(ره)امام تربيتي روشهاي
تربيت و برتعليم (ره)امام عرفاني -ديني نگرش تاثير
(بخش واپسين)
نفس به كردن ابتدا است لازم ما همه بر كه چيزي آن *
و بشود درست ظاهر همان اينكه به نشدن قانع و است خودمان
دنبال روز هر و كنيم شروع مغزمان كنيم شروع قلبمان از
و باشد اولمان روز از بهتر دوممان روز كه باشيم اين
و بشود حاصل ما همه براي نفساني مجاهده اين كه اميدوارم
كشور يك ساختن براي مجاهده آن دنبال
رجبي حسن محمد دكتر
كنيم؟ آغاز كجا از
مسير در دارد تصميم كه انساني هر براي كه است پرسشي اين
از بسياري.ميشود مطرح بردارد گام نفس پاكي و سازندگي
صحيح شيوه انتخاب عدم اثر در تربيت به علاقهمند افراد
موفقيت براي زيرا خوردهاند شكست نهايت در و بوده ناموفق
چيز دو سرنوشتساز و اساسي كارهاي بهويژه كار يك در
:است لازم
.آن رساندن اتمام به و شروع چگونگي و كار شيوه -1
.ميگيرد بهكار هدف به رسيدن براي كه موادي و محتوا -2
كه اخلاق علم برخلاف دارد وجود امر دو هر عرفان علم در
از نفس تهذيب و تربيت روش است پرداخته دوم امر به بيشتر
از بهخوبي عرفان اهل كه است دقيقي و حساس بسيار مسائل
.دادهاند ارائه را آن عملي راههاي و برآمدند آن عهده
از بايستي كه رسيدهاند نتيجه اين به تجربه ازطريق عرفا
طي ديگري از پس يكي را گوناگون منازل و كرد شروع نقطه يك
.رسيد است انسانيت رفيع قله كه الهي قرب مقام به تا نمود
:ميفرمايد امام حضرت
به كند اليالله سلوك معرفت قدم با كسي اگر كه بدان"
مستهلك جمع ، احديت در و رسيد نخواهد خود نهايي هدف
مگر كرد نخواهد مشاهده را خود مطلق پروردگار و شد نخواهد
و مرحلهها و درجهها و منزلها سلوك مقام در آنكه
و بگذارد سر پشت را مقيد حق سوي به خلق از معراجهايي
از و ديگر نشئه به نشئهاي از و نكند زايل را قيد كمكم
منتهي مطلب بهحق آنكه تا شود منتقل ديگر منزل به منزلي
نحوه و است شده اشاره آن به الهي كتاب در چنانچه گردد
است بوده اينچنين (ع)ابراهيم حضرت شيخالانبياء سلوك
فراگرفت را او شب تاريكي چون:ميفرمايد كه آنجا
كه آنجا تا من پروردگار است همين گفت و بديد را ستارهاي
"حنيفا الارض و فطرالسموات وجهيللذي جهت و ميگويد
حضرت آن بدينترتيب و المشركين من انا ما و "مسلما
".رفت بالا ربوبيت عالم به طبيعت عالم ظلمات از "تدريجا
(21)
تنبه و يقظه را سلوك و سير آغاز انصاري عبدالله خواجه
شروع نقطه (اربعين) حديث چهل در امام حضرت است كرده ذكر
شرط اول كه بدان":ميفرمايد دادهاند قرار تفكر را
هرچند "است تفكر حقتعالي جانب به حركت و نفس با مجاهده
.كردهاند تعبير تنبه و يقظه:به موارد بعضي در
و است ناميده اراده را منزل اولين اشارات در سينا بوعلي
يا برهان اثر در كه رغبت و شوق نوعي از است عبارت آن
با دستگيره به زدن چنگ براي انسان در ايمان و تعبد
جنبش به ضمير و روح آنگاه ميآيد ، پديد حقيقت استحكام
به نوبت اين از پس.يابد دست حقيقت اتصال به تا ميآيد
ساختن آماده معناي به رياضت.ميرسد رياضت و تمرين و عمل
.است هدف سه متوجه كه است ، روح
بين از يعني است خارجي امور به مربوط هدف سه آن از يكي
.غفلت موجبات و شواغل بردن
