقدند بعضي "مثلا.داد انجام مختلف
بدهيم نشان كسي به كامل طور به را خود واقعي احساسات
يعني نوشتار ، زبان از است بهتر (منفي و مثبت از اعم)
روحي موانع و مشكلات نيز آنرا علتكنيم استفاده نامه ،
در و مقاله طي.ميدانند رودررو نكردن صحبت و گفتار زبان
روابط در نوشتار زبان بسزاي تاثير متوجه زير آزمون حقيقت
و افتاده اتفاق طبيعي بطور آزمون اين.شد خواهيم اجتماعي
نوشتن طريق از رابطه) را رابطهاي چنين دختري و مادر
پايان در و كردند شروع غيرمنتظرانه (يادداشت و نامه
.شدند آن شايان تاثيرگذاري متوجه
ما نوشتار زبان نباشد ، موءثر و گويا گفتار زبان كه وقتي
.ميدارد نگه نزديك يكديگر به را
"دندان پري" براي نامهاي بود ساله شش وقتي جولي ، دخترم
من.گذاشت بالشش زير دندانش با همراه را نامه و نوشت
را دندانهايت كه نوشتم "دندان پري" طرف از را ، نامه جواب
فكر وقت آن.باش خوبي دختر و بزن مسواك دقت با هميشه
.باشد كارداني يك سرآغاز كار اين كه نميكردم
كه بود رسيده نتيجه اين به شد ، ساله نه جولي كه هنگامي
موءثر داشت را انتظارش كه آنچه از بيشتر نوشتن ، يادداشت
يك خريدن سر بر كه سختي مشاجره از بعد يكبار ، .است بوده
:بود نوشته برايم يادداشتي جولي داشتيم ، دمپايي جفت
عزيزم مادر
:بخرم دمپايي ميخواهم زير علل به
عاقبت و بخريد چكمه ميخواستيد طولاني مدت شما خود -1
.خريديد
.است خودم مشكل ببيند ، صدمه پايم اگر -2
هرچه گفت داد ، پول ما به كريسمس براي "گرني" كه زماني -3
.بخريد پول اين با ميخواهيد
جولي دارم ، دوستت
زبان بيشتر قدرت به جولي و كردم قبول شدم مجبور هم من
.برد پي نوشتار
خانه ، كارهاي درباره يادداشتهايي ما نيز بعد سال چند طي
با مدرسه تكاليف و تلفني مكالمات دوستان ، با رابطه
نيز يادداشتها اين از بعضيكرديم بدل و رد يكديگر
بقيه.بود صدا و سر پر مشاجره يك از بعد عذرخواهي درباره
وقتي.ميشدند آورده كاغذ روي كه بودند شادي افكار نيز
را من عاطفي يادداشتهاي از يكي پاسخ بود ساله سيزده جولي
:بود داده صورت بدين
عزيزم مادر
به مرا اوقات گاهي.است كرده خوشحال بسيار مرا نامههايت
.گذاشتهاند تاثير من وجود عمق در چون انداختهاند گريه
گاهي گرچه هستم خوشحال و راضي رابطه نوع اين از بسيار
فكر خوب ، .كردهايم دعوا يكديگر با نامهها طي نيز اوقات
يك با زندگي يا است اينطور نوجوان يك با زندگي ميكنم
!ساله آدم 39
جولي دارم ، دوستت خيلي
شما به نسبت احساساتم نوشتن كه بگويم هم را اين "ضمنا
جولي نامه در آخر جملهآنهاست گفتن از راحتتر برايم
براي نامهنگاري روش چرا كه بود واقعيت اين نشاندهنده
خود نوجواني پرمخاطره دوران اواست بوده موءثر بسيار ما
يادداشت.بودم خود كارهاي درگير نيز من و ميكرد طي را
.بود ما بين عاطفي رابطه برقراري براي راه موءثرترين نوشتن
تراشي صورت تيغ بود آمده حمام از وقتي جولي تابستان ، يك
پنج برادر بود ممكن و بود گذاشته جا وان لبه روي را
اينكه از بعد.بزند صدمه خود به آن با سالهاش
