از جمعي ديدار در رئيسجمهوري
به بدبيني مزمن بيماري :روزنامهنگاران
كرد رفع بايد را مطبوعات
پايانناپذير غمنامه اعتياد
كنيد مراقبت خود از
خطر بارداري دوران در سيگار مصرف
ميدهد افزايش را كودكان يادگيري مشكلات
چقدر؟ كجا ، تا فرزندان كنترل
گذشته از تصويري
كنيد مراقبت خود از
به سرگشاده درنامه مهاجراني عطاءالله
به اهانت اشاعه آيا:شيرازي مكارم آيتالله
رواست؟ مقدسات
از جمعي ديدار در رئيسجمهوري
به بدبيني مزمن بيماري :روزنامهنگاران
كرد رفع بايد را مطبوعات
خاتمي سيدمحمد والمسلمين حجتالاسلام :اجتماعي گروه
صنفي انجمن اعضاي از جمعي با ديروز رئيسجمهوري
.كرد گو و گفت و ديدار ايران روزنامهنگاران
كساني سنگين وظيفه به اشاره با ديدار اين در رئيسجمهور
نقش روزنامهنگاران:گفت ميكنند ، كار مطبوعات در كه
فكري عرصه در مخصوصا و جامعه عرصه در تعيينكنندهاي
.دارند جامعه
مزين (ره)امام حضرت بنام امسال اينكه بيان با خاتمي آقاي
كه بود اين امام حضرت بزرگ هنر:كرد خاطرنشان است ، شده
مزاياي از جامعه آحاد برخورداري و امنيت آزادي ، استقلال ،
را است بوده بشريت ارزنده آرمانهاي از كه مادي و معنوي
دين پايگاه از و كرد مطرح دين پايگاه از و دين زبان از
.شد انساني حقوق و آزادي استقلال ، منادي
و گرفت شكل اساسي قانون امام اصرار با:افزود خاتمي آقاي
.شد گذاشته عمومي راي به و شد تدوين مردم منتخبان توسط
كه است مشتركي فصل مهمترين و جامعه وحدت ميثاق قانون اين
تكامل عامل به را اختلافها حتي ميتوان آن به تندادن با
.است امام كار عيني حاصل و كرد تبديل
را روزنامهنگاران صنفي انجمن تشكيل همچنين رئيسجمهور
:گفت و خواند مدني نهادهاي استقرار جهت در مهمي بسيار گام
سوءاستفاده سبب ما جامعه در موجود ابهامهاي متاسفانه ،
مدني ، جامعه آزادي ، به نسبت فراواني سفسطههاي گاهي و
.ميشود ارزشها و دين
كارهاي از يكي فضا اين شفافكردن:داد ادامه خاتمي آقاي
.است مطبوعات اصلي
نسبت سوءتفاهم و بدبيني معضل تاريخي تحليل با خاتمي آقاي
و توصيه با را مزمن بيماري اين:گفت مطبوعات و احزاب به
و زمان طول در بايد بلكه كرد منتفي نميتوان دستورالعمل
دست ساخته مطبوعات كه را سوءتفاهم اين خوب عمل با
.كرد رفع هستند ، بيگانه به وابسته غالبا حكومتهاي
ارتباط وسايل گستردهشدن بيان با ادامه در رئيسجمهوري
خودمان اگر امروز:گفت يكديگر به آنها پيوستگي و جمعي
سراغ به آنها وقت آن نكنيم ، اقدام مردم آگاهكردن براي
تهيه خاص اهداف با اطلاعاتشان كه ميروند ديگري منابع
ترديد ايجاد براستي مردم ملي و ديني مباني در و ميشوند
.كرد خواهد
و خطا پيشآمدن طبيعيبودن به اشاره با رئيسجمهور
همانطور:گفت روزنامهها و مجلات انتشار و چاپ در اشتباه
علميه ، حوزههاي در منابر ، در سخنرانيها در كه
كه هم مطبوعات در ميآيد پيش خطا...و وزارتخانهها
و دارد وجود خطا امكان ميكنند تهيه كلمه هزاران روزانه
تا برد سئوال زير را مسئله كل اشتباه يك خاطر به نبايد
و ملت انقلاب ، اين با "ذاتا كه كساني فعاليت براي زمينه
.آيد بوجود هستند معارض و مخالف آن منافع
در را روزنامهنگاران كار فرهنگي انقلاب عالي شوراي رئيس
و باندي منظر از هم آن سياسي منظر از چيز همه كه فضايي
:گفت و كرد توصيف دشواري كار شود ، نگريسته جناحي
و تنش كه كنند برخورد مسائل با طوري بايد روزنامهنگاران
.كند طي را خودش مسير جامعه و نشود ايجاد جامعه در مشكل
صنفي انجمن تقويت خواندن ضروري با خاتمي آقاي
مدني نهاد يك عنوان به انجمن اين:گفت روزنامهنگاران
رسانهها مطبوعات ، به نسبت جامعه ذهنيت تا كند تلاش بايد
را شده ذكر تاريخي بيماري و اصلاح را بخش آگاهي عوامل و
.كند رفع
متفاوت "كاملا حاضر حال در را مطبوعات وضعيت جمهور رئيس
دانست گذشته رژيم ضدمردمي و بيگانه به وابسته مطبوعات با
و انقلاب امام ، به علاقهمند ما روزنامهنگاران:گفت و
.هستند جامعه
ما است ، استوار آگاهي برپايه ما دين:داد ادامه وي
.است آگاهيبخشي لازمهاش كه ميخواهيم آگاه دينداران
مطبوعات بخصوص و مطبوعات بخش آگاهي خوب وسايل از امروز
.است عمومي مطبوعات و مختلف رشتههاي در تخصصي
جامعه ، به خبر ندادن با اينكه به اشاره با جمهور رئيس
اين بايد ما:كرد خاطرنشان ميكنند پر را آن خلاء ديگران
ما مطبوعات وضع كه بگوييم و برسانيم جامعه به را آگاهي
.هستند خودي ما مطبوعات و است متفاوت گذشته با
:گفت كشور در تحصيلات سطح بالارفتن به بااشاره خاتمي آقاي
به دستيابي راههاي و آگاهيها آينده ، به نگاه نوع "طبعا
روزنامه ، اگر و شده تحول دچار گذشته به نسبت اطلاعات