بين از و دروني قواي به بخشيدن نظم به است مربوط دوم ،
اماره نفس ساختن رام به آن از كه روحي آشفتگيهاي بردن
.است شده تعبير مطمئنه نفس براي
كه روح باطن در كيفي تغييرات نوعي به است مربوط:سوم و
.است شده تعبير "سر تلطيف" به آن از
:ميگويد سپس
زهد يعني) ميكند كمك رياضت هدف سه از اول هدف به زهد
راه سر از غفلت موجبات و شواغل و موانع كه ميشود سبب
اماره نفس شدن رام يعني) دوم هدف اما و (شود برداشته
شدن برطرف و درون در انتظام پيدايش و مطمئنه نفس براي
يكي ميكند كمك آن به كه است چيز چند (رواني آشفتگيهاي
ديگر باشد توام تفكر و قلب حضور با آنكه شرط به عبادت
ايجاد ذهن تمركز كه روحاني معاني با مناسب خوشآهنگ آواز
كه قرآن آيه "مثلا) ميشود ادا آن با كه سخني و كند
يا و ميشود قرائت كه مناجاتي و دعا يا و ميشود تلاوت
سخني سومدهد نفوذ قلب در (ميشود خوانده كه عرفاني شعر
و بليغ و فصيح بياني با دل پاك گويندهاي از كه پندآموز
.شود شنيده راهنمايانه هياتي و نافذ و نرم لحني
كردن بيرون و روح ساختن رقيق و لطيف و نرم) سوم هدف اما
از يكي ميكند كمك آن به آنچه (درون از خشونتها
و دقيق معاني تصور) است ظريف و لطيف انديشههاي
ديگر (ميگردد روح لطافت و ظرافت موجب رقيق انديشههاي
روحي و نفساني عشق نوع از آنكه شرط به عفاف با توام عشق
معشوق شمائل اعتدال و حسن و شهواني و جسمي عشق نه باشد
(22).شهوت نه باشد حاكم
فن بزرگان است بسيار تهذيبنفس روش و شيوه درباره سخن
خارج ما بحث موضوع از چون فرمودهاند را ارزشمندي مطالب
:ميكنيم بسنده امام حضرت فرمايش به تنها است
بسازيم را خودمان بتوانيم خودمان كه است آنوقتي مبارك"
انسان خود اولش نقطه اصلاحي هر "..را كشور آن دنبال و
نفس به كردن ابتدا است لازم ما همه بر كه چيزي آن...است
و بشود درست ظاهر همان اينكه به نشدن قانع و است خودمان
دنبال روز هر و كنيم شروع مغزمان كنيم ، شروع قلبمان از
و باشد اولمان روز از بهتر دوممان روز كه باشيم اين
و بشود حاصل ما همه براي نفساني مجاهده اين كه اميدوارم
(23)".كشور يك ساختن براي مجاهده آن دنبال
:ميفرمايد ديگر فراز در
قدم اول يقظه هم عرفاني سير در است يقظه قدم اول..."
بيداري است عرفاني و الهي سير هم اين سير ، اين در است
(24)".است قدم اول
جزئي اختلافات منازل از برخي تاخير و تقديم در هرچند
.نيست اختلافي آن چگونگي و روش در لكن ميشود ديده
در ما امثال اكنون..":ميفرمايد ديگر تعبير در امام
و رنجها و دردها واقعيم بعض فوق بعضها ظلماني حجابهاي
حجب رفع مقدمه كه قدم اول و است احتجاب اين از عذابها
اين از و حجابيم در كه كنيم پيدا گرايش كه است آن است
ظاهر و باطن و علن و سر از را ما وجود تمام كه طبيعت حذر
بعض كه يقظهايست اين و آئيم هوش به بهتدريج گرفته فرا
به اين بلكه نيست چنين و دانستهاند اول منزل سلوك اهل
همه رفع و است سير در دخول مقدمه شدن بيدار و آمدن هوش
توحيد منزل اول به نورانيوصول آن از پس و ظلماني حجب
(25)"...رويم پيش عقل عقال قدم به اگر و است
شاگردان تربيت:سوم محور
عزيز شاگردان تربيت امام ، تربيتي روش ارزشمند آثار سومين