او خود از تنبيهش مورد در شدم متذكر او به را بيدقتياش
ساعت يك و برداشت قدمي چند عصبانيت با او.خواستم نظر
:گذاشت آشپزخانه پيشخوان روي يادداشتي بعد
عزيزم مادر
بعد -ديگر 1 تنبيهم براي متاسفم بسيار بيتوجهيام بخاطر
تلويزيون ظهرها از بعد -نميروم20 شهر مركز به مدرسه از
.نميخورم عصرانه شام از قبل -نميكنم30 تماشا
.نگذاشت جا حمام در را تيغ هيچگاه او ديگر نيز آن از بعد
باز ميرفت ، جديد مدرسه به جولي كه اولي روز بعد ، ماه دو
به آرايش با كه است مناسب آيا اينكه سر بر مشاجرهاي
صفحهاي شش يادداشت عصر آنروز.داشتيم نه يا برود مدرسه
:كردم دريافت او از
عزيزم مادر
ميخواهم معذرت داشتم تندي برخورد شما با صبح امروز اگر
هم كردن صحبت اجازه من به حتي شما.بودم ناراحت "جدا اما
كنم فكر كنيد بحث من با مساله مورد در حداقل اگر.نداديد
من به اينكه بجاي.ميشود راحتتر كار ما دوي هر براي
شدهاند زشت چقدر آرايش از بعد چشمانم كه بگوئيد
.دهم انجام بهتر را كار اين تا كنيد كمكم ميتوانستيد
رنجيدهام دختر كه بود دلايلي تمامي شامل نامه سوم صفحه
:كند بيان بود توانسته
ياد و برآيم كار اين عهده از بتوانم كه ميكنم فكر -1
.باشيم داشته دوست ما دوي هر كه بكنم آرايش چطور كه بگيرم
، دستورالعمل نميكنم زيادهروي دوستانم از بعضي مثل -2
چگونگي مورد در را مجلات مقالههاي توصيههاي و جعبه روي
.ميخوانم بدقت آنها استعمال
.برسم خودم ظاهر به ميخواهم و هستم جوان من -3
.ببينم آنرا نتيجه و كنم آزمايش هفته سه براي است چطور -4
صورتش تمام.كرد شروع را كردنش آرايش موقع آن از دخترم
كه بود رژگونهاي بخاطر تنها نه اين و آمد براق نظر به
گرفته مادرش از كه بود آزادي بخاطر بلكه ميكرد استفاده
.بود
دشوار بسيار اوليه ماههاي.شدم جدا شوهرم از بعد مدتي
بچهها براي را آرامي محيط ميبايست اينكه بر علاوه.بود
مدت و بدهم هم را زندگي مخارج بودم مجبور كنم ، مهيا
بروز از مانع زندگي مشكلات وقتيكنم كار طولانيتري
راهحل ارائه جهت يادداشتي جولي شد مادري احساسات كامل
:نوشت برايم كار اين
عزيزم مادر
كاش اي و كردهايد آغاز را سختي دوره كه ميدانم
كاري تنها متاسفانه.دهم انجام برايتان كاري ميتوانستم
دوستتان چقدر بگويم كه است اين دهم انجام ميتوانم كه
شديم متاثر بسيار پدر و شما جدايي بخاطر ما همه.دارم
.هستيد بزرگي و داشتني دوست مادر هنوز شما اما
جولي شما ، دوستدار
بعد.شدم عصباني بسيار بچهها دست از آن از بعد بار چند
من دستي كيف در يادداشتي جولي تند ، بسيار مشاجره يك از
:گذاشت
عزيزم مادر
اين ما همه و است شده مشكل شما براي چيز همه كه ميدانم
و برويد بيرون بيشتر بايد ميكنم فكر.ميفهميم را
و هستيم شدن بزرگ حال در ما همه.كنيد سرگرم را خودتان
شما بچههاي هميشه ما.داريم را خود خاص دوستان و علايق
.نميشويد جدا ما از هيچگاه شما و هستيم
جولي دارم دوستت
هديهاي درباره او از تولدش جشن هيجدهمين از قبل روز چند
