بايد قانون مطابق ; (ره) امام كلام تكيه
شود عمل
با گفت‌وگو در (ره)خميني امام سيره در سالاري مردم
( پاياني بخش ) منتجبنيا عبدالرسول حجت‌الاسلام
 
نگاه كه خوانديم گفت‌وگو اين نخست بخش در :جستارگشايي
بر مردم ، جمله از و اجتماعي مقولات به (ره)خميني امام
و بود شده نهاده بنا (ص)اكرم رسول روش و سيره بنياد
نقطه‌هاي به بزرگوار آن عملي زندگي سير در همچنين
و اسلامي انقلاب رهبري خرداد 42 ، قيام 15 چون درخشاني
از شايسته برآورد همراه به سنجيده‌شان و دقيق تصميمات
به و كشور داخل در موقع به حضور و مردمي پشتيباني
دولت انقلاب ، شوراي تعيين مردم ، هدايت سكان دست‌گيري
مجلس تشكيل اسلامي ، جمهوري حكومت نهادن راي به موقت ،
...و مردم راي با قانون آن تصويب و اساسي قانون خبرگان
رياست انتخابات درباره نيز نخست بخش پايان در.شد اشاره
نهادن حرمت واقع در كارها اين تمامي.گرديد اشاره جمهوري
كه است مردم منتخبان دست به امور تصدي واگذاري و مردم به
و دوم بخش.مي‌آمد چشم به (ره)امام حضرت عمل و انديشه در
.مي‌خوانيم هم با را گفت‌وگو اين آخر
معارف گروه
شدن نهادينه در تعيين‌كننده نقش كه نهادهايي ازجمله *
مردم سوي از نمايندگان انتخابات و مجلس دارد مردم‌سالاري
داشتند؟ نظري چه حساس مورد اين در (ره)امام است ،
اسلامي شوراي مجلس انتخابات دوره سه در (ره)امام حضرت *
.بودند حيات قيد در دوره‌اي ميان انتخابات نوبت چند و
در كه بودند كرده موظف را اجرايي دستگاههاي ايشان
.كنند برگزار را مجلس انتخابات نيز شرايط سخت‌ترين
اختلافاتي كشور وزارت و نگهبان شوراي بين زمان آن *
برخورد مي‌كرد ، پيدا بروز نمايندگان انتخاب درنحوه
بود؟ چگونه اختلافات اين با (ره)امام
و داشت نظارت حق فقط نگهبان شوراي (ره)امام اعتقاد به *
كشور وزارت به را انتخابات اجراي (ره)امام و دخالت نه
محتشمي آقاي وزارت دوره در نمونه براي.بودند كرده احاله
اندازه‌اي به كار و آمد به‌وجود اختلاف‌نظر اين بارها
رجوع (ره)امام حضرت به "مستقيما آن حل براي كه گرفت بالا
عمل بايد قانون طبق كه مي‌فرمودند بزرگوار آن و كردند
.مي‌دادند كشور وزارت به را حق و شود
كنيد؟ صحبت مصداقي‌تر اندكي دارد امكان اگر *
روحانيون مجمع تهران ، انتخابيه حوزه در و سوم دوره در*
كانديداهاي معرفي به اقدام نخستين‌بار براي مبارز
از شده ارائه نفري فهرست 30 از و نمود تشكل اين اختصاصي
.آوردند دست به را مجلس به ورود راي تن مجمع 27 اين سوي
وزير كند ، باطل را انتخابات اين گرفت تصميم نگهبان شوراي
منعكس (ره)امام حضرت براي را ماجرا (محتشمي آقاي) كشور
كه كردند مامور را انصاري محمدعلي آقاي (ره)امام و كردند
و كند نظارت آن مراحل تمامي و چگونگي و انتخابات روند بر
آيا كه كنند تحقيق و بدهند ايشان به كامل و جامع گزارش
و است شده برگزار امانت و صحت با و درستي به انتخابات
حق سخن نگهبان شوراي آنكه يا است ، كشور وزارت با حق آيا
و گرفته صورت تخلفي انتخابات كار در "واقعا و مي‌گويد
