گاندي مهاتما اخلاقي و ديني آموزههاي
يار زبان از
گاندي مهاتما اخلاقي و ديني آموزههاي
سليماني مرضيه
صدق نيز جهان كل باب در است مطلوب فرد براي آنچه...
من براي چه هر پس ;است مشابه انسانها همه ذات.ميكند
.دارد امكان نيز همگان براي است ، ممكن
***
تا چون كردم ، عرضه دين قالب در را همكاري عدم من...
.بپروراند مرا ديني قوه كه ميشوم سياست وارد جايي
(گاندي مهاتما گفتههاي از)
گاندي ، مهاتما اخلاقي و ديني انديشههاي :گشايي جستار
است قرن يك "تقريبا هندوستان ، مردم سياسي و معنوي پيشواي
آن اعتبار بر روز هر و نهاده تاثيرها امروز درجهان كه
بيستم قرن پايان در كه انديشهها اين.ميشود افزوده
اصل سه بر گرفته ، قرار متفكران توجه مورد ديگر يكبار
شده استوار (خداوند) حقيقت به ايمان و خشونت عدم راستي ،
مبارزات و درحيات مقدمهاي از پس زير ، مقاله در.است
آن سخنان و افاضات مبناي بر تا است شده كوشيده گاندي ،
و فكري ديني ، ارزشهاي از كلي انگارهاي برجسته ، مرد
اين به را ارجمند خوانندگان توجه.شود ارائه اش اخلاقي
.مينماييم جلب مقاله
معارف گروه
گاندي مهاتما زندگي فرود و اوج -1
سال در (Mohandas Kramchand Gandi) گاندي چند كرم موهندس
از يكي كه كاتياوار توابع از پوربندر شهر در ميلادي 1869
.شد جهان اين در زندگي وارد است ، هندوستان غرب ايالتهاي
در محلي حكومت وزراي رئيس پدربزرگش و بازرگان خانوادهاش
دنبال را شغل همين نيز پدرش چنانكه بود ، منطقه همين
.بود مردم معتمد و محترم بسيار بازرگاني "ضمنا و ميكرد
نيز و اخلاقي ارزشهاي و اصول به پايبندي در نيز مادرش
وي تاثير گاندي ، عمر تمام در كه بود چنان فرزندانش تربيت
محسوب معمولي و متوسط كودكي كه گاندي.بود نمايان "كاملا
به اماكرد آغاز را خود تحصيل منطقه همين در ميشد ،
و نمود مكان نقل راجكوت شهر به خانوادهاش همراه به زودي
.پرداخت خود تحصيلات و آموختهها تداوم به بالاتر سطحي در
نام به دختري با پدرش خواست به سالگي سيزده در
هنوز را دبيرستان در تحصيل دوره و كرد ازدواج كاستورياي
.يافت وفات م سال 1885 در پدرش كه بود نكرده تمام
موافقت جلب از پس مادي ، مشكلات و مصائب عليرغم گاندي ،
داشت آرزو او.كرد اقدام حقوق رشته در تحصيل به مادرش ،
سال 1888 سپتامبر در دليل همين به و شود دادگستري وكيل
مرد اين در روحي انقلاب آغاز واين كرد عزيمت لندن سوي به
بهزودي اما شد ، اروپايي تجدد مجذوب ابتدا.بود بيمانند
خود اعتقادي و ملي ارزشهاي در تعمق با و بازيافت را خود
و وتامل رشد از جديدي دوره عرفاني ، آموزشهاي اصول و
ديني بزرگ آثار زمان ، همين در اوكرد تجربه را مطالعه
را مطالعات اين دايره سپس و كرد مطالعه دقت به را كشورش
و مسيحيت در نيز ژرفي مطالعات كه آنجا تا بخشيد وسعت
اين در وي ، خود اظهارات بر بنا.داد انجام اسلام بهويژه
آن و است داشته جاودانه اثري وي در كتاب سه خواندن ايام ،