ندهند ، آگاهي ذهنها به خودي تلويزيون و راديو مجله ،
.ميشود فراهم ديگران توسط خلاء پركردن براي زمينه
را مطبوعات صنفي انجمن حقوقي پايگاه شدن مشخص لزوم وي
نظام مثل بايد انجمن اين:كرد خاطرنشان و شد يادآور
و باشد مشخص حقوقي پايگاه داراي...و مهندسي نظام پزشكي ،
هم "واقعا.شود مشخص برخاسته مطبوعات دل از كه آن مقررات
براي بشود الگويي مدني نهاد اين تا باشد سالارانه مردم
.ديگر مدني نهادهاي
از دفاع منظور به را مطبوعات حقوق از دفاع خاتمي آقاي
معيشت تامين آنها ، به حقوقشان شناساندن و روزنامهنگاران
:كرد تصريح و برشمرد انجمن وظايف از را خبرنگاران آرامش و
بر صنفي انجمن نظارت و اشراف براي برنامهاي بايد
به تا شود انديشيده مقبول و معتبر جمع يك توسط مطبوعات
و ارزشي كيفي ، لحاظ به مطبوعات محتواي دايم ، رصد يك
.شود سنجيده معنوي
و ديني مسائل روي "واقعا ما جامعه:افزود جمهور رئيس
.است ارزشمندي چيز اين و دارد حساسيت باورهايش و معنوي
بر را انسان حرمت و استقلال آزادي ، كه بود اين امام هنر
فرهنگي انقلاب عالي شوراي رئيس.كرد استوار باورها همين
با ميرود انتظار مطبوعات صنفي انجمن از:افزود
به.كند برخورد خود اول درجه در اشتباهات و ندانمكاريها
كه ميكنيم تاكيد و تكيه گرفت ، صورت هم خطايي اگر حال هر
.باشد قانوني موازين طبق بايد "حتما متخلف با برخورد
همه كه داشت توقع نميتوان اينكه بيان با خاتمي آقاي
راحتي به قوهاي هر در قانون مجري و كنند رعايت را قانون
براساس نظم به دعوت را مردم ما:گفت بگذارد ، زيرپا را آن
قانون چارچوب در كه است اين ما هنر ميكنيم ، اساسي قانون
.كنيم برخورد مسائل با
صنفي انجمن اطلاعرساني و ارتباط:داد ادامه رئيسجمهوري
دنبال به كه را كساني مطبوعات ، حتي و علميه حوزههاي به
.گذاشت خواهد ناكام هستند تنش ايجاد
صنفي انجمن رئيس مزروعي رجبعلي جمهور ، رئيس سخنان از پيش
صنفي انجمن:گفت مطالبي طي روزنامهنگاران
به بخشي تشكل براي كه است نوپايي نهاد روزنامهنگاران
طبق و است كرده تلاش گذشته سال دو در روزنامهنگاران
و شغلي امنيت از دفاع انجمن اين ملي اهداف اساسنامه ،
بهبود جهت در تلاش و روزنامهنگاران حرفهاي استقلال
.است آنان رفاهي و معيشتي وضعيت
عرصه در اخير سال دو در كه مسائلي دليل به:افزود مزروعي
روزنامهنگاران از بسياري شغلي امنيت آمده ، پيش مطبوعات
ايفاي به خاطر آرامش با نميتوانند و افتاده خطر به
يك مطبوعات فعلي قانون در.بپردازند خود حرفهاي وظيفه
كه دارد وجود روزنامهنگاران براي امنيتي حاشيهي
رفته ميان از آنهم مطبوعات قانون جديد طرح در متاسفانه
ياري به زمينه اين در كه ميخواهيم دولت از است ،
.برخيزد روزنامهنگاران
ميتواند آن قانونمندكردن و انجمن حقوقي جايگاه تثبيت
اگر تا آورد فراهم صنفي درون اصلاحات براي را زمينه
آنها با صنف خود طريق از ميدهد رخ مطبوعات در خطايي
.شود اصلاح و برخورد
پايانناپذير غمنامه اعتياد
مخدر مواد با مبارزه ستاد سوي از شده ارائه گزارش براساس
موادمخدر به ايران در نفر هزار و 200 ميليون يك كشور ،
مواد از تفنني صورت به نيز نفر هزار و 800 دارند اعتياد
.ميكنند استفاده مخدر
و مسائل مهمترين از آن به اعتياد و موادمخدر پديده
علاوه كه خانمانسوزي معضل است ، بشري جوامع كنوني معضلات
با را جامعه رواني سلامت آن ، سنگين اقتصادي پيامدهاي بر
.ميسازد روبهرو جدي خطرات
سطح در معتاد ميليونها وجود به توجه با و حاضر حال در
و زيرزميني فرهنگ و صنعت يك به مخدر مواد قاچاق جهان
از ناشي سرشار سود به توجه با و است شده تبديل نامرئي
اوضاع بيشتر وخامت شاهد"عملا روز هر مسموم تجارت اين
براساس.ميباشيم قبل به نسبت كشور و منطقه جهان ،
معتاد ميليون جهان 214 در اكنون هم شده اعلام آمارهاي
كوكائين و هروئين به آنان از نفر ميليون كه 14 دارد وجود
اتخاذ تمهيدات عليرغم كه است حالي در اين.هستند معتاد
استرداد و قاچاقچيان اعدام قوانين ، تشديد همچون شده
اعتياد و مخدر مواد توليد و كاشت ميزان تنها نه مجرمين ،
مواد اين توزيع و توليد كشت ، بلكه نيافته كاهش آن به
.مييابد افزايش روز روزبه
تبهكاران غيرقانوني معاملات چهارم رده آمار ، يك براساس
سالانه 450 ميزان به مخدر مواد به مربوط معاملات را
انقلاب پيروزي از پس ايرانميدهد تشكيل دلار ميليون
ميگذراند را اقتصادي ويژه شرايط يك كه حالي در و اسلامي
ملل سازمان مخدر مواد با مبارزه برنامه تاييد به
با خود مرزهاي در متعدد موانع ايجاد صرف دلار ميليونها
