برنامههاي و "جواني روزگار" سريال
تلويزيون هدفدار
نواب طرح مجري به تذكري
درختان آبياري پيمانكار بيتوجهي
تعهد و ميدهند افزايش را شده بيمه سهم
!!كاهش را بيمه
شود ويران سيد مسجد نگذاريد
برنامههاي و "جواني روزگار" سريال
تلويزيون هدفدار
نوشتاري و ديداري شنيداري ، رسانههاي تمام وجودي فلسفه
;است جامعه واقعيات بازنمودن و بازگفتن جامعه ، هر در
غالب هزينه كه ما اسلامي كشور مانند كشورهايي در "خصوصا
چنين.ميگردند تامين ملي منابع سوي از رسانهها
مسئوليت احساس مردم قبال در كه است شايسته رسانههائي
.نمايند بيشتري
و است برخوردار بيشتري سهم از ميان اين در تلويزيون
نيز و كشور ساله هر بودجه از قابلتوجهي مبلغ اختصاص
.است نظر اين موءيد آن ، مخاطبان پردامنه و وسيع گستره
يعني "ايران اسلامي جمهوري سيماي و صدا" ميگوئيم وقتي
اسلاميت جمهوريت ، دراختيار و مبلغ همسو ، كه سيمائي و صدا
.متاسفيم عمل در ولي ;باشد زمين ايران اصيل مليت و
تلويزيون اخير برنامههاي از يكي عنوان "جواني روزگار"
نيز آن تكرار و سيما پنج شبكه از شبها جمعه كه است
رفتار زندگي ، هفتگي ، سريال اينميشود پخش شبها سهشنبه
به مختلف قوميتهاي با را ايراني دانشجوي چند افكار و
مسائل در زندگيشان همه كه دانشجوياني.است كشيده تصوير
.ميشود خلاصه نازل بسيار حتي و سطحي
تمام كه بود آن از حاكي (/77) سريال اين اخير قسمت
گربه آوردن و "موش كشتن" مصروف دانشجويان اين وقت
دانشجو شان در كه نازلي مسايل ديگر و منزل به خالهجان
حرفهاي قالب در سريال اين در دانشجويان.است شده نيست ،
يكي "مثلا ميدهند ، قرار اهانت مورد را همديگر ركيك ،
به را خود استيجاري منزل ;ميكند خطاب گورخر را ديگري
"عباسآقا" يعني بالا طبقه مستاجر ;ميكنند تشبيه باغوحش
و آشوبگر و كار شلوغ افرادي را آنها شهرنشين بهعنوان
.ميخواند خرابكار
محيط به بلكه نميخوانند درس نهتنها دانشجويان اين
كارهاي سرگرم و نميدهند اهميتي هيچ جامعه و اطراف
.ميباشند وقتتلفكن و ظاهري عشقورزيهاي حتي و بيثمر
و درسخوان افرادي مردم ، عموم نظر در هميشه دانشجويان
تحقيق و سازندگي و تفكر در وقتشان تمام كه هستند موءدب
كه ميپندارند حق به.(بگذرد بايد لااقل يا) ميگذرد
مباحثه مهد استيجاريشان منازل و خوابگاهشان و دانشگاه
واقعي نداي منادي بايد كه سيمائي و صدا اينك و ;است
تخريب درصدد سريال اين هدفدار ساخت با باشد دانشجويان
با مردم.است ملت عموم نظر در دانشجويان منطقي وجهه
خروار نمونه را مشت مضحك و غيرواقعي برنامه اين تماشاي
طور بودند پرورانده خود ذهن در را آنچه و ميپندارند
سرگرم دانشجو ميگويد "جواني روزگار".ميبينند ديگري
را اجتماع درد !باشد بايد يا است افتاده پيشپا مسايل
درك را خود موقعيت او.بفهمد نميخواهد يا نميفهمد
!بكند نبايد يا نميكند
جامعه اين و است دانشجوئي جامعه به اهانت يك سريال اين