ادوين اثر آسيا نور كتاب نيز و انجيل مجيد ، كتاب ، قرآن سه
هند ديني كتب مطالعات جنب در البته اينها.بود آرنولد
.دواند ريشه وي جان در جهاني نگرشي كه شد سبب و بود
.بازگشت هند به م سال 1891 در دستمايههايي چنين با گاندي
احوال به رسيدگي از پس گاندي و بود مرده نيز مادرش اينك
و كار براي را بمبئي او.كرد آغاز را وكالت شغل خانواده ،
ناچار و نكرد پيدا كار در توفيقي اما بود ، برگزيده زندگي
شد سبب كاري ناكاميهاي سرانجام و بازگردد خود شهر به شد
تا رفت جنوبي آفريقاي به هندي كمپاني يك پيشنهاد به تا
در كه هجرت اين.كند دفاع آن از حقوقي مناقشهاي در
سياسي ، مبارزات بر آغازي گرفت ، صورت سال 1893 آوريل
به نسبت جنوبي ، آفريقاي در.بود گاندي انقلابي و اجتماعي
پيش ناپسند و سخت روشي هنديان ، ويژه به اروپاييها ، غير
در اوآمد دشوار بسيار گاندي بر امر اين و ميشد گرفته
نژادگراي ايادي و جنوبي آفريقاي غيرعادلانه قوانين برابر
به و گرفت پيش در استوار حال عين در و آرام روشي آن ،
ديار آن در وطنش مهاجران نماينده و مقاومت مظهر به زودي
به متكي كه گاندي خاموش مقاومت و استواري اما.شد بدل
شدت از مانع وجه هيچ به بود ، دقيقي انساني و حقوقي اصول
مورد بارها گاندي.نبود جنوبي آفريقاي حكومت عمال عمل
اما ميرفت ، زنداني به زنداني از و گرفت قرار شتم و ضرب
خشونتآميز عكسالعمل به نتوانست عملها شدت اين از هيچيك
قانون ، بر اوشود منجر گاندي سوي از آميزي توهين حتي ويا
همه و كرده تكيه شرافت و راستي و مقاومت آرامش ،
.ميكرد توصيه سلاحهايي چنين به شدن مسلح به را هموطنانش
.بازگشت هند به گاندي اندوزي ، تجربه سال سه از پس سرانجام
آفريقاي در هموطنانش وضع درباره مقاله چند بازگشت ، در
كه داشت اثري چنان نوشتهها واين ساخت منتشر جنوبي
حاكم سفيدپوستان برخي جنوبي ، آفريقاي به بازگشت درهنگام
به وچوب سنگ با و كردند را جانش قصد اراذل از عدهاي و
حتي كه بود چنان وقاحت اين دامنه.كردند مضروبش شدت
ولي شد ، مداخله به ناچار انگليس وقت وزير نخست چمبرلين
پس آن از.بخشيد بزرگواري دركمال را متهمان همه گاندي
جنوبي آفريقاي مقيم هنديان جامعه در فعالتري نقش گاندي
اعتمادي انگلستان حكومت به نسبت هنوز و گرفت عهده بر
ايشان به وجنگها شدائد در گاه وحتي داشت خوشبيني با توام
.مينمود ومعاضدت كمك
هند سراسر گرفت وتصميم بازگشت هند به گاندي سال 1901 ، در
آگاهي خود ملت وضعيت و سرنوشت از تا كند طي قطار با را
در ناتال به چمبرلين سفر دليل به ولي كند ، كسب دقيقي
براي اوخواستند از كشور آن هنديهاي جنوبي ، آفريقاي
بازگشت ، اوبازگردد آنجا به انگليس نخستوزير با ملاقات
مقيم هنديهاي خواستهاي طرح و چمبرلين ديدار به موفق ولي
آفريقاي داخلي جنگهاي اين ، از پس.نگرديد آفريقايجنوبي
كمك به بهداري واحد يك تشكيل با گاندي و شد آغاز جنوبي
به رانسبت سابق خوشبيني و اعتماد او هنوزشتافت زخميها