داخل به مخدر مواد قاچاق راه سد تا است كرده افغانستان
.شود جهان كشورهاي ديگر به طريق اين از يا و كشور
برنامه گزارش براساس كه افغانستان با ايران همسايگي
توليدكننده بزرگترين ملل سازمان مخدر مواد با مبارزه
هروئين درصد تنهايي 50 به و ميآيد شمار به موادمخدر
تامين را اروپا هروئين درصد و 80 جهان سطح در موجود
مواد ترويج و شيوع در عامل اصليترين ديرباز از ميكند ،
.است بوده ايران در مخدر
مخدر ، 85 مواد با مبارزه راستاي در ايران اسلامي جمهوري
اختصاص خود به جهان كشورهاي بين در را كشفيات از درصد
از 2 بيش اسلامي انقلاب پيروزي از پس سالهاي و است داده
است داده مرگ سوداگران با مبارزه براي شهيد پانصد و هزار
جهان نقاط ديگر و ايران به مخدر مواد افغانستان از كه
و مخدر مواد معضل جدي ، تلاش اين وجود با.ميكنند قاچاق
گزارش براساس.ميشود محسوب كشور جدي مشكلات از اعتياد
يك كشور ، مخدر مواد با مبارزه ستاد سوي از شده ارائه
اعتياد موادمخدر به ايران در نفر هزار و 200 ميليون
مخدر مواد از تفنني صورت به نيز نفر هزار و 800 دارند
.ميكنند استفاده
سال در مخدر مواد با مبارزه ستاد دبير فلاح گفته به
تن شامل 19 كه شد كشف كشور در مخدر انواع تن گذشته 184
هروئين تن دو از بيش و حشيش تن ترياك ، 15 تن مرفين ، 148
.است بوده
سالهاي در اعتياد سن ميانگين شده ، انجام مطالعات طبق بر
به 27 كنوني شرايط در رقم اين اما بود سال تا 36 قبل ، 35
.است رسيده سال تا 29
معتاد جمعيت درصد آماري 6 برآوردهاي برخي براساس همچنين
جوان قشر اينكه به توجه با ميباشد سال زير 35 كشور
خانواده است ، كشور در موادمخدر قربانيان عمدهترين جامعه
محيط ، سالمسازي با ميتواند جامعه كوچك واحد عنوان به
ميان از اعتياد به را وجوانان نوجوانان گرايش زمينههاي
.ببرد
روحي و جسمي وضعيت از پيشآگاهي براي اساس همين بر
وضع تشخيص و آنها اعتياد از جلوگيري منظور وبه فرزندان
ذيل نكات به خانوادهها جدي توجه ايشان ، احتمالي مشكوك
.است ضروري و مهم ميآيد شمار به آنان ابتلاي علائم كه
با رابطه ايجاد و نزديك بستگان از فرزندان كنارهگيري -
.جديد دوستان
و برادران با "خصوصا خانواده اعضاي با نكردن صحبت -
خواهران
دير و خوابيدن دير "معمولا يعني) خواب ساعات تغيير -
(شدن بيدار
نامعلوم موارد براي خانواده از پول مكرر خواست در -
.ظاهري وضع سرو آراستگي و نظافت به توجه عدم -
.ديگر كسان از محتوا بي و حد از بيش تعريف و پرحرفي -
.محزون و مغموم قيافه داشتن -
.چرندگويي و بيجا مطلب بيان و دروغگويي خصلت رشد -
.خود پيمان و عهد به پايبندي عدم -
اعتياد به مربوط كه مشكوك وسايل و ابزار شدن پيدا -
شخصي ، همچنين وسايل در... و زرورق سرنگ ، :مثل هستند
زندگي محل در خوابآور قرصهاي و داروها انواع شدن پيدا
.او
غيبتهاي و وظيفه انجام و كار به نسبت بودن بيعلاقه -
.كار محل و مدرسه و خانه در مكرر
مردمك طبيعي حالت تغيير لبها ، "مخصوصا چهره رنگ تغيير -
نقطه يك به شدن خيره خوابآور ، داروهاي از استفاده چشم ،
.ترديد و مكث با همراه عكسالعملهاي و
در بخصوص بدن روي بر سوختگي نشانههاي وجود و وزن كاهش -
.انگشتان و لبها
.غيرمعمولي و بيموقع چرتهاي و آلودگي خواب حالت -
بهداشتي مراقبتهاي و بهداشت حفظ عدم و اشتها شدن كاسته -
.عفوني امراض مقابل در بدن قدرت كاهش نتيجه در و
اتاق در بستن و رفتن بيرون موقع در اتاق در كردن قفل -
.ميبرند سر به اتاق داخل كه مواقعي در خود
كثيف ، لباس و ژوليده موهاي داشتن متغير ، خوي و خلق -
يا آبي نقطههاي وجود) بدن پوست روي تزريق آثار وجود
(.دست پشت حتي و ساق و بازو روي بر سياه
.وعصبانيت اشتهايي كم افزايش -
خود فرزندان تقويت جهت در است لازم والدين اساس براين -
زيرا توصيههاي اعتياد بهخصوص آسيبزا شرايط برابر در
.ببندند كار به را
فعاليتهاي انجام در آزادي و استقلال خود فرزندان به *
.بدهيد منطقي
عاطفي فضاي در را خود فرزندان اخلاقي و تربيتي ساختار *
.نماييد منطقيپيريزي قاطعيت و اجتماعي آزادي با همراه و
و تنبيه كردن ، شرمنده و تمسخر غيرسازنده ، انتقاد از *
و جسم رشد و پويايي مانع زيرا بپرهيزيد منفي روشهاي ديگر
ديگران انظار در "مخصوصا عمل اين ميشود ، فرزندان روان
.دارد بيشتري منفي اثر و گرديده تحقيرشان به منجر
توان و خواست از كه بدهيد خود فرزندان به مسئوليتي *
.نباشد بيرون آنها
و تصميمگيري قدرت تقويت نفس ، اعتمادبه قدرت تقويت با *
شرايط برابر در را آنها كمرويي و افسردگي بردن بين از
.سازيد مقاوم آسيبزا