به دارم":گفت او.كردم سئوال بدهم او به دارد دوست كه
حال در جولي كه ميفهميدم همانوقت بايد "ميكنم فكر آن
:بود نوشته آن از قسمتي در.است برايم نامهاي نوشتن
خواهم آغاز را مستقلي زندگي و ميروم دانشگاه به بزودي
چند جز به -شما دستورات از پيروي با ميكنم فكر.كرد
هيجدهمين براي.شدهام پختهاي آدم ديگر -استثناء مورد
با و بالغ فرد يك عنوان به من با دارم دوست تولدم سال
.دارم دوست.شود برخورد مسئوليت
.برگردم خانه به ديرتر بتوانم شبها -1
مكالمه بتوانم نيز شب ساعت 10 از بعد دهيد اجازه -2
.باشم داشته تلفني
.بگيرم تصميم خود و باشم آزاد -3
.كنيد برخورد نزديك دوست يك بعنوان من با -4
دير شب يك.بنويسم را نامهاش جواب كه بود من نوبت حالا
:كردم كار اين انجام به شروع وقت
جولي عزيزترينم ،
فقط آننيست مطلق آزادي به ناگهاني ورود يك شدن بالغ
بعنوان ميتواني كه معتقدي اگراست بيشتر مسئوليت قبول
.كرد خواهم رفتار همانطور تو با كني ، عمل بالغ انسان يك
او از و دادم پاسخ يك به يك را درخواستهايش ليست سپس
تلفني مكالمات و آمدن خانه ديروقت مورد در خواستم
او طرف از گرفتن تصميم پيشنهاد با.بكند را لازم ملاحظات
بخواهد ، او خود كه وقتي فقط گفتم و كردم موافقت
:دادم پايان اينچنين را نامهامميكنم راهنمايياش
تصميمگيريهاي با همراه خوشبختي آرزوي برايت جولي ،
كه اميدوارم.ميكنم واقعي معيارهاي برپايه استوار
.كني بارور داده تو به خدا كه استعدادهايي بتواني
عزيزم دوست مبارك ، تولدت
مادرت
.رفت ما پيش از و شد دانشگاه وارد پيش سال چند دخترم
را ما هنوز نامهنگاري ، رسم اما است ، خالي بسيار جايش
عالي بسيار نامههايش.است داشته نگه يكديگر كنار
.شدهاند
دايجست ريدرز:منبع
طلائي ابراهيم:مترجم
تك خانواده تا يافته توسعه خانواده از
نفره
تغيير اساسي بطور آلمان مردم زندگي روش گذشته دهه چند از
توسعه خانواده يك در زندگي حاضر قرن اوايل در.است كرده
درصد حدود 44 روزها آن در.بود طبيعي "كاملا امري يافته
يك زير كه بود اين از بيشتر يا نفر پنج شامل خانوارها كل
چند يافتن امروزه كه صورتي در.ميكردند زندگي هم با سقف
كردهاند ، تقسيم يكديگر با را سكونت محل كه نسل يك از فرد
نفر يك از تنها خانوارها سوم دو حدوداست نادر بسيار
مركزي دفتر گفته به.ميشود تشكيل شوهر و زن يك حداقل يا
كامل بطور بعدي هزاره در گرايش اين برلين ، شهر در آمار
بيش ميلادي سال 2015 تا تخمين ، براساس.داشت خواهد ادامه
يك شامل فقط (درصد يعني 37) آلمان در خانوارها سوم يك از
82"تقريبا جمعيت كل از سال 1997 در حتي.بود خواهد نفر
زندگي تنها نفر ميليون از 5/13 بيش آلمان نفري ميليون
"اكثرا آنها همه تمايزي هيچ بدون اينكه باميكردند
صحيح طبقهبندي اين.ميشوند معرفي مجرد بهعنوان
.ميشود آن كلي شكل در معنا تغيير منجربه و نميباشد
چهل گرفته طلاق مرد يك ساله ، هشتاد بيوه يك مثال ، براي
ناميده مجرد همگي ساله يك و بيست دختر دانشجوي يك و ساله