و تحقيق از پس انصاري آقاي.گردد باطل بايد انتخابات
صحت بر و كردند ارائه (ره)امام خدمت گزارشي پژوهش ،
نتيجه همان فرمودند (ره)امام كه دادند راي انتخابات
نشان خاص مورد اين در (ره)امام عمل نحوه.شود اعلام
و امانت‌دار عنوان به كشور وزارت امام‌بر كه مي‌دهد
به نگهبان شوراي به و داشته‌اند مثبت نظر انتخابات مجري
دخالت‌كننده نه و مي‌كردند نگاه انتخابات بر ناظر عنوان
.آن در
از است ، شده مطرح روزها اين كه استصوابي نظارت بحث *
شوراي اختيارات حوزه از امام كه آنچه با شما ديدگاه
دارد؟ تفاوتهايي چه داشتند ذهن در نگهبان
تصويب به آن طرح پنجم مجلس در كه استصوابي نظارت بحث *
شده انجام كوششهاي تمامي عليرغم نيز فعلي مجلس در و رسيد
و مجلس و دولت از مشترك هيات يك تشكيل و آن لغو براي
نظارت بحث اين من نظر به اما.شد تصويب نگهبان ، شوراي
امور واگذاري درباره (ره)امام حضرت ديدگاه با استصوابي
كه مي‌گذرد ذهنشان در كساني اگر و ندارد سنخيتي مردم به
كردند ، عمل (ره)امام نظر به استصوابي نظارت ابقاء با
و كشور وزارت و نگهبان شوراي عملكرد گذشته به است بهتر
كه دريابند تا كنند ، مراجعه (ره)امام حضرت موضع‌گيري
نگهبان شوراي اعضاي ادعاي مقابل در واكنشي چه (ره)امام
همين اگرچه.دادند بروز مراحل تمامي در تام نظارت بر
(ره)امام تشخيص بنابه و سوم مجلس در كه نگهباني شوراي
عليرغم و چهارم مجلس در ببرد ، پيش به را خود كار نتوانست
افراد از قابل‌توجهي تعداد استصوابي ، نظارت قانون نبود
.كرد صلاحيت رد را
بهتر.بود قايل فوق‌العاده‌اي احترام مجلس براي (ره)امام
انتخابات در كه بزرگوار آن از جملاتي به اينجا در است
كردند ايراد جمهوري رياست و مجلس خبرگان ، همانند متعددي
حق كس هيچ":فرمودند امام نمونه براي بشود ، اشاره‌اي
در يا "كند تحميل مردم و ديگران بر را خود راي ندارد
يك گروهها همه اگر" مي‌فرمايند مردم به خطاب ديگر جايي
ناصالح را او راي‌دهندگان شما و كردند تاييد را شخصي
رد را او همه اگر بالعكس و ندهيد راي او به داديد ، تشخيص
او به است صالحي فرد كه داديد تشخيص (مردم) شما و كردند
كه گفت اظهاراتش در علما از يكي كه هنگامي "بدهيد راي
علما فقط و ندارند را انتخابات در دخالت حق دانشجويان"
و برآشفتند (ره)امام "كنند معرفي را افراد مي‌توانند
دانشجويان و مردم همه گفته ، را سخن اين كسي چه" فرمودند
".كنند دخالت بايد
اسلامي جمهوري حزب دوم ، دوره انتخابات در كه مي‌آيد يادم
شده هماهنگ قم ، مدرسين جامعه و مبارز روحانيت جامعه و
آنها كنند ، معرفي كانديدا كشور سراسر براي كه بودند
هم من كه بودند داده تشكيل حزب مركزي دفتر در هم ستادي
احساس بودم ستاد آن عضو مجلس نمايندگان طرف از كه
شكل به نماينده تعيين حالت تصميم‌گيري اين كه مي‌كردم
زمان ، اين طي در و گذشت مدتي.دارد را فرمايشي و دستوري
اما كرد ، بسياري بررسي‌هاي نامزدها معرفي براي ستاد
حوزه هيچ" فرمودند تاريخي پيام يك در (ره)امام ناگهان