و روشنگرانه تحركات از پس ميرسد نظر به عظيم
آنهم هجوم مورد چنين آن از پس و خرداد دوم آزاديطلبانه
از دارد جا !گرفتهاند قرار مزاح و شوخي پرده در
و هدفدار برنامههاي ديگر و برنامه اين تهيهكنندگان
پرورش دانشجويان كه بود چگونه:بپرسيم عمومي افكار مخرب
آنقدر خفقان ، دوره تحصيلكردگان و شاهي ستم رژيم يافته
تشخيص را صحيح راه انقلاب سالهاي در كه بودند يافته رشد
مردم اقشار ديگر كنار در دانشگاه تعطيلي ضمن و داده
خصوصياتش تمام با را اسلامي انقلاب و كنند تظاهرات
و است گذشته زمان آن از سال بيست كه حالا ولي ;بيافرينند
ولايتي و اسلامي نظام يافته پرورش "عموما دانشجويان
به جز و نميدهند تشخيص ناصواب از را صواب ديگر هستند
كار به "دادن شير جان خاله گربه به" و "كشتن موش" كار
حداكثر و آشوبگريست اظهاراتشان و !نميآيند ديگري
!است شب سه ساعت تا امتحان شب در خواندن درس فعاليتشان
موءدب ، روشنفكر ، متعهد ، دانشجوي هزاران زبان از پايان در
اعلام برنامه اين تهيه مسئوولين به سازنده و بيدار
كه نميدهند اجازه جامعه مهم و عظيم قشر اين ميكنم
كمخرد و بيدانش گروهي موهن و نازل محصولات دستمايه
.گردند
ميركاظمي سيدمحمد
فارسي ادبيات ليسانس
نواب طرح مجري به تذكري
است قرار احمر هلال خيابان از بعد نواب ، بزرگراه مسير در
مجري ولي ، شود افتتاح دخترانهاي دبستان ديگر روز سه تا
پايينتر مقطع در پياده عابر پل يك احداث براي نواب طرح
ترتيب اين به كه است نكرده اقدامي احمر هلال خيابان از
بايد ديگر آموزشي واحدهاي فعاليت به توجه با آينده در
شود موجبي تذكر اين اميدوارم.باشيم ناگواري حوادث منتظر
از ناشي تاسفبار نتايج به نواب پروژه احداث متوليان تا
.شوند آگاه عابر پل احداث عدم
خيابان ساكنان
جعفري و عباسي
درختان آبياري پيمانكار بيتوجهي
امسال تهران منطقه 4 شهرداري خشكسالي و آبي كم علت به
را خيابانها حاشيه درختان و سبز فضاهاي پاركها ، آبياري
جمله از.است كرده واگذار تانكر داراي پيمانكاران به
مبارك در واقع آزادي خيابان آبياري كه است پيمانكاري
شنيده و ديده كه طور اين ولي شده متعهد را لويزان آباد
اگر و نميكند سيراب را درختان پيمانكار اين شده
و حال نزديك از و كنند مراجعه منطقه اين به كارشناساني
درختان تشنگي وقت ، آن شوند نظارهگر را درختان روز
.ميشود مشهود "كاملا
محفوظ نام
تعهد و ميدهند افزايش را شده بيمه سهم
!!كاهش را بيمه
اين كه تاكنون سال 1351 از درماني خدمات بيمه سازمان
طور به گرفتهام ، قرار آن درماني پوشش تحت جانب
داده افزايش جهشي گونهاي به را شده بيمه سهم فزايندهاي
يك از كارمند سهم ميدهد ياري حافظهام كه آنجا تا.است
گرفتند تصميم پيش چندي از كه اين تا شد شروع ريال صد
و كنند خارج ثابت و قطعي حالت از را شده بيمه سهم پرداخت
حال در.باشد شناور كارمند ، سهم حقوق ، افزايش با متناسب