چهكار بدانيد و دهيد نشان علاقهمندي خود فرزندان به *
اوقات و ميروند كجا هستند ، كساني چه دوستانشان ميكنند ،
.ميگذرانند راچگونه خود فراغت
.نگهداريد باز را فرزندانتان با جانبه دو ارتباط راه *
به صحيح رشد امكان كه بسازيد طوري را خانه محيط *
دو اعتماد و عشق آن در كه خانهاي بدهد ، فرزندانتان
.باشد جانبه
چند توصيههايي اعتياد از پيشگيري درجهت و راستا اين در
:كرد خانوادهها به ميتوان را
موضوع خصوص در و مفيد بحثهاي با فرزندان كردن آگاه *
.اعتياد و مخدر مواد
استعمال) كار اين كه سيگار ، استعمال ممنوعيت محدوديتو *
استعمال به آوردن روي انگيزههاي و علل از يكي (سيگار
.است مخدر مواد
.سالم وتفريحات ورزش به جوانان ترغيب و تشويق *
مطالعه به آنها تشويق با فرزندان فراغت اوقات كردن پر *
.تفريح زمينه ايجاد و
از دوري و سالم دوستان انتخاب در فرزندان به كردن كمك*
.ناباب دوستان
نيازهاي به پاسخ و جوانان منطقي خواستههاي به توجه *
.آنها مشروع
زودرفتن ديرآمدن ، از جلوگيري و فرزندان آمد و رفت كنترل *
... و
درخانواده مهربان و مقتدر سرپرستي عنوان به پدر حضور *
.است ضروري و لازم
اجتماعي و عاطفي ارتباط ايجاد فرزندان ، بين تبعيض عدم *
.است ضروري والدين سوي از
ايجاد خود فرزندان در را انتقامجويي حس نبايد والدين *
.كنند
انجام و مذهبي اصول رعايت به فرزندان تشويق و دعوت *
.ديني فرائض
.درد درمان يا مسكن عنوان به مخدر مواد از استفاده عدم *
در تلاش و فرزندان رواني و روحي شرايط داشتن نظر در *
.اصولي طريق به آنان رواني و روحي مشكلات كردن برطرف جهت
دور و درمنزل بيهوده بحثهاي و مشاجرات از خودداري *
.خانوادگي اختلافات و تشنج از خانواده جو نگهداشتن
كل اداره سوي از شده انجام تحقيقات و مطالعات طبق بر
كشور ، مخدر مواد با مبارزه ستاد پژوهشهاي و مطالعات
در بردباري اعتمادبهنفس ، ايجاد همچون كه مواردي رعايت
كمك پسنديده ، اخلاق و نيكو سجاياي پرورش مشكلات ، مقابل
رشد به كمك دهند ، تشخيص بد از را ، خوب فرزندان كه اين به
والدين سوي از راستگويي و فروتني عواطف ، و احساسات
.كند جلوگيري فرزندان اخلاقي انحرافات از ميتواند
مناسب ، دوستان انتخاب ديگران ، با ارتباط چگونگي همچنين
يادگيري به فرزندان تشويق كتابخواني ، و مطالعه به ترغيب
گونه هر از پيشگيري به منجر ميتواند پسنديده ، خصوصيات
.شود اعتياد به ابتلا و فرزندان انحرافات
كنيد مراقبت خود از
كنيم معين سالمي مرزهاي خود براي
ايجاد نامشخص حدود و ناسالم مرزهاي ديگران ، به چسبيدن
رشد از و كنيم محدود را يكديگر كه ميشود سبب و ميكند
مرزهايي و حدود به كردن رشد براي كس هر.بازمانيم شخصي
منحصر و يگانه و فردي هويت مرزها و حدود اين.دارد نياز
كه ميكنند كمك ما به و ميكنند تعريف را بودنمان فرد به
اشتباهات ومسئوليت داشته را خود خاص وانديشههاي احساسها
.بپذيريم را خود
كجا تا كه ميفهمانند ديگران به را نكته اين مرزها ،
پيش كنيم ، ترسيم را مرزي خط ما كه آن از قبل ميتوانند
ما.ميكند دور ما از را مردم موانع ، ايجاد اما.بروند
ديگران به اعتماد اين با و حقيقيمان وجود عرضه طريق از
ميداريم بر را موانع باشيم ، خودمان داد اجازهخواهند كه
.ميسازيم مرزهايي و
نيز را مرزها موانع ، برداشتن ميان از هنگام به گاهي
به.ميشويم درگير متقابل وابستگي روابط در و برميداريم
عين در كم كم بازمييابيم ، را خود سلامت كه تدريج
.برميداريم راه سر از را ارتباط موانع مرزها ، نگهداري
را خود فرديت و نفس حرمت اما ميشويم ، شريك ديگران با
آمادگي ميان تفاوتي چه ميآموزيم.ميكنيم حفظ همچنان
از شدن ديگران لگدمال و سو يك از داشتن ارتباط برقراري
صميمانه روابط برقراري كه هنگامي.دارد وجود ديگر سويي
در و ميداريم نگاه را خود شخصي حريم ميكنيم ، تجربه را
شريك خود احساسهاي و انديشهها در را ديگران حال عين
.ميكنيم
به اعتماد اين با و حقيقيمان وجود عرضه طريق از ما
را موانع باشيم ، خودمان داد خواهند اجازه كه ديگران
.ميسازيم مرزهايي و برميداريم
رابينسن ب دكتر نوشته
غيبي منوچهر دكتر ترجمه
خطر بارداري دوران در سيگار مصرف
ميدهد افزايش را كودكان يادگيري مشكلات
در كه زناني ميگويند ، سوئدي دانشمندان :اجتماعي گروه
خطر ميكنند ، دخانيات استعمال به مبادرت بارداري دوران
در را يادگيري مشكلات و بيتوجهي اختلال ، به ابتلا
.ميدهند افزايش خود كودكان
لندن ، از رويتر خبرگزاري از نقل به ايرنا گزارش به
ميتوانند ، سيگاري زنان بودند ، كرده ثابت پيشتر پژوهشگران
كه تحقيقي.كنند منتقل خود جنين به را سرطانزا مواد