با گاندي نيز ايام اين در.بود كرده حفظ انگليسيها
را خودسازي از تازهاي دوره سخت ، رياضتهاي و نفس تهذيب
عين در تجرد" اختيار جمله از رياضتها اين.نمود آغاز
كه خواسته ، خود فقر و تملك عدم و (Brahmacharya) "تاهل
هنديهاي كنگره به خانوادهاش و خود دارايي همه بخشيدن با
طول تمام در كه بود اصلي دو شد ، كامل جنوبي آفريقاي مقيم
و نباشد دنيوي دلبستگيهاي اسير تا ميكرد كمك وي به عمر
.باشد داشته قديسانه و عظيم تسلطي خويش نفس بر
به و است اصلي به معتقد هركس كه بود باور اين بر گاندي
بر.باشد آن عامل نخستين ميبايد خود ميكند ، توصيه چيزي
به وي تعليمات و بود پيشگام هرامري در همواره اساس همين
و تعمقها همين طول در.داشت نيز عملي جنبه پيروانش
استراتژي به كه بود مقاومت عملي روشهاي به دستيابي
.يافت دست (Satyagraha) "ساتياگراها" روش براساس مبارزه
اصيل معناي و ميگوييم "منفي مقاومت" آن به ما كه اصلي
عميق اثري روش ، اين.است "حق و راستي راه در پايداري" آن
روش براساس مبارزه بار نخستين او و داشت گاندي حركت بر
جنوبيعليه آفريقاي در م سال 1908 به را ساتياگراها
و دستگيري با كه قيام اين.كرد امتحان "سياه قانون"
عليه مضاعف فشار و فوريه 1909 در گاندي رفتن زندان
و شد گاندي براي عظيمي تجربه موجب بود ، همراه هموطنانش
نزديك آيندهاش بزرگ مبارزات روح به عملي صورت به وي
.ميشد
:بود معتقد او.بود برتر مدرسهاي گاندي ، براي زندان
زندان كشيده نم ديوارهاي لابلاي از كه است نهالي آزادي ، "
نيز و "كتابها و مدرسهها ميان از نه و ميزند ، جوانه
روح پرداختن و ساختن براي محل بهترين":كه ميآموخت
عليه هندي زنان قيام آموزهها ، اين پس در و."است زندان
ازدواج فقط آن موجب به كه شد آغاز نژادپرستانهاي قانون
و گاندي منفي مبارزه و مقاومت.داشت رسميت اروپاييان
به سرانجام فراوان كشتههاي و دستگيريها عليرغم يارانش ،
چنين از كولباري با.انجاميد ظالمانه قانون اين لغو
.بازگشت ميهن به ژانويه 1915 در گاندي سرانجام تجربيات ،
كه بود "ژندهپوش ولي بزرگ روحي":كه تاگور وصف اين با
پا به هند جسم و روح آزادي براي اخلاق و پايداري سلاح با
.بود خاسته
با همراه گاندي ، نوشتههاي و خطابهها فعاليتها ، سفرها ،
او سراسري شهرت به زودي به ساتياگراها ، مبارزه روش
بدل وي پيروان به گروه ، گروه هند ، مردم و انجاميد
و ميگرفت روزه مبارزه ، مختلف مقاطع در گاندي.ميشدند
دهها ترتيب بدين و برميانگيخت را مردم روح روش اين با
.ساخت رهنمون سرانجام به موفقيت با را مسالمتآميز مبارزه
مقابل در ميكرد ، حركت يارانش پيشاپيش جا همه در كه او
كه بود كسي نخستين "معمولا و ميكرد سپر سينه گلولهها
تحمل با گاندي جهاني ، اول جنگ بحبوحه در.ميشد بازداشت
هند ، انگليسي حكومت نفع به و شد جنگ وارد بسيار ، مصائب
و متبوعه دولت جنگ ، از پس اما داد ، تشكيل بزرگ واحدي
به موسوم قانوني موجب به آن ، هندي عمال و انگليس تابعه