چرا اينكه.كنند زندگي تنها آنها همه اگر حتي.نميشوند
متفاوت ريشهاي بطور فرد هر در ميكنند ، زندگي تنهايي به
:كه است اين مجرد يك از كارآمد و دقيقتر تعريفي.است
كه است سال پنج و پنجاه تا سال پنج و بيست سنين بين فردي
به نامحدود زماني مدت براي خود خواسته و ميل روي از
.ندارد دائمي زندگي شريك و ميكند زندگي تنهايي
مجردها زندگي روش بررسي با جامعهشناسان اخير سالهاي در
دقيقتري نگاه ميكنند ، زندگي آن در كه خانوادهاي نوع و
جامعهشناس هراديل اشتفان گفته به.انداختهاند آنها به
."نوگرايياند لرزهنگارهاي مجردها" مينس ، دانشگاه
نمونه يقين بطور مجردها":ميدهد شرح هراديل كه همانگونه
فرد كه هستند جامعهاي و فرد بين بيثبات رابطه از بارزي
پيشرفته جوامع ويژگي كه رابطهاي.ميكند زندگي آن در
".است آلمان كشور بويژه و غربي
"معمولا آنها كه ميدهد نشان مجردها زندگي روش در تحقيقي
در اوقات بيشتر آنها دارند معمول حد از بالاتر علمي سطح
و دارند بالايي خيلي درآمد هستند ، موفق شغلشان با ارتباط
در مجردها.ميكنند زندگي وسيع "نسبتا آپارتمانهاي در
حدود:ميشوند يافت روستايي مناطق از بيشتر بزرگ شهرهاي
از بيشتر كه ميكنند زندگي آلمان شهر چند در آنها سوم يك
با ميكنند زندگي تنها چه اگر و.دارند سكنه ميليون يك
دوستان از نمونه بهطور آنها.نيستند انزوا در حال اين
با برابر ميانگيني با متاهل افراد.هستند برخوردار زيادي
:مينويسد هراديل اشتفانصميمياند دوستان صاحب نفر 9/6
خيلي آنها.هستند ماترياليست از گذار حال در اغلب مجردها
مفاهيمي به كم خيلي و علاقهمندند فردي تحول به بيشتر
از معمولي فرد يك با مقايسه در امنيت و وظيفه نظم ، چون
با مجردها ، زندگي.ميدهند نشان علاقه سال و سن همان
احساس و خودمختاري جهت در تلاش بين ناپايدارش موازنه
جامعه ، براي نيافته تحقق "غالبا كه گذشتهاي به خاطر تعلق
بيشك همبستگي و دوستي كه ميورزد تاكيد حقيقت اين به
.است شده آلمان جامعه در كمياب كالايي
كاشي يدالله:مترجم
مه 1999 دويچلند ، مجله:منبع
گذشته از تصويري
محتكران
راي اظهار گندم قيمت افزايش در كه محتكران محرمانه جلسه"
.ش سال 1286 آذربايجان روزنامه "..مينمايند
كه بود اين مشروطيت از پيش اجتماعي نابسامانيهاي از يكي
و كرده انبار را وجو گندم روستاها ، اربابان و مالكان
بردن سود معمول رويه اين و شود گران تا ميداشتند نگاه
و كمياب هميشه نان كه ميشد سبب احتكار.بود شده آنها
را خريدن نان بيرون از كه ثروتمندان از غيرباشد گران
مردم بقيه ميپختند ، نان خانه در و ميدانستند ننگ
هم عدهاي و ميايستادند نانواييها صف در ساعتها روزانه
وضع اين از هم نانواها.نميشدند نان خريد به موفق
و ميكردند مخلوط ديگري چيزهاي آرد در كرده ، سوءاستفاده
:ميگفتند مردم به نانواها جاهايي حتي ميفروختند ، كم
"!بدانيد مردم است ، چارك سه ما ، من يك"
از و بودند مالك خودشان حكومت ، وابستگان كه آنجايي از
دخالت نان فروش كنترل براي دولت ميبردند ، سود غله گراني