و كند دخالت ديگري انتخابيه حوزه در ندارد حق انتخابيه
كه هستند انتخابيه حوزه‌هاي و مردم خود اين بگيرد ، تصميم
ستاد پيام اين از پس "بدهند راي و انتخاب را افراد بايد
سراسر در مردم و.شد تبديل تهران استان ستاد به و منحل كل
آنها به دادن راي و كانديداها شناخت به آزادانه كشور
.بود سالاري مردم در مهم گامي اين كه پرداختند
نمايندگان از جمعي نامه به زمينه همين در ديگر خاطره
بدهند دستور تا بودند كرده تقاضا امام از كه بازمي‌گردد
استفاده بانوان وجود از مجلس در و نشوند كانديدا خانمها
اين گفتند و كردند برخورد (ره)امام حضرت باز كه نگردد
.بشوند كانديدا دارند حق بانوان و نيست درستي حرف
بزرگوار آن عملي سيره و گفته‌ها اين تمامي بست جمع از
مرد چه ، زن چه مردم ، تمام امام براي كه گرفت نتيجه بايد
باشد ، روحاني فرد كه نمي‌كرد تفاوتي برايشان و بودند مطرح
اساسي قانون طبق ديني اقليتهاي وقتي...و باشد دانشجو
قانونگذاري وظيفه به مسلمانها كنار در مجلس در و انتخاب
.ندارد موردي قضايا ديگر درباره گفتن سخن ديگر مشغولند
و مجلس درباره ايشان ديگري‌از سخنان دارد ، امكان اگر *
بفرماييد؟ بيان كشور در اهميت‌آن
را جملات اين (ره)امام انتخاباتي ، رهنمودهاي همان در *
انحصار در نه نيست ، كس هيچ انحصار در انتخابات كه
انحصار در نه است ، احزاب انحصار در نه است ، روحانيين
...و است ، مردم همه مال انتخابات است ، گروهها
وقتي (ره)امام نيز مي‌گرفت شكل مجلس كه آن از بعد
در مجلس كه مي‌فرمودند مي‌رسيدند ، خدمتشان به نمايندگان
مردم الله‌اكبرهاي از شده فراهم مجلس و است امور همه راس
اسلام برابر در ايستادن مجلس ، برابر در ايستادن ويا است
به را مهم بسيار كارهاي نيز عمل در آنكه ضمن..و است
گروگانگيري داستان نمونه براي.مي‌دادند احاله مجلس
آنكه از بعد امام ، خط پيرو دانشجويان توسط آمريكا سفارت
مجلس به را آن (ره)امام شد ، طولاني آن درباره تصميم
.كرد موكول
كشاورزي زمينهاي قانون درباره تصميم واگذاري ديگر نمونه
آن درباره نفره سه شورايي توسط ابتدا كه بود مجلس به
.مي‌شد گرفته تصميم
به انقلاب وقتي.بود شهري زمينهاي درباره بعدي نمونه
منزل فاقد مردمي ، و انقلابي نيروهاي اكثر رسيد پيروزي
اختيار در "عمدتا شهري زمينهاي و بودند ، مسكوني
يا و "مستقيما خودشان و بود بزرگ مالكان و سرمايه‌داران
بسيار نرخهاي با را زمينها آن وكلايشان و مباشرين توسط
را زمين فروش انقلاب شوراي چون -قاچاق صورت به و بالا
شوراي مجلس به امام.مي‌رساندند فروش به -بود كرده ممنوع
به نمايندگان سوم دو كه صورتي در دادند ، اجازه اسلامي
به قانوني و بدانند جامعه صلاح به را امري ضرورت حكم
نگهبان شوراي تاييد به نياز بدون كنند ، تصويب موقت صورت
سال 60 در و زمان آن در ما كه بود خواهد لازم‌الاجرا
به سال براي 5 و موقت صورت به را شهري زمينهاي قانون
كه بود قانون اين تصويب دنبال به و رسانديم تصويب
فاقد افراد به و شد گرفته بزرگ مالكين از شهري زمينهاي