است ، شده انجام سوئد در گوتنبرگ دانشگاه پزشكان توسط
در شناختي عصب اختلالات بروز با را دخانيات استعمال
.ميكند مرتبط كودكان
و اندازه از بيش فعاليت بروز باعث فعالي بيش اختلال
.ميشود حواس تمركز در ناتواني
شامل را كودكاني ادراك ، و حركتي كنترل توجه ، در نقص
از اما هستند ، يادگيري و حركتي مشكلات دچار كه ميشود
.نميشوند محسوب مانده عقب ذهني نظر
اما است ، شايع كودكان در بيماريها اين دو هر اگرچه
روانپزشكي بخش در همكارانش و "گيلبرگ كريستوفر" پروفسور
نتيجه اين به گوتنبرگ دانشگاه نوجوانان و كودكان
بارداري دوران در مادرانشان كه كودكاني كه رسيدهاند
اختلال ، به ابتلا خطر معرض در بيشتر ميكشيدهاند ، سيگار
.دارند قرار فعالي بيش اختلال و توجه كمبود
چقدر؟ كجا ، تا فرزندان كنترل
كنند توجه والدين
خويش فرزندان كه آنند خواهان مادري و پدر هر بيترديد *
گرفتن بدست براي را آنان داده ، پرورش روش نيكوترين به را
آماده شايستهاي نحو به بزرگسالي در خود زندگي زمام
آيندهاي ساختن براي را آرزوها بهترين آنها.نمايند
به براي و ميپرورند دل در خود فرزندان جهت به درخشان
متحمل سختيها خريده ، جان به رنجها هدف اين پيوستن تحقق
خانواده تقدس از كه والا چنين اين ايدههايي ميشوند ،
ميبخشد ، معنا خانواده افراد زندگي به ميگيرد ، نشات
اركان صيانت و حفظ در قوي انگيزهاي والدين در بويژه
تامين براي آنان تلاشهاي به و مينمايد ايجاد خانواده
والدين دغدغه.ميبخشد جهت خانواده اعضاي آسايش و رفاه
رفتار و اعمال برابر در حساسيت و فرزندان آينده مورد در
هر وظايف از و پسنديده و ضروري امري اعتدال ، حد در ايشان
كنترل كه صورتي در ليكن.است دلسوز و آگاه مادر و پدر
زندگي بر غيرطبيعي نصيحت و پند فراوان تكرار و رفتار
و والدين مابين عاطفي روابط و بيندازد سايه فرزندان
و منفي روندي نمايد ، مشروط و جامد نوعي به را فرزندان
فرزندان ناكامي و دلزدگي موجب و ميگيرد خود به آزارنده
يافت اجتماعي طبقه هر در آرمانگرا والدين.ميشود
براي خود ارزشي معيارهاي و فرهنگ بنابه يك هر و ميشوند
.ميكنند برنامهريزي اهدافي فرزندانشان بهتر آينده
با زندگي از برههاي در كه هستند والديني آنها از گروهي
به و بودهاند گريبان به دست دشواري روحي يا مادي شرايط
ترس با دوران اين از حاصل نامراديهاي و ناكاميها دليل
مبادا كه هراسند در و مينگرند زندگي به منفي نگرشي و
آسيب آينده ناملايمات از آنها مانند نيز گوشهشان جگر
.باشد داشته والدين همچون محنتباري زندگي و ببينند
ساخته ، عبرت آينه فرزندان براي را خود تلخ زندگي بنابراين
مادر و پدر سرنوشت به اينكه براي ميخواهند آنان از
آيندهاي و كنند استفاده موجود فرصتهاي از نشوند دچار
ديدگاه از بويژه و ببينند تدارك خود براي مطمئن و روشن
گرو در مطمئن آينده ميبرند بسر مادي فقر در كه والديني
كه ميباشد تهيدستي آثار زدودن و اقتصادي امنيت كسب
ميدانند نهفته علمي ، مدارج پيمودن در را آن تحقق بيشتر
ترغيب و تشويق زمينه اين در را خود فرزندان پيوسته و
.مينمايند
!والدين دوم نسخه فرزندان ،
آرزوهاي مايلند مادران و پدران دسته اين از ديگر گونهاي
وجود در را زندگي بيفرجام هدفهاي و نايافته تحقق
چنان خود فرزندان به اينانسازند متجلي خويش فرزندان
باز كه گذشتهاي به و خويش كودكي به گويي كه مينگرند
زندگي پنداري.است داده دوباره فرصتي آنها به و آمده
را تجربههاشان ميتوانند كه است دوبارهاي عمر فرزندان
آگاهانه جنبه آنكه از بيش نگرش نوع اين.ببندند كار به
تجسم والدين ذهن در ناخودآگاه گونهاي به باشد ، داشته
اثر بر را چه آن ميكوشند والدين از دسته اين.مييابد
زماني محدوديت معنوي ، و مادي پشتيبان نداشتن بيتجربگي ،
به دادهاند دست از خود زندگي در ديگري مانع هر يا
و موفقيتها در را خود كه چرا.آورند بدست ديگر گونهاي
پرتو در و ميدانند سهيم فرزندانشان كاميابيهاي
.ميدهند تسكين را گذشته حسرتهاي آمده ، بدست پيروزيهاي
خود ، علاقه مورد رشته در تحصيل به را خود فرزندان آنان
الگوهاي از تبعيت ميپسندند ، خود كه كارهايي به اشتغال
تشويق مخصوص ، طبقه از فردي با ازدواج خاص ، رفتاري
را خود آينده زندگي مسير ميخواهند ايشان از و ميكنند
كه حالي در.كنند انتخاب ميخواهند خود كه جهتي در
ما از دوم نسخهاي و ما به متعلق آنكه از بيش فرزندان
آرمانها خود براي و هستند كامل و مستقل موجوداتي باشند ،
دارند جداگانهاي فكري سيستم "اصولا و متفاوت آرزوهايي و
از پرهيز براي پس.ميانديشند ديگر بهگونهاي و