هندوستان ، مردم از فردي هر به (Rowlatt Bill) "بيل رولت"
تعدي ميتوانستند محاكمه بدون گويد ، سخن حكومت عليه كه
بود اقدامي بزرگترين محاكمه ، بدون اعدام و زندان.كنند
گاندي كه شد باعث امر همين و گرفت صورت هند ملت عليه كه
و دهد تغيير كلي به بريتانيا به نسبت را خود نظر
.نمايد آغاز استعمار عليه را جانبه همه مبارزهاي
دارد ادامه
يار زبان از
حضرت تولد سال صدمين با روزها اين همزماني :جستارگشايي
انتخاب و نور صحيفه در تورق با تا است شده موجب (ره)امام
كه موضوعاتي و مسائل درباره بزرگوار آن سخنان از بخشهايي
و اول دست روايت است ، ايران در بسياري نزاع محل همچنان
باشيم داشته اسلامي بنيانگذارجمهوري نگاه زاويه از بكري
درباره خود جملات اين مرور با دل بيدار و آگاه مردم تا
مواضع نزديكي و دوري و كنند قضاوت مختلف گروههاي مدعيات
بزرگوار آن سخنان و مواضع با را امام به نسبت گروهها
.ميخوانيم هم با را نوشتار اين بخش نخستين.بسنجند
معارف گروه
ملتها مملكتي شئونات افساد و اصلاح در حاكمه هيات نقش
مهمات از يكي كه اموري به بسته ملتها خوشبختي و بدبختي
حاكمه ، هيات چنانچه اگر.است حاكمه هيات داشتن صلاحيت آن ،
فاسد اينها آنهاست ، دست در كشور يك مقدرات كه كساني
را مملكت بعدهاي همه ميكشند ، فساد به را مملكت باشند ،
كه ميفرماييد ملاحظه شما.ميبرند فساد و نيستي به رو
راس در كه آن كه ديديم و بوديم ما كه سالي پنجاه اين در
دنبال و است بوده فاسد حق ، غير به ولو است بوده شده واقع
در غيرصالح افراد "اكثرا است بوده ايران در كه مجالسي او
لكن بودند صالح هم عدهاي خوب ، امر ، اوايل در.بودند آن
كشور مقدرات بايد كه -دولتها او دنبال.بودند اقليت در
در كه آنهايي آن دنبال و بودند غيرصالح -بگيرند دست را
داشتند دست در را اداره يك مقدرات و بودند ادارات راس
صالحها غير اين از.بودند غيرصالح "اكثرا هم آنها
ما.كرد ايجاد صحيح كشور يك و صالح مملكت يك نميشود
اشخاصي نهضت ساله پانزده آخر دوران همين در كه ديديم
يكياش كه حساس كارهاي در سال پانزده بودند ، سركار
سال پانزده از بعد امنيت ، سازمان يكي و بود نخستوزيري
رئيس اين و آمدند حالا كردند ، خواستند كاري هر اينها كه
سال پانزده اين در اين اينكه به گرفتند را امنيت سازمان
هم را سال پانزده اين نخستوزير كرده ، خلاف كارهاي
خود.كردند خلاف كارهاي و كردند چپاول اينها كه گرفتند
كه ميكند اعتراف است آمده زمان اين از بعد هم شاه آقاي
خود ميكنند ، اعتراف دارند اينها خود.كردم خلاف كار من
خطاهايي كردم ، اشتباهاتي من كه ميگويد و است آمده او
به سال پانزده كه را امنيت سازمان رئيس اينها خود.كردم
اختلاس اينكه اعتبار به حالا است كرده تعدي مردم اين
نخستوزيري اينها خود.گرفتند است كرده خلاف و است كرده
حالا است كرده حكومت مملكت اين در "تقريبا سال پانزده كه
.چه ميگويند و گرفتند
دارد ادامه
|