.گرديد واگذار مسكن
در (ره)امام كه مي‌دهد نشان عيني نمونه‌هاي اين تمامي
آنان خواست و مردم راي به همواره خود كردار و گفتار
معرفي انقلاب اصلي صاحبان را آنان و مي‌گذاشت احترام
.مي‌كردند
و برد پيش را نهضت اين كه بود ملت":مي‌فرمودند ايشان
:مي‌فرمودند يا ".ببرد پيش بعد به اين از بايد كه است ملت
با كه اسلامي ملت البته و است ملت از داريم چه هر ما"
به ما" يا "دادند انجام را كار اين الله‌اكبر فرياد
كسي خواست را چيزي ملتي وقتي و داريم اتكا ملت نيروي
بايد ملتي هر":مي‌فرمودند بارها ".كند مخالفت نمي‌تواند
توصيه مسئولين به ".كند تعيين خودش را خودش سرنوشت
است ، لازم كه است اموري از مردم نظر جلب" مي‌كردند
بود اين دنبال و مي‌كرد را مردم نظر جلب (ص)اكرم پيامبر
حق به را مردم كه بود اين دنبال كند ، جلب را مردم كه
هم چه هر قدرتها" مي‌فرمايند ديگر جاي در يا "دهد توجه
كاري نمي‌توانند مي‌شوند ، ملت با مقابل وقتي باشند ، بزرگ
و محترم بانوان چه ملت ، تمام كه است امروز" يا و "بكنند
".مي‌كنند دخالت خودشان سرنوشت در برادران چه
مسئولان همه" كه بود اين (ره)امام حضرت شعارهاي از يكي
آنان نعمت ولي مردم و بدانند مردم خدمتگزار را خود بايد
ملت ، اتباع و دولت":مي‌گفتند دولت درباره يا "هستند
مي‌فرمودند يا "ملت آقاي نه هستند ، ملت به خدمتگزار
دارد ، خدمتگزار اسلام ندارد ، معنا آن به حكومت اسلام"
همه از "ملتهاباشند خدمتگزار دولتها كه مي‌خواهد اسلام
به اگر هستم ، مردم خدمتگزار من" مي‌فرمودند امام مهمتر
".بگوييد رهبر كه است آن از بهتر بگوييد ، خدمتگزار من
به زياد را من كلمه كه است بني‌صدر درباره ديگر نمونه
من ، نگوييد هي" گفتند سخنراني يك در امام و مي‌برد كار
شدت به بني‌صدر منيت با او "مردم خدا ، ما ، بگوييد ،
.مي‌كرد مقابله
از يكي فرار برابر در (ره)امام واكنش به آخري نمونه
روحاني اينميگردد باز كرمانشاه استان از روحانيون
مورد شهر اين وقتي و بود استان اين در (ره)امام نماينده
كرده خالي را ميدان وي گرفت ، قرار بعثي رژيم موشكي هجوم
صورت به را او گرفتند تصميم (ره)امام.نمود فرار و
كه.كنند بركنار جمعه امامت و خود نمايندگي از محترمانه
اجازه شخص اين به هم روز يك حتي موثقين ، از بعضي نقل طبق
مي‌كنيد ملاحظه.ندادند را كردن مشورت يا و حضوري ديدار
در وي نبودن همگام و مردم ، از شخص اين جدايي خاطر به كه
بركناري به اقدام ندرت به كه امام مردم ، سختيهاي
.نمودند عزل را او مي‌كردند ، نمايندگانشان
گو و گفت اين در حضورتان از سپاس با *
|
معارف كتابخانه
|
ما كيستي
:نويسنده /ايراني روشنفكران نگاه از ما كيستي :كتاب نام
چاپ /جلد شمارگان3000 /روزنه:انتشارات /كاجي حسين
تومان بها895 /نخست1378
موردي پژوهش با ايراني ، روشنفكران نگاه از ما كيستي كتاب
آراي و انديشه‌ها در (monographic) تك‌نگارانه و
داوري رضا شايگان ، داريوش شريعتي ، علي دكتر زنده‌ياد
سيدجواد سروش ، عبدالكريم خاتمي ، محمد سيد اردكاني ،