آرامش خوردن برهم از جلوگيري و احتمالي بگومگوهاي
فرزندان در بويژه سركشي و تحريك عدم نيز و خانوادگي
مادرها و پدر از دسته اين است بهتر جوان و نوجوان
تحميل فرزندان بر را خود شخصي سليقههاي و ايدهها
استقلال و بردارند دست پافشاري و اصرار از و ننمايند
و پدران از ديگر عدهاي.باشند پذيرا را فرزندان شخصيت
و ارزش و خود برجسته اجتماعي موقعيت خاطر به مادران
به نسبت متصورند ، خويش خانوادگي شان براي كه اعتباري
كه معتقدند و هستند زيادهطلب و متوقع بسيار فرزندانشان
و شوند ظاهر انظار در خودشان همچون ميبايد فرزندان
خود ، اجتماعي اعتبار و ارزش جهت به موفق والدين.بدرخشند
از جهت همين به و ميكنند بزرگبيني خود و غرور احساس
و ميكنند پيدا ويژهاي شكنندگي و حساسيت روحي لحاظ
آنان وجهه به كه آيد پيش موردي مبادا آنكه بيم از پيوسته
ماندن ، پيشرو براي خود دايمي تكاپوي و تلاش در بزند لطمه
شدن خدشهدار و ضعف از هراس.ميكنند سهيم نيز را فرزندان
را خود فرزندان ميشود موجب آوردهاند دست به كه اعتباري
روابط صفاي و لطف و نمايند كنترل است لازم آنچه از بيش
بيش توقعات و حد از زياده نهيهاي و امر با را خانوادگي
.نمايند مبدل سردي به فرزندان توان از
والدين معقول توقع فرزندان آينده به انديشيدن
را فرزندان ترقي و پيشرفت بخواهند والدين كه اين
را خانوادگي ديگر امور و داده قرار هدف مهمترين
كه بهگونهاي دهند ، قرار خود خواسته اين تحتالشعاع
مشروط صورت به را خانواده اعضاي ميان ناب روابط و عواطف
سئوال و بحث كنند ، جاي تنظيم متعدد اگرهاي با همراه و
آن دروني روابط بودن طبيعي در خانواده ارزش "اصولا.دارد
.ميكند متمايز اجتماعي گروههاي ديگر از را آن كه است
سرشار و تنش و فشار از دور به گرم ، ميحطي بايد خانواده
است شرايطي چنين در تنها و باشد راستين عواطف و مهر از
بيشترين و مينمايند خوشبختي و آرامش احساس آن اعضاي كه
كسب براي مامني بايد خانواده.ميبرند آن از را بهره
و روحي فشارهاي كاهش براي آسايشگاهي و رواني آمادگيهاي
دستورات با اگر.باشد ناكاميها از ناشي جراحات التيام
كنيم تبديل پادگان به را خود خانه انعطافناپذير و خشك
مادر و پدر تنها نه خانوادهاي چنين و است شده غرض نقض
صحيح رشد و تربيت يعني خود هدف به را نگران و دلسوز
.شد خواهد بيزاري و دلسردي موجب بلكه نميرساند فرزندان
در فزونطلب و سختگير والدين كه جاست به بنابراين
تجديدنظر فرزندانشان درباره خود تربيتي و انضباطي روشهاي
كامل و مستقل انسانهايي بهعنوان را خود فرزندان و كنند
روشهاي اعمال در كه نكنند فراموش را نكته اين و بپذيرند
بيشتري انعطاف از كه است والديني با موفقيت تربيتي
ونكوهش توبيخ از بيش محبت و مهر از و بوده برخوردار
.ميكند استفاده
"كريمي يادگار مريم"
زنان غذاي
را سخت كارهاي نوع همه ميشدند ، ناميده "عورت" كه زنها
و هيزم جمعآوري تا مزرعه در كار از داشتند ، عهده به
غذا باقيمانده خوردن اجازه پسرانشان و شوهر از بعد غيره ،
و جامعه "مهم" امور مورد در "طبعا و ميكردند پيدا را
.نميشد مشورت آنها با خانواده حتي
حميدساهر آرشيو از كاريكاتورها
زارع رويا تهيهكننده
ملانصرالدين روزنامه -سرناهار خانواده ،
كنيد مراقبت خود از
كنيم تاييد را خود
.نيستيم مطمئن خود از كه معناست بدين دائمي تاييد به نياز
ما بدبختي مايه تنها همه ، كردن راضي راه در كوشش
باقي ما از چيزي كه ميبرد تحليل را ما چنان و ميگردد
و گناه احساس ديگران ، كردن راضي كه هنگامي.نميماند
كه ميكنيم احساس باشند ، ما رفتار راهنماي اصول "بايدها"
اداره قدرت:ميشويم غرق متقابل وابستگيهاي درگرداب
ما بر ديگران هوسهاي زيرا ميشود خارج ما دست از زندگي
سرخم باد برابر در كه علفي همانند ما و شد خواهد حاكم
.ميشويم ديگران هوسهاي و هوي تسليم ميكند ،
ترس از اما داريم اعتقاد ارزشها سلسله يك به "عميقا ما
.ميكنيم زندگي ديگري شخص استانداردهاي طبق نشدن ، پذيرفته
كنند ، ديكته را ما زندگي نحوه بدهيم اجازه ديگران به اگر
.كرد خواهيم كينهتوزي خود عليه هم و آنها عليه هم
البته ميشوند ، قايل ارزش ما براي ديگران كه احساس اين
بستگي آنها تاييد به ما انساني ارزش اما است ، خوبي چيز
ما.ماست خود وارزشهاي وجدان حاكميت تحت ارزش اين.ندارد
عزتنفس يا كنيم سازش خود باورهاي درباره نيستيم مجبور
دلخواه طبق بتوانند ديگران آنكه تا سازيم قرباني را خود
خود ارزش ميتوانيم خود وجود اعماق در.كنند زندگي خود
.هستيم زندگي بهترينهاي سزاوار كه بپذيريم و بپذيريم را
را ما زندگي اساس استوار ، ارزشهاي از مجموعهاي وقتي