نمودند فيض كسب ايشان محضر از علميه حوزه در كه بزرگي و
درباره وي بود مطهري علامه بزرگوار شهيد آنان نمونه
از پس:ميگويد امام سازنده و معنوي و عرفاني درسهاي
بوديم ايشان سخنان سرمست ديگر هفته تا امام درس شدن تمام
شاگردان اين و داشت وجود كاممان در درس شيريني و لذت و
اجرا براي توانايي بازوي انقلاب دوران در كه بودند بزرگ
.بودند امام اهداف كردن عملي و
جوان نسل تربيت :چهارم محور
كه گرفتند بهره محضرش از فيضيه در شاگردانش نهتنها
ميدانهاي و دانشگاه و جهاد و جبهه ميدان در فرزندانش
از و بردند فيض ايشان پدرانه نصيحتهاي و پند از ديگر
و هوا بهدنبال ميكرد اقتضا سنشان كه جواني نيروهاي
كه كرد تربيت را افرادي شوند ، كشيده جواني آمال و هوسها
دعا تا ميكردند درخواست مرشدشان و پير پدر از همواره
.شوند شهيد خدا راه در كند
:ميفرمايد مباركش سخنان از فرازي در
دفعه دو و دفعه يك من پيش ميآيند جوانهايش كه ملتي يك"
شهيد ما كه كن دعا تو كه ميكنند تقاضا من از و زياد نه
ميخواهد را شهادت اين نميترسد ، ديگر ترور از اين شويم
.است اينطوري اسلامي تعليم اين شهادت ، دنبال باز آغوش با
اين از نميترسيدند ديگر كه بود همين ما ملت پيروزي رمز
كشته هم خيلي ميرفتند بكشندشان خيابان توي بروند كه
و دادها و فريادها همين با هم بالاخره ميشدند
كه است اينطور اسلامي رژيم شدند پيروز اللهاكبرها
ميرفتند مسجد از و ميشد نهضت مسجد از مسجدند از افرادش
(27)"...ميدان به
نتيجهگيري
روش امام حضرت رحلت از پس كه است لازم ايران ملت بر
امروز كه چرا نكنند فراموش را ايشان عرفاني و تربيتي
در حركت و صداقت و پاكي راستاي در تربيت براي روش بهترين
و است ايشان راه انسانيت منبع قله به نيل و خدا مسير
بحث به امام عرفاني مكتب شيفتگان و پژوهشگران كه بجاست
و دهند انجام بيشتري تحقيق امام راه پيرامون در و نشينند
.نمايند تبيين را آن عملي راههاي
را تربيتي و انساني ارزشهاي كمبود ما ملت كه امروزه
شخص كه آنطور امام عرفان از بايستي و ميكنند احساس
جهت در جوان نيروهاي تا شود تبليغ ميخواستند امام
مبارزه زمينههاي همچنين و نكنند پيدا گرايش منفي روشهاي
.شود آماده فرهنگي تهاجم با
اين امام تربيتي و عرفاني مباني تبيين راههاي از يكي
مراكز و دانشگاهها در اسلامي معارف دروس در كه است
چهل) "اربعين" بهويژه امام تاليفات و كتب از آموزشي
تبيين به فن اساتيد نيز حوزهها در و شود استفاده (حديث
.بپردازند امام مباني
:منابع
مطهري شهيد اسلامي ، علوم -1
مطهري شهيد حافظ ، عرفان -2
اسلامي علوم ج 3 ، اشارات شرح -3
/ص 157 /ج 20 نور ، صحيفه -4
/ص 33 ، 62 /سرالصلواه -و 6 5
.ص 79 /مصباحالهدايه -7
.ص 7 /حديث چهل -8
/ص 153 /ج 20 نور ، صحيفه -9
/ص 391 ، 326 ، 336 /حديث چهل -و 11 10
ص /ج 15 -ص 131 /ج 13 نور صحيفه -12 ، 13 ، 14 ، 15 ، 16
/ص 81 ، 61 ، 223 ج 7 -282
ج /-ص 136 ، 255 ، 15 /ج 14 /نور صحيفه -17 ، 18 ، 19 ، 20
/ص 268 13
/ص 31 /سحر دعاي -21
مطهري شهيد اسلامي ، علوم -22
/ص 126 ج 8 ، /ص 253 ج 17 ، /نور صحيفه -و 24 23
.ص 53 /راز محرم -25
.ص 38 /حضور فصلنامه -26
|