از انديشورانه دورنمايي به زيباكلام صادق و طباطبايي
اين سياسي و اجتماعي فلسفي ، پاسخهاي و ديدگاهها
پرسش درقبال ايران روشنفكري گفتمان حوزه در روشنفكران
.است پرداخته "ما كيستي يا كيستيم ما"
غرب فرهنگ با ما جدي رويارويي نخستين كه هنگام آن از
همگام‌با و ناصري دوره پايانه از -(مدرنيته)
بنيادي‌ترين نموده رخ -مشروطه انقلاب پيش‌زمينه‌هاي
نابهنگام ، چالش اين برابر در ما اجتماعي و فلسفي پرسشهاي
با مدرن انديشه‌هاي نسبت:چون پرسشهايي.شد انداخته در
فرهنگي (ماهيت) چيستي و (هويت) كيستي است؟ چگونه ما سنت
و سنت ميان چالش آيا شده‌اند؟ ساخته موءلفه‌هايي چه از ما
ساختاري تقابل سنتي ، و مدرن روشنفكران آن پيرو به و مدرن
و...است؟ ديگري عوامل از برخاسته يا است شناختي معرفت و
در ما بازانديشي در گونه‌اي به كه ديگري پرسشهاي
.گرديد واقع موءثر اجتماعي‌مان و فكري و فرهنگي بنيانهاي
هسته فرهنگي ، هويت يا كيستي روي بر بحث اين‌رو از
سده يك در را ايراني روشنفكري گفتمانهاي بيشينه بنيادين
درست‌تر يا پاسخ بي‌گمان.است مي‌داده تشكيل اخير نيم و
يادشده ، پرسمانهاي از روشنفكران از هريك تبيين بگوييم ،
خودي فرهنگ و مدرن مقوله‌هاي از كه برداشتي نوع پايه بر
ژرف‌نگري با يادشده كتاب در نويسنده.است بوده داشتند ،
"ما كيستي" محور بر روشنفكران اين نوشته‌هاي و آثار در
و اجتماعي رفتارهاي "احيانا و انديشه‌ورزيها طرح به تنها
مقام در ;كوشيده نيز بلكه نكرده ، بسنده آنها ، سياسي
و انسجام" ،"سنت و غرب با مواجهه روش ارزيابي" تحليل
"،"ما خبط و خلط و اشتباهات سر" ،"آراء منطقي خلل همچنين
و معقوليت" و "ما كيستي توصيف ثغور و حدود و دامنه
از كتاب اين‌رو از.برآيد "راه‌حل‌ها مقبوليت و مقدوريت
منسجم و دقيق جامع ، "نسبتا طرح يك به ساده گزارش يك حد
.مي‌انجامد ايراني روشنفكري گفتمانهاي از
"انديش كلان انديشه‌ورز ;خاتمي" به كه كتاب چهارم فصل
از خاتمي سيدمحمد سنخ‌شناختي به‌طرح دارد ، اختصاص
است بهره‌مند آن از نيز او خود كه ديني روشنفكر
خصايص داراي ديني ، روشنفكر خاتمي نظرگاه در.مي‌پردازد
سويي از و بوده شفقت‌ورزي و تعهد ، دردآشنايي دوستي ، انسان
وضع مي‌توانند كه موءلفه‌هايي به‌عنوان عقل و خرد به ديگر
درنظرگاه.دارد باور بخشند ، بهبود را انسان موقعيت و
در كه دانست سازگار تمدن نوع يك با را دين نبايد خاتمي ،
اسلامي تمدن به‌نام آنچه في‌المثل رفتن با صورت اين
.دانست رفته پايان هم را اسلام دوران بايد يافته ، آوازه
كه مي‌كند ايجاب دين حرمت و قداست از پاسداري او نگاه در
دين.بشماريم فراتاريخي و فرافرهنگ فراتمدني ، را دين
با متناسب زمان هر در و است قدسي امر و انسان ميان نسبت
به.مي‌شود تغيير دستخوش نسبت اين اجتماعي خاص شرايط
و مي‌ورزد عشق آزادي به كه است انديشمندي خاتمي" هرصورت
فربه و مهم آدمي مشي و زندگي در اندازه‌اي به را آن
آزادي تاريخ هگل‌وار را انسان تاريخ كه مي‌كند محسوب
".مي‌كند معرفي
|
|