كنيم ، پيروي خود قلبي تمايلات از "دائما ما و دهند تشكيل
بيشترين كه داشت خواهيم را كساني چراي و بيچون تاييد
.دارند ما براي را اهميت
و ارزشيم با كه بپذيريم ميتوانيم خود وجود اعماق در
.زندگي بهترينهاي سزاوار
رابينسن.ب دكتر نوشته
غيبي منوچهر دكتر :ترجمه
به سرگشاده درنامه مهاجراني عطاءالله
به اهانت اشاعه آيا:مكارمشيرازي آيتالله
رواست؟ مقدسات
ارشاد و فرهنگ وزير مهاجراني عطاءالله :اجتماعي گروه
شيرازي مكارم آيتالله به سرگشاده نامهاي در اسلامي
مجوز صدور اسلاميمرجع ارشاد و فرهنگ وزارت:كرد تصريح
.ندارد آنها بر نيز نظارتي و نيست دانشجويي نشريات به
در مهرماه سوم) جنابعالي سخنان در:است كرده عنوان وي
شايسته كه است شده مطرح متعددي ، نكات(خارج درس جلسه
:ميباشد توضيح
انديشهاي اهل و آزاده انسان و مسلمان هر ترديد بدون -1
شما تعبير به.ميشود متاثر و متاسف مقدسات اهانتبه از
.جريحهدارميشود همه ديني احساسات
از پس است ، مقدسات به نسبت موهن كه فردي هر شك بدون
و اختيار با و قصد روي از فرد آن پيگيريچنانچه و تفحص
و محاكمه بايستي كردهباشد ، اهانت مقدس امر به توجه با
.شود مجازات
محترم مقام عنوان به جنابعالي با ميتوان كه نكتهاي
سطحي در اهانت اشاعه آيا استكه اين كرد مطرح مرجعيت
!پسنديدهاست امري - بينالمللي و ملي عرصه در - گسترده
جمعه نماز در جنتي آيتالله تعبير به كه جواني دانشجوي
مينويسد چيزي يك و ميكند بچگي كه بچه يك" تهران ، اخير
را اصلي مقصر بايد ولي شود مجازات هم بايد و هست مقصر
سر بر سخن "نشود پيدا چهارمي و سومي و دومي تا كرد پيدا
با كه است دانشگاه يك داخلي نشريه يك با شيوهتعامل
.است شده منتشر معين يكمحيط در محدود بسيار تيراژ
اگر شدند ، باخبر آن موهن مضمون و نشريه اين از كه كساني
و ميشد جمع نسخهها تمامي بهسرعت كه ميدادند ترتيبي
فرهنگي و سياسي بحران و ملي مساله يك به تبديل مساله اين
پيامبر فرموده اساس نبود؟بر پسنديدهتر آيا نميشد ،
"كمبتدئها كان فاحشه اذاع من":فرمودهاند كه ( ص) اسلام
مقاله يك كه آناني رواست؟ مقدسات به اهانت اشاعه آيا
كه شدهاند موجب و كردهاند تكثير بار راهزاران موهن
ملي امري به تبديل زمانعليهالسلام امام به اهانت شيوع
دادهاند؟ انجام را پسنديدهاي كار شود
اي :فرمودهاند جمعه نماز خطبه در دلسوزانه جنتي آيتالله
يك و آرزو اين ميكنم گمان نميشد پخش حادثه اين كاش
وجود احتمال اين كه وقتي بويژه.است حكومتي و ديني تدبير
شده وبرنامهريزي انگيزه و قصد با موهن فرد كه دارد
.باشد نكرده اهانت
و داده قرار مخاطب را وزارت سخنانتان در جنابعالي - 2
گمان شما درس گرامي طلاب است ممكن.فرمودهايد انتقاد
از يكي در زمانعليهالسلام امام به اهانت مطلب كه كنند
هيات ارشادو وزارت و شده منتشر كثيرالانتشار روزنامههاي
.كردهاند كوتاهي نظارت
يك كه موج دانشجويي نشريه در مطالب ميدانيد ، چنانچه
شده منتشر (نسخه حدود 150 تيراژي با) داخلياست نشريه
دانشجويي نشريات به صدورمجوز مرجع نه ارشاد وزارت است
هياتنظارت نشريات اين.دارد آنها بر نظارتي نه و است
خوشبختانه كه.دارند را خويش ويژه كار گردش و خود خاص
اين در بهنگام عالي آموزش و فرهنگ دروزارت امر مسئولان
بسي ارشاد وزارت بر كه روزها اين.گرفتهاند تصميم مورد
جنابعالي سخنان كهاز است دريغ كشيدهاند ، ملامت كمان
امام به اهانت مسئوليت كه گيرد صورت تلقي اين
.است ارشاد وزارت با زمانعليهالسلام
اعتقادي مباني در تشكيك و ترديد ميدانيد كه چنانچه -3
اخيرا.نيست و نبوده تازهاي امر مهدويت مشخصامقوله و ما
الشيعي السياسي تطورالفكر" بهنام است شده منتشر كتابي
اين "نوشتهاحمدالكاتب ولايهالفقيه الي...الشوري من
نقد مورد را مهدويت به نسبت ما اعتقادي مباني كتاب
به امامت آن ، بر علاوه.است داده قرار انكار و وبررسي
.است شده رد و نظريهبررسي يك عنوان
يك عنوان به را (ع)زمان امام ولادت اساس از نويسنده
انگيزه با را پژوهش اين كه دارد گمان ميكندو رد نظريه
.است نوشته الهي
در نويسنده نيز اخيرا و شده مطرح علمي مجامع در كتاب اين
شبكههاي از يكي با مفصلي مصاحبه نظريهخود تبيين
حساسيت و مهمتر بهگمانمداشت پربيننده عربي تلويزيون
.است كتاب همين موج ، موهن مقاله از برانگيزتر
علميه حوزه از نيز و تقليد مرجع عنوان به جنابعالي از
چنين پاسخ فرصت اولين در كه ميرود انتظار قم گرانقدر
.نمايند تدارك را كتابي
كه را نمونه تفسير و هستيد مجيد قرآن مفسر حضرتعالي - 4
دانست ، تفاسير پرخوانندهترين و مشهورترين ازجمله ميتوان