ريال سيصد و دوهزار از بيشتر ماهيانه نفر هر براي حاضر
را درماني خدمات سو آن ازميكنند كسر جانب اين حقوق از
كه !!ميدهند كاهش شده بيمه اطلاع بدون "عمدتا و طرفه يك
نيست؟ خداوند مرضي كار اين "قطعا
كردم ، مراجعه دندانپزشك به ضرورت بنابر پيش روز چند
پزشك چون كه شد ريال سيهزار و سيصد مبلغ دندانم معالجه
را وجه نداشت ، قرارداد درماني خدمات سازمان با معالج
را كارهايي جانب اين بيمه دفترچه در و كرد دريافت نقدي
دفترچه جلد پشت.نوشت مشروح طور به بود داده انجام كه
ديدم كردم ، مقايسه.نوشتهاند را سازمان تعهد عدم موارد
موارد با داده انجام برايم دندانپزشك كه كاري خوشبختانه
خدمات بيمه سازمان به.نميباشد منطبق سازمان تعهد عدم
.كنم دريافت را سازمان سهم تا كردم مراجعه اهواز درماني
شما دندان براي كه كاري:داشت اظهار مربوط مسئول كارشناس
موارد وقتي !ميباشد سازمان تعهد از خارج دادهاند انجام
ارائه ايشان به دفترچه جلد پشت در را سازمان تعهد عدم
!!نيست سازمان تعهد عدم موارد همه اينها:فرمودند دادم ،
.هست هم ديگري موارد
رفته كف از عمده بخش و بيمه دفترچه و ماندهام من حالا
مراجعه كي به و كجا به كه سرگرداني و !ماهيانهام حقوق
شايد.بنويسيد خدا به را شما بگويم؟ را دردم و كنم
شده بيمه سهم همه اين و كند توجهي خداترس و منصف مسئولي
تعهد عدم موارد ديگر طرف از و ندهند افزايش طرف يك از را
.را سازمان
اهواز -الف -م
شود ويران سيد مسجد نگذاريد
فقط ميكنيد مشاهده عكس در و مينويسم شما براي كه آنچه
از سيد مسجدميباشد مسجد اين عظيم مسائل از گوشهاي
عظمت و مقام در كه ميباشد اصفهان قديمي و تاريخي بناهاي
ساخت نوع و معماري.ندارد كم چيزي اصفهان بزرگ مساجد از
در سيد مرحوم توسط پيش سالها كه است آن قدمت گوياي آن
در كه سالهاست ولي.است شده بنا بيدآباد محله در اصفهان ،
و بانيان مسئوليتپذيري عدم سليقهاي ، اختلافات بروز اثر
و اوقاف توسط آن موقوفات تمام صحيح مديريت نبود
ميشود مصرف چگونه كه نيست معلوم ولي شده اشخاصجمعآوري
با ولي ، ميشود نزديك ويراني سمت به روز هر مسجد اين و
ادارات و ارگانها حتي و مردم تمامي مشكلات همه اين وجود
كه همانطور.هستند مسئول مسجد اين صيانت و حفظ درقبال
آن سقفهاي و شبستانها ديوارهاي ميكنيد مشاهده عكس در
.است اصلي فنداسيون تخريب از حكايت كه نمزده "تماما
كه قسمتهايي حتي و است رفتن ازبين آندرحال زيباي درهاي
در حرف و سخناست شده رها همانصورت به تخريبشده
كه است من هفتاد مثنوي مسجد اين مشكلات و موردخرابيها
.آنعاجزم نوشتن از بنده
صيانت و حفظ در خويش قلم با كه عزيز تلاشگران شما از حال
برين بهشت در آنكه اميد با و ميكوشيد عزيز ميهن اين
ويراني از را مردم دارم تقاضا شما از باشيم شما همشهري
.نمائيد آگاه وصف غيرقابل مكان اين
اصفهان - ح -م
|