آذربايجان در وليعهدي دوران از محمدعليشاه.نميكرد
كه هم زماني و بود مالك نيز همسرش و داشت ده پارچه چندين
بنابراين.تبريزبودند عمده محتكران از مباشرانش شد شاه
آن ، طي در و مشروطه جنبش از پيش گندم ، كردن گران و احتكار
خونين آشوب جمله از شد ، باعث را انگيخته خود شورش چند
علل از يكي كه بزرگ ، محتكران خانههاي غارت و سال 1277
.باشد ميتواند مشروطه جنبش
انجمنهاي و مجلس و شد صادر مشروطيت فرمان اينكه از پس
انجمنها فعالترين كه تبريز انجمن شدند ، تشكيل ايالتي
تحمل را اين نانواها.كرد ارزان تبريز در را نان بود ،
مالكان.كردند آغاز را پختن نامرغوب و فروشي كم و نكرده
والي الملك نظام.نمودند خودداري غله فروختن از هم
.داد منفي پاسخ انجمن كمك درخواست به نيز ، آذربايجان
و كمبود برسر بينوايان شورشهاي از يكي طي بعد ، مدتي
مالك و ثروتمند بازرگان "اردبيلي قاسم حاجي" نان ، گراني
و افتاد مردم چنگ به بود معروف احتكار به كه ده ، چند
.شد تكهتكه
پايان به رو شهر در غذايي مواد كه تبريز محاصره زمان در
نرخ به و ميگرفتند آرد عمومي انبار از نانواها بود ،
"براون ادوارد" نوشته به و ميفروختند ، نان شهرداري
فروخته شده تعيين نرخ از گرانتر را نان كه را نانوايي
.كردند تيرباران ستارخان دستور به بود
ساهر حميد:آرشيو از كاريكاتورها
زارع رويا:كننده تهيه
صادقانه را كنيدخود مراقبت خود از
كنيم ارزيابي
از نميتوانيم زيرا است دشوار خودمان درست ارزيابي گاهي
سالها از پس.شويم رها گذشته نادرست انديشههاي شر
ديوارهايي و ميزنيم خود صورت به ماسكهايي ناراحتي ،
كه ميشويم متقاعد چندي از پس و ميكنيم بنا خود پيرامون
معتاديم سخت انتقاد به چون.ماست حقيقي هويت ماسك ، همين
گرفتن قرار تمجيد و تحسين مورد از بيشتر شنيدن انتقاد از
براي تحسينآميز تعارفات پذيرفتن.ميكنيم راحتي احساس
وجود خود ، وجود در نتوانيم اگر ويژه به است ، دشوار ما
.بپذيريم را مثبتي نكات
با خشن صداقتي با كه ميدهد ياري را ما ماسك ، برداشتن
درست گذشته برخلاف را خود بتوانيم تا شويم روبرو خود
و پذيرش شامل جمله از ديدن ، صادقانه را خود.بشناسيم
تعارفات پذيرفتن.است وجودمان خوب جنبههاي همه تاييد
وجودمان درباره حقيقت پذيرفتن از شيوهاي به تحسينآميز
و خودبزرگبيني چون مفاهيمي شر از.ميشود تبديل
ناتوانيها ، هم و تواناييها هم ميشويم ، خلاص خودحقيربيني
.ميكنيم تصديق را خود شكستهاي هم و پيروزيها هم
براساس و ميبينيم هستيم ، "حقيقتا چنانكه را خود بدينسان
غرور ديگر.ميكنيم تعيين را هدفهايي خود تواناييهاي
محكوم بيجهت را خود نيز و بود نخواهد مسلط ما بر بيجا
ميكاويم ، را خود پنهاني احساسهاي كه بهتدريج.نميكنيم
احساس انسان را خود "كاملا و كرد خواهيم رشد نيرومندي با
.ميكنيم
با خشن صداقتي با كه ميدهد ياري را ما ماسك ، برداشتن
درست گذشته برخلاف را خود بتوانيم تا شويم روبهرو خود
.بشناسيم
رابينسن ب دكتر نوشته
غيبي منوچهر دكتر ترجمه
|