.فضلانوشتهايد از جمعي همكاري با
مجيد قرآن نقد در كتابي پيش سال صد حدود "تئودورنلدكه"
كتاب اين بر كوشيد بهشتي شهيدآيتالله مرحوم است نوشته
مجامع كتابدر اين.نكرد پيدا مجال كه بنويسد نقدي
نيز آن شبهات و است توجه مورد جهان در قرآنپژوهي
مقاله به نسبت حضرتعالي كه حال.وانديشهبرانگيز پردامنه
اعتباري گونه كههيچ دست اين از مقالاتي يا و موج موهن
حفاظت در ميباشند ، جهالت و ماجراجويي از ناشي و ندارند
نشان واكنش حق به ديني احكام و (ع) بيت اهل ازحريم
حوزوي و ديني مجامع در نلدكه كتاب كه است دريغميدهيد
قرآن شناخت كتاب نقد اميدوارم.باقيبماند پاسخ بدون آن
حضرت همت و بهنام است ماندگاري كار حتما كه "نلدكه"
.شود ثبت عالي
موج موهن مقاله تنظيمكننده و نويسنده اطلاعات وزارت - 5
جوانان اين كه است اين احتمال يك.است دستگيركرده را
را عليهالسلام زمان بهامام اهانت قصد واقعا دانشجو
نادمو است افتاده كه اتفاقي از حتما و نداشتهاند
.متاثرند
به تبديل را محدود موهن مقاله يك كه كساني خصوص اين در
داشت؟ خواهند پاسخي چه كردهاند جهاني و مسالهملي يك
است آمده اظهارات از بعضي كهدر دانشجويان اين اعدام آيا
را آگاهانهمقاله و قصد روي از دانشجويان كه صورتي در
است؟ متصور و ممكن باشند ننوشته
تقليد مرجع و جامعالشرايط فقيه يك عنوان به حضرتعالي
و غفلت روي از چنانچه ارتدادآميز ، سخن ميدانيدكه بخوبي
چنانچه نيز و.نميشود موجبارتداد باشد ، قصد عدم و سهو
مرتد حكم آورد ، نميتوان زبان بر را سخني چنان مراهق بچه
.كرد اجرا او درباره را
و مقدسات و ديني مباني حريم درباره كه نيست ترديدي -6
و نهادها و گروهها تمامي آنها هتك و تخطي درمقابل حساسيت
نظر بههستند همدل و همراه بزرگايران ، ملت كلام يك در
بهرهبرداريهاي وسياست دين آميختگي اثر در گاه ميرسد
آفرينيهاييصورت جنجال و بحرانسازي گروهي ، و سياسي
آن در هم سياسي رقابتهاي انگيزه است محتمل كه ميگيرد
دين فداي را خود گروهها كه است اين حق بيتاثيرنباشد ،
و ديني امور مقتضيات ، ايجاد حسببرخي بر آنكه نه و.كنند
.نمايند گذرا اعتبارو كم رقابتهايسياسي صرف را مقدس
قرار سياست از برتر و گروهها همه فوق مرجعيت مقام
و اندازه از وقتي ميافتد ، اتفاق بحرانهاييكه.ميگيرد
.است تاملانگيز ميرود فراتر خود منطقي ظرفيت
وزارت كه ميشود استنباط اينگونه جنابعالي ، سخنان از - 7
مجوزها كه داريد باور و ميدانيد مجوز اخذ رامسئول ارشاد
بر نظارت هيات مجوز اعطاي مسئول.است كتاب و حساب بدون
.است مطبوعات
مجلس ، نماينده قضائيه ، قوه رئيس نماينده از مركب هيات اين
و فرهنگ وزير نماينده مطبوعات ، مسئولان نمايندهمدير
وزير حق و سهماوست نماينده ارشاديا وزير و عالي آموزش
مجموعه اين و مجموعهنيست اين در راي يك از بيش ارشاد
.ميكنند عمل مطبوعات قانون اساس بر نيز
.ميشود انجام مختلف استعلامهاي تقاضايي هر مورد در
كتاب و حساب درجه و فرمائيد ميتوانيد ، استفسار جنابعالي
.فرمائيد بررسي را نظارت هيات
انگلستان و فرانسه با را خودمان نميخواهيم ما اصلا - 8
!كنيم مقايسه
و مصر و امارات و اردن از كه داريم را دغدغه بلكهاين
است گستردهاي توضيح نيازمند سخن اين.نمانيم عقب لبنان
كنم عرض محضرتان در دهدحضوري دست فرصتي روزي اميدوارم كه
.بنويسم يا
كه نيست و نبوده اين هيچگاه ما كار شيوه و جهت - 9
نيز را شيوه اين البته بگويند ، آفرين ما به اروپاييها
و نظام چهره كه رفتاركنيم بگونهاي كه نميدانيم پسنديده
.كند جلوه مخدوش و مشوه جهان مردم ديده بر اسلام
.نيست آنان رضايت عدم يا رضايت ما رفتار قبح و ملاكحسن
.است اساسي وقانون عادي قانون بلكه
در عليهالسلام ، علي اميرمومنان درخشان كلام در - 10
كه است آمده برانگيز انديشه نكته اشتراين مالك به نامه
....منسترها احق الوالي عيوبا فيالناس فان
گمان دانشگاهها ، در تحصيلي سال آغاز ويژه شرايط در
و كنيم پردهپوشي را موج مقاله موظفبوديم ما همه ميكنم
قانوني مجازات همبه را مقاله نويسنده و عاملان البته
.نسازيم ويران خود دست به را خويش خانه و برسانيم
سهو اثر بر اشتباه است محتمل كه مواردي بويژهدر
حضرت بيانيه درج در اشتباهكيهان مثل.باشد پيشآمده
..اداما" را"اظلالهم...اداما":وصف كه مشكيني آيتالله
قصد روي از نوشته اين چنانچه كه است كرده چاپ "اضلالهم.
انتشار مجوز مطبوعات قانون ماده 27 اساس بر باشدميتوان
تقليد معظم مراجع و علميه حوزه اهانتبه جرم به را كيهان
.كرد لغو موقتا انقلاب معظم رهبري و
بيتوجهي و غفلت از ناشي اشتباه اين كه نيست ترديدي اما
.است
|